جمع بندی به خونواده دختر آدرس دادیم؛ ولی نیومدن تحقیق!

تب‌های اولیه

36 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به خونواده دختر آدرس دادیم؛ ولی نیومدن تحقیق!

تکلیف در چنین شرایطی برای گذشتن از سد شیطان،در دین چیست؟!

کار درست چیه....... و چگونه باید انجامش داد.

من از دختری خوشم میاد،خانواده ام را فرستادم با اون دختر صحبت کردن و شماره تلفن منزلشون گرفتن.با خانواده اش تماس گرفتن،مادرش جواب نه داد.خانواده من پشت تلفن آدرس هایی برای تحقیق به خانواده دختر دادن اما بعد از چندین روز پیگیری فهمیدیم که اصلا تحقیق نکردن.طبق گفته مادر دختره فهمیدیم پدر دختر کلا مخالف اومدن خواستگار هستش،نمیدونیم چرا.ولی فقط میدونم که پدر دختره از افرادی هستش که در دولت جمهوری اسلامی مقام و منصبی داره.

من از اول نمیدونستم که پدر این دختر از دولتی ها هستش ولی بعدا فهمیدم.به این فکر کردم که کاش یه آدم عادی بود.

الان نمیدونم چی کنم؟من خیلی از این دختر خوشم میاد ولی بجز دوباری اونم برای کاری که داشتم هیچ وقت باهاش صحبت نکردم.

من هر شرط یا انتظاری هم که داشته باشن حاضرم قبول کنم.و انجام بدم.حتی حاضرم هر چند سالی که بگن صبر کنم.مادرم میگه که حتی اینو به خانواده دختره هم گفته ولی اونا بدون هیچ تحقیق و هیچ چیزی فقط گفتن نه.حتی آدرس خونه اشون رو هم ندادن.
دختره از خانواده مذهبی هستش و خانواده ما هم خیلی مذهبی هستن،

من فکر میکنم مشکل اصلی فقط اینه که پدر دختره از مسعولین حکومتی هستش و شاید دوست داره همسر دخترش از پسرهای وزیر ها باشه،اگر اینطور باشه.....گناه من چیه و چرا اینطوره؟!خدا شاهده که من هیچ قصد و قرض دنیوی دارم به خاطر پست و مقام پدر اون دختر و هر شرطی بذارن قبول میکنم؛در حالی که ما هم از نظر سطح خانواده از اونا پایین نیستیم و حتی پدر من هم میتوانست بعد از پیروزی انقلاب پست خوبی داشته باشه ولی به خاطر دینش هیچ وقت نخواست از کارهایی که کرده سواستفاده کنه.

چون طبق گفته های خانواده من، هم دختر و هم مادرش مخالف نیستن و به خاطر پدر دختره مجبورن چیزی نگن.

پدر دختره این اجازه رو نداده حتی تحقیق بکنن و ببینن ما از چه خانواده ای هستیم.......

خواهش میکنم راهنماییم کنین.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اینکه شما از دختری خوشتان بیاید عیب نیست؛ ولی اینکه به ایشان وابسته شوید، برای شما مشکل ساز است. بنابراین اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنم این است که برای رسیدن به ایشان تلاش کنید ولی به او دل نبندید و خود را آماده نرسیدن به ایشان هم بکنید؛ چون ممکن است با تمام تلاش هایی که می کنید باز هم نتوانید پدر ایشان را راضی کنید.

اقداماتی که شما می توانید انجام دهید:

1- از پدر و مادر خود بخواهید که چند بار دیگر اقدام کنند و با آنها تماس بگیرند. این اصرار ممکن است حداقل باعث شود که اجازه دهند رسما به خواستگاری بروید و با هم آشنا شوید و مقدمات گرفتن جواب مثبت فراهم شود.

2- اگر با تماس پدر و مادرتان باز هم راضی نشدند، از واسطه استفاده کنید. به این صورت که باید فردی که مورد قبول پدر ایشان است را پیدا کنید و از ایشان بخواهید وساطت کنند. تکرار این وساطت تا حدی که ممکن باشد خوب است.

3- اگر باز هم قبول نکردن می توانید مدتی صبر کنید و بعد از مدتی دوباره اقدام کنید. شاید در این فاصله در مورد شما فکر کنند و نظرشان عوض شود.

4- اگر باز هم راضی نشدند چاره ای جز فراموش کردن ایشان ندارید و بهتر است سراغ فرد دیگری بروید. نگران فراموش کردن ایشان هم نباشید چون با پیدا کردن فردی دیگر و ایجاد عشق جدید، علاقه قبلی هم کم کم از بین خواهد رفت.

مداومت بر خواندن سوره مومنون به شما کمک زیادی خواهد کرد زیرا باعث دوری شیطان از شما می شود.

پیروز و سربلند

امین;606151 نوشت:
سلام

اینکه شما از دختری خوشتان بیاید عیب نیست؛ ولی اینکه به ایشان وابسته شوید، برای شما مشکل ساز است. بنابراین اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنم این است که برای رسیدن به ایشان تلاش کنید ولی به او دل نبندید و خود را آماده نرسیدن به ایشان هم بکنید؛ چون ممکن است با تمام تلاش هایی که می کنید باز هم نتوانید پدر ایشان را راضی کنید.

