جمع بندی درجات بهشت و جهنم یعنی چه؟

تب‌های اولیه

38 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درجات بهشت و جهنم یعنی چه؟

سلام

منظور از درجات بهشت و جهنم چیست ؟

با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

از تعبيرات مختلف قرآن به خوبي استفاده مي‏شود که باغ‏هاي بهشتي متعدد و گوناگون و داراي درجات است و درجات و مقامات آن به تعداد مراتب و مقامات بهشتيان است. هر گروهي از آن‏ها طبق شايستگي­هايي که دارند در باغ‏هاي بهشتي مسکن مي‏گزينند.

مثلا پيامبر(ص) در تفسير آيات سوره (الرحمن) مي‏فرمايد: "جنتان من ذهب للمقربين و جنتان من ورق لاصحاب البمين؛ دو باغ بهشتي از طلا براي مقربان درگاه الهي و دو باغ بهشتي از نقره براي اصحاب يمين است.(1)

درجات بهشت


1 - جنة الخلد: وعده اين بهشت به متقين داده شده است. (جنه الخلد التي وعد المتقون).(2)

2 - جنان عدن: بعضي از مفسران گفته‏اند جنات عدن، وسط بهشت است که در واقع باغ‏هاي بهشتي محسوب مي‏شود اما از بس گسترده است به طوري که هر گوشه‏اي از آن گويي بهشت مستقلي است.


3 - جنة المأوي: جنت المأوي محل پذيرايي بهشتيان است که اعمال صالح انجام داده‏اند.

4 - جنات فردوس: شايد بهترين بهشت‏ها باشد، لذا از پيامبر(ص) نقل شده: هنگامي که از خداوند متعال تقاضاي بهشت مي‏کنيد، فردوس را تقاضا کنيد که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهاي بهشتي از فردوس سرچشمه مي‏گيرد. (3)

در حديث ديگر از امير المؤمنين (ع) آمده است: براي هر چيز محل اعلائي است و اعلاي بهشت، بهشت فردوس است که براي محمد و آل محمد(ص) است.
از ابن عباس نقل شده که باغ‏هاي بهشت هشت عدد است.
جنة المأوي، دار الجلال، دارالقرار، دارالسلام، بهشت عدن، بهشت خلد، بهشت فردوس و بهشت نعيم.(4)
به طور کلي مي‏توان گفت درجات و مقامات بهشت به اندازه درجات و مقامات بهشتيان است و رتبه و مقام بهشتيان با هم تفاوت دارد.
اما درباره طبقات جهنم از آيات متعدد قرآن استفاده مى‏شود که طبقات جهنم و ارکان آن متفاوت است. جهنم درهاى متعدد دارد شايد به اين صورت باشد وقتى فردى از درى وارد جهنم شد دوباره در ديگرى باز مى‏شود وارد جهنم بدترى مى‏شود و همين طور.
قرآن مى‏فرمايد: و سيق الذين کفروا الى جهنم زمرا حتى اذا جائوها فتحت ابوابها.(5) کسانى که کفار شدند و گروه گروه به جهنم رانده مى‏شوند وقتى به دوزخ مى‏رسند درهاى آن گشوده مى‏شود.


ان المنافقين فى الدرک الاسفل من النار و لن تجدلهم نصيرا. (6) منافقان در پايين‏ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آن‏ها نخواهى يافت.

در آيه و انّ جهنم لموعدهم اجمعين لما سبعة ابواب لکلّ باب منهم جزء مقسوم.(7) جهنم ميعاد گاه همه آن‏ها است هفت در دارد و براي هر درى گروه معينى از آن‏ها تقسيم شده‏اند.
در حديثى از على(ع) آمده است که فرمود: «آيا مى‏دانيد درهاى دوزخ چگونه است. سپس امام يک دست خود را بر روى ديگر گذارد و آن را گشود (اشاره به اين که آن‏ها طبقاتى روى هم ديگر قرار دارند).(8)
در حديث ديگرى از همان حضرت نقل شده است که بعد از تفسير درهاى هفتگانه دوزخ به طبقاتى که بعضى بالاى بعض ديگر قرار دارند نام‏هاى اين طبقات را چنين مى‏شمرد: از همه پايين‏تر، جهنم و بالاى آن لظى و بالاى آن حطمه و فوق آن سقر و بالاى آن جحيم و فوق آن سعير و فوق آن هاويه است.(9)
طبقات جهنم يکى از ديگر دردناک‏تر و گروه­هايى که وارد آن‏ها مى‏شوند يکى از ديگرى گنه کار ترند و اعمالى که آن‏ها انجام مى‏داده‏اند يکى از ديگرى بدتر است.
نتیجه:
درجات بهشت و درکات جهنم همان جایگاه و مقام خوبان و بدان در بهشت و جهنم است.


پى­ نوشت‏ها:

1 - پيام قرآن، ج 6، ص 345، به نقل از تفسير در المنثور، ج 6، ص 146.
2 - فرقان (25) آيه 15.
3 - همان، ص 351، به نقل از روح المعاني، ج 16، ص 47.
4 - همان، ص 350.
5- زمر (39) آيه 71.
6- نساء (4) 145.
7- حجر (15) آيه 43 و 44.
8- پيام قرآن، ج 6، ص 417، به نقل از در المنثور، ج 4، ص 99.
9- همان، به نقل از نور الثقلين، ج 3، ص 19، حديث 64.

شعیب;604345 نوشت:
جات بهشت

1 - جنة الخلد: وعده اين بهشت به متقين داده شده است. (جنه الخلد التي وعد المتقون).(2)
2 - جنان عدن: بعضي از مفسران گفته‏اند جنات عدن، وسط بهشت است که در واقع باغ‏هاي بهشتي محسوب مي‏شود اما از بس گسترده است به طوري که هر گوشه‏اي از آن گويي بهشت مستقلي است.

3 - جنة المأوي: جنت المأوي محل پذيرايي بهشتيان است که اعمال صالح انجام داده‏اند.

4 - جنات فردوس: شايد بهترين بهشت‏ها باشد، لذا از پيامبر(ص) نقل شده: هنگامي که از خداوند متعال تقاضاي بهشت مي‏کنيد، فردوس را تقاضا کنيد که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهاي بهشتي از فردوس سرچشمه مي‏گيرد. (3)

در حديث ديگر از امير المؤمنين (ع) آمده است: براي هر چيز محل اعلائي است و اعلاي بهشت، بهشت فردوس است که براي محمد و آل محمد(ص) است.
از ابن عباس نقل شده که باغ‏هاي بهشت هشت عدد است.
جنة المأوي، دار الجلال، دارالقرار، دارالسلام، بهشت عدن، بهشت خلد، بهشت فردوس و بهشت نعيم.(4)
به طور کلي مي‏توان گفت درجات و مقامات بهشت به اندازه درجات و مقامات بهشتيان است و رتبه و مقام بهشتيان با هم تفاوت دارد.

پس یعنی اختلاف درجات بهشت در نوع مصالح ساخته شده ان و تعداد درختان است و انبوهی درختان ان است
یعنی هر چه انسان بهتر باشد به باغ زیبا و بهتری برده می شود

ایا در نوع درختان این باغها هم اختلافی وجود دارد ؟

**گلشن**;604481 نوشت:
پس یعنی اختلاف درجات بهشت در نوع مصالح ساخته شده ان و تعداد درختان است و انبوهی درختان ان است
یعنی هر چه انسان بهتر باشد به باغ زیبا و بهتری برده می شود

ایا در نوع درختان این باغها هم اختلافی وجود دارد ؟

باسلام خداقوت
آیا کسی که در کنکور شرکت میکند به امید این که وارد دانشگاه شود
دانشگاهی که در سطوح بالاتری باشد
برای در و پنجره اون دانشگاه تلاش کرده?

اللیل والنهار;604496 نوشت:
باسلام خداقوت
آیا کسی که در کنکور شرکت میکند به امید این که وارد دانشگاه شود
دانشگاهی که در سطوح بالاتری باشد
برای در و پنجره اون دانشگاه تلاش کرده?

سلام و همچنین خدا قوت

ولی در احادیث همین مضمون وجود دارد
چرا که از باغ طلایی و نقره ای سخن رفته
و از انبوهی درختان و وسط قرار گرفتن و زیر عرش خداوند بودن

**گلشن**;604523 نوشت:
سلام و همچنین خدا قوت

ولی در احادیث همین مضمون وجود دارد
چرا که از باغ طلایی و نقره ای سخن رفته
و از انبوهی درختان و وسط قرار گرفتن و زیر عرش خداوند بودن

سلامی دوباره

مطالعه کنید

http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/porsemanbooks/Books/2/20.htm

در روايتى از رسول اكرم(ص) نقل شده است: كسى كه دوست دارد حياتش هم چون من و مرگش نيز مانند من باشد و در بهشتى كه خداوند به من وعده داده، در «جنات عدن» ساكن شود، بايد على بن ابى طالب(ع) و فرزندان بعد از او را دوست بدارد.
همنشینی با ائمه و....

