جمع بندی آیا یمانی قبل از ظهور می داند خودش یمانی است؟ و همینطور سید خراسانی؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا یمانی قبل از ظهور می داند خودش یمانی است؟ و همینطور سید خراسانی؟

با سلام و احترام
چند سوال داشتم
آیا یمانی و سید خراسانی از این که چه کسی هستند مطلع اند؟ یعنی مثلا یمانی میداند یمانی هست و ظهور در زمان اوست یا نه وقتی ظهور اتفاق افتاد و برای کمک امام رفت متوجه میشود خود او یمانی هست؟
دو اینکه آیا یمانی و سید خراسانی با امام عصر عج در زمان غیبت ارتباط دارن مثل برخی اولیا الله و برخی افراد که مثلا از طرف حضرت بهشون ماموریت هایی داده میشه در زمان غیبت؟
سه: آیا امثال سفیانی میدونند که سفیانی هستند یعنی طرف میگه من دشمن شیعه و امامش هستم و آماده ام تا ظهور بشه و برم با اون فردی که ادعای امامت داره بجنگم یا نه یک حاکم ظالمی هست و بعد ظهور چون حکومتش در خطر به جنگ حضرت عج میاد و بعد خود به خود بهش میگن سفیانی؟
همین طور دجال ...
با تشکر:Gol:
یا حق

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سعید

[="Tahoma"][="Black"]

הנביא מוחמד;617763 نوشت:
با سلام و احترام
چند سوال داشتم
آیا یمانی و سید خراسانی از این که چه کسی هستند مطلع اند؟ یعنی مثلا یمانی میداند یمانی هست و ظهور در زمان اوست یا نه وقتی ظهور اتفاق افتاد و برای کمک امام رفت متوجه میشود خود او یمانی هست؟
دو اینکه آیا یمانی و سید خراسانی با امام عصر عج در زمان غیبت ارتباط دارن مثل برخی اولیا الله و برخی افراد که مثلا از طرف حضرت بهشون ماموریت هایی داده میشه در زمان غیبت؟
سه: آیا امثال سفیانی میدونند که سفیانی هستند یعنی طرف میگه من دشمن شیعه و امامش هستم و آماده ام تا ظهور بشه و برم با اون فردی که ادعای امامت داره بجنگم یا نه یک حاکم ظالمی هست و بعد ظهور چون حکومتش در خطر به جنگ حضرت عج میاد و بعد خود به خود بهش میگن سفیانی؟
همین طور دجال ...
با تشکر:Gol:
یا حق

سلام علیکم
از سؤال شما، دو فرض و دو صورت برداشت می شود که به هر دو باید به صورت جداگانه، پاسخ داد.
فرض اول:
آیا کسانی مانند سید یمانی و سید خراسانی، خودشان می دانند که برحق هستند و سفیانی و دجال، خودشان می دانند که باطل و ناحق هستند؟

فرض دوم:
آیا کسانی مانند سید یمانی و سید خراسانی و سفیانی و دجال، خودشان می دانند که اسم یا لقب آنها، سید یمانی و سید خراسانی و سفیانی و دجال است؟

پاسخ فرض اول:
سید یمانی و سید خراسانی، از اشخاص مثبت در زمانهای منتهی به ظهور امام زمان (علیه السلام) هستند (1) و خودشان می دانند که عقیده و اعمال آنها حق است.
آن دو، از آن جایی که برای امام زمان (علیه السلام) جانفشانی می کنند، حق هستند ـ زیرا امام زمان (علیه السلام) بر حق است ـ و از آن جایی که علم به حقانیت عقیده و راه خودشان دارند، تا پای جان، در برابر همه موانع و سدها می ایستند. انسان با عقیده خودش، عمل می کند.
بنابراین، از آن جایی که به حقانیت راه خودشان، اعتقاد و باور دارند. در این راه، قدم بر می دارند و در این راه، فداکاری می کنند.
سفیانی و دجال، از اشخاص منفی در زمانهای منتهی به ظهور امام عصر (علیه السلام) هستند (2) و این امکان وجود دارد که خودشان بدانند که باطل و ناحق هستند؛ ولی با وجود این، باز هم به مبارزه بر ضد امام دوازدهم (علیه السلام) بر می خیزند.
مثل این مسأله، بارها در تاریخ تکرار شده است.
وقتی که برای اولین بار، عبدالرحمن بن ملجم مرادی با امام علی (علیه السلام) ملاقات کرد و بارها بعد از آن، امام علی (علیه السلام) به ابن ملجم فرمود که تو قاتل من هستی. (3)
احتمال آن هم می رود که آن دو، ندانند که باطل هستند و به خاطر همین جهل خودشان، دست به این کار بزنند.
البته برای انسان، امکان دارد که بداند که برحق نیست؛ ولی باز هم به مبارزه با حق بپردازد؛ زیرا عواملی فراوانی، مانند دنیاطلبی، جاه طلبی، قدرت طلبی، ثروت طلبی، مال طلبی و ... او را به این کار وا خواهد داشت، همچنان که بسیاری از گمراهان و طاغیان تاریخ، این گونه بودند.

