جمع بندی ابتدا مرغ آفریده شد یا تخم مرغ ؟

تب‌های اولیه

105 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ابتدا مرغ آفریده شد یا تخم مرغ ؟

[="Tahoma"]سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟
[/]

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد سعید

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

سلام علیکم
مقدمه
این سؤال از جمله سؤال هایی است که دانستن و ندانستن آن، هیچ ضرر یا نفعی را متوجه سؤال کننده نمی نماید. بنابراین، دانستن پاسخ آن، از جمله علوم غیرنافع است که در دین اسلام و در زبان معصومین (علیهم السلام) از رفتن به سوی آنها، منع شده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در دعاء «اللهم إنی أعوذ بک من علم لاینفع» (1) به خداوند می فرماید: خدایا! من پناه می برم به تو از علمی که فایده ندارد.
امام علی (علیه السلام) در وصیت خودش به فرزند برومندش، امام حسن (علیه السلام) در جمله «وَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَیرَ فِی عِلْمٍ لَا ینْفَعُ» (1) می فرماید: بدان که خیری (و سودی) در دانشی که نفعی ندارد، نیست.

عدم منع عقلی هیچ یک از دو صورت
این که تخم مرغ، پیش از مرغ آفریده شده باشد یا مرغ پیش از تخم مرغ آفریده شده باشد، هر دو فرض، هیچ منع عقلی در برابر ساحت کبریایی خداوند (تبارک و تعالی) ندارند. اگر داستان آفرینش را به صورت دفعی و به یکباره بدانیم که خداوند موجودات را به شکل کنونی ناگهان خلق کرده باشد ، هر دو احتمال ممکن است و منع عقلی ندارد، خداوند می تواند هر یک از دو مورد ذکر شده را به یکباره و بدون اینکه یکی از دیگری باشد، به صورت مستقل ‌آفریده باشد، یا به صورت تدریج و از طریق تکامل موجودات کوچک تر. این در صورتی است که روند خلقت را مانند نظریه تکامل داروین (بر فرض ثابت شدن) تدریجی بدانیم که مرغ همانند هر موجود دیگری فرایند طولانی تکامل را تا این مرحله یک به یک پشت سر گذاشته ، ابتدا مرغ به شکل امروزی تحقق پیدا کرده و آن گاه برای تکامل خود و تداوم و بقای نسل خود ساختار تولید مثل و تخم گذاری را به دست آورده ؛ پس ابتدا مرغ بوده و آن گاه تخم مرغ به وجود آمده است.

مقتضای طبیعت آفرینش و دلیل
جدای از عدم منع عقلی هر دو صورت، به شكل طبيعي به نظر مي رسد كه خداوند اول مرغ را خلق كرده باشد و بعد تخم مرغ را زيرا تخم مرغ اگر ابتدا خلق مي شد، بدون وجود مرغي كه بر آن بنشيند، امكان تبديل شدن به مرغ را نداشت . طبق روال طبیعی، جانداران، ابتدا مرغ، باید تخم بکند و بعد از چند روز نشستن بر روی آن، تخم، تبدیل به جوجه شده و جوجه بعد از چند مدتی، تبدیل به مرغ شده و خودش، تخم کرده و آن تخم نیز بعد از نشستن آن مرغ دومی بر روی آن، تبدیل به جوجه شده و همین طور این سلسله ادامه پیدا کرده تا به این جا رسیده است؛ همچنان که خداوند (تبارک و تعالی) ابتدا حضرت آدم و حوا (علیهم السلام) را آفرید و با آمیزش جنسی آن دو، هابیل و قابیل به وجود آمدند و همین طور به طور سلسه مراتب، تولید نسل ادامه یافته تا بشر به این جا رسیده است. بنابر مقتضای قاعده «فرع مبتنی بر اصل است» نیز تا مرغ نباشد، تخم مرغ نخواهد بود. پس اول اصل که مرغ است، بوده است و بعد از آن، تخم که فرع او است، به وجود آمده است.

دیدگاه دانشمندان
پژوهشگران انگلیسی اعلام کردند که به جواب سوال قدیمی که همواره توجهات انسان را به خود جلب کرده، رسیده اند که بر اساس آن می توان ثابت کرد مرغ قبل از تخم مرغ به وجود آمده است. در تحقیقات اخیر پژوهشگران انگلیسی مشخص شد که پوست تخم مرغ حاوی عنصر “اوفوسلیدین 17″ است که تنها در بدن مرغ یافت می شود. بر این اساس، غدد داخلی مرغ این ماده را 24 ساعت قبل از تخم گذاشتن ترشح می کند تا پوسته آنرا تشکیل دهد. پژوهشگران معتقدند با توجه به اینکه مرغ تنها دارنده این عنصر است شکی وجود نخواهد داشت که مرغ قبل از تخم مرغ آفریده شده و باید پرونده این سوال قدیمی در اذهان عمومی بسته شود.

منابع و مآخذ:
1. کراجکی، محمد، کنزالفوائد، دارالذخائر، یکم، ج1، ص 385.
2. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، نامه 31 (نامه به امام حسن).

والسلام

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

این سوال طنزه یا واقعا برات سوال شده بود؟ اینا چیه میپرسین اخه...:khaneh::Nishkhand:

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

سلام علیکم و رحمه الله
این سوال را به تعداد تمام جانداران که تولید مثل می کنند میتوان پرسید (به جز انسان که پاسخ آن را خداوند در مورد خلقت آدم و حوا داده است).
مثلا میشه گفت که اول روباه خلق شده یا بچه روباه و یا اول سیب خلق شده یا درخت سیب؟!
یک جواب دم دستی میتونه این باشه که مثلا در اثر فعل و انفعالات بیولیژیکی و شیمیایی طی سالها یا قرنها ابتدا سلولهای جانداری شکل یافته که به مرور تبدیل به موجودی به نام جوجه یا تخم مرغ شده و سپس شرایط جوی طوری بوده که این جوجه رشد یافته یا آن تخم مرغ به جوجه تبدیل شده است....همینطور در مورد سیب و یا درخت سیب میتونه همینطوری باشه.
در این خصوص دانستن این موضوع همانطور که جناب کارشناس فرمودند پاسخ سودی برای انسان ندارد ولی چیزی که مهم است نحوه جاندار شدن آن موجود یا تک سلولی اولیه می باشد که چگونه دارای غریزه و حتی گاهی عاطفه هستش که مثلا میتونه با انسان ارتباط برقرار کنه و یا تحت آموزش قرار بگیره و کارهایی را برای انسان انجام بده و این چیزی هستش که تفاوت یک سگ را با کامپیوتر نشان می دهد و یا حتی یک بچه گربه برای صاحبش اشک میریزد .........و همانا تنها خداست که زنده می کند و میمیراند (یحیی و یمیت و یمیت و یحیی).

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

سلام علیکم برادر عزیزم،
قسمت اول پاسخ را اجازه دهید به مزاح کمی سیاسی کنیم، به این صورت که ادعا کنیم این یک نظریه‌ی فیمینیستی ماکیانی است، یعنی اصلاً این یک ادعای جنس مؤنث ماکیان در طول تاریخ بوده است که آنها بدون جنس مذکر هم می‌توانسته‌اند بقا داشته باشند! خوب برادر من نه مرغ اول بوده و نه تخم مرغ، این را دیگر همه می‌دانند که مرغ بدون خروس اگر تخم بگذارد تخم مرغ حاصله دارای نطفه نخواهد بود، همچنان که اگر یک تخم مرغ داشته باشیم از داخلش یا جوجه‌ی مرغ بیرون می‌آید و یا جوجه‌ی خروس و در هر دو صورت باز بقایی نخواهد داشت، به یقین چند حالت باید به طور پیش‌فرض در نظر گرفته شود:

۱. حداقل یک مرغ و یک خروس داشته باشیم مثل ماجرای حضرات آدم و حوا سلام‌الله‌علیها (که حقیر یقین دارم همینطور هم بوده است،‌به دلایلی که اگر شد می‌نویسم ان شاء الله)
۲. حداقل دو تخم مرغ یکی حاوی جوجه‌ی مرغ و دیگری حاوی جوجه‌ی خروس داشته باشیم که بزرگ بشوند و باز بشوند مثل همان بحث اول
۳. یکی از دو مرغ و خروس از ابتدا همینطور خلق شده باشد و دیگری در تخم بوده باشد!


اما بعد برسیم به اینکه اصلاً چرا «بچه‌ی انسان» یا بچه‌ی هر موجود دیگری وقتی متولد می‌شود کوچک است و رشد می‌کند تا بزرگ شود! اگر انسان از ابتدا قرار بود ۱۸۰ سانتی‌تر قد داشته باشد که نمی‌شد! خوب باید رشد می‌کرد دیگر! بالأخره باید از یک جایی پیدا شود و آن یکجا هم نمی‌شود که همیشه تراشیدن سنگ و دمیدن روح در آن باشد، پس لازم است که هر کسی ابتدا خیلی خیلی کوچک باشد، مثلاً در حدّ و اندازه‌ی یک سلول! بعد هم قرار است در شکم مادرش یا درون یک تخم رشد کند و تا یک حدی هم که رشد می‌کند باید بیرون آید چون آنجا دیگر برای بزرگتر شدنش جایی نیست، اگر قرار بود هر بچه‌ای در شکم مادرش به نهایت رشد خود برسد نسل بشر یا هر موجود دیگری که تولید مثل (مثل خودش) دارد باید هر نسل کوچکتر از نسل قبل می‌شد ... خلاصه این بدیهیه که قضیه‌ی رشد بدن برای چه زمانی است، برای ادامه داشتن تولید مثل، در ابتدای شکل‌گیری یک گونه پس حکمت این رشد می‌تواند به کل مخدوش گردد ... وقتی بحث آغاز یک گونه باشد:

الف) اگر آن یک گونه قرار باشد از جهش گونه‌ی دیگری باشد طبیعی است که پاسخ نمی‌تواند این باشد که ابتدا باید یک مرغ و خروس داشت، بلکه مثلاً ابتدا یک سری غاز ماده و نر داریم (غاز را همینطوری گفتم معتقدین به فرگشت ممکن است خودشان به دنبال دایناسورهای پرنده باشند!) که بعد همزمان دو تخم مشترک از میان تخم‌های آنها جهش پیدا می‌کند یکی به «مرغ» و دیگری به «خروس» و این می‌شود آغاز کار مرغ و خروس ... شاید هم بگویند اول در یک نسل یکی می‌شود مرغ و دیگری می‌شود غاز و این دو با هم جفت می‌شوند و بعد یک بار دیگر در نسلی دیگر یکی می‌شود خروس و دیگری می‌شود غاز یا مرغ و خلاصه این وسط فقط مرغ و خروس می‌مانند برای هم و غازها هم می‌مانند برای هم و هر کدام گونه‌ی خودشان را ادامه می‌دهند! این هم که معلوم است غلط است ... حتی اگر بگویند مرغ و خروس‌های ابتدایی خیلی شبیه غازها بوده‌اند!

ب) اگر آن یک گونه قرار نباشد از جهش گونه‌ی دیگری به دست آید پس لابد باید جداگانه خلقت یابند، حالا به نظر شما چه ضرورتی دارد که خداوند آنها را در درون تخم بیافریند که بزرگ شوند و رشد کنند؟ اصلاً چرا باید رشد کنند؟ خدایی که می‌خواهد یک سلول را از ابتدا بیافریند و برایش غذا در درون تخم فراهم کند تا آنقدری رشد کند که بتواند در دنیای بیرون زنده بماند آیا نمی‌تواند به جای آن یک سلول از اول یک مجموعه‌ی پر سلولی خلق کند که از ابتدا قادر به حیات در دنیای بیرون باشد؟ فکر کنید نعوذ بالله خداوند بخواهد بگوید من فقط بچه را از نطفه یا سلول بنیادی بلد هستم بسازم پس آدم و حوا را هم به صورت سلولی می‌سازم و بعد در یک رحم مصنوعی کشت می‌دهم و رشد می‌دهم و به آنها خون مصنوعی می‌خورانم و بالأخره متولدشان می‌کنم! خوب این با شناختی که ما از خدا داریم نمی‌سازد، خودش هم فرموده که ابتدا بدن کامل انسان را از خاک و آب آفریدم و بعد در آن از روح خود دمیدم،‌یعنی مرحله‌ی ۴ ماهگی یک جنین (و بلکه شاید بیشتر از آن با توجه به چند مرتبه داشتن روح انسانی) برای حضرت آدم علیه‌السلام در هیکل یک جوان تنومند صورت پذیرفت، در روایت هم داریم که حضرت هنوز روح به پایشان نرسیده بود سعی کردند از جا بلند شوند که خداوند هم فرموده است انسان از عجله خلق شده است «خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ» ...

پس ما که به فرگشت اعتقادی نداریم باید قائل به گزینه‌ی دوم باشیم. در واقع شاید به طور خاص در مورد شروع خلقت ماکیان چیزی ندانیم، ولی در مورد برخی دیگر از جانوران چیزهایی می‌دانیم، مثل اینکه خداوند از ابتدا یک زوج نر و ماده از گربه را از عطسه یا آب دهان شیر خلق کرده است، انسان را از خاک خلق کرده است و گربه را از آب دهان شیر، یا سگ را از آب دهان ابلیس یا خوک را از عطسه یا مدفوع فیل و غیره ... در همه‌ی این موارد خداوند زوج جاندار را از یک منشأی خلق کرده است که جز در مورد حضرت آدم علیه‌السلام آن منشأ خاک نبوده است، در واقع وارد شده است که آدم علیه‌السلام را آدم گویند چون از ادیم الأرض خلق شده است، پس اگر مرغ و خروس هم از همان خلق می‌شد اسم آنها هم آدم می‌شد، اتفاقاً جالب است که گفته می‌شود قبل از آدم علیه‌السلام هم آدم‌های دیگری بوده‌اند که همگی از خاک خلق شده بودند،‌ولی بجز آدم هیچ موجود دیگری مستقیماً از خاک خلق نشده است، مثل جنیان که از آتش خلق شده‌اند و در روایت امام صادق علیه‌السلام وارد شده است که وقتی ابلیس به انسان فخر می‌فروخت که من از آتش خلق شده‌ام و او از خاک دروغ می‌گفت چراکه خود آتش از برگ سبز ایجاد شده است و آن ریشه در خاک دارد! «الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ‌ الْأَخْضَرِ‌ نَارً‌ا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ» (نگویید تمام آتش‌ها از برگ سبز نیست که در مورد جایگاه آتش در مواد در روایاتی مطالبی آمده است و اینجا منظور چیز دیگری است اگر دقت شود)

با این حساب فکر کنم برای شیعیان باید واضح باشد که هر گونه‌ای از موجودات که به قول خداوند هر کدام امت‌هایی مانند ما هستند (وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْ‌ضِ وَلَا طَائِرٍ‌ يَطِيرُ‌ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم) والدینی جدای از والدین گونه‌های دیگر جانوری (از گیاه گرفته تا حیوان تا پرندگان و شاید غیره) داشته‌اند که مستقلاً خلقتی به ایشان داده شده است:
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ [السجده، ۷ و ۸]
و این وسط ظاهراً فرشتگان تنها استثنائات هستند که خلقت هر کدام جداگانه است و والدینی به این صورت ندارند «وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»

