جمع بندی ايا انبیاء عابد ترین مردم هستند؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ايا انبیاء عابد ترین مردم هستند؟

سلام

کدامیک از اقشار مردم عابدترین مردم هستند ؟

آیا ارتباطی بین میزان عبادت و تعداد همسران وجود دارد ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

امام عسکری(ع) می‏فرمایند: اَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ اَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ عابدترین مردم کسی است که واجباتش را انجام بدهد.
بحارالانوارج75 ص373

حضرت موسی (ع) به خدا عرض کرد: دوست ترین خلق خود را و عابدترین خلق خود را به من نشان بده.

خداوند به او دستور داد به روستایی در کنار دریا برود، به او خبر داد او را در فلان جا (که از نام برد) می یابی. به آن مکان رسید، مردی مبتلا به جزام و برص و فلجی را دید که خدا را تسبیح می کرد، حضرت موسی (ع) به جبرئیل فرمود: کجا است مردی که از پروردگارم خواستم او را به من نشان دهد؟

جبرئیل عرض کرد: ای کلیم خدا این همان است. فرمود: ای جبرئیل دوست داشتم او را روزه دار و نمازخوان ببینم، جبرئیل عرض کرد: این به سوی خدا از روزه داره و نمازخوان دوست تر است هم اکنون مامور شدم به بردن چشم هایش، گوش کن چه می گوید، جبرئیل به چشم هایش اشاره کرد و آنها به گونه هایش ریختند.

مرد گفت: خداوندا! مرا به وسیله این دو تا آن وقت که خواستی بهره مند کردی و آن دو را از من گرفتی آن وقت که خواستی و مرا در خودت باقی گذاشتی در حالی که آرزوهایم زیاد است؛ ای نیکویی کننده و پیونددهنده.

حضرت موسی (ع) به او فرمود: من مردی مستجاب الدعوه هستم، اگر دوست داری دعا کنم خداوند چشمانت را به حالت اولی برگرداند و بیماری های تو را شفا بدهد؟

گفت: نمی خواهم چیزی از این ها را، اختیار او برای من دوست داشتنی تر است به سوی من از اختیار کردنم برای نفسم، این است رضای محض چنانچه می بینی.

حضرت موسی (ع) به او فرمود: از تو شنیدم می گفتی: ای نیکویی کننده و احسان کننده این بر و صله چیست که از پروردگارت به تو می رسد.

گفت: در این شهر جز من کسی نیست که او را بشناسد (یا او را عبادت کند)؛ حضرت موسی (ع) تعجب کنان رفت و می گفت: این عابدترین اهل دنیا است.

منابع:

1- سفیه البحار، ج
2- اصول وافی، ج 4

از ابراهیم بن عباس نقل شده است که گفت: «هیچ کس را فاضل تر از ابوالحسن رضا علیه‌السلام ندیده و نشنیده ام. از او چیزهایی دیده ام که از هیچ کس ندیدم: هرگز ندیدم با سخن گفتن به کسی جفا کند؛ ندیدم کلام کسی را قطع کند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود؛ هیچ‌گاه حاجتی را که می توانست برآورده سازد، رد نمی کرد؛ هرگز پاهایش را پیش روی کسی که نشسته بود دراز نمی کرد؛ ندیدم به یکی از دوستان یا خادمانش دشنام دهد؛ هرگز ندیدم در خنده اش قهقهه بزند بلکه خنده او تبسم بود؛ چنان بود که اگر تنها بود و غذا برایش می آوردند، غلامان و خدمتگزاران و حتی دربان و نگهبان را بر سفره خویش می نشانید و با آن‌ها غذا می خورد؛ شب‌ها کم می خوابید و بسیار روزه می گرفت؛ سه روز، روزه در هر ماه را از دست نمی داد و می فرمود: این سه روز برابر با روزه یک عمر است؛ بسیار صدقه پنهانی می داد».


ایشان از عابدترین مردم در زمان خود و بالاترین آن‌ها در پارسایی و تقوی بود، تا جایی که دشمنان آن حضرت هم بدان معترف بودند و نمی‌توانستند آن را انکار کنند.

بحارالانوار، ج 78

السجاد عَلیِّ بنِ الحُسَینِ (علیهما السلام):



مَنْ عَمِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ خَیْرِ النَّاسِ وَ مَنِ اجْتَنَبَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ وَ مِنْ أَوْرَعِ النَّاسِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ.
حضرت زین‌العابدین امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: هرکس واجبات را انجام دهد، او از بهترینِ مردم است؛ و هر که از محرّمات الهی اجتناب کند، از عابدترین مردم و با ورع‌‏ترینِ آنها است؛ و هر که به آنچه خدا به او ارزانى داشته قانع و راضی باشد، او از غنى‏‌ترینِ مردم است.
«أمالی مفید،184 -بحار الانوار،ج75، ص153»

سلام "میشه سوال دومتون را توضیح بدید.

باورع ترین مردم کسی است که وقتی به عملی رسید که نمی داند حرام است یا حلال، آن کار را انجام ندهد.

