جمع بندی درخواست منبع برای این حدیث: «خدا لعنت کند کسی را که اسرار شیعه را فاش کند»

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست منبع برای این حدیث: «خدا لعنت کند کسی را که اسرار شیعه را فاش کند»

با سلام و عرض ادب

میخواستم درخواست کنم که لطف نمایید منابع حدیث زیر رو بگذارید و صحت و اعتبار آن را بررسی کنید .

با تشکر .

امام صادق علیه السلام :
خدا لعنت کند کسی را که اسرارشیعه را فاش نماید . سوال شد یابن رسول الله چیست اسرار شیعه ؟ حضرت در جواب فرمودند : جایی که نباید لعن کند ، لعن کند .

:Rose::Rose::Rose:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

بسندى تا على (ع) كه بيك يونانى كه با نمودن معجزه‏هاى خيره‏كننده باو پس از مسلمانيش فرمود: بتو امر كنم دينت را و علمى كه بتو سپرديم حفظ كنى و هم اسرار ما را كه بتو وانهاديم و پديدار مكن علوم ما را بر كسى كه با عناد با آنها روبرو شود و براى آنها با تو روبرو شود با دشنام و لعن و آبروريزى و كتك، و فاش مكن راز ما را بر كسى كه طعنه زند بر ما نزد كسانى كه احوال ما را ندانند و دچار كنند دوستان ما را به ناهنجارى نادانها.
و بتو امر كنم كه تقيه را در دينت بكار زنى زيرا خدا ميفرمايد (28- آل عمران) مؤمنان كافران را دوست نگيرند در برابر مؤمنان و هر كه چنين كند بدرگاه خدا چيزى نباشد جز اينكه تقيه كنيد از آنها تقيه كردنى من بتو اجازه دهم دشمنان ما را بر ما برترى دهى اگر تو را ترس بدان واداشت و از ما برائت اظهار كنى اگر هراست بر آن واداشت، و هم در ترك نماز واجب اگر از آفت و بلا بر جانت نگران شوى زيرا برترى دادنت دشمنان را بر ما هنگام ترس سودى بدانها ندهد و زيانى بما نرساند و راستى اظهار بيزاريست از ما در تقيه ما را كسر و كمبود نباشد، و اگر تو بزبان از ما بيزارى‏جوئى و بدلت بما پوئى تا جان خود را بر پا دارى كه قوام وجود تو است، و مالى كه بدان بر پا ماند و آبروئى كه بدان وابستگى است و حفظ كنى با آن كسى كه بدوستى ما شناخته شده و تو خود شناختى از دوستان و برادران و خواهران ما از اين پس بماهها و سالها تا فرج برسد و اين گرفتارى نابود شود براستى اين بهتر است ....
آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج‏2، ص: 271

چنین روایتی که در پست بالا نقل شد وجود دارد اما روایتی که شما نقل کردید وبا آدرس اصول کافی باب تقیه ص88 در بعضی از سایتها وجود دارد یافت نشد .

نکته ای که در روایت نقل شده از حضرت علی (ع)باید مورد توجه باشد اینکه لعن را ازاسرار شیعه باشد برداشت نمی شود.


سفارش به «حفظ اسرار امامان از دشمنان»:

و قال امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها و إلى أسرارنا كيف حفظهم لها من عدونا و إلى أموالهم كيف مواساتهم لإخوانهم فيها (1)

ابن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل می کند که فرمود: شيعيان ما را در هنگام نماز آزمايش كنيد و بنگريد كه آنان چگونه بر نماز محافظت می کنند [و آن را در اول وقت به جا می آورند]، و [بنگريد كه] چگونه اسرار ما را از دشمنانمان حفظ مى‏ کنند و [بنگريد كه] چگونه اموال خود را در اختيار برادران خود قرار مى‏ دهند و با آنان مواسات [و همیاری] مى‏ كنند [یعنی کمک حال یکدیگرند].