در نهایت باز شاید اشتباه می‌کنم :Gol::ok:
یا علی علیه‌السلام

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

سلام
بنده فرصت نکردم بقیه نظرات رو بخونم اما به نظرم خداوند اول مرغ رو خلق کرده چون یه مرغی باید باشه بشینه رو تخم مرغ تا جوجه بشه پس تخم مرغ نمیتونه اول باشه

نقل قول:
نقل قول محذوف به درخواست نویسنده‌ی محترم ایشان

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
برای ما اینکه قدرت خداوند آنقدر زیاد باشد که از دل کوه شتر یا از چوب خشک مار یا از کرم در پیله پروانه بیرون بیاورد عجیب نیست تا چه برسد به اینکه از خزنده مرغ خانگی را بیرون بیاورد آن هم در یک فرایند چند هزار یا میلیون ساله، اگر می‌گوییم آنطور نیست مطابق برداشتی است که از روایات و آیات قرآن داریم، شما هم می‌فرمایید از امام‌هایمان مسائلی در باب تکامل به ما رسیده است، اگر آنها را بیان بفرمایید بعید نیست به دعوای عمیقی بین ما و امثال داوکینز پایان بدهید ...
توضیح داخل پرانتز: تشابه میان گربه‌سانان را علم جدید به تکامل ربط می‌دهد، نمی‌دهد؟ همه را از یک خانواده می‌داند، نمی‌داند؟ اگر بله که خوب حقیر هم برایتان مضمون چند روایت آوردم که بیان می‌کند حقیقت این تشابهات از کجا می‌آید، اینکه گربه از عطسه‌ی شیر خلق شود می‌تواند توضیح دهد که چرا گربه و شیر تا این حد به هم شبیه هستند، این یعنی دقیقاً جهش، اما نه جهش به طور طبیعی بلکه به صورت خلقت ابتدایی یک گونه آن هم با خلقت یک زوج از ابتدا و به صورت همزمان ... از طرف دیگر اینکه در گذشته گاهی تصور می‌شده است که زرافه یا به عبارت دیگر شترگاوپلنگ از نزدیکی کردن چند گونه‌ی متفاوت حیوانی با هم بعد از آنکه برای اب خوردن به دور یک آبشخور در صحرا جمع شده بودند ایجاد شده است نظری است که امام صادق علیه‌السلام آنرا دروغ خوانده‌اند و فرموده‌اند که خدایی که قادر است آن موجودات را آنطور بیافریند قادر است موجودی را هم با شباهت‌های موردی با آن جانوران بیافریند، یعنی به بیان دیگر وجود شباهت‌ها موروثی بودن آنها را از هم تأیید نمی‌کند، بعد هم مثالی در باره‌ی موروثی بودن خصوصیات می‌زنند که مثلاً قاطر اینطور نیست که مثلاً یک صفتش را از اسب گرفته باشد و یک صفتش را از خر، بلکه صفاتش بینابینی می‌شود و البته بعد هم تأکید می‌کنند که جفت‌گیری هم بین دو گونه‌ی متفاوت رخ نمی‌دهد مگر آنکه آن دو گونه نزدیک به هم باشند مانند همان مثال اسبان و خران که البته امام اضافه نکردند ولی اگر اشتباه نکنم فرزند آنها هم نسلش منقطع است و نمی‌تواند منشأ شکل‌گیری گونه‌ای جدید بشود.
یا علی علیه‌السلام

باء;610922 نوشت:

سلام علیکم برادر گرامیی و رحمة الله و برکاته،
پس به اعتقاد شما اول نه مرغ بوده و نه تخم مرغ،‌ بلکه اول یا خزنده بوده و یا تخم خزنده :Gig: بعد کم‌کم خزنده یا تخم خزنده می‌شود مرغ یا تخم مرغ ... :Gig: مرغ و خروس با هم ایجاد شده‌اند در این روند تکامل؟ بگذریم شما که تکامل را قبول دارید


درود
مگر شما تکامل رو قبول ندارید؟فکر میکردم بحث تکامل از جرگه ی قبول داشتن و نداشتن دیگه بیرون اومده

muiacir;610928 نوشت:
درود
مگر شما تکامل رو قبول ندارید؟فکر میکردم بحث تکامل از جرگه ی قبول داشتن و نداشتن دیگه بیرون اومده

سلام علیکم برادر عزیزم،
[SPOILER]شما هم از جرگه‌ی سلام‌کنندگان به جرگه‌ی درود‌فرستندگان درآمدید!؟ :Cheshmak: [/SPOILER]
خیر حقیر قبول ندارم، تکامل به معنای تطابق‌پذیری با شرایط را قبول دارم و آنچه را که قبول ندارم تغییر گونه است، مگر حداکثر برای موجودات تک‌سلولی یا چند‌سلولی، ام مطمئناً نه برای جانوران پرسلولی مانند حیوانات و انسان. شما که قبول دارید داستان آدم و حوا علیهما‌السلام را هم قبول دارید یا انسان را استثناء بر این روند می‌شمرید؟
یا علی علیه‌السلام

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

خو معلومه اول مرغ!!!!

فک کنم شما داروین زیاد میخونی احتمالا :khandeh!:

باء;610931 نوشت:

سلام علیکم برادر عزیزم،
[SPOILER]شما هم از جرگه‌ی سلام‌کنندگان به جرگه‌ی درود‌فرستندگان درآمدید!؟ :Cheshmak: [/SPOILER]
خیر حقیر قبول ندارم، تکامل به معنای تطابق‌پذیری با شرایط را قبول دارم و آنچه را که قبول ندارم تغییر گونه است، مگر حداکثر برای موجودات تک‌سلولی یا چند‌سلولی، ام مطمئناً نه برای جانوران پرسلولی مانند حیوانات و انسان. شما که قبول دارید داستان آدم و حوا علیهما‌السلام را هم قبول دارید یا انسان را استثناء بر این روند می‌شمرید؟
یا علی علیه‌السلام

میتونم بپرسم چرا قبول ندارین ؟؟؟ مستندات علمی یا عقلانیتون چیا هستن ؟؟؟

[="Tahoma"][="Navy"]

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

سلام
میشه تصور کرد که پرندگان اول دو جنسیتی بوده اند یعنی هر پرنده ای خودزا بوده است بعد پرندگان تک جنسیتی از همان دو جنسیتی ها بوجود آمدند و بخاطر برخی برتریها از دو جنسیتی ها پیشی گرفتند
لذا حل این مساله همینطور به عقب زمانی کش پیدا میکنه تا جایی که به موجودات تک سلولی تکثیر شونده میرسیم و باز عقب تر به ساختارهای ساده تر تکثیر شونده تا اینکه به پایه ای ترین اجزاء ذی حیات که قابلیت تکثیر داشته
با این حساب باید گفت اول خود آن موجود اولیه بوده اما همراه با ساختار تکثیرش که باعث شده تکثیر شود و روند تحقق حیات ادامه و تکامل یابد
یا علیم[/]

باء;610931 نوشت:

سلام علیکم برادر عزیزم،
[SPOILER]شما هم از جرگه‌ی سلام‌کنندگان به جرگه‌ی درود‌فرستندگان درآمدید!؟ :Cheshmak: [/SPOILER]
خیر حقیر قبول ندارم، تکامل به معنای تطابق‌پذیری با شرایط را قبول دارم و آنچه را که قبول ندارم تغییر گونه است، مگر حداکثر برای موجودات تک‌سلولی یا چند‌سلولی، ام مطمئناً نه برای جانوران پرسلولی مانند حیوانات و انسان. شما که قبول دارید داستان آدم و حوا علیهما‌السلام را هم قبول دارید یا انسان را استثناء بر این روند می‌شمرید؟
یا علی علیه‌السلام


سلام علیکم
تا جایی که اطلاع دارم اندیشمندان اسلامی داستان آدم و حوا رو قبول دارند و در عین حال تکامل که هیج مخدوشی برش وارد نیست را هم قبول دارند . تناقضی بین داستان ادم و حوا و تکامل نیست

الهه خشم;610945 نوشت:
میتونم بپرسم چرا قبول ندارین ؟؟؟ مستندات علمی یا عقلانیتون چیا هستن ؟؟؟

سلام علیکم خواهر گرامی،
بله معلوم است که می‌توانید بپرسید! اما این امکان بسیار زیاد وجود دارد که وقتی جواب می‌دهم قانع نشوید :Narahat az: الا ای حال مواردی را به طور خلاصه در دو پست ۶ و ۸ در بالا نوشته‌ام، بخشی از این دلایل توضیحاتی پیرامون خلقت برخی گونه‌های خاص است که نشان می‌دهد پیدایش آنها هیچ ارتباطی به تکامل نداشته است، برخی هم به رد کردن برخی دلایل دانشمندان امروز معطوف است که شباهت‌های ظاهری و شباهت‌های دیگر را ولو در DNA دلیل بر هم‌خانواده بودن دو یا چند گونه می‌دانند ...
اگر نقدی دارید بفرمایید، البته شاید هم این تاپیک چندان مرتبط به بحث بررسی نظریه‌ی تکامل نباشد، چون بحث اصلی سر ضرب‌المثل مرغ و تخم‌مرغ است :Gol:

muiacir;610993 نوشت:
سلام علیکم
تا جایی که اطلاع دارم اندیشمندان اسلامی داستان آدم و حوا رو قبول دارند و در عین حال تکامل که هیج مخدوشی برش وارد نیست را هم قبول دارند . تناقضی بین داستان ادم و حوا و تکامل نیست

سلام علیکم برادر عزیزم،
یعنی نظریه‌ی تکامل (Evolution) در مقابل نظریه‌ی آفرینش (Creation) و یا حتی طراحی هوشمندانه (Intelligent Design) قرار ندارد؟ البته منکر آن نیستم که خود تکامل‌گرایان هم بر دو طیف خداگرا (Theistic Evolutionist) و خدامنکر (Atheistic Evolutionist) دارند. خوب اگر این نظریات را دانه دانه نقد کنیم اینطور نیست که ما لزوماً در مدافعان نظریه‌ی آفرینش جا بگیریم، در واقع کسانی که ادعاهای این افراد را مطرح می‌کنند مثلاً بحث خلقت در ۶ روز را مطرح می‌کنند و تأکید هم دارند که هر روز همین ۲۴ ساعت معمول ما باشد و کل عمر دنیا هم بیش از چند هزار سال نباشد، ما آن بخش ۶ روز را قبول داریم ولی درکمان از آن به کل با درک آنها متفاوت است، یعنی جملات کلیدی‌اشان شاید درست باشد ولی نتیجه‌گیری‌هایشان خیلی وقتها درست نیست، از این نظر ما شباهت‌هایی هم با طرفداران طراحی هوشمندانه یا تکامل‌گرایان خداباور داریم، اما اینکه برخی از مدافعان نظر طراحی هوشمندانه خداباور نیستند و اینکه در تکامل‌گرایی ولو خداباورانه شکل‌گیری گونه‌های جدید را از گونه‌های ابتدایی بر مبنای تکامل و بهتر شدن و کامل‌تر شدن می‌دانند ما با این نظرات موافق نیستیم، لااقل در برخی موارد مانند سگ و گربه و خوک و انسان که در روایات به صراحت آمده است که آغاز شکل‌گیری این گونه‌ها چگونه بوده است و همگی مانند همان داستان آدم و حوا علیهماالسلام را داشته‌اند، کمابیش ... اگر قرار باشد تعمیمی صورت بگیرد قاعدتاً باید از همین راستا باشد که خبرش به دستمان رسیده است نه از آن جهات دیگری که خبرهای در ردّ نظریه‌ی تکامل در آن به ما رسیده است، مثل اینکه شباهت‌ها دلیل بر هم‌خانواده بودن نیست لزوماً و خدایی که یک گونه را طور خاصی می‌آفریند قادر است برخی از خصوصیت‌های آن گونه را در گونه‌های دیگری هم قرار دهد، آیا همین میزان برای اینکه نظریه‌ی تکامل را ولو خداباورانه‌اش را کنار بگذاریم برای شما کفایت نمی‌کند؟ نظریه‌ی تکامل اثبات نشده است، اشخاصی که طرفدار نظریات دیگر هستند همه‌اشان روحانی یا کشیش نیستند و برخی‌اشان از علمای همین علوم زیستی هستند که گاهی هم بخاطر این نظریات مخالفشان از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند!
بگذریم ... مرغ یا تخم‌مرغ مسأله این بود ...
یا علی علیه‌السلام

باء;610655 نوشت:
اتفاقاً جالب است که گفته می‌شود قبل از آدم علیه‌السلام هم آدم‌های دیگری بوده‌اند که همگی از خاک خلق شده بودند،‌ولی بجز آدم هیچ موجود دیگری مستقیماً از خاک خلق نشده است، مثل جنیان که از آتش خلق شده‌اند و در روایت امام صادق علیه‌السلام وارد شده است که وقتی ابلیس به انسان فخر می‌فروخت که من از آتش خلق شده‌ام و او از خاک دروغ می‌گفت چراکه خود آتش از برگ سبز ایجاد شده است و آن ریشه در خاک دارد!

سلام. ممنون از توضیحاتتون.میشه این قسمتو بیشتر توضیح بدین؟

طبق احادیث اهل بیت (ع) در همین کره ی زمین ، هفت موجود شبه انسان قبل از آدم (ع) زیست می کرده اند ؛ که هیچ ربطی به انسان امروزی نداشته اند. طبق احادیث ، جدّ نخست تک تک این هفت نسل نیز مستقیماً از خاک آفریده شده بوده اند ؛
امام صادق (ع) فرمودند: « لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَةَ عَالَمِینَ لَیْسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیَّتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّةُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاةِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ صَیَّرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّةِ وَ صَیَّرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یَخْلُقُ خَلْقاً یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ بَلَى وَ اللَّهِ لَیَخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یُعَظِّمُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ـــــــــ البته که خدای عزّ و جلّ از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روى زمین آفریده و در آن یکى را پس از دیگرى در جهان خود جای داده ؛ سپس خدای عز و جل آدم ابو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید. سوگند به خدا از روزى که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهى نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهاى بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهاى کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدا تبارک و تعالى در بلادش پرستیده نشود ، و خلقى نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانند، و بزرگش شمارند؟ آرى سوگند به خدا که البته خلقى آفریند بى ‏نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند برایشان زمینى در زیر پا و آسمانى بالاى سر.آیا نیست که خدا عز و جل می فرماید: «روزى که به جاى زمین زمین دیگر آید و به جاى آسمانها آسمانهاى دیگر» (آیه 48 ابراهیم) و خدای عزّ و جلّ فرموده: «آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششى از آفرینشى تازه‏اند»( آیه15ق). »( بحار ال ، ج 54، ص 319 و 320 )

این حدیث شریف زمانی بیان شده که هنوز خبری از فسیلها نبوده و کسی فسیل این انسانها را کشف نکرده بوده. لذا این حدیث را می توان از معجزات علمی امام صادق (ع) محسوب نمود.

پس با توجّه این حدیث شریف، فسیلهای انسان نماها که امروزه زیست دیرینشناسان در لایه های زمین پیدا می کنند ، و خیال کرده اند آنها اجداد تکاملی ما هستند ، در حقیقت اجداد تکاملی ما نیستند ؛ بلکه خود آنها نیز جدّ نخستی داشته اند که مستقیماً از خاک خلق شده بوده است. لذا به صرف اینکه آن موجودات شباهتی به انسان امروزی داشته اند ، دلیل نمی شود که ما تکامل یافته ی آنها باشیم. بخصوص اینکه تحقیقات دانشمندان ژنتیک در آلمان نشان داده که بین انسان نمای نئاندرتال و انسان امروزی هیچ ارتباط ژنتیکی وجود ندارد.

