جمع بندی درخواست احادیثی درباره جنابت در زنان

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست احادیثی درباره جنابت در زنان

از کجا خانم باید بفهمه اوج لذت جنسی هست در آقایون شرط جهش و سست شدن بدن هست آیا در خانم ها هم این شرط منظوره؟
و اینکه اگر خانمی با دیدن صحنه یا تخیل ترشحاتی داشته باشه حکمش چیه؟
میشه لطف کنید و احادیث مربوطه رو برام بنویسید. احادیثی که در تشخیص منی زنان کمک کننده باشه

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، لطفا به احادیث این باب مراجعه بفرمایید وملاحظه بفرمایید

حیض در قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم حیض را مایه رنج زنان بیان می فرماید. قرآن با زنان در حال حیض همچون انسان هایی که مبتلا به بیماری چند روزه شده اند که طبیعتاً کسالت و رنج را برایشان در پی دارد، برخورد می کند.
خداوند می فرماید: «از تو درباره حیض مى پرسند، بگو: آن [مایه‏] رنج است، پس [به وقت‏] حیض از زنان کناره گیرید و تا وقتى که پاک شوند، با آنان نزدیکى نکنید، آن گاه چون [به خوبى‏] پاک شوند، [غسل کنند] از همان جا که خداوند به شما فرمان داده است با آنان آمیزش کنید. به راستى خداوند توبه کنندگان و پاک شوندگان را دوست مى دارد».[1]
این آیه، فلسفه اجتناب از آمیزش جنسى با زنان در حالت قاعدگى را بیان مى کند؛ زیرا آمیزش در چنین حالتى، علاوه بر این­که تنفرآور است، زیان هاى بسیارى به بار مى آورد که دانش پزشکی امروز نیز آن را اثبات کرده است، از جمله احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش میکروب، بیماری هاى آمیزشى (مانند سفلیس و سوزاک) و نیز التهاب اعضاء تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و غیر اینها که در کتاب های بهداشتی بیان شده است؛ لذا پزشکان هم بنا بر همین بیان قرآن کریم آمیزش جنسى با چنین زنانى را ممنوع اعلام مى کنند.
حیض در روایات

در روایات، احکام خاصی برای زنان حائض دیده شده است، ترک نماز و روزه در این ایام از جملۀ این احکام است؛
امام رضا (ع) در روایتی می فرمایند: زن به مجردی که خون حیضش را دید باید نماز و روزه را ترک کند.[2] و در روایات باب «وجوب قضاء روزه و عدم قضاء نماز های حائض»[3] از معصومان (ع) نقل شده است که زن باید قضای روزه ایی را که در ایام حیض نگرفته است، بگیرد، اما گرفتن قضای نمازها، واجب نیست و نباید آنها را قضاء کند.[4]

[1]. بقره، ۲۲۲٫

[2]. عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص ۳۳۴، (بَابُ تَحْرِیمِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ وَ نَحْوِهِمَا عَلَى الْحَائِضِ)‏.

[3]. همان، ص ۳۴۶، بَابُ وُجُوبِ قَضَاءِ الْحَائِضِ وَ النُّفَسَاءِ، الصَّوْمَ دُونَ الصَّلَاهِ إِذَا طَهُرَتْ.

[4]. نک: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲،ص ۳۴۶، «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ السُّنَّهَ لَا تُقَاسُ أَ لَا تَرَى أَنَّ الْمَرْأَهَ تَقْضِی صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِی صَلَاتَهَا الْحَدِیثَ».

گفتن جنابت نه حیض:Gig:

روایات
این دسته از روایات در باب «أَنَّ كُلَّ غُسْلٍ يُجْزِيعَنِ الْوُضُوء» از ابواب الجنابة وسائل آمده است. از آنجا که صاحب وسائلخود قائل به کفایت همه اغسال بوده است، عنوان باب را این گونه قرارداده است و روایات مخالف را حمل بر تقیه یا استحباب می­کند.
روایتاول:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِعَنِ الْمُفِيدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ مُحَمَّدِبْنِ خَالِدٍ جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ عَوَّاضٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍعَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْغُسْلُ يُجْزِي عَنِ الْوُضُوءِوَ أَيُّ وُضُوءٍ أَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ1
شیخ طوسی از «مفید» یعنی، محمد بنمحمد نُعمان مفید «إمامیٌّ ثقةّ جلیل» و استاد شیخ طوسیاست، نقل می­کند که او از «احمد بن محمد بن الحسن بن ولید» که «إمامیٌّثقةٌ جلیل علی التحقیق» است و او از پدرش «محمد بن الحسن بن ولید»که «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» است از «سعد بن عبدالله قمّی» که امامی،ثقه و جلیل است از «احمد بن محمد بن عیسی الاشعری» که «ثقةٌجلیل» است از «الحسین بن سعید الاهوازی» که او هم «ثقةٌ جلیل»است نقل می­کند. در اینجا سند عطف شده است، یعنی احمد بن محمدبن عیسی یک بار از حسین بن سعید؛ و یک بار ازاستادش «محمد بن خالد برقی» که نجاشی او را تضعیف کرده، ولیدیگران او را توثیق کرده‌اند، نقل می­کند. حسین بن سعیدو محمد بن خالد هر دو از «عبد الحمید بن عواض» که ثقه است و به دست هارون الرشیدشهید شد، و او از «محمد بن مسلم» که از اصحاب اجماع است نقل می­کند. بنابراین،سند روایت سند محکم و خوبی است همچنان که در دلالت آن نیز مشکلینیست. محمد بن مسلم می­گوید امام باقر (علیه السّلام) فرمود:غسل مُجزی از وضو است و چه وضویی پاک‌کننده‌تر [یا پاکیزه‌تر]از غسل است؟
روایتدوم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِمُحَمَّدٍ عَنْ جَدِّهِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِالْهَمْدَانِيَّ كَتَبَ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع يَسْأَلُهُعَنِ الْوُضُوءِ لِلصَّلَاةِ فِي غُسْلِ الْجُمُعَةِ فَكَتَبَ لَا وُضُوءَ لِلصَّلَاةِفِي غُسْلِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ لَا غَيْرِهِ[2]
شیخ طوسی با همان سند روایت قبلی تا «سعدبن عبدالله»، نقل می­کند که سعد بن عبد الله از «الحسن بن علی بن ابراهیمبن محمد» نقل می­کند. در حالی که این راوی، مجهول است و معلومنیست چه کسی است؛ وی از جدّش یعنی «ابراهیم بنمحمد» که می­گویند وکیل ناحیه مقدّسه بوده و «ثقةٌ علیالظاهر» است؛ و او از «محمد بن عبد الرحمن الهمدانی» نقل می­کند که گفت:به ابی الحسن ثالث یعنی، امام هادی (علیه السّلام) نوشتمو درباره وضو برای نماز در غسل جمعه پرسیدم (آیا در صورت انجام غسلجمعه، برای نماز وضو لازم است یا خیر؟)؛ در جواب نوشتند: نه در غسلروز جمعه و نه در دیگر غسل­ها نیازی به وضو نیست.
این روایت با آن که سند ضعیفی دارد، امادلالتش بر مطلب (کفایت مطلق غسل) روشن است.
روایتسوم:
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَبْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِبْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ سُئِلَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا اغْتَسَلَ مِنْ جَنَابَتِهِ أَوْ يَوْمِ جُمُعَةٍأَوْ يَوْمِ عِيدٍ هَلْ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ قَبْلَ ذَلِكَ أَوْ بَعْدَهُ فَقَالَ لَالَيْسَ عَلَيْهِ قَبْلُ وَ لَا بَعْدُ قَدْ أَجْزَأَهُ الْغُسْلُ وَ الْمَرْأَةُ مِثْلُذَلِكَ إِذَا اغْتَسَلَتْ مِنْ حَيْضٍ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ فَلَيْسَ عَلَيْهَا الْوُضُوءُلَا قَبْلُ وَ لَا بَعْدُ قَدْ أَجْزَأَهَا الْغُسْلُ[3]
«و عنه» یعنیشیخ طوسی با همان سند از سعد بن عبدالله؛ از «احمد بن الحسن بن علیبن فضّال» که فطحی مذهب، ولی ثقه است (البته موقع مرگش از عقیده­اشبرگشته و امامی شده است)، از «عمرو بن سعید» که او نیز فطحیو ثقه است از «مصدّق بن صدقة» که باز فطحی است اما «ثقةٌ جلیل» است از«عمّار الساباطی» که او نیز فطحی مذهب و ثقه است نقل می­کند.سلسله راویان این حدیث بعد از سعد بن عبدالله همه فطحی و ثقههستند. و در مورد عمّار ساباطی آمده است که در حدیث‌های او اضطربزیادی است،[4]یعنی در متن و یا سند آن اختلاف وجود دارد. وی می­گویداز امام صادق (علیه السّلام) درباره مردی که غسل جنابت یا روز جمعهیا عید انجام داده است، سؤال شد که آیا قبل از غسل یا بعداز آن باید وضو بگیرد یا خیر؟ حضرت فرمود: نه نیازیبه وضو نه قبل از غسل و نه بعد از آن نیست، غسل کافی است. زن هم اگر غسلحیض یا امثال آن را انجام دهد نیازی به وضو ندارد و غسل کافیاست.
این روایت نیز، هم سندش موثقه است، هم دلالت آنبسیار روشن است.
روایتچهارم:
وَ عَنْهُ عَنْ مُوسَىبْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ اللُّؤْلُؤِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِعَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَغْتَسِلُ لِلْجُمُعَةِ أَوْ غَيْرِذَلِكَ أَ يُجْزِيهِ مِنَ الْوُضُوءِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَيُّ وُضُوءٍأَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ5
این روایت نیز از سعد بن عبدالله قمّی استکه از «موسی بن جعفر بن وهب بغدادی» که «ثقةٌ علی التحقیق»است از «الحسن بن الحسین اللؤلؤی» که ابن ولید او را تضعیفکرده، ولی نجاشی توثیقش کرده است، ولی «ثقة علی التحقیق»است از «الحسن بن علی بن فضّال» که گفتیم فطحی و ثقه است و بعضی‌هااو را از اصحاب اجماع دانسته­اند، از «حمّاد بن عثمان» که «ثقةٌ جلیل» و از اصحاباجماع است، و او از فرد نامشخصی نقل می‌کند. لذا سند روایت در اینجامرسل می‌شود. در متن روایت آمده است که امام صادق علیه السّلام درجواب سؤال از کسی که غسل جمعه یا غیر آن را انجام داده است، آیاغسلش کفایت از وضو می­کند یا خیر؟ فرمود: چه وضوییطاهرتر از غسل است؟
روایتپنجم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى مُرْسَلًا أَنَّ الْوُضُوءَقَبْلَ الْغُسْلِ وَ بَعْدَهُ بِدْعَةٌ[6]
این روایت را «محمد بن احمد بن یحیی»به صورت مرسل نقل کرده است که وضو گرفتن در هر غسلی قبل از آن باشد یابعد از آن، بدعت است.
روایتششم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ شَاذَانَ بْنِ الْخَلِيلِ عَنْ يُونُسَ عَنْ يَحْيَىبْنِ طَلْحَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الْوُضُوءُ بَعْدَ الْغُسْلِبِدْعَةٌ[7]