این روایت در کتال قرب الاسناد آمده که کتاب معتبری است.

در روایتی دیگر، مطلبی مشابه محتوای همین روایت آمده که مؤید این نقل است؛ امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابش (محمد بن نعمان) فرمود: الْمُذِيعُ عَلَيْنَا سِرَّنَا كَالشَّاهِرِ بِسَيْفِهِ عَلَيْنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ بِمَكْنُونِ عِلْمِنَا فَدَفَنَهُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ... (2) ؛ آن كس كه اسرار ما را فاش مى‏ سازد همچون كسى است كه بر روى ما شمشير مى‏ كشد. خدا رحمت كند آن بنده ‏اى را كه چون مطالب محرمانه ما را شنيد، آن را زير قدمش دفن كند [و از مخالفين پنهان دارد]...

توضیح روایت:
روایت مورد بحث ظاهرا اول بار در کتاب قرب الاسناد آمده و کتاب های بعدی مانند بحارالأنوار(3)، این روایت را از کتاب قرب الاسناد نقل روایت نموده اند. توجه به زمان نگارش کتاب قرب الاسناد، معنای این روایت را برای ما روشن تر می نماید.

قرب الاسناد نوشته ابو العباس، عبد الله بن جعفر حِميَرى از ياران امام حسن عسگرى (عليه‏السلام) و از روات بزرگ شيعه در نيمه دوم قرن سوم هجرى است. اين كتاب، مجموعه رواياتى است كه به معصوم (عليهماالسلام) نسبت داده شده و به دليل واسطه كم و راويان معدودى كه ميان امام و مؤلف كتاب واسطه شده ‏اند، آن را قرب الإسناد ناميده ‏اند.

در زمان امام هادى و امام حسن عسكرى (عليهماالسلام)، ظلم و ستم حكومت عباسى به اوج خود رسيده بود و حكام ستمگر، از ارتباط ميان شيعيان و اين دو امام بزرگوار، به شدت می ترسیدند و جلوگيرى مى‏ كردند. در چنين زمانى مؤلف اين كتاب _مانند بسيارى ديگر از روات بزرگ شيعه_ به وسيله ارتباط با ديگر ياران نزديک ائمه و ارتباط مخفى و مكاتبه‏ اى و نامه نگارى با خود ائمه، سخنان گهربار آنان را در مجموعه ‏هاى روايى جمع آورى مى‏ كرد تا بدین وسیله آنها را به آيندگان و نسل هاى آينده منتقل نماید. اين كتاب از اصول چهارصدگانه اوليه شيعه به شمار مى ‏آيد و از زمان نگارش تا حال در طول بيش از هزار سال، پيوسته مورد توجه علما و بزرگان شيعه واقع شده و رواياتش در مجموعه‏ هاى بزرگ روايى نقل شده است.

توجه به فضای نگارش این کتاب، به خوبی نشان می دهد که امامان شیعه از سوی دستگاه های حکومتی به شدت تحت نظر بودند؛ نگاهی به تاریخ زندگانی آن بزرگواران هم خود شاهد صدق مدعاست، لذا در چنین فضای رعب آور و ترسناکی که دشمن پیوسته در کمین آنها بود و می خواست با کمترین بهانه ها آنها را از بین ببرد، پیشوایان دانای دین، پیروان خود را به حفظ اسرار امامان و فاش نکردن آن نزد دشمنان ترغیب می نمودند.

