جمع بندی خلق تقدیر در مورد افعال انسان یعنی چه؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خلق تقدیر در مورد افعال انسان یعنی چه؟

سلام
در روایتی این مضوم را دیدم :
خداوند افعال بندگان را می آفریند اما به خلقت تقدیر و نه خلقت تکوین
مفهوم خلقت تقدیر چیست ؟
یا علیم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

محی الدین;611428 نوشت:
سلام
در روایتی این مضوم را دیدم :
خداوند افعال بندگان را می آفریند اما به خلقت تقدیر و نه خلقت تکوین
مفهوم خلقت تقدیر چیست ؟
یا علیم

سلام و ادب

گرچه فهم مسأله قضا و قدر الهی از غامضات مسائل دین است لکن پاسخ سؤال شما در فهم دقیق معنای تقدیر نهفته است بنابر این، مقدمتاً لازم است مفهوم تقدیر شناخته شود:

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه ‏گيرى است.(سيد على اكبر، قرشى، قاموس قرآن، ج 5، ص 246 و 247.) «تقدير» نيز به معناى اندازه‏ گيرى و تعيين است.همان، ص 248.

در اصطلاح «قدر» عبارت است از: ويژگى هستى و وجود هر چيز و چگونگى آفرينش آن سيد محمد حسين، طباطبايى، الميزان، ج 12 ص 150 و 151.. به عبارت ديگر، اندازه و محدوده وجودى هر چيز «قدر» نام دارد. همان، ج 19، ص 101.

بر اساس حكمت الهى در نظام آفرينش، هر چيزى اندازه‏ اى خاص دارد و هيچ چيز بى‏ حساب و كتاب نيست. جهان حساب و كتاب دارد، بر اساس نظم رياضى تنظيم شده و گذشته، حال و آينده آن با هم مرتبط است.

استاد شهید مرتضی مطهرى ‏رحمه الله در تعريف قدر مى‏ فرمايد: «... قدر به معناى اندازه و تعيين است... حوادث جهان... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكانى و زمانى آنها تعيين شده است، مقدور به تقدير الهى است» مرتضى، مطهرى، انسان و سرنوشت، ص 52.. پس در يك كلام «قدر» به معناى ويژگى‏ هاى طبيعى و جسمانى اشياء است كه شامل اندازه، حدود، طول، عرض و موقعيت‏هاى مكانى و زمانى آنها مى‏ گردد و تمام موجودات مادى و طبيعى را در بر مى‏ گيرد.

اين معنا از روايات استفاده مى‏ شود؛ چنان كه در روايتى از امام رضاعليه السلام پرسيده شد: معناى قدر چيست؟ فرمود: «تقدير الشى‏ء طوله و عرضه»؛ «اندازه‏ گيرى هر چيز اعم از طول و عرض آن است». محاسن برقى، ج 1، ص 244. در روايت ديگر، اين امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «هو الهندسة من الطول و العرض و البقاء»؛ «اندازه هر چيز اعم از طول‏ و عرض و بقا است». بحارالانوار، ج 5، ص 122.

از اینرو، معناى تقدير الهى اين است كه در جهان مادى، آفريده‏ ها از حيث هستى و آثار و ويژگى‏ هايشان، محدوده‏ اى خاص دارند. اين محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى كه علت‏ها و شرايط آنها هستند و به دليل اختلاف علل و شرايط، هستى و آثار و ويژگى‏ هاى موجودات مادى نيز متفاوت است. هر موجود مادى، به وسيله قالب‏ هايى از داخل و خارج، اندازه‏ گيرى‏ و قالب‏ گيرى مى‏ شود. اين قالب - يعنى، طول، عرض، شكل، رنگ، موقعيت مكانى و زمانى و ساير عوارض و ويژگى‏ هاى مادى حدود آن به شمار مى‏ آيد. پس معناى تقدير الهى در موجودات مادى؛ يعنى، هدايت آنها [ از جانب خداوند]به سوى مسير هستى‏ شان كه براى آنها مقدر گرديده است و آنها در آن قالب‏گيرى شده‏ اند. الميزان، ج 19، ص 101 - 103.