شیخ طوسی از «احمد بن محمد بن عیسی الاشعری»که «ثقةٌ جلیل» است؛ از «شاذان بن الخلیل» که علی الظاهر ثقه است؛از «یونس بن عبد الرحمن» که از اصحاب اجماع است، از «یحییبن طلحة» که مجهول است؛ از پدرش که او هم مجهول است؛ از «عبدالله بن سلیمان الصیرفی»که «علی التحقیق» ثقه است، نقل می­کند. با توجه به این کهدو نفر مجهول در سند است، روایت ضعیف است. در متن روایت آمده استکه امام صادق (علیه السّلام) فرمود: وضوی بعد از غسل بدعت است.
علاوه بر شیخ طوسی، کلینی هم، همینروایت را نقل کرده است.
روایتهفتم:
قَالَ الْكُلَيْنِيُّوَ رُوِيَ أَنَّهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْغُسْلِ فِيهِ وُضُوءٌإِلَّا غُسْلُ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَإِنَّ قَبْلَهُ وُضُوءاً[8]
کلینی، روایت مرسلی را این گونه نقلکرده است که هیچ غسلی وضو ندارد مگر غسل روز جمعه که قبل از آنیک وضو دارد.
روایتهشتم:
همچنین کلینی به صورت مرسل نقل کرده است که:
قَالَ وَ رُوِيَ أَيُّ وُضُوءٍأَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ[9]
روایتنهم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَبْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْوُضُوءُ بَعْدَالْغُسْلِ بِدْعَةٌ[10]
شیخ طوسی به اسنادش از «الحسین بن سعیدأهوازی» که «ثقةٌ جلیل» است از «عثمان بن عیسی الکِلابی»که غیر امامی بوده، سپس امامی شده و گفته می‌شود که ظاهراًمشایخی که از او روایت نقل کردند، بعد از مستبصر شدنش بوده است وبنا بر قولی از اصحاب اجماع هم است، وی از «ابن مسکان» که «ثقةٌ جلیل»است و او از «سلیمان بن خالد الاقطع» که زیدی بوده و بعد توبه کردهو ثقه است؛ از امام باقر (علیه السّلام) نقل می­کند که فرمود: وضویبعد از غسل بدعت است.
روایت فوق موثقه است.
روایتدهم:
وَ قَالَ الْمُحَقِّقُفِي الْمُعْتَبَرِ رُوِيَ مِنْ عِدَّةِ طُرُقٍ عَنِ الصَّادِقِع قَالَ الْوُضُوءُ بَعْدَ الْغُسْلِ بِدْعَةٌ[11]
آخرین روایت را محقق در المعتبر نقل کرده استکه امام صادق (علیه السّلام) فرمود: وضوی بعد از غسل بدعت است.
جمع­بندیاولیه
روایات این دسته، هرچند بعضی از آنها ضعیفهستند؛ ولیکن در مجموع هم از نظر تعداد بیش از روایت دسته اول هستند،هم از نظر سند برخی دارای سند صحیح یا موثق بودند. اما قبلاز اظهار نظر نهایی مناسب است، روایات اهل سنت نیز ملاحظهشوند.
رویات اهل سنت
در کتاب مدارک فقه أهل السنّة علی نهج وسائل الشیعة،که جلد دوم آن در دست انتشار است، روایاتی از اهل سنت را ذیل همینباب جمع کرده­ایم.[12]
رویاتاول:
ترمذی نقل می‌کند: «حدّثنا إسماعیل بن موسی،حدّثنا شِریک، عن أبی إسحاق، عن الأسود، عن عایشة: أنّ النّبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کان لا یتوضأ بعد الغسل»؛ عایشهمی­گوید: پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بعداز هیچ غسلی وضو نمی‌گرفت.[13]
روایتدوم:
حاکم نیشابوری می­گوید: «حدثنی عمربن جعفر الصری، ثنا محمد بن الحسین بن مکرم، ثنا محمد بن عبد الله بن بزیع،ثنا عبد الإعلی، ثنا عبد الله بن عمر، عن نافع، عن ابن عمر: أن النبی صلّیالله علیه و آله و سلّم سئل الوضوء بعد الغسل فقال: و أیّ وضوء أفضل مِنالغسل؟»؛[14]
از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سؤال شدکه آیا بعد از غسل وضو باید گرفت؟ فرمود: و کدام وضویی افضلاز غسل است؟
روایتسوم:
طبرانی نقل کرده است که «حدثنا أسلم بن سهل الواسطی،ثناسلیمان بن أحمد الواسطی، ثنا الولید بن مسلم، ثنا سعید بنبشیر، عن أبان بن تغلب، عن عکرمة، عن ابن عباس، قال: قال رسول الله صلّیالله علیه و آله و سلّم: من توضأ بعد الغسل فلیس مِنّا»؛[15]
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: کسیکه بعد از غسل وضو بگیرد از ما نیست.
روایتچهارم:
ابن ابی شیبه نقل می‌کند که «حدثنا معتمر بن سلیمان،عن أبیه، عن عطاء بن السائب، عن أبی البختری: أنّ علیّاً علیهالسّلام کان یتوضأ بعد الغسل».[16]
یعنی علی علیه السّلام بعد از غسل همیشهوضو می­گرفت. این خبر، همان است که امام صادق (علیه السّلام) پساز شنیدنش فرمود: به ایشان دروغ بسته­اند.[17]
روایتپنجم:
عبد الرزاق می‌گوید: «عن نافع: سئل ابن عمر عن الوضوءبعد الغسل، فقال: أیّ وضوء أفضل مِن الغسل؟»[18]
این، همان روایت دومی است که از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده بود که در اینجا بدون نسبتبه ایشان آورده شده است.
روایتششم:
عبد الرزاق می‌گوید: «عن مجاهد: إذا إغتسل الرجلیوم الجمعة بعد طلوع الفجر فقد أجزأ عنه، و إن أحدث توضّأ»[19]مجاهد می‌گوید: هنگامی که شخص غسل جمعه کرد، کافی است و اگرمحدِث شد وضو بگیرد.
روایتهفتم:
ابن ابی شیبه نقل می‌کند: «عن عبد الرحمن بنیزید، قال: قال رجلٌ لعبد الله: إنّ فلانة توضأت بعد الغسل، قال: لو کانتعندی لم تفعل ذلک».[20]
ظاهراً مراد عبد الله بن عمر است که به او گفته شد: فلان خانم بعداز غسل وضو گرفت؛ گفت: اگر این خانم پیش من بود چنین کارینمی‌کرد، یعنی من برای او توضیح می‌دادم که داریخلاف انجام می‌دهی.
روایتهشتم:
ابن ابی شیبه نقل می‌کند: «عن أبی اسحاق،قال: قال رجلٌ مِن الحیّ لإبن عمر: إنّی أتوضأ بعد الغسل، قال: لقد تعمّقت»[21]
یک شخصی به ابن عمر گفت: من بعد از غسل وضو می‌گیرم؛ابن عمر گفت: تو افراطی و تندرو هستی!. یعنی دیگر نیازیبه این کار نیست.
بنابراین، روایات فوق و چند روایت دیگراز اهل سنت نیز بر کفایت مطلق غسل از وضو دلالت می­کند.
نظر آیت الله خویی (رحمة الله علیه)
آیت الله خویی در مورد روایت اول می‌فرماید:
قد دلّت على أنّ طبيعة الغسل تغني عن الوضوء،و قد حملها بعض الفقهاء (قدس اللَّه أسرارهم) على غسل الجنابة، إلّا أنّه مضافاً إلىكونه تقييداً بلا مقتض لإطلاق الرّواية، لا يلائم التعليل الّذي ظاهره أنّ مطلق الغسلأطهر من الوضوء لا خصوص غسل الجنابة، و إلّا لبينه (عليه السلام)، و إرادة خصوص غسلالجنابة منه خارجاً يستلزم تخصيص الأكثر، و هو مستهجن.[22]
این روایت به حسَب ظاهر دلالت دارد که طبیعت غسلکفایت از وضو می­کند. اما بعضی از فقها آن را حمل بر جنابت کرده­اند،[از جمله حضرت امام رحمة الله علیه که فرمایش ایشان را مفصل خواهیمآورد] اما ایشان جواب می‌دهد که اولاً این که آن را مختص جنابت کردید،مقید کردن بدون اقتضا است. چرا که با اطلاق روایت جور در نمی­آید.ثانیاً این تقیید به غسل جنابت با تعلیلی که درروایت آمده است مناسب نیست. چرا که این تعلیل که فرمود: «چهوضویی اطهر از غسل است» شامل هر غسلی از جمله حیض و مس میتو... نیز می­شود. و اگر چنین چیزی بود، اینجاجای بیان است و امام (علیه السّلام) باید می­فرمود.ثالثاً این تخصیص اکثر است، چرا که همه اغسال از این عموم خارج استغیر از غسل جنابت. و این مستهجن است.


