جمع بندی آیا تکلیف این خانم با این شرایط ازدواج کردن است؟!

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا تکلیف این خانم با این شرایط ازدواج کردن است؟!

[=&amp]بسم الله الرحمن الرحیم[/]



[=&amp]سلام علیکم[/]

[=&amp]با عرض ادب و احترام خدمت اساتید بزرگوار و کاربران گرامی در این مجموعه ارزشمند ،اجرکم عندالله[/]

[=&amp]
همه ما انسانها در مسیررشد و کمال هستیم و هدف نهایی نیز رسیدن به کمال و قرب الهی است ان شاءالله وهمانطور که میدانیم ازدواج در مسیر رسیدن به این هدف والا میتواند خیلی کمک کننده باشد در صورتی که این ازدواج یک ازدواج معنوی با ملاک های ایمانی باشدواگر انسان مومن توفیق آن را بیابد که با هم کفو خود ازدواج کند و هردو هدفشان یکی باشد قطعا پیمودن این مسیر آسان تر و شیرین تر خواهد بود
یکی از موارد مهم و اصلی [/]
[=&amp][=&amp]جهت رسیدن به قرب الهی [/]در این مسیر ،ولایتمدار بودن است

سوال بنده حقیر [/]با توجه به دغدغه مولایمان امام خامنه ای (روحی فداه) مبنی بر تحدید نسل شیعه است

موضوعی که در اینجا به ذهن میرسد این است که یک خانم ولایتمدار اکنون وظیفه اش دربرابر این دغدغه مولایش چیست؟! خب دو حالت پیش می آید یک عده از خانم ها سن کمی دارند و فرصت دارند صبر کنند و بهترین گزینه را انتخاب کنند تا ان شاءالله فرزندان صالح شیعه تربیت کنند اما یک عده دیگر فرصت زیادی ندارند،زیرا اگر بخواهند باز هم صبر کنند ممکن است آنقدر سنشان بالا برود که دیگر نتوانند فرزندی بیاورند!!

حال سوال بنده حقیر از استاد گرامی و کاربران محترم این است:
1-تکلیف این گروه دوم چیست؟ آیا باید صبر کنندبا هم کفو خود ازدواج کنند و لو اینکه هم کفو آنها پیدا نشود و هرگز موفق نشوند ازدواج کرده و فرزندی بیاورند؟!
یا اینکه نه ! باید از بین گزینه های موجود که هم کفو و هم فکر نیستند یکی را انتخاب کنند ،ازواج کرده و فرزندی بیاورند تا به ندای مولایشان لبیک گفته باشند؟!

2- در فرزند آوری آیا کیفیت مهم است یا کمیت؟! یعنی منظور از آوردن فرزند فقط تولد فرزندان شیعه است ولو اینکه شیعه تربیت نشود؟ یا اینکه نه منظور آوردن فرزندانی همراه با تربیت اسلامی است که یک شیعه واقعی باشد؟

(چونکه اگر به این نتیجه برسیم که وظیفه این خانمها این است که از بین گزینه های موجودش که هم کفو هم نیستند یکی را انتخاب کند و از طرفی موظفباشد آنها را با روش اسلامی تربیت کند نیاز است اول ببیند اگر وارد چنین زندگی شد آیا میتواند فرزندانی صالح برای دولت امام عصر(روحی و ارواحنا فداه) تربیت کند یا نه!!آیا می تواند شیعه تربیت کن یانه؟! که در این مورد بنده حقیر این تاپیک راhttp://www.askdin.com/thread44570.html قبلا در این زمینه ایجاد نمودم که کاربران بزرگوار نظرات خوب و کاربردی دادند)

[=&amp]از همه بزرگوارانی که بنده حقیر را در رسیدن به پاسخ سوالات یاری خواهند رساند بسیار سپاسگزار خواهم بود

[/]

[=&amp]ان شاءالله همه ما بتوانیم در مسیر الهی سربلند و ثابت قدم باشیم[/]




[=&amp]التماس دعا[/]



[=&amp]یازهرا(س)[/]




با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

یارب;597911 نوشت:
سوال بنده حقیر با توجه به دغدغه مولایمان امام خامنه ای (روحی فداه) مبنی بر تحدید نسل شیعه است

موضوعی که در اینجا به ذهن میرسد این است که یک خانم ولایتمدار اکنون وظیفه اش دربرابر این دغدغه مولایش چیست؟! خب دو حالت پیش می آید یک عده از خانم ها سن کمی دارند و فرصت دارند صبر کنند و بهترین گزینه را انتخاب کنند تا ان شاءالله فرزندان صالح شیعه تربیت کنند اما یک عده دیگر فرصت زیادی ندارند،زیرا اگر بخواهند باز هم صبر کنند ممکن است آنقدر سنشان بالا برود که دیگر نتوانند فرزندی بیاورند!!

حال سوال بنده حقیر از استاد گرامی و کاربران محترم این است:
1-تکلیف این گروه دوم چیست؟ آیا باید صبر کنندبا هم کفو خود ازدواج کنند و لو اینکه هم کفو آنها پیدا نشود و هرگز موفق نشوند ازدواج کرده و فرزندی بیاورند؟!
یا اینکه نه ! باید از بین گزینه های موجود که هم کفو و هم فکر نیستند یکی را انتخاب کنند ،ازواج کرده و فرزندی بیاورند تا به ندای مولایشان لبیک گفته باشند؟!

سلام

دغدغه شما کاملا به جاست چون اهمیت ازدیاد نسل نه در شرایط فعلی بلکه در هر زمان روشن و واضح است؛ زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تکثروا فَإنِّي‌ أُبَاهِي‌ بِكُمُ الأمَمَ يوم القيامة وَ لَوْ بِالسِّقْطِ[1] . «ازدواج‌ كنيد و در ازدياد نسل‌ بكوشيد كه‌ من‌ در روز قیامت به‌ زيادي‌ تعداد شما مسلمانان‌ بر سائر امّت‌ها مباهات‌ خواهم‌ كرد حتّی‌ به‌ كودكان‌ سقط‌ شده‌ شما!»
اما در کنار این روایت موارد دیگری هم وجود دارد که تکلیف را از گردن عده ای ساقط می کند مثلا آنجا که گفته می شود "لایکلف الله نفسا الا وسعها" خداوند تکلیف را از گردن افرادی که توان انجام آن را ندارند برداشته است. بنابراین در مسئله مورد بحث کسی که به هر دلیلی امکان ازدواج برایش فراهم نیست، تا زمان فراهم نشدن شرایط تکلیفی ندارد. لذا دختری که خواستگار ندارد یا خواستگار دارد ولی آن خواستگار فردی است که با او تناسب های لازم را ندارد، عملا شرایط ازدواج برایش فراهم نشده چون ازدواج با غیر هم کفو نه تنها منجر به تاثیر منفی بر تربیت فرزند می شود بلکه به خود او و همسرش هم ضربه می زند چون احتمال شکست در آن ازدواج زیاد است.

در چنین شرایطی تکلیف دختر ازدواج به هر قیمتی نیست بلکه تکلیف او اولا تلاش برای پیدا کردن موردی است که تا حدود زیادی با او تناسب داشته باشد (برای این مسئله می تواند از روش های همسریابی دختران استفاده کند) ثانیا در مورد ملاک های ازدواج، علم کافی کسب کرده و بداند چه مواردی از اهمیت زیادی برخوردار است و چه مواردی اهمیت کمتری دارد. سپس با این دانسته ها و همچنین در نظر گرفتن شرایطش، به خواستگاری جواب مثبت بدهد که حداقل در کلیات اخلاقی، اعتقادی و رفتاری با او تناسب داشته باشد. اولویت بندی ملاک ها باید با دقت زیاد و مشورت انجام شود.


[/HR][1] مستدرك سفينة البحار ج 4 - ص 340

یارب;597911 نوشت:
در فرزند آوری آیا کیفیت مهم است یا کمیت؟! یعنی منظور از آوردن فرزند فقط تولد فرزندان شیعه است ولو اینکه شیعه تربیت نشود؟ یا اینکه نه منظور آوردن فرزندانی همراه با تربیت اسلامی است که یک شیعه واقعی باشد؟ (چونکه اگر به این نتیجه برسیم که وظیفه این خانمها این است که از بین گزینه های موجودش که هم کفو هم نیستند یکی را انتخاب کند و از طرفی موظفباشد آنها را با روش اسلامی تربیت کند نیاز است اول ببیند اگر وارد چنین زندگی شد آیا میتواند فرزندانی صالح برای دولت امام عصر(روحی و ارواحنا فداه) تربیت کند یا نه!!آیا می تواند شیعه تربیت کن یانه؟!

هم کیفیت مهم است هم کمیت و باید برای هر دو تلاش کرد. لذا نباید از هیچ کدام غافل شد یعنی وقتی به ازدیاد نسل فکر می کنیم نباید از کیفیت غافل شویم و تن به هر ازدواجی بدهیم تا صرفا شیعه های اسم نما تحویل جامعه بدهیم چون ضرر اینها به مراتب بیشتر از فایدیشان است. چنانچه وقتی ازدواج کرد، نباید به خاطر ترس از ناتوانی در تربیت، به تک فرزندی اکتفا کند!

بنابراین دختری که شرایط ازدواج با هم کفو را ندارد، نباید به خاطر ترس از مجرد ماندن یا عقب ماندن از قافله ولایت تن به هر ازدواجی بدهد بلکه وظیفه او تلاش برای پیدا کردن فردی است که هم کفو او باشد منتها حساسیت او روی این مسئله نباید به قدری شود که هیچ کس را هم کفو خود نبیند. لذا او باید ملاک های خود را با چشمی باز سنجیده باشد و اگر کسی پیدا شد که 60-70 درصد با او تناسب داشت، با او ازدواج کند. منتها بعد ازدواج برای اینکه عدم تناسب در 30-40 درصد باقی مانده، روی زندگی مشترک و تربیت فرزندانش اثر منفی نگذارد، باید تلاشی مضاعف داشته باشد.

پیروز و سربلند

سلام.
استاد امین همه چیز رو گفتن
منم در تاییدشون بگم که بهتره دخترخانمها ملاک اصلی شون رو ایمان و اعتقاد و اخلاق قرار بدن و درباره سایر موارد چندان سختگیری نکنن تا بتونن راحت تر ازدواج کنن.
در مورد بچه داری من کیفیت رو مهم تر از کمیت میدونم. بچه اگر کم باشه ولی واقعا فرزند صالح باشه ارزشمنده...

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

انصافاً اگر همه "ایمان" را ملاک ازدواج قرار دهند، نه مدرک تحصیلی و تعداد صفرهای حساب بانکی و تعداد بیشتر سکه های مهریه و این چیزها، این قدر ازدواج ها به تاخیر نمی افته و فساد هم در مملکت، رشد نمی کنه و آمار طلاق هم این همه بالا نمیره.
نسل شیعیان هم از نظر کمی و کیفی، کاسته نمیشه.

به دوستان توصیه می کنم که حتما کتاب "جوشکاری" را که کتابی بسیار مفید و کاربردی در زمینه ی "ازدواج" است، مطالعه نمایند. و به توصیه های بی نظیرش عمل کنند.
http://hosseinalemi.blogfa.com/
کتابو از اینجا دانلود کنید.
تو همین سایت هم معرفی شده بود.

والسلام علیکم و رحمة الله

mehrant;598567 نوشت:
بهتره دخترخانمها ملاک اصلی شون رو ایمان و اعتقاد و اخلاق قرار بدن و درباره سایر موارد چندان سختگیری نکنن تا بتونن راحت تر ازدواج کنن.

لبیک یا علی النقی;598623 نوشت:
اگر همه "ایمان" را ملاک ازدواج قرار دهند، نه مدرک تحصیلی و تعداد صفرهای حساب بانکی و تعداد بیشتر سکه های مهریه و این چیزها، این قدر ازدواج ها به تاخیر نمی افته و فساد هم در مملکت، رشد نمی کنه و آمار طلاق هم این همه بالا نمیره.

سلام علیکم
با تشکر وسپاس از شرکت شما کاربران گرامی در بحث

اتفاقا به دلیل اینکه خانمهای مذهبی ملاکشان ایمان است سن ازدواجشان دارد بالا میرود!!! چرا؟ چونکه ملاکهای جامعه کنونی همه مادی شده اند اما خیلی از خانمها زندگی مادی را نمیخواند و میخواهند اسلامی زندگی کنند و مادیات در کنار زندگیشان باشد نه اصل زندگیشان!! و جالب است به این دسته از خانمها میگویند سختگیر!!!

به یک نمونه از خواستگاری ها دقت کنید!

آقا پسر می آید خواستگاری دختر خانم ،یک قسمت از مکالمه اشان این گونه است:
دختر خانم میگوید: نمیخواهم مراسم خاصی باشد و بدون گرفتن مراسم هم میشود زندگی را شروع کرد
آقا پسر میگوید: نه ،نمیشود فردا هزارتا حرف پشت سرمان است!!
دختر خانم میگوید ما باید برای خدا زندگی کنیم نه مردم،اما باشد پس یک مراسم ساده بدون گناه(موسقی و رقص و غیره نباشد)
آقا پسر میگوید: حالا چهارتا موسقی و کف و شوت که خبری نیست ،شما د ارید سخت میگیرید!!! (دقت کنید آقا پسر میگوید شما دارید سخت میگیرید!)

