ای حسین تو کشته روز عاشورایی یا کشته روز سقیفه؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ای حسین تو کشته روز عاشورایی یا کشته روز سقیفه؟

سلام

حضرت زينب(عليها‌السلام) وقتي در عصر عاشورا بر سر نعش برادرش آمد، فرمود:«بِاَبِي الْمَقْتُولُ بِيَوْمِ الْجُمعَةِ اَوِ الْاِثْنَيْن»؛ «پدرم فداي تو! تو كشته روز جمعه‌اي(روز عاشورا) يا كشته روز دوشنبه ( روز دوشنبه يعني روز رحلت پيامبر اكرم ص و روز سقيفه بني‌ساعده كه جريان رهبري الهي را به رهبري قبيله‌اي تغيير دادند و عدّه‌اي از سياسيون را در مقابل نصب الهي به‌پا نمودند در حالي‌كه امام‌حسين عدر روز جمعه شهيد شدند).

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

سلام علیکم
انشاءالله عزاداری های شما قبول باشه
عین عبارت شما را نیافتم
اما عبارت شبیه به آن از حضرت زینب در لهوف آمده که کنار پیکر مطهر امام حسین علیه السلام فرمودند:
هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ بِأَبِي مَنْ أَضْحَى عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ‏الْإِثْنَيْنِ‏نَهْبا(1)
ترجمه :اين حسين است كه سرش از پشت گردن بريده شده و عمامه‏اش بتاراج رفته است‏، پدرم بفداى آنكه خيمه‏گاهش در روز دوشنبه تاراج شد.

یوم الاثنین در عرف آن زمان معروف بوده به جریان رحلت پیامبرصلی الله علیه واله وسلم چنانچه در گزارشات و روایات مختلفی این تعبیر بکار رفته است.

1. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 133

[=arial]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)



[=arial]

السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیک یا حسن بن علی مظلوم (ع)

السلام علی الحسین(ع) و علی علی بن الحسین(ع) و علی اولاد الحسین(ع) و علی اصحاب الحسین(ع)

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع) غریب

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

=============================================



عماد;613719 نوشت:
سلام علیکم
[=arial]

[=arial]سلام بر استاد عماد مهربان .

استاد من از آیت الله علم الهدی که ایشان در تاریخ ۱۳/۱/۱۳۹۰در صحن حرم امام حسین علیه السلام -کربلای معلی سخنرانی می کردندشنیدم که یه عالم سنی به نام ابی بکر باقلانی اشعاری دارد که معاصرشیخ طوسی(ره ) است و موسس حوزه علمیه در نجف و رهبر تسنن درآن زمان در بغداد بود که مرحوم شیخ طوسی آن زمان رهبر شیعیان بود..این عالم سنی این شعر رو می گه که اگر از ترس خلیفه بود من ازاسرار اهل بیت پیامبر(ع) جملاتی رو باز می کردم ...بعد که اشعاررو می گه به این جمله می رسه که معنیش اینه:
چرا حضرت زهرا(س) رو شبانه دفن کردن...در ادامه اشعار این عالم میگه اگر از ترس نبود من می گفتم حسین(ع) رو روز عاشورا نکشتن حسین (ع)رو رو روز سقیفه بنی ساعده کشته اند.....

[=arial]استاد عماد این سخنان و اشعار باقلانی را می توانید با منبع پیدا کنید و برای ما بگذارید تا داشته باشیم.

با سلام

البته با امعان نظر به شواهد دیگر شکی نیست که این سخن از آن مخدره، صادر گشته مثل آنچه که مرحوم ثقة الاسلام آورده :

وکلینی رحمه الله در کافی :

عن محمد بن عيسى بن عبيد، عن جعفر بن عيسى أخيه قال: سألت الرضا (عليه السلام) عن صوم يوم عاشوراء، وما يقول الناس فيه؟ فقال: عن صوم ابن مرجانة تسألني؟ ذلك يوم صامه الادعياء من آل زياد لقتل الحسين (عليه السلام)، وهو يوم يتشائم به آل محمد، ويتشائم بهأهل الاسلام، واليوم الذي يتشائم به أهل الاسلام لا يصام ولا يتبرك به، ويوم الاثنين يوم نحس قبض الله فيه نبيه (صلى الله عليه وآله وسلم) وما اصيب آل محمد إلا في يوم الاثنين، فتشائمنا به، وتبرك به عدونا، ويوم عاشوراء قتل الحسين (عليه السلام) وتبرك به ابن مرجانة، وتشائم به آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)، فمن صامهما أو تبرك بهما لقى الله تبارك وتعالى ممسوخ القلب، وكان محشره مع الذين سنوا صومهما والتبرك بهما.