[/HR]

[1] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ب33، ح1، (طآل البیت).

[2] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ب33، ح2، (طآل البیت).

[3] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ب33، ح3، (طآل البیت).

[4] نرم افزار درایة النور.

[5] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح4، (طآل البیت).

[6] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح5، (طآل البیت).

[7] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح6، (طآل البیت).

[8] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح7، (طآل البیت).

[9] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح8، (طآل البیت).

[10] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح9، (طآل البیت).

[11] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص246، ابواب الجنابة، ب33، ح10، (طآل البیت).

[12] مدارک فقه أهل السنّة علی نهج وسائل الشیعة، ج1،ص466، ابواب الجنابة، ب33.

[13] سنن الترمذی، ج1، ص65، ح107.

[14] المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص255، ح548.

[15] المعجم الکبیر، ج11، ص213، ح 11691.

[16] المصنف لأبن أبی شیبة، ج1، ص89، ح12.

17] وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص247، ابواب الجنابة، ب34، ح5، (طآل البیت).

[18] المصنف لعبد الرزاق، ج1، ص271، ح 1040.

19] المصنف لعبد الرزاق، ج3، ص201، ح 5322.

20] المصنف لأبن أبی شیبة، ج1، ص89، ح11.

21] المصنف لأبن أبی شیبة، ج1، ص88، ح3.

22] موسوعةالإمام الخوئي، ج‏7، ص407.

مباحث حیض ناظر به بخشی از سوال بوده که قسمتی از آن در بخش احکام بحث شده واین بخش سوال به اینجا منتقل شده است.

جمع بندی:

سوال:
از کجا خانم باید بفهمه اوج لذت جنسی هست در آقایون شرط جهش و سست شدن بدن هست آیا در خانم ها هم این شرط منظوره؟
و اینکه اگر خانمی با دیدن صحنه یا تخیل ترشحاتی داشته باشه حکمش چیه؟
میشه لطف کنید و احادیث مربوطه رو برام بنویسید. احادیثی که در تشخیص منی زنان کمک کننده باشه

پاسخ: سلام"
شما متوانید وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ملاحظه بفرمایید.

