جمع بندی قیام های بعد از عاشورا

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قیام های بعد از عاشورا

با سلام بعد از عاشورا چند قیام به خونخواهی حسین رخ داد و عاقبت هر کدام چه شد؟ با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مقداد

جمع بندی

پرسش:

بعد از واقعه عاشورا چند قیام به خونخواهی امام حسین(علیه السلام) رخ داد و عاقبت هر کدام چه شد؟

پاسخ:

مهمترین و مشهورترین قیامهایی که بعد از حادثه عاشورا اتفاق افتاد،عبارتند از:

1-قيام مردم مدينه، موسوم به واقعه حره که در سال( 63هجري) اتفاق افتاد.البته این قیام را نمی توان به عنوان قیام برای خونخواهی امام حسین(علیه السلام) معرفی کرد.واقعه حره از جنایات بزرگ امویان پس از به شهادت رساندن امام حسین (علیه السلام) است. این واقعه مربوط به شورش مردم مدینه در بیست و ششم یا بیست و هفتم ذیحجه سال 63 هجری قمری است که توسط سپاه شام به خاک و خون کشیده شدند.

برای این شورش سه علت اصلی بر شمرده اند:
1. بیعت بسیاری از مردم با عبدالله بن زبیر که در آن زمان در مکه بود و ادعای خلافت داشت.
2. زمانی که عثمان بن محمد والی مدینه گردید، یکی از مأموران یزید بن معاویه به مدینه آمد تا اشیای گرانبهای بیت المال را برای یزید ببرد. گروهی از مردم که اموال را حق خود می‌دانستند، جلوگیری کردند و این، منجر به شورش مردم و اخراج امویان از شهر گردید .
3. گروهی از بزرگان مدینه به شام رفتند و با یزید دیدار کردند و پس از بازگشت، از یزید بدگویی کردند و اعمال ناپسند او را برای مردم توصیف کردند:« دین ندارد، مشروب می‌خورد، بساط ساز و آواز به راه انداخته و با سگان بازی می کند.» مردم مدینه هم گفتند دیگر حاضر به اطاعت از او و پذیرش امارتش نیستند و شورش کردند.(1)

2-قيام توابين که در سال ( 65ه) شکل گرفت.

قیام توابین اولین قیام شیعی از قیام‌های پس از واقعه عاشورا است که با هدف خون خواهی امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در سال ۶۵ ه‍.ق صورت پذیرفت. این قیام به دست مسلمانان و دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) در مقابله با لشکر شام و در منطقه «عین الورده» رخ داد که رهبری آن بر عهده سلیمان بن صرد خزاعی بود.

پس از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(علیه السلام) و یارانش، برخی شیعیان که با وعده بیعت، از حسین بن علی(علیه السلام) دعوت کردند به کوفه بیاید و سپس از خطای خویش در پیمان شکنی و یاری نرساندن به امام(علیه السلام)، سخت نادم و پشیمان بودند، تصمیم بر آن گرفتند که گناه و اشتباه خویش را جبران کنند. آنان در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که این ننگ جز با کشته شدن در راه امام حسین(علیه السلام) و گرفتن انتقام از قاتلان وی پاک نمی‌شود.(2)
بنا بر گزارش مورّخان، اول ربیع الاول سال ۶۵ ه‍.ق تاریخ شروع قیام بود و سلیمان بن صرد به فراخوانی نیروها پرداخت. آنان با سپاه متشکل از چند هزار نفر شعار «یا لثارات الحسین» سر دادند و به سمت منطقه‌ای به نام «نُخَیله» حرکت کردند. پیمان شکنی و عدم همراهی بسیاری از شیعیان خصوصا مدائنی‌ها و بصریون سبب ناراحتی سلیمان گردید. نقل شده است از ۱۶ هزار نفری که قول همراهی قیام را داده بودند، تنها چهار هزار نفر اجتماع نخیله را تشکیل می‌دادند.(3)

توابین قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه «عین الورده» اردو زد و پنج روز در آن جا به استراحت پرداخت. سلیمان در روز کارزار به تبیین پیکار و سفارشات جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم فرمانده سپاه «مسیب بن نجبه» است و پس از او، عبدالله بن سعد بن نفیل فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.(4) در ۲۵ جمادی الاول، دو سپاه برابر یکدیگر قرار گرفتند و نبرد سهمگین بین توابین و لشگر شام آغاز شد.(5)
عاقبت کارزار