پاسخ فرض دوم:
اگر سید یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، لقب و نام خاص و مشهور برای چهار شخصی که مورد نظر روایات است، باشد، به طور معمول، آن چهار شخص مورد نظر، به اسم و لقب خودشان، آگاه هستند؛ زیرا هر شخصی که عاقل و سالم باشد، اسم و لقب رایج خودش را می داند و این از امور مسلم است.
اما اگر سید یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، عناوینی برای اشاره به چهار شخص مورد نظر روایات باشند و این القاب، عناوین مشهور برای آنان نباشند، در این صورت، امکان آن است که آنان یا برخی از آنان، از القاب خودشان اطلاع نداشته باشند؛ زیرا در این صورت، روایات، در جایگاه اشاره به چهار شخصی هستند که در میان مردم با اسامی و القاب خاص دیگری، مشهور هستند و معیار مهم برای تشخیص آنها، اوصاف و شرائط زمانی و مکانی آنها خواهد بود.

منابع و مآخذ:
1. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ج 52، ص 210؛ کورانی، علی و دیگران، معجم احادیث الامام المهدی، مسجد مقدس جمکران، قم، 1412ق، ج 3، ح 798.
2. صدوق قمی، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج 2، ص526؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 435؛ فیض کاشانی، محمدمحسن، نوادرالأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی پژوهشگاه، ص 256.
3. حسینی عاملی، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمه (علیهم السلام)، بعثت، ثم، 1412ق، یکم، ص 58.
موفق و پیروز باشید.[/]

הנביא מוחמד;617763 نوشت:
با سلام و احترام
آیا یمانی و سید خراسانی از این که چه کسی هستند مطلع اند؟ یعنی مثلا یمانی میداند یمانی هست و ظهور در زمان اوست یا نه وقتی ظهور اتفاق افتاد و برای کمک امام رفت متوجه میشود خود او یمانی هست؟
دو اینکه آیا یمانی و سید خراسانی با امام عصر عج در زمان غیبت ارتباط دارن مثل برخی اولیا الله و برخی افراد که مثلا از طرف حضرت بهشون ماموریت هایی داده میشه در زمان غیبت؟


باسلام

سید یمانی و سید خراسانی و شعیب بن صالح هم با حضرت ارتباط خواهند داشت و هم میدانند که کیستند و وظیفه شان چیست؟!

بنده واقعا در شگفتم که یاران حضرت رو تو کتب و بالای منابر چطور معرفی میکنند که کسی اصلا گمان نمیکنه که اینها اولیای الهی هستند!

این 313 نفر اولیای خدا و صالحین هستند هر چه در وصف آنان آمده در واقع وصف اولیای الهی است!

تنها چنین کسانی لیاقت نماینده حضرت بودن در کشورهای مختلف را بعنوان حاکم دارند چون هم علم و هم عمل به آنچه مورد نظر حضرت است را دارا هستند!

اگر گفته شده حضرت با آنان پیمان می بندد و... برای اینست که قبل ظهور، هم یاران حضرت و هم منش آنان برای مردم معرفی شده باشد و این پیمان بستن دلیل بر ناصالح بودن آن عزیزان نیست!

امضاتون جالبه اسم طرف رو نبردید اما خوب توصیفش کردید! جالبه هر چی بیشتر از عرفان و فلسفه میخواهند انتقاد کنند بیشتر رسوا میشوند!

سلام
منظورم فرض 2 بود

سعید;618553 نوشت:
اگر سید یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، لقب و نام خاص و مشهور برای چهار شخصی که مورد نظر روایات است، باشد، به طور معمول، آن چهار شخص مورد نظر، به اسم و لقب خودشان، آگاه هستند؛ زیرا هر شخصی که عاقل و سالم باشد، اسم و لقب رایج خودش را می داند و این از امور مسلم است.
اما اگر سید یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، عناوینی برای اشاره به چهار شخص مورد نظر روایات باشند و این القاب، عناوین مشهور برای آنان نباشند، در این صورت، امکان آن است که آنان یا برخی از آنان، از القاب خودشان اطلاع نداشته باشند؛ زیرا در این صورت، روایات، در جایگاه اشاره به چهار شخصی هستند که در میان مردم با اسامی و القاب خاص دیگری، مشهور هستند و معیار مهم برای تشخیص آنها، اوصاف و شرائط زمانی و مکانی آنها خواهد بود.