البته برای منی زن ومرد تفاوتی در روایات ذکر نشده چنانکه خصوصیات یکسانی برای منی زن ومرد بیان شده که نمونه آنرا در جمع بندی فتاوی مراجع ،که به بیان خصوصیان منی زنان می پردازد مشاهده میکنیم: خروج ترشحات زن، اگر همراه با شهوت (اوج لذت جنسی) باشد، حکم به جنابت آنان می شود و لازم نیست با جستن بیرون آید و بدن سست شود و اگر بدون شهوت باشد، حکم به منی نمی شود، مگر آن که از راه دیگری یقین کند منی است. توضیح المسائل مراجع، م 346اما پاره ای از روایات مرتبط:
این دسته از روایات در باب «أَنَّ كُلَّ غُسْلٍ يُجْزِيعَنِ الْوُضُوء» از ابواب الجنابة وسائل آمده است. از آنجا که صاحب وسائلخود قائل به کفایت همه اغسال بوده است، عنوان باب را این گونه قرارداده است و روایات مخالف را حمل بر تقیه یا استحباب می­کند.
روایتاول:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِعَنِ الْمُفِيدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ مُحَمَّدِبْنِ خَالِدٍ جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ عَوَّاضٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍعَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْغُسْلُ يُجْزِي عَنِ الْوُضُوءِوَ أَيُّ وُضُوءٍ أَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ
1
شیخ طوسی از «مفید» یعنی، محمد بنمحمد نُعمان مفید «إمامیٌّ ثقةّ جلیل» و استاد شیخ طوسیاست، نقل می­کند که او از «احمد بن محمد بن الحسن بن ولید» که «إمامیٌّثقةٌ جلیل علی التحقیق» است و او از پدرش «محمد بن الحسن بن ولید»که «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» است از «سعد بن عبدالله قمّی» که امامی،ثقه و جلیل است از «احمد بن محمد بن عیسی الاشعری» که «ثقةٌجلیل» است از «الحسین بن سعید الاهوازی» که او هم «ثقةٌ جلیل»است نقل می­کند. در اینجا سند عطف شده است، یعنی احمد بن محمدبن عیسی یک بار از حسین بن سعید؛ و یک بار ازاستادش «محمد بن خالد برقی» که نجاشی او را تضعیف کرده، ولیدیگران او را توثیق کرده‌اند، نقل می­کند. حسین بن سعیدو محمد بن خالد هر دو از «عبد الحمید بن عواض» که ثقه است و به دست هارون الرشیدشهید شد، و او از «محمد بن مسلم» که از اصحاب اجماع است نقل می­کند. بنابراین،سند روایت سند محکم و خوبی است همچنان که در دلالت آن نیز مشکلینیست. محمد بن مسلم می­گوید امام باقر (علیه السّلام) فرمود:غسل مُجزی از وضو است و چه وضویی پاک‌کننده‌تر [یا پاکیزه‌تر]از غسل است؟
روایتدوم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِمُحَمَّدٍ عَنْ جَدِّهِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِالْهَمْدَانِيّ َ كَتَبَ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع يَسْأَلُهُعَنِ الْوُضُوءِ لِلصَّلَاةِ فِي غُسْلِ الْجُمُعَةِ فَكَتَبَ لَا وُضُوءَ لِلصَّلَاةِفِي غُسْلِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ لَا غَيْرِهِ
[2]
شیخ طوسی با همان سند روایت قبلی تا «سعدبن عبدالله»، نقل می­کند که سعد بن عبد الله از «الحسن بن علی بن ابراهیمبن محمد» نقل می­کند. در حالی که این راوی، مجهول است و معلومنیست چه کسی است؛ وی از جدّش یعنی «ابراهیم بنمحمد» که می­گویند وکیل ناحیه مقدّسه بوده و «ثقةٌ علیالظاهر» است؛ و او از «محمد بن عبد الرحمن الهمدانی» نقل می­کند که گفت:به ابی الحسن ثالث یعنی، امام هادی (علیه السّلام) نوشتمو درباره وضو برای نماز در غسل جمعه پرسیدم (آیا در صورت انجام غسلجمعه، برای نماز وضو لازم است یا خیر؟)؛ در جواب نوشتند: نه در غسلروز جمعه و نه در دیگر غسل­ها نیازی به وضو نیست.
این روایت با آن که سند ضعیفی دارد، امادلالتش بر مطلب (کفایت مطلق غسل) روشن است.
روایتسوم:
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَبْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِبْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ سُئِلَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا اغْتَسَلَ مِنْ جَنَابَتِهِ أَوْ يَوْمِ جُمُعَةٍأَوْ يَوْمِ عِيدٍ هَلْ عَلَيْهِ الْوُضُوءُ قَبْلَ ذَلِكَ أَوْ بَعْدَهُ فَقَالَ لَالَيْسَ عَلَيْهِ قَبْلُ وَ لَا بَعْدُ قَدْ أَجْزَأَهُ الْغُسْلُ وَ الْمَرْأَةُ مِثْلُذَلِكَ إِذَا اغْتَسَلَتْ مِنْ حَيْضٍ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ فَلَيْسَ عَلَيْهَا الْوُضُوءُلَا قَبْلُ وَ لَا بَعْدُ قَدْ أَجْزَأَهَا الْغُسْلُ
[3]