سلام

در مورد اشعار باقلانی :

يا من يسائل دائبا عن کل معضلة سخيفة
لا تکشفن مغطئا فلربما کشفت جيفة



و لرب مستور بدا کالطبل من تحت القطيفة
ان الجواب لحاضر لکنني اخفيه خيفة



لولا اعتداء رعيه القي سياستها الخليفة
و سيوف اعداء بها هاماتنا أبدا نقية



لنشرت من أسرار آل محمد جملا طريفه
تغنيکم عما رواه مالک و أبو حنيفة



و أريتکم ان الحسين اصيب في يوم السقيفة
و لاي حال لحدث بالليل فاطمة الشريفة




و لما حمت شيخيکم عن وطي حجرتها المنيفة
اوه لبنت محمد ماتت بغصتها أسيفة

در «سفينة البحار» در ماده ي قرع (ج 2 ص 425) گويد: ابن القريعة قاضي ابوبکر محمد بن عبدالرحمن بغدادي است که در سندية قاضي بوده است و سنديه قريه اي است بين بغداد و انبار. او مردي فصيح و مزاح و لطيف الطبع بود - تا اين که گويد- و از براي اوست اشعار معروف در مظلوميت فاطمه عليهاالسلام که در کتاب «بحارالانوار» ج 10 باب 7 ص 54 ذکر کرده است: يا من يسائل دائبا عن کل مسئلة سخيفة تا آخر. و سپس در «سفينه» فرموده است: قاضي ابوبکر ابن القريعة در سنه ي 367 رحلت کرده است؛ و قريعة به صيغه ي تصغير جداوست - انتهي.
و أنا أقول: بنابراين او را قريعي گويند. و اين اشعار متعلق به ابوبکر باقلاني نيست چون قاضي باقلاني بنا به نقل «سفينة البحار» ج 1 ص 91 در سنه ي 403 فوت کرده است. و قريعي اسمش: محمد بن عبدالرحمن بوده و باقلاني اسمش محمد بن طيب بوده است. و از تشابه اين دو اسم بعضي در نوشته هاي پارسي خود اشتباه کرده و اين اشعار را به باقلاني نسبت داده اند، و اين اشتباه واضح است. باري مرحوم محدث قمي نيز اين اشعار را در «بيت الأحزان» آورده است.

http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=2010&RADIF=26


این اشعار در منابع دیگری نیز آمده گفته اند که متعلق به قریعی بوده
1. نوه شهید ثانی در کتاب إستقصاء الاعتبار في شرح الإستبصار، المقدمة، ص: 25
2. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏43، ص: 190
3.عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏11-قسم-2-فاطمةس، ص: 1091

اما در به همین مناسبت یزید در نامه ای عبدالله بن عمر می گوید:
إِنْ كَانَ الْحَقُّ لِغَيْرِنَا فَأَبُوكَ أَوَّلُ مَنْ سَنَّ هَذَا .(1)
اگر حق برای غیر ما بود این سنت را اول پدر تو گذاشته است
چون عبداله بن عمر نامه ای به یزید نوشته بود و وی را درباره شهادت امام حسین علیه السلام سرزنش کرده بود.
1. علامه حلی، نهج الحق و كشف الصدق، ص: 357

سلام

البته شواهد زيادند :

عن الزهري عن سالم عن ابن عمر وعن ابن طاوس عن عكرمة بن خالد عن ابن عمر قال دخلت على حفصة ونوساتها تنطف قلت قد كان من أمر الناس ما ترين فم يجعل لي من الأمر شيءٌ فقال الحق فإنهم ينتظرونك وأخشى أن يكون في احتباسك عنهم فرقة ٌ فلم تدعه حتى ذهب فلما تفرق الناس خطب معاوية فقال من كان يريد أن يتكلم في هذا الأمر فليطلع لنا قرنه فلنحن أحق به منه ومن أبيه قال حبيب بن مسلمة فهلا أجبته قال عبد الله فحللت حبوتي وهممت أن أقول أحق بهذا الأمر منك من قاتلك وأباك على الإسلام فخشيت أن أقول كلمة ً تفرق بين الجميع وتسفك . بخاری ومسلم وترمذی وابوداود

