9 شهید 9/9
تبهای اولیه
[/HR]
[/HR] [h=2]
اسامی شهدا به شرح زیر است:[/h] محمدصالح آرمند، تاریخ تولد: 1334.07.22، تاریخ شهادت: 1364.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
عبدالسلام حسینی سعید، تاریخ تولد: 1335، تاریخ شهادت: 1361.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
بهنام بابایی، تاریخ تولد: 1341.12.22، تاریخ شهادت: 1361.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
احسان باقری آرانی، تاریخ تولد: 1336.02.10، تاریخ شهادت: 1363.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
عبداله ابرازه، تاریخ تولد: 1309.06.09، تاریخ شهادت: 1361.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
نصرالدین ازكات، تاریخ تولد: 1334.12.20، تاریخ شهادت: 1360.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
بخشعلی ارشقی، تاریخ تولد: 1340.07.11، تاریخ شهادت: 1362.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
فاتح ازكات، تاریخ تولد: 1336.06.01، تاریخ شهادت: 1360.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
زین العابدین احمدپور، تاریخ تولد: 1338.06.14، تاریخ شهادت: 1361.09.09، گروه ترور کننده: گروهک تروریستی منافقین
[h=2]احسان خدا به آران[/h] احسان باقرى دهم اردیبهشت 1336 در خانوادهاى مذهبى و متدیّن در آران پا به عرصه هستى نهاد؛ او یکی از این قربانبان است که به اختصار گذری بر سال های زندگیش می کنیم.
والدینش براى نامگذارى او به كتاب خالقش توسّل جُستند كه این آیه آمد : هل جزاء الاحسان الاّ الاحساناین بود كه نام او را احسان گذاشتند و او نیز مفهوم آیه را با جوهر خون بر صفحه زمین نگاشت.
از همان دوران كودكى با توجّه به فضاى مذهبى خانواده ، بذر عشق به خدا و رسولاللّه صلىاللهعلیهوآلهو ائمّه اطهار علیهمالسلامدر دلش پاشیده شد .
اوان جوانى احسان مصادف با شروع انقلاب اسلامى به رهبرى امام (ره) بود و احسان در دوران سربازى ، مبارزه خود را به رهبرى امامش آغاز كرد و راهپیمایىها و تظاهرات را سرلوحه مبارزات خود قرار داد تا اینكه انقلاب به پیروزى رسید .
[h=2]احسان پا به کردستان می گذارد[/h] او پس از آن چون كشور انقلابى رها شده از جور ستمشاهى خصوصا مناطق محروم ، نیاز مبرم به نیروهاى فعّال داشت ، احسان مخلصانه و بىریا قدم به خاك خونین كردستان گذاشت .
وی ابتدا سنگر مخابرات همدوش شهید غوّاصى و ایزدپناه و پس از آن در مركز بزرگ اسلامى همگام با روحانیون اهل تسنّن و تشیّع به حراست و حفاظت از نظام اسلامى و به مبارزه با تمام ایسمها پرداخت . محرومیت و فقر ناشى از ظلم ستمشاهى این منطقه، انسانى از جان گذشته را مىطلبید كه اینبار از گامهاى استوار احسان باقرى مژده رهایى از محرومیت شنیده مىشد .
[h=2]شهردار دیوان دره[/h] او در سمت بخشدار و شهردار دیواندرّه علاوه بر انجام خدمات عمرانى بسیار، چون خود را وارث خون شهیدان گرانقدر آن منطقه مىدید ، مصمّم در پاكسازى روستاهاى اطراف شد و پس از پاكسازى با دلجویى از مردم ، بذر انقلاب اسلامى را در دلهاى آنها مىپاشید.
[h=2]جانشین برارد در جنوب[/h] احسان پس از شهادت برادرش اسماعیل در جبهه هاى جنوب ، عازم آن منطقه شد و پس از مدّتى مبارزه با دژخیمان بعثى ، شیرینى آزادى خرّمشهر را در عملیّات بیت المقدّس چشید و مجدّدا به منطقه برگشت .
در این رابطه یكى از برادران همرزم شهید این عملیّات چنین مىگوید: در عملیّات بیت المقدّس در تیپ 7 ولىعصر (لشكر ولىعصر فعلى) بودیم ، احسان در یكى از شبهاى قبل از عملیّات چند مرتبه از خواب مىپرید و گریه مىكرد.
[h=2]دو شهید به استقبال احسان آمدند[/h] وقتى یكى از همسنگرانش (حبیباللّه غفوره كه در آن عملیّات به شهادت رسید) او را در آغوش مىگرفت و از او مىپرسید چى شده است ؟ شهید مىگفت : الان برادرم اسماعیل باقرى و حسن هوایى (كه هر دو شهید شدند) را در خواب دیدم كه برادرم گفت : «احسان تو هم نزد ما مىآیى» .
تنها علاقه شهید دلجویى از مردم محروم و خانوادههاى شاهد اطراف دیوان درّه بود .
شهید باقری آرانی در شهرستان اصفهان سکونت داشت. احسان متاهل بود و چهار فرزند داشت. او در روز نهم آذر ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و سه در شهرستان سنندج در جریان بمب گذاری عوامل حزب دموكرات به شهادت رسید.
شهید احسان در یكى از غروبهاى سرد پاییزى سال 1363 به شهادت رسید .
[h=2]گزیده ای ازوصیّت نامه[/h] بسم الله الرحمن الرحیم
« ان اللّه اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه »
سوره توبه
به درستی که خداوند از مومنین جان و مالشان را خرید و در عوض به آن ها بهشت را ارزانی داشت .
من این نوع مرگ را بو کردم و بویش به مشامم رسید.
- خدایا ! تو را ستایش می کنم و به یکتایی تو و رسالت حضرت محمّد (ص) شهادت می دهم و خوشحالم که مرا در این زمان و مکان به دنیا آوردی و مرا از پیروان امام عزیزمان ، خلیل بت شکن ، خمینی کبیر قرار دادی .
- خدایا ! تو را می ستایم و شُکر می کنم که بر من منّت نهادی و هدایتم فرمودی و دری از درهای جنّت را که جهاد فی سبیل الله است به رویم باز کردی . اگر چه در جهاد اکبر ضعیف هستم و بر نفسم مسلّط نیستم ولیکن یاد تو و نگاه به چهرة نائب امام زمانت ، خمینی روح خدا باعث اطمینان و آرامش قلبم می شود .
- خدایا ! پیروزی با شهادت را نصیب من و تمام رزمندگان گردان که راضیم به رضای تو « آمین یا ربّ العالمین »