ببینید هیچ کس در ایران اسم بچش رو خراسانی نمیگذاره ! بله فامیلی خراسانی داریم اما بحث بنده اینه:
فرض بگیرید یک بچه ای متولد شد و فرض کنید همون یمانی در روایاته
خوب این بچه آیا وقتی بزرگ شد میفهمه یمانیه(همان یمانی که یاور امام هست) یا نه مثلا در شرایطی قیام رو وظیفه شرعیش میدونه بعد قیام میکنه
میبینه ظهور شد و به امام عصر عج می پیونده بعد میفهمه خدش همان یمانی روایاته؟!
سوال دوم در رابطه با ارتباط این بزرگواران با امام عصر عج را هم لطفا پاسخ بدید
یا حق

[="Tahoma"][="Black"]

הנביא מוחמד;619056 نوشت:
سلام
منظورم فرض 2 بود

ببینید هیچ کس در ایران اسم بچش رو خراسانی نمیگذاره ! بله فامیلی خراسانی داریم اما بحث بنده اینه:
فرض بگیرید یک بچه ای متولد شد و فرض کنید همون یمانی در روایاته
خوب این بچه آیا وقتی بزرگ شد میفهمه یمانیه(همان یمانی که یاور امام هست) یا نه مثلا در شرایطی قیام رو وظیفه شرعیش میدونه بعد قیام میکنه
میبینه ظهور شد و به امام عصر عج می پیونده بعد میفهمه خدش همان یمانی روایاته؟!
سوال دوم در رابطه با ارتباط این بزرگواران با امام عصر عج را هم لطفا پاسخ بدید
یا حق

سلام علیکم
مدرکی که نص بر این مطلب باشد، وجود ندارد؛ ولی یمانی و سید خراسانی، به طور معمول، باید بدانند که چه کسی هستند. آنان، می خواهند، در راه امام زمان (علیه السلام) جان فشانی کنند، پس او و جایگاه خودشان را می شناسند.
این که یمانی و سید خراسانی، با امام زمان در ارتباط هستند یا خیر، از جمله اموری است که مدرک معتبر بر نفی یا اثبات آن وجود ندارد.
موفق باشید.[/]

הנביא מוחמד;619056 نوشت:
سلام
ببینید هیچ کس در ایران اسم بچش رو خراسانی نمیگذاره ! بله فامیلی خراسانی داریم اما بحث بنده اینه:
فرض بگیرید یک بچه ای متولد شد و فرض کنید همون یمانی در روایاته
خوب این بچه آیا وقتی بزرگ شد میفهمه یمانیه یا نه مثلا در شرایطی قیام رو وظیفه شرعیش میدونه بعد قیام میکنه
میبینه ظهور شد و به امام عصر عج می پیونده بعد میفهمه خودش همان یمانی روایاته؟!
سوال دوم در رابطه با ارتباط این بزرگواران با امام عصر عج را هم لطفا پاسخ بدید
یا حق

باسلام

سید یمانی و خراسانی بدلیل مکان زندگیشان به خراسانی و یمانی نامیده شده اند نه نام خانوادگی یا لقب! اما شعیب بن صالح، اسم خودش شعیب و اسم پدرش هم صالح است! متاسفانه درباره این اسامی خیلیها از خودش حرف در آوردند و مردم رو سردرگم کردند!

حدود چهار پنج نفر از یاران حضرت حدودا در نوجوانی و قبل ظهور حضرت میفهمند کیستند چون سیر و سلوکشان سریعتر است و در نتیجه ارتباط با حضرت و مکاشفات و الهامات زودتر برای آنها امکان پذیر میشود مثل همین سید خراسانی و یمانی و شعیب بن صالح و .....

اما اکثر یاران امام بعد از طی درجاتی در سیر و سلوک متوجه میشوند که از یاران آن حضرت هستند یا اگر پدر و مادرشان هم جزو یاران حضرت باشند از آن طریق هم امکان دارد به این امر آگاهی یابند!

سعید;619208 نوشت:
سلام علیکم
مدرکی که نص بر این مطلب باشد، وجود ندارد؛ ولی یمانی و سید خراسانی، به طور معمول، باید بدانند که چه کسی هستند. آنان، می خواهند، در راه امام زمان (علیه السلام) جان فشانی کنند، پس او و جایگاه خودشان را می شناسند.
این که یمانی و سید خراسانی، با امام زمان در ارتباط هستند یا خیر، از جمله اموری است که مدرک معتبر بر نفی یا اثبات آن وجود ندارد.
موفق باشید.