ابن عمر مي‏گويد: وارد بر خواهرم حفصه شدم و به او گفتم: مي‏بيني كه كار مردم به كجا كشيد كه در اين امر (يعني خلافت و رياست بر مردم) براي من نصيبي قرار داده نشد. گفت: برو كه مردم منتظر تواند مي‏ترسم كه اگر تو در ميانشان نباشي اختلافي بهم رسد. ابن عمر رفت. وقتي مردم پراكنده شدند معاويه گفت: هر كه مي‏خواهد كه در امر خلافت و رياست سخني بگويد خود را مطرح كند (كنايه به ابن عمر داشت) كه ما از او و پدرش (يعني عمر) به اين امر سزاوارتريم. حبيب بن مسلمة (كه ظاهرا اين جريان را از ابن عمر مي‏شنيد) گفت: چرا به او جواب ندادي؟ ابن عمر گفت: مي‏خواستم به او بگويم كه سزاوارتر به اين امر كسي است كه با تو و پدرت جنگيد تا اسلام آورديد. ولي ترسيدم كه چيزي بگويم كه باعث اختلاف و منجر به خونريزي گردد... حبيب گفت: كار خوبي كردي .

فتكلم معاوية فقال: قد قلت وقلتم، وإنه ذهبت الآباء وبقيت الأبناء، فابني أحب إلي من أبنائهم، مع أن ابني إن قاولتموه وجد مقالا، وإنما كان هذا الأمر لبني عبد مناف، لأنهم أهل رسول الله صلى الله عليه وآله، فلما مضى رسول الله صلى الله عليه وآله ولي الناس أبو بكر وعمر من غير معدن الملك ولا الخلافة غير أنهما سارا بسيرة جميلة، ثم رجع الملك إلى بني عبد مناف، فلا يزال فيهم إلى يوم القيامة !!!! وقد أخرجك الله يا ابن الزبير وأنت يا ابن عمر منها، فأما ابنا عمي هذان فليسا بخارجين من الرأي إن شاء الله . الامامه والسیاسه
پدران رفتند و پسران جاي آنان گرفتند. فرزندم يزيد، محبوبترين اولاد آنها است به من، و خلافت، مخصوص آل عبدمناف بود، زيرا آنان خويشاوندان پيغمبر خدا بودند، و زماني كه پيغمبر اكرم رحلت فرمود، مردم بدون ملاحظه ي سابقه ي ملك و خلافت، بوبكر و عمر را خليفه قرار دادند .....

یعنی اقرار صریح معاویه به کشکی بودن سقيفه و ....!!!!!!!!

همچنین :

مسعودی در مروج الذهب بدون سانسور آورده اما طبری سانسورش کرده :

فكان أبوك وفاروقه أول من ابتزه حَقَه، وخالفه على أمره، على ذلك اتفقا واتَّسقا،

پدرت و فاروقش ( عمر) نخستین کسانی بودند که به زور و ناروا او ( علی علیه
السلام ) را از حقش محروم کردند و به مخالفتش برخاستند.

اگر یک حرف راست و درستی معاویه ویزید زده باشند همین است : وإن كان الحقّ لغيرنا فأبوك أوّل من سنَّ هذا .... فكان أبوك وفاروقه أول من ابتزه حَقَه.


[=arial]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)



[=arial]

السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیک یا حسن بن علی مظلوم (ع)

السلام علی الحسین(ع) و علی علی بن الحسین(ع) و علی اولاد الحسین(ع) و علی اصحاب الحسین(ع)

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع) غریب

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

=============================================



خیر البریه;613732 نوشت:
سلام

در مورد اشعار باقلانی

[=arial]سلام

عماد;613752 نوشت:
این اشعار در منابع دیگری

[=arial]در منابع اهل سنت آیا این اشعا آمده است؟

در منابع اهل سنت چه برخوردی با این اشعار شده است.