**گلشن**;604481 نوشت:
پس یعنی اختلاف درجات بهشت در نوع مصالح ساخته شده ان و تعداد درختان است و انبوهی درختان ان است
یعنی هر چه انسان بهتر باشد به باغ زیبا و بهتری برده می شود

ایا در نوع درختان این باغها هم اختلافی وجود دارد ؟


سلام علیکم
دوستان به نکات خوبی اشاره نمودند. من هم مطالبی را عرض می کنم:
قرآن در توصیف بهشتی که آل کساء در آن می روند (در سوره دهر) ساقی آنها را خداوند معرفی می کند: سقاهم ربهم شرابا طهورا ولی در سوره واقعه ساقی «السابقون» را «ولدان مخلدون» معرفی می نماید و برای اصحاب یمین اصلا بحثی از ساقی به میان نمی آورد.
میوه های «السابقون» هر آنچیزی است که اشتهاء داشته باشند ولی میوه های اصحاب یمین هر چند زیاد است ولی هر آنچه اشتهاء دارند نیست!
حور العین «السابقون» اصلا توصیف نمی شود و تنها به این که آنها مثل مرواید در صدفند کفایت می شود ولی حور العین اصحاب یمین به باکره بودن و هم سن بودن و اهل عشوه بودن توصیف می گردند.
بعضی از بهشتیان شرابشان مهر خورده به مسک است و بعضی شرابشان در رود جاری است!
همچنین در حدیث است که خاک بهشت محمد و آل محمد خاک کربلا است!
و ...
اما دورخ یکی از تفاوتهای عمده بین مراتب آن در مدتی است که دوزخی در آن می ماند. دوزخی که جاودان در آن می مانند متفاوت است با دیگر مراتب دوزخ!
و یا خصوصیت «لا یموت فیها و لا یحیی؛ نه در آن زنده اند و نه مرده» طبق روایتی مخصوص دوزخ بنی امیه است!
ملاک دوم نسیم رحمتی است که گاهی بعضی از دوزخیان از آن برخوردار می شوند. در روایت است که امام علی علیه السلام از کنار دوزخ عبور می کنند و دوزخیان برای استفاده از این نسیم رحمت خود را به بالای دوزخ می رسانند ولی عده بخاطر کینه از حضرت خود را به قعر دوزخ می برند.
همچنین دوزخ در مرتبه ای، بخشندکان مشرک را در خود جای می دهد که آتش به آنها نمی رسد و آنها در محوطه ای صبحگاه و شامگاه روزیشان می رسد.
نکات درباره دوزخ و بهشت بسیار فروان است!

شعیب;604345 نوشت:
از تعبيرات مختلف قرآن به خوبي استفاده مي‏شود که باغ‏هاي بهشتي متعدد و گوناگون و داراي درجات است و درجات و مقامات آن به تعداد مراتب و مقامات بهشتيان است. هر گروهي از آن‏ها طبق شايستگي­هايي که دارند در باغ‏هاي بهشتي مسکن مي‏گزينند.

مثلا پيامبر(ص) در تفسير آيات سوره (الرحمن) مي‏فرمايد: "جنتان من ذهب للمقربين و جنتان من ورق لاصحاب البمين؛ دو باغ بهشتي از طلا براي مقربان درگاه الهي و دو باغ بهشتي از نقره براي اصحاب يمين است.(1)

درجات بهشت

1 - جنة الخلد: وعده اين بهشت به متقين داده شده است. (جنه الخلد التي وعد المتقون).(2)
2 - جنان عدن: بعضي از مفسران گفته‏اند جنات عدن، وسط بهشت است که در واقع باغ‏هاي بهشتي محسوب مي‏شود اما از بس گسترده است به طوري که هر گوشه‏اي از آن گويي بهشت مستقلي است.

3 - جنة المأوي: جنت المأوي محل پذيرايي بهشتيان است که اعمال صالح انجام داده‏اند.

4 - جنات فردوس: شايد بهترين بهشت‏ها باشد، لذا از پيامبر(ص) نقل شده: هنگامي که از خداوند متعال تقاضاي بهشت مي‏کنيد، فردوس را تقاضا کنيد که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهاي بهشتي از فردوس سرچشمه مي‏گيرد. (3)

در حديث ديگر از امير المؤمنين (ع) آمده است: براي هر چيز محل اعلائي است و اعلاي بهشت، بهشت فردوس است که براي محمد و آل محمد(ص) است.
از ابن عباس نقل شده که باغ‏هاي بهشت هشت عدد است.
جنة المأوي، دار الجلال، دارالقرار، دارالسلام، بهشت عدن، بهشت خلد، بهشت فردوس و بهشت نعيم.(4)
به طور کلي مي‏توان گفت درجات و مقامات بهشت به اندازه درجات و مقامات بهشتيان است و رتبه و مقام بهشتيان با هم تفاوت دارد.
اما درباره طبقات جهنم از آيات متعدد قرآن استفاده مى‏شود که طبقات جهنم و ارکان آن متفاوت است. جهنم درهاى متعدد دارد شايد به اين صورت باشد وقتى فردى از درى وارد جهنم شد دوباره در ديگرى باز مى‏شود وارد جهنم بدترى مى‏شود و همين طور.
قرآن مى‏فرمايد: و سيق الذين کفروا الى جهنم زمرا حتى اذا جائوها فتحت ابوابها.(5) کسانى که کفار شدند و گروه گروه به جهنم رانده مى‏شوند وقتى به دوزخ مى‏رسند درهاى آن گشوده مى‏شود.

ان المنافقين فى الدرک الاسفل من النار و لن تجدلهم نصيرا. (6) منافقان در پايين‏ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آن‏ها نخواهى يافت.

در آيه و انّ جهنم لموعدهم اجمعين لما سبعة ابواب لکلّ باب منهم جزء مقسوم.(7) جهنم ميعاد گاه همه آن‏ها است هفت در دارد و براي هر درى گروه معينى از آن‏ها تقسيم شده‏اند.
در حديثى از على(ع) آمده است که فرمود: «آيا مى‏دانيد درهاى دوزخ چگونه است. سپس امام يک دست خود را بر روى ديگر گذارد و آن را گشود (اشاره به اين که آن‏ها طبقاتى روى هم ديگر قرار دارند).(8)
در حديث ديگرى از همان حضرت نقل شده است که بعد از تفسير درهاى هفتگانه دوزخ به طبقاتى که بعضى بالاى بعض ديگر قرار دارند نام‏هاى اين طبقات را چنين مى‏شمرد: از همه پايين‏تر، جهنم و بالاى آن لظى و بالاى آن حطمه و فوق آن سقر و بالاى آن جحيم و فوق آن سعير و فوق آن هاويه است.(9)
طبقات جهنم يکى از ديگر دردناک‏تر و گروه­هايى که وارد آن‏ها مى‏شوند يکى از ديگرى گنه کار ترند و اعمالى که آن‏ها انجام مى‏داده‏اند يکى از ديگرى بدتر است.
نتیجه:
درجات بهشت و درکات جهنم همان جایگاه و مقام خوبان و بدان در بهشت و جهنم است.