در نتیجه، با توجه به مطالب پیش گفته روشن می شود که معنای "خلقت تقدیر" که مورد سؤال شماست یعنی خداوند، علاوه بر خلقت هستی و مافیها (در مرحله تکوین) هندسه وجودی یا بعبارتی اندازه و محدوده وجودی هستی و موجودات عالم هستی را اعم از موقعیت مکانی و زمانی و دیگر ویژگی ها، اقتضاءات و خصوصیات وجودی شان را نیز می آفریند.

چنانکه در قرآن مى ‏خوانيم: «وَ الَّذِى قَدَّرَ فَهَدى‏»؛ اعلى(87)، آيه 3. «[ خداوند ]آن كسى است كه تقدير كرده، پس هدايت مى‏ كند». البته چون انسان موجودى آگاه و با اراده است، لذا انتخاب سعادت يا شقاوت و نيز راه رسيدن به اين دو، به اراده او گذاشته شده است. و اینطور نیست که تقدیر و مقدرات الهی و یا "خلقت تقدیر" از سوی خداوند، با اختیار انسان که مورد اراده تکوینی حضرتش بوده در تعارض باشد.

موفق باشید ...:Gol:

[="Tahoma"][="Navy"]

مشکور;613748 نوشت:
در نتیجه، با توجه به مطالب پیش گفته روشن می شود که معنای "خلقت تقدیر" که مورد سؤال شماست یعنی خداوند، علاوه بر خلقت هستی و مافیها (در مرحله تکوین) هندسه وجودی یا بعبارتی اندازه و محدوده وجودی هستی و موجودات عالم هستی را اعم از موقعیت مکانی و زمانی و دیگر ویژگی ها، اقتضاءات و خصوصیات وجودی شان را نیز می آفریند.

چنانکه در قرآن مى ‏خوانيم: «وَ الَّذِى قَدَّرَ فَهَدى‏»؛ اعلى(87)، آيه 3. «[ خداوند ]آن كسى است كه تقدير كرده، پس هدايت مى‏ كند». البته چون انسان موجودى آگاه و با اراده است، لذا انتخاب سعادت يا شقاوت و نيز راه رسيدن به اين دو، به اراده او گذاشته شده است. و اینطور نیست که تقدیر و مقدرات الهی و یا "خلقت تقدیر" از سوی خداوند، با اختیار انسان که مورد اراده تکوینی حضرتش بوده در تعارض باشد.


سلام
با تشکر از پاسخ مفصل شما
اما اگر به مضمون روایت دقت کنیم آنچه که امام ع در صدد آن است قرار دادن خلقت تقدیر در مقابل خلقت تکوین است حال با توجه به این که بحث در مورد اعتقاد برخی افراد به خلقت افعال توسط خداوند است باید دید معنای مراد معصوم ع چیست
تفاوت خلقت تکوین با خلقت تقدیر چیست ؟
چرا باور به خلقت تکوین در مورد افعال عباد غلط است که حضرت روی آن تاکید می کند ؟
یا علیم[/]

محی الدین;613831 نوشت:
سلام
با تشکر از پاسخ مفصل شما
اما اگر به مضمون روایت دقت کنیم آنچه که امام ع در صدد آن است قرار دادن خلقت تقدیر در مقابل خلقت تکوین است حال با توجه به این که بحث در مورد اعتقاد برخی افراد به خلقت افعال توسط خداوند است باید دید معنای مراد معصوم ع چیست
تفاوت خلقت تکوین با خلقت تقدیر چیست ؟
چرا باور به خلقت تکوین در مورد افعال عباد غلط است که حضرت روی آن تاکید می کند ؟
یا علیم

سلام مجدد:Gol:

البته مناسب بود محتوای اصل روایت را نیز ضمیمه می کردید تا ضمن بهره مندی بیشتر از فحوای کلام معصوم(ع) با استفاده از قبل و بعد روایت، معنا و مراد امام (ع) بهتر مشخص می گردید.