با تشکر

خیر البریه;612237 نوشت:
در حالي‌كه امام‌حسين عدر روز جمعه شهيد شدند


بَابُ مَوْلِدِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع‏

وُلِدَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع فِي سَنَةِ ثَلَاثٍ وَ قُبِضَ ع فِي شَهْرِ الْمُحَرَّمِ مِنْ سَنَةِ إِحْدَى وَ سِتِّينَ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ لَهُ سَبْعٌ وَ خَمْسُونَ سَنَةً وَ أَشْهُرٌ قَتَلَهُ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ زِيَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي خِلَافَةِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ هُوَ عَلَى الْكُوفَةِ وَ كَانَ عَلَى الْخَيْلِ الَّتِي حَارَبَتْهُ وَ قَتَلَتْهُ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ بِكَرْبَلَاءَ- يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ لِعَشْرٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ وَ أُمُّهُ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص.

حسين بن على عليهما السلام در سال سوم هجرى متولد شد و در ماه محرم سال 61 هجرى درگذشت و 57 سال و چند ماه داشت، عبيد اللَّه بن زياد- لعنه اللَّه- در زمان خلافت يزيد بن معاويه- لعنه اللَّه- وقتى كه حاكم كوفه بود آن حضرت را شهيد كرد، و فرمانده لشكرى كه با او جنگيد و او را كشت عمر بن سعد- لعنه اللَّه- بود و در كربلا در روز دو شنبه دهم محرم اتفاق افتاد، مادر آن حضرت فاطمه دختر پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله است:

علی مع الحق;619550 نوشت:

بَابُ مَوْلِدِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع‏

وُلِدَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع فِي سَنَةِ ثَلَاثٍ وَ قُبِضَ ع فِي شَهْرِ الْمُحَرَّمِ مِنْ سَنَةِ إِحْدَى وَ سِتِّينَ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ لَهُ سَبْعٌ وَ خَمْسُونَ سَنَةً وَ أَشْهُرٌ قَتَلَهُ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ زِيَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي خِلَافَةِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ هُوَ عَلَى الْكُوفَةِ وَ كَانَ عَلَى الْخَيْلِ الَّتِي حَارَبَتْهُ وَ قَتَلَتْهُ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ بِكَرْبَلَاءَ- يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ لِعَشْرٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ وَ أُمُّهُ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص.

حسين بن على عليهما السلام در سال سوم هجرى متولد شد و در ماه محرم سال 61 هجرى درگذشت و 57 سال و چند ماه داشت، عبيد اللَّه بن زياد- لعنه اللَّه- در زمان خلافت يزيد بن معاويه- لعنه اللَّه- وقتى كه حاكم كوفه بود آن حضرت را شهيد كرد، و فرمانده لشكرى كه با او جنگيد و او را كشت عمر بن سعد- لعنه اللَّه- بود و در كربلا در روز دو شنبه دهم محرم اتفاق افتاد، مادر آن حضرت فاطمه دختر پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله است:

با سلام

بعلت اختلاف زمانی بین افقها و کشورها بین تاریخ های اولیه اختلاف است .

اما یکی از علل اشتباه کسانیکه دوشنبه را موید گرفته اند این سخن حضرت زینب س را بد فهمیده اند که مقصود حضرت از دوشنبه روز شهادت رسول خدا ص است نه روز شهادت امام حسین ع .

ضمن اینکه سخن مرحوم کلینی رحمه الله در مولد حسین ع بدون سند است .

اما مدارک ومستندات :

قال ابن الخشاب: حدثنا حرب باسناده عن أبي عبد الله الصادق عليه السلام قال: مضى أبو عبد الله الحسين بن علي امه فاطمة بنت رسول الله صلوات الله عليهم أجمعين وهو ابن سبع وخمسين سنة، في عام الستين من الهجرة، في يوم عاشورا، كان مقامه مع جده رسول الله صلى الله عليه واله سبع سنين إلا ما كان بينه وبين أبي محمد، وهو سبعة أشهر وعشرة أيام، وأقام مع أبيه عليه السلام ثلاثين سنة، وأقام مع أبي محمد عشر سنين وأقام بعد مضي أخيه الحسن عليه السلام عشر سنين، فكان عمره سبعا وخمسين سنة إلا ما كان بينه وبين أخيه من الحمل، وقبض في يوم عاشورا في يوم الجمعة في سنة إحدى وستين، ويقال: في يوم عاشورا يوم الاثنين، وكان بقاؤه بعد أخيه الحسن عليه السلام أحد عشر سنة. وقال الحافظ عبد العزيز: الحسين بن علي بن أبي طالب عليهما السلام وامه فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه واله، ولد في ليال خلون من شعبان سنة أربع من الهجرة، وقتل بالطف يوم عاشورا سنة إحدى وستين، وهو ابن خمس وخمسين سنة وستة أشهر .بحار

