جمع بندی آيا اين حديث جواز متعه بدون شاهد و با تعداد نامشخص است؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا اين حديث جواز متعه بدون شاهد و با تعداد نامشخص است؟

بسم الله الرحمن الرحيم.

سلام. حديثي مطرح ميشه در كافي، اينطور كه من ديدم در فروع كافي هست كه تعبير به جواز متعه، بدون شاهد و با تعداد كثير ميشه. آيا واقعا اينطوره؟ سندش رو در خد خودم يه نگاهي كردم، ظاهرا سند خوبي داره و به امام صادق عليه السلام منتهي شده. اما معني حديث رو خوب متوجه نشدم.

- علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن عمر بن اذینة، عن إسماعیل ابن الفضل الهاشمی قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن المتعة فقال: الق عبد الملك بن جریج (1) فسله عنها فإن عنده منها علما فلقیته فأملى علی منها شیئا كثیرا فی استحلالها فكان فیما روى لی ابن جریج قال: لیس فیها وقت ولا عدد إنما هی بمنزلة الاماء یتزوج منهن كم شاء وصاحب الاربع نسوة یتزوج منهن ما شاء بغیر ولی ولا شهود فإذا انقضى الاجل بانت منه بغیر طلاق ویعطیها الشئ الیسیر وعدتها حیضتان وإن كانت لا تحیض فخمسة وأربعون یوما فأتیت بالكتاب أبا عبد الله (علیه السلام) فعرضت علیه فقال: صدق وأقر به قال: ابن اذینة و كان زرارة بن أعین یقول هذا ویحلف أنه الحق إلا أنه كان یقول: إن كانت تحیض فحیضة وإن كانت لا تحیض فشهر ونصف.

تشكر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد تذکره

چند نکته را بیان می کنم :

اول :
ا
ین حدیث در دو منبع آمده است :
1- کافی جلد 5 صفحه 451 حدیث 6
2- مرات العقول جلد 20 صفحه 231 حدیث 6

دوم :
این روایت جزء روایات حسن است و ضعیف نیست.
سوم:
اصل این روایت بر جواز متعه است و نکات مهمی در این حدیث گوشزد شده است :
1- در صیغه موقت از جهت تعداد همسر مثل عقد دائم نیست یعنی در عقد دائم مرد همزمان بیش از چهار زن مجاز نیست داشته باشد ولی در عقد موقت محدودیت همزمانی از جهت تعداد زن وجود ندارد.
2-برخلاف عقد دائم که باید شهود شهادت بر عقد دهند ولی در عقد موقت الزامی بر شهود نیست خصوصا اگرافراد مؤمن، متقی و مواظب حلال و حرام باشند . لذادر عقد موقت شهود مستحب است این هم برای آرامش روحی زن و دوری از فتنه، تهمت و گرفتاری است.
3
- جدایی در عقد دائم به وسیله طلاق است ولی در عقد موقت با پایان یافتن زمان عقد یا بخشیدن مابقی زمان عقد ، جدایی و انفصال به خودی خود ایجاد می شود.

4- در عقد موقت زن و شوهر با فرض دخول، زمانی که از هم جدا شدند باید در گرفتن عده به اندازه دو حیض صبر کنند و یا45 روز کافی است.و در صورت عدم دخول هیچ عده ای لازم ندارد.
چهارم :
اصل روایت با اعراب گزاری :
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ‏
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ الْقَ‏ عَبْدَ الْمَلِكِ‏ بْنَ‏ جُرَيْجٍ‏ فَسَلْهُ عَنْهَا فَإِنَّ عِنْدَهُ مِنْهَا عِلْماً فَلَقِيتُهُ فَأَمْلَى عَلَيَّ مِنْهَا شَيْئاً كَثِيراً فِي اسْتِحْلَالِهَا فَكَانَ فِيمَا رَوَى لِيَ ابْنُ جُرَيْجٍ قَالَ لَيْسَ فِيهَا وَقْتٌ وَ لَا عَدَدٌ إِنَّمَا هِيَ بِمَنْزِلَةِ الْإِمَاءِ يَتَزَوَّجُ مِنْهُنَّ كَمْ شَاءَ وَ صَاحِبُ الْأَرْبَعِ نِسْوَةٍ يَتَزَوَّجُ مِنْهُنَّ مَا شَاءَ بِغَيْرِ وَلِيٍّ وَ لَا شُهُودٍ فَإِذَا انْقَضَى الْأَجَلُ بَانَتْ مِنْهُ بِغَيْرِ طَلَاقٍ وَ يُعْطِيهَا الشَّيْ‏ءَ الْيَسِيرَ وَ عِدَّتُهَا حَيْضَتَانِ وَ إِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَخَمْسَةٌ وَ أَرْبَعُونَ يَوْماً فَأَتَيْتُ بِالْكِتَابِ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع ) فَعَرَضْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ صَدَقَ وَ أَقَرَّ بِهِ قَالَ ابْنُ أُذَيْنَةَ وَ كَانَ زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ يَقُولُ هَذَا وَ يَحْلِفُ أَنَّهُ الْحَقُّ إِلَّا أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ إِنْ كَانَتْ تَحِيضُ فَحَيْضَةٌ وَ إِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَشَهْرٌ وَ نِصْف‏.