دختر خانم میگوید: فردا در زندگی ماهواره و غیره نباشد
آقا پسر: بابا اینها علم روز است آدم که نباید امل باشد ،باید درست استفاده کند!!

دختر خانم میگوید :ولایتمداری خیلی در زندگی برایم مهم است ،ولایت پذیری امام خامنه ای (حفظه الله)
آقا پسر میگوید،: بابا زندگی را سیاسی نکنید ول کنید این حرفها را ،شما خیلی سخت گیرید!!!

دختر خانم میگوید :خرید مراسم عقد لازم نیست
آقا پسر می گوید :میخواهید فردا بگن دلش نیومد خرج کند؟!!

دختر خانم میگوید مال حلال مهم است پس باید در زندگی سال خمسی داشت!
آقا پسر میگوید: به نظر من اینها مسائل شخصی است و نیازی نیست تو خواستگاری مطرح بشود!!

آقا پسر میپرسد:شما نمیخواهید بدانید من چیا دارم چیا ندارم؟ خونه ،ماشین و...
دختر خانم میگوید: سرمایه اصلی از نظر من ایمان است

آقا پسر میپرسد :سوال دیگری ندارید
دختر خانم سکوت میکند چون میداند کسی که تا الان به این حرفهایش گفته سخت گیر و افراطی اگر ادامه دهد ممکن است بگوید شما خانم زده به سرتان!!(هرچند خیلی از دخترهای مذهبی خیلی از این تکه ها را میشنود اما اهمیت نمیدهند چون نگاهشان به لبخند خداست)

آقا پسر کلی میخندد و میگوید: شما خیلی خیلی سخت گیرید !!،بابا نماز بخونیم روزه بگیریم بسه دیگه بقیه اش به نظر من افراط است و....
در آخر آقا پسر به این نتیجه میرسد که این دختر خانم خیلی خیلی سخت گیر و افراطی است!!!

پس فکر نکنید همیشه بالا رفتن سن ازدواج خانمها به خاطر پول و خانه و ماشین و غیره است!!

به نظر شما آیا ملاکهای ازدواج چیزی جز انجام واجبات و ترک محرمات است؟!!
اگر آقایی حاضر نشود این دو را در زندگی انجام دهد دختر خانم مجبور است صبر کند تا با یک نفر همفکر خودش ازدواج کند زیرا هدف از زندگی رسیدن به کمال الهی است و ازدواج نیز باید در راستای رسیدن به این هدف باشد و دختر خانمهای مذهبی مجبورند صبر کنند و کم کم سن ازدواجشان در جامعه بالا میرود!!

یازهرا(س)

[="Tahoma"]

یارب;598652 نوشت:
آقا پسر می آید خواستگاری دختر خانم ،یک قسمت از مکالمه اشان این گونه است:
دختر خانم میگوید: نمیخواهم مراسم خاصی باشد و بدون گرفتن مراسم هم میشود زندگی را شروع کرد
آقا پسر میگوید: نه ،نمیشود فردا هزارتا حرف پشت سرمان است!!
دختر خانم میگوید ما باید برای خدا زندگی کنیم نه مردم،اما باشد پس یک مراسم ساده بدون گناه(موسقی و رقص و غیره نباشد)
آقا پسر میگوید: حالا چهارتا موسقی و کف و شوت که خبری نیست ،شما د ارید سخت میگیرید!!! (دقت کنید آقا پسر میگوید شما دارید سخت میگیرید!)

دختر خانم میگوید: فردا در زندگی ماهواره و غیره نباشد
آقا پسر: بابا اینها علم روز است آدم که نباید امل باشد ،باید درست استفاده کند!!

دختر خانم میگوید :ولایتمداری خیلی در زندگی برایم مهم است ،ولایت پذیری امام خامنه ای (حفظه الله)
آقا پسر میگوید،: بابا زندگی را سیاسی نکنید ول کنید این حرفها را ،شما خیلی سخت گیرید!!!

دختر خانم میگوید :خرید مراسم عقد لازم نیست
آقا پسر می گوید :میخواهید فردا بگن دلش نیومد خرج کند؟!!

دختر خانم میگوید مال حلال مهم است پس باید در زندگی سال خمسی داشت!
آقا پسر میگوید: به نظر من اینها مسائل شخصی است و نیازی نیست تو خواستگاری مطرح بشود!!

آقا پسر میپرسد:شما نمیخواهید بدانید من چیا دارم چیا ندارم؟ خونه ،ماشین و...
دختر خانم میگوید: سرمایه اصلی از نظر من ایمان است

آقا پسر میپرسد :سوال دیگری ندارید
دختر خانم سکوت میکند چون میداند کسی که تا الان به این حرفهایش گفته سخت گیر و افراطی اگر ادامه دهد ممکن است بگوید شما خانم زده به سرتان!!(هرچند خیلی از دخترهای مذهبی خیلی از این تکه ها را میشنود اما اهمیت نمیدهند چون نگاهشان به لبخند خداست)

آقا پسر کلی میخندد و میگوید: شما خیلی خیلی سخت گیرید !!،بابا نماز بخونیم روزه بگیریم بسه دیگه بقیه اش به نظر من افراط است و....
در آخر آقا پسر به این نتیجه میرسد که این دختر خانم خیلی خیلی سخت گیر و افراطی است!!!


سلام
دارید مزاح می فرمایید؟!!!!
دختری که بگوید مادیات برای من مهم نیست و مراسم ساده ای می خواهم و خرید برای مراسم عقد لازم نیست و ...
آنوقت آقا بیاید رد کند و بگوید نه!

علــی;598665 نوشت:
سلام
دارید مزاح می فرمایید؟!!!!

سلام علیکم
خیر مزاح نکردم! عین حقایقی را که برای خیلی از دختر خانمهای مذهبی دارد اتفاق می افتد بیان کردم!!

یازهرا(س)

یارب;598668 نوشت:
سلام علیکم
خیر مزاح نکردم! عین حقایقی را که برای خیلی از دختر خانمهای مذهبی دارد اتفاق می افتد بیان کردم!!

یازهرا(س)


بله خوب همه جورش پیدا میشه
اونم امروزه که آدم اینقدر چیزای عجیب می بینه که اینا پیشش چیزی نیست
واقعا چنین آدمایی لیاقت بچه حزب اللهی ها رو ندارن
مراقب باشیم قبل از اینکه برای خودمون همسر انتخاب کنیم باید برای فرزند آیندمون پدر یا مادر انتخاب کنیم
خوب این آدم معمولا بچه اش هم میشه مثل خودش

یارب;597911 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم



سلام علیکم

با عرض ادب و احترام خدمت اساتید بزرگوار و کاربران گرامی در این مجموعه ارزشمند ،اجرکم عندالله


همه ما انسانها در مسیررشد و کمال هستیم و هدف نهایی نیز رسیدن به کمال و قرب الهی است ان شاءالله وهمانطور که میدانیم ازدواج در مسیر رسیدن به این هدف والا میتواند خیلی کمک کننده باشد در صورتی که این ازدواج یک ازدواج معنوی با ملاک های ایمانی باشدواگر انسان مومن توفیق آن را بیابد که با هم کفو خود ازدواج کند و هردو هدفشان یکی باشد قطعا پیمودن این مسیر آسان تر و شیرین تر خواهد بود
یکی از موارد مهم و اصلی
جهت رسیدن به قرب الهی در این مسیر ،ولایتمدار بودن است

سوال بنده حقیر با توجه به دغدغه مولایمان امام خامنه ای (روحی فداه) مبنی بر تحدید نسل شیعه است

موضوعی که در اینجا به ذهن میرسد این است که یک خانم ولایتمدار اکنون وظیفه اش دربرابر این دغدغه مولایش چیست؟! خب دو حالت پیش می آید یک عده از خانم ها سن کمی دارند و فرصت دارند صبر کنند و بهترین گزینه را انتخاب کنند تا ان شاءالله فرزندان صالح شیعه تربیت کنند اما یک عده دیگر فرصت زیادی ندارند،زیرا اگر بخواهند باز هم صبر کنند ممکن است آنقدر سنشان بالا برود که دیگر نتوانند فرزندی بیاورند!!

حال سوال بنده حقیر از استاد گرامی و کاربران محترم این است:
1-تکلیف این گروه دوم چیست؟ آیا باید صبر کنندبا هم کفو خود ازدواج کنند و لو اینکه هم کفو آنها پیدا نشود و هرگز موفق نشوند ازدواج کرده و فرزندی بیاورند؟!
یا اینکه نه ! باید از بین گزینه های موجود که هم کفو و هم فکر نیستند یکی را انتخاب کنند ،ازواج کرده و فرزندی بیاورند تا به ندای مولایشان لبیک گفته باشند؟!

2- در فرزند آوری آیا کیفیت مهم است یا کمیت؟! یعنی منظور از آوردن فرزند فقط تولد فرزندان شیعه است ولو اینکه شیعه تربیت نشود؟ یا اینکه نه منظور آوردن فرزندانی همراه با تربیت اسلامی است که یک شیعه واقعی باشد؟

(چونکه اگر به این نتیجه برسیم که وظیفه این خانمها این است که از بین گزینه های موجودش که هم کفو هم نیستند یکی را انتخاب کند و از طرفی موظفباشد آنها را با روش اسلامی تربیت کند نیاز است اول ببیند اگر وارد چنین زندگی شد آیا میتواند فرزندانی صالح برای دولت امام عصر(روحی و ارواحنا فداه) تربیت کند یا نه!!آیا می تواند شیعه تربیت کن یانه؟! که در این مورد بنده حقیر این تاپیک راhttp://www.askdin.com/thread44570.html قبلا در این زمینه ایجاد نمودم که کاربران بزرگوار نظرات خوب و کاربردی دادند)

از همه بزرگوارانی که بنده حقیر را در رسیدن به پاسخ سوالات یاری خواهند رساند بسیار سپاسگزار خواهم بود

ان شاءالله همه ما بتوانیم در مسیر الهی سربلند و ثابت قدم باشیم


التماس دعا

یازهرا(س)



سلام
برام جالبه بدونم شما خودتون خانومید یا آقا؟
ببخشید من کلا با حرفاتون مشکل دارم. طوری میفرمیایید انگار امام زمان(عج) دستور ازدواج داده اند. آقا هروقت موقعیتش شد ازدواج کنید این حرفا رو نداره که
هروقت دختر خانوم خواستگار مناسبی داشتن شرایط رو بسنجن ببینن طرف چقد از معیاراشو داره سن خودشم در نظر بگیره بعد حساب کنه ببینه صبر کنه بهتره یا نه.

لبیک یا علی النقی;598623 نوشت:

به دوستان توصیه می کنم که حتما کتاب "جوشکاری" را که کتابی بسیار مفید و کاربردی در زمینه ی "ازدواج" است، مطالعه نمایند. و به توصیه های بی نظیرش عمل کنند.
http://hosseinalemi.blogfa.com/
کتابو از اینجا دانلود کنید.
تو همین سایت هم معرفی شده بود.

والسلام علیکم و رحمة الله

من این کتابو تقریبا تا نصفه هاش خوندم. اونچیزی که دستگیرم شد اینکه نویسنده کتاب بسیار بسیار تاکید دارند که ملاک در ازدواج فقط و فقط ایمان و نه هیچ چیز دیگه.
از طرفی تو یه قسمتی هم میخوندم ما هم که ایمان سنج نداریم و حق نداریم درمورد دیگران قضاوت کنیم. و ایمان در همون حد نماز عمل به واجبات و ترک محرماته.
خب نتیجه ای که از این دو گزاره میشه گرفت اینه که هر دختر اهل نماز و روزه ای با هر پسر اهل نماز و روزه میتونه ازدواج کنه. این درسته؟

salam1990;598673 نوشت:
ببخشید من کلا با حرفاتون مشکل دارم. طوری میفرمیایید انگار امام زمان(عج) دستور ازدواج داده اند

سلام علیکم
باتشکر از شما کاربر گرامی به خاطر شرکت در بحث
کاربر محترم،اول خدمت شما عرض کنم که امام خامنه ای (روحی فداه) دستور به ازدواج ندادند!!ایشان نسبت به تحدید نسل و بالا رفتن سن خانمها هشدار دادند و ابراز نگرانی کردند و برای یک فرد ولایت مدار یک اشاره مولایش بس است تا برود دنبال رفع دغدغه های ایشان

مطلب بعد اینکه اطاعت از دستورات و اوامر امام خامنه ای (روحی فداه) همان اطاعت از اوامر و دستورات امام زمان (روحی و ارواحنافداه) است،دغدغه های رهبری (حفظه الله) همان دغدغه های امام عصر (روحی و ارواحنا فداه) است، و این دو یعنی اطاعت از امام خامنه ای (روحی فداه) و اطاعت از امام زمان (روحی و اراحنافاه) در طول یکدیگر است

یازهرا(س)

[="Tahoma"]

یارب;598668 نوشت:
سلام علیکم
خیر مزاح نکردم! عین حقایقی را که برای خیلی از دختر خانمهای مذهبی دارد اتفاق می افتد بیان کردم!!
یازهرا(س)

سلام علیکم
البته گمان نمی کنم برای خیلی از دختر خانم های مذهبی اتفاق بیفتد! مثلاً دختری بگوید هیچ چیزی برای من مهم نیست جز ایمان و مسائل مذهبی! بسیار بسیار کم هستند چنین دخترانی.
البته تا آنجایی که من می دانم و دیده ام!