اون دیدگاه اگه اشتباه نکنم مال مسیحیت هست که میگه در کشتی نوح گربه از دهان شیر بوجود آمد .... موش از دماغ خوک
خوک بوجود آمد تا مدفوع حیوانات را بخورد تا بوی تعفن را از بین ببرد ... اما اینقدر خورد که دماغش پر شد از مدفوع .... و دیگر نتوانست بخورد ...
موش از دماغ خوک بیرون آمد تا خوک از درد بینی نمیرد ... ولی بعد از مدتی شروع کرد به خوردن چوب های کشتی ...
در همین بین گربه از دهان شیر بوجود آمد تا جمعیت موش را کنترل کند ...
البتع این ها همش قصه و داستان هست ...
بهترین روش برای اثبات تکامل جنین شناسی مقایسه ای و آناتومی مقایسه ای هست ... البته به نظر من ...
معمولا آدم های معمولی سخت تکامل رو قبول می کنن ...
====
کسی ازحضرت امام صادق ع سوال کرده حضرت ادم چقدر از ما فاصله داره ایشان فرمود کدام ادم. ادمی که به نزدیک است یا ادمی که از دور است پرسیدند مگه چقدر ادم داریم . گفتند هزار هزار. باز بری در عراق وقبری در سوریه منسوب به حضرت ادم وجود داره اگه دقیقا مشخص بشوند نشان میدهد که همه ی گونه های انسانی قبلی هم از ادمی بوجود امده اند که با دیگری هیچگونه ارتباطی نداشتند ودرعین حال نسبت به قبلی پیشرفته بودند باز تحقیقات دیگر نشان میدهد که انسانهای گذشته انرژی موجود در زمین وکرات را میشناختند وچیزهای دیگر که انسان در قرن بیستم کشف کرده وبه ان افتخار میکند در حالیکه متوجه شده اشکال موجود در سنگهای حجاری شده انسان قبلی ان را کشف کرده بود.

سلام تصویرتکامل اصلاواضح نیست فقط وان بالامن انسان دیذم که نتیجه تکامل میمون بودواین یعنی نقض آیه ماانسان راازخاک آفریدیم.درست میگم

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام

muiacir;610993 نوشت:
تا جایی که اطلاع دارم اندیشمندان اسلامی داستان آدم و حوا رو قبول دارند و در عین حال تکامل که هیج مخدوشی برش وارد نیست را هم قبول دارند . تناقضی بین داستان ادم و حوا و تکامل نیست

ابتدا علمای اسلام نظریه تکامل داروین را قبول ندارند.

درثانی نظیر تکامل داروین هزار بار رد شده است.

ثالثا داروین طرفا یک نظریه را مطرح کرده اند ، یک نظریه همانند نظریه خلق الساعه. اما کسانی بودند که میخواستند از همان ابتدا با نظریه داروین وجود خدا را منکر شوند.و بگویند خدایی وجود ندارد ، اما شهید مطهری علی رقم غلط بودن نظریه داروین با همین نظریه وجود خدا را اثبات کرد.

رابعا بنده هم میتواند با همان استدلالهای داروین بگویم نظریه برعکس است. و بگویم این میمون بود که از انسان به وجود آمد.
در بخشی از مکانها انسانهای اولیه با پیشرفت به بشر امروزی رسیدند و در بعضی نقاط با پسرفت به میمون تبدیل شدند.چیزی که مهم است این است تمام این بحثها صرفا یک نظریه است نه چیزی یا بحثی که علم آن را ثابت کرده باشد.و قاطعانه بگوید که انسان تکامل یافته میمون است یا بالعکس.
حتی میتوانم یک نظریه بدهم که تمام درختان از یک درخت بوجود آمدند.زیرا نوع عملکرد درختان یکسان است.و شکل کلی همه ی آنها یکی است.

سادسا و ................![/]

امام عشق;611944 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام

ابتدا علمای اسلام نظریه تکامل داروین را قبول ندارند.

درثانی نظیر تکامل داروین هزار بار رد شده است.

ثالثا داروین طرفا یک نظریه را مطرح کرده اند ، یک نظریه همانند نظریه خلق الساعه. اما کسانی بودند که میخواستند از همان ابتدا با نظریه داروین وجود خدا را منکر شوند.و بگویند خدایی وجود ندارد ، اما شهید مطهری علی رقم غلط بودن نظریه داروین با همین نظریه وجود خدا را اثبات کرد.

رابعا بنده هم میتواند با همان استدلالهای داروین بگویم نظریه برعکس است. و بگویم این میمون بود که از انسان به وجود آمد.
در بخشی از مکانها انسانهای اولیه با پیشرفت به بشر امروزی رسیدند و در بعضی نقاط با پسرفت به میمون تبدیل شدند.چیزی که مهم است این است تمام این بحثها صرفا یک نظریه است نه چیزی یا بحثی که علم آن را ثابت کرده باشد.و قاطعانه بگوید که انسان تکامل یافته میمون است یا بالعکس.
حتی میتوانم یک نظریه بدهم که تمام درختان از یک درخت بوجود آمدند.زیرا نوع عملکرد درختان یکسان است.و شکل کلی همه ی آنها یکی است.

سادسا و ................!

چند مورد را در نظر بگیرید. یکی فرق بین نظریه و فرضیه. فرضیه فقط یک احتمال و حدس هست مثل همون افرینش دفعی انسان ولی نظریه فرضیه ایست که با دلایل علمی اثبات شده.تکامل یک نظریه علمیست. طبق نظریه تکامل انسان امروزی از میمون بوجود نیومده

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم


روراست;611977 نوشت:
چند مورد را در نظر بگیرید. یکی فرق بین نظریه و فرضیه. فرضیه فقط یک احتمال و حدس هست مثل همون افرینش دفعی انسان ولی نظریه فرضیه ایست که با دلایل علمی اثبات شده.تکامل یک نظریه علمیست. طبق نظریه تکامل انسان امروزی از میمون بوجود نیومده

اتفاقا نظریه و فرضیه هیچ فرقی باهم ندارند.اگر اینگونه است که شما میگویید. خلق الساعه هم علمی بود؟؟؟؟؟؟؟؟ نظریه لویی پاستور.
خلق الساعه فرضیه نبود ، بلکه یک نظریه بود و بسیاری از دانتشمندان آن زمان آن را قبول کردند و بسیاری قبول نکردند و بعدها علم ثابت کرد نظریه خلق الساعه کاملا غلط و اشتباه بود.

دوست گرامی اسمش روشه. نظریه. نظریه یعنی من پیرامون یک موضوعی نظر میدهم.اما این بدان معنا نیست که نظر بنده درست باشد ، و با تحقیقات نظر بنده رد شود.

آن چیزی که به قطعیت برسد دیگر نامش نظریه نیست ، بلکه راه است ، حقیقت رخ داده است.یک مسیر علمی است.تاریخ است.
این امر که هنوز بین محققان و زیست شناسان دنیا اختلاف وجود دارد و تمام نظریه های داروین را با علم و منطق رد میکنند نشان دهنده آن است که هنوز این امر در برهه آزمایش است و فقط یک نظریه ثابت نشده است.

همان ادعای که در نظریه خلق الساعه بود تحول در علم در نظریه داروین هم وجود دارد.

بنده با تمام دله داروین میگویم میمون از انسان است.شما چه پاسخی میدهید!؟چرا از این طرف میشود ،از آن طرف نمیشود!؟
بنده به شما میگویم تمام درختان از درخت صنوبر که بزرگترین درخت است به وجود آمدند.پاسخ شما چیست!؟
اگر شباهت درونی میمون و انسان 40% درصد است. عملکرد درختان 95% شبیه هم است.
یک سوال پزشکی هم دارم. چرا انسانی که از میمون است نمیتواند با عمل لقاح از او صاحب فرزند شوند!؟

[/]

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

درضمن بنده طبق آموزه های دین و آیات قران یقین دارم از نسل آدم ابوالبشر هستم. دوستانی که میخواهند خود را به میمونها متصب کنند خود مختارند.و بنده به اجداد آنها بی احترامی نمیکنم.[/]

سلام

عارف;610223 نوشت:
این سوال را به تعداد تمام جانداران که تولید مثل می کنند میتوان پرسید (به جز انسان که پاسخ آن را خداوند در مورد خلقت آدم و حوا داده است).

پیشنهاد میکنم تاپیک تکامل در انسانهای کنونی که تو امضام هستو بخونید!

باء;610922 نوشت:
توضیح داخل پرانتز: تشابه میان گربه‌سانان را علم جدید به تکامل ربط می‌دهد، نمی‌دهد؟ همه را از یک خانواده می‌داند، نمی‌داند؟ اگر بله که خوب حقیر هم برایتان مضمون چند روایت آوردم که بیان می‌کند حقیقت این تشابهات از کجا می‌آید، اینکه گربه از عطسه‌ی شیر خلق شود می‌تواند توضیح دهد که چرا گربه و شیر تا این حد به هم شبیه هستند، این یعنی دقیقاً جهش، اما نه جهش به طور طبیعی بلکه به صورت خلقت ابتدایی یک گونه آن هم با خلقت یک زوج از ابتدا و به صورت همزمان ... از طرف دیگر اینکه در گذشته گاهی تصور می‌شده است که زرافه یا به عبارت دیگر شترگاوپلنگ از نزدیکی کردن چند گونه‌ی متفاوت حیوانی با هم بعد از آنکه برای اب خوردن به دور یک آبشخور در صحرا جمع شده بودند ایجاد شده است نظری است که امام صادق علیه‌السلام آنرا دروغ خوانده‌اند و فرموده‌اند که خدایی که قادر است آن موجودات را آنطور بیافریند قادر است موجودی را هم با شباهت‌های موردی با آن جانوران بیافریند، یعنی به بیان دیگر وجود شباهت‌ها موروثی بودن آنها را از هم تأیید نمی‌کند، بعد هم مثالی در باره‌ی موروثی بودن خصوصیات می‌زنند که مثلاً قاطر اینطور نیست که مثلاً یک صفتش را از اسب گرفته باشد و یک صفتش را از خر، بلکه صفاتش بینابینی می‌شود و البته بعد هم تأکید می‌کنند که جفت‌گیری هم بین دو گونه‌ی متفاوت رخ نمی‌دهد مگر آنکه آن دو گونه نزدیک به هم باشند مانند همان مثال اسبان و خران که البته امام اضافه نکردند ولی اگر اشتباه نکنم فرزند آنها هم نسلش منقطع است و نمی‌تواند منشأ شکل‌گیری گونه‌ای جدید بشود.

شدیدا علاقه داشتم کمی اذیتتون کنم که الان موقعیتشو بوجود آوردید!!:khandeh!:
از این پست یاد یه داستانی افتادم!! دو نفر کوچیک شده بودن بعد یکیشون گفت انگار کوچیک شدیم! دومی گفت: هه هه! این خیلی مسخره ست!! به نظرت اینکه تمام دنیا بزرگ شده باشه منطقی تر نیست!!!؟
برداشت از داستانم که آزاده!!:Khandidan!:

Максин;611885 نوشت:
طبق احادیث اهل بیت (ع) در همین کره ی زمین ، هفت موجود شبه انسان قبل از آدم (ع) زیست می کرده اند ؛ که هیچ ربطی به انسان امروزی نداشته اند. طبق احادیث ، جدّ نخست تک تک این هفت نسل نیز مستقیماً از خاک آفریده شده بوده اند ؛
امام صادق (ع) فرمودند: « لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَةَ عَالَمِینَ لَیْسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیَّتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّةُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاةِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ صَیَّرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّةِ وَ صَیَّرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یَخْلُقُ خَلْقاً یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ بَلَى وَ اللَّهِ لَیَخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یُعَظِّمُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ـــــــــ البته که خدای عزّ و جلّ از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روى زمین آفریده و در آن یکى را پس از دیگرى در جهان خود جای داده ؛ سپس خدای عز و جل آدم ابو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید. سوگند به خدا از روزى که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهى نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهاى بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهاى کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدا تبارک و تعالى در بلادش پرستیده نشود ، و خلقى نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانند، و بزرگش شمارند؟ آرى سوگند به خدا که البته خلقى آفریند بى ‏نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند برایشان زمینى در زیر پا و آسمانى بالاى سر.آیا نیست که خدا عز و جل می فرماید: «روزى که به جاى زمین زمین دیگر آید و به جاى آسمانها آسمانهاى دیگر» (آیه 48 ابراهیم) و خدای عزّ و جلّ فرموده: «آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششى از آفرینشى تازه‏اند»( آیه15ق). »( بحار ال ، ج 54، ص 319 و 320 )

این حدیث شریف زمانی بیان شده که هنوز خبری از فسیلها نبوده و کسی فسیل این انسانها را کشف نکرده بوده. لذا این حدیث را می توان از معجزات علمی امام صادق (ع) محسوب نمود.

پس با توجّه این حدیث شریف، فسیلهای انسان نماها که امروزه زیست دیرینشناسان در لایه های زمین پیدا می کنند ، و خیال کرده اند آنها اجداد تکاملی ما هستند ، در حقیقت اجداد تکاملی ما نیستند ؛ بلکه خود آنها نیز جدّ نخستی داشته اند که مستقیماً از خاک خلق شده بوده است. لذا به صرف اینکه آن موجودات شباهتی به انسان امروزی داشته اند ، دلیل نمی شود که ما تکامل یافته ی آنها باشیم. بخصوص اینکه تحقیقات دانشمندان ژنتیک در آلمان نشان داده که بین انسان نمای نئاندرتال و انسان امروزی هیچ ارتباط ژنتیکی وجود ندارد.


به شما هم پیشنهاد میکنم تاپیک تکامل در انسانهای کنونی که تو امضام هستو بخونید! البته خلاصشو الان میگم! تو ژن همه ی انسانهای کنونی به جز آفریقاییا، ژن نئاندرتال هست!

امام عشق;611944 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام

ابتدا علمای اسلام نظریه تکامل داروین را قبول ندارند.

درثانی نظیر تکامل داروین هزار بار رد شده است.

ثالثا داروین طرفا یک نظریه را مطرح کرده اند ، یک نظریه همانند نظریه خلق الساعه. اما کسانی بودند که میخواستند از همان ابتدا با نظریه داروین وجود خدا را منکر شوند.و بگویند خدایی وجود ندارد ، اما شهید مطهری علی رقم غلط بودن نظریه داروین با همین نظریه وجود خدا را اثبات کرد.

رابعا بنده هم میتواند با همان استدلالهای داروین بگویم نظریه برعکس است. و بگویم این میمون بود که از انسان به وجود آمد.
در بخشی از مکانها انسانهای اولیه با پیشرفت به بشر امروزی رسیدند و در بعضی نقاط با پسرفت به میمون تبدیل شدند.چیزی که مهم است این است تمام این بحثها صرفا یک نظریه است نه چیزی یا بحثی که علم آن را ثابت کرده باشد.و قاطعانه بگوید که انسان تکامل یافته میمون است یا بالعکس.
حتی میتوانم یک نظریه بدهم که تمام درختان از یک درخت بوجود آمدند.زیرا نوع عملکرد درختان یکسان است.و شکل کلی همه ی آنها یکی است.