تذکره;602113 نوشت:
:
1- در صیغه موقت از جهت تعداد مثل عقد دائم نیست یعنی در دائم همزمان تا 4 زن مجاز است ولی در دائم محدودیت همزمانی وجود ندارد
2-.
3-طلاق در دائم وجود ندارد بلکه با پایان یافتن زمان عقد یا بخشیدن مابقی مانده زمان عقد ، جدایی و انفصال به خودی خود ایجاد می شود.

فک کنم اشتباه تایپی دارد

لطف مي كنيد حديث رو ترجمه بفرماييد تا بخشي از سوال كه در مورد عدم محدوديت در تعداد بود هم روشن بشه. ضمن اينكه ترجمه اين حديث رو هم داشته باشيم مفيده.
تشكر

فردا از آن ماست;602543 نوشت:
لطف مي كنيد حديث رو ترجمه بفرماييد تا بخشي از سوال كه در مورد عدم محدوديت در تعداد بود هم روشن بشه. ضمن اينكه ترجمه اين حديث رو هم داشته باشيم مفيده.

ترجمه حدیث به صورت نکات آن را کارشناس نوشته بودند.

اسماعیل بن فضل هاشمی گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد متعه پرسیدم، حضرت فرمود: با عبدالملک بن جریح دیدار کن و از او درباره متعه بپرس. او از احکام متعه باخبر است.
اسماعیل بن فضل گوید: با عبدالملک ملاقات کردم و او درباره حلیت متعه روایات بسیاری بر من املا کرد و یکی از آن روایات این بود که گفت: متعه از جهت وقت و تعداد، محدودیت ندارد زن متعه به منزله کنیز است هر اندازه که مرد بخواهد میتواند متعه کند و مردی که چهار زن دارد هرچند زن متعه که بخواهد میتواند بگیرد -و در متعه- اجازه ولی و حضور شاهد لازم نیست و هنگامی که مدت متعه تمام شد زن از مرد بدون طلاق جدا میشود و مرد در متعه مهر کمتری میپردازد و عده متعه دیدن دو حیض است و اگر زن حیض نمیشود چهل و پنج روز عده میگیرد.
اسماعیل بن فضل گوید: آنچه را که از سخنان عبدالملک نوشته بودم به امام صادق علیه السلام عرضه کردم: حضرت فرمود: عبدالملک درست گفته است و امام گفته های او را پذیرفت.
عمر بن اذینه گوید: نظر زراره نیز موافق همین روایت بود و بر درستی آن سوگند یاد میکرد و تنها در مورد عده، زراره چنین میگفت که: اگر زن حیض میشود پس عده اش به اندازه دیدن یک حیض است و اگر حیض نمیشود یک ماه و نیم عده نگهدارد.

