جمع بندی با افراد متحجر و خشک مغز چگونه باید رفتار کرد؟

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با افراد متحجر و خشک مغز چگونه باید رفتار کرد؟

با عرض سلام و احترام خدمت کارشناس محترم

افراد متحجر و خشک مغز چه کسانی هستند و چگونه باید با آنان رفتار کرد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

The Emotion Machine;612675 نوشت:
با عرض سلام و احترام خدمت کارشناس محترم

افراد متحجر و خشک مغز چه کسانی هستند و چگونه باید با آنان رفتار کرد؟

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
تحجر از ماده حجر به معنای سنگ است. ویژگی بارز سنگ نیز سختی، خشکی و نفوذناپذیری است. بنابراین واژه متحجر بر افرادی صادق است که در مقابل نوآوری و تغییر مقاومت می کنند و چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند. این ویژگی باعث خواهد شد که این افراد همواره گرفتار افراط و تفریط باشند. مصداق بارز این دسته در گذشته خوارج و در عصر حاضر وهابیت و گروههای تکفیری نظیر القاعده و داعش هستند.

در پناه خدای متعال موفق باشید

[="Arial"][="DarkGreen"]

The Emotion Machine;612675 نوشت:
افراد متحجر و خشک مغز چه کسانی هستند

افرادی که گاهی وقتا دلت میخواد بگیری ی فصل کتک مفصل بزنیشون.
اصلاً با اینجور آدما نباید بحث کرد چون هم وقتت هدر رفته هم فکت خسته شده اونم بیخود و بی جهت.این آدما هیچ منطقی ندارن و همیشه به ضرب و زور چماق باید چیز فهمشون کرد.[/]

The Emotion Machine;612675 نوشت:
افراد متحجر و خشک مغز چه کسانی هستند

سلام
برخی به افراد مذهبی نسبت تحجر می دهند به عنوان مثال خانم محجبه ای که حجابش را رعایت می کند یا مردی که مقید به دستورات دینی است را متحجر می دانند اما حقیقتا متحجر کسی است که به آموزه های دینی ایمان نمی آورد و از خداوند خوف ندارد و قرآن در استدلالی جالب دلیل تحجر این افراد را بیان می کند
متحجر از ماده حجر به معنای سنگ می باشد و قرآن می فرماید:

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿البقرة: ٧٤﴾
سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.

كلمه قسوة وقتى در خصوص قلب استعمال ميشود، معنى صلابت و سختى را ميدهد، و بمنزله صلابت سنگ است، و كلمه (أو) بمعناى (بل) است، و مراد به اينكه بمعناى (بلكه) است، اين است كه معنايش با مورد (بلكه) منطبق است.
آيه شريفه شدت قساوت قلوب آنان را، اينطور بيان كرده: كه (بعضى از سنگها احيانا مى‏شكافند، و نهرها از آنها جارى ميشود)، و ميانه سنگ سخت، و آب نرم مقابله انداخته، چون معمولا هر چيز سختى را بسنگ تشبيه مى‏كنند، هم چنان كه هر چيز نرم و لطيفى را باب مثل مى‏زنند، مى‏فرمايد: سنگ بان صلابتش مى‏شكافد، و انهارى از آب نرم از آن بيرون مى‏آيد، ولى از دلهاى اينان حالتى سازگار با حق بيرون نميشود، حالتى كه با سخن حق، و كمال واقعى، سازگار باشد.
(وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ) الخ، هبوط سنگها همان سقوط و شكافتن صخره‏هاى بالاى كوه‏ها است، كه بعد از پاره شدن تكه‏هاى آن در اثر زلزله، و يا آب شدن يخهاى زمستانى، و جريان آب در فصل بهار، بپائين كوه سقوط مى‏كند.
و اگر اين سقوط را كه مستند بعوامل طبيعى است، هبوط از ترس خدا خوانده، بدين جهت است كه همه اسباب بسوى خداى مسبب الاسباب منتهى ميشود، و همين كه سنگ در برابر عوامل خاص بخود متاثر گشته و تاثير آنها را مى‏ پذيرد، و از كوه مى‏ غلطد، همين خود پذيرفتن و تاثر از امر خداى سبحان نيز هست، چون در حقيقت خدا باو امر كرده كه سقوط كند، و سنگها هم بطور تكوين، امر خداى را مى‏فهمند، هم چنان كه قرآن كريم مى‏ فرمايد: (وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ، هيچ موجودى نيست، مگر آنكه با حمد خدا، پروردگارش را تسبيح ميگويد، ولى شما تسبيح آنها را نمى‏ فهميد) و نيز فرموده: (كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ، همه در عبادت اويند) ، و خشيت جز همين انفعال شعورى، چيز ديگرى نيست، و بنا بر اين سنگ كوه از خشيت خدا فرو مى‏ غلطد، و آيه شريفه جارى مجراى آيه: (وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ، وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ، رعد بحمد خدا و ملائكه از ترس، او را تسبيح ميگويند).
و آيه (وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، طَوْعاً وَ كَرْهاً، وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ، براى خدا همه آن كسانى كه در آسمانها و زمينند سجده مى‏كنند، چه با اختيار و چه بى اختيار، و حتى سايه‏ هايشان در صبح و شب) ميباشد كه صداى رعد آسمان را، تسبيح و حمد خدا دانسته، سايه آنها را سجده خداى سبحان معرفى مى ‏كند و از قبيل آياتى ديگر، كه مى‏ بينيد سخن در آنها از باب تحليل جريان يافته است.
و سخن كوتاه اينكه جمله (وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ) الخ، بيان دومى است براى اين معنا: كه دلهاى آنان از سنگ سخت‏تر است، چون سنگها از خدا خشيت دارند، و از خشيت او از كوه بپائين مى‏غلطند، ولى دلهاى اينان از خدا نه خشيتى دارند، و نه هيبتى.

