جمع بندی آیه شهادت
تبهای اولیه
سلام.ابتدا لازمه بدونم آیه شهادت دقیقا کدوم آیه هست سپس یه سوال راجب حدیث دارم.
طبق احادیث آیه شهادت آیه 18 آل عمران است یا 18-19 آل عمران ؟(لطفا با منبع )
به تصریح برخى، «آیه شهد اللّه» شامل دو آیه زیر است: [۱] [۲]
«شَهِدَ اللَّهُ أَ نَّهُ لآ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَ المَلـآئکةُ وَ أُوْلُوا الْعِلْمِ قَآئماً بِالْقِسْطِ لآ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ» • «إِنِّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاْءِسْلَـمُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَـبَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَآءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ مَن یکفُرْ بِـءَایـتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ.» [۳]
۱. | ↑ مفتاح الفلاح ، ص ۱۸. |
۲. | ↑ کلمة التقوى ج۱، ص۴۷۱. |
۳. | ↑ ال عمران/سوره۳، آیه۱۸-۱۹. |
به جهت آنکه آیه دوم تکمیل کننده آیه اول می باشد هر دو را بعض آیه شهدالله گفته اند ،گرچه بعضی فقط آیه اول را شهدالله می نامند.
توحيد و شناخت خداوند ركن و اساس معارف ديني و محور آيات قرآن كريم است و رسيدن به آن بالاترين مرتبه كمال انسان. با اينكه تمام مطالب و موضوعات قرآن كريم با ارزش است، لكن آيات فراواني در باب توحيد آنها با ارزشترين و بزرگترين ارمغاني است كه خداوند بر انسانهاست.
در ميان آيات توحيد، آيه شهادت: «شَهدَ اللهُ أَنّه لا الهَ الاّ هُو وَ الملئكةُ و اُولوا العلم قائماً بِالقِسط لأ اله الاّ هُوَ العَزيز الحَكيم؛ گواهي داد خداي كه نيست خدايي جز او و فرشتگان و دانشمندان گواهي دادند كه جز او خدايي نيست، هميشه به عدل و داد باشد و او تواناي بي همتا و داناي استوار كار است». (سوره آل عمران؛ آيه 18) اين آيه با امتيازات، مشخصات و عظمت خاصي همراه است. از اين روي وقتي بر پيامبر(ص) نازل گشت، بتهايي كه به كعبه آويخته بودند بر زمين افتادند و نيز كشيشاني از آيين مسيح به مدينه آمدند و براي مذاكره به حضور پيامبر(ص) رسيدند و آنگاه كه پيامبر(ص) در باب توحيد و معرفت خداوند آيه شهادت را براي مشركان خواند، بلافاصله به آيين پيامبر ايمان آوردند و مسلمان شدند. آيه شهادت داراي خاصيتهاي متنوع است، آنچه در ذيل ميآيد برخي از فضائل بيكران آن ميباشد.
تعقيب نماز
امام صادق(ع) به نقل از پيامبر(ص) ميفرمايد: چون خداوند خواست«شهداللّه» ، «فاتحه الكتاب»، «آية الكرسي» و «قل اللهم مالك الملك» را نازل كند. آنها به عرش خداوند آويختند و در حاليكه بين آنها و خداوند هيچ حجابي وجود نداشت، گفتند: پروردگارا! ما را به سراي گناه و به سوي كساني كه تو را معصيت ميكنند ميفرستي در حاليكه ما به طهارت و قدس تو آويختهايم. خداوند فرمود: قسم به عزّت و جلالم هر بندهاي كه در پي نماز شما را قرائت كند او را در مرتبه بالاي قدس جاي دهم و در هر روز هفتاد مرتبه با چشم نهان خود بر او نظر ميكنم و در هر روز هفتاد حاجت او را برآورده ميسازم كه كمترين آنها مغفرت است و نيز او را از هر شرّي ايمني ميدهم و او را ياري ميكنم و با مردن وارد بهشت ميگردد. (بحار الانوار،ج 89 / 261)
وقت خواب
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند: هر كس آيه «شهداللّه» ر در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق ميكند كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش كنند. (مجمع البيان؛ ج 2/421)
امام صادق(ع) ميفرمايد: هر كس هنگام خواب آيةالكرسي را (3مرتبه) و «آيه شهداللّه» و «آيه سخره» و «آيه سجده» را بخواند، خداوند او را از شرّ شيطان سركش حفظ ميكند و بر او 30 فرشته ميگمارد كه خداوند را حمد، تسبيح، تكبير و تهليل كنند و براي او طلب مغفرت نمايند تا از خواب برخيزد و ثواب تمام اين ذكرها براي او خواهد بود. (بحار الانوار؛ ج 84/180)
حضرت علي(ع) ميفرمايد: يك شب قبل از جنگ بدر، حضرت خضر را در خواب ديدم و گفتم: به من چيزي بياموز تا بر دشمن پيروز شوم. حضرت خضر(ع) فرمود: بگو «يا هُو يا مَن لاهُوَ الاهُو» چون صبح شد، ماجرا را براي پيامبر بيان داشتم. حضرت(ص) فرمود: اسم اعظم ر آموختي. اين جمله همواره در روز بدر بر زبان من جاري بود و راوي ميگويد: حضر ت امير(ع) در آن روز «قل هو الله احد» را خواندند و سپس فرمودند: «يا هو يا من لا هو الاهو اغفرلي وانصرني علي القوم الكافرين».