ایا افراد می توانند در بهشتهای مختلف جا به جا شوند و رفت و امد کنند ؟

مثلا برای دیدار پیامبران به بهشت مخصوص انها بروند و موقتی از نعمتهای انها استفاده کنند ؟

[="Tahoma"][="Navy"]

**گلشن**;603616 نوشت:
سلام

منظور از درجات بهشت و جهنم چیست ؟

با تشکر


سلام
درجات بهشت و جهنم
درجات قرب یا درجات فعلیت کمالات انسانی
ودرکات بعد یا میزان تضییع استعداد کمالات است
یا علیم[/]

محی الدین;605310 نوشت:
سلام
درجات بهشت و جهنم
درجات قرب یا درجات فعلیت کمالات انسانی
ودرکات بعد یا میزان تضییع استعداد کمالات است
یا علیم

سلام

این تعریف برای این دنیا و این جهان نافذ است و دارای معنا
چگونه این تعریف را می توان برای جهان اخرت معنا دار دانست ؟

**گلشن**;604672 نوشت:
ایا افراد می توانند در بهشتهای مختلف جا به جا شوند و رفت و امد کنند ؟
مثلا برای دیدار پیامبران به بهشت مخصوص انها بروند و موقتی از نعمتهای انها استفاده کنند ؟

بنده هم 3 سؤال دارم

1 - آیا با توجه به باقیات الصالحات ، امکان بالاتر یا پایین تر رفتن درجات انسان در بهشت یا جهنم وجود دارد
به غیر از موضوع باقیات الصالحات چطور؟

2 - گفته میشود که در بهشت غم و اندوه معنایی ندارد. با این حساب:

الف) چگونه گفته میشود که بهشتیان در قیامت حسرت میخورند که چرا اعمال خوبِ بیشتری انجام ندادیم؟

ب) آیا اختلاف درجات افراد در بهشت ، موجب حسرت خوردن آنهایی میشود که درجهء پایین تری دارند؟
اگر بله ، چطور با بحث خالی بودن بهشت از غم و اندوه جمع میشود؟
اگر خیر ، پس اختلاف درجه ای که احساس نشود چه خاصیتی دارد؟

تشکر

بابا درجه ای وجود نداره ، قرآن از صفات مختلف و ویژگی های مختلف برای توضیف قرآن استفاده کرده اون وقت ما اومدیم بهشت رو درجه بندی کردیم.
هرچیزی با عقلتون جور در نیومد بهش اطمینان نکنین
الان مثلا شما توی درجه خودتی میپرسی مامانم کجاست میگن دو درجه بالاتر میگی میخوام ببینمش میگند نمیشه چون درجه ات پایین تره
یا شما میگی منم میخوام برم همون درجه باشم میگند نمیشه در نتیجه شما حسرت میخوری.قاعدتا خوشحال که نمیشی!
خلاصه که این درجات یه تفسیریه که ما از آیات قرآن کردیم و به نظر بنده همچین چیزی وجود نداره

Reza-D;605607 نوشت:
آیا با توجه به باقیات الصالحات ، امکان بالاتر یا پایین تر رفتن درجات انسان در بهشت یا جهنم وجود دارد
به غیر از موضوع باقیات الصالحات چطور؟

سلام علیکم
باقیات صالحات در فرضی تأثیر گذار در وضعیت انسان پس از مرگ است که جهان به منوال کنونی اش بچرخد و آنچه را که شخص از خود باقی گذاشته است مثمر ثمر باشد و الا وقتی قیامت می شود دیگر باقیات صالحات نمی تواند در ترفیع درجه بهشتیان مؤثر باشد چون به حساب بهشتیان رسیدگی شده است و پرونده او با همه باقیات صالحاتی که داشته است مورد ارزیابی قرار گرفته است و با میزانی از شفاعت که نصیبش شده است درجه بهشت او مشخص شده است.

Reza-D;605607 نوشت:
گفته میشود که در بهشت غم و اندوه معنایی ندارد. با این حساب:

الف) چگونه گفته میشود که بهشتیان در قیامت حسرت میخورند که چرا اعمال خوبِ بیشتری انجام ندادیم؟

ب) آیا اختلاف درجات افراد در بهشت ، موجب حسرت خوردن آنهایی میشود که درجهء پایین تری دارند؟
اگر بله ، چطور با بحث خالی بودن بهشت از غم و اندوه جمع میشود؟
اگر خیر ، پس اختلاف درجه ای که احساس نشود چه خاصیتی دارد؟


خطاب «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» مال همه بهشتیان نیست. در حدیث است که اشخاصی مستور (طوری که زشتیهایشان نمایان است) وارد بهشت می شوند. یعنی به عللی مورد بخشش قرار گرفته اند ولی این بخشش تنها در حدی بوده است که از عذاب دوزخ رهایی یابند ولی عذاب رسوایی همچنان به قوت خود باقی مانده است.
همچنین کسانی که به خاطر قصور، فرصت نیل به درجات بالاتر را از دست داده اند آنها در بهشت همیشه در حسرت درجات از دست رفته هستند.
طبق آیه 26 سوره مطففین، نعمتهای بهشتی طبق مسابقه ای که در دنیا بین نیکان درگرفته است قابل دستیابی است و طبیعی است که عقب ماندگان در این مسابقه دارای حسرت خواهند بود و این حسرت در بهشت شدت می یابد.

[="Tahoma"][="Navy"]

**گلشن**;605498 نوشت:
سلام

این تعریف برای این دنیا و این جهان نافذ است و دارای معنا
چگونه این تعریف را می توان برای جهان اخرت معنا دار دانست ؟


سلام
آخرت یوم تبلی السرائر است
در آن عالم همان حقایق درونی که از اغلب افراد پنهان بود همان قرب و بعدهای معنوی که بیانگر درجات کمال یا سقوط بود آشکار می شود همین
یا علیم[/]

روح بخش;606177 نوشت:

همچنین کسانی که به خاطر قصور، فرصت نیل به درجات بالاتر را از دست داده اند آنها در بهشت همیشه در حسرت درجات از دست رفته هستند.
طبق آیه 26 سوره مطففین، نعمتهای بهشتی طبق مسابقه ای که در دنیا بین نیکان درگرفته است قابل دستیابی است و طبیعی است که عقب ماندگان در این مسابقه دارای حسرت خواهند بود و این حسرت در بهشت شدت می یابد.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

لطفا بفرمایید حسرت خوردن بهشتیان در بهشت در کدام آیه ی قرآن کریم آمده است؟

متشکرم

.امین.;607036 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
لطفا بفرمایید حسرت خوردن بهشتیان در بهشت در کدام آیه ی قرآن کریم آمده است؟
متشکرم

سلام علیکم
من هنوز موفق به پیدا نمودن آیه ای که از حسرت بعضی از اهل بهشت بگوید مطلع نشده ام ولی در احادیث این مسئله آمده است. یک مورد آن که پنج حدیث در اصول کافی (ج: 2 ص: 607) درباره آن وجود دارد، مسئله فراموش نمودن سوره هایی است که توسط فردی حفظ شده اند و بعد فراموش گشته اند.

محی الدین;606758 نوشت:
سلام
آخرت یوم تبلی السرائر است
در آن عالم همان حقایق درونی که از اغلب افراد پنهان بود همان قرب و بعدهای معنوی که بیانگر درجات کمال یا سقوط بود آشکار می شود همین
یا علیم

سلام
نحوه اشکار شدن به چه صورتی است ؟ ایا جز این است که این اشکار شدن با رفتن به بهشتهای مختلف خودش را نشان می دهد ؟

[="Tahoma"][="Navy"]

**گلشن**;607711 نوشت:
سلام
نحوه اشکار شدن به چه صورتی است ؟ ایا جز این است که این اشکار شدن با رفتن به بهشتهای مختلف خودش را نشان می دهد ؟

سلام
آنجا تحقق خارجی آشکار است اما در اینجا ما با معیارها هم می توانیم این مراتب را شناسایی کنیم
یا علیم[/]

ببخشیدا البته من کوچیک همتونم ...ولی به نظرم اینجوریها هم نیست...تو بهشت که پایین شهر بالا شهر نداریم...تو بهشت منظور از درجات فکر کنم حب به اهل بیت باشه که هر چه قد حب به اهل بیتت بیشتر باشه بیشتر لذت میبری اما من نمیدونم منظور از لذت چیه...شایدم کلا دارم اشتباه میگم...سوال کاملا سختیه چون درک نکردیم و ندیدیم.

روح بخش;607630 نوشت:

سلام علیکم
من هنوز موفق به پیدا نمودن آیه ای که از حسرت بعضی از اهل بهشت بگوید مطلع نشده ام ولی در احادیث این مسئله آمده است. یک مورد آن که پنج حدیث در اصول کافی (ج: 2 ص: 607) درباره آن وجود دارد، مسئله فراموش نمودن سوره هایی است که توسط فردی حفظ شده اند و بعد فراموش گشته اند.


با عرض سلام

جناب روح بخش لطفا به مطلب زیر توجه بفرمایید:


[=arial]در هر حال برخی با دیدن پرونده اعمالشان گاهی خوشحال می شوند ، گاهی شرمگین می شوند ، گاهی گریه می کنند ، گاهی بدنشان می لرزد و بالاخره حسابی تنبیه می شوند و دلشان می ترسد و از کرده خویش پشیمان شده و اشک می ریزند . و البته اینان کسانی هستند که حق الناس برگردنشان نیست وخداوند متعال آنها را بعد از پشیمان شدن و شرمگین شدنشان می بخشد وبه آنها می گوید همین شرمساری برای مجازات شما کفایت می کند وآنها را با وسایل و مرکبهائی نورانی و تزئین شده به بهشت می فرستد و این در حالی است که هنوز روز حساب شروع نشده است .
[=arial]
و بقیه مردم همچنان در نگرانی از بلاتکلیفی منتظر می شوند تاببینند که چه می شود و برای رهائی خویش بدنبال عذر و بهانه می گردند و شاید چندین و جند بار نامه اعمال خویش را مرور می کنند و هرکس بدون توجه بدیگری مشغول سرو سامان دادن به وضعیت از دست رفته خویش است . بالاخره دفاعیات خویش را آماده می کنند و تا می توانند در این رابطه فکر می کنند و برنامه ریزی می نمایند که چه بگویند و چگونه خودشان را خلاص کنند . و سپس منتظر می شوند و آنقدر منتظر می مانند تاخسته می شوند و اشکشان جاری می شود و گونه هایشان از شدت اشکهایشان خیس می شود . و این صحنه نیز هزار سال طول می کشد .