سادسا و ................!

این ردی که میگید شیوه ی پیشرفته ی این نوع بحثه: نفر اول: خدا هست! نفر دوم: چرت و پرت نگو!!!!!
تنها قسمتی از نظریه داروین که رد شده اون قسمتی بوده که طبق نظر دانشمندای اون موقع، باور داشتن صفات اکتسابی ارثی میشه!! حالا طبق همین همه میان میگن ای داد ای هوار که نظریه داروین اشتباهه!!! وگرنه روز به روز به تعداد مدارک اثبات کنندش افزوده میشه!!
و اگه نظریش اشتباه باشه ما نباید سفید پوست و سیاه پوست و زرد پوست و سرخ پوست داشته باشیم!! چون گونه ها اگه ثابت باشن همچین چیزی غیر ممکنه!!
البته نظر چهارمتون چیزیه که امکانش هست و قابل بررسیه! ولی چون فسیل پریماتهایی که پیدا شده مربوط به قبل از زمان ظهور انسان اولیه بوده چندان معتبر نیست!

مشکل بعضیا اینه که میان دو موجود که فاصله خیلی زیادی با هم دارنو بدون واسطه ها با هم بررسی میکنن و نتیجه گیری میکنن!! خب معلومه که بعد از 7 8 دور تغییر دیگه شباهت خیلی کمی میمونه!!

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

Masood11;612320 نوشت:

این ردی که میگید شیوه ی پیشرفته ی این نوع بحثه: نفر اول: خدا هست! نفر دوم: چرت و پرت نگو!!!!!
تنها قسمتی از نظریه داروین که رد شده اون قسمتی بوده که طبق نظر دانشمندای اون موقع، باور داشتن صفات اکتسابی ارثی میشه!! حالا طبق همین همه میان میگن ای داد ای هوار که نظریه داروین اشتباهه!!! وگرنه روز به روز به تعداد مدارک اثبات کنندش افزوده میشه!!
و اگه نظریش اشتباه باشه ما نباید سفید پوست و سیاه پوست و زرد پوست و سرخ پوست داشته باشیم!! چون گونه ها اگه ثابت باشن همچین چیزی غیر ممکنه!!
البته نظر چهارمتون چیزیه که امکانش هست و قابل بررسیه! ولی چون فسیل پریماتهایی که پیدا شده مربوط به قبل از زمان ظهور انسان اولیه بوده چندان معتبر نیست!

مشکل بعضیا اینه که میان دو موجود که فاصله خیلی زیادی با هم دارنو بدون واسطه ها با هم بررسی میکنن و نتیجه گیری میکنن!! خب معلومه که بعد از 7 8 دور تغییر دیگه شباهت خیلی کمی میمونه!!


از نوشته ی شما دو چیز برای شخص بنده ثابت میشود.اینکه نه شما و نه همفکرانتان یکبارهم متن اصلی و کامل داروین را نخوانده اید.
تنها چیزی را که خوانده اید تفسیر نظریه داروین از نظر دیگر دانشمندان بود.و یا تفسیرهای گوناگون دیگر و ...! تا به حال هیچ مدرک جدیدی هم ندیده ایم ، تنها چیزی که بیشتر شده است تفسیر از نظریه است.

یکی از محوری ترین دلایل داروین تعداد جمعیت کنونی بود.که داروین گفت در طی هفت هزار الی 11 هزار سال این جمعیت کنونی نمی تواند از دو نفر شروع شود.
و در همین رابطه کلی مانور داده بود.اما از انجایی که ابزار های دست ساز بشر با قدمت 800 هزار سال پیدا شد و همچنین کشف پیکر 3 میلیون ساله مهمترین محور ادعای داروین را زیر سوال برد.و با این کشفها ثابت شد اگر جنگهای طول تاریخ رخ نمیداد جمعیت کنونی باید بیش از 3 برابر می بود.
پیرامون قدمت بشر هم میتوانید به کتوب زیر رجوع کنید.

تاریخ ماقبل ماد - دکتر خنجی
تاریخ ماد. ایگور میخائیلویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
تاریخ ایران باستان. دیاکونوف، میخائیل میخائیلوویچ. روحی ارباب. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۸۰
کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹


شهید مطحری در کتاب توحید خود نظریه تکامل داروین یا داروینیسم را به زیبایی نقد میکنند که بنده پیشنهاد میکنم حتما آن را مطالعه کنید.اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید.
شهید مطحری در این کتاب تکامل حیوانات را طبق روایات درست میدانند ، اما تکامل انسان از حیوان(میمون) را به کلی رد میکنند و ..............!

این نظریه را می توان از نظر دینی هم رد کرد.

از این که نسل حضرت آدم و حوا چگونه انتشار یافته است اقوال متعددی وجود دارند که شاخصه این اقوال آن است که با ظاهر قرآن کریم سازگار نیستند. قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه اولمی فرماید: « یا أیها الناس اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون به و الأرحام إن الله كان علیكم رقیبا » ترجمه: اى مردم بترسید از پروردگار خود، آن خدایى كه همه شما را از یك تن بیافرید و هم از آن جفت او را خلق كرد و از آن دو تن خلقى بسیار در اطراف عالم از مرد و زن بر انگیخت و بترسید از آن خدایى كه به نام او از یكدیگر مسئلت و درخواست مى كنید (خدا را در نظر آرید) و در باره ارحام كوتاهى مكنید كه همانا خدا مراقب اعمال شما است (سوره نساء، آیه 1). می بینیم در این آیه جز حضرت آدم و حوا(همسر او) عنصر دیگری را در خلقت آدمیان دخالت نداده است و تأکید دارد که تنها از این دو زنان و مردان فراوانی را خلق کرده است .و همینطور در آیه 27 سوره اعراففرماید: «یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما أخرج أبویکم من» ای فرزندان آدم شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد ( ترجمه مکارم شیرازی ).که باز می بینیم پدر و مادر تمام آدمیان را حضرت آدم و همسر او می داند و عنصر ثالثی را دخیل نمی داند.

طبق آیه اول سوره نساء، خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست كه
انسانها را از نسل یك نفر به وجود آورده كه منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.كیفیت خلقت نوع بشر و تكثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است. خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى كه به او نسبت به جنس مخالف داده، كارى كرده است كه به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند كه امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است كه خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتكثیر نسل وجود دارد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شكى وجود ندارد كه از دیدگاه قرآن نسل كنونى بشر به یك فرد به نام آدم مى رسد كه خدا او را از خاك آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است كه بدون پدر و مادر آفریده شده است.

باید بگوییم كه ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم كه حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یك نفر مى رسد كه نام او آدم است.


یکی دیگر از دلایل قرآنی اشاره به وجود نس ناس قبل از آدم است.نس ناس موجودی بین آدم و میمون بود که به گفته ی قرآن کاملا از بین رفته اند و بعد از نابودی کامل آنها آدم ابوالبشر خلق شد.
و قبل از نس ناس موجودات دیگری بودند که آنها هم از بین رفت هاند.

طبق همین آیات بنده ایمان دارم از نسل آدم ابوالبشر هستم و نه از نسل میمون.

پیرامون رنگ پوست.این از نظر علمی ثابت شده است که در طول هزاران سال زنگی کردن در یک منطقه ژن افراد تغییر میکند و این تغییر ژن روی رنگ پوستها هم تاثیر میگذارد.و.......

درضمن شما چگونه رنگ پوستها را به میمومنها ربط میدهید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگر میمونها رنگین پوست بوده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟


دوست گرامی پیرامون شباهت فرموده اید.و گفته اید با گذشت زمان شباهت کمی میماند.
شباهت کم میشود اما از نظر باور شدن لقاح نباید اختلاف بسیار شود.چگونه میشود لقاح بعضی از حیوانات ماند سگ روی انسان تاثیر بگذارد اما میمون و انسان که ادعای تکامل دارید سر سوزنی هم بهم نمیخورند!؟؟؟
چگونه امکان ندارد میمون از انسان باشد؟؟؟؟؟؟ و..........!

Masood11;612320 نوشت:
به شما هم پیشنهاد میکنم تاپیک تکامل در انسانهای کنونی که تو امضام هستو بخونید! البته خلاصشو الان میگم! تو ژن همه ی انسانهای کنونی به جز آفریقاییا، ژن نئاندرتال هست!

وقتی عملکر یکسانی از یک ژن در بدن همه گونه های(یک جنس) هست چرا اون ژن باید متفاوت باشه....مثلا ژن تولید کننده کمپلکس eif4 تو کمپلکس کلاهک گذاری(که تو بدن همه پستانداران یکارو انجام میده)چرا باید از هم متفاوت باشه!!!
تنها راه متفاوت بودن ژنش میتونه بین گونه های دور مثلا e.coli و اسب باشه چون تو بدن این دو trna میتونن برحسب رمز آنتی کدون متفاوتی داشته باشه یکی رمز پایان ترجمه می کنه یکی ترجمه به ترپتوفان.و........
همچنین حضور ژن شاید نباشه ممکنه یک تکامل همگرا باشه و ژنها شبیه هم شدن چون ئکار مشترکی دارند و ابزار مشترک برای این کار.مثل چندیدن وچند مثال تو بیوشیمی و زیست س .م که میتونید مطالعه بفرمایید.

امام عشق;612361 نوشت:
درضمن شما چگونه رنگ پوستها را به میمومنها ربط میدهید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگر میمونها رنگین پوست بوده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوست گرامی پیرامون شباهت فرموده اید.و گفته اید با گذشت زمان شباهت کمی میماند.
شباهت کم میشود اما از نظر باور شدن لقاح نباید اختلاف بسیار شود.چگونه میشود لقاح بعضی از حیوانات ماند سگ روی انسان تاثیر بگذارد اما میمون و انسان که ادعای تکامل دارید سر سوزنی هم بهم نمیخورند!؟؟؟
چگونه امکان ندارد میمون از انسان باشد؟؟؟؟؟؟ و..........!

تغییر رنگ پوست نشونه ی فرگشت انسانهاست! موجودی که آنی خلق شده و جدای از همه ی موجوداست و به بهترین شکل خلق شده که نباید مثل بقیه ی موجودات باشه و فرگشت پیدا کنه!!

میدونستید ما دو نوع مارمولک شاخدار داریم که نمیتونن با هم آمیزش داشته باشن!!؟؟ و به نظر میاد فقط یه کوه یخ این تفاوتو بوجود آورده!

اگه آثار سنگواره ای قدیمیتری از انسان پیدا کنن(قدیمیتر از اولین سنگواره ی مربوط به پریماتها) اثبات میشه ولی بین این دو اختلاف زمانی زیادی هست!

در ضمن میدونستید که منابع دینی میگن حضرت آدم حدودا مربوط به 10هزار سال پیشه!؟ ولی زمان پیدایش انسان خردمند حدود 70هزار سال پیشه تقریبا!

یه سوال: اینکه ژن نئاندرتالا تو همه ی انسانهای امروزی بجز آفریقاییا هست و اینکه استخوان پایه ی دم هنوز تو انسانها هست و... اثبات فرگشت انسانهای کنونی از انسانهای اولیه نیست به نظرتون!!؟؟

Максин;612366 نوشت:
وقتی عملکر یکسانی از یک ژن در بدن همه گونه های(یک جنس) هست چرا اون ژن باید متفاوت باشه....مثلا ژن تولید کننده کمپلکس eif4 تو کمپلکس کلاهک گذاری(که تو بدن همه پستانداران یکارو انجام میده)چرا باید از هم متفاوت باشه!!!
تنها راه متفاوت بودن ژنش میتونه بین گونه های دور مثلا e.coli و اسب باشه چون تو بدن این دو trna میتونن برحسب رمز آنتی کدون متفاوتی داشته باشه یکی رمز پایان ترجمه می کنه یکی ترجمه به ترپتوفان.و........
همچنین حضور ژن شاید نباشه ممکنه یک تکامل همگرا باشه و ژنها شبیه هم شدن چون ئکار مشترکی دارند و ابزار مشترک برای این کار.مثل چندیدن وچند مثال تو بیوشیمی و زیست س .م که میتونید مطالعه بفرمایید.

خب بستگی داره که بگیم این گونه از همه ی گونه های دیگه جداست و هیچ ارتباطی به بقیه موجودات نداره یا اینکه بگیم اونم مثل بقیه ی گونه هاست و نتیجه ی فرگشت!!

امام عشق;612211 نوشت:

اتفاقا نظریه و فرضیه هیچ فرقی باهم ندارند.اگر اینگونه است که شما میگویید. خلق الساعه هم علمی بود؟؟؟؟؟؟؟؟ نظریه لویی پاستور.
خلق الساعه فرضیه نبود ، بلکه یک نظریه بود و بسیاری از دانتشمندان آن زمان آن را قبول کردند و بسیاری قبول نکردند و بعدها علم ثابت کرد نظریه خلق الساعه کاملا غلط و اشتباه بود.

دوست گرامی اسمش روشه. نظریه. نظریه یعنی من پیرامون یک موضوعی نظر میدهم.اما این بدان معنا نیست که نظر بنده درست باشد ، و با تحقیقات نظر بنده رد شود.

آن چیزی که به قطعیت برسد دیگر نامش نظریه نیست ، بلکه راه است ، حقیقت رخ داده است.یک مسیر علمی است.تاریخ است.
این امر که هنوز بین محققان و زیست شناسان دنیا اختلاف وجود دارد و تمام نظریه های داروین را با علم و منطق رد میکنند نشان دهنده آن است که هنوز این امر در برهه آزمایش است و فقط یک نظریه ثابت نشده است.

همان ادعای که در نظریه خلق الساعه بود تحول در علم در نظریه داروین هم وجود دارد.

بنده با تمام دله داروین میگویم میمون از انسان است.شما چه پاسخی میدهید!؟چرا از این طرف میشود ،از آن طرف نمیشود!؟
بنده به شما میگویم تمام درختان از درخت صنوبر که بزرگترین درخت است به وجود آمدند.پاسخ شما چیست!؟
اگر شباهت درونی میمون و انسان 40% درصد است. عملکرد درختان 95% شبیه هم است.
یک سوال پزشکی هم دارم. چرا انسانی که از میمون است نمیتواند با عمل لقاح از او صاحب فرزند شوند!؟

نظریه فرگشت یا تکامل با علم امروز بشر،بهترین و علمیترین پاسخ را به چگونگی پیدایش موجودات متنوع میده و خلقت ناگهانی فقط یک ادعای بدون سند و مدرک علمیست و ارزش بحث نداره.
بنظرم برداشت درستی ار نظریه فرگشت ندارید.در پست قبل هم واضح گفتم که طبق نظریه فرگشت انسان امروزی از ممیون متولد نشده.شما را به مطالعه بیشتر در این زمینه دعوت میکنم.فایلی که در امضام هست هم میتونه مفید باشه.

امام عشق;612212 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

درضمن بنده طبق آموزه های دین و آیات قران یقین دارم از نسل آدم ابوالبشر هستم. دوستانی که میخواهند خود را به میمونها متصب کنند خود مختارند.و بنده به اجداد آنها بی احترامی نمیکنم.

