شما با گرفتن وام در زندگی موافقید یا مخالف؟

تب‌های اولیه

35 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شما با گرفتن وام در زندگی موافقید یا مخالف؟

[=&amp]بسم الله الرحمن الرحیم[/]



[=&amp]
سلام علیکم[/]

[=&amp]یکی از مواردی که در زندگی اکثر افراد جامعه شاهد آن هستیم گرفتن وام از بانک است که از نظر خودشان یک سری جاها خوب و راهگشا و در مواری هم مضر است[/]

[=&amp]
اما بنده به شخصه همیشه با گرفتن وام مخالف بودم و هستم به دلایل زیر:[/]

1- [=&amp]وام یک نوع قرض است و انسان وقتی میخواهد شب بخوابد [/][=&amp][=&amp]باید خیالش راحت باشد[/] (چون ازکجا معلوم روح مجدد به بدن برگردد و انسان فردایش را ببیند!) که هیچ قرضی ندارد،حال چگونه میتوان با خیال راحت شبها خوابید وقتی میدانی مثلا تا یک سال و حتی بیشترقرض داری؟! [/]

2- [=&amp] انسان باید درصورت ضرورت قرض بگیرد(یعنی دیگر راهی باقی نمانده باشد) آن هم در حدی قرض بگیرد که مشکلش مرتفع گردد نه بیشتر !و به گونه ای هم باشد که بتواند سریع آن را برگرداند آن هم نه از بانک ! بلکه از آشنایی که مطمئن و متدین است[/]

[=&amp]
ا
صلا آیا وام هایی که گرفته میشود ضرورت دارد؟ اجازه بدهید مثالی بزنم:[/]

[=&amp]شما یک وام میگیرید برای خرید خانه :[/]

[=&amp]الف،اولا وقتی پولی از کسی قرض میگیریم سود به آن تعلق نمیگیرد در حالی که برای این پولی که وام گرفته شده باید هرماه سودی داده شود (فعلا به مبحث فقهی قضیه کاری ندارم که خودش خیلی حرف دارد ! و فعلا دارم به جنبه اقتصای و اخلاقی موضوع نگاه میکنم)[/]

[=&amp]ب- این قرض ممکن است چندین سال طول بکشد و انسان همیشه نگران پراخت آن است،و از کجا معلوم بتواند هرماه پرداخت کند[/]

[=&amp]ج- وقتی میشود چیزی را با تحمل سختی بیشتر و زمان طولانی تر و پس انداز خرید چرا باید وام خرید؟ اصلا وقتی انسان پولش آنقدر نیست که چیزی را بخرد چه لزومی دارد آن را بخرد؟!

[/]

[=&amp]در کل بنده به شدت مخالف گرفتن وام (از هرنوعی ) در زندگی هستم ،یعنی معتقدم آدم با نان خالی در زندگی آینده اش بسازد اما وام نگیرد[/][=&amp] اما خیلی از افراد با نظر بنده به شدت مخالفند و میگویند داری صدرصد اشتباه میکنی ![/]

[=&amp]حال از استاد بزرگوار و شما کاربران محترم تقاضا دارم در موار زیر بنده حقیر را راهنمایی بفرمایید
[/]

1- [=&amp]اگر بنده دارم در این مورد اشتباه میکنم بنده را قانع بفرمایید تا دیگر به اشتباهم ادامه ندهم![/]


2- [=&amp]اگر هم نظر بنده صحیح است ،چگونه میشود مردان را متقاعد کرد که در زندگی وام نگیرند؟

[/]

[=&amp]از اینکه حقیر را راهنمایی بفرمایید سپاسگزار خواهم بود[/]

[=&amp]التماس دعا [/]
[=&amp]یازهرا(س)[/]


با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

یارب;614472 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم




سلام علیکم

یکی از مواردی که در زندگی اکثر افراد جامعه شاهد آن هستیم گرفتن وام از بانک است که از نظر خودشان یک سری جاها خوب و راهگشا و در مواری هم مضر است


اما بنده به شخصه همیشه با گرفتن وام مخالف بودم و هستم به دلایل زیر:

[=Calibri]1- وام یک نوع قرض است و انسان وقتی میخواهد شب بخوابد باید خیالش راحت باشد (چون ازکجا معلوم روح مجدد به بدن برگردد و انسان فردایش را ببیند!) که هیچ قرضی ندارد،حال چگونه میتوان با خیال راحت شبها خوابید وقتی میدانی مثلا تا یک سال و حتی بیشترقرض داری؟!

[=Calibri]2- انسان باید درصورت ضرورت قرض بگیرد(یعنی دیگر راهی باقی نمانده باشد) آن هم در حدی قرض بگیرد که مشکلش مرتفع گردد نه بیشتر !و به گونه ای هم باشد که بتواند سریع آن را برگرداند آن هم نه از بانک ! بلکه از آشنایی که مطمئن و متدین است


ا
صلا آیا وام هایی که گرفته میشود ضرورت دارد؟ اجازه بدهید مثالی بزنم:

شما یک وام میگیرید برای خرید خانه :

الف،اولا وقتی پولی از کسی قرض میگیریم سود به آن تعلق نمیگیرد در حالی که برای این پولی که وام گرفته شده باید هرماه سودی داده شود (فعلا به مبحث فقهی قضیه کاری ندارم که خودش خیلی حرف دارد ! و فعلا دارم به جنبه اقتصای و اخلاقی موضوع نگاه میکنم)

ب- این قرض ممکن است چندین سال طول بکشد و انسان همیشه نگران پراخت آن است،و از کجا معلوم بتواند هرماه پرداخت کند

ج- وقتی میشود چیزی را با تحمل سختی بیشتر و زمان طولانی تر و پس انداز خرید چرا باید وام خرید؟ اصلا وقتی انسان پولش آنقدر نیست که چیزی را بخرد چه لزومی دارد آن را بخرد؟!

در کل بنده به شدت مخالف گرفتن وام (از هرنوعی ) در زندگی هستم ،یعنی معتقدم آدم با نان خالی در زندگی آینده اش بسازد اما وام نگیرد اما خیلی از افراد با نظر بنده به شدت مخالفند و میگویند داری صدرصد اشتباه میکنی !

حال از استاد بزرگوار و شما کاربران محترم تقاضا دارم در موار زیر بنده حقیر را راهنمایی بفرمایید

[=Calibri]1- اگر بنده دارم در این مورد اشتباه میکنم بنده را قانع بفرمایید تا دیگر به اشتباهم ادامه ندهم!


[=Calibri]2- اگر هم نظر بنده صحیح است ،چگونه میشود مردان را متقاعد کرد که در زندگی وام نگیرند؟

از اینکه حقیر را راهنمایی بفرمایید سپاسگزار خواهم بود

التماس دعا
یازهرا(س)



بسمه تعالی
با سلام و تحیت خدمت جنابعالی
موضوعی که به ان اشاره نمودید موضوعی فراگیر است که از این بابت از شما تشکر می کنم

برداشتی که بنده از مطالب شما دارم این است که وجه مخالفت شما، بیشتر ناظر به نقد مصرف گرایی و مخارج غیر ضروری است که در این صورت حتما حق با شماست. در روایات قناعت را بالاترین ثروت معرفی فرموده اند، ثروتی که پایان پذیر نیست. بنابراین مقتصد بودن، قناعت و ساده زیستی نه تنها در زمره ارزشها و فضائل هستند که بیانگر اندیشه و خردورزی فرد نیز هستند. که می توان از ان به عنوان عقل معاش یاد نمود.

اما در کنار این واقعیت انکارناپذیر لازم است به این نکته نیز توجه داشت که شرایط و موقعیت افراد و به تعبیری شانیت افراد متفاوت است و نمی توان یک سطح از اقتصاد را برای همه در نظر گرفت. به تعبیری ممکن است سطحی از امکانات برای فرد الف ضروری باشد و برای ب غیر ضروری. لذا با لحاظ این نکته بنده نیز با شما موافقم مادامی که ضرورت ایجاب نکرده است، مقروض شدن توجیهی ندارد.