پس از نبرد چهار روزه، بسیاری از توابین به شهادت رسیده، در محاصره سپاه دشمن قرار گرفتند. فرماندهان توابین یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و اندک باقیمانده آنان به فرماندهی «رفاعه بن شداد بجلی» مجبور به عقب نشینی شدند. توابین در مسیر بازگشت به شیعیان بصره و مدائن برخوردند که به یاری آنان آمده بود و پس از ابراز اندوه به شهرهای خود بازگشتند. پس از شکست توابین و رسیدن به کوفه، مختار ثقفی که در زندان به سر می‌برد، به تمجید از سلیمان و شهدای قیام پرداخت و وعده داد که انتقام توابین را گرفته و به خونخواهی امام حسین(علیه السلام) قیام کند.(6)

3-قيام مختار که به منظور خونخواهي امام حسين (علیه السلام) که در سال( 66 هجري) به وجود آمد.
چند سال بعد از حادثه کربلا و شهادت حضرت حسین بن علی (علیه السلام) یعنی سال 66 هـ.ق مختار ثقفی قیام کرد و به خونخواهی آنحضرت و یارانش برخاست. در این قیام «ابراهیم فرزند مالک اشتر»، از قبیله مذحج، فرمانده سپاه مختار و عده بسیاری از قبیله «همدان»، مختار را همراهی کردند و گروه کثیری از «موالی» (و ایرانیانی که در کوفه از سالهای قبل بودند) همراه او شدند و علیه نیروهای «ابن زیاد» و سپاه شام، جنگیدند و در این جنگ عبیدالله بن زیاد فرمانده سپاه شام و «حصین بن نمیر» و عده زیادی از بزرگانشان به هلاکت رسیدند و مختار و یارانش پیروز شده و بر کوفه و عراق مسلط شد و با این پیروزی توانست، قاتلان امام (علیه السلام) و کربلا را تحت تعقیب قرار داده و آنها را به شدیدترین وجهی به سزای اعمالشان برساند.

مختار بعد از یکسال و نیم حکومت،بدست مصعب بن زبیر کشته شد.

4-قيام زيد بن علي بن حسين(علیه السلام) که در سال (120هجري) در حکو مت هشام بن عبد الملک مروان به منظور امر به معروف و خونخواهي امام حسين (علیه السلام) قيام کرد .

از بزرگترین قیام­هایی که علیه نظام جائر اموی صورت گرفته است، قیام زید بن علی بن الحسین(علیه السلام) است؛ این قیام که در سال صد و بیست و یک هجری و به منظور امر به معروف و نهی از منکر و نیز انتقام از قاتلین شهدای کربلا در کوفه به وقوع پیوست، توانست ضربه­ای مهلک بر مبانی مشروعیت خلفای اموی وارد آورد.
قیام زید در چهارشنبه آخر ماه صفر سال 122ه.ق واقع شد. بنا بود قیام او دیرتر از این تاریخ صورت گیرد اما به دلیل کشته شدن دوتن از یارانش و احتمال این که به آنها شبیخون زده شود قیام آنها در تاریخ مذکور واقع شد. سید علی خان شیرازی در ریاض السالکین، شهید اول در القواعد، مامقانی در تنقیح المقال، خوئی در معجم رجال الحدیث و بسیاری دیگر معتقدند این قیام به اذن امام صادق (علیه السلام) بوده است.

پس از اطلاع سپاهیان اموی از قیام، آنها بيعت‌كنندگان با زيد را در مسجد محاصره كردند اما کوفیان او را مانند جدش حسین (علیه السلام) تنها گذاشتند. جنگ میان زید و کوفیان حدود سه روز طول کشید و زید در روز سوم به شهادت رسید. علت شهادت او تیری بود که به پیشانیش خورده بود. یارانش برای مصون ماندن جنازه زید از تعرض دشمن، آن را شبانه و مخفیانه دفن کردند اما دشمن از آن آگاه شد. امویان جنازه زید را بیرون کشیده سرش را از بدنش جدا کرده، برای هشام بن عبدالملک فرستادند و بدنش را به دار آویختند. بدن وی تا زمان مرگ هشام بر دار ماند و پس از آن به امر ولید، جنازه را از دار پایین آورده، سوزانده و خاکسترش را بر باد دادند.(7)

 

پی نوشت ها:
(1). تاریخ خلفا،‌ ص 50 الی 570.
(2). الطبقات الکبری، ج ۶، ص۲۵. کتاب الفتوح، ج ۶، ص۲۰۵ و ۲۰۶.
(3). البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۶ و ۲۷۷.
(4). البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۸.
(5). الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۲.
(6). البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰. الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۴ - ۱۸۶.
(7). ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک ج7، ص212 و صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص67-66، و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج5، ص163، و عمرجی، الحیاه السیاسیه و الفکریه للزیدیه فی المشرق الاسلامی، ص36، و شبلنجی، نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار (ص)، ص403.

موضوع قفل شده است