منهم خوشحالم از اینکه میدونم از کجا اومدم و در توهمات و خیالات نیستم

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

Masood11;612479 نوشت:
تغییر رنگ پوست نشونه ی فرگشت انسانهاست! موجودی که آنی خلق شده و جدای از همه ی موجوداست و به بهترین شکل خلق شده که نباید مثل بقیه ی موجودات باشه و فرگشت پیدا کنه!!

این سخن شما ادعای پوچ و بی اساس است. زیرا علم ثابت کرده است در طی هزار سال تمام ژن انسان تغییر میکند.
قدمت انسان 3 میلیون سال است.و در سه میلیون سال پیش تما قاره ها به هم متصل بوده اند.و به راحتی میشد به تمام نقاط رفت.بعد از اینکه قاره ها از هم جدا شدند و در نقاطی ساکن شدند تغییر آب و هوا روی ژن افراد تاثیر گذاشت و ...................!
و هیچ ارتباطی با تکامل ندارد و نخواهد داشت.

Masood11;612479 نوشت:
میدونستید ما دو نوع مارمولک شاخدار داریم که نمیتونن با هم آمیزش داشته باشن!!؟؟ و به نظر میاد فقط یه کوه یخ این تفاوتو بوجود آورده!


اما تعدا مارمولکها بیشتر از این حرفاست و بعضا از چند نسل مختلف هستند.

نخیر دوست گرامی هیچ منبع دینی نمیگوید قدمت حضرت آدم چند سال پیش است.اگر پیدا کرده اید برای ما ارسال نمایید.
تمام منابع حدس و گمانی را پیرامون زمان زیستن حضرت آدم بیان کرده اند اما هیچکدام قطعی نیست.

[/]

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

روراست;612518 نوشت:
نظریه فرگشت یا تکامل با علم امروز بشر،بهترین و علمیترین پاسخ را به چگونگی پیدایش موجودات متنوع میده و خلقت ناگهانی فقط یک ادعای بدون سند و مدرک علمیست و ارزش بحث نداره.
بنظرم برداشت درستی ار نظریه فرگشت ندارید.در پست قبل هم واضح گفتم که طبق نظریه فرگشت انسان امروزی از ممیون متولد نشده.شما را به مطالعه بیشتر در این زمینه دعوت میکنم.فایلی که در امضام هست هم میتونه مفید باشه.

دوست گرامی شما میگویید نظریه.
نمیدونم با چه زبونی سخن بگویم تا متوجه شوید نظریه علم ثابت شده نیست.نظریه از نظر علمی ( تمام علمهای دنیا( زیست شناسی ، فیزیک ، اقتصاد ، روانشناسی ، آمار و ... ) ) صرفا یک حدس و گمان است که بر پایه یک سری عدله اثبات نشده بناست. و تا زمانی که این حدس و گمان به اثبات نرسد نامش نظریه است.و باید برای اثباتش تحقیقات بسیاری شود.

کسی که اطلاع درستی ندارد شما هستید نه بنده. زیرا بنده نظریه داروین را کامل مطالاعه کردم. برعکس شما که فقط تفاسیر دانشمندان متعدد را نسبت به نظریه داروین مطالعه کرده اید.
شما اصلا اطلاع دارید داروین با کدام یک از فسیلهای کشف شده ابتدا این بحث را مطرح کرده است. خیر نمیدانید. زیرا یکبارهم نظریه وی را مطالعه نکرده اید.
و باقی اطلاعات شما هم از همین سایت های بی اعتباری است که در امضای شما موجود است.
شما بروید کتابهای که نام برده ام را یکبار بخوانید.فقط یکبار.

بنده سخنانم را هم با ایات قران ثابت کرده ام و هم با کتوب تاریخی. اما شما چه!!! فقط روی یک نظریه که از نظر علمی ثابت نشده است مانور میدهید.و اطلاعاتتان هم خلاصه شده در چند سایت نامعتبر است.و حتی پاسخهایتان هم از نظر علمی بی منطق است.[/]

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

روراست;612521 نوشت:
منهم خوشحالم از اینکه میدونم از کجا اومدم و در توهمات و خیالات نیستم

بنده که از ابتدا گفتم به اجداد شما ( میمون کبیر ، گوریل یا هرچیز دیگر ) بی احترامی نمیکنم.

بنده به خدای خودم ایمان دارم.تا امروز تمام سخنان قرآن به اثبات رسیده است و حتی نظریه های که از نظر علمی در زمان گذشته به اثبات رسیده بود و تبدیل به یک علم پزشکی شده بود و خلاف قران بود سالها پیش با پیشرفت علم کشفیات قبلی رد شد.حال چه برسد به یک نظریه پر از ایراد و غلط که بازهم مخالف ایات قرآن است.

شما هم با تفکرات داروینیسم خودتان ، راحت و خوشحال روزگارتان را سپری کنید.[/]

امام عشق;612540 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

این سخن شما ادعای پوچ و بی اساس است. زیرا علم ثابت کرده است در طی هزار سال تمام ژن انسان تغییر میکند.
قدمت انسان 3 میلیون سال است.و در سه میلیون سال پیش تما قاره ها به هم متصل بوده اند.و به راحتی میشد به تمام نقاط رفت.بعد از اینکه قاره ها از هم جدا شدند و در نقاطی ساکن شدند تغییر آب و هوا روی ژن افراد تاثیر گذاشت و ...................!
و هیچ ارتباطی با تکامل ندارد و نخواهد داشت.


اما تعدا مارمولکها بیشتر از این حرفاست و بعضا از چند نسل مختلف هستند.

نخیر دوست گرامی هیچ منبع دینی نمیگوید قدمت حضرت آدم چند سال پیش است.اگر پیدا کرده اید برای ما ارسال نمایید.
تمام منابع حدس و گمانی را پیرامون زمان زیستن حضرت آدم بیان کرده اند اما هیچکدام قطعی نیست.

ببخشید شما انگار نوشته ی منو نخوددید!!! گفتم فرگشت! و تکامل اصلا برگردان مناسبی نیست!! اصلا اصل داروین فرگشت( به معنای تغییر) بوده ولی یه عده اومدن واژه ی تکاملو به عنوان برگردانش انتخاب کردن که اشتباهه!!
از طرفی اگه فرگشت وجود نداره پس چطور ژن انسان تغییر میکنه!؟

اونی که گفتم مربوط به یه منطقه بوده فقط! البته این مثال سادش بود و اثبات شده! نمونه های دیگه ایم میشناسم که میترسم اسم گونه شونو اشتباه بنویسم!!

از سوی دیگر در مورد تاریخ تقریبی زندگی حضرت آدم و حوا (ع) اختلافاتی وجود دارد که با توجه به فاصله ی طولانی موجود، امری طبیعی است .با این حال برخی از مورخان با احتساب مواردی، گفته اند که حضرت آدم (ع) حدود هفت هزار سال پیش می زیسته است(1) و برخی نیز این تاریخ را در حدود هفت هزار و پانصد و هشتاد سال ذکر کرده اند (1).

1. ناسخ التواريخ، جزء اول، ص2

امام عشق;612548 نوشت:
دوست گرامی شما میگویید نظریه.
نمیدونم با چه زبونی سخن بگویم تا متوجه شوید نظریه علم ثابت شده نیست.نظریه از نظر علمی ( تمام علمهای دنیا( زیست شناسی ، فیزیک ، اقتصاد ، روانشناسی ، آمار و ... ) ) صرفا یک حدس و گمان است که بر پایه یک سری عدله اثبات نشده بناست. و تا زمانی که این حدس و گمان به اثبات نرسد نامش نظریه است.و باید برای اثباتش تحقیقات بسیاری شود.

کسی که اطلاع درستی ندارد شما هستید نه بنده. زیرا بنده نظریه داروین را کامل مطالاعه کردم. برعکس شما که فقط تفاسیر دانشمندان متعدد را نسبت به نظریه داروین مطالعه کرده اید.
شما اصلا اطلاع دارید داروین با کدام یک از فسیلهای کشف شده ابتدا این بحث را مطرح کرده است. خیر نمیدانید. زیرا یکبارهم نظریه وی را مطالعه نکرده اید.
و باقی اطلاعات شما هم از همین سایت های بی اعتباری است که در امضای شما موجود است.
شما بروید کتابهای که نام برده ام را یکبار بخوانید.فقط یکبار.

بنده سخنانم را هم با ایات قران ثابت کرده ام و هم با کتوب تاریخی. اما شما چه!!! فقط روی یک نظریه که از نظر علمی ثابت نشده است مانور میدهید.و اطلاعاتتان هم خلاصه شده در چند سایت نامعتبر است.و حتی پاسخهایتان هم از نظر علمی بی منطق است.

نمیدونم شما چه اصراری دارید ما متن خامی رو که مربوط به 200 سال پیشه بخونیم!!! قرار نیست که ما روند علمیشو ببینیم!! ما باید اونچه که هستو ببینیم!!
وقتی من بگم پنگوئن از مرغ بوجود اومده، شما پنگوئنو با مرغ مقایسه میکنید یا دنبال واسطه هاشون میگردید!!؟ فردی که دنبال حقیقت باشه، میره شباهاتشونو بررسی میکنه و سنگواره ها رو میبینه و...!! ولی کسی که بخواد حرف خودشو به کرسی بشونه و سر لجاجت پیش بگیره، میگه ببین پاهای این یکی چقدر کوتاست و پاهای اون چقدر بلنده!؟ پس امکان نداره اینا به هم مربوط باشن!!!

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

Masood11;612766 نوشت:
ببخشید شما انگار نوشته ی منو نخوددید!!! گفتم فرگشت! و تکامل اصلا برگردان مناسبی نیست!! اصلا اصل داروین فرگشت( به معنای تغییر) بوده ولی یه عده اومدن واژه ی تکاملو به عنوان برگردانش انتخاب کردن که اشتباهه!!
از طرفی اگه فرگشت وجود نداره پس چطور ژن انسان تغییر میکنه!؟

اونی که گفتم مربوط به یه منطقه بوده فقط! البته این مثال سادش بود و اثبات شده! نمونه های دیگه ایم میشناسم که میترسم اسم گونه شونو اشتباه بنویسم!!

دوست گرامی این سخن رو جای دیگه نزنید به شما میخندند.
تغییر ژن انسان باعث تغییرات در چهره ، رنگ پوست ، و .... میشود.
به تغییر کلی در هیبت و ظاهر یک موجود میگویند تکامل. شما هنوز موارد و اصول اولیه زیست شناسی را نمیدانید بعد آمده اید ایراد گیری. اتفاقا اصل داروین بر پایه تکامل بوده است.

Masood11;612766 نوشت:
از سوی دیگر در مورد تاریخ تقریبی زندگی حضرت آدم و حوا (ع) اختلافاتی وجود دارد که با توجه به فاصله ی طولانی موجود، امری طبیعی است .با این حال برخی از مورخان با احتساب مواردی، گفته اند که حضرت آدم (ع) حدود هفت هزار سال پیش می زیسته است(1) و برخی نیز این تاریخ را در حدود هفت هزار و پانصد و هشتاد سال ذکر کرده اند (1).

1. ناسخ التواريخ، جزء اول، ص2



دوست گرامی بارها در همین سایت این اعداد و ارقام رد شده است. دانشمندان یک پیکر را کشف کردند و بدون هیچ دلیل دینی یا منطقی گفته اند این پیکر متعلق به هابیل و قابیل است.و بر اساس آن کتابهای متعددی نوشته شده است.و 90% کتابها کپی شده از کتاب اصلی است.
و این در تخصص یک دانشمند لایک نیست که بدون دلیل ادعا کند این پیکرها متعلق به چه کسانی است.
و تمام این ادعاها تا آن زمانی بود که هنوز آثار دست ساز بشر که متعلق به 800 هزار سال پیش بود کشف نشده بود.و همیچنین پیکرهای انسانهای نخستین با قدمت میلیونی هم کشف نشده بود.
بعد از اینکه این آثار کشف شده اند تمام ادعاهای قبلی را رد کرده است.و بنده در پستهای قبلی نام این کتوب تاریخی را ذکر کرده ام.اگر یک بار بروید انها را مطالعه کنید خوب است.


یک چیز را بخاطر بسپار ، تمام کتوب تاریخی پیرامون قدمت انسان با کشفیات جدید به روز میشود.نه اینکه آثار جدید کشف شود و بگویند ولش کن همون قبلیها کفایت میکند.
تمام علوم دنیا با کشفیات جدید تغییر میکنند.

اولا اینکه یک پیکر متعلق به چه کسی است اصلا به هیچ وجه در تخصص یک تاریخ شناس یا باستان شناس نیست.

Masood11;612766 نوشت:

نمیدونم شما چه اصراری دارید ما متن خامی رو که مربوط به 200 سال پیشه بخونیم!!! قرار نیست که ما روند علمیشو ببینیم!! ما باید اونچه که هستو ببینیم!!
وقتی من بگم پنگوئن از مرغ بوجود اومده، شما پنگوئنو با مرغ مقایسه میکنید یا دنبال واسطه هاشون میگردید!!؟ فردی که دنبال حقیقت باشه، میره شباهاتشونو بررسی میکنه و سنگواره ها رو میبینه و...!! ولی کسی که بخواد حرف خودشو به کرسی بشونه و سر لجاجت پیش بگیره، میگه ببین پاهای این یکی چقدر کوتاست و پاهای اون چقدر بلنده!؟ پس امکان نداره اینا به هم مربوط باشن!!!

همین که شما آن متن خام را نخوانده اید باعث شده است سخنان بدون منطق بزنید.
داروین نظریه تکامل را مطرح کرد و گفت انسان تکامل یافته میمون است حال شما در این سایت این ادعای داروین را میخواهید پاک کنید و بگویید این چنین نبوده و نیست.

منظورتون چیست که قرار نیست روند علمی را ببینید!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آن چیزی که ادعا میکنید هست یا باید منشاء کاملا دینی داشته باشد یا باید از نظر علمی ثابت شده باشد.
نظریه تکامل نه از نظر دینی مورد قبول است و نه از نظر علمی ثابت شده است.

دوست گرامی شما یکبار هم نظریه تکامل را نخوانده اید.حتی تفسیر دانشمندان زیست شناسی را هم نخوانده اید. فقط متون مختلف را در سایتهای مختلف خوانده اید.
این نظریه میگوید اسنان و میمون هر دو از نسل گوریلها هستند.و انسان تکامل یافته این نسل است.

بنده بحث را تا به اینجا کشانده ام تا ثابت کنم شما یکبارهم نظریه دانشمندان مطرح زیست شناسی را نخوانده اید، چه دانشمندان موافق و چه دانشمندان مخالف.
شما اگر واقعا در این زمینه تحقیق میکردید نظریه نسخ انسانها را هم مطالعه میکردید.
نظریه نسخ انسانها هم با اینکه مخالف ایات قرآن است اما استدلالهایش از نظریه داروین محکمتر است.این نظریه میگوید میمون از نسخ انسانها به وجود آمده است.

و مهمترین چیزی که شما هنوز متوجه آن نشده اید. این است که تمام این ها فقط و فقط یک فرضیه هستند و هنوز به اثبات نرسیده است که شما آن را علمی قلمداد میکنید.
زمانی هم که نظریه خلق الساعه از سمت لویی پاستور مطرح شد افرادی همانند شما قبل از اینکه این فرضیه به اثبات برسد آن را علمی قلمداد میکردند.اما در نهایت شکست خوردند.