روى الشيخ في المصباح عن عبد الله بن سنان قال: دخلت على سيدي أبي عبد الله جعفر بن محمد عليهما السلام في يوم عاشورا فألفيته كاسف اللون، ظاهر الحزن ودموعه تنحدر من عينيه، كاللؤلؤ المتساقط، فقلت: يا ابن رسول الله مم بكاؤك لا أبكى الله عينيك ؟ فقال لي: أوفي غفلة أنت ؟ أما علمت أن الحسين بن علي عليهما السلام اصيب في مثل هذا اليوم ؟ قلت: يا سيدي فما قولك في صومه ؟ فقال لي: صمه من غير تبييت، وأفطره من غير تشميت، ولا تجعله يوم صوم كملا، وليكن إفطارك بعد صلاة العصر بساعة على شربة من ماء، فانه في مثل ذلك الوقت من ذلك اليوم تجلت الهيجاء عن آل رسول الله صلى الله عليه واله وانكشفت الملحمة عنهم، وفي الارض منهم ثلاثون صريعا في مواليهم، يعز على رسول الله مصرعهم، ولو كان في الدنيا يومئذ حيا لكان صلوات الله عليه وآله هو المعزى بهم.

قال: وبكى أبو عبد الله عليه السلام حتى اخضلت لحيته بدموعه، ثم قال: إن الله عزوجل لما خلق النور خلقه يوم الجمعة في تقديره في أول يوم من شهر رمضان وخلق الظلمة في يوم الاربعاء يوم عاشورا في مثل ذلك اليوم، يعني العاشر من شهر المحرم في تقديره، وجعل لكل منهما شرعة ومنهاجا إلى آخر الخبر

وروى الشيخ رضي الدين على أخو العلامة في كتاب العدد
القوية عن مولانا الباقر عليه السلام أن القائم عليه السلام يخرج يوم السبت يوم
عاشوراء اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام.

إكمال الدين: عن أبي جعفر(عليه السلام) قال: يخرج القائم(عليه السلام) يوم السبت يوم عاشوراء اليوم الّذي قتل فيه الحسين(عليه السلام)

وكشف عنهم وكان يوم عاشورا يوم الجمعة .شرح کافی مازندرانی

و تقول اكثر الروايات: واصبح ابن سعد يوم عاشوراء وهو يوم الجمعة وقيل يوم السبت.

(1) أقول مما توصلنا اليه في بحثنا ودراستنا ان اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام هو يوم الجمعة عاشر محرم الحرام ولنا على ذلك أكثر من دليل:
ادب الطف ـ الجزء السابع 115
1 ـ ان الحسين عليه السلام نزل كربلاء يوم الثاني من المحرم ـ وكان يوم الخميس ـ كما نص عليه جل المؤرخين بل كلهم ، وقتل يوم العاشر فيكون يوم الجمعةهو يوم مقتله.
2 ـ صرح المؤرخون ان الحسين قد خرج من مكة يوم الثلاثاء يوم الثامن من ذي الحجة ، فيكون يوم الثلاثين هو يوم الاربعاء وهو اول يوم من المحرم لان شهر ذي الحجة كان ناقصا.
3 ـ روى المفيد في الارشاد وسائر ارباب المقاتل ان عمر بن سعد نهض لحرب الحسين عشية يوم الخميس لتسع مضين من المحرم ونادى يا خيل الله اركبي وبالجنة ابشري ، والحسين جالس أمام بيته محتبيا بسيفه اذ خفق برأسه على ركبتيه ، فسمعت اخته الضجة فدنت من أخيها فقالت: يا أخي أما تسمع الاصوات قد اقتربت الى ان طلب الحسين منهم تأجيله ليلة واحدة وهي ليلة الجمعة فيكون صباح الجمعة هو يوم الواقعة.
4 ـ ذكر أرباب المقاتل ان ابن سعد كتب الى ابن زياد يوم الثامن من المحرم وهو يوم الاربعاء ، فعلى هذا يكون مقتله يوم الجمعة.
5 ـ جاء في كثير من أخبار أهل البيت في ظهور مهدي آل محمد (انه يظهر يوم الجمعة يوم مقتل الحسين).
6 ـ ذكر الخوارزمي في (مقتل الحسين) ج 2 ص 47 قال: وذكر السيد الامام أبو طالب ان الصحيح في يوم عاشوراء الذي قتل فيه الحسين وأصحابه رضي الله عنهم انه كان يوم الجمعة سنة احدى وستين ، وقال السيد الامين في (لواعج الاشجان): وأصبح ابن سعد في ذلك اليوم وهو يوم الجمعة أو يوم السبت فعبأ اصحابه. وقال الشيخ عباس القمي في (نفس المهموم): قتل الحسين يوم الجمعة العاشر من المحرم سنة احدى وستين من الهجرة بعد صلاة الظهر منه ، وسنه يومئذ ثمان وخمسون سنة ، وقيل ان مقتله كان يوم السبت وقيل يوم الاثنين والاول أصح ، قال أبو الفرج: وأما ما تقوله العامة انه قتل يوم الاثنين فباطل ، هو شيء قالوه بلا رواية ، وكان اول المحرم الذي قتل فيه هو يوم الاربعاء ، أخرجنا ذلك بالحساب الهندي من سائر المزيجات واذا كان كذلك فليس يجوز ان يكون اليوم العاشر من المحرم يوم الاثنين وهذا دليل صحيح واضح تنضاف اليه الرواية ـ الى اخر ما قال.