در جنگ صفين نيز وقتي كه حضرت دشمن را به عقب ميراند، همان ذكر را ميخواند. عمّار ياسر به حضرت(ع) عرض كرد: اين كنايات چيست؟ حضرت فرمود: اسم اعظم خداوند و ستون توحيد «الله لا اله الا هو» ميباشد. سپس حضرت آيه «شهداللّه» و آيات آخر سوره حشر را خواندند. (بحار الانوار، ج 93/232 و نيز ج 3/232)
در میان آیات توحید، آیه شهادت: «شَهدَ اللهُ أَنّه لا الهَ الاّ هُو وَ الملئکةُ و اُولوا العلم قائماً بِالقِسط لأ اله الاّ هُوَ العَزیز الحَکیم؛ گواهی داد خدای که نیست خدایی جز او و فرشتگان و دانشمندان گواهی دادند که جز او خدایی نیست، همیشه به عدل و داد باشد و او توانای بی همتا و دانای استوار کار است». (سوره آل عمران؛ آیه 18) این آیه با امتیازات، مشخصات و عظمت خاصی همراه است.
آیهای است که خداوند در آن به وحدانیت خود شهادت داده و در روایات و به تبع آن، در میان مفسران بدان آیه، آیه «شهد الله» میگویند:[1] «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلَائكَةُ وَ أُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ».[2]
در شأن نزول این آیه نقل شده است: پس از آمدن پيامبر اسلام(ص) به مدينه، دو تن از روحانیون مسیحی شام به مدينه وارد شدند و با هم گفتند اين شهر چه قدر شبيه شهری است که پيامآور آخر الزمان در آن ظهور خواهد كرد، و چون نزد پيامبر(ص) رفتند او را به صفات و اوصاف شناختند و پرسيدند: تو محمد هستی؟ فرمود «بلى»، پرسيدند: احمد نيز لقب دارى؟ فرمود: «بلى»، گفتند: از تو مسئلهاى میپرسيم اگر پاسخ درست دادى تو را تصديق میكنيم و ايمان میآوريم. فرمود: «بپرسيد». گفتند: بگو بالاترين شهادت كه در كتاب خدا آمده، كدام است؟ اینجا بود که آيه فوق نازل شد و آن دو تصديق كرده و مسلمان شدند.[3]
در تفسیر این آیه نیز بحثهای مفصلی وجود دارد[4] که در اینجا به بیان مختصر آن بسنده میشود.
مهمترین بخش آیه شهادت خداوند بر وحدانیت خود است. منظور از شهادت خداوند، شهادت عملى و فعلى است نه قولى؛ يعنى خداوند با پديد آوردن جهان آفرينش كه نظام واحدى در آن حكومت مىكند و قوانين آن در همه جا يكسان، و برنامه آن يكى است، و در واقع يک واحد به هم پيوسته و يک نظام يگانه است، عملاً نشان داده كه آفريدگار و معبود، در جهان يكى بيش نيست، و همه از يک منبع، سرچشمه میگيرند. بنابر اين، ايجاد اين نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر يگانگى ذاتش. اما شهادت و گواهى فرشتگان و دانشمندان، بیشتر جنبه قولى دارد، چه اينكه آنها هر كدام با گفتارى شايسته خود، اعتراف به اين حقيقت مىكنند؛ البته گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه عملى نيز دارد، زيرا آنها تنها او را مىپرستند و در برابر هيچ معبود ديگر، سر تعظيم فرود نمىآورند.[5]
همچنین خداوند در آيه مورد بحث مىفرمايد: صاحبان علم، شهادت مىدهند به اينكه جز او معبودى نيست، این به این جهت است كه هر صاحب علمى از آيات آفاقى و انفسى خدا، يكتايى خدا را به يقين درک مىكند؛ زيرا اين آيات تمام حواسشان را پر مىكند، و در عقول آنان رسوخ مىنمايد.[6] همچنین دلیل تکرار کلمه توحید « لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» برای تأکید بر وحدانیت خداوند است.[7]
[/HR] [1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 717، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. آل عمران، 18: «خدا در حالى كه برپا دارنده عدل است [با منطق وحى، با نظام مُتقن آفرينش و با زبان همه موجودات] گواهى مىدهد كه هيچ معبودى جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش نيز گواهى مىدهند كه هيچ معبودى جز او نيست معبودى كه تواناى شكستناپذير و حكيم است».
