جمع بندی دوستم با شوهرش بمونه یا اینکه ازش جدا بشه؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوستم با شوهرش بمونه یا اینکه ازش جدا بشه؟

با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

من یک دوست از زمان دانشگاه دارم . در زمانی که ایشون در درون دانشگاه بودند با پسری آشنا میشن و عاشق و معشوق میشن و قرار ازدواج میزارن ولی ...

در همین حین آقایی به صورت سنتی از دوستم خواستگاری میکنه و گویا خانواده دوستم اصرار بسیار شدیدی میکنن که باید با ایشون ازدواج کنی و ایشون هم اون آقا رو رها میکنن و با این آقا پسر ازدواج میکنن ... این مساله تقریبا مربوط به 10 سال پیش هست .

چند وقت پیش دوستم دفتری رو پیدا میکنه و متوجه میشه شوهرش به دفعات زیادی قبل و بعد از ازدواج بهش خیانت میکرده ... مثلا فهمیده با دختر عمو هاش رابطه داشته ...

دوستم از خونه همسرش بیرون میاد و تقریبا 3 ماهی از ایشون جدا زندگی میکرده ... در همین حین خبر به نامزد سابقش میرسه ... و دوباره همدیگه رو میبینن و آقا پسر دوباره تمایل به ازدواج با ایشون میکنند ... از طرفی ایشون دو تا هم بچه دارند ...

به نظره شما کاره درست چی هست ؟؟؟

با همسرش بمونه ... یا اینکه ازش جدا بشه و با نامزد سابقش ازدواج کنه ...

با تشکر .

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
دوست من چند سال قبل با پسری در دانشگاه دوست شده بود وقرار ازدواج داشتن ولی بعداز مدتی خواستگاری براش اومد وبااون ازدواج کرد ولی چند سال بعداز ازدواج متوجه ارتباط همسرش با بعضی از خانم های فامیل شده وتقریبا3 ماهی میشه ایشون جدا زندگی میکنه ودوست دانشگاهی این خانم برگشته وازایشون درخواست ازدواج کرده حالا الان این خانم با همسرش بمونه ... یا اینکه ازش جدا بشه و با دوست سابقش ازدواج کنه؟

پاسخ:
قطعا آن چیزی که در مرحله اول ایشان باید به آن فکر کند، حفظ زندگی فعلی و حل کردن مشکلاتش است؛ زیرا جدا شدن از همسرش از جهات مختلفی برای ایشان مشکل ساز می‌شود و لذا به دلایل متعدد، حفظ زندگی اولویت دارد که به چند مورد اشاره می‌کنم:
1- بیشترین اثر منفی طلاق متوجه فرزندان این خانم خواهد بود (البته اگر منظور شما را درست متوجه شده باشم! برداشت من از سوال این بود که خانم 2 بچه دارد و نامزد سابقشان هنوز مجرد است و بر همین فرض سوال را پاسخ می‌دهم) که با جدا شدن از همسرش ضربه روحی بدی به آن‌ها وارد خواهد شد. این اثر شامل جوانب مختلفی می‌شود که در مورد آن زیاد بحث شده؛ مثل اختلالات شخصیتی؛ تزلزل جایگاه اجتماعی؛ اختلالات عاطفی و ...

2- طلاق از منفورترین حلال‌هاست که شدیدا از آن نهی شده است. لذا تا کارد به استخوان نرسیده نباید به سراغ آن رفت. تعبیر به لرزه در آمدن عرش خدا با طلاق خیلی سنگین است و جای تامل دارد.

3- هر کسی در کنار خوبی‌هایی که دارد نقص هایی هم خواهد داشت. لذا هیچ ضمانتی برای اینکه با ازدواج با نامزد سابقشان خوشبخت خواهند شد وجود ندارد؛ چون تا وقتی با او زندگی نکنند نقص‌های او را نخواهند دید و فعلا فقط خوبی‌های ظاهری را می‌بینند. مخصوصا اینکه زندگی جدید با وجود دو فرزند از همسر سابق ایشان شروع خواهد شد که این مسئله مشکلات خاص خودش را ایجاد خواهد کرد؛ هر چند الآن طرف مدعی باشد که با این مسئله مشکلی ندارد!

4- اصل این کار در گفتن و تصور کردن راحت است اما در عمل کردن سخت و پیچیده. این که آیا همسر ایشان حاضر به طلاق دادن ایشان می‌شود یا نه؛ این که چه مدت زمان برای طلاق لازم است؛ این که نامزد قبلی ایشان روی حرف خود می‌ماند یا بعد از مدتی پشیمان می‌شود؛ این که خانواده پسر و خانواده دوست شما راضی به این ازدواج خواهند شد یا نه و ... همگی از مشکلات پیش روی جدا شدن از همسر و ازدواج با نامزد سابق‌شان خواهد بود.

بنابراین با وجود این مشکلات و با توجه به اینکه مشکل همسر ایشان غیرقابل حل نیست، به ایشان پیشنهاد کنید قبل از هر اقدامی به مشاور مراجعه کنند و سعی کنند مشکلات زندگی فعلی خود را تا حد توان حل کرده و به زندگی خود ادامه دهند. البته لازمه این کار قطع هر گونه رابطه با نامزد سابق‌شان خواهد بود؛ چون وجود ایشان مانع از انگیزۀ ساختنِ زندگیِ فعلی‌شان می‌شود.