الكتاب : ادب الطف ج7 جواد شبر

قال ابن عساكر : أجمع أكثر أهل التاريخ أنّه قتل في المحرّم سنة إحدى وستّين ، يوم عاشوراء يوم السبت وقيل : الجمعة .

و جعلها معقلا لشيعتنا و محبينا تقبل أعمالهم و صلواتهم و يجاب دعاؤهم و تسكن شيعتنا فتكون لهم أمانا في الدنيا و في الآخرة و لكن تحضرون يوم السبت و هو يوم عاشوراء و في غير هذه الرواية يوم الجمعة الذي في آخره أقتل و لا يبقى بعدي مطلوب من أهلي و نسبي و إخواني و أهل بيتي و يسار رأسي إلى يزيد بن معاوية لعنهما الله فقالت الجن نحن و الله يا حبيب الله و ابن حبيبه لو لا أن أمرك طاعة و أنه لا يجوز لنا اللهوف ص : 69

20 - ابن شهر آشوب گفته است :
آن حضرت روز عاشورا كه روز شنبه بود، دهم محرم ، قبل از ظهر به شهادت رسيد، و گفته مى شود: روز جمعه پس از نماز ظهر، و گفته اند: سال 60 هجرى ، روز دو شنبه در تف كربلا، بين نينوا و غاضريه او روستاهاى نهرين در عراق ، و گفته مى شود: سال 61 در كربلا در غرب رود فرات دفن شد.
21 - طبرانى گفته است :
از على بن عبدالعزيز، از زبير بن بكار نقل شده كه آن حضرت روز جمعه ، روز عاشورا، در محرم سال 61 هجرى كشته شد.
پس قول مشهور و برگزيده آن است كه امام حسين عليه السلام در روز جمعه يا شنبه ، دهم محرم سال 61 هجرى پس از نماز ظهر به شهادت رسيد.

در کتاب منتهی الامال (اثر شیخ عباس قمی) صفحه 147، ورود امام حسین به مکه برابر با پنجشنبه 3 اُم شعبان سال شصت هجری قمری آمده است.در نتیجه عاشورا برابر با روز جمعه (و یا پنجشنبه در صورت 29 روزه بودن رمضان یا شوال سال 60) خواهد بود.

قُتِلَ الْحُسَيْنُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، يَوْمَ عَاشُورَاءَ سَنَةَ إِحْدَى وَسِتِّينَ، وَلَهُ أَرْبَعٌ وَخَمْسُونَ سَنَةً وَسِتَّةُ أَشْهُرٍ وَنِصْفُ شَهْرٍ.
وَهَكَذَا قَالَ اللَّيْثُ وأبو بكر بن عياش الواقدى والخليفة بْنُ خَيَّاطٍ وَأَبُو مَعْشَرٍ وَغَيْرُ وَاحِدٍ: أَنَّهُ قتل يوم عاشوراء عام إحدى وَسِتِّينَ، وَزَعَمَ بَعْضُهُمْ أَنَّهُ قُتِلَ يَوْمَ السَّبْتِ، وَالْأَوَّلُ أَصَحُّ، وَقَدْ ذَكَرُوا فِي مَقْتَلِهِ أَشْيَاءَ كَثِيرَةً أَنَّهَا وَقَعَتْ مِنْ كُسُوفِ الشَّمْسِ يَوْمَئِذٍ، وهو ضعيف، وتغيير آفاق السماء،

