آيا عائشه، با رسول خدا (ص) برخورد تندى داشته است؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا عائشه، با رسول خدا (ص) برخورد تندى داشته است؟

پاسخ:

بلى رواياتى در منابع اهل سنت وجود دارد كه ثابت مى‌كند عائشه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله‌ گاهى با آن حضرت برخوردهاى شديدى داشته است؛ به طورى كه در برخى از موارد منجر به ترديد در نبوت آن حضرت ‌شده و اين مطلب را با پرخاشگرى به اطلاع آن حضرت مى‌رسانده است.
اين برخوردها آن قدر تند بوده است كه حتى پدرش ابوبكر را نيز عصبانى مى‌كرد و در مواردى ابوبكر عائشه را كتك مى‌زد.
به مواردى بسيارى مى‌توان براى اثبات اين مطلب اشاره كرد كه ما به جهت اختصار تنها به مواردى كه علماى اهل سنت صحت آن را تأييد كرده‌‌اند اشاره مى‌كنيم.
برخورد تند عائشه با رسول خدا (ص) در سفر حجة الوداع:

ابويعلى موصلى از بزرگان اهل سنت در مسند خود مى‌نويسد:
حدثنا الحسن بن عمر بن شقيق بن أسماء الجرمي البصري حدثنا سلمة بن الفضل عن محمد بن إسحاق عن يحيى بن عباد بن عبد الله بن الزبير عن أبيه عن عائشة أنها قالت: وكان متاعي فيه خف وكان على جمل ناج وكان متاع صفية فيه ثقل وكان على جمل ثقال بطيء يتبطأ بالركب. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: حولوا متاع عائشة على جمل صفية وحولوا متاع صفية على جمل عائشة حتى يمضي الركب. قالت عائشة: فلما رأيت ذلك قلت يا لعباد الله غلبتنا هذه اليهودية على رسول الله. قالت: فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: يا أم عبد الله إن متاعك كان فيه خف وكان متاع صفية فيه ثقل فأبطأ بالركب فحولنا متاعها على بعيرك وحولنا متاعك على بعيرها.
قالت: فقلت: ألست تزعم أنك رسول الله؟ قالت: فتبسم قال: أو في شك أنت يا أم عبد الله؟ قالت: قلت: ألست تزعم أنك رسول الله؟ أفهلا عدلت؟ وسمعني أبو بكر وكان فيه غرب أي حدة فأقبل علي فلطم وجهي. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: مهلا يا أبا بكر. فقال: يا رسول الله أما سمعت ما قالت؟ فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: إن الغيرى لا تبصر أسفل الوادي من أعلاه.
عبد الله بن زبير از عائشه نقل مى‌كند كه گفت: (در سفر حجة‌ الوداع) توشه من سبكتر و شترم نيز تندرو بود؛ ولى توشه صفيه سنگين‌تر و شترش نيز كندروتر بود و سبب شده بود كه كاروان آرام حركت كند، رسول خدا (ص) فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفيه و توشه صفيه را بر شتر عائشه بار كنيد، تا كاروان تندتر حركت كند. عائشه مى‌گويد: وقتى اين چنين ديدم گفتم: اى واى اين زن يهودى پيش پيامبر از ما عزيزتر شد؟ رسول خدا فرمود: اى ام عبد الله (كنيه عائشه) توشه تو سبك و توشه صفيه سنگين است، اين سبب شده است كه كاروان به آرامى حركت كند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار كرديم.
عائشه مى‌گويد كه من گفتم: آيا تو نيستى كه خيال مى‌كنى كه پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا تبسم كرد و فرمود: آيا در اين مسأله ترديد داري؟ عائشه مى‌گويد: دو باره گفتم: آيا تو نيستى كه خيال مى‌كنى رسول خدا هستي! پس چرا عدالت را رعايت نمى‌كنى؟ ابوبكر كه بسيار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سيلى زد، رسول خدا فرمود: صبر كن اى ابوبكر!. ابوبكر گفت: اى پيامبر خدا مگر نشنيدى كه او چه گفت؟ رسول خدا فرمود: زنان وقتى غيرتشان به جوش مى‌آيد، ته دره را از بالاى آن تشخيص نمى‌دهند.
أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاي307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج8، ص129، ح4670، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م.
همين روايت را ابن حجر عسقلانى در كتاب المطالب العالية و حلبى در سيره خود نقل كرده‌اند:
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج8، ص188، ح1599، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولى، السعودية - 1419هـ؛
الحلبي، علي بن برهان الدين (متوفاي1044هـ)، السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون، ج3، ص313، ناشر: دار المعرفة - بيروت – 1400؛
الغزالي، محمد بن محمد ابوحامد (متوفاي505هـ، إحياء علوم الدين، ج2، ص418، ناشر: دار االمعرفة – بيروت.