پس قرآن تحجر را در چند چیز می داند
بعد از ديدن آيات و معجزات الهی و عدم تسليم در برابر آنها دلهاى شما سخت شد همچون سنگ يا سختتر" (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً) که عدم تسلیم در برابر آیات خدا نشانه تحجر است
چرا كه" پاره‏اى از سنگها مى‏شكافد و از آن نهرها جارى مى‏شود" (وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ).
يا لا اقل" بعضى از آنها شكاف مى‏خورد و قطرات آب از آن تراوش مى‏نمايد" (وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ).
و گاه" پاره‏اى از آنها (از فراز كوه) از خوف خدا فرو مى‏افتد" (وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ).
اما دلهاى شما از اين سنگها نيز سخت‏تر است، نه چشمه عواطف و علمى از آن میجوشد و نه قطرات محبتى از آن تراوش مى‏كند، و نه هرگز از خوف خدا می تپد.

که نداشتن خوف خدا نشانه تحجر است.

البته در بین برخی از افراد همچون خوارج و داعش امروز هم تحجر مذهبی وجود دارد اما تحجر فقط مربوط به مذهبیون نیست بلکه چه بسا غیر مذهبیونی که از سایرین تحجر بیشتری دارند.

اميدوار;616242 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
تحجر از ماده حجر به معنای سنگ است. ویژگی بارز سنگ نیز سختی، خشکی و نفوذناپذیری است. بنابراین واژه متحجر بر افرادی صادق است که در مقابل نوآوری و تغییر مقاومت می کنند و چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند. این ویژگی باعث خواهد شد که این افراد همواره گرفتار افراط و تفریط باشند. مصداق بارز این دسته در گذشته خوارج و در عصر حاضر وهابیت و گروههای تکفیری نظیر القاعده و داعش هستند.

در پناه خدای متعال موفق باشید

با عرض سلام و با تشکر از پاسخگویی حضرتعالی

عالی بود.لطفاً در مورد تحجر در دین بیشتر توضیح دهید.چون بزرگترین آسیب ها را افرادی به دین اسلام وارد می کنند که بر طبق فرمایش جنابعالی چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند.