اتفاقا کسی که در حال لجاجت است شما هستید.
بنده با آوردن منبع معتبر تاریخی که قدمت انسان را به بیش از 800 هزار سال پیش تخمین زده است محوری ترین نظریه داروین را رد کرده ام.و همینطور معرفی کتاب شهید مطهری(ره)
همچنین با آیات قرآن از نظر دینی هم رد کرده ام.خالق آسمان و زمین نمیداند چگونه خلق کرده است ، اما شما از او بهتر میدانید.اگر دین را قبول دارید پس باید سخن خدا را قبول کنید.
اگر هم مسلمان نیستید.باید علم را قبول کنید.از نظر تاریخی امروز ثابت شده است که قدمت انسان بیش از 800هزار سال است و محوری ترین اصل داروین رد شد.
همینطور نظریه نسخ انسانها اعدله دیگر را رد کرد.و .....................
[/]

سلام ابتداجفت نریعنی خروس افریده شد بعداخدا حوا(مرغ) رابراش افراید تاجفت گیری کند

امام عشق;612818 نوشت:

دوست گرامی این سخن رو جای دیگه نزنید به شما میخندند.
تغییر ژن انسان باعث تغییرات در چهره ، رنگ پوست ، و .... میشود.
به تغییر کلی در هیبت و ظاهر یک موجود میگویند تکامل. شما هنوز موارد و اصول اولیه زیست شناسی را نمیدانید بعد آمده اید ایراد گیری. اتفاقا اصل داروین بر پایه تکامل بوده است.

خب چرا ژن باید تغییر کنه!!!!؟؟؟ مگه کامل نیست!!!؟؟
یعنی شما میگید اگه میمون از انسان بوجود اومده باشه تکامل پیدا کرده!!!؟؟ اینطور که شما میگید فقط میشه گفت که میمون اشرف مخلوقاته!!!!:khaneh:
تا اونجا که تو کتاب ما بود داروین تغییرات گونه ها رو بررسی میکرد!!

نقل قول:

دوست گرامی بارها در همین سایت این اعداد و ارقام رد شده است. دانشمندان یک پیکر را کشف کردند و بدون هیچ دلیل دینی یا منطقی گفته اند این پیکر متعلق به هابیل و قابیل است.و بر اساس آن کتابهای متعددی نوشته شده است.و 90% کتابها کپی شده از کتاب اصلی است.
و این در تخصص یک دانشمند لایک نیست که بدون دلیل ادعا کند این پیکرها متعلق به چه کسانی است.
و تمام این ادعاها تا آن زمانی بود که هنوز آثار دست ساز بشر که متعلق به 800 هزار سال پیش بود کشف نشده بود.و همیچنین پیکرهای انسانهای نخستین با قدمت میلیونی هم کشف نشده بود.
بعد از اینکه این آثار کشف شده اند تمام ادعاهای قبلی را رد کرده است.و بنده در پستهای قبلی نام این کتوب تاریخی را ذکر کرده ام.اگر یک بار بروید انها را مطالعه کنید خوب است.

اگه رد شده پس چرا همه ی کارشناسا تکرارش میکنن!!؟ اینو از پست یکی از کارشنا مربوط به یه ماه پیش نقل کردم!!!

نقل قول:

همین که شما آن متن خام را نخوانده اید باعث شده است سخنان بدون منطق بزنید.
داروین نظریه تکامل را مطرح کرد و گفت انسان تکامل یافته میمون است حال شما در این سایت این ادعای داروین را میخواهید پاک کنید و بگویید این چنین نبوده و نیست.

منظورتون چیست که قرار نیست روند علمی را ببینید!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آن چیزی که ادعا میکنید هست یا باید منشاء کاملا دینی داشته باشد یا باید از نظر علمی ثابت شده باشد.
نظریه تکامل نه از نظر دینی مورد قبول است و نه از نظر علمی ثابت شده است.

دوست گرامی شما یکبار هم نظریه تکامل را نخوانده اید.حتی تفسیر دانشمندان زیست شناسی را هم نخوانده اید. فقط متون مختلف را در سایتهای مختلف خوانده اید.
این نظریه میگوید اسنان و میمون هر دو از نسل گوریلها هستند.و انسان تکامل یافته این نسل است.

بنده بحث را تا به اینجا کشانده ام تا ثابت کنم شما یکبارهم نظریه دانشمندان مطرح زیست شناسی را نخوانده اید، چه دانشمندان موافق و چه دانشمندان مخالف.
شما اگر واقعا در این زمینه تحقیق میکردید نظریه نسخ انسانها را هم مطالعه میکردید.
نظریه نسخ انسانها هم با اینکه مخالف ایات قرآن است اما استدلالهایش از نظریه داروین محکمتر است.این نظریه میگوید میمون از نسخ انسانها به وجود آمده است.

و مهمترین چیزی که شما هنوز متوجه آن نشده اید. این است که تمام این ها فقط و فقط یک فرضیه هستند و هنوز به اثبات نرسیده است که شما آن را علمی قلمداد میکنید.
زمانی هم که نظریه خلق الساعه از سمت لویی پاستور مطرح شد افرادی همانند شما قبل از اینکه این فرضیه به اثبات برسد آن را علمی قلمداد میکردند.اما در نهایت شکست خوردند.

اتفاقا کسی که در حال لجاجت است شما هستید.
بنده با آوردن منبع معتبر تاریخی که قدمت انسان را به بیش از 800 هزار سال پیش تخمین زده است محوری ترین نظریه داروین را رد کرده ام.و همینطور معرفی کتاب شهید مطهری(ره)
همچنین با آیات قرآن از نظر دینی هم رد کرده ام.خالق آسمان و زمین نمیداند چگونه خلق کرده است ، اما شما از او بهتر میدانید.اگر دین را قبول دارید پس باید سخن خدا را قبول کنید.
اگر هم مسلمان نیستید.باید علم را قبول کنید.از نظر تاریخی امروز ثابت شده است که قدمت انسان بیش از 800هزار سال است و محوری ترین اصل داروین رد شد.
همینطور نظریه نسخ انسانها اعدله دیگر را رد کرد.و .....................

بله!! منم میگم نظریه فرگشت کاملا صحیحه و از نظر علمی هم منطقیه! مدرکم ارائه دادم!!!(مدارک تو همین یه خطو در نظر بگیرید!!!!:|)

هر وقت به سوالات قبلیم جواب منطقی و قانع کننده دادید نظراتتون اثبات میشه!!!

علــی;609942 نوشت:
سلام
زیاد شنیدم می گویند قضیه خلقت مرغ و تخم مرغ! قضیش چیه؟
ثانیا اول مرغ خلق شد یا تخم مرغ؟

سلام
خُب از اول از من می پرسیدی .
ابتدا مرغ خلقت شد .
اگر کسی اعتراض داره ضد این حرف را ثابت کنه .
به ملا نصرالدین گفتن مرکز زمین کجاست ؟ گفت زیر پامه . گفتند از کجا گفتی ؟ گفت اگه اعتراض دارید متر بگیرید و ثابت کنید من دروغ میگم . :Nishkhand:

روراست;611977 نوشت:
چند مورد را در نظر بگیرید. یکی فرق بین نظریه و فرضیه. فرضیه فقط یک احتمال و حدس هست مثل همون افرینش دفعی انسان ولی نظریه فرضیه ایست که با دلایل علمی اثبات شده.تکامل یک نظریه علمیست. طبق نظریه تکامل انسان امروزی از میمون بوجود نیومده

خودت فهمیدی چی گفتی ؟
اگر فرضیه را یک احتمال و حدس می دانید پس نظریه هم که بقول شما یک فرضیه است باید حدس و گمانی بیش نباشد . در اصل شما گفتید « نظریه یک فرضیه است و فرضیه یک احتمال و حدس » .:ok:
اما بزرگوار
حالا که همه ی اندیشمندان نظریه ی داروین را رد کرده اند شما بفکر احیا آن افتاده اید ؟
همه گفتند آنقدر شأن انسانها والاست که حیف است از بین دو نگرش پیدایش انسان آن که آنهمه منزلت قائل است (قرآن ) را رها نمود و آن که انسان را ذلیل و خوار و دون شأن والایش نشان می دهد را گرفت .
حالا شما به این افتخار میکنید که نیاکان شما میمون بوده اند ، خُب مبارکتان باشد . لطفاً بگذارید ما همان افتخاری که قرآن در خصوص نیاکانمان گفته یدک بکشیم . عیسی به دینش و موسی به دینش .

مرید الحسین (ع);612971 نوشت:

خودت فهمیدی چی گفتی ؟
اگر فرضیه را یک احتمال و حدس می دانید پس نظریه هم که بقول شما یک فرضیه است باید حدس و گمانی بیش نباشد . در اصل شما گفتید « نظریه یک فرضیه است و فرضیه یک احتمال و حدس » .:ok:
اما بزرگوار
حالا که همه ی اندیشمندان نظریه ی داروین را رد کرده اند شما بفکر احیا آن افتاده اید ؟
همه گفتند آنقدر شأن انسانها والاست که حیف است از بین دو نگرش پیدایش انسان آن که آنهمه منزلت قائل است (قرآن ) را رها نمود و آن که انسان را ذلیل و خوار و دون شأن والایش نشان می دهد را گرفت .
حالا شما به این افتخار میکنید که نیاکان شما میمون بوده اند ، خُب مبارکتان باشد . لطفاً بگذارید ما همان افتخاری که قرآن در خصوص نیاکانمان گفته یدک بکشیم . عیسی به دینش و موسی به دینش .

نکته ی جالبی گفتی!! مثلا بین اینکه بگیم نیمرو از خاویار درست شده یا تخم مرغ، اولیو قبول کنیم تا شأنش حفظ شه!!!:Khandidan!:

Masood11;613033 نوشت:
نکته ی جالبی گفتی!! مثلا بین اینکه بگیم نیمرو از خاویار درست شده یا تخم مرغ، اولیو قبول کنیم تا شأنش حفظ شه!

سلام
وقتی شما موضوع پیدایش انسان را با مقوله ی درست کردن نیمرو تمثیل می آورید باید هم جالب باشد .
اگر برای نیمرو شأن قائلید به اندازه ای که برای اصالت انسان قائلید و هر دو را در یک بُعد تفسیر میکنید دیگر حرفی نمی ماند تا زده شود .

Masood11;612479 نوشت:
اگه آثار سنگواره ای قدیمیتری از انسان پیدا کنن(قدیمیتر از اولین سنگواره ی مربوط به پریماتها) اثبات میشه ولی بین این دو اختلاف زمانی زیادی هست!

در ضمن میدونستید که منابع دینی میگن حضرت آدم حدودا مربوط به 10هزار سال پیشه!؟ ولی زمان پیدایش انسان خردمند حدود 70هزار سال پیشه تقریبا!


سلام
میشه منبع موثق این ادعا را بفرمایید .
چون وقتی داستان خلقت را از زبان قرآن بازگو میکنیم تا حدودی به این فرضیه نزدیک میشویم و بنده با در نظر گرفتن داستان خلقت در قرآن کمی کنجکاو شدم .
در داستان خلقت در آن میخوانیم که وقتی خداوند خبر خلق انسان را به ملائک فرمودند آنها خوششان نیامد و گفتند : از خلقتی سخن میگویی که روی زمین فساد کنند ؟
اینجا این سئوال پیش می آید که ملائک از کجا میدانستند چنین خلقی فساد می کنند ؟ دو مورد محتمل است :
اول اینکه خداوند قبلاً به ملائک گفته باشند که این خلق یا برخی از آنان فساد کارند . که این مورد نمیتواند باشد چون خداوند ماهیت این خلقت را به ملائک نگفت و تازه بعد از مخالفت آنان فرمود « انی یعلم ما لا تعلمون » . و در حقیقت با بازگو کردن منزلت انسان و اینکه قرار است اشرف مخلوقات شود همه ی ملائک بر این خلقت سجده نمودند .
دوم اینکه قبلاً نمونه هایی از این خلقت بوده باشد و ملائک بر اساس تجربه ی قبلی نگران خلقت جدید بوده باشند .


بسم الله الرحمن الرحیم

Masood11;612945 نوشت:
خب چرا ژن باید تغییر کنه!!!!؟؟؟ مگه کامل نیست!!!؟؟
یعنی شما میگید اگه میمون از انسان بوجود اومده باشه تکامل پیدا کرده!!!؟؟ اینطور که شما میگید فقط میشه گفت که میمون اشرف مخلوقاته!!!!
تا اونجا که تو کتاب ما بود داروین تغییرات گونه ها رو بررسی میکرد!!

برای اثبات این سخن که گفته اید اسنان اشرف مخلوقات است حتما باید از قران دلیل بیاورید.
اگر سخن قران مبنی بر اینکه انسان اشرف مخلوقات است را قبول دارید باید باقی سخنان قران را نیز قبول کنید.سخنی که خداوند تمام انسانها را از نسل حضرت آدم بیان کرده است.

قرار نیست هرکجا قران به نفع شما بود را قبول کنید و هر کجا که به نفع شما نبود را قبول نکنید!!!!!


شما ابتدا تناقض گفته هایتان را درست کنید سپس وارد بحث شوید.

تکلیف خودتون رو هم روشن کنید قرآن را قبول دارید یا خیر؟؟؟؟؟؟؟؟

پیرامون اشراف مخلوقات شما اگه ادعا کنید جد انسان و میمون یکی است بازهم هر دو را اشرف مخلوقات خوانده اید. و فرقی نمیکند که کدام از کدام باشند.

درضمن قرار نیست که بنده اینجا برای شما کلاس پزشکی بگذارم که چرا ژن تغییر میکند یا نمیکند که.حداقل برای یکبار در زندگی بروید و تحقیق کنید.
با این حال پاسخ میدهم.
در بدن تمام انسانها رنگدانه های وجود دارد ، شرایط آب و هوایی باعث میشود این رنگدانه ها افزایش یابند و یا کاهش یابند.
هر چه این رنگدانه ها بیشتر شود پوست بدن تیره تر میشود. هرچه این رنگدانه ها کمتر شود رنگ پوست روشن تر میشود.و تمام رنگها از سیاه ، سفید ، زرد و .... بخاطر وجود این رنگدانه هاست.


گر تعداد رنگ دانه ها زياد باشد، پوست تيره شده و رنگ بدن قهوه اي يا سياه خواهد بود مثل سياهان و اگر دانه ها كم باشد، رنگ بدن زرد قهوه اي يا زرد روشن خواهد بود. مثل بيشتر مردم قاره آسيا و اگر اساساً اين رنگ دانه ها وجود نداشته باشد يا فوق العاده كم باشد، پوست بدن، رنگ سفيد مايل به قرمز خواهد داشت مثل مردمان اروپاي شمالي
هانري والوا، نژادهاي انساني، ترجمه احمد تاجبخش، تهران، 1338، ص9.

شدت رنگ پوست به مقدار و اندازة رنگ دانه هاي قهوه اي رنگ است كه در بدن به شكل متبلور و محلول وجود دارد. سياه هاي آفريقايي و استراليايي رنگ دانه هاي زيادتري دارند.
ميخائيل نستورخ، مبدأ نژادهاي انسان، ترجمه فرامرز نعيم، تهران: نشر انديشه، 1338، ص10.