یارب;598689 نوشت:
سلام علیکم
باتشکر از شما کاربر گرامی به خاطر شرکت در بحث
کاربر محترم،اول خدمت شما عرض کنم که امام خامنه ای (روحی فداه) دستور به ازدواج ندادند!!ایشان نسبت به تحدید نسل و بالا رفتن سن خانمها هشدار دادند و ابراز نگرانی کردند و برای یک فرد ولایت مدار یک اشاره مولایش بس است تا برود دنبال رفع دغدغه های ایشان

مطلب بعد اینکه اطاعت از دستورات و اوامر امام خامنه ای (روحی فداه) همان اطاعت از اوامر و دستورات امام زمان (روحی و ارواحنافداه) است،دغدغه های رهبری (حفظه الله) همان دغدغه های امام عصر (روحی و ارواحنا فداه) است، و این دو یعنی اطاعت از امام خامنه ای (روحی فداه) و اطاعت از امام زمان (روحی و اراحنافاه) در طول یکدیگر است

یازهرا(س)

سلام برادر
کلا حرفاتونو قبول ندارم

بعدشم خانوما که دوس دارن ازدواج کنن اونا که ازدواج نمیکنن اکثرا خواستگار مناسب ندارن. حالا اینکه چرا خواستگار ندارن برا اینکه پسرا تمایل به ازدواج ندارن. اینکه چرا پسرا تمایل به ازدواج ندارن برمیگرده به شرایط اقتصادی و ..
این موانع باید رفع بشه و الا با حرف که نمیشه

یا علی

علــی;598697 نوشت:
بسیار بسیار کم هستند چنین دخترانی.

سلام متاسفانه من هم با این قسمت حرف تون مخالفم. خیلی از دوستای من چنین وضعی دارن. متاسفانه جامعه حتی گاها آقایون مذهبی طوری شده دیدشون ک افکار امثال ما(همین ملاکای ساده و اصلی دین) براشون حکم افراط رو داره

یارب;597911 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم



سلام علیکم

با عرض ادب و احترام خدمت اساتید بزرگوار و کاربران گرامی در این مجموعه ارزشمند ،اجرکم عندالله


همه ما انسانها در مسیررشد و کمال هستیم و هدف نهایی نیز رسیدن به کمال و قرب الهی است ان شاءالله وهمانطور که میدانیم ازدواج در مسیر رسیدن به این هدف والا میتواند خیلی کمک کننده باشد در صورتی که این ازدواج یک ازدواج معنوی با ملاک های ایمانی باشدواگر انسان مومن توفیق آن را بیابد که با هم کفو خود ازدواج کند و هردو هدفشان یکی باشد قطعا پیمودن این مسیر آسان تر و شیرین تر خواهد بود
یکی از موارد مهم و اصلی
جهت رسیدن به قرب الهی در این مسیر ،ولایتمدار بودن است

سوال بنده حقیر با توجه به دغدغه مولایمان امام خامنه ای (روحی فداه) مبنی بر تحدید نسل شیعه است

موضوعی که در اینجا به ذهن میرسد این است که یک خانم ولایتمدار اکنون وظیفه اش دربرابر این دغدغه مولایش چیست؟! خب دو حالت پیش می آید یک عده از خانم ها سن کمی دارند و فرصت دارند صبر کنند و بهترین گزینه را انتخاب کنند تا ان شاءالله فرزندان صالح شیعه تربیت کنند اما یک عده دیگر فرصت زیادی ندارند،زیرا اگر بخواهند باز هم صبر کنند ممکن است آنقدر سنشان بالا برود که دیگر نتوانند فرزندی بیاورند!!

حال سوال بنده حقیر از استاد گرامی و کاربران محترم این است:
1-تکلیف این گروه دوم چیست؟ آیا باید صبر کنندبا هم کفو خود ازدواج کنند و لو اینکه هم کفو آنها پیدا نشود و هرگز موفق نشوند ازدواج کرده و فرزندی بیاورند؟!
یا اینکه نه ! باید از بین گزینه های موجود که هم کفو و هم فکر نیستند یکی را انتخاب کنند ،ازواج کرده و فرزندی بیاورند تا به ندای مولایشان لبیک گفته باشند؟!

2- در فرزند آوری آیا کیفیت مهم است یا کمیت؟! یعنی منظور از آوردن فرزند فقط تولد فرزندان شیعه است ولو اینکه شیعه تربیت نشود؟ یا اینکه نه منظور آوردن فرزندانی همراه با تربیت اسلامی است که یک شیعه واقعی باشد؟

(چونکه اگر به این نتیجه برسیم که وظیفه این خانمها این است که از بین گزینه های موجودش که هم کفو هم نیستند یکی را انتخاب کند و از طرفی موظفباشد آنها را با روش اسلامی تربیت کند نیاز است اول ببیند اگر وارد چنین زندگی شد آیا میتواند فرزندانی صالح برای دولت امام عصر(روحی و ارواحنا فداه) تربیت کند یا نه!!آیا می تواند شیعه تربیت کن یانه؟! که در این مورد بنده حقیر این تاپیک راhttp://www.askdin.com/thread44570.html قبلا در این زمینه ایجاد نمودم که کاربران بزرگوار نظرات خوب و کاربردی دادند)

از همه بزرگوارانی که بنده حقیر را در رسیدن به پاسخ سوالات یاری خواهند رساند بسیار سپاسگزار خواهم بود

ان شاءالله همه ما بتوانیم در مسیر الهی سربلند و ثابت قدم باشیم


التماس دعا

یازهرا(س)




سلام

کارشناس محترم کامل توضیح دادند.
این قسمت قابل توجه هست

نقل قول:

بنابراین دختری که شرایط ازدواج با هم کفو را ندارد، نباید به خاطر ترس از مجرد ماندن یا عقب ماندن از قافله ولایت تن به هر ازدواجی بدهد بلکه وظیفه او تلاش برای پیدا کردن فردی است که هم کفو او باشد منتها حساسیت او روی این مسئله نباید به قدری شود که هیچ کس را هم کفو خود نبیند. لذا او باید ملاک های خود را با چشمی باز سنجیده باشد و اگر کسی پیدا شد که 60-70 درصد با او تناسب داشت، با او ازدواج کند. منتها بعد ازدواج برای اینکه عدم تناسب در 30-40 درصد باقی مانده، روی زندگی مشترک و تربیت فرزندانش اثر منفی نگذارد، باید تلاشی مضاعف داشته باشد.


من هم بعید میدونم دختر خانمی ساده گیر باشه و پسر قبول نکنه بگه باید خرج کنیم و غیره...چون پول رو باید پسر خرج کنه و طبعا هرچی کمتر پول خرج کنه به نفع خودشه...
پس حداقل بخاطر جیب خودش هم که شده باشه مخالفت نمیکنه...

بنابراین مشکل از نظر من اونجاست که خانمهای مذهبی خواستگار مذهبی شاید کمتر داشته باشن و همینطور بالعکس، پسرهای مذهبی کمتر دختر مذهبی پیدا میکنن برن خواستگاریش
اینه که همدیگه رو نمی پسندن، نه صرفا آسون گیر بودن و ملاک رو ایمان قرار دادن...

علــی;598697 نوشت:
سلام علیکم
البته گمان نمی کنم برای خیلی از دختر خانم های مذهبی اتفاق بیفتد! مثلاً دختری بگوید هیچ چیزی برای من مهم نیست جز ایمان و مسائل مذهبی! بسیار بسیار کم هستند چنین دخترانی.
البته تا آنجایی که من می دانم و دیده ام!

mehrant;598709 نوشت:
من هم بعید میدونم دختر خانمی ساده گیر باشه و پسر قبول نکنه بگه باید خرج کنیم و غیره...چون پول رو باید پسر خرج کنه و طبعا هرچی کمتر پول خرج کنه به نفع خودشه...
پس حداقل بخاطر جیب خودش هم که شده باشه مخالفت نمیکنه...


سلام علیکم
باتشکر و سپاس از شما به خاطر حضورتان در بحث

بنده حقیر نمیدانم چرا برای شما بزرگواران دور از ذهن است ! اما بنده دقیقا مکالمه ای را که در یکی از خواستگاری ها اتفاق افتاده بود گفتم!!

آقا پسر از یکی از خانواده های ثروتمند بودند که گرفتن مراسم و خرید بالا و جهزیه سنگین برایشان مهم بود،!! حتی خانواده ایشان مهریه بالا را کلاس میدانستند و شنیدن یک سکه مهریه از زبان دختر خانم برایشان مسخره بود!!!

در کل این مباحث تاپیک را به حاشیه میبرد،اگر در خصوص سوال اصلی مطلب خاص دیگری به ذهن بزرگواران میرسد بفرمایند

یازهرا(س)

[="Tahoma"]

امینه;598705 نوشت:
سلام متاسفانه من هم با این قسمت حرف تون مخالفم. خیلی از دوستای من چنین وضعی دارن. متاسفانه جامعه حتی گاها آقایون مذهبی طوری شده دیدشون ک افکار امثال ما(همین ملاکای ساده و اصلی دین) براشون حکم افراط رو داره

سلام
حتما مشکل از آنجاست که آن خانم ها خواستگاران مذهبی کمی دارند و آقایان واقعا مذهبی به خواستگاری آنها نمی روند به دلایل مختلف و گرنه بنده بسیاری از دوستان را می شناسم که به دنبال ازدواج با خانم هایی هستند که ملاک هایشان همین مسائلی بوده که مطرح شده اما گزینه های بسیار کمی را برای ازدواج پیدا کرده اند.

علــی;598720 نوشت:

سلام
حتما مشکل از آنجاست که آن خانم ها خواستگاران مذهبی کمی دارند و آقایان واقعا مذهبی به خواستگاری آنها نمی روند به دلایل مختلف و گرنه بنده بسیاری از دوستان را می شناسم که به دنبال ازدواج با خانم هایی هستند که ملاک هایشان همین مسائلی بوده که مطرح شده اما گزینه های بسیار کمی را برای ازدواج پیدا کرده اند.

منم همین رو گفتم اما جناب یارب حرف من رو قبول نکردن

mehrant;598725 نوشت:
منم همین رو گفتم اما جناب یارب حرف من رو قبول نکردن

علــی;598720 نوشت:
حتما مشکل از آنجاست که آن خانم ها خواستگاران مذهبی کمی دارند و آقایان واقعا مذهبی به خواستگاری آنها نمی روند

بنده حقیر حرف شمابزرگواران را رد نکردم!،اتفاقا کاملا قبول دارم ،یکی از دلایل بالا رفتن سن خانمهای مذهبی این است که خواستگار زیاد دارند اما خواستگار هم کفو ندارند! به دلایل مختلف که ممکن است دلیلش این باشد که در شهر یا شهرستان آنها پسرهای مذهبی کم هستند،یا اگر باشند دیگر به سن آنها نمیخورند(حد اقل 9 یا ده سال کوچکترند) یا در خانواده ای هستند که اقوامشان غیر مذهبی هستند و مواردی را که میفرستند خواستگاری با عقاید خودشان میفرستند و با افکار دختر خانم تناسبی ندارند

بنده حقیر آن مکالمه خواستگاری را در پاسخ آن مطلب گفتم که فرموده شد سختگیری نکنند و ملاکهای مادی نگذارند ،خواستم بگویم مشکل بالا رفتن سن ازواج خانم های مذهبی به خاطر گذاشتن ملاک های مادی نیست !

یازهرا(س)

از نظر منطقی بین اردواج کردن و نکردن قطعا ازدواج کردن (اگه شرایط مالیش محیا باشه) منطقی تره...بین بچه دار شدن و نشدن هم بچه دار شدن بهتره...
در مورد ازدواج اینو در نظر بگیرید که هر کسیو میشه تغییر داد, یعنی انتطار نداشته باشین یه بربری خشخاشی(منظور مرد ایده آل) بهتون تحویل بدن! ممکنه خمیرشو بهتون بدن که شما به مرور زمان بکنیش بربری خشخاشی مد نظرتون...
در مورد تربیت بچه هم تاثیر گذار مادره نه پدر...این شمایی که بچتو مذهبی بار میاری یا بی دین...
:Gol:

یارب;597911 نوشت:
1-تکلیف این گروه دوم چیست؟ آیا باید صبر کنندبا هم کفو خود ازدواج کنند و لو اینکه هم کفو آنها پیدا نشود و هرگز موفق نشوند ازدواج کرده و فرزندی بیاورند؟!
یا اینکه نه ! باید از بین گزینه های موجود که هم کفو و هم فکر نیستند یکی را انتخاب کنند ،ازواج کرده و فرزندی بیاورند تا به ندای مولایشان لبیک گفته باشند؟!