«و عنه» یعنیشیخ طوسی با همان سند از سعد بن عبدالله؛ از «احمد بن الحسن بن علیبن فضّال» که فطحی مذهب، ولی ثقه است (البته موقع مرگش از عقیده­اشبرگشته و امامی شده است)، از «عمرو بن سعید» که او نیز فطحیو ثقه است از «مصدّق بن صدقة» که باز فطحی است اما «ثقةٌ جلیل» است از«عمّار الساباطی» که او نیز فطحی مذهب و ثقه است نقل می­کند.سلسله راویان این حدیث بعد از سعد بن عبدالله همه فطحی و ثقههستند. و در مورد عمّار ساباطی آمده است که در حدیث‌های او اضطربزیادی است،
[4]یعنی در متن و یا سند آن اختلاف وجود دارد. وی می­گویداز امام صادق (علیه السّلام) درباره مردی که غسل جنابت یا روز جمعهیا عید انجام داده است، سؤال شد که آیا قبل از غسل یا بعداز آن باید وضو بگیرد یا خیر؟ حضرت فرمود: نه نیازیبه وضو نه قبل از غسل و نه بعد از آن نیست، غسل کافی است. زن هم اگر غسلحیض یا امثال آن را انجام دهد نیازی به وضو ندارد و غسل کافیاست.
این روایت نیز، هم سندش موثقه است، هم دلالت آنبسیار روشن است.
روایتچهارم:
وَ عَنْهُ عَنْ مُوسَىبْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ اللُّؤْلُؤِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِعَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَغْتَسِلُ لِلْجُمُعَةِ أَوْ غَيْرِذَلِكَ أَ يُجْزِيهِ مِنَ الْوُضُوءِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَيُّ وُضُوءٍأَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ5
این روایت نیز از سعد بن عبدالله قمّی استکه از «موسی بن جعفر بن وهب بغدادی» که «ثقةٌ علی التحقیق»است از «الحسن بن الحسین اللؤلؤی» که ابن ولید او را تضعیفکرده، ولی نجاشی توثیقش کرده است، ولی «ثقة علی التحقیق»است از «الحسن بن علی بن فضّال» که گفتیم فطحی و ثقه است و بعضی‌هااو را از اصحاب اجماع دانسته­اند، از «حمّاد بن عثمان» که «ثقةٌ جلیل» و از اصحاباجماع است، و او از فرد نامشخصی نقل می‌کند. لذا سند روایت در اینجامرسل می‌شود. در متن روایت آمده است که امام صادق علیه السّلام درجواب سؤال از کسی که غسل جمعه یا غیر آن را انجام داده است، آیاغسلش کفایت از وضو می­کند یا خیر؟ فرمود: چه وضوییطاهرتر از غسل است؟
روایتپنجم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى مُرْسَلًا أَنَّ الْوُضُوءَقَبْلَ الْغُسْلِ وَ بَعْدَهُ بِدْعَةٌ
[6]
این روایت را «محمد بن احمد بن یحیی»به صورت مرسل نقل کرده است که وضو گرفتن در هر غسلی قبل از آن باشد یابعد از آن، بدعت است.
روایتششم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ شَاذَانَ بْنِ الْخَلِيلِ عَنْ يُونُسَ عَنْ يَحْيَىبْنِ طَلْحَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الْوُضُوءُ بَعْدَ الْغُسْلِبِدْعَةٌ
[7]
شیخ طوسی از «احمد بن محمد بن عیسی الاشعری»که «ثقةٌ جلیل» است؛ از «شاذان بن الخلیل» که علی الظاهر ثقه است؛از «یونس بن عبد الرحمن» که از اصحاب اجماع است، از «یحییبن طلحة» که مجهول است؛ از پدرش که او هم مجهول است؛ از «عبدالله بن سلیمان الصیرفی»که «علی التحقیق» ثقه است، نقل می­کند. با توجه به این کهدو نفر مجهول در سند است، روایت ضعیف است. در متن روایت آمده استکه امام صادق (علیه السّلام) فرمود: وضوی بعد از غسل بدعت است.
علاوه بر شیخ طوسی، کلینی هم، همینروایت را نقل کرده است.
روایتهفتم:
قَالَ الْكُلَيْنِيُّوَ رُوِيَ أَنَّهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْغُسْلِ فِيهِ وُضُوءٌإِلَّا غُسْلُ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَإِنَّ قَبْلَهُ وُضُوءاً
[8]
کلینی، روایت مرسلی را این گونه نقلکرده است که هیچ غسلی وضو ندارد مگر غسل روز جمعه که قبل از آنیک وضو دارد.
روایتهشتم:
همچنین کلینی به صورت مرسل نقل کرده است که:
قَالَ وَ رُوِيَ أَيُّ وُضُوءٍأَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ
[9]
روایتنهم:
وَ بِإِسْنَادِهِعَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَبْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْوُضُوءُ بَعْدَالْغُسْلِ بِدْعَةٌ
[10]
شیخ طوسی به اسنادش از «الحسین بن سعیدأهوازی» که «ثقةٌ جلیل» است از «عثمان بن عیسی الکِلابی»که غیر امامی بوده، سپس امامی شده و گفته می‌شود که ظاهراًمشایخی که از او روایت نقل کردند، بعد از مستبصر شدنش بوده است وبنا بر قولی از اصحاب اجماع هم است، وی از «ابن مسکان» که «ثقةٌ جلیل»است و او از «سلیمان بن خالد الاقطع» که زیدی بوده و بعد توبه کردهو ثقه است؛ از امام باقر (علیه السّلام) نقل می­کند که فرمود: وضویبعد از غسل بدعت است.
روایت فوق موثقه است.
روایتدهم:
وَ قَالَ الْمُحَقِّقُفِي الْمُعْتَبَرِ رُوِيَ مِنْ عِدَّةِ طُرُقٍ عَنِ الصَّادِقِع قَالَ الْوُضُوءُ بَعْدَ الْغُسْلِ بِدْعَةٌ
[11]
آخرین روایت را محقق در المعتبر نقل کرده استکه امام صادق (علیه السّلام) فرمود: وضوی بعد از غسل بدعت است.