اقداماتی که شما می توانید انجام دهید:

1- از پدر و مادر خود بخواهید که چند بار دیگر اقدام کنند و با آنها تماس بگیرند. این اصرار ممکن است حداقل باعث شود که اجازه دهند رسما به خواستگاری بروید و با هم آشنا شوید و مقدمات گرفتن جواب مثبت فراهم شود.

2- اگر با تماس پدر و مادرتان باز هم راضی نشدند، از واسطه استفاده کنید. به این صورت که باید فردی که مورد قبول پدر ایشان است را پیدا کنید و از ایشان بخواهید وساطت کنند. تکرار این وساطت تا حدی که ممکن باشد خوب است.

3- اگر باز هم قبول نکردن می توانید مدتی صبر کنید و بعد از مدتی دوباره اقدام کنید. شاید در این فاصله در مورد شما فکر کنند و نظرشان عوض شود.

4- اگر باز هم راضی نشدند چاره ای جز فراموش کردن ایشان ندارید و بهتر است سراغ فرد دیگری بروید. نگران فراموش کردن ایشان هم نباشید چون با پیدا کردن فردی دیگر و ایجاد عشق جدید، علاقه قبلی هم کم کم از بین خواهد رفت.

مداومت بر خواندن سوره مومنون به شما کمک زیادی خواهد کرد زیرا باعث دوری شیطان از شما می شود.

پیروز و سربلند


نکاتی که فرمودید خیلی بجا و درست است.من هم تمام سعی خود را برای رعایت اینها انجام خواهم داد.

و این راه هم میدانم وقتی خیری از خدا میخواهیم اگر برای آن تلاش کنیم و دعا کنیم و اعمال نیکی انجام دهیم.خدا نیز به واسطه ی دعا و اعمال ما و به وسعت بخشندگی اش به ما خیری اعطا خواهد کرد که در برخی موارد چون خواسته ما به صلاح ما نیست خیر ما را درچیز دیگری که صلاح ما هست قرار میدهد.یا آن خیر را به مصلحت ما قرار خواهد داد

به واسطه ی این دانایی من از خدای خود:

میخواهم دعاها و اعمال نیک بسیاری در جهت دریافت این نعمت و خیر الهی انجام دهم تا لطف خدا شامل حالم شود.

ولی نمیدانم برای خواسته ام چه اعمال و دعاهایی وارد شده است و بهترین های این ها کدام اند؟؟؟؟؟؟؟؟

و دیگر اینکه از دست خودم چه کارهایی برمی آید که انجام دهم؟؟؟؟؟؟؟

}

ای دوست قبولم کن وجانم بستان

مستم کن وز هر دو جهانم بستان ...

با هر چه دلم قرارگیرد بی تو

آتش به من اندر زن و آنم بستان

بازآ که تا به خود نیازم بینی

بیداری شبهای درازم بینی

نی نی غلطم که خود فراق تو مرا

کی زنده رها کند که بازم بینی

برمن دروصل بسته می دارد دوست

دل رابه عطا شکسته می خواهد دوست

زین پس من و دل شکستگی بردراو

چون دوست، دل شکسته می دارد دوست
{

ان شاالله درست میشه...

به نظر من شما باید به صورت غیر مستقیم با پدر ایشون روابط دوستی و آشنایی برقرار کنی:nashenas:....حالا که اصلا نمیره تا درمورد شما تحقیق کنه باید به زور خودتو بهش بشناسونی!:khandeh!:

به مادرا بگین تبانی کنند و نه به صورت خواستگار...بلکه مثلا به عنوان خانواده دوست مادرشون :makhfi:برید خونشون..تا زمینه آشنایی با شما هم فراهم بشه!

راه حل اول خیلی باحال تره اینم یه نمونه آشنایی:

تو ی فرصت مناسب بزنین تایر ماشینشونو پنچر کنید و وقتی آقا تشریف آورد و دید ک ای بابا این چرا پنچره....شما به عنوان یه فرد عبوری ولی خداشناس!!:khandeh!: میرید کمکشون!

راه حل های دیگه هم برای آشنایی مثلا اتفاقی هست!مثلا اتفاقا:Nishkhand: تو مسجد کنار هم میشینین! مثلا اتفاقا...تو پارک همو میبینین:aks:(اگه از اون دسته ادما باشن که اهل ورزش هستن میشه هرروز صبح ملاقاتشون کرد و آشنا و آشنا تر شد و کافیه بفهمید کجا خیلی میرن و میان
فقط توجه داشته باشین که ی خط در میون ظاهر نشین تابلو...و حسابی خودتو نشون بدی که خوشش بیاد:yes:...نه بگه :واااااای....این سریش باز اومد....:khoshgel:

یکم خلاقیت میخواد فقط...:Khandidan!:

[=arial black]جهت تسخیر قلب پدر خانوم آیندتون :
25 مرتبه آیة الکرسی خوانده شود و هر مرتبه که خوانده شد 100 مرتبه ( یا عزیز ) گفته شود
و در آخر 9 مرتبه سوره _قدر _ قرائت شود.

رهگذر آسمان;606340 نوشت:
جهت تسخیر قلب پدر خانوم آیندتون :
25 مرتبه آیة الکرسی خوانده شود و هر مرتبه که خوانده شد 100 مرتبه ( یا عزیز ) گفته شود
و در آخر 9 مرتبه سوره _قدر _ قرائت شود.