صحت سند روايت:

عاصمى مكى در سمط النجوم العوالى اين روايت را «حسن» دانسته است:
وروى أبو يعلى وابو الشيخ ابن حيان وسنده حسن عن عائشة قالت كان متاعي فيه خفة وكان على جمل قارح....
ابويعلى و ابوالشيخ ابن حيان اين روايت را با سند «حسن» از عائشه نقل كرده‌اند كه توشه من سبك و بر شتر تندروى بود....
العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج1، ص451، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.
و صالحى شامى نيز در باره اين روايت مى‌گويد:
وروى أبو يعلى بسند لا بأس به وأبو الشيخ بن حيان بسند جيد قوي عن عائشة - رضي الله تعالى عنها قالت كان في متاعي خف وكان على جمل ناج... ورواه الامام أحمد بسند لا بأس به عن صفية رضي الله تعالى عنها.
ابويعلى با سندى كه هيچ اشكالى ندارد و همچنين ابوالشيخ با سند خوب و قوى از عائشه نقل كرده است كه توشه من سبك و بر شتر تندروى بود... اين روايت را امام احمد با سندى كه هيچ ايرادى ندارد از صفيه نقل كرده است.
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج9، ص71، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.
و در جاى ديگر مى‌گويد:
الرابع والثلاثون: في غيرتها. روى أبو يعلى وأبو الشيخ وابن حبان بسند جيد عن عائشة رضي الله تعالى عنها قالت: كان متاعي فيه خف، وكان على جمل ناج....
ابويعلى و ابوالشيخ با سند خوب از عائشه نقل كرده است كه گفت: توشه من سبك و بر شتر تندروى بود....
الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج11، ص182، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.
تحليل روايت:

آنچه اين روايت صحيح السند ثابت مى‌كند، اين است كه: عائشه همسر رسول خدا صلى الله عليه وآله در نبوت آن حضرت تشكيك و ترديد كرده و با تندى به آن حضرت گفته است «ألست تزعم أنك رسول الله؟؛ آيا تو همان كسى نيستى كه خيال مى‌كنى پيامبر خدائي؟».
اين مطلب آن قدر ناخوشايند بوده است كه پدرش ابوبكر را نيز عصبانى كرده است؛ تا جائى كه به عائشه حمله كرده و با سيلى به صورت او مى‌زند.
حال سؤال ما از علماى اهل سنت اين است كه حكم تشكيك در نبوت رسول خدا صلى الله عليه وآله چيست؟ به ويژه براى كسى كه همسر آن حضرت و سال‌ها در كنار ايشان بوده است.
همچنين طبق اين روايت، عائشه در عدالت رسول خدا ترديد كرده و پيامبر خدا را به بى‌عدالتى متهم مى‌كند!!!.
اگر رسول خدا عادل نباشد؛ چه كسى مى‌تواند عدالت را اجرا كند؟
اگر كس ديگرى پيامبر خدا را متهم به بى‌عدالتى مى‌كرد، علما و منصفان اهل سنت در باره او چه قضاوتى مى‌كردند؟
و نيز در اين روايت آمده است كه عائشه، از نام بردن صفيه خوددارى و از او با عنوان «يهودية» تعبير مى‌كند؟
آيا عائشه اين آيه قرآن كريم را نشنيده بود كه:
وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُون‏. الحجرات/11.
و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!
مگر نه اين كه اسلام تمام سابقه يك شخص را پاك مى‌كند؟
اگر كسى ديگرى به يكى از همسران رسول خدا چنين توهينى مى‌كرد، شما در باره او چه قضاوتى مى‌كرديد؟

1. صحبت تند عائشه با رسول خدا (ص)‌:

أبوطالب مكى از دانشمندان قرن سوم اهل سنت در كتاب قوت القلوب مى‌نويسد:
وقالت له مرة في كلام غضبت عنده: أنت الذي تزعم أنك نبي؟ فتبسم رسول اللّه صلى الله عليه وسلم حلماً وكرماً، وكان رسول اللّه صلى الله عليه وسلم يقول لعائشة رضي اللّه عنها: إني لأعرف غضبك من رضاك قالت: وكيف تعرف ذلك؟ قال: إنْ رضيت قلت: لا وإله محمد وإذا غضبت قلت: لا وإله إبراهيم قالت: صدقت إنما أهجر اسمك.
يكبار عائشه كه خشمگين شده بود خطاب به رسول خدا گفت: تو كسى هستى كه خيال مى‌كنى پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا به خاطر بردبارى و كرمى كه داشت در جواب او تبسمّ كرد. رسول خدا به عائشه مى‌گفت: من ناراحتى تو را از رضايتت تشخيص مى‌دهم، عائشه گفت: چگونه؟ رسول خدا فرمود: وقتى راضى هستى مى‌گويي: نه قسم به خداى محمد؛ اما وقتى خشمگين هستى مى‌گويي: نه قسم به خداى ابراهيم، عائشه گفت: راست گفتي، اين است و جز اين نيست كه من از بردن نام تو دورى مى‌كنم.
الحارثي، محمد بن علي بن عطية المشهور بأبي طالب المكي (متوفاي286هـ )، قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج2، ص418، تحقيق: د.عاصم إبراهيم الكيالي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت/لبنان، الطبعة: الثانية، 1426هـ -2005 م.
غزى شافعى، يكى ديگر از بزرگان اهل سنت نيز اين مطلب را اين گونه نقل كرده است:
وقالت له مرةً وقد غضبت: أَنت الذي تزعم أَنك نبي الله؟ فتبسم رسول الله صلّى الله عليه وسلّم واحتمل ذلك حلماً وكرماً، وكان يقول لها إِنّيِ لأعرِفُ إِذَا كُنتِ عَنّيِ رَاضيَةً وَإِذَا كُنت عَلَيَّ غَضبى قالت: وكيف تعرف ذلك؟ قال: إِذا رَضيِت قُلتِ لاَ وَإِلهِ مُحَمَّدٍ وَإِذَا غَضِبتِ قُلتِ لاَ وَإِلهِ إِبرَاهِيَم.
يكبار عائشه در حال خشم به رسول خدا (ص) گفت: آيا تو هستى كه گمان مى‌كنى پيامبر خدا هستي؟! پيامبر لبخندى زده و اين سخن او را با بردبارى و كرم تحمل كردند.
گاهى نيز حضرت به او مى‌فرمودند: من وقتى كه تو از من خشنود باشى را از وقتى كه بر من خشمگينى تشخيص مى‌دهم ! پرسيد چگونه اين را مى‌داني؟
فرمودند: وقتى كه از من خشنود باشى مى‌گويي: قسم به پرودگار محمد ! و وقتى خشم‌ مى‌گيرى مى‌گويي: قسم به پروردگار ابراهيم !
الغزي الشافعي، أبو البركات بدر الدين محمد بن محمد (متوفاي984هـ)، المراح في المزاح، ج1، ص108، تحقيق: بسام عبد الوهاب الجابي، ناشر: دار ابن حزم - بيروت، الطبعة: الأولى، 1418هـ 1977م.
تحليل روايت:

علاوه بر اثبات تشكيك عائشه در نبوت رسول خدا، همچنين اين روايت ثابت مى‌كند كه عائشه همسر رسول خدا صلى الله عليه وآله در مواردى از دست رسول خدا خشمگين مى‌شده و بر آن حضرت غضب مى‌كرده است؛ تا جائى كه حتى از بردن نام شريف و مبارك آن حضرت نيز خوددارى مى‌نموده است!!!
همان پيامبرى كه تمام گفتار و كردار او مطابق وحى بوده و خداوند او را داراى «خلق عظيم» معرفى مى‌كند.
آيا براى همسر رسول خدا و كسى كه سالها در كنار آن حضرت بوده، شايسته است كه با پيامبر خدا اين چنين رفتار كند؟
اگر كسى از علماى اهل سنت سؤال كند كه حكم غضب و خشم بر پيامبر خدا چيست؟ چه جوابى خواهند داد؟