جمع­بندیاولیه
روایات این دسته، هرچند بعضی از آنها ضعیفهستند؛ ولیکن در مجموع هم از نظر تعداد بیش از روایت دسته اول هستند،هم از نظر سند برخی دارای سند صحیح یا موثق بودند. اما قبلاز اظهار نظر نهایی مناسب است، روایات اهل سنت نیز ملاحظهشوند.
رویات اهل سنت
در کتاب مدارک فقه أهل السنّة علی نهج وسائل الشیعة،که جلد دوم آن در دست انتشار است، روایاتی از اهل سنت را ذیل همینباب جمع کرده­ایم.
[12]
رویاتاول:
ترمذی نقل می‌کند: «حدّثنا إسماعیل بن موسی،حدّثنا شِریک، عن أبی إسحاق، عن الأسود، عن عایشة: أنّ النّبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کان لا یتوضأ بعد الغسل»؛ عایشهمی­گوید: پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بعداز هیچ غسلی وضو نمی‌گرفت.
[13]
روایتدوم:
حاکم نیشابوری می­گوید: «حدثنی عمربن جعفر الصری، ثنا محمد بن الحسین بن مکرم، ثنا محمد بن عبد الله بن بزیع،ثنا عبد الإعلی، ثنا عبد الله بن عمر، عن نافع، عن ابن عمر: أن النبی صلّیالله علیه و آله و سلّم سئل الوضوء بعد الغسل فقال: و أیّ وضوء أفضل مِنالغسل؟»؛
[14]
از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سؤال شدکه آیا بعد از غسل وضو باید گرفت؟ فرمود: و کدام وضویی افضلاز غسل است؟
روایتسوم:
طبرانی نقل کرده است که «حدثنا أسلم بن سهل الواسطی،ثناسلیمان بن أحمد الواسطی، ثنا الولید بن مسلم، ثنا سعید بنبشیر، عن أبان بن تغلب، عن عکرمة، عن ابن عباس، قال: قال رسول الله صلّیالله علیه و آله و سلّم: من توضأ بعد الغسل فلیس مِنّا»؛
[15]
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: کسیکه بعد از غسل وضو بگیرد از ما نیست.
روایتچهارم:
ابن ابی شیبه نقل می‌کند که «حدثنا معتمر بن سلیمان،عن أبیه، عن عطاء بن السائب، عن أبی البختری: أنّ علیّاً علیهالسّلام کان یتوضأ بعد الغسل».
[16]
یعنی علی علیه السّلام بعد از غسل همیشهوضو می­گرفت. این خبر، همان است که امام صادق (علیه السّلام) پساز شنیدنش فرمود: به ایشان دروغ بسته­اند.
[17]
روایتپنجم:
عبد الرزاق می‌گوید: «عن نافع: سئل ابن عمر عن الوضوءبعد الغسل، فقال: أیّ وضوء أفضل مِن الغسل؟»
[18]
این، همان روایت دومی است که از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده بود که در اینجا بدون نسبتبه ایشان آورده شده است.
روایتششم:
عبد الرزاق می‌گوید: «عن مجاهد: إذا إغتسل الرجلیوم الجمعة بعد طلوع الفجر فقد أجزأ عنه، و إن أحدث توضّأ»
[19]مجاهد می‌گوید: هنگامی که شخص غسل جمعه کرد، کافی است و اگرمحدِث شد وضو بگیرد.
روایتهفتم:
ابن ابی شیبه نقل می‌کند: «عن عبد الرحمن بنیزید، قال: قال رجلٌ لعبد الله: إنّ فلانة توضأت بعد الغسل، قال: لو کانتعندی لم تفعل ذلک».
[20]
ظاهراً مراد عبد الله بن عمر است که به او گفته شد: فلان خانم بعداز غسل وضو گرفت؛ گفت: اگر این خانم پیش من بود چنین کارینمی‌کرد، یعنی من برای او توضیح می‌دادم که داریخلاف انجام می‌دهی.
روایتهشتم:
ابن ابی شیبه نقل می‌کند: «عن أبی اسحاق،قال: قال رجلٌ مِن الحیّ لإبن عمر: إنّی أتوضأ بعد الغسل، قال: لقد تعمّقت»
[21]
یک شخصی به ابن عمر گفت: من بعد از غسل وضو می‌گیرم؛ابن عمر گفت: تو افراطی و تندرو هستی!. یعنی دیگر نیازیبه این کار نیست.
بنابراین، روایات فوق و چند روایت دیگراز اهل سنت نیز بر کفایت مطلق غسل از وضو دلالت می­کند.
نظر آیت الله خویی (رحمة الله علیه)
آیت الله خویی در مورد روایت اول می‌فرماید:
قد دلّت على أنّ طبيعة الغسل تغني عن الوضوء،و قد حملها بعض الفقهاء (قدس اللَّه أسرارهم) على غسل الجنابة، إلّا أنّه مضافاً إلىكونه تقييداً بلا مقتض لإطلاق الرّواية، لا يلائم التعليل الّذي ظاهره أنّ مطلق الغسلأطهر من الوضوء لا خصوص غسل الجنابة، و إلّا لبينه (عليه السلام)، و إرادة خصوص غسلالجنابة منه خارجاً يستلزم تخصيص الأكثر، و هو مستهجن.
[22]
این روایت به حسَب ظاهر دلالت دارد که طبیعت غسلکفایت از وضو می­کند. اما بعضی از فقها آن را حمل بر جنابت کرده­اند،[از جمله حضرت امام رحمة الله علیه که فرمایش ایشان را مفصل خواهیمآورد] اما ایشان جواب می‌دهد که اولاً این که آن را مختص جنابت کردید،مقید کردن بدون اقتضا است. چرا که با اطلاق روایت جور در نمی­آید.ثانیاً این تقیید به غسل جنابت با تعلیلی که درروایت آمده است مناسب نیست. چرا که این تعلیل که فرمود: «چهوضویی اطهر از غسل است» شامل هر غسلی از جمله حیض و مس میتو... نیز می­شود. و اگر چنین چیزی بود، اینجاجای بیان است و امام (علیه السّلام) باید می­فرمود.ثالثاً این تخصیص اکثر است، چرا که همه اغسال از این عموم خارج استغیر از غسل جنابت. و این مستهجن است.