:Ghamgin:من کسیو میشناسم که فرد به ظاهر مذهبی هیست همش مسجد میره و نماز شب می خونه و هرچی به ذهنت برسه. اما هیچ حرفی رو غیر از حرف خودش و خانواده خودش قبول نداره حتی اگه آیه ی قرآنم باری بی فایده ست. حس میکنه همه کافرن و هیچی حالیشون نیست جز خودش و آزار زبانی و دخالتاش به همه ی اهل فامیلش حتی بچه هاش رسیده. واقعا حرصم میگیره ازش. ( خدا منو ببخشه)

من نظر شخصیم را میگم...
دین اسلام دین وسطه....دین تعادله.........
هر چیزی اندازه داره.....نماز اندازه داره......روزه اندازه داره......عبادت اندازه داره.....آخرت اندازه داره.......کار کردن اندازه داره.....خوش گذرانی اندازه داره....تفریح اندازه داره......استراحت اندازه داره......غذا خوردن اندازه داره.............سطح توقع هم اندازه داره...نباید خیلی بالا یا پایین باشه....
آقا همه چیز اندازه داره.....
اسلام میگه همه چیز ولی به اندازه.....
اسلام نمیگه فقط آخرت را بچسب .......یا فقط دنیا را بچسب......هر دو در کنار هم......
در حدیث از معصوم خواندم که میفرمود : طوری برای زندگی خود برنامه ریزی کنید که انگار تا 100 سال دیگر زنده هستید ....و طوری زندگی کنید که انگار فردا خواهید مرد......البته مضمونش این بود....
در بین افراد مذهبی .....افرادی هستند که فقط بعد آخروی دین را میگیرند و کاری به دنیا ندارند.....مثلا ....همش نماز میخونن.....همش روزه میگیرن.....همش تسبیح دستشونه.....همش پیرهنشون رو شلوارشونه.....همش یعقه آخوندی میپوشن.......همش پیرهنشون سفیده......همش به مستحبات میپردازند.......همش دعا و مفاتیح میخونن........همش سرشون پایینه.........همش سمت راست بدنشون میخوابن.......همش به همه چیز گیر میدهند.......برای دنیا تلاشی نمیکنند.......برای پیشرفت مادی و اقتصادی خود تلاشی نمیکنند......سطح توقعشون از زندگی خیلی پایینه و به کمترین چیز ها و بد ترین چیز ها قانع هستند ......خیلی کم در اجتماع وارد میشوند...... آنقدر سر روی سجده میزارن تا پیشونیشون زخم بشه ..... و فقط بیشتر به ظواهر و ظاهر دین عمل میکنند و خیلی سرش حساس هستند......
و همچین آدمایی...... به نظر من متحجر دینی هستند....و باعث بد جلوه دادن اسلام میشن....باعث میشن بگن اسلام دین خمودگی....کسالت....مخالف پیشرفت در تمام زمینه هاست......مخالف تلاش برای دنیاست.....
من با همچی آدمایی سرکار داشتم .....باهاشون هم غذا شدم.....باهاشون رابطه داشتم.........مثلا شب میدیدمش حالش خوب بود.....بعد فردا صبح میدیدمش که وسط پیشونیش جای مهره و همش خون مرده شده و زخم شده......واقعا برای همچین افرادی متاسفم.....که از دین فقط همینش را فهمیدند.......
و واقعا دوست داشتم طرف را تا میتونم بزنمش .....تا بمیره ..... حالم از همچین افرادی بهم میخوره......
بابا مومن زرنگه.....کار میکنه...لباس شیک میپوشه...بهترین عطر ها را میزنه.....پول در میاره....برای خود و خانوادش چیز میخره .....سطح زندگیش را بالا میبره....در اجتماع حضور داره.... با مردم تعامل داره....نظافتش را رعایت میکنه.......ریشش نه اونقدر بلنده که باعث چندش آدم بشه.....نه اونقدر لپش را 7 تیغه میکنه که مورچه بکسواد بکنه رو پوستش..... و به عبادتش....خداش...نمازش...روزش....دعاش هم میرسه..... و اول واجباتش را انجام میده .....بعد اگه وقت کرد و تازه حال داشت ..... میره مستحبات انجام میده.......نباید آدم دلش از دین زده بشه.......
یه داستان از امام خمینی شنیدم ..... که میگفتند ...:
شب جمعه بود و وقت دعای کمیل.....و این خادم آقاست ....نمیدونم یکی از اطرافیان اقاست که به ایشون میگه نمیرید برای دعای کمیل ...؟؟ امام میگه حالش را ندارم......
البته باز مضمونش را گفتم......