در پناه خدای متعال موفق باشید

سلام کاملا درسته حرفتون..به شخصه اصلا از وام خوشم نمیاد و کلا هم توصیه نمیکنم بگیرید..در ضمن وام که اسلام در نظر میگیره همان طور که شما عرض کردید نه سودی داره نه چیزی نه اینکه حتما یک سر وقت بدین..حال بقول شما اونقدر این بحث فراگیره که نمیشه گفت...وام های ما هم که البته همش نزوله با کلاه شرعی کردنش حلال..
در مورد اینکه به نظر من..شما با یک فردی ازدواج کنید که بدونه و براش مهم باشه پول از کجا میاد و در کجا خرج میشه...وگرنه جوون های این دوره زمونه اصلا براشون مهم نیست چون پول شده هدف و فقط میخوان به اوج امکانات برسن اونم با پول و براشون هم اصلا مهم نیست از کجا میاد..
در کل منظور بنده اینه فرد باید خودش متوجه باشه که وام مشکل داره چه از نظر شرعی چه از نظر عقلی و چه از نظر اجتماعی..

sokotman;616270 نوشت:
در کل منظور بنده اینه فرد باید خودش متوجه باشه که وام مشکل داره چه از نظر شرعی چه از نظر عقلی و چه از نظر اجتماعی..

در این حد هم فکر نکنم مشکل داشته باشه ها.حداقل از نظر مراجع شرعا مشکلی نداره وام گرفتن. به هرحال ما هم تابع مرجع تقلید هستیم و از خودمون نمیتونیم فتوا بدیم که حرامه.

و این که خواهی نخواهی برای شروع زندگی مشترک لازمه وام گرفت و کمتر زوجی هستن که اونقدر داشته باشن که بدون نیاز به وام بتونن خونه اجاره کنند یا جهیزیه بخرند و ....

دوستان سلام

کارکرد اعتبارات اساسا روان کردن عرضه و تقاضا است. پول واسطه مبادله در بازارهاست.
معامله اعتبارات و ایجاد بازارهایی برای عرضه و تقاضای اعتبارات نتیجه ای جز افزایش بدون ترمز نقدینگی ندارد و این یعنی ترمزی برای رشد اقتصادی و حتی در مواردی علت ایجاد رکود اقتصادی.

--------
در قدیم می گفتیم که خدا کند که گذار کسی به بیمارستان و دادگاه نیفتد.
امروز باید بگوییم که خدا کند که گذار کسی به بیمارستان و دادگاه و بانک نیفتد.
--------

چون پرسیدید که چگونه می شود آقایان را قانع کرد:
دسته ای از آقایان برای تامین معاش خانواده خود اقدام به گرفتن وام می کنند که اگر ببینند همسرشان قانع است و فرزندان قانعی نیز تربیت کرده است و آنها با وی همراه هستند اساسا به دنبال وام نمی روند.
دسته ای از آقایان واقعا برای حداقل های زندگی خود نیاز به وام دارند و کسی نیست که به آنها قرض بدهد فلذا مجبورند برای گرفتن وام اقدام کنند. ( ای کاش مردم به جای آنکه پول خود را در بانک ذخیره می کردند به هم قرض می دادند که اینگونه مشکلات مادی و اخروی زیادی برطرف می شد)
دسته ای از آقایان به جهت فرهنگ غلط مدگرایی، چشم و هم چشمی، مصرف گرایی یا خواسته های زیاد خانواده خود وام می گیرند که برای این دسته که کم هم نیستند باید فرهنگ سازی کرد و با صغری کبری چیدن نمی توان چندان کاری به پیش برد.

علی علی

یک جایی خوندم نوشته بود که

وقتی ادم قرضی داشته باشه و توان دادنش رو داشته باشه و اون رو از قصد نده و به عقب بندازه

هرشبی که میوابه به اندازه اون قرض براش گناه دزدی می نویسند!!!!

*یا زهرا*;616274 نوشت:
در این حد هم فکر نکنم مشکل داشته باشه ها.حداقل از نظر مراجع شرعا مشکلی نداره وام گرفتن. به هرحال ما هم تابع مرجع تقلید هستیم و از خودمون نمیتونیم فتوا بدیم که حرامه.

کاملا مشکل داره. سیستم بانکی ایران یک سیستم بر حسب ربا هست که در اسلام نهی شده. وام گرفتن در ایران اشکال شرعی داره. حالا چرا مراجع حرام اعلامش نمی کنن الله اعلم.

ویان;616338 نوشت:
کاملا مشکل داره. سیستم بانکی ایران یک سیستم بر حسب ربا هست که در اسلام نهی شده. وام گرفتن در ایران اشکال شرعی داره. حالا چرا مراجع حرام اعلامش نمی کنن الله اعلم.

من خودمم موافق این مدل بانکداری نیستم ولی خب مطمئن نیستم گناهی داره یا نه! برای همین به نظر مرجع تقلیدم عمل میکنم (البته شکر خدا من تا حالا هر وامی که گرفتم برای جهیزیه و شروع زندگی مشترک همه قرض الحسنه بوده ، غیر از وام ازدواج! ولی میتونم بگم من اگه این وام ها رو برنمیداشتم شاید 4 سال باید توی عقد میموندم برای رفتن خونه خودم!)

در ضمن همه کسایی که مخالف وام هستن یعنی حتی وام ازدواج هم موقع ازدواج نگرفتن و یا نمیخوان بگیرن؟!(هر چند چیزی هم نمیشه و 3 تومنه! ولی خب یه چاله چوله هایی رو اول زندگی پر میکنه)

سلام.ب نظر منم وام تا جایی ک انسان رو ب تجملات و بریز و بپاش نکشونه خیلی هم عالیه مخصوصا واسه ما ک پس اندازی هم نداریم و میتونیم وام رو پس انداز خودمون بذاریم. ما وقتی ازدواج کردیم و وام ازدواج رو گرفتیم یه راست رفتیم ماشین خریدیم و واقعا لازم داشتیم چون باید شهره دیگه میرفتیم و دخل و خرج مون باهم نمیخوند و تا پارسال هم قسط اش تموم شد الان همون ماشین قیمت اش شده دو برابر ک کلا جوونا با وام شون عمرا دنبال خرید ماشین نمیرن فکرش رو هم نمیکنن ... تویه این مملکت ک ب شخصه عاشقشم هستم وام واسه تامین ضروریات زندگی واسه من ک واقعا مثله آب حیات میمونه ... تا وقتی مراجع اعلام حرامیت نکنن لطف کنین فتوا ندین ... موفق باشین ...

[="Times New Roman"][="Black"]پدر من میگه سیستم بانک داری ایران دوز و کلک و کلاه شرعی زیاد داره و بدون تغییر در عملی که انجام میدن فقط با عوض کردن معنی کلمات حرام رو حلال میکنند..
.
کوچکترین نمونش همین کلمه ی "علی الحساب" هست..که سودش کاملا مشخص شده هست..
[/]

*یا زهرا*;616346 نوشت:
در ضمن همه کسایی که مخالف وام هستن یعنی حتی وام ازدواج هم موقع ازدواج نگرفتن و یا نمیخوان بگیرن؟!(هر چند چیزی هم نمیشه و 3 تومنه! ولی خب یه چاله چوله هایی رو اول زندگی پر میکنه)

من تا الان وام بدین شکل نگرفتم و نخواهم گرفت. البته یکبار طلاهام را در بانک گذاشتم و مبلغی در ازاش وام گرفتم که فکر نمیکنم مشکل شرعی داشت.

اگه بشه نگرفت که خیلی خوبه

ولی دو تا راه بیشتر نداره یا آدم باید با یه مرد پولدار ازدواج کنه یا تو همون خواستگاری بگه یکی از شرطای من اینکه وام نگیرید

راه اول که مرد پولدار باشه یعنی از دست دادن بسیاری از موقعیت های خوب برای رسید به مرد پولدار که اصلا توصیه نمیشه

راه دوم هم بنظرم کمتر کسی قبول می کنه چون خیلی از پسرا الان راه دیگه ای ندارن و نه خود دختر و پسر نه خانواده هاشون دلشون نمی خواد چندین سال تو عقد بمونن

بنظرم برای ضروریات زندگی بد نیست ولی هرکس می تونه به گفته ی مرجع تقلید خودش عمل کنه و نگران چیزی نباشه چون فک نمی کنم وظیفه ی دیگه ای به گردنش باشه

من خودم اصلا با گرفتن وام موافق نیستم
البته اگر نیاز خیلی ضروری داشته باشم میگیرم،خیلی ضروری! اونم نه از نوعه رباش
الان خیلی از واما عملا ربا هستن، و بانکها هم کلاه شرعی میزارن ، و مرغ پخته هم میفهمه رباست
یادم باشه رفتم خواستگاری بگم، یک از شروط اصلیم اینه که اهل وام گرفتن نیستم به هیچ وجه، مگر اینکه واقعا مشکلی پیش بیاد و وامش هم ربا نباشه

یارب;614472 نوشت:
در کل بنده به شدت مخالف گرفتن وام (از هرنوعی ) در زندگی هستم ،یعنی معتقدم آدم با نان خالی در زندگی آینده اش بسازد اما وام نگیرد اما خیلی از افراد با نظر بنده به شدت مخالفند و میگویند داری صدرصد اشتباه میکنی !