سلام
من چند مورد رو میشناسم از گروه دوم که به شدت از وضعیت پیش آمده پشیمون هستند(تجرد در سن بالا)
و الان حاضرند از نود درصد خواسته ها و ایده آل هاشون بگذرند و ازدواج کنند
شاید بشه به این نتیجه رسید که ازدواج با کسی که هم کفومان نیست ترجیح دارد بر مجرد ماندن!
شاید...

techies;598732 نوشت:
از نظر منطقی بین اردواج کردن و نکردن قطعا ازدواج کردن (اگه شرایط مالیش محیا باشه) منطقی تره...بین بچه دار شدن و نشدن هم بچه دار شدن بهتره...
در مورد ازدواج اینو در نظر بگیرید که هر کسیو میشه تغییر داد, یعنی انتطار نداشته باشین یه بربری خشخاشی(منظور مرد ایده آل) بهتون تحویل بدن! ممکنه خمیرشو بهتون بدن که شما به مرور زمان بکنیش بربری خشخاشی مد نظرتون...
در مورد تربیت بچه هم تاثیر گذار مادره نه پدر...این شمایی که بچتو مذهبی بار میاری یا بی دین...
:Gol:

عجب تو ازدواج نباید به تغییر دادن فرد فکر کرد شاید نخواهد تغییر کند
باید اون فرد رو با همون شرایط قبول کرد
تربیت فرزند بر عهده هر دو هست نه فقط مادر

اللیل والنهار;598739 نوشت:
عجب تو ازدواج نباید به تغییر دادن فرد فکر کرد شاید نخواهد تغییر کند

این یه اصل روانشناسیه که دو نفر که باهم زندگی میکنن شبیه هم میشن...یکی از اصلیترین دلایلش فرار ناخودآگاه از درگیریهایی هستش که میتونه به خاطر این تفاوت عقاید ایجاد بشه...
اللیل والنهار;598739 نوشت:
تربیت فرزند بر عهده هر دو هست نه فقط مادر

بازهم بر اساس تحقیقاتی که تو حوضه روان خانواده انجام شده حتی تو کشورهای غربی هم نقش اصلی رو در تربیت فرزندان مادران دارن...

آرامش;598737 نوشت:
سلام
من چند مورد رو میشناسم از گروه دوم که به شدت از وضعیت پیش آمده پشیمون هستند(تجرد در سن بالا)

سلام علیکم
با تشکر از شما خواهر گرامی که در بحث شرکت کردید

اما به نظر بنده ما وقتی باید از تجرد در سن بالا پشیمان شویم که در رد کردن یا قبول کردن خواستگارها خلاف رضای خدا عمل کرده باشیم!
دختر خانمی که در همه خواستگاری هایش رضای خدا را در نظر گرفته باشد،به خداوند توکل و توسل کرده باشد که ازدواج را در مسیر خودش قرار دهد و همه امورش را به خداوند سپرده باشد هیچگاه در سن بالا از مجرد ماندن پشیمان نیست !،زیرا مطمئن است حتما خواست خداوند این بوده و مهم در زندگی این است که هر لحظه به آن چیزی راضی باشیم که خداوند به آن راضی است،پس هرموقع خداوند صلاح بداند ازدواج میکند اگر هم صلاح نداند ازدواج نمیکند،تا قبل از ازدواج راضی به مجردیست و بعد از ازدواج راضی به متاهلی ،مهم رضای الهی است که حاصل شود ان شاءالله

یازهرا(س)

techies;598732 نوشت:

در مورد ازدواج اینو در نظر بگیرید که هر کسیو میشه تغییر داد, یعنی انتطار نداشته باشین یه بربری خشخاشی(منظور مرد ایده آل) بهتون تحویل بدن! ممکنه خمیرشو بهتون بدن که شما به مرور زمان بکنیش بربری خشخاشی مد نظرتون...
در مورد تربیت بچه هم تاثیر گذار مادره نه پدر...این شمایی که بچتو مذهبی بار میاری یا بی دین...
:Gol:

سلام علیکم برادر عزیزم و رحمة الله و برکاته،
مثال خوش‌مزه‌ای زدید، خوشابحال خانمی که شوهرش نان بربری خشخاشی باشد، البته این مثال وقتی درست است که خمیر مدّ نظر شما در دست همسرش «کالجسد بین یدی الغسال» باشد، یعنی جسدی بین دو دست غسال که هر طرفش کند همان طرفی می‌شود، یعنی اصطلاحاً مثل موم نرم باشد، اگر کسی اینقدر در مقابل همسرش رام باشد و از خودش مقاومتی نشان ندهد امید زیادی هست که به درجات بالای ایمان و تقوا هم برسد، چون مانع اصلی در سر راه ایمان به خداوند همانا تکبر است!
با این وجود خانم‌ها می‌توانند اثرگذاری خوبی روی همسرانشان داشته باشند اگر صبر و حوصله‌ و ایمان و پشتکار بالایی داشته باشند. آن موقع که قصد ازدواج داشتم و روایات را زیر و رو می‌کردم یادم هست که روایتی دیدم به این مضمون که خطاب به مردها گفته شده بود مراقب باشید که افسار زندگی‌اتان را به چه کسی می‌سپرید، یعنی این خانم هست که افسار زندگی و جهت حرکت را تعیین می‌کند، این در تأیید صحبت شماست، اما فراموش نشود که این کار برای خانم‌ها ممکن است مشکل باشد و تضمین قطعی هم ندارد چون مرد هم باید ایمانی داشته باشد که از همسر مؤمنه‌اش تأثیر خوبی بگیرد و تکبر و فرهنگ‌های خاص می‌تواند مانع از این اثرپذیری‌ها بشود. در ضمن بسیاری از خانم‌های امروزی شاید به نسبت تحمل سختی‌ها درشان کمتر باشد، البته ان شاء الله خانم‌های ولایت‌مدار سطح تحمل و طاقتشان از سایرین بالاتر خواهد بود.
با این وجود اینکه خانم ولایت‌مداری برای اینکه مجرد نماند از برخی از اصلی‌ترین معیارهایش بگذرد به این امید که خودش شوهرش را ولایت‌مدار خواهد کرد این کمی ریسک دارد، هر تلاشی ممکن است درصدی احتمال داشته باشد که به سرانجام مورد نظر ختم نشود، بستگی به توانایی خانم و توکل ایشان و ظرفیت مرد و شاید شرایط زندگی‌اشان هم دارد.
یا علی علیه‌السلام

[="Tahoma"]

یارب;598728 نوشت:
بنده حقیر حرف شمابزرگواران را رد نکردم!،اتفاقا کاملا قبول دارم ،یکی از دلایل بالا رفتن سن خانمهای مذهبی این است که خواستگار زیاد دارند اما خواستگار هم کفو ندارند! به دلایل مختلف که ممکن است دلیلش این باشد که در شهر یا شهرستان آنها پسرهای مذهبی کم هستند،یا اگر باشند دیگر به سن آنها نمیخورند(حد اقل 9 یا ده سال کوچکترند) یا در خانواده ای هستند که اقوامشان غیر مذهبی هستند و مواردی را که میفرستند خواستگاری با عقاید خودشان میفرستند و با افکار دختر خانم تناسبی ندارند

سلام
اگر اینچنین است که باید خدا را شاکر باشیم که تنها مشکل و دلیل اینکه خانم های مذهبی ازدواجشان تاخیر می افتد این است که پسران مذهبی هم کفوشان پیدا نمی شود و دلیل دیگری وجود ندارد.
و تنها دلیلشان برای تاخیر ازدواج دغدغه دین است و نه دنیا و ...
الحمد لله

techies;598741 نوشت:
این یه اصل روانشناسیه که دو نفر که باهم زندگی میکنن شبیه هم میشن...یکی از اصلیترین دلایلش فرار ناخودآگاه از درگیریهایی هستش که میتونه به خاطر این تفاوت عقاید ایجاد بشه...

بازهم بر اساس تحقیقاتی که تو حوضه روان خانواده انجام شده حتی تو کشورهای غربی هم نقش اصلی رو در تربیت فرزندان مادران دارن...


سلام
اگه اون فرد هم بخواد رفتار طرف مقابل رو تغییر بده چی ?تو زندگی تغییر ایجاد بشه جدا اینکه از اول هدف تغییر در فرد باشه اشتباه هستش
نقش مادر همراه با حمایت پدر وگرنه خدا به داد اون بچه برسه

اللیل والنهار;598750 نوشت:
نقش مادر همراه با همایت پدر وگرنه خدا به داد اون بچه برسه

فک کنم من منظورمو درست نمیرسونم...
من نمیگم فقط مادر, میگم اصلیترین نقشو در تربیت مادر داره...

اللیل والنهار;598750 نوشت:
سلام
اگه اون فرد هم بخواد رفتار طرف مقابل رو تغییر بده چی ?تو زندگی تغییر ایجاد بشه جدا اینکه از اول هدف تغییر در فرد باشه اشتباه هستش

چنتا نکته اینجا مطرحه...
یک اینکه فرد مومن تو تغییر دادن دیگری مصمم تر و پایدارتره, یعنی به آسونی تغییر نمیکنه اما خیلی تلاش میکنه که تغییر بده...
دو اینکه وقتی ما میخوایم یکیو بیاریم تو راه راست خدا کمک میکنه, امدادهای غیبی هستن که مارو تو این راه کمک میکنن و من واقعا بهشون ایمان دارم...
سه اینکه ما نگفتیم بره با یه کافر بی دین اردواج کنه! با کسی که مسلمون هست, واجباتم تا حد امکان انجام میده, این فردو خیلی راحت میشه تغییر داد...

یارب;598742 نوشت:
اما به نظر بنده ما وقتی باید از تجرد در سن بالا پشیمان شویم که در رد کردن یا قبول کردن خواستگارها خلاف رضای خدا عمل کرده باشیم!

من نظر شما رو کاملا قبول دارم چون معتقدم اگر دختر ها به خدا توکل داشته باشن و در ازدواجشون رضای خدا رو مد نظر داشته باشن هیچ وقت مجرد نمی مانند و اگر هم بمانند ناراحت و پشیمان نیستند.
اما شما فکر میکنید چند درصد آدم ها متوکل و متوسل هستند؟؟؟چند درصدشون در تصمیم گیری هاشون عاقلانه عمل میکنند؟سخت گیری بیش از حد نمیکنند؟خلاصه چند درصد خالصند...؟

من فکر میکنم بیشتر این خانم هایی که مجرد موندند به دلیل سخت گیری بیش از حدشون بوده!
والان فکر میکنند اگر با کسی که صد درصد هم کفوشون نبوده هم ازدواج میکردند میتونستند زندگی نسبتا خوبی داشته باشند!
حداقل حداقل وضعیت بهتری داشتند و تحمل مشکلات دوران تاهل راحت تر از تحمل مشکلات تجرد میتونست باشه!!

techies;598732 نوشت:
از نظر منطقی بین اردواج کردن و نکردن قطعا ازدواج کردن (اگه شرایط مالیش محیا باشه) منطقی تره...بین بچه دار شدن و نشدن هم بچه دار شدن بهتره...
در مورد ازدواج اینو در نظر بگیرید که هر کسیو میشه تغییر داد, یعنی انتطار نداشته باشین یه بربری خشخاشی(منظور مرد ایده آل) بهتون تحویل بدن! ممکنه خمیرشو بهتون بدن که شما به مرور زمان بکنیش بربری خشخاشی مد نظرتون...
در مورد تربیت بچه هم تاثیر گذار مادره نه پدر...این شمایی که بچتو مذهبی بار میاری یا بی دین...

سلام علیکم
باتشکر از شما

بنده هم در این زمینه با نظرات سرکار خانم الیل النهار و جناب باء موافقم

یازهرا(س)

یارب;598757 نوشت:
جناب باء

جناب باء مخالف بنده حرفی نزدن...