یه نفر هست متاسفانه هر روز میبینمش مصداق بارز یه آدم خشک مغزه:god:

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"]

The Emotion Machine;616495 نوشت:
لطفاً در مورد تحجر در دین بیشتر توضیح دهید.چون بزرگترین آسیب ها را افرادی به دین اسلام وارد می کنند که بر طبق فرمایش جنابعالی چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند.

سلام
متحجرین دینی انواع مختلفی دارند مثلا طالبان،خوارج، و ...
منظور شما کدام نوع از تحجر در دین است؟
مثلا یک مثال از تحجر دینی بزنید که منظور شما را متوجه بشویم.[/]

سکوت و یک لبخند کوچولو

خشک مغزی دینی فقط مخصوص وهابیا و طالبان و... نیست!! تو کشور خودمونم کم نیستن افرادی که بدون دونستن دلیلش، کاریو انجام میدن و اگه ازشون بپرسی چرا، یا میگن دین من واسه خودم و دین تو واسه خودت، یا انگ کافر میچسبونن بهت و...!!!
حتی دیگه به چیزی که به اسم علم تو کتابی، تلوزیونی چیزی دیدیمم نمیشه بهش اعتماد کرد(چون بی مدرک یه چیزی میگن!!) ولی یه عده رو همینم چنان تاکیدی میکنن که نگو!!

ملوس;616525 نوشت:
واقعا دوست داشتم طرف را تا میتونم بزنمش .....تا بمیره ..... حالم از همچین افرادی بهم میخوره......

چه خشن!!!!!!!!:kill:
ولی موافقم مومن باید به روز باشه شاخص باشه
به نظر من مومن واقعی علاوه بر اینکه نماز شب می خونه از نظر علمی هم پیشرفت کنه
چرا همیشه باسوادا, با کلاسا ,خوشتیپا,آدامایی باشن که خیلی قید مذهبی ندارن البته خوش تیپای اسک دینی بهشون برنخوره کلی گفتم در سیره ائمه هم داریم که فرموندند لباس تمیز بپوشید و خودتون رو آراسته کنید

سلام به همه

بنت الحسین;616629 نوشت:
چرا همیشه باسوادا, با کلاسا ,خوشتیپا,آدامایی باشن که خیلی قید مذهبی ندارن البته خوش تیپای اسک دینی بهشون برنخوره کلی گفتم در سیره ائمه هم داریم که فرموندند لباس تمیز بپوشید و خودتون رو آراسته کنید
مطمئن باشيد به اكثر مذهبي هاي عزيز برميخوره
چرا؟
الان ميان ميگن:
شما بصيرت نداري وگرنه خوش تيپي رو تو همين لباس ها مي ديدي (برچسب بي بصيرتي)

من حرف اين خواهرمون رو صددرصد تاييد ميكنم. اكثر خوش تيپ ها(به هر معنايي كه دلتون ميخواد) ، باكلاسها و با سوادها ، اونايي هستن كه خيلي قيد و بند مذهبي ندارن

Masood11;616616 نوشت:
خشک مغزی دینی فقط مخصوص وهابیا و طالبان و... نیست!! تو کشور خودمونم کم نیستن افرادی که بدون دونستن دلیلش، کاریو انجام میدن و اگه ازشون بپرسی چرا، یا میگن دین من واسه خودم و دین تو واسه خودت، یا انگ کافر میچسبونن بهت و...!!!
كاملاً موافقم. برخي دوستان با مطرح كردن داعش و طالبان در پاسخ به استارتر تاپيك ، موضوع رو 0 و 100 فرض كردن. يعني مردم رو در دو دسته بندي قرار دادند:
1 - مذهبي هاي خيلي خوب كه اصلاً و به هيچ وجه خشك مذهب نيستن
2 - داعش و طالبان و امثال اونها