2- اگر هم نظر بنده صحیح است ،چگونه میشود مردان را متقاعد کرد که در زندگی وام نگیرند؟

سلام و عرض ادب بنده هم با نظر شما در رابطه با وام نگرفتن موافقم منتها با یک تفاوت جزئی اونم اینکه اگر خدای ناکرده برای نزدیکانم بیماری ای اتفاق بیفته وهزینه ی درمان شون رو نداشته باشم برای نجات اونها این کارو می کنم، شما هم می کنید! راستی من مذکر هستم و فکر می کنم به خاطر اینکه علاقه ی به مادیات در خانم ها عمیقتره (بخاطر جنس شون) اونیُ که باید متقاعد کرد خانم هان!

سلام. من خودم مخالفم ولی چاره دیگری هم نیست
اکثریت قاطع جوانان بدون کمک مالی قادر به تشکیل زندگی نیستند. خود خانواده ها هم تا حدی میتونن کمک کنن.
بدون وام دیگه نمیشه درست زندگی کرد! وقتی هم میگم وام، منظورم وام میلیاردی نیست؛ وام چند میلیونیه! مثلا 5 تومن.
میشناسم کسی که برای خرید خونه حدود 4.5 وام گرفته بود، چقدر باید پس میداد؟ نزدیک 12 تومن (18 ساله-22% سود)
حاضرم شرط ببندم اگه بانکها دیگه وام ندن مردم از گشنگی میمیرن و نسل ما منقرض میشه.

قرض دادن هم واسه زمانی بود که بدهکار پول رو سر وقت پرداخت میکرد؛ نه الان که وقتی به کسی قرض میدی باید قبلش با پولت خداحافظی کنی و عکس یادگاری بگیری باهاش!
تازه وقتی هم که بخواد پول رو پس بده، قبض روحت کنه.

شب تاب;616417 نوشت:
میشناسم کسی که برای خرید خونه حدود 4.5 وام گرفته بود، چقدر باید پس میداد؟ نزدیک 12 تومن (18 ساله-22% سود)
حاضرم شرط ببندم اگه بانکها دیگه وام ندن مردم از گشنگی میمیرن و نسل ما منقرض میشه.

سلام علیکم
باتشکر از شما به خاطر شرکت در بحث
وامی که 4و نیم بگیرم و 12 میلیون پس بدهیم به نظر شما گرفتنش به سود است یا نگرفتنش!!! اینها اگر چند سال صبر میکردند و با قناعت بیشتر پولشان را پس انداز میکردند به اندازه 4و نیم ملیون نمیشد؟ اگر دیرتر به خانه میرسیدند اما وام نمیگرفتند بهتر نبود! وام های اینگونه را که به نظیر حقیر تحت هیچ شرایطی نباید گرفت ! ولو اینکه مجبور باشی در چادر زندگی کنی!!

بنده افرادی را میشناسم که در این جامعه دارند زندگی میکنند،ثروتمند هم نیستند، یک بار هم وام نگرفته اند ،هنوز هم از گرسنگی نمرده اند!!

یازهرا(س)

یارب;616453 نوشت:
وامی که 4و نیم بگیرم و 12 میلیون پس بدهیم به نظر شما گرفتنش به سود است یا نگرفتنش!!! اینها اگر چند سال صبر میکردند و با قناعت بیشتر پولشان را پس انداز میکردند به اندازه 4و نیم ملیون نمیشد؟ اگر دیرتر به خانه میرسیدند اما وام نمیگرفتند بهتر نبود! وام های اینگونه را که به نظیر حقیر تحت هیچ شرایطی نباید گرفت ! ولو اینکه مجبور باشی در چادر زندگی کنی!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

امام صادق (ع):حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ و َلَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ و َحُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛

حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.

خصال ص 69 ، ح 104

در مورد ربا هم باید فراموشمون نشه
حتی خداوند راضی نیست کسی به خودش ضرر برسونه.

یارب;616453 نوشت:

وامی که 4و نیم بگیرم و 12 میلیون پس بدهیم به نظر شما گرفتنش به سود است یا نگرفتنش!!!
اینها اگر چند سال صبر میکردند و با قناعت بیشتر پولشان را پس انداز میکردند به اندازه 4و نیم ملیون نمیشد؟

مسئله اینه که زمانی که نیاز داری باید پول دستت باشه، وام میگیرید و بعد ماهی فلان قدر قسط میدید.

مطئنید؟ الان خانواده ها به زحمت پس انداز میکنن. تا پس اندازشون هم جمع بشه، خونه شده خدا تومن.
شما یه خونه میبینی مثلا 10 تومن، تا 10 تومن رو جور کنی، خونه شده 15 تومن!

یارب;616453 نوشت:

اگر دیرتر به خانه میرسیدند اما وام نمیگرفتند بهتر نبود! وام های اینگونه را که به نظیر حقیر تحت هیچ شرایطی نباید گرفت ! ولو اینکه مجبور باشی در چادر زندگی کنی!!

بالاخره ما متوجه نشدیم، بانکداری کشور اسلامی هست یا نه. اگه نیست پس چرا مراجع اعتراض محکمی نمیکنن؟ اگه هست پس مشکل چیه؟

یارب;616453 نوشت:

بنده افرادی را میشناسم که در این جامعه دارند زندگی میکنند،ثروتمند هم نیستند، یک بار هم وام نگرفته اند ،هنوز هم از گرسنگی نمرده اند!!

صحیح است!

[="Times New Roman"][="Black"]

ابن-الخمینی;616392 نوشت:
من خودم اصلا با گرفتن وام موافق نیستم
البته اگر نیاز خیلی ضروری داشته باشم میگیرم،خیلی ضروری! اونم نه از نوعه رباش
الان خیلی از واما عملا ربا هستن، و بانکها هم کلاه شرعی میزارن ، و مرغ پخته هم میفهمه رباست
یادم باشه رفتم خواستگاری بگم، یک از شروط اصلیم اینه که اهل وام گرفتن نیستم به هیچ وجه، مگر اینکه واقعا مشکلی پیش بیاد و وامش هم ربا نباشه

شب تاب;616417 نوشت:
سلام. من خودم مخالفم ولی چاره دیگری هم نیست
اکثریت قاطع جوانان بدون کمک مالی قادر به تشکیل زندگی نیستند. خود خانواده ها هم تا حدی میتونن کمک کنن.
بدون وام دیگه نمیشه درست زندگی کرد! وقتی هم میگم وام، منظورم وام میلیاردی نیست؛ وام چند میلیونیه! مثلا 5 تومن.
میشناسم کسی که برای خرید خونه حدود 4.5 وام گرفته بود، چقدر باید پس میداد؟ نزدیک 12 تومن (18 ساله-22% سود)
حاضرم شرط ببندم اگه بانکها دیگه وام ندن مردم از گشنگی میمیرن و نسل ما منقرض میشه.

قرض دادن هم واسه زمانی بود که بدهکار پول رو سر وقت پرداخت میکرد؛ نه الان که وقتی به کسی قرض میدی باید قبلش با پولت خداحافظی کنی و عکس یادگاری بگیری باهاش!
تازه وقتی هم که بخواد پول رو پس بده، قبض روحت کنه.


یارب;616453 نوشت:
سلام علیکم
باتشکر از شما به خاطر شرکت در بحث
وامی که 4و نیم بگیرم و 12 میلیون پس بدهیم به نظر شما گرفتنش به سود است یا نگرفتنش!!! اینها اگر چند سال صبر میکردند و با قناعت بیشتر پولشان را پس انداز میکردند به اندازه 4و نیم ملیون نمیشد؟ اگر دیرتر به خانه میرسیدند اما وام نمیگرفتند بهتر نبود! وام های اینگونه را که به نظیر حقیر تحت هیچ شرایطی نباید گرفت ! ولو اینکه مجبور باشی در چادر زندگی کنی!!

بنده افرادی را میشناسم که در این جامعه دارند زندگی میکنند،ثروتمند هم نیستند، یک بار هم وام نگرفته اند ،هنوز هم از گرسنگی نمرده اند!!