این دستور از کجاست؟؟

[=arial black]اسرار اهل سلوک ص 440
____________________________-
این ذکر رو فقط برای این مورد نوشتم پس معنیش این نیست که هرکسی میتونه انجام بده

رهگذر آسمان;606340 نوشت:
[=arial black]جهت تسخیر قلب پدر خانوم آیندتون :
25 مرتبه آیة الکرسی خوانده شود و هر مرتبه که خوانده شد 100 مرتبه ( یا عزیز ) گفته شود
و در آخر 9 مرتبه سوره _قدر _ قرائت شود.

من به همچین چیزی اعتقاد ندارم فقط بگم آدمای ضعیف النفس همچین کاری میکنند فرض کنید سوال کننده مسلمان نبود باید چیکار میکرد؟
دعا برای موفیقتش کار خوبیه!
برای ایشون انشاءالله هر چی صلاح است همان شود

[="Olive"]

یاس...;606319 نوشت:
ان شاالله درست میشه...

به نظر من شما باید به صورت غیر مستقیم با پدر ایشون روابط دوستی و آشنایی برقرار کنی....حالا که اصلا نمیره تا درمورد شما تحقیق کنه باید به زور خودتو بهش بشناسونی!

به مادرا بگین تبانی کنند و نه به صورت خواستگار...بلکه مثلا به عنوان خانواده دوست مادرشون برید خونشون..تا زمینه آشنایی با شما هم فراهم بشه!

راه حل اول خیلی باحال تره اینم یه نمونه آشنایی:

تو ی فرصت مناسب بزنین تایر ماشینشونو پنچر کنید و وقتی آقا تشریف آورد و دید ک ای بابا این چرا پنچره....شما به عنوان یه فرد عبوری ولی خداشناس!! میرید کمکشون!

راه حل های دیگه هم برای آشنایی مثلا اتفاقی هست!مثلا اتفاقا تو مسجد کنار هم میشینین! مثلا اتفاقا...تو پارک همو میبینین(اگه از اون دسته ادما باشن که اهل ورزش هستن میشه هرروز صبح ملاقاتشون کرد و آشنا و آشنا تر شد و کافیه بفهمید کجا خیلی میرن و میان
فقط توجه داشته باشین که ی خط در میون ظاهر نشین تابلو...و حسابی خودتو نشون بدی که خوشش بیاد...نه بگه :واااااای....این سریش باز اومد....

یکم خلاقیت میخواد فقط...

:ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash: بجان خودم پیشنهاد قشنگیه[/]

Dark Knight;606397 نوشت:
من به همچین چیزی اعتقاد ندارم فقط بگم آدمای ضعیف النفس همچین کاری میکنند فرض کنید سوال کننده مسلمان نبود باید چیکار میکرد؟
دعا برای موفیقتش کار خوبیه!
برای ایشون انشاءالله هر چی صلاح است همان شود

[=arial black]اگه ذکر گفتن از نظر حضرتعالی نشونه ضعیف بودنه بله بنده ضعیفم
اصلا یکی از دلایل عضو شدنم توی سایت این بود که با افاضات گهربار شما به عزت نفس برسم .

رهگذر آسمان;606409 نوشت:
[=arial black]اگه ذکر گفتن از نظر حضرتعالی نشونه ضعیف بودنه بله بنده ضعیفم
اصلا یکی از دلایل عضو شدنم توی سایت این بود که با افاضات گهربار شما به عزت نفس برسم .

فکر نمیکنم اسم این کار ذکر باشه!اگر انسان به خدا اعتماد داشته باشه نیازی به این کارها نیست متاسفانه 99درصد خانومها سراغ اینکار میرند
کمی تامل کنیم و به خدا بیشتر اعتماد داشته باشیم و در راه خودمون استوار باشیم و توکل بر خدا کنیم هر چی صلاح باشه همان میشه

Dark Knight;606419 نوشت:
می تامل کنیم و به خدا بیشتر اعتماد داشته باشیم

اگر ذکر ی ذکر مطمئن باشه با اینی که گفتین منافاتی نداره....این اذکار ی جور تسریع در عمل هستند...ی جور کلمه رمز :Gig:

یاس...;606446 نوشت:
اگر ذکر ی ذکر مطمئن باشه با اینی که گفتین منافاتی نداره....این اذکار ی جور تسریع در عمل هستند...ی جور کلمه رمز :Gig:

کلمه ی رمز اعتماد به خداست در مورد اون کار هر اسمی دوست دارید براش بزارید ما حقیقت رو گفتیم خواه بپذیرید خواه نپذیرید

با سلام و امیدوارم به بهترین نحو خدا مشکلتون رو حل کنه

ولی بنا به تجربم می خوام یه چیزایی بگم و حس می کنم می تونم اخلاقیات پدر ایشون رو بشناسم

اول اینکه واقع بینانه ببینید اختلافتون با خانواده ایشون در چه سطحی هست، فقط به وضعیت مالی و ... نگاه نکنید از هر لحاظ خودتون رو باهم بسنجید