وقتی به یک عملی می‌رسی که شبهه ناک است، یعنی نمی‌دانی این کار باطل است یا صحیح، حرام است یا حلال، اینجا توقف کن! آن کار را انجام نده! باورع ترین مردم این شخص است.

با سلام

در روایات صحیحی آمده که کثرت جماع از اخلاق انبیاء است و حضرت رسول ص هم بنابروایت طبرسی در مجمع البیان در جواب عائشه که برسول خدا گفت :

و قيل إنها لما وهبت نفسها للنبي (صلى الله عليه وآله وسلّم) قالت عائشة ما بال النساء يبذلن أنفسهن بلا مهر فنزلت الآية فقالت عائشة ما أرى الله تعالى إلا يسارع في هواك فقال رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلّم) و إنك إن أطعت الله سارع في هواك « قد علمنا ما فرضنا عليهم في أزواجهم »

آیا میتوان نتیجه گرفت که هرچه عبادت فردی بیشتر شود میتواند از لذات ومواهب دنیوی بیشتر استفاده کند ؟!

در روایاتی که بیان فرمودید، آمده است هنگامی که" خوله" خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید صدای اعتراض" عایشه" بلند شد و گفت: ما بال النساء یبذلن انفسهن بلا مهر؟!:" چرا بعضی از زنان بدون مهر خود را در اختیار ازدواج می گذارند"؟! و در این هنگام آیه فوق نازل شد، ولی" عایشه" رو به سوی پیامبر ص کرد و گفت:" من می بینم خداوند مقصود تو را به سرعت انجام می‌دهد" (و این یک نوع تعریض بر پیامبر صلی الله علیه و آله بود) اما پیامبر ص فرمود: و انک ان اطعت اللَّه سارع فی هواک!: " تو نیز اگر اطاعت خدا کنی مقصودت را به سرعت انجام می‌دهد"!

" خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ الْمُۆْمِنِینَ "این جمله اعلام می دارد که این حکم- یعنی حلال شدن زنی برای مردی به صرف اینکه خود را به او ببخشد، از خصایصی است که مختص به آن جناب است، و در مۆمنین جریان ندارد.

بدون شك این گونه زنان تنها خواهان كسب افتخار معنوى بودند كه از طریق ازدواج با پیامبر صلی الله علیه وآله براى آنها حاصل مى‏شد، لذا بدون هیچ گونه مهرى آماده همسرى با او شدند، ولى همانگونه كه گفتیم وجود چنین مصداقى براى حكم بالا از نظر تاریخى مسلم نیست.

جمع بندی:

سوال:
سلام
کدامیک از اقشار مردم عابدترین مردم هستند ؟آیا ارتباطی بین میزان عبادت و تعداد همسران وجود دارد ؟

پاسخ:سلام علیکم"

حضرت موسی (ع) به خدا عرض کرد: دوست ترین خلق خود را و عابدترین خلق خود را به من نشان بده.

خداوند به او دستور داد به روستایی در کنار دریا برود، به او خبر داد او را در فلان جا (که از نام برد) می یابی. به آن مکان رسید، مردی مبتلا به جزام و برص و فلجی را دید که خدا را تسبیح می کرد، حضرت موسی (ع) به جبرئیل فرمود: کجا است مردی که از پروردگارم خواستم او را به من نشان دهد؟

جبرئیل عرض کرد: ای کلیم خدا این همان است. فرمود: ای جبرئیل دوست داشتم او را روزه دار و نمازخوان ببینم، جبرئیل عرض کرد: این به سوی خدا از روزه داره و نمازخوان دوست تر است هم اکنون مامور شدم به بردن چشم هایش، گوش کن چه می گوید، جبرئیل به چشم هایش اشاره کرد و آنها به گونه هایش ریختند.

مرد گفت: خداوندا! مرا به وسیله این دو تا آن وقت که خواستی بهره مند کردی و آن دو را از من گرفتی آن وقت که خواستی و مرا در خودت باقی گذاشتی در حالی که آرزوهایم زیاد است؛ ای نیکویی کننده و پیونددهنده.

حضرت موسی (ع) به او فرمود: من مردی مستجاب الدعوه هستم، اگر دوست داری دعا کنم خداوند چشمانت را به حالت اولی برگرداند و بیماری های تو را شفا بدهد؟

گفت: نمی خواهم چیزی از این ها را، اختیار او برای من دوست داشتنی تر است به سوی من از اختیار کردنم برای نفسم، این است رضای محض چنانچه می بینی.

حضرت موسی (ع) به او فرمود: از تو شنیدم می گفتی: ای نیکویی کننده و احسان کننده این بر و صله چیست که از پروردگارت به تو می رسد.

گفت: در این شهر جز من کسی نیست که او را بشناسد (یا او را عبادت کند)؛ حضرت موسی (ع) تعجب کنان رفت و می گفت: این عابدترین اهل دنیا است.
اما ارتباط سوال دوم شما مشخص نشد ونمی توان این دوموضوع را (اززبان روایات)مرتبط دانست.
منابع:

1- سفیه البحار، ج
2- اصول وافی، ج 4

موضوع قفل شده است