یازهرا(س)

سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما..:Gol::Gol::Gol::Gol:
.
هیچ حرف خاصی ندارم..
.
فقط از پست های شما عزیزان خیلی خوشم اومد و هرکاری کردم نتونستم به صلوات زیر پست بسنده کنم.. :ok: :Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
.
گفتم اینجوری ازتون تشکر کنم..:ok::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:[/]

با سلام

[h=5]پيامبر گرامی (ص) :[/h][h=5][/h] أَقِلَّ مِنَ الدَّيْنِ تَعِشْ حُرّا؛ قرض كمتر گير تا آزاد باشى.

قضیه وام گرفتن گاهی به توقع ربط پیدا می کنه که افرادی توقع زیادی دارند و هرطور شده میخوان به هدف و خواسته هاشون برسن و وام و قرض میگیرن که من هم مخالفم

اما گاهی دیده شده خانواده هایی که فقیر هستند و مشکلی براشون پیش میاد مثل بیماری ، خدای نکرده تصادف و ازدواج و ... که واقعا محتاج هستند نه اینکه از بانک وام بگیرن بلکه موسسه های خیریه و مساجد در این زمینه کمک حالشون هستند. که این مورد کاملا متفاوت هست.
ولی در مورد توضیح اول شدیدا مخالفم.






*یا زهرا*;616274 نوشت:
در این حد هم فکر نکنم مشکل داشته باشه ها.حداقل از نظر مراجع شرعا مشکلی نداره وام گرفتن. به هرحال ما هم تابع مرجع تقلید هستیم و از خودمون نمیتونیم فتوا بدیم که حرامه.


خانوم اول اینکه بنده نگفتم فتوا دادم..دوم اینکه شما نسبت به یک چیز وقتی میتونید علم پیدا کنید باید برید دنبالش و تحقیق کامل کنید..وام داریم تا وام..شما باید تمام جوانب رو در نظر بگیرید که ایا سود این وام درسته و براساس شرع اسلام هستش و درک این موضوع اونقدر هم سواد بالایی نمیخواد با کمی تحقیق متوجه میشید...خانوم چرا پشت مراجع همش قایم میشیم..وقتی میتونیم به چیزی علم پیدا کنیم و اونقدر سخت نیست..بعد از مرگ دیگه بهانه فکر نکنم برای ما اثری کنه..مثال اینکه گفتن بانک های ما بانک داری اسلامی هستش و کسی هم سر نمیزنه به وام ها و سود هایی که داره میده ..
در ضمن روزی رو خدا میده نه بنده خدا که شما میگید نمیشه زندگی رو شروع کرد..در زندگی نمیشه معنا نداره..این حرف شما یعنی اینکه تن دادن به عرف جامعه به نظر بنده..
درکل به نظر من شما یکم وقتی جای تحقیق دارید و میتونید متوجه موضوع بشید برید دنبالش نه اینکه بهانه در بیارید و بگید مراجع عرض کردن...ببخشید رک گفتم خانوم شما به فکر اخرت باشید...
باز هم کمیدقت کنید بنده میدونم که میگم مشکل داره وگرنه وضع جامعه ما این نبود..

من واقعا از جوون های ما تعجب میکنم..دوستان عزیز مراجع براید چیزهایی اومدن که شما نمیدونید و نمیتونید به دنبال سوادش برید...
ولی وقتی این بحث وام به این راحتی و مبحثی که کلی مطلب در موردش هستش و میتونید تحقیق کنید و متوجه بشید ایا این روش درست هستش یا خیر..پس چرا نمیرید...
قران پس برای چی هستش این همه گفته برید دنبال علم....فکر کنم این قضییه وام برای کل مملکت روشن هستش که صدرصد حرامه و کاملا هم مشهوده و نیاز به بحث تخصصی نداره یک نگاه ساده به نوع پرداخت و نوع سودهی بانک متوجه میشید داره چه بلایی سر این مملکت در میاره این وام..حال بقول دوستمون مراجع چرا نمیگن حرامه خدا داند و باید به خدای خودشون جواب بدن..
به تمام جوون های توصیه میکنم به اسم نمیدونم ندارم و نیاز های اولیه زندگی و غیره اخرت خودشون رو نفروشن...باید جوابگو باشیم ی روزی..امیدوارم توجه کنیم..
یاحق

دوستان سلام

شب تاب;616510 نوشت:
[=Black]بالاخره ما متوجه نشدیم، بانکداری کشور اسلامی هست یا نه. اگه نیست پس چرا مراجع اعتراض محکمی نمیکنن؟ اگه هست پس مشکل چیه؟

http://isna.ir/fa/news/93061005732
http://www.taghribnews.ir/vdcjotevauqeamz.fsfu.txt

شب تاب;616417 نوشت:
قرض دادن هم واسه زمانی بود که بدهکار پول رو سر وقت پرداخت میکرد؛ نه الان که وقتی به کسی قرض میدی باید قبلش با پولت خداحافظی کنی و عکس یادگاری بگیری باهاش!
تازه وقتی هم که بخواد پول رو پس بده، قبض روحت کنه.


علی علی

سلام
اول از همه یک سوال

یارب;614472 نوشت:
2- انسان باید درصورت ضرورت قرض بگیرد(یعنی دیگر راهی باقی نمانده باشد) آن هم در حدی قرض بگیرد که مشکلش مرتفع گردد نه بیشتر !و به گونه ای هم باشد که بتواند سریع آن را برگرداند آن هم نه از بانک ! بلکه از آشنایی که مطمئن و متدین است

چرا حتما باید از آشنای مطمئن و متدین وام گرفت و نه از بانک؟ دلیل خاصی داره؟ (البته به طور طبیعی هم اگر مردم آشنای مطمئن و متدین که پول داشته باشه سراغ داشته باشن از اون قرض می گیرن ولی خوب کم پیدا میشه که چنین کسی وجود داشته باشه و بتونه به اندازه نیاز آدما بهشون پول قرض بده)
یارب;614472 نوشت:
2- اگر هم نظر بنده صحیح است ،چگونه میشود مردان را متقاعد کرد که در زندگی وام نگیرند؟

فکر می کنم یه چیزی که باید بپذیریدش اینه که توی زندگی زیاد پیش میاد که نظرتون صحیح باشه ولی نتونید مردتون رو متقاعد کنید. بنابراین اگه مسوولیتی رو به عهده کس دیگه گذاشتید، تدبیرش رو هم به به همون بگذارید و تنها مشورت بدید، بدون اینکه مته به خشخاش بگذارید یا انتظار داشته باشید که به حرف شما عمل بشه

درضمن راه حل طولانی مدت برای وام نگرفتن پس انداز نیست، سرمایه گذاریه

یارب;614472 نوشت:
اصلا آیا وام هایی که گرفته میشود ضرورت دارد؟ اجازه بدهید مثالی بزنم:

شما یک وام میگیرید برای خرید خانه :

الف،اولا وقتی پولی از کسی قرض میگیریم سود به آن تعلق نمیگیرد در حالی که برای این پولی که وام گرفته شده باید هرماه سودی داده شود (فعلا به مبحث فقهی قضیه کاری ندارم که خودش خیلی حرف دارد ! و فعلا دارم به جنبه اقتصای و اخلاقی موضوع نگاه میکنم)


ما هم با مبحث فقهی اش کاری نداریم. اگر کسی رو می شناسید که میتونه به اندازه خرید خونه بهتون پول قرض بده، کاملا عقلانیه که به جای وام گرفتن از ایشون قرض کنید. ولی اگر چنین کسی نباشه و می خواهید با پول پس انداز خونه بخرید، علاوه بر مقدار پولی که هر ماه باید کنار بگذارید برای خرید خونه، اجاره خونه هم باید پرداخت کنید که فکر می کنم میزانش به مراتب بیشتر از اون سودی باشه که به وامتون تعلق گرفته

یارب;614472 نوشت:
ب- این قرض ممکن است چندین سال طول بکشد و انسان همیشه نگران پراخت آن است،و از کجا معلوم بتواند هرماه پرداخت کند

همین حرفو درباره اجاره خونه هم می شه زد. از کجا معلوم که بتونیم هر ماه اجاره خونه چرداخت کنیم؟ اگر تا آخر عمر طول نکشه، چندین سال رو که طول می کشه. کسی که جایی رو برای زندگی نداره چه کار باید بکنه؟ صبر کنه تا از آسمون خونه براش برسه؟
یارب;614472 نوشت:
ج- وقتی میشود چیزی را با تحمل سختی بیشتر و زمان طولانی تر و پس انداز خرید چرا باید وام خرید؟ اصلا وقتی انسان پولش آنقدر نیست که چیزی را بخرد چه لزومی دارد آن را بخرد؟!