یارب;598742 نوشت:
سلام علیکم
با تشکر از شما خواهر گرامی که در بحث شرکت کردید

اما به نظر بنده ما وقتی باید از تجرد در سن بالا پشیمان شویم که در رد کردن یا قبول کردن خواستگارها خلاف رضای خدا عمل کرده باشیم!
دختر خانمی که در همه خواستگاری هایش رضای خدا را در نظر گرفته باشد،به خداوند توکل و توسل کرده باشد که ازدواج را در مسیر خودش قرار دهد و همه امورش را به خداوند سپرده باشد هیچگاه در سن بالا از مجرد ماندن پشیمان نیست !،زیرا مطمئن است حتما خواست خداوند این بوده و مهم در زندگی این است که هر لحظه به آن چیزی راضی باشیم که خداوند به آن راضی است،پس هرموقع خداوند صلاح بداند ازدواج میکند اگر هم صلاح نداند ازدواج نمیکند،تا قبل از ازدواج راضی به مجردیست و بعد از ازدواج راضی به متاهلی ،مهم رضای الهی است که حاصل شود ان شاءالله

یازهرا(س)

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
ما شاء الله شما که این بینش را دارید نظر خودتان در مورد جریان خواستگاری که در پست ۶ بیان کرده‌اید چیست؟ فرض کنید شما آن خانم باشید، آیا چنان خواستگاری با بینشی که در بالا ارائه داده‌اید سازگار است؟ فرض کنید برای اینکه مجرد باقی نمانید و بتوانید فرزندان ولایت‌مدار تربیت نمایید، آیا به نظر شما آن آقا مناسب این حرکت ولایی هستند؟ البته نباید از ایشان ناامید بود، خدا می‌داند که گاهی انسان یک افرادی را می‌بیند متحول شده‌اند که دیگر به چشم خودش هم نمی‌تواند اعتماد کند، ولی آیا چنان ازدواجی وجه شرعی دارد؟ آیا صرف توکل کردن به خدا کافی است؟ آیا توکل برای هر اقدامی کافی است؟ آیا مثلاً کسی می‌تواند به خدا توکل کند و خود را از دره پرت کند پایین و بگوید به خداوند توکل کرده‌ام و می‌دانم که سالم به زمین خواهم رسید؟ باید شخص تلاش خودش را بکند، راه‌های متفاوتی را که فکر می‌کند شاید هدایت خداوند را بتواند آنجا بیابد جستجو کند و به دنبال بارقه‌ی نور هدایت باشد، بعد در میان راهها آن راه را که ظن عقلایی به عاقبت‌بخیری‌اش می‌رود را انتخاب کرده و با توکل وارد گود شود. پس داشتن یک ظن عقلایی در این میان لازم و واجب است، کسی نمی‌تواند خودش و اعتقاداتش را به دست باد بسپرد، اگر در این ازدواج خدای ناکرده شما عوض شدید و خدای ناکرده بچه‌ها ضد دین شدند چه کسی جوابگوست؟ ظن عقلایی لازم است که بعد جا برای توکل در بقیه‌ی مسیر باشد ... اگر هم اصلاً آقایی مذهبی و ولایت‌مدار پیش شما بیاید برای خواستگاری و شما در ایشان نور ولایتمداری را به وضوح ببینید و رزومه‌ی ولایتمداری‌اش هم بیست بیست باشد چه کسی بر روی زمین (البته بجز خواص!) می‌تواند به شما این تضمین را بدهد که در میانه‌ی راه سر کج نکند و جنگ جملی را در مقابل مولای خود به راه نیاندازد؟ پس توکل هم لازم است و حتی اگر مطمئن باشید یک خواستگار خوب است هم کافی نیست ...

در مورد اینکه چه راههایی را می‌توان بررسی کرد مثال زیاد است، مثلاً یکی از دوستانم که روحانی است مادرشان در نماز جمعه از یک دختر خانم خوششان آمد و ادامه‌ی ارتباط شد ازدواج پسر آن خانم که برادر دوست حقیر باشد. مثال دیگرش مسجد است، مثال دیگرش سفرهای راهیان نور است، مثال دیگرش در سفرهای جهادی است، مثال دیگرش در بسیج یا هیئت‌های دانشجویی است، مثال‌های دیگرش را خودتان بفرمایید، مثلاً آشنایان یا هر طریق دیگری که ممکن است به ذهنتان برسد، حتی در سایت‌های همسریابی می‌شود بسیاری از این حرف‌هایی که در آن خواستگاری زده شده است را زد، البته قسمت اقتصادی آن مورد استقبال خیلی از ولایت‌نامداران هم قرار خواهد گرفت ولی باقی نظرات را که بیان کنید مطمئن باشید خیلی‌ها قید ازدواج با چنان خانمی را خواهند زد، کافی است استانداردها رک و پوست‌کنده گفته شود ...

نتیجه اینکه جایی که عقل باشد و روحیه‌ی بندگی و توکل ان شاء الله شخص مأجور خواهد بود برای تلاشی که می‌کند، در این میان اگر بچه‌اش پسر نوح علیه‌السلام بشود هم نباید فکر کند که به اندازه‌ی کافی ولایت‌مدار نبوده است که نتوانسته‌است به دغدغه‌ی مولایش تن دهد. بسیاری از اینها در حرفهای خودتان هم بود، خدمتتان جواب پس می‌دهیم
یا علی

techies;598732 نوشت:
در مورد ازدواج اینو در نظر بگیرید که هر کسیو میشه تغییر داد,

اینکه بنده فرمودم با نظر جناب باء موافقم به خاطر این قسمت بود
هرکسی را نمیشود به راحتی تغییر داد! بعضی افراد برای تغییرشان زمان خیلی زیادی لازم است ،طرف مقابل باید قابلیت تغییر را داشته باشد ، که جناب باء آنجا به آن اشاره نمودند و از طرفی به ظرفیت خانم در این امر هم اشاره کردند ،در واقع میشود گفت فرمایش شما را باز تر و کامل ترکردند

یازهرا(س)

techies;598754 نوشت:
فک کنم من منظورمو درست نمیرسونم...
من نمیگم فقط مادر,
میگم اصلیترین نقشو در تربیت مادر داره...

چنتا نکته اینجا مطرحه...
یک اینکه فرد مومن تو تغییر دادن دیگری مصمم تر و پایدارتره, یعنی به آسونی تغییر نمیکنه اما خیلی تلاش میکنه که تغییر بده...
دو اینکه وقتی ما میخوایم یکیو بیاریم تو راه راست خدا کمک میکنه, امدادهای غیبی هستن که مارو تو این راه کمک میکنن و من واقعا بهشون ایمان دارم...
سه اینکه ما نگفتیم بره با یه کافر بی دین اردواج کنه! با کسی که مسلمون هست, واجباتم تا حد امکان انجام میده, این فردو خیلی راحت میشه تغییر داد...

سلامی دوباره
اینجا حرف تو تغییر دادن مرد هست و این کار خیلی سخته
خدا که کمک نکنه خود این خانم هم ممکنه تغییر کنه هیچ بچه هم معلوم نیست چی بشه
اگه کافر باشه که تکلیف مشخصه

salam1990;598677 نوشت:

خب نتیجه ای که از این دو گزاره میشه گرفت اینه که هر دختر اهل نماز و روزه ای با هر پسر اهل نماز و روزه میتونه ازدواج کنه. این درسته؟

سلام علیکم برادر بزرگوارم و رحمة الله و برکاته،
حقیر اطلاعاتم زیاد نیست و نظر شخصی‌ام را می‌دهم، تا جایی که فهمیده‌ام مسلمان کفو مسلمان هست و در نتیجه ازدواج ایشان مجاز است، وقتی کفویت تا این حدّ کلی باشد تنها جواز ازدواج برای آن ثابت می‌شود، اما وقتی کفویت در جزئیات قابل اهمیت هم موجود باشد در این صورت نه تنها جواز که به آن ازدواج توصیه هم ممکن است بشود، در واقع شخصی که شیعه و مؤمن است ولی در عمل ولایت‌مدار نیست و فقط به نماز و روزه و واجبات بسنده کرده است و باقی را افراط می‌داند می‌شود با او ازدواج کرد و این ازدواج حرام نیست اگر ضروریات اعتقادی مسلمین را انکار نکند، اما اینطور نیست که همیشه توصیه هم بشود و گاهی شاید تجرد هم به آن ترجیح داده شود، اگر اشتباه نکنم.
ان شاء الله اگر اشتباه می‌کنم اساتید تذکر بدهند
یا علی علیه‌السلام

اللیل والنهار;598765 نوشت:
سلامی دوباره
اینجا حرف تو تغییر دادن مرد هست و این کار خیلی سخته
خدا که کمک نکنه خود این خانم هم ممکنه تغییر کنه هیچ بچه هم معلوم نیست چی بشه
اگه کافر باشه که تکلیف مشخصه

من به عنوان یک مسلمان و بعد به عنوان یک فرد منطقی(:khandeh!:) مخالف این قسمت از نظرتون هستم که میگید نمیشه مردارو راحت تغییر دادو خیلی سخته...اتفاقا اگر زن, زن باشه مرد مثل مومه تو دستاش...

باء;598760 نوشت:
نظر خودتان در مورد جریان خواستگاری که در پست ۶ بیان کرده‌اید چیست؟ فرض کنید شما آن خانم باشید، آیا چنان خواستگاری با بینشی که در بالا ارائه داده‌اید سازگار است؟ فرض کنید برای اینکه مجرد باقی نمانید و بتوانید فرزندان ولایت‌مدار تربیت نمایید، آیا به نظر شما آن آقا مناسب این حرکت ولایی هستند؟ البته نباید از ایشان ناامید بود، خدا می‌داند که گاهی انسان یک افرادی را می‌بیند متحول شده‌اند که دیگر به چشم خودش هم نمی‌تواند اعتماد کند، ولی آیا چنان ازدواجی وجه شرعی دارد؟ آیا صرف توکل کردن به خدا کافی است؟ آیا توکل برای هر اقدامی کافی است؟


سلام علیکم
از شما به خاطر شرکت در بحث و مطالب خوبتان سپاسگزارم

ببنید منظورم بنده از توکل وقتی است که در کنارش عقلانی هم به مساله نگاه کنیم ،یعنی چه؟ یعنی اینکه در همان جریان خواستگاری وقتی دختر بنشیند عقلانی موارد را برسی کند متوجه میشود این آقا برای رسیدن به هدفش (تربیت فرزندان صالح و ...قرب الهی ) مناسب نیست! این خانم در تمام مراحل دارد توکل میکند در عین اینکه هم برسی میکند،هم مشاوره میگیرد هم ...
خب اینجا این خانم مجبور است این مورد را رد کند،و رد کردنش نیز با دلایل منطقی و عقلانی است! موارد مختلفی نیز به این ترتیب رد میشود، یانه قرار نیست همیشه دختر خانم رد کند! خیلی وقتها آقا پسر رد میکند! ،ممکن است ملاکهای آقا پسر ملاکهای ظاهری باشد که دختر خانم نداشته باشد و غیره

در کل منظور بنده حقیر این است خانمی که در تمام امور و مراحل خواستگاری رضای الهی را در نظر دارد و طبق آن پیش میرود هرگز پشیمان نمیشود

!

اما همین خانم اگر بداند الان برای لبیک گفتن به مولایش تکلیفش این است که با یک غیر هم کفو ازدواج کند و فرزندی بیاورد قطعا ولایت پذیری برایش مهمتر از همه چیز میشود ،که این برایم سوال شده بود آیا الان برای این خانم تکلیف است یا نه! به همین دلیل در ابتدای تاپیک پرسیدم آیا تکلیفش ازدواج با غیر هم کفو است یانه!!

یازهرا(س)

techies;598770 نوشت:
من به عنوان یک مسلمان و بعد به عنوان یک فرد منطقی(:khandeh!:) مخالف این قسمت از نظرتون هستم که میگید نمیشه مردارو راحت تغییر دادو خیلی سخته...اتفاقا اگر زن, زن باشه مرد مثل مومه تو دستاش...

اینجا حرف تو زن بودن زن نیست در مرد بودن مرد هست اگه نخواهد تغییر کنه شدنی نیست دیدم دارم میگم

یارب;598773 نوشت:

سلام علیکم
از شما به خاطر شرکت در بحث و مطالب خوبتان سپاسگزارم

ببنید منظورم بنده از توکل وقتی است که در کنارش عقلانی هم به مساله نگاه کنیم ،یعنی چه؟ یعنی اینکه در همان جریان خواستگاری وقتی دختر بنشیند عقلانی موارد را برسی کند متوجه میشود این آقا برای رسیدن به هدفش (تربیت فرزندان صالح و ...قرب الهی ) مناسب نیست! این خانم در تمام مراحل دارد توکل میکند در عین اینکه هم برسی میکند،هم مشاوره میگیرد هم ...
خب اینجا این خانم مجبور است این مورد را رد کند،و رد کردنش نیز با دلایل منطقی و عقلانی است! موارد مختلفی نیز به این ترتیب رد میشود، یانه قرار نیست همیشه دختر خانم رد کند! خیلی وقتها آقا پسر رد میکند! ،ممکن است ملاکهای آقا پسر ملاکهای ظاهری باشد که دختر خانم نداشته باشد و غیره

در کل منظور بنده حقیر این است خانمی که در تمام امور و مراحل خواستگاری رضای الهی را در نظر دارد و طبق آن پیش میرود هرگز پشیمان نمیشود

!