[=arial]صحنه چهارم :
[=arial]چهارمین صحنه روز قیامت صحنه رسیدگی به اعمال است که همان روز حساب می باشد و بدینصورت انجام می پذیرد :
[=arial]با دمیده شدن در صور برای بار پنجم مردم متوجه می شوند که صحنه دیگر قیامت آغاز گردیده است . و به آنها اعلام می گردد که امروز روز حساب است و به پرونده اعمال همه افراد رسیدگی می شود و هرکس باید پاسخگوی اعمال خویش باشد . و در این جاست که هر کس بدنبال بدهکارانش می گردد تا یقه آنها را بگیرد و هر کس از دست طلبکارانش می گریزد تا گرفتار آنها نشود .
[=arial]همه افراد موجود در بهشت به صحرای محشر برمی گردند ودر کنار حوض کوثر قرار می گیرند و همه خلایق در چنین روزی در صحرا ی محشر گرد هم می آیند . و رسیدگی به اعمال توسط امام علی (ع) آغاز می گردد : فرمان صادر می شود که جهنم در پوشش را بردارد .
منبع

آیا ورود بهشتیان به بهشت ، قبل از حسابرسی در روایات به اینصورت بیان شده است؟

اگر صحیح باشد باید گفت که حسرت بهشتیان در همین مرحله از ورودشان به بهشت است نه پس از حسابرسی.

در غیر اینصورت آیا ممکن است که در همان صحنه قیامت و رسیدگی به اعمال ، بهشتیان امکان دیدن درجاتی را که در بهشت از دست داده اند داشته باشند؟ چون در قرآن کریم روز قیامت یوم الحسره نامیده شده است

.امین.;608796 نوشت:

با عرض سلام

جناب روح بخش لطفا به مطلب زیر توجه بفرمایید:

[=arial]در هر حال برخی با دیدن پرونده اعمالشان گاهی خوشحال می شوند ، گاهی شرمگین می شوند ، گاهی گریه می کنند ، گاهی بدنشان می لرزد و بالاخره حسابی تنبیه می شوند و دلشان می ترسد و از کرده خویش پشیمان شده و اشک می ریزند . و البته اینان کسانی هستند که حق الناس برگردنشان نیست وخداوند متعال آنها را بعد از پشیمان شدن و شرمگین شدنشان می بخشد وبه آنها می گوید همین شرمساری برای مجازات شما کفایت می کند وآنها را با وسایل و مرکبهائی نورانی و تزئین شده به بهشت می فرستد و این در حالی است که هنوز روز حساب شروع نشده است .
[=arial]
و بقیه مردم همچنان در نگرانی از بلاتکلیفی منتظر می شوند تاببینند که چه می شود و برای رهائی خویش بدنبال عذر و بهانه می گردند و شاید چندین و جند بار نامه اعمال خویش را مرور می کنند و هرکس بدون توجه بدیگری مشغول سرو سامان دادن به وضعیت از دست رفته خویش است . بالاخره دفاعیات خویش را آماده می کنند و تا می توانند در این رابطه فکر می کنند و برنامه ریزی می نمایند که چه بگویند و چگونه خودشان را خلاص کنند . و سپس منتظر می شوند و آنقدر منتظر می مانند تاخسته می شوند و اشکشان جاری می شود و گونه هایشان از شدت اشکهایشان خیس می شود . و این صحنه نیز هزار سال طول می کشد .

[=arial]صحنه چهارم :
[=arial]چهارمین صحنه روز قیامت صحنه رسیدگی به اعمال است که همان روز حساب می باشد و بدینصورت انجام می پذیرد :
[=arial]با دمیده شدن در صور برای بار پنجم مردم متوجه می شوند که صحنه دیگر قیامت آغاز گردیده است . و به آنها اعلام می گردد که امروز روز حساب است و به پرونده اعمال همه افراد رسیدگی می شود و هرکس باید پاسخگوی اعمال خویش باشد . و در این جاست که هر کس بدنبال بدهکارانش می گردد تا یقه آنها را بگیرد و هر کس از دست طلبکارانش می گریزد تا گرفتار آنها نشود .
[=arial]همه افراد موجود در بهشت به صحرای محشر برمی گردند ودر کنار حوض کوثر قرار می گیرند و همه خلایق در چنین روزی در صحرا ی محشر گرد هم می آیند . و رسیدگی به اعمال توسط امام علی (ع) آغاز می گردد : فرمان صادر می شود که جهنم در پوشش را بردارد .
منبع

آیا ورود بهشتیان به بهشت ، قبل از حسابرسی در روایات به اینصورت بیان شده است؟

اگر صحیح باشد باید گفت که حسرت بهشتیان در همین مرحله از ورودشان به بهشت است نه پس از حسابرسی.

در غیر اینصورت آیا ممکن است که در همان صحنه قیامت و رسیدگی به اعمال ، بهشتیان امکان دیدن درجاتی را که در بهشت از دست داده اند داشته باشند؟ چون در قرآن کریم روز قیامت یوم الحسره نامیده شده است


سلام علیکم
این حسرت برای بهشت هم هست به روایت ذیل توجه کنید:
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه سوره‏اى از قرآن را فراموش كند آن سوره در بهشت بصورتى زيبا و مقامى بلند در برابرش نمودار گردد و چون او را ببيند گويد: تو كيستى وه كه چه اندازه زيبائى كاش تو از آن من بودى؟ گويد: آيا مرا نشناسى؟ من فلان سوره‏ام و اگر تو مرا فراموش نكرده‏ بودى باين درجه تو را ميرساندم!
(الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 607)

بهشت از نظر پیامبر در نهج الفصاحه :
"به شما مژده میدهم و شما به دیگران مژ دهبدهید که هر کس شهادت دهد که خدایی جز خدای یگانه نیست و به ان معتقد باشد وارد بهشت می شود. "
" ایا نمی خواهی به تو از پادشاهان بهشت خبر دهم ؟ مرد ناتوان و ژ نده پوشی که کسی به او اعتنا نمی کند و اگر قسم بخورد که چیزی واقع می شود خدا قسم او را محقق می سازد. "
"بدانید که کار اهل بهشت مانند ان است که از راهی دشوار بر تپه ای بلند روند و کار اهل جهنم مانند ان است که در سرا شیبی زمین همواری
حرکت کنند. "
"خدا بهشت را سفید افریده است. و سفیدی از همه رنگ ها نزد خداوند محبوب تر است. "
"بهشتیان صاحبان غرفه را چنان می بینند که شما ستارگان را در اسمان میبینند .
"در بهشت صد درجه هست که اگر جهانیان جمع شوند در یکی از انها جا می گیرند . "
"میان بنده و بهشت هفت عقبه هست که اسان ترین انها مرگ است. و سخت ترین انها ایستادن در پیشگاه خداوند است. هنگامی که ستم کشان دامن ستم گران را می گیرند. "

روح بخش;608964 نوشت:

سلام علیکم
این حسرت برای بهشت هم هست به روایت ذیل توجه کنید:
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه سوره‏اى از قرآن را فراموش كند آن سوره در بهشت بصورتى زيبا و مقامى بلند در برابرش نمودار گردد و چون او را ببيند گويد: تو كيستى وه كه چه اندازه زيبائى كاش تو از آن من بودى؟ گويد: آيا مرا نشناسى؟ من فلان سوره‏ام و اگر تو مرا فراموش نكرده‏ بودى باين درجه تو را ميرساندم!
(الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 607)

وعلیکم السلام

این روایت را قبلا هم فرمودید. صحبت ما این بود که شاید این روایت برای بار اولی است که بهشتیان وارد بهشت میشوند. یعنی همان مرحله قیامت....

.امین.;609010 نوشت:
وعلیکم السلام

این روایت را قبلا هم فرمودید. صحبت ما این بود که شاید این روایت برای بار اولی است که بهشتیان وارد بهشت میشوند. یعنی همان مرحله قیامت....