به نظرم اینجا رو دارید اشتباه می کنید. اینکه خریدن چیزی لازمه یا نه، هیچ ارتباطی به اینکه پول به حد کافی برای خریدش داریم یا نه نداره. اول باید لزوم داشتن اون چیز براتون مشخص بشه، بعد اگر پول داشتید بخرید و اگر پول نداشتید تلاش کنید به دست بیارید. اگه هم لازم نیست که خریدنش دلیلی نداره حتی اگر پول داشته باشیم.
اما اینکه چه لزومی داره آدم خونه بخره: لزومش بدیهی به نظر میرسه. مگر اینکه شما برای تامین مسکن جایگزینی به جز اجاره کردن، که باز هم نوعی قرض حساب میشه، درنظر داشته باشید(؟)

یارب;614472 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم




سلام علیکم

یکی از مواردی که در زندگی اکثر افراد جامعه شاهد آن هستیم گرفتن وام از بانک است که از نظر خودشان یک سری جاها خوب و راهگشا و در مواری هم مضر است

اما بنده به شخصه همیشه با گرفتن وام مخالف بودم و هستم به دلایل زیر:

[=Calibri]1- وام یک نوع قرض است و انسان وقتی میخواهد شب بخوابد باید خیالش راحت باشد (چون ازکجا معلوم روح مجدد به بدن برگردد و انسان فردایش را ببیند!) که هیچ قرضی ندارد،حال چگونه میتوان با خیال راحت شبها خوابید وقتی میدانی مثلا تا یک سال و حتی بیشترقرض داری؟!

[=Calibri]2- انسان باید درصورت ضرورت قرض بگیرد(یعنی دیگر راهی باقی نمانده باشد) آن هم در حدی قرض بگیرد که مشکلش مرتفع گردد نه بیشتر !و به گونه ای هم باشد که بتواند سریع آن را برگرداند آن هم نه از بانک ! بلکه از آشنایی که مطمئن و متدین است




سلام علیکم و رحمة الله،
ببخشید متوجه نشدم که مشکلتان با وام از بانک است یا با خود وام؟ با آبی نوشته‌اید با وام از بانک ولی در دلایلتان به طور عمده روی قرض بحث داشتید و گرفتن آن از بانک فقط صرفا بدترش می‌کرد :Gig:
در مورد قرض که توصیه‌ی دین مشخص است، برای برخی افراد برای برخی کاربردها کراهت دارد، با افزایش نیاز کراهتش کمتر می‌شود تا می‌شود مباح و اگر نیاز بیشتر بود می‌شود مستحب و اگر نیاز حیاتی باشد گرفتن قرض می‌شود واجب.
اما اگر تأکیدتان بر روی وام بانکی است که خوب نیست و حسابش را از قرض‌الحسنه جدا می‌کنید باید دید تعریف وام چیست! آیا بانک واقعاً وام را یک قرض‌الحسنة می‌داند و بعد برای آن سود در نظر می‌گیرد یا اینکه وام یک عقد بانکی مانند مضاربه است؟ وام ازدواج را نمی‌دانم چطور است و ما نگرفتیم، اینکه سود دارد یا خیر، ولی وام مسکن معنایش را یک عالم اینطور بهم توضیح دادند که یک عقد تجاری است بین بانک و شما که عکس سیستم‌ بانکداری حساب‌های جاری و پس‌انداز است، در حساب‌های جاری و پس‌انداز شما پول می‌دهید به بانک که از طرف شما با پولتان کار انجام دهد و با آن یک قرارداد در مورد سود و غیره می‌نویسید که البته علی‌الحساب بودن آن تا پیش از اتمام کار لازم است ظاهراً، در وام بانک به شما پول می‌دهد که از طرف بانک با آن کار کنید و بعد بانک را در سود آن سهیم نمایید، مثلاً در وام مسکن شما از بانک پول می‌گیرید که یک زمین را برای خودتان خانه بسازید، اگر زمین بعد از ساخته شدن خانه در آن قیمتش زیادتر شده باشد (ارزش افزوده) بانک هم خود را در این سود سهیم می‌کند و این ربا نیست که سهم خودش را از شما بخواهد. همچنین اگر وام برای تأسیس کارخانه و اینها باشد باز مضاربه بودنش مشخص است. حالا نمی‌دانم وامی باشد که ارزش افزوده‌ای نداشته باشد و بانک باز سهم خود از سود را طلب کند تا ربا بشود یا خیر، شما اگر سراغ دارید بفرمایید، ولی بعید می‌دانم باشد چون نظام بانکداری ما لااقل در روی کاغذ قواعد اسلامی را رعایت کرده است، اینطور که بیشتر علما می‌فرمایند، اگرچه در میان علما افرادی هم مانند مرحوم آیت‌الله‌بهجت بوده‌اند که به مقلدین خود اجازه‌ی داشتن حساب بانکی بیش از قرض‌الحسنه را نمی‌دادند و نمی‌دانم اما شاید این به آن معنا باشد که گرفتن وام از بانک را هم درست نمی‌دانسته‌اند. ولی فتوای حضرت آقا را که یک بار می‌خواندم نوشته شده بود که در مملکت اسلامی می‌توان از نظام بانکداری‌اش استفاده کرد. قوانینش اسلامی هست ولی در عمل به آن چندان پایبند نیستند، اگرچه گاهی هم هستند، لااقل برخی مدیران بانکها مقید هستند اگر کارمندانشان نه می‌دانند نه برایشان مهم است که بدانند چه کار کنند این مسائل از دایره‌ی شرعیات خارج می‌شود.
یارب;614472 نوشت:
چگونه میشود مردان را متقاعد کرد که در زندگی وام نگیرند؟

مطمئن نیستم وام گرفتن به خودی خود بد باشد، خصوصاً که طرف حساب این معامله یک شخص حقیقی نیست و یک بنگاه مالی و حقوقی است و (البته اهراً فقط در تئوری) خودش دوست دارد که پول در اختیار شما قرار دهد که با آن کار کنید و از سودش به او هم بدهید (در عمل خودشان بنگاه‌های مالی دارند و وام را هم به خودشان می‌دهند تا پول از دستشان خارج نشود مگر اینکه سود زیادی را برای خود در آن ببینند با درجه‌ی ریسک پایین و این همان آفت نظام سرمایه‌داری است و خلاف نص صریح قرآن که فرمواده نباید پول مانند کالایی فقط در دست یک سری افراد بچرخد: «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ») ...
اما فکر کنم جامعه‌ی امروز ما بیشتر نیاز دارد که فکر پس‌انداز برای روز مبادا را از سرش بی‌اندازد که ریشه در عدم توکل به خدا و حب دنیا دارد ... حقیر تا کنون چیزی به نام پس‌انداز و اینها در اسلام ندیده‌ام، البته بر لَهِ آن ندیدم مگرنه بر علیه آن دیده‌ام ... همین پس‌انداز کردن با خودش حرص و طمع به همراه دارد و به پای آرزوهای بزرگ انسان در دنیا که او را از خدا دور می‌کند هم آب می‌ریزد تا بزرگ و تنومند شوند ... اگر معتقد باشیم و ایمان داشته باشیم که «لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» دیگر بی‌معنا خواهد بود که کسی پس‌انداز کند برای روز مبادا! خداوند اگر خرجی را برای انسان بتراشد حتماً راه بیرون‌رفتی از آن هم برای او قرار خواهد داد و اگر در این بین سختی هم ببیند حتماً برایش لازم بوده است ... [البته این بحث نباید با اصل پس‌انداز خلط شود که مثلاً کسی می‌خواهد خانه یا جهیزیه بخرد و باید پولش را جمع کند، به چنین کسی نمی‌توان گفت پولت را جمع نکن، لااقل اگر چیزی که برایش پس‌انداز می‌کرد وجه عقلایی داشت، اما آنچه نهی شده است پس‌انداز برای روز مبادا است، همین، تازه اگر اشتباه نفهمیده باشم]
در پناه خداوند باشید ان شاء الله، :Gol:
یا علی علیه‌السلام