[="Olive"]درسته که گذشته ادم ها مهمه اما الانشون خیلی خیلی مهم تره... من حق میدم بدوستتون اما یکوچولو هم فکر فرشته های کوچولوش باشه...طلاق اونارو نابود میکنه...بازم با خودشه و شما فقط راهنماییش کنین چون زندگی خودشه[/]

الهه خشم;602144 نوشت:
با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

من یک دوست از زمان دانشگاه دارم . در زمانی که ایشون در درون دانشگاه بودند با پسری آشنا میشن و عاشق و معشوق میشن و قرار ازدواج میزارن ولی ...

در همین حین آقایی به صورت سنتی از دوستم خواستگاری میکنه و گویا خانواده دوستم اصرار بسیار شدیدی میکنن که باید با ایشون ازدواج کنی و ایشون هم اون آقا رو رها میکنن و با این آقا پسر ازدواج میکنن ... این مساله تقریبا مربوط به 10 سال پیش هست .

چند وقت پیش دوستم دفتری رو پیدا میکنه و متوجه میشه شوهرش به دفعات زیادی قبل و بعد از ازدواج بهش خیانت میکرده ... مثلا فهمیده با دختر عمو هاش رابطه داشته ...

دوستم از خونه همسرش بیرون میاد و تقریبا 3 ماهی از ایشون جدا زندگی میکرده ... در همین حین خبر به نامزد سابقش میرسه ... و دوباره همدیگه رو میبینن و آقا پسر دوباره تمایل به ازدواج با ایشون میکنند ... از طرفی ایشون دو تا هم بچه دارند ...

به نظره شما کاره درست چی هست ؟؟؟

با همسرش بمونه ... یا اینکه ازش جدا بشه و با نامزد سابقش ازدواج کنه ...

با تشکر .

چقد پیچیده Fool

ولی به نظرم طلاق نگیره و بمونه سر زندگیش

همون 10 سال پیش باید جرات و جسارت بخرج میداد وایمیساد سر حرفش

بالاخره 6 5 سال که میگذشت خانوادش شاید کوتاه میومدن

حالا که الان فقط زندگی خودش نیس که آدم بگه بیخیال میزنم زیره همچی

دو تا بچه این وسط آواره و در به در میشن

الهه خشم;602144 نوشت:
با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

قطعا طلاق بگیره...
تا الانم اشتباه کرده با مرد بالهوسی که هیچ علاقه ای هم بهش نداشته ازدواج کرده...عمرشو بیشتر ازین حروم نکنه...همونطور که الان حسرت 10سال قبلو میخوره 10سال بعدم حسرت الانشو میخوره...
بچه ها مهمن اما اصل خود آدمه...بچه ای که بعد چند سال میره سر خونه و زندگیشو نهایتا هفته ای یه بار مامانشو میبینتش ارزش اینو نداره که به خاطرشون مردیو که میتونه تا آخر عمر عاشقانه باهاش باشه از دست بده...
وقتی لفظ عاشقانرو میارم مطمئنم که میارم چون هیچ پسری با یه زن که دو تا هم بچه داره ازدواج نمیکنه...

سلام.ب نظرم دوست تون اشتباه کرده ک با نامزد قبلی اش صحبت کرده ک باز اون ب خودش اجازه بده از یه خانوم متاهل اعلام خواستگاری بکنه ... این خودش نشون میده دوست تون هم وظیفه همسری شونو درست انجام ندادن ... بعد هم باید بگردین دنبال علت ک چرا همسر این خانوم ب بقیه گرایش پیدا کردن ؟ یکی از دلایل اش شاید هوس باشه شایدم این خانوم اونجوری ک همسرشون دوست داشته ارضاشون نکرده نمیگم این دلیل میشه ک خیانت کنه ولی میگم اگه این دلیل باشه میتونه با همسرش صحبت کنه و ازش بخواد دلیل خیانت اش رو بیان کنه ... ولی الان ک اون عشق قدیمی زنده شده بعید میدونم مشکلاتشون بیشتر نشه ... ب نظرم نمیشه همین طور راحت در مورد طلاق حرف زد چون پیامدایه منفی اش خیلی بیشتر از مثبته ... و همین طور اون آقا پسری ک بعد 10 سال پیداش شده هم باید مورد تحقیق قرار بگیره ک 10 سال خودش عمریه و ممکنه ایشونم خیلی کاردرست نباشن ... موفق باشین ...

الهه خشم;602144 نوشت:
چند وقت پیش دوستم دفتری رو پیدا میکنه و متوجه میشه شوهرش به دفعات زیادی قبل و بعد از ازدواج بهش خیانت میکرده ... مثلا فهمیده با دختر عمو هاش رابطه داشته ...

دقیقا چه کاری کرده؟ منظور از خیانت چیه؟

گویا یه دفترچه خاطرات بوده که در درونش یه سری مطلب و عکس بوده ...

خودمم نمیدونم ...

من متوجه نشدم دقیقا با کدوم یکی ازدواج کردن این خانوم.
ولی برای بچه ها طلاق وحشتناکه. خیلی سخته ولی من میگم خانوم به احساساتش غلبه کنه و کم کم شوهرشو اصلاح کنه.
گذشته ها گذشته...
فقط به خاطر بچه ها و حفظ کانون خونواده من این نظرو دادم. اگرم آقای جدید خیلی شرایط خوبی داره که بعیده باز باید محاسبه بشه توسط مشاور مجرب

سلام
اون آقا تو این 10 سال چی میکرده؟
آقای شماره دو زن داشتن و نتونستن خودشونو کنترل کنن
اونوقت آقای شماره یک تونستن دو سااااااااااااال بدون زن خودشونو کنترل کنن؟ هیچکس اینو قبول نمیکنه
حالا کاری به بقیش نداریمااا این فقط یطرف ماجراست

موضوع قفل شده است