اگه تو شهری زندگی می کنید که تقریبا با گفتن نام خانوادگیتون این امکان وجود داره که پدر ایشون شما رو بشناسه(یعنی با اقوامتون برخوردی داشته باشه)، و با شناخت جواب رد داده باشه کارتون سخت تر میشه

ولی اگه شناختی از شما و خانوادتون ندارن یعنی حتی احتمال این رو نمی دید که نام خانوادگیتون رو شنیده باشن، خیلی کار براتون راحتتر هست

به هر حال باید شما اول دلیل اصلی مخالفت ایشون رو پیدا کنید ، و البته من توصیه به اصرار بیش از حد شما و یا مادرتون نمی کنم چون اگه من پدر ایشون رو درست شناخته باشم با این کار بیشتر از شما بدشون میاد و حتی اگه راضی به خواستگاری هم بشن با اکراه و از روی اجبار هست

ولی اینکه می فرمایید مادرشون راضی هستن خب این یه برگ برنده هست، حتما مادر شما میتونه مادر ایشون رو قانع کنه که با شوهرشون حرف بزنن و اگه راضی نشدن حداقل ازشون خواهش کنید اجازه بدن شما با پدر ایشون صحبت کنید

با این صحبت می تونه خیلی چیزا عوض بشه، یا نظر ایشون یا نظر شما...

ببینید زندگی شوخی نیست، نگاه به احساس الانتون نکنید،ممکنه پدر ایشون شخصی باشن که تحقیرآمیز با شما حرف بزنن و این خیلی بده و ممکنه اگه نتونید نظرشون رو نسبت به خودتون عوض کنید این نگاه همیشه روی شما باشه و زندگی شما و همسرتون رو تحت الشعاع قرار بده

از طرفی هم ممکنه با یبار حرف زدن با ایشون نظرشون نسبت به شما عوض بشه

به هر حال من توصیه می کنم اگه خانوادشون راضی به خواستگاری نشدن حتما شما با پدر ایشون حرف بزنید

و بدونید این آخرین انتخاب شما نیست،با توکل به خدا و اطمینان از اینکه انتخابتون عاقلانست تلاشتون رو برای رسیدن به ایشون بکنید ولی اگرم نشد، هیچی تو این دنیا عوض نشده و شما اولین و آخرین نفری نیستید که این برهه رو گذروندید، همه چیز رو به خدا بسپارید

Dark Knight;606419 نوشت:
فکر نمیکنم اسم این کار ذکر باشه!اگر انسان به خدا اعتماد داشته باشه نیازی به این کارها نیست متاسفانه 99درصد خانومها سراغ اینکار میرند
کمی تامل کنیم و به خدا بیشتر اعتماد داشته باشیم و در راه خودمون استوار باشیم و توکل بر خدا کنیم هر چی صلاح باشه همان میشه

[=arial black]جالبه که نویسنده کتب ادعیه 99 درصدشون آقایون هستند
و جالبتر اینکه با توجه به درافشانی حضرتعالی ( قسمت قرمز رنگ ) امامان و پیشوایان دینمون به خدا اعتمادی نداشتن چون کلی ذکر و دعا از همشون نقل شده

چرا پیچیده میکنید؟اینکه یه سوره رو بخوانیم و هفت خان رستم رو رد کنیم و اسم فلان و فلان رو نام ببریم ذکر نیست به نظر چیز دیگه ای است!!!!!!
حضرت آیت الله العظمی بهجت به پرسشی درباره بهترین ذکر پاسخ داده اند. به گزارش شفقنا متن پرسش و پاسخ به این شرح است: 1- بهترین ذکر، چه ذکری است؟
ج: بالاترین ذکر به نظر حقیر، « ذکر عملی » است، یعنی « ترک معصیت در اعتقاد و در عمل »؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزی نیست و مولد خیرات است.
اون نویسنده چه آقا باشه چه خانوم مهم اینه خانومها سراغ اینکار میروند ممکنه اصلا اینکارها منبع موثقی م نداشته باشه
زنی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و عرض كرد: ای رسول خدا! شوهری دارم كه با من تند است و من كاری كرده ام كه با من مهربان شود؟
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: وای بر تو! دینت را تیره كردی!
میزان الحكمه، ص2413،ح8336

Dark Knight;606462 نوشت:
شوهری دارم كه با من تند است و من كاری كرده ام كه با من مهربان شود؟
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: وای بر تو! دینت را تیره كردی!

وا!چرا؟؟؟بده؟

یاس...;606471 نوشت:
وا!چرا؟؟؟بده؟

منظور اون زن احتمالا کارایی بوده که الانم کم نیست، مثل فال و دعانویسی و چیز به خورد شوهرش دادن و ... وگرنه این همه حدیث داریم برای مهر و محبت زن و شوهرا بهم،پس منظور پیامبر کاری بوده که کرده نه اصل هدف اون زن

the;606216 نوشت:
نکاتی که فرمودید خیلی بجا و درست است.من هم تمام سعی خود را برای رعایت اینها انجام خواهم داد.