اما بنظر می رسد مقصود امام (ع) در این کلام، پاسخی به طرفداران دیدگاه جبر(مذهب اشعری) باشد که معتقدند: فعل انسان مخلوق خداوند است، و خدای متعال هم مرید اطاعت است و هم مرید معصیت. گناه که از انسان سرمی زند، مخلوق خدا و مرید خداست. امام (ع) با بیان خلقت تکوین و خلقت تقدیر(نظام تشریع) می خواهد بگوید: فعل انسان، بدلیل انکه خداوند به اراده اش، مقدر کرده که انسان مختار باشد، هم به انسان منسوب است و هم به خدا، انسان فاعل مباشر و گناهکار است، چون انسان از قدرتی که خدا در اختیارش گذاشته، بد استفاده کرده است.

نتیجه آنکه، مراد از عالم تکوين و نظام تکوين، کل عالم خلقت و عالم وجود و قوانين حاکم بر آن است به عبارت ديگر مراد از عالم تکوين، فعل خداست. « بَديعُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْرًا فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛(بقره/117) در مقابل نظام تکوين، نظام تشريع(همان خلقت تقدیر) است که مراد از آن،‌ همان شريعت است و شريعت يعني اوامر و نواهي خدا نسبت به موجود مختار(انسان و جن). تفاوت نظام تشريع و نظام تکوين در اين است که متعلق امر، در نظام تشريع(خلقت تقدیر) فعل اختياري انسان است ولي در نظام تکوين متعلق امر، اشياء هستند و اختيار انسان نقشي در تحقق آن ندارد؛ خود اختيار نيز يکي از اشياء تکوینی است. بنابر این امام (ع) به تفکیک این دو نظام (تکوین و تشریع) در قالب بیان خلقت تکوین و خلقت تقدیر پرداخته است تا از یکسو نظر جبریون (مذهب اشعری) و از سوی دیگر نظر مفوضه (مذهب معتزله) را ابطال نموده و با طرح مسأله خلقت تقدیر و نسبت پیدا کردن افعال عباد هم به خودشان و هم به خدا، همان دیدگاه سوم در مسأله جبر و تفویض را در بیانی دیگر یادآور شوند که: "لا جبر و لا تفویض، بل امر بین الامرین" یعنی افعال بندگان به خلقت تکوین به خدا نسبت داده نمی شود که به جبر بینجامد بلکه به خلقت تقدیر و تشریع نسبت پیدا می کند که هم از یکسو، سنن الهی نظیر قضا و قدر و نیز اراده تشریعی خدا در ان دخالت دارد و از سویی اختیار انسان.

اما دلیل آنکه باور به خلقت تکوین در مورد افعال بندگان غلط است، چنانکه در خلال بحث گفتیم اینست که اگر چنین باشد لازمه آن پذیرش دیدگاه جبر است یعنی خداوند خالق همه چیز است، همه چیز از پیش مشخص شده و انسان در تعیین سرنوشت خود هیچ دخالتی ندارد. چنین اعتقادی شالوده بسیاری حقایق هستی و مجموعه نظام جهان بینی دینی و الهی(عقاید، اخلاق و احکام) را زیر سؤال می برد: فلسفه آفرینش جهان و انسان، مسأله نبوت (ارسال رسل و کتب)، فلسفه ارزشها و بید و نبایدها، اعتقاد به معاد و حساب و کتاب و پاداش و جزاء و ... .