ولما قتل الحسين أمر عمر بن سعد نفرا فركبوا خيولهم وأوطأوا الحسين وكان عدّة من قتل مع الحسين اثنين وسبعين* وفى ذخائر العقبى قتل الحسين يوم الجمعة لعشر خلت من المحرم يوم عاشوراء سنة ستين وقيل احدى وستين بموضع يقال له كربلاء من أرض العراق من ناحية الكوفة ويعرف ذلك الموضع أيضا بالطف كما مرّ* (ذكر من قتله) * قتله سنان بن أنس النخعى وقيل رجل من مذحج وقيل شمر بن ذى الجوشن وكان أبرص أجهر ثم تمم عليه خولى بن يزيد الاصبحى من حمير حز رأسه وأتى به عبيد الله بن زياد

الكتاب: تاريخ الخميس في أحوال أنفس النفيس
المؤلف: حسين بن محمد بن الحسن الدِّيار بَكْري (المتوفى: 966هـ)

(ذكر مقتل الحسين رضى الله عنه) * (وذكر قاتله وأين قتل ومتى قتل) * قتل رضى الله عنه يوم الجمعة لعشر خلت من المحرم يوم عاشوراء سنة ستين وقيل إحدى وستين بموضع يقال له كربلاء من أرض العراق بناحية الكوفة ويعرف الموضع أيضا بالطف.
قتله سنان بن أنس النخعي وقيل رجل من مذحج وقيل من شمر بن ذى الجوشن وكان أبرص، وأجهز عليه حولي بن يزيد الاصبحي من حمير حز رأسه وأتى بها عبيد الله بن زياد.

الكتاب: ذخائر العقبى في مناقب ذوى القربى
المؤلف: محب الدين أحمد بن عبد الله الطبري (المتوفى: 694هـ)

قال الحافظ: لعلها ولدته لعشرة أشهر، وأبطأ الطهر شهرين، وحنكه صلى الله عليه وسلم بريقه الشريف
الطيب في أذنه، وتفل في فمه، ودعا له وسماه حسينا.
وقيل: إنما سماه يوم السابع وعق عنه، واستشهد يوم الجمعة يوم عاشوراء سنة إحدى وستين بكر بلاء من أرض العراق، وجزم جمع كثير بأنه عاش ستا وخمسين سنة.

الكتاب : سبل الهدى والرشاد، في سيرة خير العباد، وذكر فضائله وأعلام نبوته وأفعاله وأحواله في المبدأ والمعاد
المؤلف : محمد بن يوسف الصالحي الشامي

قال : وقاموا الليل كله يصلون ويستغفرون ويدعون ويتضرعون .
فلما صلى عمر بن سعد الغداة ، وذلك يوم السبت ، وهو يوم عاشوراء ، وقيل : يوم الجمعة ، خرج فيمن معه من الناس .

الكتاب : نهاية الأرب في فنون الأدب ـ موافق للمطبوع
المؤلف : شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب النويري

عمر بن سعد إلى عبيد الله بن زياد بذلك فلم يقبل من ذلك شيئاً و قال لا إلا أن ينزل على حكمي فقال الحسين و الله لا أنزل على حكم مرجانة أبداً يعني عبيد الله بن زياد و ناهضهم القتال معه تسعة عشر إنساناً من أهل بيته و انحاز إليه الحر التيمي تائباً من ذنبه يوم عاشوراء و هو يوم الجمعة و فقاتل معه فقتل الحسين عطشان و قتل معه سبعة من ولد علي عليه السلام و ثلاثة من ولد الحسين و تركوا علي بن الحسين و هو علي الأصغر لأنه كان مريضاً ....
فقام أبو برزة الأسلمي رضي الله عنه فقال أما و الله لقد أخذ قضيبك من ثغره مأخذاً لربما رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم يرشفه و قتل الحسين عليه السلام سنة إحدى و ستين من الهجرة يوم عاشوراء و هو يوم الجمعة و كان بلغ من السن ثمانياً و خمسين سنة و كان يخضب بالسواد رضي الله عنه ثم بعث يزيد عليه اللعنة بأهله و بناته إلى المدينة و رثته ابنة عقيل بن أبي طالب

الكتاب : البدء والتاريخ
المؤلف : ابن المطهر
عدد الأجزاء : 6

قال قتادة: قتل الحسين يوم الجمعة، يوم عاشوراء سنة إحدى وستين، وله أربع وخمسون سنة وستة أشهر ونصف شهر *....

