سبک زندگی

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سبک زندگی

[="Arial"][="Green"]دوستان! بیائید در سبک زندگی، این گونه نباشیم!

- چون کسی مباش که بدون اینکه عمل صالح انجام دهد، امید به آخرت می‌بندد،
- و با آرزوی دراز خود، توبه را به تاخیر می‌اندازد...
- اگر بیمار شود، پشیمان می‌گردد،
- و اگر تندرستی یابد، با بی خیالی به شادی و خوشحالی می‌پردازد.
- اگر بهبود یابد، از خود راضی می‌شود،
- و چون بیمار شود، اندوه می‌خورد.
- هر گاه بلایی به او رسد خدا را به زاری می‌خواند،
- و اگر به رفاهی دست یابد، با خودخواهی رخ از خدا بر می‌تابد... (1)

- ... هرچه از دنیا به دست آورد، سیر نمی گردد،
- و اگر از او گرفته شود، قناعت نمی ورزد،
- از سپاسگزاری در برابر آنچه دریافت کرده است، ناتوان است،
- در برابر آنچه باقی مانده (و به او نرسیده) افزون خواه است... (2)

- خشن و درشتخوی مباش که مردمان خوش نداشته باشند به تو نزدیک شوند،
- و سست (و ناتوان نیز) مباش که هر کسی تو را می‌شناسد تحقیرت کند،
- و با بالاتر از خود بد رفتاری مکن،
- و پایین‌تر از خود را به ریشخند مگیر. (3)

1- الحیاه، ج 7، ص 478 به نقل از نهج‌البلاغه
2- همان، ص 479 به نقل از نهج‌البلاغه
3- امام صادق (ع) در بحارالانوار، ج 78، ص 283

http://jmaliahmad1.samenblog.com/

[/][/]

برچسب: 

[="Arial"][="Green"]تمرین سبک زندگی در حکومت مهدوی
اربعین بهترین تعطیلات بچه هیاتی هاست. با بهم ریختن همه ی قواعد دنیای امروز.

_ زدن به دریای سختی ها در عصر عافیت طلبی...
_ یک ماجراجویی بدون حساب و کتاب در دوران عقل حسابگر...
_ چشیدن نیم خورده ی دیگران در زمانه ی وسواس های مالیخولیایی بهداشت...
_ خوابیدن در همسایگی خطر در روزگار ترور و وحشت...
_ دوست داشتن بی دلیل دیگران در عصر کینه و اضطراب...
_ فروریختن مرزهای جغرافیایی و نژادی در روزگار تعصبات شیطانی...
_ ایثار کردن همه ی زندگی در زمانه ی شح نفس کنازها... و من یوق شح نفسه فاولاءک هم المفلحون

گویا این چند روز تمرینی برای شیوه ی زندگی در دوران حکومت حضرت صاحب الامر عج است.
اگر قواعد عجیب و غریب این چند روز را نمی دیدیم، درک عالم مهدوی ناممکن بود.

https://plus.google.com/u/0/10710015...ts/WSETgoHTSPz

[/]

[="Arial"][="Green"]دعا یا نفرین؟

شخصی خدمت امام صادق(ع) شرفیاب شد و به حضور حضرت عرضه داشت:
یا ابن رسول‌الله! پسر عمویت به شما ناسزا می‌گفت و نسبت به شما بدگویی می‌کرد.

پس از آن که شخص سخن‌چین حرفش تمام شد، حضرت به کنیز خود فرمود تا اندکی آب برای وضو بیاورد، و چون وضو گرفت، شروع به خواندن نماز نمود،

آن مرد گمان کرد که حتما امام صادق(ع) برای پسر عمویش نفرین خواهد کرد، ولی برخلاف تصور او، هنگامی که حضرت دو رکعت نماز خواند، دست به دعا برداشت و برای پسر عموی خود چنین دعا نمود:
ای پروردگار من! این حق من است و من او را بخشیدم، و تو جود و کرمت از من بیشتر است، او را ببخش و به واسطه این عملش مجازاتش مگردان!

با شنیدن این دعا تعجب آن مرد سخن‌چین برانگیخته شد، و با شرمندگی از جای خود برخاست و رفت.

جامع‌الاحادیث الشیعه، ج7، ص 457

http://jmaliahmad1.samenblog.com/

[/]

[="Arial"][="Green"]از افراد مورد اعتماد حضرت واز شخصیت های ارزنده بود.
نامش یونس بن عبدالرحمن بود.