و این راه هم میدانم وقتی خیری از خدا میخواهیم اگر برای آن تلاش کنیم و دعا کنیم و اعمال نیکی انجام دهیم.خدا نیز به واسطه ی دعا و اعمال ما و به وسعت بخشندگی اش به ما خیری اعطا خواهد کرد که در برخی موارد چون خواسته ما به صلاح ما نیست خیر ما را درچیز دیگری که صلاح ما هست قرار میدهد.یا آن خیر را به مصلحت ما قرار خواهد داد

به واسطه ی این دانایی من از خدای خود:

میخواهم دعاها و اعمال نیک بسیاری در جهت دریافت این نعمت و خیر الهی انجام دهم تا لطف خدا شامل حالم شود.

ولی نمیدانم برای خواسته ام چه اعمال و دعاهایی وارد شده است و بهترین های این ها کدام اند؟؟؟؟؟؟؟؟

و دیگر اینکه از دست خودم چه کارهایی برمی آید که انجام دهم؟؟؟؟؟؟؟
{

سلام

آنچه از دست خودتان بر می آید این است روی نفس خود کار کنید و با آگاهی دادن بیشتر به او، این مسئله که دنیا دار قرار نیست بلکه پلی زودگذر است به سوی خدا را دائما به او گوشزد کنید. به او بگویید عشق و علاقه را من خود میسازم و افسارش همیشه به دستم هست و هیچ گاه اسیر آن نمی شوم. سپس با توکل به خدا تلاش کنید که هر چه زودتر نیمه گمشده خود را پیدا کنید. سعیتان را برای رسیدن به مورد فعلی بکنید اما اگر نشد بدون مغلوب شدن در مقابل احساسات، دنبال مورد دیگری باشید و احساس و علاقه خود را جایی خرج کنید که بتوانید نتیجه اش را ببینید.

اما در مورد شمول لطف و رحمت خدا باید عرض کنم زمانی شما قابلیت رحمت خدا را کسب خواهی کرد که بتوانید رضایت خدا را جلب کنید و زمانی این کار شدنی است که به اوامر و نواهی خداوند گوش کنید. خلاصه همه اینها انجام واجبات و ترک محرمات است. اگر از پس این دو مورد بتوانید بر بیایید قدم بزرگی برداشته اید. با این حال در کنار این مسئله برای ازدواج دعاها و اعمال مختلفی وارد شده است که متناسب با نوع مشکل فرق می کند. مثلا کسی که قصد ازدواج می کند، ذکر استخیر بالله خیراً فی العافیة و خواندن نماز استخاره و طلب خیر از خداوند به او کمک می کند که مطابق با مصلحتش همسر مناسبی پیدا کند. این تاپیک مفید است:

http://www.askdin.com/thread14542.html

در موارد دیگر هم مثل این مسئله وجود دارد مثلا در مورد کسی که احساس گره ای در کارش می کند دعاها و اعمالی برای بازشدن بخت وجود دارد که می توانید به این تاپیک مراجعه کنید:

http://www.askdin.com/thread44783.html

the;604498 نوشت:
من از دختری خوشم میاد،خانواده ام را فرستادم با اون دختر صحبت کردن و شماره تلفن منزلشون گرفتن.با خانواده اش تماس گرفتن،مادرش جواب نه داد.خانواده من پشت تلفن آدرس هایی برای تحقیق به خانواده دختر دادن اما بعد از چندین روز پیگیری فهمیدیم که اصلا تحقیق نکردن.طبق گفته مادر دختره فهمیدیم پدر دختر کلا مخالف اومدن خواستگار هستش،نمیدونیم چرا.ولی فقط میدونم که پدر دختره از افرادی هستش که در دولت جمهوری اسلامی مقام و منصبی داره.

دنبال دختری باش که با بدبختیت بسازه.اشتباه منو تکرار نکن...برو با کسی که با بی پولیت بسازه...وگرنه همه دخترا تو خوشی کنارتن...به حرفم فک کن

امین;606521 نوشت:
ذکر استخیر بالله خیراً فی العافیة و خواندن نماز استخاره و طلب خیر از خداوند ب

میشه کیفیتشو بگید؟

[=b badr]امام علی علیه السلام فرمودند: چون تصمیم به کـــاری گرفتی از خدا خیر خودرا در آن کار درخواست کن. و فرمود:پشیمان نشود کسی که خیر خود را از خدا بخواهد.
[=b badr]3- از امام صادقعلیه السلام روایت شده که فرمودند: که خدا می فرماید:«که از جمله شقاوت بنده ی من آن است که کارها کند و طلب خیر خود را از من ننماید».
[=b badr]4-[=b badr]روایت شده امام صـادقعلیه السلام دربیان کیفیت استــخاره فرمودند: که تعظیم و تمجید و حمد خــدا می کنی وصلوات بر محمـد وآل او می فرستی پس میگویی: «اللهم انّی اَسأ لک باَنّک عالمُ الغیب والشهادة الرّحمن الّرحیمُ وانت علاّم الغیوب، استخیرالله برحمته» پس اگر امر سختی باشد که بیم درآن داشته باشی صد بار بگوو اگر امر آسانی باشد سه مرتبه [شاید مراد استخیرالله برحمته].