ومما أنشده الحاكم أبو عبد الله النيسابوري وغيره لبعض المتقدمين في مقتل الحسين: جاؤا برأسك يا بن بنت محمد * متزملا بدمائه تزميلا وكأن بك يا بن بنت محمد * قتلوا جهارا عامدين رسولا قتلوك عطشانا ولم يتدبروا * في قتلك القرآن والتنزيلا ويكبرون بأن قتلت وإنما * وقتلوا بك التكبير والتهليلا فصل وكان مقتل الحسين رضي الله عنه يوم الجمعة، يوم عاشوراء من المحرم سنة إحدى وستين....

قالوا فلما صلى عمر بن سعد الصبح بأصحابه يوم الجمعة وقيل يوم السبت وكان يوم عاشوراء إنتصب للقتال وصلى الحسين أيضا بأصحابه وهم إثنان وثلاثون فارسا وأربعون راجلا ثم إنصرف فصفهم فجعل على ميمنته زهير بن القين وعلى الميسرة حبيب بن المطهر
الكتاب : البداية والنهاية
مصدر الكتاب : موقع يعسوب

وقتل رضي الله عنه شهيداً يوم الجمعة يوم عاشوراء في المحرم سنة إحدى وستين وهو ابن ست وخمسين سنة.

الكتاب : الطبقات الكبرى
المؤلف : الشعراني

فلما صلي عمر بن سعد الغداة يوم السبت وقيل الجمعة يوم عاشوراء خرج فيمن معه من الناس وعبأ الحسين أصحابه وصلي بهم صلاة الغداة
الكتاب : الكامل في التاريخ
تأليف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني،

. ثم جعلت تنظر إليها وتقول : " إن يوماً تحولين دماً ليومٌ عظيمٌ " . فقتل يوم الجمعة وقيل يوم السبت يوم عاشوراء سنة ستين أو إحدى وستين أو اثنتين وستين للهجرة وله ست وخمسون سنة

الكتاب : الوافي في لوفيات

ومع الحسين خمسون رجلاً، وتحول إليه من الجيش عشرون رجلاً، وكان معه من أهل بيته تسعة عشر رجلاً، وقتل عامة أصحابه حوله، وذلك في يوم الجمعة يوم عاشوراء، وبقي عامة نهاره لا يقدم عليه أحد، وأحاطت به الرجالة، فكان يشد عليهم فيهزمهم، وهم يتدافعونه، يكرهون الإقدام عليه، فصاح بهم شمر: ثكلتكم أمهاتكم ماذا تنتظرون به فطعنه سنان بن أنس النخعي في ترقوته، ثم انتزع الرمح وطعن في بواني صدره،

الكتاب: تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام.
تأليف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي.
دار النشر: دار الكتاب العربي.

براساس یک سند تاریخی روز عاشورا در انگلستان هم خون بارید.
از دایره المعارف بریتانیکا کتاب تاریخ «آنگلوساکسون»یکی از مهمترین اسناد تاریخی است که از دوران قرون وسطی به جای مانده است این کتاب ابتدا به فرمان پادشاه آلفردکبیر در حدود سال 890میلادی گردآوری شد و تا اواسط قرن 12میلادی توسط نویسندگان و مورخین مختلف وقایع سال بعد به آن اضافه شد .
در بخش اول این کتاب که به وقایع سال اول میلادی تا 748 میلادی می پردازد در قسمت وقایع سال 685 میلادی (که مصادف با سال 61ه.ق(سال واقعه عاشورا)است ) جمله زیر آمده است :
This year there was in Britain a bloody rain, and milk and butter were turned to blood

البته 5 سال اختلاف ناشی از همین طول ماه و سال قمریست . چون روز عاشورا حدودا به تاریخ میلادی 10/10/680 و شمسی چهارشنبه 21 مهر 59 " میباشد .

موضوع قفل شده است