روزی این امر بر او آشکار گردید
که عده ای بر علیه او سخن چینی میکنند و ناسزا میگویند

با حالتی غمگین و چشمانی گریان به حضرت اظهار داشت:
یابن رسول الله! من با چنین افرادی معاشرت داشتم در حالی که نمیدانستم درباره من چنین میگویند.

امام رضا عليه السلام با ملاطفت، يونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود:

«اى يونس! غمگين مباش مردم هرچه می خواهند بگويند، اين گونه مسائل و صحبت ها اهـــــــميّتى نـــــــدارد، زمــــــــانى كه امام تو از تو راضــــــى و خوشــــــنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد.

اى يونس! سعى كن ، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بيان نمائى.
و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمى فهمند و درك نمى كنند، خوددارى كن .

اى يونس! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهائى را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهائى در دست دارى، چنين گفتارى چه تاثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت؟
و آيا از چنين افكار و گفتار مردم ، سود و يا زيانى بر تو وارد مى شود؟!

او با فرمايشات حضرت آرامش يافت و اظهار داشت:
خير، سخنان آنان هيچ اهميّتى برايم ندارد.

امام رضا عليه السلام مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى يونس، بنابراين چنانچه راه صحيح را شناخته، همچنين حقيقت را درك كرده باشى؛ و نيز امامت از تو راضى باشد، نـــــــــبايد افکار و گفتار مردم در روحــــيّه، اعتـــــقادات و افــــــكار تو كمترين تاثيرى داشته باشد؛
مــــــردم هـــــر چه مى خواهنـــــــد، بگويـــــــــند.»

(بحارالا نوار: ج 2، ص 65، ح 5، به نقل از كتاب رجال كشّى )

الهی
قلب نازنین امام زمانمان را از ما راضی و خشنود بگردان.
اللهم عجل لولیک الفرج

https://plus.google.com/u/0/11817838...ts/6LNonYj2vdJ

[/]

[="Arial"][="Green"]بیاموزیم:
فاطمه زهرا(س) خطاب به همسرش على(ع):

من از خداى خود شرم دارم كه از تو چيزى را درخواست نمايم که توان تهيه آنرا نداشته باشی

قالَتْ عليها السلام : يا اءبَا الحَسَن ، إ نّى لا سْتَحى مِنْ إ لهى اءنْ اءكَلِّفَ نَفْسَكَ مالاتَقْدِرُ عَلَيْهِ.
امالى شيخ طوسى: ج 2، ص 228.

[/]

[="Arial"][="Green"]اگر قطعه قطعه گردم.....

روزى در محضر مبارك امام کاظم علیه السلام بودم، كه يكى از مؤمنين به نام زياد بن مروان عبدى - كه در دستگاه حكومت بنى العبّاس همكارى داشت - به مجلس آن حضرت وارد شد.

امام علیه السلام به او خطاب كرد و فرمود: آيا با آنها همكارى و هماهنگى در كارها داري؟
زياد گفت: آرى، اى مولا و سرورم!
امام علیه السلام فرمود: چرا چنين مى كنى؟!
گفت: اى سرورم! من مردى آبرودار و آبرومندم، و نيز عائله مند مى باشم؛ و مال و ثروتى هم ندارم كه تامين معاش و زندگى كنم.

حضرت فرمود: اى زياد! به خداى يكتا سوگند، چنانچه از آسمان به زمين بيفتم و قطعه قطعه گردم و گوشتهاى بدنم را پرندگان جدا كنند، اين برايم بهتر است تا آن كه با اين ظالمان همكارى و معاشرت داشته باشم.

صفوان گويد: پرسيدم، يا ابن رسول اللّه! پس در چه صورتى مى توان با آنها همكارى نمود؟
امام علیه السلام فرمود: در صورتى مى توان كنار آنها بود و با آنها همكارى نمود كه براى نجات مؤمنى يا آزادى اسيرى باشد، كه در چنگال آنها گرفتار باشد و در غير اين صورت، خداوند متعال به كمك دهندگانِ ظالمان وعدهعذاب دردناك داده است.

بعد از آن، امام علیه السلام افزود: پس مواظب باش، كه خداوند متعال شاهد و ناظر همه حالات و همه كارها است؛ و آنچه را كه اراده نمايد، انجام مى دهد.

به نقل از صفوان جمّال
مستدرك الوسائل: ج 13، ص 136، ح 15
https://plus.google.com/u/0/11584486...ts/fWoZgQsPkeF

[/]