ترجمه حدیث :
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ‏
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ الْقَ‏ عَبْدَ الْمَلِكِ‏ بْنَ‏ جُرَيْجٍ‏ فَسَلْهُ عَنْهَا فَإِنَّ عِنْدَهُ مِنْهَا عِلْماً فَلَقِيتُهُ فَأَمْلَى عَلَيَّ مِنْهَا شَيْئاً كَثِيراً فِي اسْتِحْلَالِهَا فَكَانَ فِيمَا رَوَى لِيَ ابْنُ جُرَيْجٍ قَالَ لَيْسَ فِيهَا وَقْتٌ وَ لَا عَدَدٌ إِنَّمَا هِيَ بِمَنْزِلَةِ الْإِمَاءِ يَتَزَوَّجُ مِنْهُنَّ كَمْ شَاءَ وَ صَاحِبُ الْأَرْبَعِ نِسْوَةٍ يَتَزَوَّجُ مِنْهُنَّ مَا شَاءَ بِغَيْرِ وَلِيٍّ وَ لَا شُهُودٍ فَإِذَا انْقَضَى الْأَجَلُ بَانَتْ مِنْهُ بِغَيْرِ طَلَاقٍ وَ يُعْطِيهَا الشَّيْ‏ءَ الْيَسِيرَ وَ عِدَّتُهَا حَيْضَتَانِ وَ إِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَخَمْسَةٌ وَ أَرْبَعُونَ يَوْماً فَأَتَيْتُ بِالْكِتَابِ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع ) فَعَرَضْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ صَدَقَ وَ أَقَرَّ بِهِ قَالَ ابْنُ أُذَيْنَةَ وَ كَانَ زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ يَقُولُ هَذَا وَ يَحْلِفُ أَنَّهُ الْحَقُّ إِلَّا أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ إِنْ كَانَتْ تَحِيضُ فَحَيْضَةٌ وَ إِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَشَهْرٌ وَ نِصْف‏.
یعنی : علي بن إبراهیم از پدرش از ابنِ أَبي عمير از عمر بنِ أُذينة از اسماعيل بنِ فضلِ هاشمي نقل می کند و می گوید: از امام صادق(ع) از متعه پرسیدم، پس گفت عبدالملک بن جریح را ملاقات کن ازش از متعه بپرس چون نزدش علمی از متعه است(عالم به این مساله است).
راوی می گوید عبدالملک بن جریح را ملاقات کردم، آرزو داشتم که از متعه در حلال بودنش چیزهای زیادی را(بدانم )، پس آنچه که ابن جریح برای من روایت کرد گفت که محدودویت وقتی و زمانی نیست وبه منزله کنیز است که هر چه بخواهد با زن ازدواج می کند و محدویت به چهار زن(که در دائم است)نیست ، لذا بدون ولی داشتن و بدون شاهد هر چه را بخواهد ازدواج می کند.
زمانی که وقت متعه به اتمام رسید بدون طلاق ازش جدا می شود و چیز کمی را بهش(بابت مهریه) می دهد
و عده این زن در متعه دو حیض خون دیدن است و اگر حیض نشود 45 روز زمان عده است و کتاب را آوردم و به امام صادق(ع) عرضه داشتم و امام آن را تصذیق کرد و اقرار کرد به کلام ابن اذینه، زراره بن اعین این را می گوید و قسم می خورد که این حق است مگر این که اون کسی که حیض می بیند یک حیض کافی است و اون کسی که حیض ندارد 45 روز باید عده نگه دارد.

پرسش:
آيا اين حديث جواز متعه بدون شاهد و با تعداد نامشخص است؟
علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن عمر بن اذینة، عن إسماعیل ابن الفضل الهاشمی
قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن المتعة فقال: الق عبد الملك بن جریج فسله عنها فإن عنده منها علما فلقیته فأملى علی منها شیئا كثیرا فی استحلالها فكان فیما روى لی ابن جریج قال: لیس فیها وقت ولا عدد إنما هی بمنزلة الاماء یتزوج منهن كم شاء وصاحب الاربع نسوة یتزوج منهن ما شاء بغیر ولی ولا شهود فإذا انقضى الاجل بانت منه بغیر طلاق ویعطیها الشئ الیسیر وعدتها حیضتان وإن كانت لا تحیض فخمسة وأربعون یوما فأتیت بالكتاب أبا عبد الله (علیه السلام) فعرضت علیه فقال: صدق وأقر به قال: ابن اذینة و كان زرارة بن أعین یقول هذا ویحلف أنه الحق إلا أنه كان یقول: إن كانت تحیض فحیضة وإن كانت لا تحیض فشهر ونصف.