با تشکر از کارشناس محترم
بنده سوالی ندارم هر وقت صلاح می دونید تاپیک رو ببندید
با تشکر
یا حق

پرسش:
آیا یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، خودشان می دانند که چه کسی هستند؟

پاسخ:
از سؤال شما، دو فرض و دو صورت برداشت می شود که به هر دو باید به صورت جداگانه، پاسخ داد.

فرض اول:
آیا کسانی مانند سید یمانی و سید خراسانی، خودشان می دانند که برحق هستند و سفیانی و دجال، خودشان می دانند که باطل و ناحق هستند؟

فرض دوم:
آیا کسانی مانند سید یمانی و سید خراسانی و سفیانی و دجال، خودشان می دانند که اسم یا لقب آنها، سید یمانی و سید خراسانی و سفیانی و دجال است؟

_ پاسخ فرض اول:
سید یمانی و سید خراسانی، از اشخاص مثبت در زمان های منتهی به ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) هستند(1) و خودشان می دانند که عقیده و اعمال آنها حق است.
آن دو، از آن جایی که برای امام زمان (علیه السلام) جانفشانی می کنند، حق هستند ـ زیرا امام زمان (علیه السلام) بر حق است ـ و از آن جایی که علم به حقانیت عقیده و راه خودشان دارند، تا پای جان، در برابر همه موانع و سدها می ایستند. انسان با عقیده خودش، عمل می کند.

بنابراین، از آن جایی که به حقانیت راه خودشان، اعتقاد و باور دارند. در این راه، قدم بر می دارند و در این راه، فداکاری می کنند.سفیانی و دجال، از اشخاص منفی در زمان های منتهی به ظهور امام عصر (علیه السلام) هستند(2) و این امکان وجود دارد که خودشان بدانند که باطل و ناحق هستند؛ ولی با وجود این، باز هم به مبارزه بر ضد امام دوازدهم (علیه السلام) بر می خیزند.
مثل این مسأله، بارها در تاریخ تکرار شده است. وقتی که برای اولین بار، عبدالرحمن بن ملجم مرادی با امام علی (علیه السلام) ملاقات کرد و بارها بعد از آن، امام علی (علیه السلام) به عبدالرحمن بن ملجم مرادی فرمود که تو قاتل من هستی.(3)
احتمال آن هم می رود که آن دو، ندانند که باطل هستند و به خاطر همین جهل خودشان، دست به این کار بزنند.
البته برای انسان، امکان دارد که بداند که برحق نیست؛ ولی باز هم به مبارزه با حق بپردازد؛ زیرا عواملی فراوانی، مانند دنیا طلبی، جاه طلبی، قدرت طلبی، ثروت طلبی، مال طلبی و ... او را به این کار وا خواهد داشت، همچنان که بسیاری از گمراهان و طاغیان تاریخ، این گونه بودند.

_ پاسخ فرض دوم:
اگر سید یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، لقب و نام خاص و مشهور برای چهار شخصی که مورد نظر روایات است، باشد، به طور معمول، آن چهار شخص مورد نظر، به اسم و لقب خودشان، آگاه هستند؛ زیرا هر شخصی که عاقل و سالم باشد، اسم و لقب رایج خودش را می داند و این از امور مسلّم است.
اما اگر سید یمانی، سید خراسانی، سفیانی و دجال، عناوینی برای اشاره به چهار شخص مورد نظر روایات باشند و این القاب، عناوین مشهور برای آنان نباشند، در این صورت، امکان آن است که آنان یا برخی از آنان، از القاب خودشان اطلاع نداشته باشند؛ زیرا در این صورت، روایات، در جایگاه اشاره به چهار شخصی هستند که در میان مردم با اسامی و القاب خاص دیگری، مشهور هستند و معیار مهم برای تشخیص آنها، اوصاف و شرائط زمانی و مکانی آنها خواهد بود.

____________
(1) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ج 52، ص 210؛ کورانی، علی و دیگران، معجم أحادیث الإمام المهدی، مسجد مقدس جمکران، قم، 1412ق، ج 3، ح 798.
(2) صدوق قمی، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج 2، ص526؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 435؛ فیض کاشانی، محمدمحسن، نوادرالأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی پژوهشگاه، ص 256.
(3) حسینی عاملی، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمه (علیهم السلام)، مؤسسه بعثت، ثم، 1412ق، یکم، ص 58.

موضوع قفل شده است