جمع بندی معناي عبارت «لَيَّنَه» در علم رجال چيست؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معناي عبارت «لَيَّنَه» در علم رجال چيست؟

[="Navy"]با عرض سلام و ارادت به محضر دوستان و اساتيد بزرگوار

يک اصطلاح در منابع رجالي اهل سنّـت ديده ميشه با عبارت «لَيَّنَه»، مثلاً:

ذهبي در «سير أعلام النبلاء» در شرح حال «ربيع بن مسلم» مي​نويسد: «وثّقه أبو حاتم الرّازي و ما ليّنه أحد»

و ابن حجر در لسان الميزان در شرح حال أحمد بن بشير طيالسي مي​نويسد: أحد شيوخ الطبراني، ليّنه الدار قطني.

اين عبارت به چه معناست؟ مرادف با ضعّفه است يا چي؟

ممنونم.[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

باسلام و عرض ادب

در کتب اصول جرح و تعدیل برای هر یک از جرح و تعدیل مراتبی ذکر شده؛ زیرا بدیهی است حال راویان اخبار یکسان نبوده و در عدالت و ضبط و تثبت و عدم آنها با یکدیگر متفاوت بوده و از این جهت در حکم به روایت آنان از الفاظ متناسب با حال راوی استفاده می گردد.

ابن حجر درمقدمه ی کتاب «تقریب التهذیب»،‌ مراتب تعدیل و جرح را در دوازده مرتبه بیان داشته است. وی در مرتبه ی ششم که آخرین مرتبه ی توثیق که پائینترین مرتبه ی آن است؛ چنین می گوید:

«من ليس له من الحديث إلا القليل، ولم يثبت فيه ما يترك حديثه من أجله، وإليه الاشارة بلفظ " مقبول " حيث يتابع، وإلا فلين الحديث»؛ کسانی که قلیل الروایة بوده، با این ویژگی که در مورد آنان مذمتی که موجب ترک روایت از آنان نیز شود وارد نشده، که به این افراد با این لفظ یاد می شود:«مقبول حیث یتابع»؛ روایتشان در صورتی که متابع و همراهی داشته باشد پذیرفته می گردد والا این افراد لین الحدیث می باشند .

«لَیِّن الحدیث»، و یا «لَیِّن»،‌ صفت شخص راوی است؛ یعنی روایت این راوی و یا شخص این راوی دارای نرمی (ضعف) است، و این در جایی است که راوی شخص عادلی بوده؛ اما با این حال وی در ناحیه ی ضبط دچار سستی بوده باشد(فیه لین: در او سستی است).

بنابراین این لفظ بر راویان عادلی اطلاق می گردد که در ناحیه ضبط دچار ضعف می باشند؛ اما ضعف آنان به گونه ای نیست که نتوان بدانها احتجاج نمود؛ بلکه اگر راوی دیگری که در طبقه ی این راوی است، همان روایت مورد بحث را از شیخ واحد روایت نماید، به واسطه ی چنین متابعتی حدیث این شخص به مرتبه ی (حسن لغیره) خواهد رسید.

عبدالحی الکهنوی نیز در کتاب :«الرفع و التکمیل فی الجرح و التعدیل»، در صفحه ی 151، به بیان مراتب جرح و تعدیل در نزد حافظ عراقی می پردازد. آخرین مرتبه جرح در نزد عراقی،‌ که خفیف ترین آنها که مرز بین توثیق و تجریح است عبارت است از:

«المرتبة الخامسة فلان فيه مقال فلان ضعيف او فيه ضعف او في حديثه ضعف وفلان يعرف وينكر وليس بذاك او بذاك القوي وليس بالمتين وليس بالقوي وليس بحجة وليس بعمدة وليس بالمرضي وفلان للضعف ما هو وفيه خلف وطعنوا فيه ومطعون وسيء الحفظ ولين او لين الحديث او فيه لين وتكلموا فيه وكل من ذكر من بعدقولي لا يساوي شيئا فانه يخرج حديثه للاعتبار انتهى»؛

فلانی در او مقال و گفتاری هست؛ ‌فلانی در او ضعف است و یا در حدیثش ضعف وجود دارد؛ فلانی گاهی احادیث معروف و گاهی منکر را می آورد که نه ضعیف است و نه قوی؛ واو متین و قوی نیست؛ او حجت نمی باشد....که همگی این اوصاف مربوط به ضعف در ناحیه ی ضبط راوی می باشند. تا اینکه می گوید: حفظ او خوب نمی باشد و در این امر نرم و سست می باشد...که احادیث این افراد نه رد می شود و نه مورد اعتبار خواهند بود؛ مگر در زمانی که متابعی برای این افراد وجود داشته باشد؛ تا به واسطه ی روایت وی ضعف این راوی نیز جبران گردد و حدیث وی حسن لغیره شود.

نتیجه :

این لفظ پاینترین و خفیف ترین لفظی است که در جرح راوی کار می رود؛‌ولی با این حال این وصف موجب رد روایت راوی به شکل مطلق نمی گردد؛ بلکه در صورتی که متابعی برای حدیث وی یافت شود حدیث او از مرتبه ضعف خفیف به مرتبه ی «حسن لغیره»، خواهد رسید و قابل احتجاج خواهد بود.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است