جمع بندی کاهش بی سابقه آمار ازدواج در 9 ماهه سال 93 (آسیب شناسی)

جالبه تاپیک بازه ولی هیچکس نظر نمیده!

نظر خودم:تصورات و دیدگاه های اشتباه نسبت به ازدواج
برای پسرها اینکه اگه ازدواج کنن کلی مشکل براشون پیش میاد
دخترها هم کلی معیارها و دلایل که فکر میکنن در ازدواج وجودش لازم و اجباریه و بخاطر نداشتنش جواب منفی میدن

به نظرم مهمترین عاملش اینترنته.مثلا همین تاپیکای اسک دین چقد جوونا رونا امید میکنه:khandeh!:
گذشته از شوخی..

دلایلش زیاده چند تا شو که به ذهنم میرسه میگم
1- رواج دوستی و راحتی و بی دردسر بودنش نسبت به ازدواج
2-بی پولی(بیشترشدن سربازی. بدتر شدن اوضاع اقتصادی.بیکاری. افزایش میل به ادامه تحصیل از عوامل بی پولی هستن)
3-ترس از ازدواج!(این یکی رو یک نمونه ش خودمنم:Ghamgin:). از عوامل این ترسم میتونه ترس از بی اخلاقی. کم تحملی. پرتوقعی و ....طرف مقابل باشه
4-پیدا نکردن مورد مناسب(شاید فکر کنید این مورد الکیه ولی باور کنید از همشون مهمتره):ok:

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
اولا بخاطر این که هزار مرتبه شکر همه جونامون حداقل لیسانس رو دارن اما متاسفانه یاد نگرفتن با اقوام با خانواده با دوستاشون چطور برخورد کنن
نه حق خودشون رو میشناسن و تکلیف خودشون در مقابل دیگران
متاسفانه هزینه ها بالاست یا کار نیست و یا هزینه ها با درآمد ها نمیخونه
افراد دوری و دوستی رو میپسندن و حاضر نیستن مدتی به صورت متاهل کنار خانواده پسر یا دختر زندگی کنند
بعدش هم ماشالله اگر نخوام این موضوع رو به همه نسبت بدم از هر چهار دختر یا پسر دوتاشون حداقل قبل ازدواج با یک نفر ارتباط داشته حالا نگم نامشروع اما خوب داشته خوب یا بدش هم پای جامعه شناسان
بزرگترین بدیش اینه که افراد رو نسبت به هم بدبین میکنه
مثلا اگه این هم اون خصوصیات رو داشته باشه چی؟پس بزار گربه رو دم حجله بکشم
بعدش هم وقتی اقوام آقا انتظار دارن دختر هرچی توی بازار هست با بهترین مارک به عنوان جهاز با خودش ببره خونه پسر انتظار نداشته باشین پدر دختر نگه لااقل یه خونه رهن کن اینا رو بریز توش لااقل یه سرویس طلا بگیر روم سفید باشه
لااقل یه عروسی بگیر لااقل یه ماه عسل ببر
کدوم دختری الان هست که مبل نبره یا تخت نبره
در حالی که نبودش در روند زندگی خلل وارد نمیکنه در عوض میشه با پولش یه چیزه دیگه تهیه کرد

نتیجه بزرگتر ها هم مدیریت از دستشون در رفته چه برسه به جوون ها
دوستی دارم که به تازگی ازدواج کرده میگم حلقه ات کو میگه همسرم دستش نمیندازه و میگه همه اطرافیانم میدونن من متاهلم
پس منم نمیندازم
میگم چرا تصویر همسرت رو روی گوشیت نمیندازی میگه آخه همسرم نمیزاره میگه گوشی و محیطش شخصیه
پس گوشیم و وایبر و واتساپ من هم شخصیه

به نظرمن یکی از دلایلش که خیلی هم مهم هست رواج دوستیها و روابط غیر متعهدانه بین دختر و پسرهاست که روز به روز داره بیشتر میشه!
وقتی که بتونن با هزینه کم و بدون داشتن تعهد نسبت به همدیگه نیازهای عاطفی و جنسیشون براورده کنن خوب معلومه کمتر به فکر ازدواج و تعهد مسئولیت و دردسرهای بعدیش میوفتن!
متاسفانه این وسط دختر و پسرهایی که اهل این روابط نیستن بیشتر ضربه میخورن چون یافتن موردهای مناسب ازدواج براشون مشکل میشه چون کمتر میتونن اعتماد کنن.