باء;618035 نوشت:
اما فکر کنم جامعه‌ی امروز ما بیشتر نیاز دارد که فکر پس‌انداز برای روز مبادا را از سرش بی‌اندازد که ریشه در عدم توکل به خدا و حب دنیا دارد ... حقیر تا کنون چیزی به نام پس‌انداز و اینها در اسلام ندیده‌ام، البته بر لَهِ آن ندیدم مگرنه بر علیه آن دیده‌ام ... همین پس‌انداز کردن با خودش حرص و طمع به همراه دارد و به پای آرزوهای بزرگ انسان در دنیا که او را از خدا دور می‌کند هم آب می‌ریزد تا بزرگ و تنومند شوند ... اگر معتقد باشیم و ایمان داشته باشیم که «لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» دیگر بی‌معنا خواهد بود که کسی پس‌انداز کند برای روز مبادا! خداوند اگر خرجی را برای انسان بتراشد حتماً راه بیرون‌رفتی از آن هم برای او قرار خواهد داد و اگر در این بین سختی هم ببیند حتماً برایش لازم بوده است ... [البته این بحث نباید با اصل پس‌انداز خلط شود که مثلاً کسی می‌خواهد خانه یا جهیزیه بخرد و باید پولش را جمع کند، به چنین کسی نمی‌توان گفت پولت را جمع نکن، لااقل اگر چیزی که برایش پس‌انداز می‌کرد وجه عقلایی داشت، اما آنچه نهی شده است پس‌انداز برای روز مبادا است، همین، تازه اگر اشتباه نفهمیده باشم]

سلام علیکم
ممکنه بگید چه روایتی بر علیه پس انداز دیدید؟ چون این راه هم به نظر استفاده از اسباب می رسه

سلام علیکم
باتشکر و سپاس از شما به خاطر حضور دربخث

باء;618035 نوشت:
ببخشید متوجه نشدم که مشکلتان با وام از بانک است یا با خود وام؟

بنده مشکلم وام بانکی است و از آنجایی که وام قرض گرفتن است براساس آن توضیح دادم تا قابل فهم تر باشد،یعنی اصل قضیه میشود مقروض شدن

باء;618035 نوشت:
مطمئن نیستم وام گرفتن به خودی خود بد باشد، خصوصاً که طرف حساب این معامله یک شخص حقیقی نیست و یک بنگاه مالی و حقوقی است

چرا اگر طرف حساب ما شخص حقیقی نباشد بهتر است؟
بنده نمیخواستم از نظر فقهی بحث را باز کنم اما اگر دقیق شویم آیا وامهای با دررصد های بالا که برای خانه و زمین و غیره میدهند عملا در زندگی مشکل دارد نخواه بود؟
به نظر شما یک زوج فرض تا 30 سال اجاره نشین باشند بهتر است یا بروند وامهای با سود بالا بگیرند و خانه بخرند و ماهیانه وام با سودش را پرداخت کنند؟ کدامیک بهتر است و چرا؟ یعنی یک فرد متدین و مومن در این زمینه چه ابعادی را باید در نظر بگیرد و چگونه فکر کره و به نتیجه برسد

شاید بهتر بود سوالم را از اصل اینگونه مطرح مینمودم که کسی که خانه ندارد اسلامی ترین راه کدام است؟
1- گرفتن وام و خرید خانه 2- قناعت و صبوری در زندگی تا ان شاءالله هرزمان توان خریدش را پیدا کردند بخرند که این امر ممکن است چنین سال طول بکشد

یازهرا(س)

وام های اضطراب انگیز
شخصی به حضرت علی علیه آلاف التحیه و الثنا گفت: «از این میوه نوبر ببرید.»
حضرت فرمودند: «الان پولش را ندارم.»
میوه فروش گفت: «من صبر می کنم تا هر موقع داشتید به من بدهید.»
حضرت فرمود: «من به شکمم می گویم صبر کن.»
بله در بسیار از مواقع ناگزیر می شویم قرض یا وام بگیریم ولی گاهی نیز زیر بار وام می رویم که آسایش بیشتری داشته باشیم ولی موج اضطراب های آن آرامش را از ما می گیرد. به قول استاد قرائتی لزومی ندارد مثلا ما پشت دیوار منزلمان را نمایی کار کنیم که برای آن زیر قرض و وام برویم و نگران دادن قسط هایش شویم

سلام علیکم
باتشکر و سپاس از شما خواهر خوبم به خاطر شرکت در بحث

kobram;617103 نوشت:
گر کسی رو می شناسید که میتونه به اندازه خرید خونه بهتون پول قرض بده، کاملا عقلانیه که به جای وام گرفتن از ایشون قرض کنید. ولی اگر چنین کسی نباشه و می خواهید با پول پس انداز خونه بخرید، علاوه بر مقدار پولی که هر ماه باید کنار بگذارید برای خرید خونه، اجاره خونه هم باید پرداخت کنید که فکر می کنم میزانش به مراتب بیشتر از اون سودی باشه که به وامتون تعلق گرفته

دقیقا سوال بنده حقیر همین است،وقتی پولی برای خرید خانه نداریم،کسی هم نیست به ما پولی قرض بدهد اگر بخواهیم عقلانی و اسلامی ودینی فکر کنیم و تصمیم بگیریم الان راه صجیج کدام است؟ اینکه وام بگیریم و خانه بخریم یا با توجه به پولمان خانه ای برای اجاره پیدا کنیم؟

kobram;617103 نوشت:
همین حرفو درباره اجاره خونه هم می شه زد. از کجا معلوم که بتونیم هر ماه اجاره خونه چرداخت کنیم؟ اگر تا آخر عمر طول نکشه، چندین سال رو که طول می کشه. کسی که جایی رو برای زندگی نداره چه کار باید بکنه؟ صبر کنه تا از آسمون خونه براش برسه؟

تفاوتش این است میتواند خانه را عوض کند و متناسب با توانش خانه ای اجاره کند،اما وام که میگیری بانک کاری ندارد چقدر درآمد داری و فرض باید ماهی 300 هزار تومان پول به بانک پرداخت کنی و اگر هم پرداخت نکنی دیرکرد برآن میخورد ،یعنی علاوه برسود دیرکرد هم باید بدهی ،اما اگر فرض یک برج پول اجاره خانه را نداشتی میتوانی با او صحبت کنی و مدتی مهلت بگیری ،و پولش را بدهی و غیره....

kobram;617103 نوشت:
. اینکه خریدن چیزی لازمه یا نه، هیچ ارتباطی به اینکه پول به حد کافی برای خریدش داریم یا نه نداره.

چگونه ربطی ندارد؟ لطفا بیشتر توضیح دهید

kobram;617103 نوشت:
ما اینکه چه لزومی داره آدم خونه بخره: لزومش بدیهی به نظر میرسه. مگر اینکه شما برای تامین مسکن جایگزینی به جز اجاره کردن، که باز هم نوعی قرض حساب میشه، درنظر داشته باشید(؟

دقیقا سوال بنده نیز همین است ،کسی که پول خرید خانه را ندارد آیا لازم است خانه بخرد ولو با گرفتن وام؟
ه نظر شما یک زوج فرض تا 30 سال اجاره نشین باشند بهتر است یا بروند وامهای با سود بالا بگیرند و خانه بخرند و ماهیانه وام با سودش را پرداخت کنند؟ کدامیک بهتر است و چرا؟ یعنی یک فرد متدین و مومن در این زمینه چه ابعادی را باید در نظر بگیرد و چگونه فکر کره و به نتیجه برسد

شاید بهتر بود سوالم را از اصل اینگونه مطرح مینمودم که کسی که خانه ندارد اسلامی ترین راه کدام است؟
1- گرفتن وام و خرید خانه 2- قناعت و صبوری در زندگی تا ان شاءالله هرزمان توان خریدش را پیدا کردند بخرند که این امر ممکن است چنین سال طول بکشد

یازهرا(س)

سلام علیکم

یارب;618074 نوشت:
دقیقا سوال بنده حقیر همین است،وقتی پولی برای خرید خانه نداریم،کسی هم نیست به ما پولی قرض بدهد اگر بخواهیم عقلانی و اسلامی ودینی فکر کنیم و تصمیم بگیریم الان راه صجیج کدام است؟ اینکه وام بگیریم و خانه بخریم یا با توجه به پولمان خانه ای برای اجاره پیدا کنیم؟

از نظر اسلامی و دینی نمی دانم، ولی عقل من تفاوتی اجاره را هم از خانواده وام نمی بیند، جز اینکه وام بعد از چند سال تمام می شود اما معلوم نیست اجاره تا کی ادامه داشته باشد.

یارب;618074 نوشت:
تفاوتش این است میتواند خانه را عوض کند و متناسب با توانش خانه ای اجاره کند،اما وام که میگیری بانک کاری ندارد چقدر درآمد داری و فرض باید ماهی 300 هزار تومان پول به بانک پرداخت کنی و اگر هم پرداخت نکنی دیرکرد برآن میخورد ،یعنی علاوه برسود دیرکرد هم باید بدهی ،اما اگر فرض یک برج پول اجاره خانه را نداشتی میتوانی با او صحبت کنی و مدتی مهلت بگیری ،و پولش را بدهی و غیره....