شرايط جغرافيايي، عوامل اجتماعي و وضع بهداشت در رنگ پوست تأثير فوق العاده اي مي گذارند.
ميخائيل نستورخ، مبدأ نژادهاي انسان، ترجمه فرامرز نعيم، تهران: نشر انديشه، 1338، ص10

Masood11;612945 نوشت:
اگه رد شده پس چرا همه ی کارشناسا تکرارش میکنن!!؟ اینو از پست یکی از کارشنا مربوط به یه ماه پیش نقل کردم!!!


شما بروید و کارشناس هم عقیده خود را به این تاپیک دعوت کنید تا بنده ثابت کنم سخن تمام آنها و ایضا شما اشتباه است.

Masood11;612945 نوشت:
بله!! منم میگم نظریه فرگشت کاملا صحیحه و از نظر علمی هم منطقیه! مدرکم ارائه دادم!!!(مدارک تو همین یه خطو در نظر بگیرید!!!!:|)

هر وقت به سوالات قبلیم جواب منطقی و قانع کننده دادید نظراتتون اثبات میشه!!!

نمیدونم دقیقا از کدوم سند و مدرک منطقی سخن میگویید؟؟؟؟؟ تا به حال که ندیده ام شما حتی یک سند ارائه داده باشید.

شما تا به حال حتی یک کلمه با سند و با منطق سخن نگفته اید.بعد به بنده میگویید پاسخ منطقی بدهم.

بنده نام پنج کتاب تاریخی پیرامون قدمت انسان ارائه دادم که محوری ترین اصل نظریه داروین را زیر سوال برد.
نام کتاب شهید مطهری (ره) را بردم که در آن کتاب شهید والا مقام نظریه داروین را رد کرده اند.
آیات قرآن را نیز بیان کرده ام که نظریه داروین را رد کرده است.
در ابتدای همین پست موردی که شما رویش مانور اشتباه و بدون منطق و خلاف علم پزشکی مطرح کرده بودید را رد کردم.با ارائه سند معتبر.( بحث رنگین پوستان)
حتی نظریه نسخ انسان که دیگر ادله داروین را زیر سوال میبرد را نیز مطرح کردم.


دقیقا شما چه چیز را با سند و مدرک بیان کرده اید.که ادعای منطق میکنید!؟؟؟؟؟؟؟؟

شما هنوز معنی واژه و کلمه نظریه را نمیدانید.

شما هنوز نمیدانید اصل نظریه داروین چه چیز گفته است.نه شما و نه همفکرانتان.


وقتی قادر نیستید به سوالات قبلی بنده پاسخ دهید ، قیافه حق به جانب نگیرید و دیگری را متهم به بحث فیر منطقی نکنید.
گویا شما فکر میکیند منطق یعنی آن چیز که شما قبولش دارید است!؟؟؟؟؟؟؟
نخیر ... این حرفا نیست... شما باید با سند سخن بگویید ، تا بحال که یک کلمه هم با سند سخن نگفته اید. و فقط تفکرات خود را بیان میکنید.

سوال قبلی خودم را دوباره مطرح میکنم.

به پرسشهای زیر پاسخ دهید:

[SPOILER]منظورتون چیست که قرار نیست روند علمی را ببینید!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آن چیزی که ادعا میکنید هست یا باید منشاء کاملا دینی داشته باشد یا باید از نظر علمی ثابت شده باشد.
نظریه تکامل نه از نظر دینی مورد قبول است و نه از نظر علمی ثابت شده است.

دوست گرامی شما یکبار هم نظریه تکامل را نخوانده اید.حتی تفسیر دانشمندان زیست شناسی را هم نخوانده اید. فقط متون مختلف را در سایتهای مختلف خوانده اید.
این نظریه میگوید اسنان و میمون هر دو از نسل گوریلها هستند.و انسان تکامل یافته این نسل است.

بنده بحث را تا به اینجا کشانده ام تا ثابت کنم شما یکبارهم نظریه دانشمندان مطرح زیست شناسی را نخوانده اید، چه دانشمندان موافق و چه دانشمندان مخالف.
شما اگر واقعا در این زمینه تحقیق میکردید نظریه نسخ انسانها را هم مطالعه میکردید.
نظریه نسخ انسانها هم با اینکه مخالف ایات قرآن است اما استدلالهایش از نظریه داروین محکمتر است.این نظریه میگوید میمون از نسخ انسانها به وجود آمده است.

[/SPOILER]اسناد سخنان قبلی بنده که ادعای کرید بنده بدون سند سخن گفته ام.پستهای قبلی خودم را دوباره تکرار میکنم.


[SPOILER]
یکی از محوری ترین دلایل داروین تعداد جمعیت کنونی بود.که داروین گفت در طی هفت هزار الی 11 هزار سال این جمعیت کنونی نمی تواند از دو نفر شروع شود.
و در همین رابطه کلی مانور داده بود.اما از انجایی که ابزار های دست ساز بشر با قدمت 800 هزار سال پیدا شد و همچنین کشف پیکر 3 میلیون ساله مهمترین محور ادعای داروین را زیر سوال برد.و با این کشفها ثابت شد اگر جنگهای طول تاریخ رخ نمیداد جمعیت کنونی باید بیش از 3 برابر می بود.
پیرامون قدمت بشر هم میتوانید به کتوب زیر رجوع کنید.

[=arial]تاریخ ماقبل ماد - دکتر خنجی
تاریخ ماد. ایگور میخائیلویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
تاریخ ایران باستان. دیاکونوف، میخائیل میخائیلوویچ. روحی ارباب. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۸۰
کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹

[/SPOILER][SPOILER]شهید مطحری در کتاب توحید خود نظریه تکامل داروین یا داروینیسم را به زیبایی نقد میکنند که بنده پیشنهاد میکنم حتما آن را مطالعه کنید.اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید.
شهید مطحری در این کتاب تکامل حیوانات را طبق روایات درست میدانند ، اما تکامل انسان از حیوان(میمون) را به کلی رد میکنند و ..............!

[/SPOILER][SPOILER]از این که نسل حضرت آدم و حوا چگونه انتشار یافته است اقوال متعددی وجود دارند که شاخصه این اقوال آن است که با ظاهر قرآن کریم سازگار نیستند. قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه اولمی فرماید: « یا أیها الناس اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون به و الأرحام إن الله كان علیكم رقیبا » ترجمه: اى مردم بترسید از پروردگار خود، آن خدایى كه همه شما را از یك تن بیافرید و هم از آن جفت او را خلق كرد و از آن دو تن خلقى بسیار در اطراف عالم از مرد و زن بر انگیخت و بترسید از آن خدایى كه به نام او از یكدیگر مسئلت و درخواست مى كنید (خدا را در نظر آرید) و در باره ارحام كوتاهى مكنید كه همانا خدا مراقب اعمال شما است (سوره نساء، آیه 1). می بینیم در این آیه جز حضرت آدم و حوا(همسر او) عنصر دیگری را در خلقت آدمیان دخالت نداده است و تأکید دارد که تنها از این دو زنان و مردان فراوانی را خلق کرده است .و همینطور در آیه 27 سوره اعراففرماید: «یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما أخرج أبویکم من» ای فرزندان آدم شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد ( ترجمه مکارم شیرازی ).که باز می بینیم پدر و مادر تمام آدمیان را حضرت آدم و همسر او می داند و عنصر ثالثی را دخیل نمی داند.

طبق آیه اول سوره نساء، خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست كهانسانها را از نسل یك نفر به وجود آورده كه منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.كیفیت خلقت نوع بشر و تكثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است. خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى كه به او نسبت به جنس مخالف داده، كارى كرده است كه به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند كه امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است كه خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتكثیر نسل وجود دارد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شكى وجود ندارد كه از دیدگاه قرآن نسل كنونى بشر به یك فرد به نام آدم مى رسد كه خدا او را از خاك آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است كه بدون پدر و مادر آفریده شده است.

باید بگوییم كه ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم كه حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یك نفر مى رسد كه نام او آدم است.


یکی دیگر از دلایل قرآنی اشاره به وجود نس ناس قبل از آدم است.نس ناس موجودی بین آدم و میمون بود که به گفته ی قرآن کاملا از بین رفته اند و بعد از نابودی کامل آنها آدم ابوالبشر خلق شد.
و قبل از نس ناس موجودات دیگری بودند که آنها هم از بین رفت هاند.

طبق همین آیات بنده ایمان دارم از نسل آدم ابوالبشر هستم و نه از نسل میمون.
[/SPOILER]

مرید الحسین (ع);613039 نوشت:

سلام
وقتی شما موضوع پیدایش انسان را با مقوله ی درست کردن نیمرو تمثیل می آورید باید هم جالب باشد .
اگر برای نیمرو شأن قائلید به اندازه ای که برای اصالت انسان قائلید و هر دو را در یک بُعد تفسیر میکنید دیگر حرفی نمی ماند تا زده شود .

سلام
دیدم اهل شوخی هستید گفتم مثال طنز بزنم!!:khandeh!:

مرید الحسین (ع);613143 نوشت:

سلام
میشه منبع موثق این ادعا را بفرمایید .
چون وقتی داستان خلقت را از زبان قرآن بازگو میکنیم تا حدودی به این فرضیه نزدیک میشویم و بنده با در نظر گرفتن داستان خلقت در قرآن کمی کنجکاو شدم .
در داستان خلقت در آن میخوانیم که وقتی خداوند خبر خلق انسان را به ملائک فرمودند آنها خوششان نیامد و گفتند : از خلقتی سخن میگویی که روی زم
ین فساد کنند ؟
اینجا این سئوال پیش می آید که ملائک از کجا میدانستند چنین خلقی فساد می کنند ؟ دو مورد محتمل است :
اول اینکه خداوند قبلاً به ملائک گفته باشند که این خلق یا برخی از آنان فساد کارند . که این مورد نمیتواند باشد چون خداوند ماهیت این خلقت را به ملائک نگفت و تازه بعد از مخالفت آنان فرمود « انی یعلم ما لا تعلمون » . و در حقیقت با بازگو کردن منزلت انسان و اینکه قرار است اشرف مخلوقات شود همه ی ملائک بر این خلقت سجده نمودند .
دوم اینکه قبلاً نمونه هایی از این خلقت بوده باشد و ملائک بر اساس تجربه ی قبلی نگران خلقت جدید بوده باشند .

قسمت اول یا دومش!؟ نفهمیدم اثبات کدومشو میخواید!

امام عشق;613168 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

برای اثبات این سخن که گفته اید اسنان اشرف مخلوقات است حتما باید از قران دلیل بیاورید.
اگر سخن قران مبنی بر اینکه انسان اشرف مخلوقات است را قبول دارید باید باقی سخنان قران را نیز قبول کنید.سخنی که خداوند تمام انسانها را از نسل حضرت آدم بیان کرده است.

قرار نیست هرکجا قران به نفع شما بود را قبول کنید و هر کجا که به نفع شما نبود را قبول نکنید!!!!!


شما ابتدا تناقض گفته هایتان را درست کنید سپس وارد بحث شوید.

تکلیف خودتون رو هم روشن کنید قرآن را قبول دارید یا خیر؟؟؟؟؟؟؟؟

پیرامون اشراف مخلوقات شما اگه ادعا کنید جد انسان و میمون یکی است بازهم هر دو را اشرف مخلوقات خوانده اید. و فرقی نمیکند که کدام از کدام باشند.

درضمن قرار نیست که بنده اینجا برای شما کلاس پزشکی بگذارم که چرا ژن تغییر میکند یا نمیکند که.حداقل برای یکبار در زندگی بروید و تحقیق کنید.
با این حال پاسخ میدهم.
در بدن تمام انسانها رنگدانه های وجود دارد ، شرایط آب و هوایی باعث میشود این رنگدانه ها افزایش یابند و یا کاهش یابند.
هر چه این رنگدانه ها بیشتر شود پوست بدن تیره تر میشود. هرچه این رنگدانه ها کمتر شود رنگ پوست روشن تر میشود.و تمام رنگها از سیاه ، سفید ، زرد و .... بخاطر وجود این رنگدانه هاست.


گر تعداد رنگ دانه ها زياد باشد، پوست تيره شده و رنگ بدن قهوه اي يا سياه خواهد بود مثل سياهان و اگر دانه ها كم باشد، رنگ بدن زرد قهوه اي يا زرد روشن خواهد بود. مثل بيشتر مردم قاره آسيا و اگر اساساً اين رنگ دانه ها وجود نداشته باشد يا فوق العاده كم باشد، پوست بدن، رنگ سفيد مايل به قرمز خواهد داشت مثل مردمان اروپاي شمالي
هانري والوا، نژادهاي انساني، ترجمه احمد تاجبخش، تهران، 1338، ص9.

شدت رنگ پوست به مقدار و اندازة رنگ دانه هاي قهوه اي رنگ است كه در بدن به شكل متبلور و محلول وجود دارد. سياه هاي آفريقايي و استراليايي رنگ دانه هاي زيادتري دارند.
ميخائيل نستورخ، مبدأ نژادهاي انسان، ترجمه فرامرز نعيم، تهران: نشر انديشه، 1338، ص10.

شرايط جغرافيايي، عوامل اجتماعي و وضع بهداشت در رنگ پوست تأثير فوق العاده اي مي گذارند.
ميخائيل نستورخ، مبدأ نژادهاي انسان، ترجمه فرامرز نعيم، تهران: نشر انديشه، 1338، ص10


شما بروید و کارشناس هم عقیده خود را به این تاپیک دعوت کنید تا بنده ثابت کنم سخن تمام آنها و ایضا شما اشتباه است.

نمیدونم دقیقا از کدوم سند و مدرک منطقی سخن میگویید؟؟؟؟؟ تا به حال که ندیده ام شما حتی یک سند ارائه داده باشید.

شما تا به حال حتی یک کلمه با سند و با منطق سخن نگفته اید.بعد به بنده میگویید پاسخ منطقی بدهم.

بنده نام پنج کتاب تاریخی پیرامون قدمت انسان ارائه دادم که محوری ترین اصل نظریه داروین را زیر سوال برد.
نام کتاب شهید مطهری (ره) را بردم که در آن کتاب شهید والا مقام نظریه داروین را رد کرده اند.
آیات قرآن را نیز بیان کرده ام که نظریه داروین را رد کرده است.
در ابتدای همین پست موردی که شما رویش مانور اشتباه و بدون منطق و خلاف علم پزشکی مطرح کرده بودید را رد کردم.با ارائه سند معتبر.( بحث رنگین پوستان)
حتی نظریه نسخ انسان که دیگر ادله داروین را زیر سوال میبرد را نیز مطرح کردم.


دقیقا شما چه چیز را با سند و مدرک بیان کرده اید.که ادعای منطق میکنید!؟؟؟؟؟؟؟؟

شما هنوز معنی واژه و کلمه نظریه را نمیدانید.

شما هنوز نمیدانید اصل نظریه داروین چه چیز گفته است.نه شما و نه همفکرانتان.


وقتی قادر نیستید به سوالات قبلی بنده پاسخ دهید ، قیافه حق به جانب نگیرید و دیگری را متهم به بحث فیر منطقی نکنید.
گویا شما فکر میکیند منطق یعنی آن چیز که شما قبولش دارید است!؟؟؟؟؟؟؟
نخیر ... این حرفا نیست... شما باید با سند سخن بگویید ، تا بحال که یک کلمه هم با سند سخن نگفته اید. و فقط تفکرات خود را بیان میکنید.