به نظر من مهمترین دلیلش نبودن فرد مناسبه (هم کفو از نظر اخلاقی و اعتقادی)

واقعا جا داره به خانواده ها و مسولین و دختر وپسرها تبریک گفت. مبارکه مبارکه:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:

به نظرم اعتمادها از بین رفته ، مردم شرایط ازدواج اول رو ندارند آنوقت مذهبی ها دم از ازدواج دوم و صیغه میزنند و اینقدر روش کلید میکنن که از هرچی ازدواج و هر چی مرده زده میشی .....به نظر شما چطور میشه به کسی که پس از ازدواج ،صیغه و ازدواج دوم رو حق خودش میدونه اعتماد کرد؟ اصلا چطور میشه با همچین کسی حرف زد؟
قوانین درستی برای حمایت از خانواده و همسر اول وجود نداره ..دوستای من که اکثرا مجرد موندن و از همین چیزها میترسن
بیشتر متاهلها هم میگن خوشبخت نیستن و ابراز پشیمونی میکنن.

انگار دیگه در دختران مجرد و شاغل چندان انگیزه ای برا ازدواج نیست.( البته در اطراف خودمان، جاهای دیگه رو نمیدونم)

من تو بقيه بحثا هم كفتم
ازدواج نياز داره كه يه نفر اقدام كنه و جلو بره
خب تو جامعه ما ك دختر نميتونه جلو بره بس قاعدتا اقايون بايد اين كارو بكنن
بنظر من اقايون مسوليت بذير نيستن ، از مسيوليت زندكي ميترسن
بسراي بولدار هم ازدواج نميكنن جون حوصله مسيوليت ندارن

ببخشيد فونتم عربيه

واسه پسرا هم راحت نیست..البته برا ازدواج
همونطور که گفتم به نظرم یکی از مهمترین دلایل همین مورده. پیدا کردن مورد مناسب

اول بیکاری
دوم توقعات کف سقف چسبیده دختران (( رفیقم داشت میگفت به یه دختری که باهاش دوسته گفته بیام خاستگاری چقدر مهریه خوبه دختره هم گفته سال تولد اونم به میلادی 1990 حدودا ))
بعد انتظار دارن پسره بره خواستگاری

تو کل دنیا بالا رفتن سطح تحصیلات مساوی با بالا رفتن سطح فکری و درک و .... هست که یه آدم تحصیل کرده رو از بقیه متمایز میکنه
ولی تو ایران واسه کلاس گذاشتن و پز دادن !
اکثر دخترا به دلیل اینکه مسائله ای به اسم سربازی ندارن تحصیلاتشون راحت تره و مشکلاتی که یه پسر داره رو ندارن (( مستقل شدن بعد خدمت و یا زودتر ))
واسه همین میشینن درس میخونن و راحت الان اکثر دخترا ارشد و دکتری دارن
بعدش ....
بعد صد در صد به پسری که لیسانس داره بله نمیگن چون افت داره واسشون
پسر هم بخواد ارشد بگیره تا دستش بره تو جیب خودش میشه 30 سال (( 19 ساگلی وارد دانشگاه بشه خیلی هم زرنگ باشه 6 سال ارشد میشه بعد 2 سال سربازی بعد 2 سال تازه بره سر کار تا بتونه بگه من مستقل هستم ))

حالا تا اون موقع اگه دختر خانوم بخوان ازدواج بکنن یا نه !!
چون اگه مستقل باشه حقوقش رو میکوبه تو سر آقا داماد
و یا اینکه اصلا تصمیم به ازدواج نمیگیره !!

این یه طرف ماجراست !
بعد مهریه و .... که یکی از خان ها هست

مسائله اصلا دخترا نیستن و شاید بعضی موارد فقط به همین مورد ختم بشه و نوک پیکانم فقط به سمت دخترا نیست
بحث دیگه خانواده ها هستن
خودم شخصی رو دیدم که همزمان داشت با دختری تحصیل کارشناسی رو ادامه میداد
آقا داماد بعد کارشناسی رفتن سربازی و دختر خانوم ارشد خوندن
آقا داماد الان یه مدته کار میکنه و دختر خانوم هم اصلا با بی پولی طرف مشکل نداره
ولی خانواده عروس خانوم آجر که چه عرض کنم یه صخره جلوی ازدواجشون هستن ....

حالا تازه اگه اوکی رو بدن
بعدش باید رو بحث شرایط اولیه زندگی به توافق برسن !!

کلا پسر جماعت جزو بدترین قشر موجود هست
تحصیل
خدمت
کار
ازدواج
و .......

علی آقا باهات ابراز همدردی می کنم،
کلا اگه یه جا بخوام از وضعیت پسرا انتقاد کنم،همین حرفای شما رو میگم

آره دقیقا واسه من که گاهی میام اسک دین تاپیکای ازدواجو میخونم از ازدواج کردن ناامید میشم.
خب دلایل زیاده که مهمترینش اقتصادی و فرهنگیه به نظرم...