در اجاره خانه هم شما قراردادی دارید که شرعا، قانونا و اخلاقا باید به آن متعهد باشید و نمی توانید پیش از زمان پایان قرارداد، هر موقع که خواستید قرارداد را به هم بزنید و تسویه حساب کنید. احتمال زیادی وجود دارد که صاحب خانه روی اجاره بهای شما حساب کرده باشد. اگر شما اجاره 300 هزار تومانی تان به یک انسان به تعویق بیافتد خیلی اثر مشهودتری دارد تا اینکه به بانک عقب بیافتد.
یارب;618074 نوشت:
چگونه ربطی ندارد؟ لطفا بیشتر توضیح دهید

اگر خرید چیزی هیچ دلیلی نداشته باشد، اگر پول هم داشته باشید با خرید آن تنها دچار مصرف گرایی می شوید. اگر هم به چیزی نیاز داشته باشید، پول نداشتن شما باعث خاموشی آن نیاز نخواهد شد. مثل اینکه بگوییم فردی گه هیچ ندارد، چه لزومی دارد که نان بخواهد.
یارب;618074 نوشت:
دقیقا سوال بنده نیز همین است ،کسی که پول خرید خانه را ندارد آیا لازم است خانه بخرد ولو با گرفتن وام؟
ه نظر شما یک زوج فرض تا 30 سال اجاره نشین باشند بهتر است یا بروند وامهای با سود بالا بگیرند و خانه بخرند و ماهیانه وام با سودش را پرداخت کنند؟ کدامیک بهتر است و چرا؟ یعنی یک فرد متدین و مومن در این زمینه چه ابعادی را باید در نظر بگیرد و چگونه فکر کره و به نتیجه برسد

شاید بهتر بود سوالم را از اصل اینگونه مطرح مینمودم که کسی که خانه ندارد اسلامی ترین راه کدام است؟
1- گرفتن وام و خرید خانه 2- قناعت و صبوری در زندگی تا ان شاءالله هرزمان توان خریدش را پیدا کردند بخرند که این امر ممکن است چنین سال طول بکشد


نظر شخصی من این است که اگر وام، مشکل شرعی نداشته باشد بهتر است وام بگیرند. چون خانه یکی از احتیاجات ضروری است، و اجاره کردن به نوعی نیازمندی به دیگران است. یک فرد متدین و مومن باید تلاش کند در ضروریات زندگیش محتاج دیگران نباشد. و با وام گرفتن زودتر به این بی نیازی می رسد تا پس انداز به همراه اجاره نشینی.

kobram;618054 نوشت:
سلام علیکم
ممکنه بگید چه روایتی بر علیه پس انداز دیدید؟ چون این راه هم به نظر استفاده از اسباب می رسه

سلام علیکم و رحمة الله،

علل الشرائع، ج‏1، ص: ۱-۳
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ قَالَ أَتَى عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَهُودِيٌّ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ أَنْتَ أَخْبَرْتَنِي بِهَا أَسْلَمْتُ قَالَ عَلِيٌّ ع‏ ... ... إِنَّمَا سُمِّيَ الدِّرْهَمُ دِرْهَماً لِأَنَّهُ دَارُ هَمٍّ مَنْ جَمَعَهُ وَ لَمْ يُنْفِقْهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فأَوْرَثَهُ النَّارَ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الدِّينَارُ دِينَاراً لِأَنَّهُ دَارُ النَّارِ مَنْ جَمَعَهُ وَ لَمْ يُنْفِقْهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَأَوْرَثَهُ النَّارَ

که یعنی جمع کردن مال بر روی مال و انفاق نکردن آن در مسیر اطاعت خدا، درهم بر روی درهم یا دینار بر روی دینار، منجر به هم و ناراحتی یا نار و اتش برای انسان خواهد شد ...
در توضیح آن باید گفت که این مسأله بستگی به ایمان و رتبه‌ی شخص دارد، کسی که ایمانش ضعیف است و در نتیجه شرک خفی او زیاد است همینقدر که واجباتی مانند خمس و زکات و زکات فطره و غیره را بدهد پولش برایش حلال خواهد بود، اگرچه حلال مورد سؤال واقع خواهد شد که در چه مسیری خرج شده است ... اما کسی که در درجات بالاتر ایمان قرار دارد همینکه پس‌انداز کند برای روز مبادا (نه برای نیاز معقولی که باید برای برطرف کردن پس‌انداز کند) در حالی‌که امروز برای دیگر برادران و خواهران دینی او همان روز مبادا است و عده‌ای همین امروز به پولی احتیاج دارند که نیازهای معقولشان را برطرف کنند دیگر این پس‌انداز کردن و انفاق نکردن مغایر است با درجه‌ای از ایمان که آن شخص در آن قرار دارد. مثالش هم ماجرای تشرفی است که یکی از علمای معاصر متوجه شدند که کسی خدمت امام زمان علیه‌السلام تشرف دارد، از او خواست که از امام علیه‌السلام اجازه بگیرد که او هم خدمت امام علیه‌السلام برسد، او هم پیغام را رساند ولی امام علیه‌السلام فرمودند که تا وقتی ایشان ۲۰ تومان پس‌انداز دارند با اینکه مردم در سختی هستند هرگز نمی‌تواند به ملاقات ما برسد.
اینها نهی است از پس‌انداز کردن پول برای روز مبادا، پس‌انداز کردن برای تهیه کردن چیزی که نیاز دارد ایراد ندارد اگر آن نیاز توجیه عقلایی داشته باشد، ولی پس‌انداز کند که شاید یک وقت بهش لازم داشته باشم درست نیست، حالا یک نفر مقدار کمی همیشه در حسابش می‌گذارد باشد که اگر چیزی شد دستش مقابل دیگری دراز نشود ولی برخی پیش‌بینی اتفاقات خیلی بدتر را می‌کنند و هی میگویند شاید اینطور شود و شاید آنطور شود و با این توجیهات (که شاید از نظر خودشان هم درست باشد) همیشه در حسابشان چند ده میلیون پول می‌گذارند که مثلاً خرج فلان عمل قلب را هم در نظر داشته باشند یا چیزهای دیگر، اینها مدتها پولشان در حسابشان می‌خوابد در حالیکه در این مدت می‌توانستند از آن به دیگران قرض یا وام دهند و کار آنها هم راه بیفتد و خلاصه در گردش اقتصادی و تولید ثروت قرار بگیرد ...
به هر حال این بحث پس‌انداز برای روز مبادا را ظاهراً همه دارند، ولی خوب است اگر بتواان اعتماد به خدا را جانشین تمام یا قسمتی از آن کرد ... کسی که توکل به خدا داشته باشد می‌گذارد پول از دستش برود چون می‌داند موقعی که لازم داشته باشد خداوند برایش می‌رساند ... ولی اگر در دست خودش باشد لزومی ندارد که خرجی برایش پیش نیاید، مریضی‌ای که صرفش کند یا خرج بی‌خودی که آنرا تمام کند و بعد باز شخص نیازمند پول بیشتر باشد بدون آنکه روز مبادایی هم برایش پیش آمده باشد ...
یا علی علیه‌السلام

یارب;618064 نوشت:
سلام علیکم

بنده مشکلم وام بانکی است و از آنجایی که وام قرض گرفتن است براساس آن توضیح دادم تا قابل فهم تر باشد،یعنی اصل قضیه میشود مقروض شدن

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
خوب وام بانکی اگر از نظر ارتباطش با بانک با آن مشکل داشته باشید یک بحث است (اینکه عقود بانکی در عمل شرعی هستند یا خیر) و اینکه وام در اصل منجر به مقروض شدن می‌شود یک بحث دیگر است (در اکثر موارد منع شرعی ندارد، اگرچه گاهی کراهت دارد و گاهی ندارد و گاهی مستحب هم هست و گاهی هم واجب است اگر برای رفع کردن نیازی حیاتی باشد)
اگر شما بحثتان با وام بانکی است و نه قرض‌السحنة لابد باید بحثتان بر روی مورد اول باشد که از نظر شرع اینکار اشکال نداشته باشد، که ظاهراً بستگی به نیت شخص وام‌گیرنده دارد چون قانون‌نویسان نظام بانکی فعلی حواسشان بوده که شرعیات رعایت شود و مدیریت بانکها هم ظاهراً حواسشان هست که چه می‌گویند و متوجه بندهایی که در قراردادها گذاشته‌اند هستند و این ما هستیم که فکر می‌کنیم داریم پول ربا از بانک می‌گیریم و با همین نیت به آن راضی می‌شویم تا مشکلاتی را برای خودمان و خانواده و جامعه‌امان ایجاد کنیم ... (این به هیچ وجه به معنای تبرئه‌ی بانکها از خطاهایشان نیست)
یارب;618064 نوشت:
چرا اگر طرف حساب ما شخص حقیقی نباشد بهتر است؟