[=b badr]5- از امام علیعلیه السلام روایت شده فرمودند:در کیفیت استخاره که دو رکعت نماز می گذارد و بعداز نماز صد مرتبه می گوید: «استخیرالله» پس می گوید: «اللهم انّی قد همَمتُ بامرٍ قد علمتهُ فاِن کنتَ تعلمُ اَنّهُ خیـــرٌ لی فی دینی و دنیای وآخرتی فیسّرهُ لی، واِن کنتَ تعلمُ انّهُ شرٌّ لی فی دینی و دنیای وآخرتی فاصرفهُ عنّی، کرهَت نفسی ذالک ام اَحبَّت فانّک تعلمُ ولا اعلم وانتَ علاّم الغیوب» پس عزم می کند بر امری که اراده کرده است.
[=b badr]6- از امام صادقعلیه السلام روایت شده که فرمودند:در استخاره باید طلب خیر خود کند از خداوند عالمیان در سجده ی آخرنافله ی صبح صدویک بار به این نحو که بگوید:«الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد وآله » پس پنجاه مرتبه بگوید: «استخیرالله برحمته» پس باز حمد و صلوات را اعاده کند و پنجاه و یک مرتبه بگوید: «استخیرالله برحمته».
[=b badr]7- مردی به خدمت امام صـادقعلیه السلام آمد و گفت: فدای تو شوم گاه است که کاری را می کنم و بعـد از آن پشیمان می شوم. فرمود: چرا استخاره نمی کنی؟ گفت: فدای تو شوم چگونه استخاره کنم؟ فرمود: چون نماز صبح را کردی دست را بلند کن برابر روی خود و بگو: « اللهم انّک تعلمُ ولا اعلم ُوانت علاّم الغیوب ، فصل علــی محمدوآل محمد و خِرلی فی جمیع ما عزمتُ به من اموری خیار برکةٍ وعافیةٍ».
[=b badr]8- از امام صادقعلیه السلام روایت شده که فرمودند: هر که هفتاد بار این دعا را برای طلب خیر بخواند البته خدا آنچه خیــــر اوست برای او مقـــدر می گرداند، دعا این است:«یا ابصرالناظرین یااسمع السامعین یا اسرع الحاسبین یا ارحم الراحمین یا احکم الحا کمین صل علی محمد واهل بیتهِ وخِرلی فی الامر الذی اَردتُ».
[=b badr]9- از امام صادقعلیه السلام روایت شده که فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده ی کاری بکند پس دو رکعت نماز بخواند پس حمد کند خدا و ثنا گوید بر او صلوات فرستد بر محمد وآل محمد وبگوید: « اللهم اِن کان هذاالامرُ خیراً لی فی دینی ودنیای فیسِّرهُ لی وقدِّرهُ لی واِن کانَ غیرَذالک فاصرفهُ عنّی» راوی پرسید که چه سوره در این دو رکعت بخوانم؟ فرمود: «هرسوره که خواهی واگر خواهی سوره ی قل هوالله احد و قل یا ایها الکافرون بخوان و قل هو الله احد در ثواب برابر است با ثلث قرآن».
http://www.askdin.com/thread20910.html

سلام.ب نظر من اگه میتونین فراموش شون کنین بابا ... فکر کردن چ خبره خب باباش مسئول هست ک باشه دختر بنده خدا حق نداره خواستگار ببینه و انتخاب کنه ... واقعا خانواده سطح فرهنگ پایینی دارن ... :Narahat::Narahat::Narahat::Narahat:

خب همین کارو خواهم کرد.فراموشش میکنم.ولی از خیلی ها این وسط نمیگذرم.
همشون نفرین میکنم که آهم گریبانشون بگیره.

این شرایطی که امروز تو جامعه ی ما به وجود اومده همش به خاطر کارهایی که همین مسعولین انجام دادن.و همین هایی که همشون به اسم دین هرکاری خواستن کردن(اگر فقط به خاطر یه نفر نبود من هیچ وقت سکوت نمیکرد،مطمعن باشید ما همه از نسل همون شهدایی هستیم که جونشون دادن،هر تهمتی که میتونید به نسل ما بزنید،ولی اینو بدونید که هیچ وقت هویت ما رو نمیتونید ازمون بدزدید.)

درضمن این آدم هایی که مسعولین مملکتی شدن همه راه های نجاتم خودشون بستن تا ما جوون ها خوب توی منجلابی که درست کردن دست و پا بزنیم.

نشتین اینجا پشت اینترنت و کلی حرف اینجا تل انبار کردین که چی بشه؟
اینجا فقط شکل یه کتابخونه است.
مشکل هیچ کسی اینجا حل نمیشه.
میدونین به دوران ما چی خواهند گفت؟!
ما به دوران قبل پیابر (ص)میگفتند:
دوران جاهلیت قبل از اسلام.
به دوران ما هم خواهند گفت:
دوران اسلام جاهلیت
.

the;608354 نوشت:
خب همین کارو خواهم کرد.فراموشش میکنم.ولی از خیلی ها این وسط نمیگذرم.
همشون نفرین میکنم که آهم گریبانشون بگیره.

این شرایطی که امروز تو جامعه ی ما به وجود اومده همش به خاطر کارهایی که همین مسعولین انجام دادن.و همین هایی که همشون به اسم دین هرکاری خواستن کردن(اگر فقط به خاطر یه نفر نبود من هیچ وقت سکوت نمیکرد،مطمعن باشید ما همه از نسل همون شهدایی هستیم که جونشون دادن،هر تهمتی که میتونید به نسل ما بزنید،ولی اینو بدونید که هیچ وقت هویت ما رو نمیتونید ازمون بدزدید.)