پی نوشت
--------------------
1- قرب‏ الإسناد، ص 38
2- تحف العقول، ص 308
3- بحارالأنوار، ج 65، ص 149

سفارش به «حفظ اسرار شیعیان از دشمنان»:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ اللَّيْثِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا (وسائل ‏الشيعة، ج 4، ص 112، ح 4650 ؛ مشكاة الأنوار، ص 79 ؛ الخصال، ج‏1، ص 103)

از امام صادق (عليه السّلام) روایت شده که فرمود: شيعيان ما را در سه وقت آزمايش نماييد: در هنگام نماز كه چگونه بر آن مواظبت مى‏ كنند و در پنهان نگهداشتن اسرار پيروان ما از دشمنان كه چه اندازه اسرار آنان را حفظ مى‏ نمايند، و نسبت به اموالشان كه چگونه به برادران دينى شان كمک نموده و همراهى مى‏ نمايند.

الصادق عليه السلام : كِتمانُ سِرِّنا جِهادٌ في سبيلِ اللّه ِ .

امام صادق عليه السلام : پوشيده نگه داشتن اسرار ما، جهاد در راه خداست.

بحار الأنوار : 75/70/7.

IVI.@.H.D.I;598078 نوشت:
خدا لعنت کند کسی را که اسرارشیعه را فاش نماید . سوال شد یابن رسول الله چیست اسرار شیعه ؟ حضرت در جواب فرمودند : جایی که نباید لعن کند ، لعن کند .

:khaneh:

عجیب هست که شما اینقدر برای جلوگیری از تبری نسبت به دشمنان اهل بیت زحمت می کشید حال انکه لعن هم ان هم به مصداق تفکری قرانی و در سیره اهل بیت است مانند زیارت عاشورا

حَنَانٌ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا كَانَ وُلْدُ يَعْقُوبَ أَنْبِيَاءَ قَالَ لَا وَ لَكِنَّهُمْ كَانُوا أَسْبَاطَ أَوْلَادِ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَمْ يَكُنْ يُفَارِقُوا الدُّنْيَا إِلَّا سُعَدَاءَ تَابُوا وَ تَذَكَّرُوا مَا صَنَعُوا وَ إِنَّ الشَّيْخَيْنِ فَارَقَا الدُّنْيَا وَ لَمْ يَتُوبَا وَ لَمْ يَتَذَكَّرَا مَا صَنَعَا بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ

و نيز از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده گويد: بدانحضرت عرض كردم : آيا فرزندان يعقوب پيغمبر نبودند؟فرمود: نه ، ولى آنها اسباط فرزندان پيغمبر بودند، و چنان بود كه از دنيا نرفتند جز آنكه اهل سعادت و رستگارى شدند (چونكه ) توبه كردند و متذكر كردار (بد) خود شدند، ولى شيخين از دنيا رفتند در صورتيكه توبه نكردند و متذكر رفتار بدى كه نسبت به اميرمؤ منان (عليه السلام ) انجام دادند نگشتند پس بر آن دو باد لعنت خدا و فرشتگان و مردمان همگى

الكافي / ج 8 / ص231 / حديث القباب

شما اگر حرف نمیزدید واقعا عالی بود !!!!

کی خواست از لعن و تبری از دشمنان اهل بیت علیهم السلام جلو گیری کنه ؟؟؟؟؟:Narahat::Narahat:

اصلا دین اسلام و مهم ترین بخشش یعنی توحید با تبری شروع شده ، لا اله الا الله ، اول میگه نیست خدایی ( نفی هر گونه معبود جز الله ) بعد میگه جز الله

من میگم لعن و برائت باشه ولی نه هر جا و نه هر جور !
پس تقیه این وسط چکارس ؟؟؟؟؟

اصلا شما میدونید تقیه چیه ؟؟؟

البته حرف منم نیست بلکه حرف ائمه است ...

من کی باشم که بخوام حرف بزنم !!!

تقیه مال زمانی که هست که دین یا جان و مال و ناموس ما در اضطرار باشد و اینجا ربطی به تقیه ندارد زیرا نصوص مختلف ان هم به مصداق در سیره اهل بیت و قران وجود دارد لذا مطرح کردن تقیه چیزی جز اثبات جهل ما نسبت به مسائل دینی چیزه دیگری را ثابت نمی کند مضاف بر اینکه اقایان باز هم یک کامنت من را حذف کرده اند که کامنت اصلی همان بوده

با لعن و سب خلفا درست است در ایران جان و مال و ناموس ما در خطر نیست

ولی جان و مال و ناموس شیعیان عراق و پاکستان و ... در خطر می افتد !