2. اعتراض به اين که: چرا علي و فاطمه را بيش از من و پدرم دوست داري؟

رواياتى در منابع اهل سنت با سند صحيح وجود دارد كه عائشه همسر رسول خدا در مواردى با آواز بلند با آن حضرت صحبت ‌كرده است و علت آن نيز اين بوده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله اميرمؤمنان عليه السلام را از عائشه و پدرش بيشتر دوست داشته است.
احمد بن حنبل در مسند خود مى‌نويسد:
حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا يُونُسُ حَدَّثَنَا الْعِيزَارُ بْنُ حُرَيْثٍ قَالَ قَالَ النُّعْمَانُ بْنُ بَشِيرٍ قَالَ اسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَسَمِعَ صَوْتَ عَائِشَةَ عَالِيًا وَهِيَ تَقُولُ وَاللَّهِ لَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ عَلِيًّا أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ أَبِي وَمِنِّي مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثًا فَاسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ فَدَخَلَ فَأَهْوَى إِلَيْهَا فَقَالَ يَا بِنْتَ فُلَانَةَ أَلَا أَسْمَعُكِ تَرْفَعِينَ صَوْتَكِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.
نعمان بن بشير نقل كرده است كه در يكى از روزها، «ابو بكر» براى تشرّف به حضور رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله اجازه مى‏خواست كه همزمان صداى «عايشه» را شنيد كه فرياد مى‏زند! به خدا سوگند! اينك متوجه شدم كه على (عليه السّلام) از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است- و اين جمله را دو بار يا سه بار تكرار كرد-.
ابو بكر، پس از اذن ورود داخل منزل شد و به «عايشه» حمله برده و گفت: اى دختر فلانه! مبادا بشنوم كه صدايت را با فرياد بلند كرده و بر سر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داد مى‏زنى!
الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج4، ص275، ح18444، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
اعتراض تند ابوبکر به عائشه

نسائى نقل كرده است كه ابوبكر به عائشه حمله كرد و قصد داشت كه با سيلى به صورت او بزند:
أخبرني عبدة بن عبد الرحيم المروزي قال أخبرنا عمرو بن محمد قال أخبرنا يونس بن أبي إسحاق عن العيزار بن حريث عن النعمان بن بشير قال أستأذن أبو بكر على النبي صلى الله عليه وسلم فسمع صوت عائشة عاليا وهي تقول والله لقد علمت أن عليا أحب إليك من أبي فأهوى إليها أبو بكر ليلطمها وقال يا ابنة فلانة أراك ترفعين صوتك على رسول الله صلى الله عليه وسلم فأمسكه رسول الله صلى الله عليه وسلم وخرج أبو بكر مغضبا
نعمان بن بشير نقل كرده است كه در يكى از روزها، «ابو بكر» براى تشرّف به حضور رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله اجازه مى‏خواست كه همزمان صداى «عايشه» را شنيد كه فرياد مى‏زند! به خدا سوگند! اينك متوجه شدم كه على عليه السّلام از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است.
ابو بكر، به دخترش عايشه حمله برد تا سيلى به رخسارش بزند و به او گفت: اى دختر فلانه! مى‏بينم كه تو برسر رسول خدا فرياد مى‏زنى! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در اين حالت جلوى ابو بكر را گرفت. ابو بكر، خشمگين شد و از منزل بيرون رفت.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاي303 هـ)، خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، ج1، ص126، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ناشر: مكتبة المعلا - الكويت الطبعة: الأولى، 1406 هـ.
صحت سند روايت:

ابن حجر عسقلانى در باره اين روايت مى‌گويد:
واخرج أحمد وأبو داود والنسائي بسند صحيح عن النعمان بن بشير قال استأذن أبو بكر على النبي صلى الله عليه وسلم فسمع صوت عائشة عاليا وهي تقول والله لقد علمت ان عليا احب إليك من أبي الحديث.
احمد، ابوداود و نسائى با سند صحيح از نعمان بن بشير نقل كرده است كه ابوبكر اجازه ورود مى‌خواست تا...
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج7، ص27، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مى‌گويد:
رواه البزار ورجاله رجال الصحيح.
الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص127، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
ديگر دانشمندان و محدثان اهل سنت نيز همين روايت را نقل كرده‌اند كه ما فقط به ذكر آدرس آن‌ها اكتفا مى كنيم:
الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاي321هـ)، شرح مشكل الآثار، ج13، ص334، تحقيق شعيب الأرنؤوط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ - 1987م؛
أبو الحسين عبد الباقي بن قانع (متوفاي351هـ)، معجم الصحابة، ج3، ص144، تحقيق: صلاح بن سالم المصراتي، ناشر: مكتبة الغرباء الأثرية - المدينة المنورة، الطبعة: الأولى، 1418هـ؛
أبو المحاسن الحنفي، يوسف بن موسى (متوفاي803هـ)، المعتصر من المختصر من مشكل الآثار، ج2، ص355، ناشر: عالم الكتب / مكتبة المتنبي / مكتبة سعد الدين - بيروت / القاهرة / دمشق؛
المناوي، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين (متوفاي 1031هـ)، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج1، ص168، ناشر: المكتبة التجارية الكبري - مصر، الطبعة: الأولى، 1356هـ.

تحريف روايت توسط علماي اهل سنت:

احمد بن حنبل در جاى ديگر و ابوداود سجستانى در سنن خود و ديگر علماى اهل سنت داستان فريادهاى عائشه بر سر رسول خدا صلى الله عليه وآله را آورده‌اند؛ اما متأسفانه جمله «لقد علمت ان عليا احب إليك من أبي» كه دليل ناراحتى عائشه را بيان مى‌كند، حذف كرده‌اند.
الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج4، ص271، ح18418، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث ابوداوود (متوفاي 275هـ)، سنن أبي داوود، ج4، ص300، ح4999، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر؛
الجزري، المبارك بن محمد ابن الأثير (متوفاي544هـ)، معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول، ج6، ص497، طبق برنامه الجامع الكبير؛
الاشبيلي الازدي، أبو محمد عبد الحق بن عبد الرحمن بن عبد الله (معروف بابن الخراط) (متوفاي581هـ)، الأحكام الشرعية الكبرى، ج3، ص166، تحقيق: أبو عبد الله حسين بن عكاشة، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الأولى، 1422هـ - 2001م؛
ابن كثير الدمشقي، إسماعيل بن عمر ابوالفداء القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج6، ص46، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت؛
الغزي الشافعي، أبو البركات بدر الدين محمد بن محمد (متوفاي984هـ)، المراح في المزاح، ج1، ص47، تحقيق: بسام عبد الوهاب الجابي، ناشر: دار ابن حزم - بيروت، الطبعة: الأولى، 1418هـ 1977م؛
التبريزي، محمد بن عبد الله الخطيب (متوفاي9999هـ)، مشكاة المصابيح، ج3، ص1370، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1985م.
سؤالي كه اهل سنت بايد به آن جواب دهند:

طبق روايات صحيح السندى كه گذشت، عائشه همسر رسول خدا با آن حضرت با آواز بلند و پرخاشگرانه صحبت كرده است؛ از طرف ديگر خداوند در قرآن كريم مى‌فرمايد:
يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبىِ‏ِّ وَ لَا تجَْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تحَْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُون‏. الحجرات/2.
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صداى خود را از صداى پيامبر بلندتر مكنيد و هم چنان كه با يكديگر بلند سخن مى‏گوييد با او به آواز بلند سخن مگوييد، كه اعمالتان ناچيز شود و آگاه نشويد.
حال سؤال ما از دانشمندان و بزرگان اهل سنت اين است كه آيا اين بلند صحبت كردن عائشه، مصداق اين آيه شريفه نيست؟ آيا بلند صحبت كردن فقط براى ديگر اصحاب جايز نبوده يا همسران آن حضرت را نيز شامل مى‌شده است؟
ما انتظار داريم كه علما و دانشمندان و متفكران اهل سنت تحليل خود را از اين روايات مطرح و پاسخ سؤالات مطرح شده را با منطق و برهان و به صورت مسالمت‌آميز ارائه دهند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر (عج)
موضوع قفل شده است