خير اينطور نيست. بلكه مذهبي ها هم مثل ساير گروه ها طيف هستن و از 0 دارن تا 100

0 رو داعش بگيريد و 100 رو مثلاً آيت الله بهجت. در بين اين 0 و 100 انواع ديدگاه ها و عقايد و اعتقادات وجود داره
اونهايي كه به سمت 100 ميل ميكنن كمتر خشك مذهب هستن و اونايي كه به سمت 0 ميل ميكنن بيشتر خشك مذهب هستن

اميدوار;616242 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
تحجر از ماده حجر به معنای سنگ است. ویژگی بارز سنگ نیز سختی، خشکی و نفوذناپذیری است. بنابراین واژه متحجر بر افرادی صادق است که در مقابل نوآوری و تغییر مقاومت می کنند و چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند. این ویژگی باعث خواهد شد که این افراد همواره گرفتار افراط و تفریط باشند. مصداق بارز این دسته در گذشته خوارج و در عصر حاضر وهابیت و گروههای تکفیری نظیر القاعده و داعش هستند.

در پناه خدای متعال موفق باشید


سلام جناب کارشناس
قسمت دوم سؤالم را پاسخ ندادید!"چگونه باید با آنان رفتار کرد؟"

اميدوار;616242 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
تحجر از ماده حجر به معنای سنگ است. ویژگی بارز سنگ نیز سختی، خشکی و نفوذناپذیری است. بنابراین واژه متحجر بر افرادی صادق است که در مقابل نوآوری و تغییر مقاومت می کنند و چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند. این ویژگی باعث خواهد شد که این افراد همواره گرفتار افراط و تفریط باشند. مصداق بارز این دسته در گذشته خوارج و در عصر حاضر وهابیت و گروههای تکفیری نظیر القاعده و داعش هستند.

در پناه خدای متعال موفق باشید

سلام جناب کارشناس
قسمت دوم سؤالم را پاسخ ندادید:"چگونه باید با آنان رفتار کرد؟"

الدین القیم;616582 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]
سلام
متحجرین دینی انواع مختلفی دارند مثلا طالبان،خوارج، و ...
منظور شما کدام نوع از تحجر در دین است؟
مثلا یک مثال از تحجر دینی بزنید که منظور شما را متوجه بشویم.

با سلام

افرادی که تنها در ظاهر آیات کتاب خدا مانده‌اند و به عمق و پیام های آن فکر و تأمل نمی‌کنند.بعضی از رفتار‌های آنان مرا به شک می‌اندازد که در ذهن این شیعیان چه می‌گذرد؟به سراغ قرآن و الفاظ آن می روند اما پیام آن را که رشد و تعالی الی الله است نمی فهمند. کسانی که قرآن را نه آن گونه که هست بلکه آنطور که می خواهند برحسب منافع دنیایی خود ترجمه و تفسیر می کنند.

با تأمل در تظاهرات رفتاری و کرداری افراد متحجر به روشنی درمی یابیم که آنان به خوبی نمی توانند از ابزار معرفتی خدادادی شان استفاده کنند. قرآن در توصیف آنان می گوید:
دل هایی دارند که با آن نمی فهمند و چشم هایی که با آن نمی بینند و گوش هایی که با آن نمی شنوند؛ آنها همانند چارپایان اند، بلکه گمراه تر! آنها همان غافلان اند (4) (اعراف، 179).
مصیبت کوربینشی از کوری چشم سخت تر و بدتر است. کسی که فقط در بینایی چشم مشکل دارد، ولی دارای بصیرت نافذی است، اگر نور و رنگ را نبیند زیانی به او نمی رسد. او می تواند در عرصه ی معانی جولان دهد و در کنه مسائل فرو برود. چنین شخصی اگرچه چشم ندارد، اما در واقع کور نیست، زیرا به قول قرآن (حج، 46): کوری در دیدگان نیست، بلکه در دل هایی است که در میان سینه هاست (رک. زین الدین، 1405 ق، 137).
رکود فکری و تعطیل کردن عقل از زمره ی عواملی است که شخص را در ورطه ی سردرگمی و تقلید کورکورانه قرار می دهد تا در مسیر تفکرات گذشتگان و شیوه ی اندیشه های کهن گام بردارد. نتایج این گونه تفکر عبارت است از:
سست شدن پایه و تکیه گاه های اعتقادی؛
نگاه سطحی انداختن به مسائل و قضایا؛
تقدس خالی مغشوش بخشیدن به برخی موضوعات و اشخاص؛
محدود شدن افق فکری همراه با تنگ نظری؛
نادانی و کج فهمی؛
واپس گرایی و کهنه پرستی؛
نمایشی عمل کردن و مردم فریبی (رک: الحکیم، 1430 ق، 108).
به همین خاطر می بینیم قرآن که نمی خواهد مخاطبان دگم و مداربسته ای داشته باشد، با وجود متن رسا و شیوایش مردم را توصیه به تعقل و تدبر در فهم همه جانبه ی آیات خود می کند و جالب تر آن که چنین توصیه ای زمانی می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به عنوان مفسر و شارح خود در میان امت دارد و امت برحسب دستور خداوند مکلف به پیروی از رهنمودهای او هستند؛ رهنمودهایی که به عنوان سنت در کنار آیات الهی مورد احترام و تقدس می باشند و این بدان معناست که مسأله ی تدبر و فهم عقلانی دین مربوط به هر دو عرصه ی کتاب و سنت است.