درضمن این آدم هایی که مسعولین مملکتی شدن همه راه های نجاتم خودشون بستن تا ما جوون ها خوب توی منجلابی که درست کردن دست و پا بزنیم.

نشتین اینجا پشت اینترنت و کلی حرف اینجا تل انبار کردین که چی بشه؟
اینجا فقط شکل یه کتابخونه است.
مشکل هیچ کسی اینجا حل نمیشه.
میدونین به دوران ما چی خواهند گفت؟!
ما به دوران قبل پیابر (ص)میگفتند:
دوران جاهلیت قبل از اسلام.
به دوران ما هم خواهند گفت:
دوران اسلام جاهلیت
.

سلام ...
حقیقت بعضی موقع ها درد داره ...
بعضی موقع ها طبیعت , حقیقت رو برمیداره و میکوبونه تو صورتمون ...
بعدش هم میشینیم و یک عمر گریه میکنیم که چرا تو خواب قشنگه "خدا بازی" گیر کرده بودیم و اینقدر از واقعیت دور بودیم ...

زودتر از خواب بیدار شو ...
این دختر , زن شما نمیشه ...
ولی اگر در درون همین خواب بمونی ... ( که مطمئنا خواب قشنگی هست )
فرصتهای زندگیت رو از دست میدی ...
و سرت رو بالا میکنی و میبینی 30 سالت شده ...
و ...

آره.من بیدارم.
فقط چون میدونستم دختر و مادرش که خانواده ام باهاشون حرف زده بود راضی بود و فقط پدر دختره ناراضی بود و مطمعنم فقط به خاطر دنیا و پست و مقاماش بود.خیلی سوختم.
شاید باورتون نشه ولی وقتی مادرم باهاشون حرف زده بود بهم میگفت اینا خیلی بیچارن پدر دختره خیلی بده.اینا حتی صداشون هم درنمیاد.

the;604498 نوشت:
تکلیف در چنین شرایطی برای گذشتن از سد شیطان،در دین چیست؟!

کار درست چیه....... و چگونه باید انجامش داد.

من از دختری خوشم میاد،خانواده ام را فرستادم با اون دختر صحبت کردن و شماره تلفن منزلشون گرفتن.با خانواده اش تماس گرفتن،مادرش جواب نه داد.خانواده من پشت تلفن آدرس هایی برای تحقیق به خانواده دختر دادن اما بعد از چندین روز پیگیری فهمیدیم که اصلا تحقیق نکردن.طبق گفته مادر دختره فهمیدیم پدر دختر کلا مخالف اومدن خواستگار هستش،نمیدونیم چرا.ولی فقط میدونم که پدر دختره از افرادی هستش که در دولت جمهوری اسلامی مقام و منصبی داره.

من از اول نمیدونستم که پدر این دختر از دولتی ها هستش ولی بعدا فهمیدم.به این فکر کردم که کاش یه آدم عادی بود.

الان نمیدونم چی کنم؟من خیلی از این دختر خوشم میاد ولی بجز دوباری اونم برای کاری که داشتم هیچ وقت باهاش صحبت نکردم.

من هر شرط یا انتظاری هم که داشته باشن حاضرم قبول کنم.و انجام بدم.حتی حاضرم هر چند سالی که بگن صبر کنم.مادرم میگه که حتی اینو به خانواده دختره هم گفته ولی اونا بدون هیچ تحقیق و هیچ چیزی فقط گفتن نه.حتی آدرس خونه اشون رو هم ندادن.
دختره از خانواده مذهبی هستش و خانواده ما هم خیلی مذهبی هستن،

من فکر میکنم مشکل اصلی فقط اینه که پدر دختره از مسعولین حکومتی هستش و شاید دوست داره همسر دخترش از پسرهای وزیر ها باشه،اگر اینطور باشه.....گناه من چیه و چرا اینطوره؟!خدا شاهده که من هیچ قصد و قرض دنیوی دارم به خاطر پست و مقام پدر اون دختر و هر شرطی بذارن قبول میکنم؛در حالی که ما هم از نظر سطح خانواده از اونا پایین نیستیم و حتی پدر من هم میتوانست بعد از پیروزی انقلاب پست خوبی داشته باشه ولی به خاطر دینش هیچ وقت نخواست از کارهایی که کرده سواستفاده کنه.

چون طبق گفته های خانواده من، هم دختر و هم مادرش مخالف نیستن و به خاطر پدر دختره مجبورن چیزی نگن.

پدر دختره این اجازه رو نداده حتی تحقیق بکنن و ببینن ما از چه خانواده ای هستیم.......

خواهش میکنم راهنماییم کنین.