اگر فایل صوتی یا تصویری مجلسی که در آن لعن صورت میپذیرد به دست داعشی ها و وهابی ها برسد چه میکنند ؟؟؟؟

در یکی از اعترافات یکی از یاران ریگی ملعون آمده بود که : ریگی فیلم یا صدایی از مجالس لعن و دشنام شیعیان را به ما نشان میداد تا رگ سنی گریمان به جوش آید و بهتر بتوانیم جنایت کنیم !!!!

و اگر این لعن ما باعث شود آنها به ائمه ما توهین کنند چه ؟؟؟ تقصیر کار کیست ؟؟؟؟

وقی حضرات ائمه حتی در بین اصحابشان هم اگر لعن میکردند اسم نمیبردند ( نمونه زیارت عاشورا و دعای صنمی قریشی) ما بشویم کاسه داغتر از آش !!!!

وقتی امیرالموننین حتی حاضر نیست اسم اولی و دومی را حتی نزد عمار (!) فاش نماید ما چه میتوانیم بگوییم ؟؟؟؟؟

از اهل بیت علیهم السلام یعنی بیشتر بغض داریم نسبت به اونا ؟؟؟؟ !!!!

بزنیم از اهل بیت جلو ؟؟؟؟؟

با شناختی که بنده از شما دارم از اینکه بزنید از اهل بیت علیهم السلام جلو هیچ بعید نیست !!!!

برادران
من در استان هرات کشور افغانستان زندگی میکنم؛ غالب جمیعت اینجا سنی مذهب هستند.
باهم برادرانه رفتار میکنیم و اختلافی نداریم.
برداشت شخصی من از زندگی چند ساله در اینجا این است که این لعن ها ولو فیلم یا فایلهای صوتی باشد که لاعنین شیعه باشند باعث جریحه دار شدن احساسات مذهبی شده و باعث تفرقه میشود و نهایتا شیعیان برای خود مشکل ایجاد میکنند..

م. از هرات

برادران من هم از کشور پاکستان زنگ می زنم در اینجا اهل سنت به کسی که لعن می دهند افتخار هم می کنند

سلام" لطفا در راستای سوال طرح شده بیان مطالب بفرمایید چرا که موضوعات نوشته شده اخیر بی ارتباط می باشد.

سوال از صحت سند روایتی بود که پاسخ آن بیان شد.

دین واعتقاداتمان را کامل بشناسیم وانتخاب گزینشی ازروایات وآیات نداشته باشیم.

ممنون از مباحث خوب شما بنظر میرسه بحث کفایت مینه وجواب پرسشگر پاسخ معلوم شد.

جمع بندی:

سوال:
میخواستم درخواست کنم که لطف نمایید منابع حدیث زیر رو بگذارید با تشکر .امام صادق علیه السلام :
خدا لعنت کند کسی را که اسرارشیعه را فاش نماید . سوال شد یابن رسول الله چیست اسرار شیعه ؟ حضرت در جواب فرمودند : جایی که نباید لعن کند ، لعن کند

پاسخ:سلام علیکم"
البته با الفاظی که خواستید نه ولی روایات حفظ اسرار وسفارش به آن زیاد است مانند:
و قال امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها و إلى أسرارنا كيف حفظهم لها من عدونا و إلى أموالهم كيف مواساتهم لإخوانهم فيها (1)
ابن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل می کند که فرمود: شيعيان ما را در هنگام نماز آزمايش كنيد و بنگريد كه آنان چگونه بر نماز محافظت می کنند [و آن را در اول وقت به جا می آورند]، و [بنگريد كه] چگونه اسرار ما را از دشمنانمان حفظ مى‏ کنند و [بنگريد كه] چگونه اموال خود را در اختيار برادران خود قرار مى‏ دهند و با آنان مواسات [و همیاری] مى‏ كنند [یعنی کمک حال یکدیگرند].
این روایت در کتال قرب الاسناد آمده که کتاب معتبری است.