سلام علیکم
در حدیثی دیگر در همان آدرس دارد که هزار درجه را فرد از دست می دهد. از از دست دادن هزار درجه چیزی نیست که فعلا حسرتش برای روزهای نخست باشد!
البته خداوند اگر رحمتش بیشتر شامل حال بهشتیان شود آنها این حسرت را فراموش می کنند. ولی ظاهر احادیث همین است که عرض کردم!

روح بخش;609094 نوشت:

سلام علیکم
در حدیثی دیگر در همان آدرس دارد که هزار درجه را فرد از دست می دهد. از از دست دادن هزار درجه چیزی نیست که فعلا حسرتش برای روزهای نخست باشد!
البته خداوند اگر رحمتش بیشتر شامل حال بهشتیان شود آنها این حسرت را فراموش می کنند. ولی ظاهر احادیث همین است که عرض کردم!

سلام علیکم
دلیلتان صحیح به نظر نمیرسد. به هرصورت ممنون

**گلشن**;604481 نوشت:
پس یعنی اختلاف درجات بهشت در نوع مصالح ساخته شده ان و تعداد درختان است و انبوهی درختان ان است
یعنی هر چه انسان بهتر باشد به باغ زیبا و بهتری برده می شود

ایا در نوع درختان این باغها هم اختلافی وجود دارد ؟


با سلام
صرفا اختلاف درجات به کمی درختان و باغ ها نیست این ها نمونه ای محسوس از نعمت های بهشتی هستند چه بسا نعمت هایی در درجات بالای بهشت هست که بیان آنها برای ما که در این دنیا هستیم اصلا قابل تصور و درک نیست مثلا رضوان الهی ،همسایه بودن اولیای الهی، دیدن جمال آنها، دیدن برق لبخند علی (ع) و...
نعمات بهشتیان اعم از مادی و معنوی همه بر اساس شان و مرتبت ایشان تقسیم می شود. لذا اگر چه همه از قصرهای مجلل و همسران و دیگر نعمات بهشتی برخوردارند، اما کیفیت آنها متناسب با درجاتشان فرق دارد. من جمله میزان دیدار و همنشینی با بزرگان بهشتی همچون پیامبران و امامان نیز بسته به درجات بهشتیان متغیر است. همچنین بالاترین نعمت بهشت که بنابر نقل، لذت درک خدا و رضایت اوست، نیز بستگی به شان بهشتیان دارد .

روای گوید از حضرت رضا علیه السّلام پرسیدم: نظر شما در باره این حدیث كه أهل حدیث نقل مى‏كنند: «أهل ایمان از منازل و مقامات خود در بهشت، خدا را زیارت مى‏كنند» چیست؟

حضرت رضا علیه السّلام فرمود: اى أبا صلت، خداوند تبارك و تعالى حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله را بر تمام مخلوقین، حتى فرشتگان و انبیاء عظام، برترى داده است، و بیعت كردن با او را به منزله بیعت با خود ساخته و زیارت و دیدار پیامبر را در دنیا و آخرت به منزله زیارت و دیدار خود شمرده است،... و درجه و مقام پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله در بهشت از تمام درجات بالاتر است، پس هر كس از درجه و مقام خود در بهشت؛ آن حضرت را زیارت كند، خداوند تبارك و تعالى را زیارت كرده است.
حتی همان مثال های شبه مادی که خدا از درجات بهشت برای ما می زند که خیلی اوقات ما آنها را نمی فهمیم سوره مبارکه واقعه را ببینید بهشتی که برای سابقون ترسیم می کند و بهشتی که برای اصحاب یمین بیان فرموده چقدر متفاوت است تازه این ها بیان تنزلی از آن جایگاه است که مورد فهم ما قرار گیرد و از همه این ها گذشته نعمت ها و لذت های معنوی بهشت بی حد و حصر است که درجات بهشت با آنها بهتر بیان می گردد.

**گلشن**;604672 نوشت:
ایا افراد می توانند در بهشتهای مختلف جا به جا شوند و رفت و امد کنند ؟

مثلا برای دیدار پیامبران به بهشت مخصوص انها بروند و موقتی از نعمتهای انها استفاده کنند ؟


امیر المومنین فرمودند :"الیَوم یَومُ العَمَلِ وَ لاَ حِسَابٍ وَ غَداً یَومُ الحِسَابِ وَلاَ عَمَلٍ"
در قیامت چه بهشت و چه جهنم هیچ عملی نیست که باعث بالا رفتن درجه انسان شود دنیا دار عمل است و قیامت دار جساب است
از طرفی نعمت های بهشت آنگونه نیست که فرد بتواند آن را درک کند ولی به او ندهند بلکه فردی که در درجات پایین بهشت است قدرت درک نعمات بالا را ندارد دقیقا مانند همین دنیا کسانی هستند که با نعمت های پایین مادی سرگرم اند که اصلا لذت همنشینی با علما را نمی فهمند و اگر آنها را در محضر بزرگی جای دهند فیض حضورش نه تنها به او حال نمی دهد بلکه او را خسته می کند.
در بهشت بنا بر آن ظرفیت وجودی که فرد برای خودش ساخته است می تواند درک نعمت کند نه بیشتر . پس بالا رفتن او در آن درجات معنایی نمی دهد
اما سر کشی مومنین درجه بالا به پایین امکان پذیر بوده و صورت می گیرد

Reza-D;605607 نوشت:
بنده هم 3 سؤال دارم

1 - آیا با توجه به باقیات الصالحات ، امکان بالاتر یا پایین تر رفتن درجات انسان در بهشت یا جهنم وجود دارد
به غیر از موضوع باقیات الصالحات چطور؟


با سلام خدمت شما دوست عزیز
باقیات الصالحات اثرش در برزخ است و این که درجه انسان در قیامت ترفیع یابد ولی آنگاه که درجه انسان در قیامت مشخص شد دیگر تغییر نمی کند. چرا که این باقیات الصالحات تا آن وقتی به انسان سود مس رساند که افرادی در دنیا از آن باقیا الصالحات استفاده کنند اما وقتی که قیامت میشود سفره دنیا برچیده شده و همه در انتظار دیدن نتیجه اعمال خود می باشند.

Reza-D;605607 نوشت:
- گفته میشود که در بهشت غم و اندوه معنایی ندارد. با این حساب:

الف) چگونه گفته میشود که بهشتیان در قیامت حسرت میخورند که چرا اعمال خوبِ بیشتری انجام ندادیم؟

ب) آیا اختلاف درجات افراد در بهشت ، موجب حسرت خوردن آنهایی میشود که درجهء پایین تری دارند؟
اگر بله ، چطور با بحث خالی بودن بهشت از غم و اندوه جمع میشود؟
اگر خیر ، پس اختلاف درجه ای که احساس نشود چه خاصیتی دارد؟



به این لینک مراجعه فرمایید اگر سوالی باقی ماند در خدمت هستم(انشا الله)

http://www.askdin.com/thread39612.html

muiacir;605723 نوشت:
بابا درجه ای وجود نداره ، قرآن از صفات مختلف و ویژگی های مختلف برای توضیف قرآن استفاده کرده اون وقت ما اومدیم بهشت رو درجه بندی کردیم.

بهشت بنا به فرموده قرآن و روایات دارای مراتبی است و عدالت خدا حکم می مند که بهشت دارای درجات باشد.
وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَی (طه 75)
و هر كه مؤمن به نزد او رود در حالى كه كارهاى شايسته انجام داده باشد براى آنان درجات والا خواهد بود
هم چنين علي عليه السلام در ويژگي بهشت مي فرماييد: «درجات متفاضلات و منازل متفوتات؛ بهشت داراي درجاتي است که برخي برتر از ديگري است و داراي منزل گاه هاي متفاوتي است». (ميزان الحکمه، ج 1، ص 432)
هم چنين در روايات است که امام زين العابدين مي فرمايند: «بر شما باد به قرآن، براستي که خداوند بهشت را آفريد و درجات و مراتب آن را به اندازه آيات قرآن قرار داد، پس هر کس در آنجا آيه اي از قرآن بخواند به او مي گويند بخوان و بالا برو و هر کس از اينان که وارد بهشت مي شوند درجه اي بالاتر از آن نيست به جز درجه انبياء و صديقون». (ميزان الحکمه، ج 1، ص 432)

شعیب;620388 نوشت:
به این لینک مراجعه فرمایید اگر سوالی باقی ماند در خدمت هستم(انشا الله)

سلام
لينك رو ديدم و مطالعه كردم. بخش اول پرسشم رو پاسخ گرفتم ولي بخش آخر رو خير. در دو بخش الف و ب مجدد ميپرسم

الف) شنيده ام (فكر ميكنم روايت است ، روايتي از رسول الله ص ) كه

هم گناه كاران و هم نيكوكاران هر دو در قيامت حسرت ميخورند. گروه اول ميگويند چرا گناه كرديم و گروه دوم ميگويند چرا اعمال نيك بيشتري انجام نداديم

ب) اگر اختلاف درجه باعث حسرت خوردن نميشود ، پس

بخش الف چيست؟ و از طرفي ، اختلاف درجه اي كه احساس نشود چه خاصيتي دارد؟

Reza-D;620745 نوشت:
و از طرفي ، اختلاف درجه اي كه احساس نشود چه خاصيتي دارد؟

سلام علیکم

به نظر شما آیا در شان مقام ربوبی هست که بخواهد مخلوقش برای همیشه در حسرت بماند؟ به او دستور دهد والعافین عن الناس اما خود برای ابد عفو نکند؟ آنهم از مخلوقی که مالک موت و حیات و نفع و ضرر خودش هم نیست!!!