بیخیال شو دایی.منم تا حالا از هزار نفر خوشم اومده هر دفعه هم گفتم بعد از این دیگه کسی را نمیخام.تا با کسی 100 درصد اوکی نشدی دل نبند.موجب تباهی دنیا و اخرتت میشه.در ضمن "مسئولین"اینجوری نوشته میشه نه "مسعولین"

mohsen1990;609451 نوشت:
بیخیال شو دایی.منم تا حالا از هزار نفر خوشم اومده هر دفعه هم گفتم بعد از این دیگه کسی را نمیخام.تا با کسی 100 درصد اوکی نشدی دل نبند.موجب تباهی دنیا و اخرتت میشه.در ضمن "مسئولین"اینجوری نوشته میشه نه "مسعولین"

سلام. شما از کجا میدونید فقط مشکل پدرشون هستند؟ شاید دختر خانم خودشون قصد ازدواج ندارند؟

فاطمه;610016 نوشت:
سلام. شما از کجا میدونید فقط مشکل پدرشون هستند؟ شاید دختر خانم خودشون قصد ازدواج ندارند؟

خواهر من با دختر خانوم صحبت کردن.

مادرم هم با مادرشون صحبت کردن.

هردوی اونها گفتند که فقط پدر این خانواده مخالف هستند.

خانواده من هم هر شرایطی رو حاظر بودن که بپذیرند.
ولی مادر دختر گفتند که پدرش تحت هیچ شرایطی حاظر نیست.

دختری که اختیاری از خودش نداره چطور میتونه مخالف باشه؟؟؟؟؟؟؟

سلام ،ببخشید فکر کردم که دختر خانم ناراضی هستند ،چون از این موارد زیادهست.
اما خیلی خوبه که به حرف پدر و مار توجه دارند،شما اگر خواهان هستید باید به ایده ی پدر ایشون احترام بگذارید و با توکل به خدا نکاتی که کارشناس فرمودند انجام دهید ،انشااله خیرتون پیش بیاد .

مطالب خیلی پرآکنده بود.
به من خیلی هم کمک نکرد.
استاد امین عزیز از این که دعوت کردین به بی خیالی به اسم دین خیلی ممنون.
فهمیدم جواب دادن به بعضی مساعل خیلی سخته.

فهمیدم که آدم باید مومن باشه تا عاشق کسی نشه.

و اینکه عشق مسخره ترین لفظ، بشریّته.

سلام ، اگر قسمت تان شود با این دخترخانم ازدواج کنید ،شمام باید مثل این دخترخانم از الان طبق اصول پدرخانمتان پیش روید و اگر واقعا خواهان هستید باید صبر کنید و خوب بودن خودتان را نشان دهید مطمئا این دخترخانم خواستگار خوب فراووووون دارند ، یا شما خودتان با دخترخانم صحبت کنید اگر تمایل ازدواج با شما داشته باشند روحیه و امید شما برای مراحل بعد بیشتر می شود.
یکی از خواجه حافظ پرسیدن به جزغم چه هنر دارد عشق ، خواجه جواب دادند که : برو ای خواجه عاقل که هنر بهتر از این

فکر کنید که من تنها دلیل منطقی که شنیدم تفاوت اقلیم و جغرافیا بود.
البته قبول کردم این منطقو.
و همراهش خیلی چیزای دیگه رو هم قبول کردم.

پرسش:
از دختری خوشم آمد ولی پدر خانواده حتی اجازه نداد از ما تحقیق کنند تا ببیند ما از چه خانواده ایی هستیم فلذا جواب رد دادند، لطفا راهنمایی بفرمایید

پاسخ:
اینکه شما از دختری خوشتان بیاید عیب نیست؛ ولی اینکه به ایشان وابسته شوید، برای شما مشکل ساز است. بنابراین اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنم این است که برای رسیدن به ایشان تلاش کنید؛ ولی به او دل نبندید و خود را آماده نرسیدن به ایشان هم بکنید؛ چون ممکن است با تمام تلاش هایی که می کنید باز هم نتوانید پدر ایشان را راضی کنید. هر چند ممکن است علت مخالفت پدر ایشان منطقی نباشد؛ اما شما برای ازدواج با دختر مورد نظر نیاز به اذن پدرشان دارید. لذا اگر او راضی نشود؛ شما چاره ای جز پذیریش نظر ایشان ندارید.
البته این به معنای کنار کشیدن نیست. شما تلاشتان را بکنید و از خدا خیر و صلاح را بخواهید. اگر قسمت باشد حتما جور خواهد شد و اگر هم نباشد خیر.

اقداماتی که شما می توانید انجام دهید:
1. از پدر و مادر خود بخواهید که چند بار دیگر اقدام کنند و با آنها تماس بگیرند. این اصرار ممکن است حداقل باعث شود که اجازه دهند رسما به خواستگاری بروید و با هم آشنا شوید و مقدمات گرفتن جواب مثبت فراهم شود.

2. اگر با تماس پدر و مادرتان باز هم راضی نشدند، از واسطه استفاده کنید. به این صورت که باید فردی که مورد قبول پدر ایشان است را پیدا کنید و از ایشان بخواهید وساطت کنند. تکرار این وساطت تا حدی که ممکن باشد خوب است.

3. اگر باز هم قبول نکردن می توانید مدتی صبر کنید و بعد از مدتی دوباره اقدام کنید. شاید در این فاصله در مورد شما فکر کنند و نظرشان عوض شود.

4. اگر باز هم راضی نشدند چاره ای جز فراموش کردن ایشان ندارید و بهتر است سراغ فرد دیگری بروید. نگران فراموش کردن ایشان هم نباشید چون با پیدا کردن فردی دیگر و ایجاد عشق جدید، علاقه قبلی هم کم کم از بین خواهد رفت.

موضوع قفل شده است