منبع:
/rasekhoon.net/article/show/696214

ایا تا بحال دقت کردید که این خشک بودن در اکثر ما مذهبی ها هست. اگر جایی بحث بشه و حتی طرف مقابل حرف حق بزنه مخصوصا اگه به اصطلاح غرب زده باشه، همش به این فکر می کنیم که چطور جوابشو بدیم. بابا اگه حرف طرف عقلانیه چرا نمی پذیریم و دهن مبارک همش بازه؟ چرا وقتی در بحث کم میاریم همش دنبال جبرانیم؟

باافراد خشک مغزکه گاهی باهاشون سر وکارداشتم نمیشه حتی بحث مذهبی کرد فقط به همون چیزایی که توذهنشون هست اعتقاد دارن فقط می خوان بگن من بیشتر میفهمم
وقتی شما کمی تائیدشون کنید نرم تر میشن وقدری از مواضعشون کوتاه میان. البته تجربه شخصی بود

چند وقت پيش در يك سايت (اسك دين نبود) يه خانمِ مذهبي مطلبي گفت و يه آقايي اومد و انتقادي به مطلب ايشون كرد. به موضوع اين تاپيك مربوط ميشه و مطلب جالبيه كه براي دوستان نقل ميكنم

اون خانم (كه مطمئن هستم قصدش خير بود و خيلي هم دل مهربوني داشت) اينطور نوشت:

ما مدام به غيرمذهبي ها ايراد ميگيريم كه مثلاً تو بي حجابي ، تو لباست بده ، تو ضد دين هستي ، تو ضد خدا هستي
فكر نكرديم كه اين روشِ امر به معروف و نهي از منكر نيست. نهي از منكر بايد با احترام و با محبت باشه
ما بايد بيشتر تلاش ميكرديم ، بيشتر محبت ميكرديم ، بيشتر جذب ميكرديم
اگر ميخوايم افراد غيرمذهبي رو به راه راست بياريم ، بايد روشش رو ياد بگيريم
و.........

همهء كساني كه مطلب ايشون رو خونديم لذت برديم. انصافاً هم مطالب خوبي گفته بود و كليت حرفش درست بود
اما يه آقايي اومد و به نكته اي اشاره كرد كه به نظرم بايد مورد توجه همهء ما مذهبي ها قرار بگيره. دقت بفرماييد:

اون آقا اينطور نوشت (البته من هم نكاتي به حرف ايشون اضافه كردم):

اين خانم مطالب خوبي فرمودند ، اما نكته اي در فرمايش ايشون بود كه دقيقاً مشكلِ اصليِ ماهايي هست كه در عرف ما رو به اسم مذهبي ميشناسن

اينكه فكر ميكنيم ما بي عيب هستيم و فقط ديگران به امر به معروف و نهي از منكر نياز دارن

در فرمايش خواهرمون ، فقط گفته شد ما چطور بايد امر به معروف و نهي از منكر كنيم

اما هيچ جا گفته نشد كه ما هم امر به معروف و نهي از منكر بشيم

كي گفته كه ماها حتماً و كاملاً در راه راست هستيم و بقيه حتماً و كاملاً در راه كج؟

چرا فقط ما بايد اونها(غيرمذهبي ها) رو امر به معروف و نهي از منكر كنيم؟

آيا اونها هم اجازه دارن ايرادهاي ما رو بگن؟

آيا اصلاً ماها قبول ميكنيم كه ايرادي هم داريم؟!