[/HR]

[1]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ب33، ح1، (طآل البیت).

[2]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ب33، ح2، (طآل البیت).

[3]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص244، ابواب الجنابة، ب33، ح3، (طآل البیت).

[4] نرم افزار درایة النور.

[5]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح4، (طآل البیت).

[6]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح5، (طآل البیت).

[7]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح6، (طآل البیت).

[8]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح7، (طآل البیت).

[9]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح8، (طآل البیت).

[10]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص245، ابواب الجنابة، ب33، ح9، (طآل البیت).

[11]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص246، ابواب الجنابة، ب33، ح10، (طآل البیت).

[12] مدارک فقه أهل السنّة علی نهج وسائل الشیعة، ج1،ص466، ابواب الجنابة، ب33.

[13] سنن الترمذی، ج1، ص65، ح107.

[14] المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص255، ح548.

[15] المعجم الکبیر، ج11، ص213، ح 11691.

[16] المصنف لأبن أبی شیبة، ج1، ص89، ح12.

17]وسائلالشيعة، الشیخ الحر العاملی، ج‏2، ص247، ابواب الجنابة، ب34، ح5، (طآل البیت).

[18] المصنف لعبد الرزاق، ج1، ص271، ح 1040.

19] المصنف لعبد الرزاق، ج3، ص201، ح 5322.

20] المصنف لأبن أبی شیبة، ج1، ص89، ح11.

21] المصنف لأبن أبی شیبة، ج1، ص88، ح3.

22]موسوعةالإمام الخوئي، ج‏7، ص407.

موضوع قفل شده است