از دید شما کمی تنگ نظرانه نیست؟

Reza-D;620745 نوشت:
الف) شنيده ام (فكر ميكنم روايت است ، روايتي از رسول الله ص ) كه هم گناه كاران و هم نيكوكاران هر دو در قيامت حسرت ميخورند. گروه اول ميگويند چرا گناه كرديم و گروه دوم ميگويند چرا اعمال نيك بيشتري انجام نداديم

ب) اگر اختلاف درجه باعث حسرت خوردن نميشود ، پس بخش الف چيست؟ و از طرفي ، اختلاف درجه اي كه احساس نشود چه خاصيتي دارد؟


با سلام با ادله نقلی و عقلی که داریم این موضوع بلا شک است که ثواب و عقاب بهشت و جهنم خالص است و آمیخته با ضد خود نیست. یعنی ثواب آمیخته با سختی و غم و .. نیست و عقاب آمیخته با راحتی و آسایش و ... نیست.
و قالوا الحمد لله الّذى اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شكور (34فاطر)

الّذى احلنا دار المقامه من فضله لا يمسنا فيها نصب و لا يمسنا فيها لغوب (35فاطر)

و گويند ستايش خدايى را كه غم و اندوه را از ما ببرد كه پروردگارمان آمرزنده و شكور است (34).

همان خدايى كه از كرم خويش ما را به اين سراى دائم درآورد كه در اينجا رنج و ملالى به ما نرسد (35).

پس قرآن صراحتا هرگونه غمی را در بهشت نفی می کند. پس اگر در حدیثی داریم که شهدا به مقام حضرت عباس غبطه می خورند باید آن را به گونه ای معنا کرد که حالت غم و اندوهی به همراه نداشته باشد اصلا فرق غبطه و حسرت و حسادت در این است که غبطه از فضایل اخلاقی و مورد تایید و تاکید و پسندیده است ولی حسرت و حسادت مذموم و منهی است و از رزایل اخلاقی.

اما آن حدیثی که فرمودید بنده نیافتم و اگر شما جایی دیدید با سند نقل کنید تا بررسی شود.

اما در مورد "ب" باید عرض کنم که قرار نیست این تفاوت درجات مورد حس برای دیگران و مورد حسرت آنها باشد تا درجه معنا پیدا کند
از طرفی در حدیث هست که به اهل بهشت درکات جهنم و جایگاه جهنمیان را نشان داده و همچنین از درجات پایین تر خود با خبر می کنند تا این لذتی باشد برای آنها و مزید بر شادیشان و شکرشان شود.
پس درجات بالا از درجات پایین باخبر اند ولی پایین ها از بالایی ها بی خبر اند و موجب هم و غم آنها نخواهد شد.

.امین.;621090 نوشت:
سلام علیکم
به نظر شما آیا در شان مقام ربوبی هست که بخواهد مخلوقش برای همیشه در حسرت بماند؟ به او دستور دهد والعافین عن الناس اما خود برای ابد عفو نکند؟ آنهم از مخلوقی که مالک موت و حیات و نفع و ضرر خودش هم نیست!!!
از دید شما کمی تنگ نظرانه نیست؟

سلام امين عزيز (يكي از بهترين دوستاي بنده)
من هيچ نتيجه گيري نكردم. نه تاييد كردم و نه رد. فقط سوال مطرح كردم

اما درمورد فرمايش شما ، مثلاً ميشه تصور كرد كه اين حسرت مقطعي باشه

البته تا اينجا كه استاد "شعيب" حتي همين احتمال رو هم رد كردند


شعیب;621128 نوشت:
اما آن حدیثی که فرمودید بنده نیافتم و اگر شما جایی دیدید با سند نقل کنید تا بررسی شود
بله. جستجو ميكنم

شعیب;621128 نوشت:
اگر در حدیثی داریم که شهدا به مقام حضرت عباس غبطه می خورند باید آن را به گونه ای معنا کرد که حالت غم و اندوهی به همراه نداشته باشد اصلا فرق غبطه و حسرت و حسادت در این است که غبطه از فضایل اخلاقی و مورد تایید و تاکید و پسندیده است ولی حسرت و حسادت مذموم و منهی است و از رزایل اخلاقی
اين قسمت رو بيشتر توضيج بفرماييد. غبطه خوردن دقيقاً چه حالتي هست و آيا ميشه اون رو نوعي حسرت خوردن به حساب آورد؟

Reza-D;621230 نوشت:
اين قسمت رو بيشتر توضيج بفرماييد. غبطه خوردن دقيقاً چه حالتي هست و آيا ميشه اون رو نوعي حسرت خوردن به حساب آورد؟

غبطه از سنخ رنج و غم و حسرت و اندوه دنیا و امثال این گونه صفات نیست. غبطه خوردن بر عکس صفات حسرت و حسد که هم و غم می آورد و از سنخ نقایص نفسانی اند ، از سنخ فضائل و کمالات نفسانی بوده نوعی ادراک کمال و حبّ آن است. لذا در روایات اهل بیت(ع) نه تنها از آن نهی نشده بلکه بر آن سفارش شده است.
ویژگی رذائل نفسانی(مانند حسرت و حسد) این است که دارنده ی آن ، احساس نوعی تنگی ، خفقان و ضیق وجود می کند ، در حالی که غبطه خوردن نه تنها چنین حالتی را ایجاد نمی کند بلکه بر عکس ، موجب نوعی نشاط ، انبساط درونی و بهجت قلبی نیز می شود.
مشتاقان فضائل انسانی در همین دنیا نیز غبطه ی مقام والای حضرت ابالفضل العباس (ع) را می خورند ؛ ولی نه تنها از این غبطه خوردن احساس تنگی نمی کنند بلکه بر عکس ، نشاطی خاصّ در آنها پدیدار می شود ، به گونه ای که گاه از شدّت شعف و شکوفایی درون ، حالت شیدایی و انفجار عواطف در آنها ظاهر شده ، بغض شیرینی راه گلوشان را بسته و چشمانشان را با زمزم عشق و محبّت تر می کند. بلکه گاه چنان غرق در این غبطه ی شیرین می شوند که عاشقانه برای معشوق مورد غبطه ی خویش جان می دهند.
آری در غبطه نیز نوعی حسرت موجود است ؛ امّا نه از سنخ حسرت های دنیوی ، بلکه حسرتی از سنخ درد عشق ، و حسرتی از سنخ سوز عاشق نسبت به معشوق ، که برای اهلش ،‌ از هزاران بهشت سر و از حور و قصور خوشتر است.
در قیامت که کشف الغطاء است و پرده ها فرو می افتد هر کس درون مایه وجودی که برای خود ساخته را می بیند و می یابد و به فرا خور آن داشته مقامی می یابد که فرای آنرا نمی تواند داشته باشد که بر آن حسرت منفی بخورد. چون می بیند که داشته اش محدود به این مقام است و بیشتر از آن رانمی تواند داشته باشد. برای همین در مقام خود راضی و متنعم است.