آيا يه خانم چادري ، ميپذيره كه يه خانم بي حجاب بياد و بهش بگه خواهر نگاهت رو بيشتر كنترل كن؟

آيا يه آقاي بسيجي ، ميپذيره كه يه آقا با تك پوش و موي سيخ سيخي بياد بهش بگه برادر شما فلان مشكل اخلاقي رو داري؟

طاهر;613581 نوشت:
با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

با عرض سلام

لطفاً کارشناس این تاپیک را تغییر دهید.ظاهراً ایشان فقط در جهت رفع تکلیف همین دو خط و نصفی پاسخ را نوشته اند.

بعضی از آدم‌ها دوست دارند، افراد با شخصیتی را پیدا بکنند و سر آن‌ها را با ‏شکوه و شکایت در مورد مشکلات شخصیشان به درد آورند. شما ممکن است چند بار وقت ‏بگذارید و راهنمایی‌هایی به آن‌ها بکنید، اما هر چه که می‌گذرد متوجه می‌شوید ‏هدف آن‌ها درد دل صرف یا گرفتن راهنمایی نیست، آن‌ها می‌خواهند مرتب حرف بزنند ‏و مجرایی برای دفع عقده‌های خود پیدا کنند.

The Emotion Machine;616495 نوشت:
با عرض سلام و با تشکر از پاسخگویی حضرتعالی

عالی بود.لطفاً در مورد تحجر در دین بیشتر توضیح دهید.چون بزرگترین آسیب ها را افرادی به دین اسلام وارد می کنند که بر طبق فرمایش جنابعالی چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند.

The Emotion Machine;617197 نوشت:

قسمت دوم سؤالم را پاسخ ندادید!"چگونه باید با آنان رفتار کرد؟"

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی

همونطور که برخی از دوستان به خوبی اشاره کردند تحجر و خشک مغزی ربطی به دین و دینداری نداره و هر طیفی اعم از مذهبی و غیر مذهبی رو شامل می شود. منتهی چون افرادی که در دینداری راه جمود رو در پیش می گیرند هم به اطرافیان ضرر می زنن و به دین، طبعا خطر بیشتری دارند. که متاسفانه این افراد کم هم نیستند!! به عنوان نمونه چند وقت پیش مراجع خانمی بود که می گفت یه خواهر 17 ساله دارم که بابام سه ماهه که از خونه انداختتش بیرون و به او اجازه برگشتن به خونه نمیده!!!!!
به چه دلیل؟ به دلیل اینکه خواهرم از پوشیدن چادر امتناع می کنه اون هم به خاطر لجاجت با پدرم.....
حالا تکلیف ما در مقابل پدر و خواهرم چیه؟!!

خب این یک نمونه گویا از تحجر است که فردی خود را ملزم می داند به اینکه دختر نوجوان خود را با همه خطرات اخلاقی، روانی، اجتماعی و.... به حال خود رها کند به صرف اینکه مطابق با تشخیص او عمل نمی شود!!!
طبعا چنین پدری از اختلالات شخصیتی رنج می برد که نشانه های ان عدم انعطاف پذیری، سلطه جویی، کنترل و سخت گیریهای بیش از اندازه است....
اما در پاسخ به ای سوال که چگونه باید با افراد متحجر برخورد کرد، لازم است توجه شود که این سوال بسیار کلی است چرا که نه تنها تحجر طیف وسیعی از افراد و رفتارها را شامل می شود، بلکه موقعیت ها نیز متفاوت است.
اما به طور کلی باید گفت که سرسختی معمولا همراه با ویژگیهای شخصیتی منفی و اختلالات شخصیت همراه است، بنابراین بسته به موقعیت و فرد، برخورد متفاوت خواهد بود؛
گاهی اقدام برای درمان فرد از طریق مداخلات تخصصی
گاهی بی توجهی
گاهی محدود کردن وی
گاهی کمک گرفتن از افرادی که آنها را قبول دارد
گاهی محدود کردن ارتباط
و...