پاسخ:
چند نکته را در پاسختان عرض می کنم :
اول : اصل حدیث با ترجمه و اعراب گزاری:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ الْقَ‏ عَبْدَ الْمَلِكِ‏ بْنَ‏ جُرَيْجٍ‏ فَسَلْهُ عَنْهَا فَإِنَّ عِنْدَهُ مِنْهَا عِلْماً فَلَقِيتُهُ فَأَمْلَى عَلَيَّ مِنْهَا شَيْئاً كَثِيراً فِي اسْتِحْلَالِهَا فَكَانَ فِيمَا رَوَى لِيَ ابْنُ جُرَيْجٍ قَالَ لَيْسَ فِيهَا وَقْتٌ وَ لَا عَدَدٌ إِنَّمَا هِيَ بِمَنْزِلَةِ الْإِمَاءِ يَتَزَوَّجُ مِنْهُنَّ كَمْ شَاءَ وَ صَاحِبُ الْأَرْبَعِ نِسْوَةٍ يَتَزَوَّجُ مِنْهُنَّ مَا شَاءَ بِغَيْرِ وَلِيٍّ وَ لَا شُهُودٍ فَإِذَا انْقَضَى الْأَجَلُ بَانَتْ مِنْهُ بِغَيْرِ طَلَاقٍ وَ يُعْطِيهَا الشَّيْ‏ءَ الْيَسِيرَ وَ عِدَّتُهَا حَيْضَتَانِ وَ إِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَخَمْسَةٌ وَ أَرْبَعُونَ يَوْماً فَأَتَيْتُ بِالْكِتَابِ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع ) فَعَرَضْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ صَدَقَ وَ أَقَرَّ بِهِ قَالَ ابْنُ أُذَيْنَةَ وَ كَانَ زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ يَقُولُ هَذَا وَ يَحْلِفُ أَنَّهُ الْحَقُّ إِلَّا أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ إِنْ كَانَتْ تَحِيضُ فَحَيْضَةٌ وَ إِنْ كَانَتْ لَا تَحِيضُ فَشَهْرٌ وَ نِصْف‏.
یعنی : علي بن إبراهیم از پدرش از ابنِ أَبي عمير از عمر بنِ أُذينة از اسماعيل بنِ فضلِ هاشمي نقل می کند و می گوید: از امام صادق(ع) از متعه پرسیدم، پس گفت عبدالملک بن جریح را ملاقات کن ازش از متعه بپرس چون نزدش علمی از متعه است(عالم به این مساله است).
راوی می گوید عبدالملک بن جریح را ملاقات کردم، آرزو داشتم که از متعه در حلال بودنش چیزهای زیادی را(بدانم )، پس آنچه که ابن جریح برای من روایت کرد گفت که محدودویت وقتی و زمانی نیست وبه منزله کنیز است که هر چه بخواهد با زن ازدواج می کند و محدویت به چهار زن(که در دائم است)نیست ، لذا بدون ولی داشتن و بدون شاهد هر چه را بخواهد ازدواج می کند.
زمانی که وقت متعه به اتمام رسید بدون طلاق ازش جدا می شود و چیز کمی را بهش(بابت مهریه) می دهد
و عده این زن در متعه دو حیض خون دیدن است و اگر حیض نشود 45 روز زمان عده است و کتاب را آوردم و به امام صادق(ع) عرضه داشتم و امام آن را تصذیق کرد و اقرار کرد به کلام ابن اذینه، زراره بن اعین این را می گوید و قسم می خورد که این حق است مگر این که اون کسی که حیض می بیند یک حیض کافی است و اون کسی که حیض ندارد 45 روز باید عده نگه دارد.
دوم :

ا
ین حدیث در دو منبع آمده است :
1- کافی جلد 5 صفحه 451 حدیث 6
2- مرات العقول جلد 20 صفحه 231 حدیث 6

سوم :
این روایت جزء روایات حسن است و ضعیف نیست.
چهارم:
اصل این روایت بر جواز متعه است و نکات مهمی در این حدیث گوشزد شده است :
1- در صیغه موقت از جهت تعداد همسر مثل عقد دائم نیست یعنی در عقد دائم مرد همزمان بیش از چهار زن مجاز نیست داشته باشد ولی در عقد موقت محدودیت همزمانی از جهت تعداد زن وجود ندارد.
2-برخلاف عقد دائم که باید شهود شهادت بر عقد دهند ولی در عقد موقت الزامی بر شهود نیست خصوصا اگرافراد مؤمن، متقی و مواظب حلال و حرام باشند . لذادر عقد موقت شهود مستحب است این هم برای آرامش روحی زن و دوری از فتنه، تهمت و گرفتاری است.
3
- جدایی در عقد دائم به وسیله طلاق است ولی در عقد موقت با پایان یافتن زمان عقد یا بخشیدن مابقی زمان عقد ، جدایی و انفصال به خودی خود ایجاد می شود.

4- در عقد موقت زن و شوهر با فرض دخول، زمانی که از هم جدا شدند باید در گرفتن عده به اندازه دو حیض صبر کنند و یا45 روز کافی است.و در صورت عدم دخول هیچ عده ای لازم ندارد.

منبع:
1- کافی جلد 5 صفحه 451 حدیث 6
2- مرات العقول جلد 20 صفحه 231 حدیث 6


موضوع قفل شده است