شعیب;621522 نوشت:
غبطه از سنخ رنج و غم و حسرت و اندوه دنیا و امثال این گونه صفات نیست. غبطه خوردن بر عکس صفات حسرت و حسد که هم و غم می آورد و از سنخ نقایص نفسانی اند ، از سنخ فضائل و کمالات نفسانی بوده نوعی ادراک کمال و حبّ آن است. لذا در روایات اهل بیت(ع) نه تنها از آن نهی نشده بلکه بر آن سفارش شده است.
ویژگی رذائل نفسانی(مانند حسرت و حسد) این است که دارنده ی آن ، احساس نوعی تنگی ، خفقان و ضیق وجود می کند ، در حالی که غبطه خوردن نه تنها چنین حالتی را ایجاد نمی کند بلکه بر عکس ، موجب نوعی نشاط ، انبساط درونی و بهجت قلبی نیز می شود.
مشتاقان فضائل انسانی در همین دنیا نیز غبطه ی مقام والای حضرت ابالفضل العباس (ع) را می خورند ؛ ولی نه تنها از این غبطه خوردن احساس تنگی نمی کنند بلکه بر عکس ، نشاطی خاصّ در آنها پدیدار می شود ، به گونه ای که گاه از شدّت شعف و شکوفایی درون ، حالت شیدایی و انفجار عواطف در آنها ظاهر شده ، بغض شیرینی راه گلوشان را بسته و چشمانشان را با زمزم عشق و محبّت تر می کند. بلکه گاه چنان غرق در این غبطه ی شیرین می شوند که عاشقانه برای معشوق مورد غبطه ی خویش جان می دهند.
آری در غبطه نیز نوعی حسرت موجود است ؛ امّا نه از سنخ حسرت های دنیوی ، بلکه حسرتی از سنخ درد عشق ، و حسرتی از سنخ سوز عاشق نسبت به معشوق ، که برای اهلش ،‌ از هزاران بهشت سر و از حور و قصور خوشتر است.
در قیامت که کشف الغطاء است و پرده ها فرو می افتد هر کس درون مایه وجودی که برای خود ساخته را می بیند و می یابد و به فرا خور آن داشته مقامی می یابد که فرای آنرا نمی تواند داشته باشد که بر آن حسرت منفی بخورد. چون می بیند که داشته اش محدود به این مقام است و بیشتر از آن رانمی تواند داشته باشد. برای همین در مقام خود راضی و متنعم است

چقدر زيبا توضيح داديد و چه مثالي هم زديد. حضرت ابوالفضل(ع)
مثال اينقدر واضح بود كه اگر فقط يك كلمه هم مينوشتيد: مثل حضرت ابوالفضل(ع) ، پاسختون رو كامل دريافت ميكردم
مرسي. انشاالله كه در بهشت با ايشون همنشين باشيد

Reza-D;621740 نوشت:
چقدر زيبا توضيح داديد و چه مثالي هم زديد. حضرت ابوالفضل(ع)
مثال اينقدر واضح بود كه اگر فقط يك كلمه هم مينوشتيد: مثل حضرت ابوالفضل(ع) ، پاسختون رو كامل دريافت ميكردم
مرسي. انشاالله كه در بهشت با ايشون همنشين باشيد

خواهش می کنم
انشا الله که فیض درک حضور ایشان را در بهشت خدا به همه ما عنایت کند
التماس دعا

پرسش:
منظور از درجات بهشت و جهنم چیست؟ آیا اختلاف درجات بهشت در نوع مصالح ساخته شده ان و تعداد درختان است و انبوهی درختان ان است؟
آیا افراد می توانند در بهشت های مختلف جا به جا شوند و رفت و آمد کنند؟با توجه به باقیات الصالحات ، امکان بالاتر یا پایین تر رفتن درجات انسان در بهشت یا جهنم وجود دارد؟

روایتی شنيده ام كه هم گناه كاران و هم نيكوكاران هر دو در قيامت حسرت می خورند. غبطه خوردن دقيقاً چه حالتی هست و آيا می شود آن را نوعی حسرت خوردن به حساب آورد که در بهشت باشد.؟

پاسخ:
از تعبيرات مختلف قرآن به خوبی استفاده مي ‏شود که باغ‏ های بهشتی متعدد و گوناگون و دارای درجات است و درجات و مقامات آن به تعداد مراتب و مقامات بهشتيان است. هر گروهی از آن‏ ها طبق شايستگی­ هايی که دارند در باغ‏ های بهشتی مسکن می‏ گزينند.
مثلا پيامبر (صلی الله علیه و آله) در تفسير آيات سوره (الرحمن) می‏ فرمايد: «جنتان من ذهب للمقربين و جنتان من ورق لاصحاب الیمين»؛ دو باغ بهشتی از طلا برای مقربان درگاه الهی و دو باغ بهشتی از نقره برای اصحاب يمين است.(1)

_ درجات بهشت
1- جنة الخلد: وعده اين بهشت به متقين داده شده است. «جنه الخلد التي وعد المتقون».(2)
2- جنات عدن: بعضی از مفسران گفته‏ اند جنات عدن، وسط بهشت است که در واقع باغ‏ های بهشتی محسوب می شود اما از بس گسترده است به طوری که هر گوشه‏ ای از آن گويی بهشت مستقلي است.
3- جنة المأوی: جنت المأوی محل پذيرايی بهشتيان است که اعمال صالح انجام داده‏ اند.
4- جنات فردوس: شايد بهترين بهشت‏ ها باشد، لذا از پيامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده: هنگامي که از خداوند متعال تقاضای بهشت می‏ کنيد، فردوس را تقاضا کنيد که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهای بهشتی از فردوس سرچشمه می‏ گيرد.(3)

در حديث ديگر از امير المؤمنين (علیه السلام) آمده است: براي هر چيز محل اعلائی است و اعلای بهشت، بهشت فردوس است که برای محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) است.
از ابن عباس نقل شده که باغ‏ های بهشت هشت عدد است.
جنة المأوی، دار الجلال، دارالقرار، دارالسلام، بهشت عدن، بهشت خلد، بهشت فردوس و بهشت نعيم.(4)
به طور کلی می‏ توان گفت درجات و مقامات بهشت به اندازه درجات و مقامات بهشتيان است و رتبه و مقام بهشتيان با هم تفاوت دارد.
اما درباره طبقات جهنم از آيات متعدد قرآن استفاده مى ‏شود که طبقات جهنم و ارکان آن متفاوت است. جهنم درهاى متعدد دارد شايد به اين صورت باشد وقتى فردى از درى وارد جهنم شد دوباره در ديگرى باز مى‏ شود وارد جهنم بدترى مى‏ شود و همين طور ... .
قرآن مى ‏فرمايد: «و سيق الذين کفروا الى جهنم زمرا حتى اذا جائوها فتحت ابوابها.»؛ کسانى که کفار شدند و گروه گروه به جهنم رانده مى‏ شوند وقتى به دوزخ مى‏ رسند درهاى آن گشوده مى ‏شود.(5)

«ان المنافقين فى الدرک الاسفل من النار و لن تجدلهم نصيرا.»؛ منافقان در پايين‏ ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آن‏ ها نخواهى يافت.(6)

در آيه «و انّ جهنم لموعدهم اجمعين لما سبعة ابواب لکلّ باب منهم جزء مقسوم.»؛ جهنم ميعاد گاه همه آن‏ ها است هفت در دارد و براي هر درى گروه معينى از آن‏ ها تقسيم شده‏ اند.(7)
در حديثى از حضرت على (علیه السلام) آمده است که فرمود: «آيا مى‏ دانيد درهاى دوزخ چگونه است. سپس امام يک دست خود را بر روى ديگر گذارد و آن را گشود (اشاره به اين که آن‏ ها طبقاتى روى هم ديگر قرار دارند).(8)
در حديث ديگرى از همان حضرت نقل شده است که بعد از تفسير درهاى هفت گانه دوزخ به طبقاتى که بعضى بالاى بعض ديگر قرار دارند نام‏ هاى اين طبقات را چنين مى‏ شمرد: از همه پايين‏ تر، جهنم و بالاى آن لظى و بالاى آن حطمه و فوق آن سقر و بالاى آن جحيم و فوق آن سعير و فوق آن هاويه است.(9)
طبقات جهنم يکى از یکی ديگر دردناک‏ تر و گروه­ هايى که وارد آن‏ ها مى‏شوند يکى از ديگرى گنه کارترند و اعمالى که آن‏ ها انجام مى‏ داده ‏اند يکى از ديگرى بدتر است.
_نتیجه:
درجات بهشت و درکات جهنم همان جایگاه و مقام خوبان و بدان در بهشت و جهنم است.

_ جابجا شدن بهشتیان
صرفا اختلاف درجات به کمی درختان و باغ ها نیست این ها نمونه ای محسوس از نعمت های بهشتی هستند چه بسا نعمت هایی در درجات بالای بهشت هست که بیان آن ها برای ما که در این دنیا هستیم اصلا قابل تصور و درک نیست مثلا رضوان الهی ،همسایه بودن اولیای الهی، دیدن جمال آن ها، دیدن برق لبخند علی (علیه السلام) و...
نعمات بهشتیان اعم از مادی و معنوی همه بر اساس شان و مرتبت ایشان تقسیم می شود. لذا اگر چه همه از قصرهای مجلل و همسران و دیگر نعمات بهشتی برخوردارند، اما کیفیت آنها متناسب با درجاتشان فرق دارد. من جمله میزان دیدار و همنشینی با بزرگان بهشتی همچون پیامبران و امامان نیز بسته به درجات بهشتیان متغیر است. همچنین بالاترین نعمت بهشت که بنا بر نقل، لذت درک خدا و رضایت اوست، نیز بستگی به شان بهشتیان دارد .