چون شخص حقیقی برای خودش کار و کاسبی دارد و گرفتن قرض از او خیلی رادستش نیست و شاید برای او مشکلات بزرگتری را ایجاد کند،‌حتی بستن قرارداد مضاربه با او که از او قرض بگیریم که ارزش افزوده ایجاد کنیم هم شاید برایش دغدغه‌ی ذهنی اضافه ایجاد کند و خلاصه در زحمت بیفتد و به نظر حقیر برای خودمان هم که نباشد که قرض نگیریم تا سر را با آرامش روی بالش بگذاریم برای آن بنده‌ی خدا که ناخواسته درگیر مشکلات ما شده است باید نگران باشیم و تا می‌شود سعی کنیم زودتر پولش را پس بدهیم و چه بهتر که از سودی که ایجاد شده است هم سهمی ببرد و البته اگر قرارداد مضاربه باشد واجب است که به همان قرارداد عمل شود، مثل همین وام بانکها ...
اما اگر ططرف حسابمان یک بانک است که اصلاً کارش همین است دیگر باید فقط نگران خودمان باشیم و نه او که شریک رفع مشکلات ما شده است ... قسط‌هایش را هم سر همان مدت تعیین شده می‌دهیم و لازم نیست ده ماه زودتر بدهیم اگر پول دستمان آمد، قرارداد تجاری است دیگر به همان عمل می‌کنیم ... از نظر بار روانی برای خودمان هم بهتر است، نیست؟ (اگر کسی نتواند بدهد و ضامن داشته باشد و بترسد که این ضامن در سختی بیفتد بحثش باز جداست)
یارب;618064 نوشت:
بنده نمیخواستم از نظر فقهی بحث را باز کنم اما اگر دقیق شویم آیا وامهای با دررصد های بالا که برای خانه و زمین و غیره میدهند عملا در زندگی مشکل دارد نخواه بود؟

خوب هر کسی نگاه می‌کند ببینید این وام برایش مشکل‌ساز هست یا نه و اگر هست آیا این مشکلات قابل پذیرش هستند یا خیر از توان ایشان خارج است که از پس آنها بربیایند، در این صورت تصمیم می‌گیرند که وام بگیرند یا نگیرند. برخی هستند که پول اگر دستشان باشد می‌توانند به صورت شرعی با آن کار کرده و تولید ثروت کنند و حقیر چنین کسی را در میان دوستان خود می‌شناسم، وام گرفتن برای چنین کسی اشکال ندارد، ولی برای برخی افراد هم وام گرفتن اشکال دارد چون چند ماه می‌گذرد و او وام گرفته و هیچ کاری نکرده است و فقط خرج کرده است و معلوم است که در پس دادن این وام به مشکل خواهد خورد و سختی بر خودش و اطرافیانش وارد می‌کند ...
یارب;618064 نوشت:
به نظر شما یک زوج فرض تا 30 سال اجاره نشین باشند بهتر است یا بروند وامهای با سود بالا بگیرند و خانه بخرند و ماهیانه وام با سودش را پرداخت کنند؟ کدامیک بهتر است و چرا؟ یعنی یک فرد متدین و مومن در این زمینه چه ابعادی را باید در نظر بگیرد و چگونه فکر کره و به نتیجه برسد

شاید بهتر بود سوالم را از اصل اینگونه مطرح مینمودم که کسی که خانه ندارد اسلامی ترین راه کدام است؟
1- گرفتن وام و خرید خانه 2- قناعت و صبوری در زندگی تا ان شاءالله هرزمان توان خریدش را پیدا کردند بخرند که این امر ممکن است چنین سال طول بکشد

یازهرا(س)


اگر بتوانند خانه‌ی مناسبی با وام با تأیید شرع مقدس تهیه کنند و قسط‌هایش را بدهند چرا این کار را نکنند؟ خدا راضی و بنده‌ی خدا هم راضی، سختی آنرا هم قبول کرده‌اند به این انگیزه که سقفی بالای سر خودشان و خانواده‌اشان باشد، چه اشکالی دارد؟
اما اگر گمان می‌کنند که گرفتن این وام شرعی نیست (مثلاً نیاز به پارتی دارد یا باید به کسی رشوه داد که وام برایشان جور کند و غیره) یا اگر بگیرند پول آن خرج می‌شود و برای پرداخت قسط‌هایش مشکلات کمرشکن به ایشان وارد خواهد شد یا از نظر روحیات شخصی تحمل سنگینی زیر بار قرض بودن را ندارند و زندگی به کامشان تلخ خواهد شد طبیعی است که نگیریند بهتر خواهد بود، اما بعد چه کار کنند؟
یک راهش این است که اجاره نشینی کنند که خود آن هم کار هر کسی نیست، خصوصا که اجاره نشینی فقط سختی پرداخت اجاره و محدودیت‌های ملک کس دیگری بودن خانه را ندارد و هر سال یا هر دو سال یا هر چند سال باید مدام چند هفته به دنبال خانه‌ی مناسب بگردند، شاید محله‌اشان هم عوض شود که در این صورت نظام زندگی‌اشان هم دستخوش تحولاتی خواهد شد (مثل اینکه محل مدرسه بچه‌ها عوض می‌شود یا راه رسیدن به سر کار سخت‌تر یا راحت‌تر می‌شود،‌ اینکه دسترسی به مترو و اتوبوس و غیره سخت یا راحت می‌شود، مثل اینکه مراکز خریدشان عوض می‌شود و غیره)، خود اسباب‌کشی هم کار ساده‌ای نیست و هزینه‌اش هم کم نیست ...
راه دیگرش این است که به خانه‌ی کوچک راضی شوند و با قرض گرفتن از اطرافیان و فروختن وسایل غیرضروری زندگی شرایط آن را برای خودشان تسهیل کنند، راه دیگرش این است که منطقه یا حتی شهر محل زندگی‌اشان را تغییر دهند که بتوانند خانه تهیه کنند، یک نفر حتی شاید بخواهد برود در شهرهای کوچک دور از شهرهای بزرگ خانه بخرد که پولش به خرید آن برسد ...
هر کسی به اعتبار خودش ممکن است یکی از این راهها یا راههای دیگری که وجود دارند را انتخاب کند ... مشکل وقتی است که همه اصطلاحا هم خر را بخواهند و هم خرما را، یعنی هم خانه‌ی بزرگ بخواهند هم در شهرهای بزرگ و هم در مناطق اعیان‌نشین از آن شهرها و هم تجهیزات لوکس منزل با تأثر گرفتن از چشم‌وهم‌چشمی و دست آخر هم پول نداشته باشند و با جمع کردن ۵۰ سال حقوق خود هم نتوانند بیش از ۵۰ متر از یک خانه‌ی آنچنانی را بخرند تازه اگر در این ۵۰ سال خرج خاصی هم نکنند و به خوردن نان و خرما بسنده کرده باشند و اجاره‌نشین هم نباشند و چه و چه ...

به طور خلاصه حقیر با وام گرفتن به خودی خود مخالف نیستم، اگرچه برای برخی از جمله خودم اصلاً توصیه نمی‌کنم، اگر هم قرار باشد اجاره‌نشین شوم ترجیح می‌دهم بروم شهرستان یا در یک روستا زندگی کنم، ولی این نسخه را هم نمی‌توان برای همه تجویز کرد، افراد مثل هم نیستند، شما هم می‌توانید ببینید کدام این راهها یا راههای دیگر بیشتر با روحیاتتان یا توقعی که از زندگی دارید جور در می‌اید و مثلاً برای ازدواج سر همین موارد هم با شخص مقابلتان مشورت کنید، برخی هستند که حاضر هستند سرشان برود ولی از پایتخت یا برخی محله‌های خاص آن بیرون نروند ... (البته تهران امکان دارد زوراء باشد و شهر لعن شده، فکر کنم همه از آن برویم بیرون فکر بهتری باشد :khaneh:)

یا علی علیه‌السلام

موضوع قفل شده است