در روایتی دیگر، مطلبی مشابه محتوای همین روایت آمده که مؤید این نقل است؛ امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابش (محمد بن نعمان) فرمود: الْمُذِيعُ عَلَيْنَا سِرَّنَا كَالشَّاهِرِ بِسَيْفِهِ عَلَيْنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ بِمَكْنُونِ عِلْمِنَا فَدَفَنَهُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ... (2) ؛ آن كس كه اسرار ما را فاش مى‏ سازد همچون كسى است كه بر روى ما شمشير مى‏ كشد. خدا رحمت كند آن بنده ‏اى را كه چون مطالب محرمانه ما را شنيد، آن را زير قدمش دفن كند [و از مخالفين پنهان دارد]...

توضیح روایت:
روایت مورد بحث ظاهرا اول بار در کتاب قرب الاسناد آمده و کتاب های بعدی مانند بحارالأنوار(3)، این روایت را از کتاب قرب الاسناد نقل روایت نموده اند. توجه به زمان نگارش کتاب قرب الاسناد، معنای این روایت را برای ما روشن تر می نماید.
قرب الاسناد نوشته ابو العباس، عبد الله بن جعفر حِميَرى از ياران امام حسن عسگرى (عليه‏السلام) و از روات بزرگ شيعه در نيمه دوم قرن سوم هجرى است. اين كتاب، مجموعه رواياتى است كه به معصوم (عليهماالسلام) نسبت داده شده و به دليل واسطه كم و راويان معدودى كه ميان امام و مؤلف كتاب واسطه شده ‏اند، آن را قرب الإسناد ناميده ‏اند.
در زمان امام هادى و امام حسن عسكرى (عليهماالسلام)، ظلم و ستم حكومت عباسى به اوج خود رسيده بود و حكام ستمگر، از ارتباط ميان شيعيان و اين دو امام بزرگوار، به شدت می ترسیدند و جلوگيرى مى‏ كردند. در چنين زمانى مؤلف اين كتاب _مانند بسيارى ديگر از روات بزرگ شيعه_ به وسيله ارتباط با ديگر ياران نزديک ائمه و ارتباط مخفى و مكاتبه‏ اى و نامه نگارى با خود ائمه، سخنان گهربار آنان را در مجموعه ‏هاى روايى جمع آورى مى‏ كرد تا بدین وسیله آنها را به آيندگان و نسل هاى آينده منتقل نماید. اين كتاب از اصول چهارصدگانه اوليه شيعه به شمار مى ‏آيد و از زمان نگارش تا حال در طول بيش از هزار سال، پيوسته مورد توجه علما و بزرگان شيعه واقع شده و رواياتش در مجموعه‏ هاى بزرگ روايى نقل شده است.

توجه به فضای نگارش این کتاب، به خوبی نشان می دهد که امامان شیعه از سوی دستگاه های حکومتی به شدت تحت نظر بودند؛ نگاهی به تاریخ زندگانی آن بزرگواران هم خود شاهد صدق مدعاست، لذا در چنین فضای رعب آور و ترسناکی که دشمن پیوسته در کمین آنها بود و می خواست با کمترین بهانه ها آنها را از بین ببرد، پیشوایان دانای دین، پیروان خود را به حفظ اسرار امامان و فاش نکردن آن نزد دشمنان ترغیب می نمودند.

پی نوشت
--------------------
1- قرب‏ الإسناد، ص 38
2- تحف العقول، ص 308
3- بحارالأنوار، ج 65، ص 149

موضوع قفل شده است