روای گوید از حضرت رضا (علیه السّلام) پرسیدم: نظر شما در باره این حدیث كه اهل حدیث نقل مى‏ كنند: «اهل ایمان از منازل و مقامات خود در بهشت، خدا را زیارت مى ‏كنند» چیست؟ حضرت رضا علیه السّلام فرمود: اى ابا صلت، خداوند تبارك و تعالى حضرت محمّد (صلّى اللَّه علیه و آله) را بر تمام مخلوقین، حتى فرشتگان و انبیاء عظام، برترى داده است، و بیعت كردن با او را به منزله بیعت با خود ساخته و زیارت و دیدار پیامبر را در دنیا و آخرت به منزله زیارت و دیدار خود شمرده است،... و درجه و مقام پیامبر (صلّى اللَّه علیه و آله) در بهشت از تمام درجات بالاتر است، پس هر كس از درجه و مقام خود در بهشت؛ آن حضرت را زیارت كند، خداوند تبارك و تعالى را زیارت كرده است.

حتی همان مثال های شبه مادی که خدا از درجات بهشت برای ما می زند که خیلی اوقات ما آن ها را نمی فهمیم سوره مبارکه واقعه را ببینید بهشتی که برای سابقون ترسیم می کند و بهشتی که برای اصحاب یمین بیان فرموده چقدر متفاوت است تازه این ها بیان تنزلی از آن جایگاه است که مورد فهم ما قرار گیرد و از همه این ها گذشته نعمت ها و لذت های معنوی بهشت بی حد و حصر است که درجات بهشت با آن ها بهتر بیان می گردد.
امیر مومنان علی (علیه السلام)فرمودند : «الیَوم یَومُ العَمَلِ وَ لاَ حِسَابٍ وَ غَداً یَومُ الحِسَابِ وَلاَ عَمَلٍ»

_ بالا رفتن درجات در بهشت
در قیامت چه بهشت و چه جهنم هیچ عملی نیست که باعث بالا رفتن درجه انسان شود دنیا دار عمل است و قیامت دار جساب است
از طرفی نعمت های بهشت آن گونه نیست که فرد بتواند آن را درک کند ولی به او ندهند بلکه فردی که در درجات پایین بهشت است قدرت درک نعمات بالا را ندارد دقیقا مانند همین دنیا کسانی هستند که با نعمت های پایین مادی سرگرم اند که اصلا لذت همنشینی با علما را نمی فهمند و اگر آن ها را در محضر بزرگی جای دهند فیض حضورش نه تنها به او حال نمی دهد بلکه او را خسته می کند.
در بهشت بنا بر آن ظرفیت وجودی که فرد برای خودش ساخته است می تواند درک نعمت کند نه بیشتر . پس بالا رفتن او در آن درجات معنایی نمی دهد
اما سر کشی مومنین درجه بالا به پایین امکان پذیر بوده و صورت می گیرد.

_ اثر باقیات الصالحات
باقیات الصالحات اثرش در برزخ است و این که درجه انسان در قیامت ترفیع یابد ولی آنگاه که درجه انسان در قیامت مشخص شد دیگر تغییر نمی کند. چرا که این باقیات الصالحات تا آن وقتی به انسان سود می رساند که افرادی در دنیا از آن باقیات الصالحات استفاده کنند اما وقتی که قیامت می شود سفره دنیا برچیده شده و همه در انتظار دیدن نتیجه اعمال خود می باشند.

_ غبطه در بهشت
با ادله نقلی و عقلی که داریم این موضوع بلا شک است که ثواب و عقاب بهشت و جهنم خالص است و آمیخته با ضد خود نیست. یعنی ثواب آمیخته با سختی و غم و .. نیست و عقاب آمیخته با راحتی و آسایش و ... نیست.
«و قالوا الحمد لله الّذى اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شكور»؛ و گويند ستايش خدايى را كه غم و اندوه را از ما ببرد كه پروردگارمان آمرزنده و شكور است.(10)
«الّذى احلنا دار المقامه من فضله لا يمسنا فيها نصب و لا يمسنا فيها لغوب»؛ همان خدايى كه از كرم خويش ما را به اين سراى دائم درآورد كه در اينجا رنج و ملالى به ما نرسد(11)

پس قرآن صراحتا هرگونه غمی را در بهشت نفی می کند. پس اگر در حدیثی داریم که شهدا به مقام حضرت عباس غبطه می خورند باید آن را به گونه ای معنا کرد که حالت غم و اندوهی به همراه نداشته باشد اصلا فرق غبطه و حسرت و حسادت در این است که غبطه از فضایل اخلاقی و مورد تایید و تاکید و پسندیده است ولی حسرت و حسادت مذموم و منهی است و از رذایل اخلاقی.

قرار نیست این تفاوت درجات مورد حس برای دیگران و مورد حسرت آنها باشد تا درجه معنا پیدا کند. از طرفی در حدیث هست که به اهل بهشت درکات جهنم و جایگاه جهنمیان را نشان داده و همچنین از درجات پایین تر خود با خبر می کنند تا این لذتی باشد برای آن ها و مزید بر شادیشان و شکرشان شود. پس درجات بالا از درجات پایین با خبرند ولی پایینی ها از بالایی ها بی خبرند و موجب همّ و غمّ آن ها نخواهد شد.

غبطه از سنخ رنج و غم و حسرت و اندوه دنیا و امثال این گونه صفات نیست. غبطه خوردن بر عکس صفات حسرت و حسد که هم و غم می آورد و از سنخ نقایص نفسانی اند ، از سنخ فضائل و کمالات نفسانی بوده نوعی ادراک کمال و حبّ آن است. لذا در روایات اهل بیت (علیهم السلام) نه تنها از آن نهی نشده بلکه بر آن سفارش شده است.
ویژگی رذائل نفسانی(مانند حسرت و حسد) این است که دارنده آن، احساس نوعی تنگی، خفقان و ضیق وجود می کند، در حالی که غبطه خوردن نه تنها چنین حالتی را ایجاد نمی کند بلکه بر عکس، موجب نوعی نشاط، انبساط درونی و بهجت قلبی نیز می شود.
مشتاقان فضائل انسانی در همین دنیا نیز غبطه مقام والای حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) را می خورند؛ ولی نه تنها از این غبطه خوردن احساس تنگی نمی کنند بلکه بر عکس، نشاطی خاصّ در آن ها پدیدار می شود، به گونه ای که گاه از شدّت شعف و شکوفایی درون، حالت شیدایی و انفجار عواطف در آن ها ظاهر شده، بغض شیرینی راه گلویشان را بسته و چشمانشان را با زمزم عشق و محبّت تر می کند. بلکه گاه چنان غرق در این غبطه شیرین می شوند که عاشقانه برای معشوق مورد غبطه خویش جان می دهند.

آری در غبطه نیز نوعی حسرت موجود است ؛ امّا نه از سنخ حسرت های دنیوی، بلکه حسرتی از سنخ درد عشق، و حسرتی از سنخ سوز عاشق نسبت به معشوق، که برای اهلش،‌ از هزاران بهشت و حور و قصور خوش تر است.
در قیامت که کشف الغطاء است و پرده ها فرو می افتد هر کس درون مایه وجودی که برای خود ساخته را می بیند و می یابد و به فرا خور آن چه که داشته مقامی می یابد که فرای آن را نمی تواند داشته باشد که بر آن حسرت منفی بخورد. چون می بیند که داشته اش محدود به این مقام است و بیشتر از آن را نمی تواند داشته باشد. برای همین در مقام خود راضی و متنعم است.

حدیثی هم که فرمودید در منابع یافت نشد.

______________
(1) پيام قرآن، ج 6، ص 345، به نقل از تفسير در المنثور، ج 6، ص 146.
(2) فرقان/ 15.
(3) همان، ص 351، به نقل از روح المعاني، ج 16، ص 47.
(4) همان، ص 350.
(5) زمر/ 71.
(6) نساء/ 145.
(7) حجر/ 43 و 44.
(8) پيام قرآن، ج 6، ص 417، به نقل از در المنثور، ج 4، ص 99.
(9) همان، به نقل از نور الثقلين، ج 3، ص 19، حديث 64.
(10) فاطر/ 34.
(11) فاطر/ 35.

موضوع قفل شده است