ولی من موافق نیستم. پسرا هم اگه مشکلشون بیشتر نباشه کمتر نیست. وقتی یکی ده بار میره خواستگاری و جواب رد میشنوه کلا به ناامیدی و سرخوردگی دچار میشه. تازه اگه شرایطشم جور باشه و جرات کنه بره خواستگاری. اگه نداشته باشه هم که باید منتظر باشه یه فرجی بشه. دخترا لااقل دغدغه شون اینه که خواستگار بیاد واسشون و اونا یکی رو انتخاب کنن، ولی یه پسر کلی دغدغه درس،کار،سربازی،به گناه نیفتادن و.... .

پول !!!!!!!!!!!!!!

[="Navy"]بسم الله الرحمن الرحيم
گوشه ای ازسخنرانی استاد پناهيان：

تمام پسرها توى داستان مصر سر بريده شدن ،
يه دونه مادر زايمان كرد ، اونم انداخت تو دريا!
اونم شد موسى ع ! اونم رفت تو خونه ى فرعون!! خدا اينجوريه ديگه!! به مو ميرسونه اما نمى بره!!
ميخواد بگه همه كارا رو خودم كردم
يكى از جاهايى كه خدا داره ميرسونه به مو چيه ؟
موضوع جمعيته!
خدا ميخواد با چى نجات بده ؟؟ با شيعيانى كه محض رضاى خدا ازدواج بكنن ، محض رضاى خدا بچه دار بشن ،
خدا خواسته نسل آخرى كه ان شاالله ميخواد به ظهور حضرت برسه ، حضرت به چهره ى اون جوانها كه نگاه ميكنه مى بينه به به ! اينها پدرو مادرشون بخاطر امام زمانشون ازدواج كردن ، بخاطر قدرت اسلام بچه دار شدن ، اصلا نور توى چهرشون ميباره
انگار ميخواد يه همچين نسلى درست بشه! زندگى رو راه بنداز ، بخاطر امام زمان!
شما هم بايد يه جهادى در راه خدا بكنيد!
الان يكى از مجاهدت ها خانواده تشكيل دادنه!
الان يکى از مجاهدت ها بچه دار شدنه !
آقاى شما اشاره كردن ، بيشتر ازاين هم توضيح لازم نيست ، وقتى آقاى تو درمورد تهديد نسل داره صحبت ميكنه يعنى تو بايد بگيري مطلبو!! نه اونيكه لقمه حرام تو خونه اش میبره ، تو باید بگیری...[/]

دختران به دلیل مسکن‌ نداشتنِ پسران، و موقعیت‌اشتغال و ادامه‌تحصیلی که خودشان دارند از ازدواج دوری می‌کنند و تصمیم می‌گیرند تا سن ۳۰ سالگی مجرد مانده و بعد در شرایطی کاملاً مناسب ازدواج کنند. این‌همه در حالیست که برخی والدین نگران فرزندان‌شان و به خصوص دختران هستند چرا که دوست ندارند بعد از مرگ آنها ازدواج کنند و کسی نباشد که در راستای انتخاب همسر و زندگی، آنها را راهنمایی کند، درمقابل گفته‌ می‌شود دختران تمایلی به ازدواج ندارند چون احساس می‌کنند تأهل برای آنها و آینده و پیشرفتشان سد است. به عقیدهٔ برخی کارشناسان درگذشته، پدر و مادر، احساس مسئولیت بیشتری می‌کردند ولی در حال حاضر این احساس مسئولیت کاهش یافته و فضای سنتی از بین رفته‌است، و مسئولیت‌پذیری پدر و مادر کمتر شده‌است و درنتیجه مشکلاتی، مانند مسکن در این راستا وجود دارد که سن ازدواج را در کشورِایران، بالاتر می‌برد.

خب بنظرم واسه دخترا هم راه حل زیاده! که خیلی از کارشناسای سایت بهش اشاره کردن. مثلا همین معرفی به واسطه ها، حضور در مجالس که باعث بشه دیده بشن، و حتی یه مشاوری بود که میگفت مثلا اگه دختری از پسری خوشش اومد میتونه بطور کاملا غیرمستقیم و از طریق یه واسطه اینو به اون پسر بفهمونه...
ولی خییلی عجیبه برام!! این همه پسر هستن که دوس دارن هرچه زودتر ازدواج کنن، و همچنین این همه دختر که دوس دارن یه ازدواج موفق داشته باشن!! اونوقت کلی تاپیک گذاشته میشه از مشکلاتی که واسشون پیش میاد در ازدواج کردن،پسرا از سخت گیری دخترا میگن، دخترا از نبود پسر خوب و موردنظرشون!! یه جای کار میلنگه این وسط!!!!