سوال قبلی خودم را دوباره مطرح میکنم.

به پرسشهای زیر پاسخ دهید:

[SPOILER]منظورتون چیست که قرار نیست روند علمی را ببینید!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آن چیزی که ادعا میکنید هست یا باید منشاء کاملا دینی داشته باشد یا باید از نظر علمی ثابت شده باشد.
نظریه تکامل نه از نظر دینی مورد قبول است و نه از نظر علمی ثابت شده است.

دوست گرامی شما یکبار هم نظریه تکامل را نخوانده اید.حتی تفسیر دانشمندان زیست شناسی را هم نخوانده اید. فقط متون مختلف را در سایتهای مختلف خوانده اید.
این نظریه میگوید اسنان و میمون هر دو از نسل گوریلها هستند.و انسان تکامل یافته این نسل است.

بنده بحث را تا به اینجا کشانده ام تا ثابت کنم شما یکبارهم نظریه دانشمندان مطرح زیست شناسی را نخوانده اید، چه دانشمندان موافق و چه دانشمندان مخالف.
شما اگر واقعا در این زمینه تحقیق میکردید نظریه نسخ انسانها را هم مطالعه میکردید.
نظریه نسخ انسانها هم با اینکه مخالف ایات قرآن است اما استدلالهایش از نظریه داروین محکمتر است.این نظریه میگوید میمون از نسخ انسانها به وجود آمده است.

[/SPOILER]اسناد سخنان قبلی بنده که ادعای کرید بنده بدون سند سخن گفته ام.پستهای قبلی خودم را دوباره تکرار میکنم.


[SPOILER]
یکی از محوری ترین دلایل داروین تعداد جمعیت کنونی بود.که داروین گفت در طی هفت هزار الی 11 هزار سال این جمعیت کنونی نمی تواند از دو نفر شروع شود.
و در همین رابطه کلی مانور داده بود.اما از انجایی که ابزار های دست ساز بشر با قدمت 800 هزار سال پیدا شد و همچنین کشف پیکر 3 میلیون ساله مهمترین محور ادعای داروین را زیر سوال برد.و با این کشفها ثابت شد اگر جنگهای طول تاریخ رخ نمیداد جمعیت کنونی باید بیش از 3 برابر می بود.
پیرامون قدمت بشر هم میتوانید به کتوب زیر رجوع کنید.

[=arial]تاریخ ماقبل ماد - دکتر خنجی
تاریخ ماد. ایگور میخائیلویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
تاریخ ایران باستان. دیاکونوف، میخائیل میخائیلوویچ. روحی ارباب. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۸۰
کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹

[/SPOILER][SPOILER]شهید مطحری در کتاب توحید خود نظریه تکامل داروین یا داروینیسم را به زیبایی نقد میکنند که بنده پیشنهاد میکنم حتما آن را مطالعه کنید.اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید.
شهید مطحری در این کتاب تکامل حیوانات را طبق روایات درست میدانند ، اما تکامل انسان از حیوان(میمون) را به کلی رد میکنند و ..............!

[/SPOILER][SPOILER]از این که نسل حضرت آدم و حوا چگونه انتشار یافته است اقوال متعددی وجود دارند که شاخصه این اقوال آن است که با ظاهر قرآن کریم سازگار نیستند. قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه اولمی فرماید: « یا أیها الناس اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون به و الأرحام إن الله كان علیكم رقیبا » ترجمه: اى مردم بترسید از پروردگار خود، آن خدایى كه همه شما را از یك تن بیافرید و هم از آن جفت او را خلق كرد و از آن دو تن خلقى بسیار در اطراف عالم از مرد و زن بر انگیخت و بترسید از آن خدایى كه به نام او از یكدیگر مسئلت و درخواست مى كنید (خدا را در نظر آرید) و در باره ارحام كوتاهى مكنید كه همانا خدا مراقب اعمال شما است (سوره نساء، آیه 1). می بینیم در این آیه جز حضرت آدم و حوا(همسر او) عنصر دیگری را در خلقت آدمیان دخالت نداده است و تأکید دارد که تنها از این دو زنان و مردان فراوانی را خلق کرده است .و همینطور در آیه 27 سوره اعراففرماید: «یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما أخرج أبویکم من» ای فرزندان آدم شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد ( ترجمه مکارم شیرازی ).که باز می بینیم پدر و مادر تمام آدمیان را حضرت آدم و همسر او می داند و عنصر ثالثی را دخیل نمی داند.

طبق آیه اول سوره نساء، خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست كهانسانها را از نسل یك نفر به وجود آورده كه منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.كیفیت خلقت نوع بشر و تكثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است. خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى كه به او نسبت به جنس مخالف داده، كارى كرده است كه به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند كه امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است كه خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتكثیر نسل وجود دارد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شكى وجود ندارد كه از دیدگاه قرآن نسل كنونى بشر به یك فرد به نام آدم مى رسد كه خدا او را از خاك آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است كه بدون پدر و مادر آفریده شده است.

باید بگوییم كه ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم كه حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یك نفر مى رسد كه نام او آدم است.


یکی دیگر از دلایل قرآنی اشاره به وجود نس ناس قبل از آدم است.نس ناس موجودی بین آدم و میمون بود که به گفته ی قرآن کاملا از بین رفته اند و بعد از نابودی کامل آنها آدم ابوالبشر خلق شد.
و قبل از نس ناس موجودات دیگری بودند که آنها هم از بین رفت هاند.

طبق همین آیات بنده ایمان دارم از نسل آدم ابوالبشر هستم و نه از نسل میمون.
[/SPOILER]

خب من دید سمبلیک به داستان خلقت در قران دارم! فرضا تو قران داریم خداوند نور آسمانها و زمینست! حالا اینجا باید بگیم چراغ قوه هم جای خدارو میگیره یا منظورش چیز دیگه ایه!!؟؟ قطعا منظورش چیز دیگه ایه!!
خوبه که شما همش میگید کتاب شهید مطهری رو بخونما!! "مرتضی مطهری و علی شریعتی داستان خلقت بشر در قرآن را نمادین می‌دانند.[۱۳۳] "

اونی که گفتم نسبت به واژه ی تکامل بود!! وگرنه فرگشت میمون از انسان منطقیه!!! شما که کم تناقصید بفرمایید معنای این جمله صحیحه!؟ "ابتدا انسان بوده، بعد کامل شده و شده میمون!!!!" اگه درسته که من دیگه حرفی ندارم!!

خب چرا ما باید مثل موجودات دیگه تغییر کنیم!!؟؟ اگه بگیم نسل بشر ثابت بوده که تغییرش غیر منطقیه!!! الان همون سیاست یه بام و دو هواست!!!

مدرک گفتید اینم کمی مدرک! البته شک دارم اگه فسیلا رو هم بیارم جلوتون و شرحشون بدم باز قبول کنید!!!
[SPOILER]شواهد موجود

شواهد تکامل انسان در بسیاری از زمینه‌های علوم طبیعی یافت می‌شود. بیشتر این شواهد در سنگواره‌های گردآوری شده‌است هرچند که دانش ژنتیک نیز نقش تکمیلی و رو به رشدی در این زمینه دارد. مطالعات رشدشناسی، تاریخ نژادی و به ویژه زیست‌شناسی تکاملی در مورد مهره داران و بی مهرگان بینش قابل توجهی در مورد تکامل کل حیات و به ویژه اینکه انسان‌ها چگونه تکامل یافته‌اند فراهم می‌کند. مطالعات خاص در مورد مبدأ حیات انسان‌ها، انسان‌شناسی با گرایش دیرین‌انسان‌شناسی نامیده می‌شود.[۲۷]
سنگواره‌های گردآوری شده از انسان‌سایان نشان می‌دهد که در طول زمان به تدریج ستون فقرات آنان صاف شده، حجم مغز افزایش یافته، ترکیبات صورت ظریف‌تر شده، و عضلات مربوط به جویدن همزمان با تغییر وضعیت دندان‌ها کمتر شده‌است.
در نخستی‌سانان عالی، دُم در لگن خاصره به صورت استخوان خاجی گنجانده شده‌است. تمام مهره داران حداقل در مدتی از زندگی خود دارای دُم هستند. در انسان‌های خردمند امروزی، دُم به مدت چهارهفته در طول مراحل کارنگی ۱۴ تا ۲۲ دروهٔ جنینی وجود دارد.[۲۸] انسان‌های خردمند امروزی دارای پلک سوم می‌باشند که کارآیی ندارد. انسان‌ها همچنین دارای عضلات خارجی گوش هستند[۲۹] که حیوانات از آنها برای چرخاندن و کنترل گوش‌ها به صورت مستقل از سر استفاده می‌کنند تا بتوانند بر صداهای خاصی متمرکز شوند. انسان‌ها هنوز باقی‌مانده‌هایی از چنین عضلاتی را دارند ولی این عضلات در طول تکامل ضعیف شده‌اند به گونه‌ای که فقط قادرند گوش‌های انسان را کمی تکان دهند.[۳۰]
عضلهٔ پلانتاریس در پای انسان نیز شاهدی است بر تکامل انسان‌های خردمند امروزی. این عضله در حیوانات برای گرفتن و کنترل اشیاء با پاهایشان استفاده می‌شود و به آنها این قابلیت را می‌دهد که از پاهایشان مانند دستهایشان برای گرفتن اشیا استفاده کنند. در انسان‌ها نیز این عضله وجود دارد ولی در طول تکامل چنان کارآیی خود را از دست داده‌است که امروزه پزشکان هنگام نیاز به بافت‌های ترمیمی برای سایر قسمت‌های بدن آن را خارج و از آن استفاده می‌کنند. این عضله چنان برای بدن انسان بی‌اهمیت شده که ٪۹ انسان‌های امروزی بدون آن متولد می‌شوند.[۳۱] مدرک دیگری بر تکامل اندام ژاکوبسون است که بخشی از کالبد حیوانات می‌باشد. ریشهٔ این اندام را در انسان می‌توان در پیشینهٔ جنسی انسان‌ها در ماقبل تاریخ جستجو کرد. این اندام که در مجرای بینی واقع است، فرومون‌ها را که مواد شیمیایی تحریک کنندهٔ جنسی، هشدار دهنده یا یابندهٔ غذا هستند، ردیابی می‌کند. این اندام به حیوانات اجازه می‌دهد که هم‌نوعانشان را برای جفت‌گیری یا اعلام خطر تعقیب کنند. انسان‌ها با اندام ژاکوبسون به دنیا می‌آیند، ولی قابلیت‌های این اندام در مراحل اولیهٔ پس از تولد رفته رفته کم می‌شود تا جایی که دیگر استفاده‌ای ندارد.[۳۲] در مواردی برای اندامهایی که به عنوان اندام‌های زائد شناخته می‌شدند کاربردهایی پیدا شده‌است.[۳۳] دندان‌های عقل دلایل دیگری بر تکامل انسان هستند. نیاکان انسان به مقدار زیادی از گیاهان تغذیه می‌کردند و نیاز داشتند تا مقادیر زیادی از گیاهان را در طول یک روز با سرعتی کافی بخورند تا بتوانند مواد مورد نیاز بدنشان را تأمین کنند. این موضوع خصوصاً زمانی اهمیت داشت که بدن انسان قابلیت هضم سلولز به میزان کافی را نداشت. هنگامی که عادات غذایی بشر تغییر کرد، آروارهٔ انسان کوچک‌تر شد و دیگر نیازی به دندان آسیای سوم یا دندان عقل نبود.[۳۴]
در ژنتیک تکاملی انسان بررسی می‌شود که تا چه میزان یک ژن انسان با بقیه و با گذشتهٔ تکاملی که سبب پیدایش آن شده تفاوت دارد. تفاوت بین ژن‌ها مفاهیم و کاربردهای متنوعی در انسان‌شناسی، پزشکی و پزشکی قانونی دارد. داده‌های ژنتیک بینش عمده‌ای در زمینهٔ تکامل انسان فراهم می‌کند.
در سال ۲۰۰۵ بیش از صد نفر از دانشمندان در ده موسسهٔ پژوهشی بزرگ دنیا، با مطالعهٔ ۲۳۷ میلیون جفت از اجزای تشکیل‌دهندهٔ کروموزوم شماره ۲ انسان، نشان دادند که این کروموزوم از جوش خوردن دو کروموزوم شامپانزه ایجاد شده‌است و به همین دلیل است که انسان‌ها یک جفت کروموزوم کمتر از شامپانزه‌ها دارند. نتایج این مقاله نشان می‌دهد انسان و شامپانزه نیاکان مشترک داشته‌اند.[۳۵]

موارد بیشتر در اینجا
[/SPOILER]

جواب:
شما چرا به سیب میگید سیب!!؟؟؟؟ مگه اولش یه دونه نبوده!!؟؟
مگه این مدارک علمیی که حتی بعضیاشون تو کتابای درسی خودمونم هستو از تو آستینشون در میارن!!!؟؟؟ حتی از نظر دینیم نمیشه گفت رد میشه!!

اون ابزاری که می فرمایید مربوط به نئاندرتالاست! پس شما میگید نتیجه خلقت ابتدایی مثل گوریل بوده!!؟؟؟(چون اون زمان انسانا همین شکلی بودن!!!) بله اگه فرگشتو قبول داشته باشیم و بگیم این مسیر طی شده تا ما به اینجا رسیدیم، درسته!!!

نظر کارشناس محترم، جناب مقداد در مورد قدمت حضرت آدم:

و از سویی نیز طبق ادعای بعضی از تواریخ حضور حضرت آدم (ع) به حدود 7 هزار سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد.

چون بنابر شواهد علمی از جمله اکتشافات پروفسور وولی طوفان نوح در حدود 3200 سال پیش از میلاد مسیح به وقوع پیوسته است. که طوفان نوح در 950 سالگی حضرت نوح (ع) به وقوع پیوست و نیز بین نوح و آدم (ع) 1500 سال فاصله بوده است و حضرت آدم (ع) 936 سال عمر کرده است. با محاسبه ارقام فوق خلقت آدم(ع) در 6586 سال پیش از میلاد مسیح به وقوع پیوسته است.

(عمر آدم) 936+ (تا تولد نوح) 1500+ (تا وقوع طوفان) 950+ (تا میلاد مسیح) 3200 = 6586
این تاریخ در تورات آمده و با بعضی محاسبات عقلی نیز متناسب است.[2]

[2]. مراجعه کنید به ترجمه المیزان، ج‏4، ص: 221.

نظر قبلی هم از جناب رئوف بود!

Masood11;613212 نوشت:
سلام
دیدم اهل شوخی هستید گفتم مثال طنز بزنم!!:khandeh!:
قسمت اول یا دومش!؟ نفهمیدم اثبات کدومشو میخواید!
!

علیک السلام
هر چه از دوست رسد نکوست .
همان که فرمودید : « در ضمن میدونستید که منابع دینی میگن حضرت آدم حدودا مربوط به 10هزار سال پیشه!؟ ولی زمان پیدایش انسان خردمند حدود 70هزار سال پیشه تقریبا!» . اگه این موضوع صحت داشته باشه پس میشود گفت احتمالاً نسل انسان فعلی نسل دیگری از خلقت بوده و قبلاً هم انسانهایی خلقت شده اند . و اینکه ملائک اعتراض داشتند به خاطر مشاهده ی فساد آن نسلها بوده است .
موضوع قفل شده است