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
گفته بودم که در مطالب خودتان هم اکثر آن مطالب موجود بود :Gol:
کامل با شما موافق هستم ولی اینکه می‌فرمایید پیشمان نمی‌شود جواب سؤال اصلی تاپیکتان هم هست، چون اگر چنین کسی خلاف تکلیفش (مطابق دغدغه‌ی مولایش) عمل کرده بود نمی‌توانست پشیمان نشود! :ok: اگر پشیمان نشده یعنی این تکلیف برای او تکلیف نبوده است :ok:

یارب;598773 نوشت:

اما همین خانم اگر بداند الان برای لبیک گفتن به مولایش تکلیفش این است که با یک غیر هم کفو ازدواج کند و فرزندی بیاورد قطعا ولایت پذیری برایش مهمتر از همه چیز میشود ،که این برایم سوال شده بود آیا الان برای این خانم تکلیف است یا نه! به همین دلیل در ابتدای تاپیک پرسیدم آیا تکلیفش ازدواج با غیر هم کفو است یانه!!
یازهرا(س)

اگرچه به نظر حقیر خودتان پاسخ خودتان را داده‌اید ولی اجازه دهید سؤالی بپرسم، به نظر شما اگر مولای شما در میدان جنگ فرمان حمله داد و شما بالای صخره‌ی بلند ایستاده بودید، اگر برای اینکه خودتان را سریع‌تر به صف لشگر برسانید و جزء السابقون‌السابقون باشید خودتان را از بالای صخره پرت کردید پایین به نظرتان ولایت‌مدارتر بوده‌اید یا اگر از مسیری طولانی‌تر و در زمانی‌ طولانی‌تر خود را به لشگر رساندید؟ اینجاست که باید گفت ارزش عمل تنها به نیت آن نیست! نیت مهم است ولی اینجاست که یک شخص کمتر ولایت‌مدار می‌تواند در یاری رساندن به مولایتان از شما جلوتر بزند و برای او بافایده‌تر باشد ... بنابراین یک خانم ولایت‌مدار باید تمام سعیش را بکند که یک راهی به پایین صخره پیدا کند که هم زنده برسد پایین هم با کمترین تلفات در عین حالی که تا ممکن است هم زودتر به پایین صخره بیاید، یعنی به دنبال همسر ولایت‌مدار باشد و اگر برایش پیدا شد او را با دلایل غیر عقلایی رد نکند، بعد با کمترین صرفنظر کردن از ملاک‌های ازدواج (یعنی شاید تقریباً منحصر در ملاک‌های غیراصلی) همسرش را برگزیند و بعد هم تمام سعیش را بکند که هم همسرش و هم فرزندانش را کم‌کم وارد گود ولایت‌مداری کند، در تمام مسیر هم توکل به خداوند عالم کند و بداند که از او به تنهایی کاری بر نمی‌آید، دست آخر هم اگر آنطور که می‌خواست و آرزو داشت نشد بداند که خواست خداوند عالم بوده و او سعیش را کرده است. این نظر خداوند است که در قرآن فرموده است:

وَجَاءَ الْمُعَذِّرُ‌ونَ مِنَ الْأَعْرَ‌ابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّـهَ وَرَ‌سُولَهُ ۚ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ / لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْ‌ضَىٰ وَ لَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَ‌جٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ ۚ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ ۚ وَاللَّـهُ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ / وَ لَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوا وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنفِقُونَ [التوبة، ۹۰-۹۲]

اگر اشتباه نکنم، :Gol:
یا علی علیه‌السلام

باء;598791 نوشت:
چون اگر چنین کسی خلاف تکلیفش (مطابق دغدغه‌ی مولایش) عمل کرده بود نمی‌توانست پشیمان نشود!

بله کاملا فرمایش شما صحیح است ،اما امام خامنه ای روحی فداه حدود دوسال است که این دغدغه را بیشتر بیان کردند خصوصا که چند ماه پیش فرمودند:نگذاریم سن ازدواج -که امروز متأسفانه بالا رفته؛ به‌خصوص در مورد دختران- ادامه پیدا بکند.

ببینید مولایمان نسبت به بالا رفتن سن دختران نگرانند اینجا هرخانمی که سنش بالا رفته ممکن است غصه بخورد چرا؟ چون ممکن است با خودش فکر کند نکند او نیز یکی از افرادی است که مولایش را نگران کرده ...

خب قطعا یک خانم ولایت مدار در این دوسال دغدغه اش نسبت به تحدید نسل و ازدواج بیشتر بوده است !،چون الان با این بیان ایشان با خودش میگوید نکند تکلیفم ازدواج ولو با غیر هم کفو باشد،پس باید الان برود دنبال تکلیفش ببیند تکلیفش چیست که بعدا پشیمان نشود!!کلا بنده معتقدم انسان در هر مرحله از زندگیش اگر تکلیفش را بداند و به آن عمل کند دیگر بعدا پشیمانی ندارد! به همین دلیل بنده این تاپیک را زدم که تکلیف مشخص شود

باء;598791 نوشت:
او را با دلایل غیر عقلایی رد نکند، بعد با کمترین صرفنظر کردن از ملاک‌های ازدواج (یعنی شاید تقریباً منحصر در ملاک‌های غیراصلی)

لطفا این قسمت را اگر برایتان مقدور است بیشتر توضیح دهید
1- دلایل غیر عقلانی مانند چی؟میشود یکی دو مورد مصداقی بفرمایید چون ممکن است فرض بنده بعضی دلایل را تاکنون عقلانی میدیدم در حالی که غیر عقلانی بوده است

2-این جمله را متوجه نشدم لطفا توضیح دهید با مصداق "با کمترین صرفنظر کردن از ملاک‌های ازدواج (یعنی شاید تقریباً منحصر در ملاک‌های غیراصلی)"

یازهرا(س)

یارب;598804 نوشت:
بله کاملا فرمایش شما صحیح است ،اما امام خامنه ای روحی فداه حدود دوسال است که این دغدغه را بیشتر بیان کردند خصوصا که چند ماه پیش فرمودند:نگذاریم سن ازدواج -که امروز متأسفانه بالا رفته؛ به‌خصوص در مورد دختران- ادامه پیدا بکند.

ببینید مولایمان نسبت به بالا رفتن سن دختران نگرانند اینجا هرخانمی که سنش بالا رفته ممکن است غصه بخورد چرا؟ چون ممکن است با خودش فکر کند نکند او نیز یکی از افرادی است که مولایش را نگران کرده ...

خب قطعا یک خانم ولایت مدار در این دوسال دغدغه اش نسبت به تحدید نسل و ازدواج بیشتر بوده است !،چون الان با این بیان ایشان با خودش میگوید نکند تکلیفم ازدواج ولو با غیر هم کفو باشد،پس باید الان برود دنبال تکلیفش ببیند تکلیفش چیست که بعدا پشیمان نشود!!کلا بنده معتقدم انسان در هر مرحله از زندگیش اگر تکلیفش را بداند و به آن عمل کند دیگر بعدا پشیمانی ندارد! به همین دلیل بنده این تاپیک را زدم که تکلیف مشخص شود

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
آیات ۹۰ تا ۹۲ سوره‌ی توبه را برای همین خدمتتان آوردم، اینکه خانمی ولایت‌مدار مطابق فرمایش حضرت آقا در این دو سال دغدغه‌اش بیشتر شده باشد و به دنبال هر راهی برای عمل مطابق فرمایش ایشان باشد چنین کسی مشابه کسی است که آمد خدمت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وقتی فرمان جهاد داده بودند و می‌گفتند که امکانات جهاد ندارند و می‌گفتند شما امکانات و اسب و سلاح بدهید تا ما برایتان جان بدهیم ولی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هم امکانات نداشتند و آنها هم گریان باز می‌گشتند و خداوند هم فرموده است که بر ایشان حرجی نبوده است چون معذور بوده‌اند.
بعد هم در مورد اینکه نباید بگذاریم بالا رفتن سن ازدواج بخصوص برای خواهران ادامه پیدا کند دغدغه‌ای نسبت هم به آقایان و هم خانم‌ها، شاید هم بیشتر آقایان، به هر حال هر آقایی که پا پیش بگذارد و ازدواج کند یک خانم هم از تجرد خارج شده است دیگر، خانم‌ها که نمی‌توانند خواستگاری کنند طبیعی است که اول باید آقایان حرکت کنند، وظیفه‌ی خانم‌ها همین است که مانع‌تراشی نکنند با بهانه‌های واهی و غیرعقلایی، اما دیگر انتظار حضرت آقا هم این نیست که خانم‌ها مانع‌تراشی غیرعقلایی که نباید بکنند هیچ دیگر از ملاک‌های عقلایی برای ازدواج هم صرفنظر نمایند. تکلیف خواهران اگر چیزی باشد گمان نمی‌کنم بیش از این باشد که با دلایل غیرعقلایی پاسخ منفی بدهند، چه از ترس برای مسؤولیت‌پذیری و چه از دوست نداشتن تقید و چه بخاطر داشتن آرزوهای دور و دراز و اهداف بالا بلند و چه از ایده‌آل‌گرایی خارج از حدود عقلایی که دایره‌ی انتخاب‌های ایشان را بیش از حدّ معقول تنگ بنماید. شاید هم حقیر اشتباه می‌کنم، در این صورت ان شاء الله خودتان یا دوستان دیگر یا کارشناس محترم متذکر شوید و شوند.

یارب;598804 نوشت:
لطفا این قسمت را اگر برایتان مقدور است بیشتر توضیح دهید
1- دلایل غیر عقلانی مانند چی؟میشود یکی دو مورد مصداقی بفرمایید چون ممکن است فرض بنده بعضی دلایل را تاکنون عقلانی میدیدم در حالی که غیر عقلانی بوده است



به یک کودک می‌گویند می‌خواهی چه کاره شوی؟ می‌گوید دکتر. می‌گویند خوب بیا غذایت را بخور بعد برو دکتر بشو می‌گوید نه غذا خوردن مثلاً یک ربع مرا از هدفم دور می‌کند. آیا دروغ می‌گوید؟ خیر! آیا پس حرفش درست است؟ باز هم خیر ... او میلی‌متر را می‌چسبد و کیلومتر از دستش در می‌رود، مگر بدون غذا می‌شود زنده ماند تا زمان دکتر شدن او؟ حالا موقع ازدواجش شده است، می‌خواهد درس بخواند و دکتر بشود، مانعی نیست اما آیا در این بین مادر و پدرش را می‌کند در یک قوطی که نگاهشان به هم نیفتد؟ آیا دوستانش را ترک می‌کند؟ آیا در تمام این مدت یک بار هم به گردش نمی‌رود؟ تلویزیون نمی‌بیند؟ نمی‌خوابد؟ خوب طبیعی است که در این مدت نیز زندگی‌اش را می‌کند و درس هم می‌خواند، خوب ازدواج هم بخشی از همین زندگی است، تازه خیلی از سختی‌هایی که در مجردی دارد هم از نظر روانی برطرف می‌شود، البته درست است که وظایف جدیدی هم بر عهده‌اش قرار می‌گیرد ولی اگر بی‌خود شلوغش نکنند و هر چیزی را به اندازه نگه دارند و چشم و هم‌چشمی و غیره نداشته باشند و مته به خشخاش نگذارند و هی ایراد به هم نگیرند و مدارا کنند و توقعاتشان را پایین بیاورند و زیادی حساس نباشند خواهند دید که وظایف همسری آنقدر هم شاق و کمرشکن نیست ... ازدواج یک امر طبیعی است مثل غذا خوردن ... عجیب این نیست که خداوند تشکیل خانواده را مثلاً برای سن حدود ۱۰ سالگی برای دختر یا ۱۵ سالگی برای پسر در نظر گرفته باشد، بلکهه عجیب این است که از همان ابتدا دختر و پسر با هم به صورت زن و شوهر به دنیا نمی‌آیند! اصل انسانیت و رشد انسانی در این زوجیت است، تنها موجود فرد خداست، دور بودن از این اصل زوجیّت اگر به دلیل حکمت‌هایی ضروری نمی‌بود حقیر تقریباً اطمینان دارم که خداوند ازدواج را در حین تولد قرار می‌داد، البته فهم ضرورت تأخیر ازدواج تا سن بلوغ سخت هم نیست یا لااقل دلایل متعددی را می‌توان راحت برای آن پیدا کرد. حالا کسی که این موارد را متوجه باشد هر بهانه‌ای که این روزها باب شده است از طرف دختران (یا پسران) برای جواب منفی دادن (یا برای اقدام به ازدواج نکردن) را می‌تواند به راحتی بسنجد که ایا عقلایی هست یا خیر.
مثلاً حقیر معتقدم که بهانه‌ی درس خواندن و مدرک گرفتن عقلایی نیست. می‌تواند صورتی از عقلایی به خود بگیرد وقتی کسی بگوید که بدون مدرک در جامعه مشکل خواهم داشت چون جامعه‌ی ما غیرعقلایی است و مدرک‌گراست، اما چنین دلیلی به خودی خود عقلایی نیست. حتی می‌توان گفت که کسی که قصدش گرفتن مدرک باشد هم بهره‌اش از دانش آنچنان نخواهد شد و تا حدود زیادی هم بهره‌اش فقط در حدّ گرفتن همان مدرک خواهد بود. کسی که جویای علم باشد ازدواج مانعش نمی‌شود، ممکن است در برهه‌هایی از زمان حرکتش کند بشود ولی متوقف نمی‌شود. اما کسی که به دنبال مدرک است مثلاً اگر ازدواج کند یکی از انگیزه‌هایش برای گرفتن مدرک را تا حدودی از دست می‌دهد، چون برخی مدرک می‌خواهند که بتوانند با آن بروند خواستگاری یا خواستگارشان حداقل مدرک مشابهی داشته باشد، مثل آن دختری که رفت دانشجوی پزشکی بشود که خواستگاران دکتر پیدا کند!