موفق باشید ...:Gol:

[="Tahoma"][="Navy"]

مشکور;614399 نوشت:
اما دلیل آنکه باور به خلقت تکوین در مورد افعال بندگان غلط است، چنانکه در خلال بحث گفتیم اینست که اگر چنین باشد لازمه آن پذیرش دیدگاه جبر است یعنی خداوند خالق همه چیز است، همه چیز از پیش مشخص شده و انسان در تعیین سرنوشت خود هیچ دخالتی ندارد. چنین اعتقادی شالوده بسیاری حقایق هستی و مجموعه نظام جهان بینی دینی و الهی(عقاید، اخلاق و احکام) را زیر سؤال می برد: فلسفه آفرینش جهان و انسان، مسأله نبوت (ارسال رسل و کتب)، فلسفه ارزشها و بید و نبایدها، اعتقاد به معاد و حساب و کتاب و پاداش و جزاء و ... .

سلام و با تشکر
به نظر بنده خلقت در نظام تکوین است چه خلقت تقدیر چه تکوین در لسان امام ع چرا که نظام تشریع نظام قرارداد است ( هرچند مبتنی بر حقایق تکوین است ) پس تعلق خلقت تقدیر به نظام تشریع مفهوم درستی ندارد
از سوی دیگر خدای متعال خالق کل شی است ( قرآن کریم ) و افعال عباد که مورد امر و نهی تشریعی هم واقع شده از جمله مخلوقات در نظام تکوین است و دلیلی ندارد که افعال اختیاری انسان از این نظام خارج باشد بلکه به نص قرآن همه اشیاء خلقت تقدیری دارند: انا کل شی خلقناه بقدر
اگر این مساله را با توجه به اختیاری بودن افعال انسان در نظر بگیریم نه تنها افعال انسان به عنوان یک پدیده از قطعیت برخوردار نیست بلکه تمام اشیاء عالم قبل از تحقق خارجی از قطعیت برخوردار نیستند تنها تفاوت این است که اراده و اختیار انسان بعنوان یکی از عوامل تعیین کننده در تحقق فعلش دخیل می شود اما در امور تکوینی دیگر ظاهر این نوع عامل دخیل نیست
بنابر این قدر به معنای عدم قطعیت است و تقدیر یعنی عدم قطعیت از سوی خدای متعال وگرنه اختیار مفهوم نداشت و البته این می تواند از ویژگی های عالم ماده باشد که وقایع آن از قطعیت قبل وقوع برخوردار نیست
اما اینکه چرا این اصطلاح در مقابل خلقت تکوین قرار گرفته و آیا خلقت تکوین در زمان حضرت به معنای خلقت قطعی و خالی از اراده انسانی بوده یا نه نیاز به تحقیق دارد
یا علیم[/]

محی الدین;616615 نوشت:
بنابر این قدر به معنای عدم قطعیت است و تقدیر یعنی عدم قطعیت از سوی خدای متعال وگرنه اختیار مفهوم نداشت و البته این می تواند از ویژگی های عالم ماده باشد که وقایع آن از قطعیت قبل وقوع برخوردار نیست
اما اینکه چرا این اصطلاح در مقابل خلقت تکوین قرار گرفته و آیا خلقت تکوین در زمان حضرت به معنای خلقت قطعی و خالی از اراده انسانی بوده یا نه نیاز به تحقیق دارد
یا علیم

سلام و ادب:Gol:

قدر تکوینی الهی دو مرتبه دارد: مرتبه ی علمی و مرتبه ی عینی و فعلی؛ اندازه و ویژگی های موجودات که با آن ها همراه است، قدر عینی و فعلی است، و علم ازلی الهی به این ویژگی ها و اندازه ها، که در حقیقت منشأ تحقّق موجودات است، «قدر علمی» می باشد.

از طرفی، قضا و قدر تشریعی مربوط به فعل تشریعی خداوند است که در ارتباط با انسان و موجودات دیگری چون او (مکلّفان) مطرح می شود و از این جهت دایره ی آن محدودتر از قضا و قدر تکوینی الهی است.