در پناه خدای متعال

مسخره ش کن خودش میفهمه

ღ✿ღ Parisa ღ✿ღ;626215 نوشت:
مسخره ش کن خودش میفهمه

از خدا می ترسم

با افراد نادان بحث نکن , چون آنها نخست تو را تا سطح خود پایین ‏میکشند سپس با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح تو را شکست می دهند ‏‏.‏

با انسان نادان بحث نکن و بگذار در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
با وقیح جدل نکن چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحت را تباه میکند.

پرسش:
افراد متحجر و خشک مغز چه کسانی هستند و چگونه باید با آنان رفتار کرد؟

پاسخ:
تحجر از ماده حجر به معنای سنگ است. ویژگی بارز سنگ نیز سختی، خشکی و نفوذناپذیری است. بنابراین واژه متحجر بر افرادی صادق است که در مقابل نوآوری و تغییر مقاومت می کنند و چیزی جز آنچه را که خود به آن باور دارند برنمی تابند. این ویژگی باعث خواهد شد که این افراد همواره گرفتار افراط و تفریط باشند. مصداق بارز این دسته در گذشته خوارج و در عصر حاضر وهابیت و گروه های تکفیری نظیر القاعده و داعش هستند. در کنار این افراد عده ای هم هستند که در عرف به ناحق به تحجر یا خشک مغز بودن متصف می شوند؛ مثلا گاهی اوقات هم دیده شده برخی به افراد مذهبی نسبت تحجر می دهند؛ به عنوان مثال خانم محجبه ای که حجابش را رعایت می کند یا مردی که مقید به دستورات دینی است را متحجر می دانند. اما این اتصاف منصفانه نیست و بعضا غرائض شومی در پشت آن است.

لذا به طور کلی می توان گفت تحجر و خشک مغزی در اصطلاح عام ربطی به دین و دینداری ندارد و هر طیفی اعم از مذهبی و غیر مذهبی را شامل می شود. منتهی چون افرادی که در دینداری راه جمود را در پیش می گیرند هم به اطرافیان ضرر می زنند و هم به دین، طبعا خطر بیشتری دارند. که متاسفانه این افراد کم هم نیستند!! به عنوان نمونه چند وقت پیش مراجع خانمی بود که می گفت یک خواهر 17 ساله دارم که پدرم سه ماه است که از خانه بیرونش کرد و به او اجازه برگشتن نمیدهد!!!!!
به چه دلیل؟ به دلیل اینکه خواهرم از پوشیدن چادر امتناع می کند؛ آن هم به خاطر لجاجت با پدرم ...
حالا تکلیف ما در مقابل پدر و خواهرم چه هست؟!!

این یک نمونه گویا از تحجر است که فردی خود را ملزم می داند به اینکه دختر نوجوان خود را با همه خطرات اخلاقی، روانی، اجتماعی و ... به حال خود رها کند به صرف اینکه مطابق با تشخیص او عمل نمی شود!! طبعا چنین پدری از اختلالات شخصیتی رنج می برد که نشانه های ان عدم انعطاف پذیری، سلطه جویی، کنترل و سخت گیری های بیش از اندازه است.

اما در پاسخ به این سوال که چگونه باید با افراد متحجر برخورد کرد، لازم است توجه شود که این سوال بسیار کلی است؛ چرا که نه تنها تحجر طیف وسیعی از افراد و رفتارها را شامل می شود، بلکه موقعیت ها نیز متفاوت است.

اما به طور کلی باید گفت که سرسختی معمولا همراه با ویژگی های شخصیتی منفی و اختلالات شخصیت همراه است، بنابراین بسته به موقعیت و فرد، برخورد متفاوت خواهد بود.

گاهی اقدام برای درمان فرد از طریق مداخلات تخصصی.
گاهی بی توجهی.
گاهی محدود کردن وی.
گاهی کمک گرفتن از افرادی که آنها را قبول دارد.
گاهی محدود کردن ارتباط .
و... .

موضوع قفل شده است