خانمی که ولایت‌مدار است با معیارهای عقلایی خودش حتماً بهتر می‌داند که چه دلایلی برای پاسخ منفی دادن عقلایی نیست. از آنجا که «کلما امر به الشرع امر به العقل و کلما امر به العقل امر به الشرع» اگر معیارها شرعی باشد دلایلی که با آن معیارها سازگاری داشته باشند عقلایی و غیرآنها ذاتاً غیرعقلایی هستند که گاهی اوقات مانند مثال تحصیلات ممکن است به علت عرف غیرعقلایی حاکم بر فرهنگ عمومی جامعه صورت عقلایی هم به خود بگیرد. با این وجود اینکه کسی بگوید دین من یک امر شخصی است و همسر آینده‌ام نباید کاری به کار اعتقادات من داشته باشد مشخصاً پاسخ منفی دادن به ایشان عین عقلانیت است و حتماً هم رهبر انقلاب حفظه‌الله انتظار ندارند خانم ولایت‌مداری برای آنکه سرباز شیعه تولید کند با چنین کسی زیر یک سقف برود، اگر بحث ناچاری باشد اما شکل بحث ممکن است عوض شود.
اگر این توضیحات کافی نیستند یا درشان غلط و اشکال وجود دارد ضعف از حقیر است، ان شاء الله خودتان یا سایر دوستان کامل یا اصلاحش بفرمایید.
یارب;598804 نوشت:

2-این جمله را متوجه نشدم لطفا توضیح دهید با مصداق "با کمترین صرفنظر کردن از ملاک‌های ازدواج (یعنی شاید تقریباً منحصر در ملاک‌های غیراصلی)"
یازهرا(س)

برخی ملاک‌ها اصلی هستند، مثل ایمان در طرف مقابل، برخی ملاک‌ها هم فرعی‌تر هستند، یعنی اگر با خواستگاری برآورده شوند چه بهتر ولی اگر نشدند هم آسمان به زمین نمی‌آید و می‌توان از خیرش گذشت بدون آنکه خیلی اتفاق خاصی بیفتد. این معیارها تا حدودی عمومی هستند و تا حدودی بسته به شخصیت خود شخص دارند، مثلاً فرض کنید نمی‌شود به این راحتی گفت که ظاهر طرف مقابل حتماً یک ملاک فرعی است، چه‌آنکه این خانم ولایت‌مدار ممکن است هربار که این آقای ولایت‌مدار را به عنوان شوهرش در خانه می‌بیند از دیدن روی او کراهت داشته باشد و مشکلاتی برایشان پیش بیاید که اصل خانواده بودن خانواده به خطر بیفتد که در این صورت رشد و تکاملی که قرار است برای همسر و فرزندان در بستر این خانواده شکل بگیرد هم به مخاطره بیفتد. بنابراین باید معیارها را با اولویت‌بندی مشخص کرد، برخی از اولویت‌های قطعی هستند، مثل بحث اعتقادی و ایمانی، اما برخی از اولویت‌ها فرعی هستند و مثلاً یک نفر آشپزی خانمش برایش کم‌اهمیت است و خیلی به مزه‌ی غذا گیر نمی‌دهد یا خانمی خیلی به مثلاً سایز ریش شوهرش گیر نمی‌دهد اگرچه مثلاً دوست دارد ریش او کوتاه باشد یا بلند، اینکه اینها اصلی باید به حساب بیایند یا فرعی و خلاصه قابل گذشت هستند یا نه یک بحث شخصی است، اما ایده‌آل این است که تا می‌شود اولویت‌های بیشتری با خواستگار مورد نظر تطابق داشته باشند تا با کمترین اتلافات نسبت به ایده‌آل بودن انتخاب صورت بگیرد. اگر کسی اولویت‌هایش مشخص نباشد مثلاً یکهو نگاه می‌کند که طرف مقابل پنجاه حسنه دارد که اصلاً در لیست اولویت‌های مورد نظرش که با تعقل به آنها رسیده است نبوده است و در عوض دو حسنه‌ی واجب مورد نظر ایشان را ندارد و با این حال بخاطرآن پنجاه حسنه از آن دو حسنه چشم‌پوشی می‌کند، بس که تحت تأثیر آنها قرار گرفته است، در حالیکه این کار می‌تواند درست نباشد.

باز اینها نظر شخصی‌ام بود، تا نظر سایرین و کارشناس محترم چه باشد.
در پناه خداوند باشید ان شاء الله،
یا علی علیه‌السلام

باء;598897 نوشت:
باز اینها نظر شخصی‌ام بود، تا نظر سایرین و کارشناس محترم چه باشد.

سلام علیکم
بسیار بسیار سپاسگزارم
کل مباحثی که در این تاپیک داشتید خیلی عالی و راه گشا بود،فقط میخواستم مطمئن شوم آنچه بنده تاکنون عقلایی میدیدم واقعا عقلایی بوده یا آنچه را ملاک اصلی میدیدم واقعا اصلی بوده که به لطف الهی با توضیحات خوب شما بزرگوار متوجه شدم تاکنون به لطف الهی درست عمل کرده ام

امیدوارم خداوند به شما صبر،حکمت،روزی قراوان مادی و معنوی،رضایت معصومین (ع) در کارها ،حرکت در مسیر ولایت و شهادت در رکاب امام عصر (عج) را قسمت و روزیتان گرداند ان شاءالله
التماس دعا

یازهرا(س)

یارب;597911 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم



سلام علیکم

با عرض ادب و احترام خدمت اساتید بزرگوار و کاربران گرامی در این مجموعه ارزشمند ،اجرکم عندالله


همه ما انسانها در مسیررشد و کمال هستیم و هدف نهایی نیز رسیدن به کمال و قرب الهی است ان شاءالله وهمانطور که میدانیم ازدواج در مسیر رسیدن به این هدف والا میتواند خیلی کمک کننده باشد در صورتی که این ازدواج یک ازدواج معنوی با ملاک های ایمانی باشد و اگر انسان مومن توفیق آن را بیابد که با هم کفو خود ازدواج کند و هردو هدفشان یکی باشد قطعا پیمودن این مسیر آسان تر و شیرین تر خواهد بود
یکی از موارد مهم و اصلی
جهت رسیدن به قرب الهی در این مسیر ،ولایتمدار بودن است

سوال بنده حقیر با توجه به دغدغه مولایمان امام خامنه ای (روحی فداه) مبنی بر تحدید نسل شیعه است

موضوعی که در اینجا به ذهن میرسد این است که یک خانم ولایتمدار اکنون وظیفه اش دربرابر این دغدغه مولایش چیست؟! خب دو حالت پیش می آید یک عده از خانم ها سن کمی دارند و فرصت دارند صبر کنند و بهترین گزینه را انتخاب کنند تا ان شاءالله فرزندان صالح شیعه تربیت کنند اما یک عده دیگر فرصت زیادی ندارند،زیرا اگر بخواهند باز هم صبر کنند ممکن است آنقدر سنشان بالا برود که دیگر نتوانند فرزندی بیاورند!!

حال سوال بنده حقیر از استاد گرامی و کاربران محترم این است:
1-تکلیف این گروه دوم چیست؟ آیا باید صبر کنندبا هم کفو خود ازدواج کنند و لو اینکه هم کفو آنها پیدا نشود و هرگز موفق نشوند ازدواج کرده و فرزندی بیاورند؟!
یا اینکه نه ! باید از بین گزینه های موجود که هم کفو و هم فکر نیستند یکی را انتخاب کنند ،ازواج کرده و فرزندی بیاورند تا به ندای مولایشان لبیک گفته باشند؟!

2- در فرزند آوری آیا کیفیت مهم است یا کمیت؟! یعنی منظور از آوردن فرزند فقط تولد فرزندان شیعه است ولو اینکه شیعه تربیت نشود؟ یا اینکه نه منظور آوردن فرزندانی همراه با تربیت اسلامی است که یک شیعه واقعی باشد؟

(چونکه اگر به این نتیجه برسیم که وظیفه این خانمها این است که از بین گزینه های موجودش که هم کفو هم نیستند یکی را انتخاب کند و از طرفی موظفباشد آنها را با روش اسلامی تربیت کند نیاز است اول ببیند اگر وارد چنین زندگی شد آیا میتواند فرزندانی صالح برای دولت امام عصر(روحی و ارواحنا فداه) تربیت کند یا نه!!آیا می تواند شیعه تربیت کن یانه؟! که در این مورد بنده حقیر این تاپیک راhttp://www.askdin.com/thread44570.html قبلا در این زمینه ایجاد نمودم که کاربران بزرگوار نظرات خوب و کاربردی دادند)

از همه بزرگوارانی که بنده حقیر را در رسیدن به پاسخ سوالات یاری خواهند رساند بسیار سپاسگزار خواهم بود

ان شاءالله همه ما بتوانیم در مسیر الهی سربلند و ثابت قدم باشیم


التماس دعا

یازهرا(س)



عرض سلام
دوستان مطالب خوبي گفتن ، منم يكي دو نكته خدمتتون عرض ميكنم

1 - چرا شما فرض رو اينطور گرفتيد كه دو انتخاب بيشتر وجود ندارد؟! (حتي برخي دوستان هم همين فرض رو گرفتن)
يا ازدواج با غير هم كفو
يا مجرد ماندن تا آخر عمر

تقريباً بعيده كه مجبور به انتخاب ،
فقط بين اين دو گزينه باشيم. مگر اينكه در انتخابمون دچار وسواس شده باشيم
يعني مرد ولايتمدار وجود نداره؟!

2 - فرموديد بعضي ها سن كم دارند و ميتوانند صبر كنند و عده اي سن بالا دارند و نميتوانند صبر كنند
دوست گرامي ، مگه قراره تو يه پروسه زمان بر شركت كنيم و محكوم به طي مراحل هستيم؟
ممكنه براي يه نفر اولين مورد ، هم كفو باشه و براي كسي ديگه 30 مورد پيش بياد تا هم كفو پيدا بشه. اينطور نيست كه براي همه تعداد مشخصي خواستگار بايد بياد تا به فرد مورد نظر برسه

3 - اين يكي يه نظر كاملاً شخصيه. من (به عنوان يه مرد در فرض مثال) اگر بدونم يه خانم فقط و فقط بخاطر اجراي وظيفهء ديني و شرعي ميخواد با من ازدواج كنه و كلاً بنده وسيله اي براي سير و سلوك ايشون هستم ، ابداً باهاش ازدواج كنم
لطفاً اگر اشتباه ميكنم شما درستش رو بفرماييد:
احساس ميكنم بعضي از دوستان مذهبي ، نگاه ماشيني و خشك نسبت به ازدواج دارن. نه عشق مهمه ، نه علاقه ، نه.... فقط وظيفهء ديني و اگر هم ابراز علاقه اي هست نه بخاطر دل ، كه فقط بخاطر دستورات ديني هست
(و شايد به همين دليل باشه كه تعداد خواستگارهاي دخترهاي مذهبي كمتره)

[="Arial"][="DarkGreen"]

Reza-D;598954 نوشت:
عرض سلام
دوستان مطالب خوبي گفتن ، منم يكي دو نكته خدمتتون عرض ميكنم

1 - چرا شما فرض رو اينطور گرفتيد كه دو انتخاب بيشتر وجود ندارد؟! (حتي برخي دوستان هم همين فرض رو گرفتن)

يا ازدواج با غير هم كفو
يا مجرد ماندن تا آخر عمر

تغريباً بعيده كه مجبور به انتخاب ،
فقط بين اين دو گزينه باشيم. مگر اينكه در انتخابمون دچار وسواس شده باشيم
يعني مرد ولايتمدار وجود نداره؟!

2 - فرموديد بعضي ها سن كم دارند و

ميتوانند صبر كنند و عده اي سن بالا دارند و نميتوانند صبر كنند
دوست گرامي ، مگه قراره تو يه پروسه زمان بر شركت كنيم و محكوم به طي مراحل هستيم؟
ممكنه براي يه نفر اولين مورد ، هم كفو باشه و براي كسي ديگه 30 مورد پيش بياد تا هم كفو پيدا بشه. اينطور نيست كه براي همه تعداد مشخصي خواستگار بايد بياد تا به فرد مورد نظر برسه

3 -

اين يكي يه نظر كاملاً شخصيه. من (به عنوان يه مرد در فرض مثال) اگر بدونم يه خانم فقط و فقط بخاطر اجراي وظيفهء ديني و شرعي ميخواد با من ازدواج كنه و كلاً بنده وسيله اي براي سير و سلوك ايشون هستم ، ابداً باهاش ازدواج كنم
لطفاً اگر اشتباه ميكنم شما درستش رو بفرماييد:
احساس ميكنم بعضي از دوستان مذهبي ، نگاه ماشيني و خشك نسبت به ازدواج دارن. نه عشق مهمه ، نه علاقه ، نه.... فقط وظيفهء ديني و اگر هم ابراز علاقه اي هست نه بخاطر دل ، كه فقط بخاطر دستورات ديني هست
(و شايد به همين دليل باشه كه تعداد خواستگارهاي دخترهاي مذهبي كمتره)

احسنت!
موافق صد در صدم.مخصووووصاً اون قسمت قرمزه.[/]

Reza-D;598954 نوشت:
فرموديد بعضي ها سن كم دارند و ميتوانند صبر كنند و عده اي سن بالا دارند و نميتوانند صبر كنند
دوست گرامي ، مگه قراره تو يه پروسه زمان بر شركت كنيم و محكوم به طي مراحل هستيم؟


سلام علیکم
باتشکر از خضور شما در بحث
1- اگر یک بار دیگر مطلب اول تاپیک حقیر را مطالعه بفرمایید متوجه میشوید که بنده گفتم اگر تکلیف این باشد که این خانمها ازدواج کنند پس دیگر زیاد فرصت ندارند (به خاطر فرزند آوری)
وگرنه خانمی که تا این سن صبر کرده میتواند تا هرزمان دیگر که لازم باشد صبر کند و با هم کفو خودش ازدواج کند!

