جمع بندی من خوبم یا بد؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من خوبم یا بد؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام

نمیدونم چطور بگم ولی هرجا میرم همه مرتب شروع می کنند از من گفتن ، یه مدت هیچ جا نمیرفتم ، مهمونی ها شرکت نمی کردم و اصلا از دیگران و اخلاق هاشون خوشم نمیومد الان هم اینطورم

ولی بزرگ شدم و نمیشه به این رفتارم ادامه بدم . بدتر از این پدر و مادرم هرجا میرن و هرکسی میاد دائم از من تعریف می کنند و باعث میشه اتفاقاتی برام بیفته واقعا عذاب می کشم. یک نمونه

هم که امروز برام پیش اومد ( واقعا متأسفم) یعنی من انقدر لایق خوبی و تعریفم ...واقعا راضی نیستم. که به چشم دیگران حتی نزدیک ترین افراد فامیل میام. الان هم عصبی هستم. خیلی هم مورد

تمسخر واقع میشم. مشکلات روحی و مسائل ازدواج و... همگی باعث عصبی شدن من هستند. خیلی ها که چیزی نمیگن به من حسادت می کنند و در نتیجه خیلی در نظرشون میام. نمیدونم باید به این

مسئله اعتقاد داشت یا خرافاته .بحث اصلی من همون تعریف های افراد راجع به من بود.

خواهش می کنم کارشناس محترم راه حلی رو در اختیار من قرار بدید.

و خیلی بدتر از اینها خواهر کوچکترم که تاپیکی به همین مربوط ایجاد کرده بودم طوری با من رفتار می کنه که انگار من از اون کوچیکتر هستم و ناسزا می گه و با اون تعریف و تمجید تناقض داره! خانواده

مذهبی دارم ولی چرا باید اینطور بشه.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
پدر و مادرم هر جا می روند و هر کسی می آید دائم از من تعریف می کنند و باعث می شود اتفاقاتی برایم بیافتد، واقعا عذاب می کشم.


پاسخ:
در مورد عواقب ناشی از تعریف و تمجید باید عرض کنم چنین مسئله ای وجود دارد. بحث تخصصی آن را باید در مسئله چشم زخم پیگیری کنید که با یک جستجو در همین سایت هم می توانید تاپیک های مرتبط را پیدا کنید. به عنوان نمونه:

چشم زخم
آیا چشم زخم وجود دارد؟؟!!(چیکار کنیم چشم نخوریم؟)

لذا برای حل این مشکل اولا با پدر و مادر خود در این باره صحبت کنید و از آنها بخواهید در مقابل دیگران از شما تعریف نکنند و علت را اینگونه بگویید که دوست ندارم با این تعریف ها خدایی نکرده دچار کبر و غرور بشوم و از طرفی دیگران اینطور در مورد من فکر کنند که از دماغ فیل افتاده ام و ... ثانیا با مراجعه به تاپیک های گفته شده برای جلوگیری از چشم زخم راه کارهای آن را اجرا کنید.

در مورد اینکه علاقه ای به ارتباط با دیگران و رفت و آمد ندارید هم باید عرض کنم ممکن است ریشه آن همین مسئله تعریف و تمجید و عواقبی باشد که که تا به حال دیده اید که در این صورت با حل آن مسئله این هم حل می شود. اما اگر باز هم ادامه داشت بهتر است حضورا به یک مشاور مراجعه کنید تا مسئله را ریشه یابی کرده و سپس راهکار مناسب را به شما ارائه دهد چون انزوا و دوری از روابط اجتماعی در آینده برای شما مشکل ساز خواهد شد.

در مورد رابطه شما با خواهرتان هم باید مسئله با جوانب بیشتری بررسی شود و به صرف این مختصر نمی شود مسئله را بررسی کرد. لذا مشکلتان در این باره را به طور مفصل در تاپیکی جدا مطرح کنید.

موضوع قفل شده است