[3]. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه: ذکاوتی قراگزلو، ص 53، علیرضا، نشر نی، تهران، چاپ اول، 1383ش.
[4]. برای نمونه ر.ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 168 – 171، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 467، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 115، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج 5، ص 271، دار الملاک للطباعة و النشر، بیروت، چاپ دوم، 1419ق.
جمع بندی:
سوال:
سلام.ابتدا لازمه بدونم آیه شهادت دقیقا کدوم آیه هست سپس یه سوال راجب حدیث دارم.
طبق احادیث آیه شهادت آیه 18 آل عمران است یا 18-19 آل عمران ؟(لطفا با منبع )
پاسخ:سلام علیکم"
آیهای است که خداوند در آن به وحدانیت خود شهادت داده و در روایات و به تبع آن، در میان مفسران بدان آیه، آیه «شهد الله» میگویند:[1] «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلَائكَةُ وَ أُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ».[2]
در شأن نزول این آیه نقل شده است: پس از آمدن پيامبر اسلام(ص) به مدينه، دو تن از روحانیون مسیحی شام به مدينه وارد شدند و با هم گفتند اين شهر چه قدر شبيه شهری است که پيامآور آخر الزمان در آن ظهور خواهد كرد، و چون نزد پيامبر(ص) رفتند او را به صفات و اوصاف شناختند و پرسيدند: تو محمد هستی؟ فرمود «بلى»، پرسيدند: احمد نيز لقب دارى؟ فرمود: «بلى»، گفتند: از تو مسئلهاى میپرسيم اگر پاسخ درست دادى تو را تصديق میكنيم و ايمان میآوريم. فرمود: «بپرسيد». گفتند: بگو بالاترين شهادت كه در كتاب خدا آمده، كدام است؟ اینجا بود که آيه فوق نازل شد و آن دو تصديق كرده و مسلمان شدند.[3]
در تفسیر این آیه نیز بحثهای مفصلی وجود دارد[4] که در اینجا به بیان مختصر آن بسنده میشود.
مهمترین بخش آیه شهادت خداوند بر وحدانیت خود است. منظور از شهادت خداوند، شهادت عملى و فعلى است نه قولى؛ يعنى خداوند با پديد آوردن جهان آفرينش كه نظام واحدى در آن حكومت مىكند و قوانين آن در همه جا يكسان، و برنامه آن يكى است، و در واقع يک واحد به هم پيوسته و يک نظام يگانه است، عملاً نشان داده كه آفريدگار و معبود، در جهان يكى بيش نيست، و همه از يک منبع، سرچشمه میگيرند. بنابر اين، ايجاد اين نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر يگانگى ذاتش. اما شهادت و گواهى فرشتگان و دانشمندان، بیشتر جنبه قولى دارد، چه اينكه آنها هر كدام با گفتارى شايسته خود، اعتراف به اين حقيقت مىكنند؛ البته گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه عملى نيز دارد، زيرا آنها تنها او را مىپرستند و در برابر هيچ معبود ديگر، سر تعظيم فرود نمىآورند.[5]
همچنین خداوند در آيه مورد بحث مىفرمايد: صاحبان علم، شهادت مىدهند به اينكه جز او معبودى نيست، این به این جهت است كه هر صاحب علمى از آيات آفاقى و انفسى خدا، يكتايى خدا را به يقين درک مىكند؛ زيرا اين آيات تمام حواسشان را پر مىكند، و در عقول آنان رسوخ مىنمايد.[6] همچنین دلیل تکرار کلمه توحید « لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» برای تأکید بر وحدانیت خداوند است.[7]
[/HR] [1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 717، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. آل عمران، 18: «خدا در حالى كه برپا دارنده عدل است [با منطق وحى، با نظام مُتقن آفرينش و با زبان همه موجودات] گواهى مىدهد كه هيچ معبودى جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش نيز گواهى مىدهند كه هيچ معبودى جز او نيست معبودى كه تواناى شكستناپذير و حكيم است».
[3]. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه: ذکاوتی قراگزلو، ص 53، علیرضا، نشر نی، تهران، چاپ اول، 1383ش.
[4]. برای نمونه ر.ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 168 – 171، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 467، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 115، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج 5، ص 271، دار الملاک للطباعة و النشر، بیروت، چاپ دوم، 1419ق.