Reza-D;598954 نوشت:
يعني مرد ولايتمدار وجود نداره؟!

بنده نگفتم مرد ولایتمدار وجود ندارد!! الحمدالله بسیار هم زیاد هستند و خداوند همه آنها را در مسیر ولایت ثابت قدم نگه دارد ان شاءالله

Reza-D;598954 نوشت:
خانم فقط و فقط بخاطر اجراي وظيفهء ديني و شرعي ميخواد

Reza-D;598954 نوشت:
حساس ميكنم بعضي از دوستان مذهبي ، نگاه ماشيني و خشك نسبت به ازدواج دارن. نه عشق مهمه ، نه علاقه ، نه.... فقط وظيفهء ديني و اگر هم ابراز علاقه اي هست نه بخاطر دل ، كه فقط بخاطر دستورات ديني هست

فکر نمیکنم بالاتر از عشق حضرت علی (ع) و حضرت زهرا(س) در عالم داشته باشیم!! آیا حضرت زهرا(س) عاشق حضرت علی(س) نبودند؟! آیا این عشق حقیقی نبود؟! آیا این عشق به خاطر خدا نبود؟! شما هرگز نمیتوانید بگویید عشق حضرت به مولا حقیقی نبوده است ! و هرگز هم نمیتوانید بگویید برای خدا نبوده است!! حضرت زهرا(س) عاشق حضرت علی (ع) بودند چون با تمام وجود خداوند را در ایشان احساس میکردند،این عشق در طول یکدیگر است نه در مقابل هم!!

یک خانم مذهبی اگر واقعا مذهبی باشد خیلی بهتر از دیگر خانمها میتواند عاشق همسرش باشد چون با تمام وجودش عاشق میشود!! چون در تمام مجردیش عشق و محبتش را از همه نامحرمها دریغ کرده ،پس انداز کرده تا فقط برای شوهرش خرج کند ،چون عشق به همسر را در طول عشق به خداوند میبیند!! پس با تمام وجود همسرش را دوست دارد این دو یعنی دوست داشتن همسر برای خدا هیچ منافاتی با هم ندارد !
یک خانم میتواند در عین اینکه عاشقانه و حقیقی شوهرش را دوست دارد و نهایت محبت را به او دارد این عشقش برای خدا باشد!
روزی حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله با جمعی از اطرافیان، از کوچه‌ای که بچه‌ها در آن بازی می‌کردند گذر نمودند. ایشان از نگاه پسر بچه‌ای متوجه شدت محبت او شدند. نزدیک رفتند و پس از الطفات پرسیدند: پسر جان من را دوست داری؟ عرض کرد: بله، بسیار. ایشان پرسیدند: من را بیشتر دوست داری یا پدر را، یا مادر را این و آن را؟ عرض کرد: شما را. پرسیدند: خب، من را بیشتر دوست داری یا خدا را؟ عرض کرد: یا رسول الله، من شما را به خاطر خدایتان دوست دارم. حضرت به یاران گفت: محبت را از این کودک بیاموزید.

اینها مراتب عشق و دوست داشتن است و نمیتوانیم بگوییم عشق به همسر از سر احساس تکلیف و غیره است و حقیقی نیست !!
حال اگر خانمی به همسرش محبت نمیکند یا در حق او کم لطفی میکن مشکل از جای دیگری است و ربطی به مذهبی بودن و دین ندارد


Reza-D;598954 نوشت:
(و شايد به همين دليل باشه كه تعداد خواستگارهاي دخترهاي مذهبي كمتره)

خیلی از خانمهای مذهبی خواستگار زیاد دارند اما هنوز هم کفوشان را پیدا نکرده اند، چون حتی غیر مذهبی ها هم دنبال دختر مذهبی هستند اما این آقایان انتظار دارند فردا این خانم در زندگی با افکار و عقایدغیر مذهبی آنها کنار بیاید که از طرف خانم مذهبی چنین چیزی قابل پذیرش نیست

یازهرا(س)


قبل از صحبت اين رو بگم من فقط شما رو نگفتم ، بطور كلي دارم حرف ميزنم پس اگر يكي از مواردي كه در ادامه ميخوام بگم درمورد شما صدق نكرد به خودتون نگيريد

خواهر گرامي ، بيشتر از اينكه پاسخ بنده رو داده باشيد ، پاسخ تصوري رو كه درمورد من كرديد داديد. ديدي كه اكثر مذهبي ها نسبت به غيرمذهبي ها دارن. اينكه بقيه هيچي از خدا نميدونن ، عشق هاي ديگران زمينيه و عشق هاي ما مذهبي ها آسماني و....... (البته خدا قبول كنه ما هم مذهبي هستيم ولي در فرض مثال عرض كردم)

یارب;599069 نوشت:
اینها مراتب عشق و دوست داشتن است و نمیتوانیم بگوییم عشق به همسر از سر احساس تکلیف و غیره است و حقیقی نیست !!
این عشق در طول یکدیگر است نه در مقابل هم!!

مگه من چيزي غير از اين گفتم؟!

نقل قول از خودم:
اگر بدونم يه خانم فقط و فقط بخاطر اجراي وظيفهء ديني و شرعي ميخواد با من ازدواج كنه.....

من هم دارم اين تفكر رو نقد كردم كه برخي مذهبي ها (دختر يا پسر) فكر ميكنند عشق به خدا و عشق به همسر در عرض هم هستن
مثلاً وقتي از اونها ميپرسي ملاك شما چيه؟ ميگن: فقط دين!
يا اگه ازشون بپرسي از قيافهء دختره (يا پسره) خوشت اومده يا نه؟ ميگن: نگاه به نامحرم تيري است از تيرهاي شيطان!!! :Moteajeb!:
و موادر ديگه كه نميشه اينجا خيلي موضوع رو باز كرد (متاسفانه)

اينجور مذهبي ها ميگن: دين يعني همه چيز
اما حرف من اينه:
دين حق وتو دارد ، اما همه چيز نيست
به اين معنا كه اگر من (با فرض اينكه خودم ديندار باشم) از خانمي خوشم اومد و به دلم نشست و خصوصياتش رو پسنديدم
اما دين نداشت نبايد باهاش ازدواج كنم

یارب;599069 نوشت:
یک خانم مذهبی اگر واقعا مذهبی باشد خیلی بهتر از دیگر خانمها میتواند عاشق همسرش باشد چون با تمام وجودش عاشق میشود!! چون در تمام مجردیش عشق و محبتش را از همه نامحرمها دریغ کرده ،پس انداز کرده تا فقط برای شوهرش خرج کند


1 - كي گفته كه هر زني غيرمذهبي باشه حتماً قبل از ازدواجش عشق و محبتش رو حراج كرده؟! (همون نگاه كه گفتم)

2 - كي گفته كه هر كي مذهبي باشه حتماً عشق و محبتش رو از نامحرم دريغ كرده؟!
(خانمي رو ميشناختم كه متاهل بود ولي دوست پسر هم داشت. ايشون مدرس قرآن بودن!!! - البته دور از شخصيت خواهرهاي اينجا)

3 - قبول دارم كه روابط قبل از ازدواج ، تاثير منفي در روابط بعد از ازدواج داره ، اما اينطوري هم نيست كه عشق يه وزني داشته باشه ، بعد اگر به يكي داديم ازش كم بشه و برا نفر بعدي بگيم ببخشيد تموم شد! اگر اينطوره هيچ مرد يا زني نبايد با كسي كه همسرش مرده يا ازش جدا شده ازدواج كنه ، چون عشقش رو خرج نفر قبلي كرده و تموم شده!
خواهر عزيز ، اين حرفها بيشتر نقل سخنراني هاست تا نوجوون ها رو از روابط قبل از ازدواج بترسونن (كه درست هم هست) اما تو يه بحث علمي اصلاً سنديت نداره

4 - متاسفانه شما با گفتن جملهء "اگر واقعاً مذهبي باشه" راه رو به هر نوع انتقاد بستيد
چون من هر مثالي بزنم خواهيد گفت: نه اين مثالي كه شما گفتي لابد مذهبي واقعي نبوده! (مثل همون مدرس قرآن)

5 - نميتونم همه چيز رو تو اين فضا بگم (به احترام حضور شما بانوان محترمه)
فقط يك نمونه ، بعضي اوقات فرو رفتن بيش از حد در بعضي افكار مذهبي ، نتيجش اين ميشه كه بعضي دخترهاي مذهبي بيش از حد با حيا بشن........!

اين حرفها معناش اين نيست كه دغدغهء شما رو نابجا بدونم. اتفاقاً افتخار ميكنم كه زناني در كشور من هستن كه نه ظاهر دنيا ، نه پاچه خواري مردهاي نامرد ، نه رنگ و لعاب هاي كاذب و نه فشارهاي دشمن نتونسته روشون تاثير بذاره و با وجود مجرد بودن ، مهمترين دغدغه شون حفظ دينشون هست. قابل تحسينه ، آفرين داره
اما فكر ميكنم گاهي دچار افراط ميشيم. انشاالله چند روايت هم براتون نقل ميكنم

ياعلي(ع)

سلام علیکم
کاربرگرامی و محترم همه ما میدانیم اصل در همه چیز دین اسلام است و ما باید همه سعی کنیم اصل دین را در خود و زندگی خود پیاده کنیم ،حالا هرچقدر از اصل دین فاصله بگیریم در خسرانیم و فرقی نمیکند بنده حقیر باشم یا شما یا دیگری ،و این مطلب تعارف بردار نیست


Reza-D;599110 نوشت:
، پاسخ تصوري رو كه درمورد من كرديد داديد. ديدي كه اكثر مذهبي ها نسبت به غيرمذهبي ها دارن. اينكه بقيه هيچي از خدا نميدونن ، عشق هاي ديگران زمينيه و عشق هاي ما مذهبي ها آسماني و....... (البته خدا قبول كنه ما هم مذهبي هستيم ولي در فرض مثال عرض كردم)

اثبات شی نفی ما ادا نمیکند

بنده در صحبتهایم مطلبی از خانمهای غیر مذهبی نگفتم !! شما فرمودید:

Reza-D;598954 نوشت:
احساس ميكنم بعضي از دوستان مذهبي ، نگاه ماشيني و خشك نسبت به ازدواج دارن. نه عشق مهمه ، نه علاقه ، نه.... فقط وظيفهء ديني و اگر هم ابراز علاقه اي هست نه بخاطر دل ، كه فقط بخاطر دستورات ديني هست

Reza-D;598954 نوشت:
(و شايد به همين دليل باشه كه تعداد خواستگارهاي دخترهاي مذهبي كمتره)

شما در مورد قشر مذهبی اشکال وارد نمودید بنده هم در مورد قشر مذهبی پاسخ اشکالات شما را دادم!

Reza-D;599110 نوشت:
من هم دارم اين تفكر رو نقد كردم كه برخي مذهبي ها (دختر يا پسر) فكر ميكنند عشق به خدا و عشق به همسر در عرض هم هستن
مثلاً وقتي از اونها ميپرسي ملاك شما چيه؟ ميگن: فقط دين!

اینکه محبت انسان باید در طول محبت خداوند باشد حرف بنده نیست! اصل دین اینگونه است! (چون مذهبی هستید میگویم) اینجا میتوانید اشکالتان را به خداوند وارد کنید که چرا باید همه محبتها در طول محبت خداوند عزیز باشد!!

و در آخر اینکه در هیچ موردی کلیت وجود ندارد ،یعنی هستن خانمهایی که به اصطلاح مذهبی هستن اما درست عمل نمیکنند و هستند خانمهایی که مذهبی نیستند اما یک سری امور را درست عمل میکنند

اما در کل اگر کسی واقعا مذهبی باشد سعی میکند هرچه بیشتر خودش را به خط کش اسلام نزدیک کند ،و در اسلام از افراط و تفریط نهی شده است ،پس یک فرد مذهبی دنبال افراط و تفریطها نخواهد رفت

Reza-D;599110 نوشت:
ديدي كه اكثر مذهبي ها نسبت به غيرمذهبي ها دارن

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ(يوسف،آیه 53)

ان شاءالله خداوند به همه ما توفیق مذهبی بودن را عطا بفرماید

یازهرا(س)

یارب;599069 نوشت:
حال اگر خانمی به همسرش محبت نمیکند یا در حق او کم لطفی میکن مشکل از جای دیگری است و ربطی به مذهبی بودن و دین ندارد

احسنت . واقعااااا همین طورم هس

Reza-D;599110 نوشت:
خواهر عزيز ، اين حرفها بيشتر نقل سخنراني هاست تا نوجوون ها رو از روابط قبل از ازدواج بترسونن (كه درست هم هست) اما تو يه بحث علمي اصلاً سنديت نداره

اتفاقا این ی چیز ثابت شده اس البته فقط بحث عشق نیس.مثلا خانومی ک تموم خوش خلقی هاش تو محل کارشه معمولا به همون اندازه از همون جنبه ب همسرش نمیرسه.
در ثانی این فقط مربوط ب کشور ما نیس ک بگیم اینا نقل سخنرانی هاست. اگه ی نگاهی ب نظرات محقیقین غربی هم بندازین کم و بیش ب همین نتایج میرسیم

موضوع قفل شده است