بنابر این، قدر الهی در افعال انسان عبارت است از ویژگی حاکم بر افعال بشر، که از آن جمله است، ارادی و اختیاری بودن آن ها، یعنی خداوند نفس انسان را به گونه ای طرّاحی و تقدیر نموده است که تصمیم گیرنده، انتخابگر و اراده کننده است. و به معنای اراده و فعل تکوینی محض خدا بدون اراده و اختیار انسان نیست. پس، مختار بودن انسان، چیزی است که خداوند آن را تکویناً مقدّر کرده است. از اینرو چنانکه پیشتر گفتیم: می تواند دلیل آنکه حضرت ع بجای خلق تکوین از خلق تقدیر یاد کرده توجه دادن به همین معنای اخیر باشد. یعنی قدر الهی در افعال انسان توأم با اراده و اختیار انسان است.

موفق باشید ...:Gol:

بنام خدا

سلام و ادب:Gol:

با سپاس و تشکر، بحث "معنای خلق تقدیر در افعال الهی در روایت" را با ذکر چند نکته جمعبندی می کنیم:

اول. «قدر» و «تقدیر» در لغت به معناى اندازه و اندازه ‏گيرى است.(سيد على اكبر، قرشى، قاموس قرآن، ج 5، ص 246 و 247.) در اصطلاح «قدر» عبارت است از: ويژگى هستى و وجود هر چيز و چگونگى آفرينش آن. (طباطبایی، الميزان، ج 12 ص 150 و 151) معناى قدر در روایات: «تقدير الشى‏ء طوله و عرضه؛ اندازه‏ گيرى هر چيز اعم از طول و عرض آن است.» (محاسن برقى، ج 1، ص 244) از اینرو، معناى تقدير الهى اين است كه در جهان مادى، آفريده‏ ها از حيث هستى و آثار و ويژگى‏ هايشان، محدوده‏ اى خاص دارند. یا بعبارتی، هدايت آنها [ از جانب خداوند]به سوى مسير هستى‏ شان كه براى آنها مقدر گرديده است و آنها در آن قالب‏گيرى شده‏ اند. (الميزان، ج 19، ص 101 – 103)

دوم. بنظر می رسد مقصود امام (ع) در این کلام، پاسخی به طرفداران دیدگاه جبر(مذهب اشعری) باشد که معتقدند: فعل انسان مخلوق خداوند است، و خدای متعال هم مرید اطاعت است و هم مرید معصیت. گناه که از انسان سرمی زند، مخلوق خدا و مرید خداست. امام (ع) با بیان خلقت تکوین و خلقت تقدیر(نظام تشریع) می خواهد بگوید: فعل انسان، بدلیل انکه خداوند به اراده اش، مقدر کرده که انسان مختار باشد، هم به انسان منسوب است و هم به خدا، اما در خصوص گناه و نافرمانی، از آنجاییکه اراده تکوینی و تشریعی خدا مخالف گناه و عصیان است و انسان، از قدرتی که خدا در اختیارش گذاشته، بد استفاده کرده است به خود انسان منسوب است.

بنابر این، قدر الهی در افعال انسان عبارت است از ویژگی حاکم بر افعال بشر، که از آن جمله است، ارادی و اختیاری بودن آن ها، یعنی خداوند نفس انسان را به گونه ای طرّاحی و تقدیر نموده است که تصمیم گیرنده، انتخابگر و اراده کننده است. و به معنای اراده و فعل تکوینی محض خدا بدون اراده و اختیار انسان نیست. پس، مختار بودن انسان، چیزی است که خداوند آن را تکویناً مقدّر کرده است. از اینرو چنانکه پیشتر گفتیم: می تواند دلیل آنکه حضرت ع بجای خلق تکوین از خلق تقدیر یاد کرده توجه دادن به همین معنای اخیر باشد. یعنی قدر الهی در افعال انسان توأم با اراده و اختیار انسان است.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است