شاید دست بخیر آدما کم شده!! شایدم میترسن از عواقبش، کارای خیر دیگه رو ترجیح میدن که دردسرش کمتره...
خب ممکنه اون پسر ندیده باشه شمارو!! حواسش نبوده مثلا!! اگه غیرمستقیم باشه که مشکلی نداره، مث اینه که پسر از شما خواستگاری کرده و نپسندیده!!
شاید یکی از علتایی که میگین تو دوان دبیرستان خواستگار بیشتری داشتین اینه که ازونجا که معمولا پسرا میخان دختر 4،5 سال کوچیکتر باشه از خودشون واسه پسرای اون موقع مناسب بودین از نظر سنی!! طرفای ما هم معمولا دخترای دبیرستانی خیلی بیشتر ازدواج میکنن تا اونایی که مثلا 20 به بالان!! یه دلیل دیگه ش هم میتونه این باشه که بعضی خانواده ها نسبت به دخترای دانشجو دید خوبی ندارن!! از جمله تو خانواده یخود من که مادرم با اینکه با دانشجو ازدواج کنم مخالفن، و من همش باید واسشون توضیح بدم که اگه یه دختر دانشجو بد بوده دلیل نمیشه همه مث اون باشن!! بنظر من گاهی آدم باید از یه سری خواسته هاش بزنه و کوتاه بیاد!

وای به حال جامعه ی اسلامی ای که بچه مذهبیاش باید اینجوری زجر بکشن.........

خب فقط جامعه ی ما هست که جووناش دارن اینجوری زجر میکش. در جوامع غیراسلامی که اصن همچین مشکلاتی واسه جوونا مطرح نیست!!! در حالیکه تو جامعه ی اصطلاحا اسلامی ازدواج نباید اصن دغدغه باشه!! بعد انتظار پیشرفت هم ازین جامعه داریم.

اخه بدبختی من اینه که این هفته سه تا امتحان سرنوشت ساز دارم ولی کو حواس درس خوندن

میدونی الان مشکل من ازدواج نیس
مشکلم خیلی بزرگتره
دارم ناامید میشم
اما نباید از درگاه خدا ناامید شد
ازین میترسم
بیشتر از همه این اذیتم میکنه:dar:

کاش خود خدا بیاد بهم بگه که چجوری فکر کنم

پس فردا که مجبور شدم بیام اینجا تاپیک التماس دعا بزنم واسه پاس شدن امتحانام آدم میشم:Khandidan!:

نه منم اصن قبول ندارم این حرفو واسه همین کلی با مادرم حرف زدم که طرز تفکرشون اشتباهه. همه جا همه جور آدم خوب و بد داره... بستگی به خود آدم داره.

عاقا جدا ازین بحثا توروخدا دعا کنید امتحانامو پاس کنم
ترم آخر دوره ی علوم پایه ام دیگه فرصت برداشتن درسا نیست
خدا به دادم برسههههههه

اِ چه حسن تصادفی
.
.
.
.
.
.
.
.
ولی من دیگه امتحان ندارم:khaneh:
.
.
.
.
خدا رو شکر 2 هفته پیش آخرین امتحان دوران تحصیلیمو دادم:khaneh:

اﻟﺒﺘﻪ ﻣﻦ ﺗﺎ اﻭﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﻧﮕﺎﻡ ﺭﻭ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻣﻴﻜﻨﻢ
و ﺳﻌﻲ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﻜﻨﻢ
اﻳﻨﻢ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻢ اﺯ ﺑﺎﺏ ﻣﺜﺎﻝ ﺑﻮﺩ

ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﻭ ﻣﺪ ﻧﻆﺮ ﻧﺪاﺭﻡ

ﺧﻮﺷﺒﺤﺎﻟﺘﻮﻥ

چرا فکر میکنید فقط آقایون به گناه میوفتن? اتفاقا شهوت خانما بیشتره فقط کنترلش میکنند....بعدم یه دختر به نطر شما چقد میتونه بشینه تو خونه که بیان خواستگاریش? مگه دختر بیچاره آدم نیست مگه دل نداره.....من خودم الان دو ماه دیگه 25 سالم میشه....اون موقع که خواستگار میومد مامانم ردش میکرد میگفت بچه ست میخواد درس بخونه....الانم که دیگه هیچکی نمیاد و هنوزم درگیر درسم... برم خواستگاری؟ یا بشینم موهام بشه رنگ دندونام :pir::pir:

یکی از اسیبهایی که میزنه به نظرم یه جور تنوع طلبی میشه...