جمع بندی چرا دید جامعه نسبت به پزشک اینطوریه؟

تب‌های اولیه

80 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا دید جامعه نسبت به پزشک اینطوریه؟

با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت جناب طاهر و کارشناسان محترم.
همون طوری که از من شناخت دارید و در تاپیک های قبلی خودم گفتم، در حال حاضر دانشجوی سال آخر پزشکی هستم و انشالله کمتر از یک سال دیگه فارغ التحصيل میشم.
چیزی که من بعد از قبولی در این رشته و در دوران تحصیل تو اقوام و آشنايان دیدم، و همچنین حالا که تو بیمارستانها و درمانگاه ها کار میکنیم و با مردم و بیماران سروکار داریم، دید جامعه نسبت به پزشک عمومی خیلی بده.با یه مثال بیشتر توضیح میدم:
مثلا تو خیابون یا مسجد یا هر مکان عمومی، یه نفر از ما میپرسه چیکاره هستی؟ میگم دانشجو هستم.میگن چه رشته ای؟ میگیم پزشکی. میگن به به، عالیه، خوش به حالت و...
اما خیلی شنیدم میگن مثلا یکی میگه فلانی پزشکه. ازش میپرسن دکتر چیه؟ و اون میگه دکتر عمومی.اینو که میشنون با یه حالت تحقیر میپرسن دکتر عمومی؟ ؟؟؟ عمومی که چیزی نیست که.
یا مثلا در برخورد با بیماران تو بیمارستان،مثلا درباره اینکه بیماریش از کی شروع شده و برای درمانش چیکار کرده ازشون میپرسید، گاهی مثلا یه داروهایی رو میگن که برای بیماری شون تجویز شده اما استفاده اش نکردن.بعد میپرسیم اینو کی براتون تجویز کرده؟ چرا استفاده نکردید؟ میگن یه دکتر عمومی بود اینا رو نوشت منم استفادش نکردم گفتم بیام پیش متخصص.
یا تو فامیل همه میگن ادامه تحصیل که میدی دیگه؟ چه رشته ای میخوای بری؟

آخه ما در مقابل همسن و سالامون در رشته های دیگه بیشتر سخت بهمون گذشته. همسن و سال های ما لیسانس و فوق لیسانس رو تموم کردن و در حال شروع دوره دکترا هستن که نهایت ادامه تحصیل شونه اما ما این همه 7 سال درس خوندیم و تو بیمارستان زحمت کشیدیم و کار کردیم بعد مدرک مون رو اینجوری باهاش برخورد میکنن.
یا شاید اصلا دوست نداشته باشم ادامه بدم، شاید من دلم بخواد وقتی میخوام کار کنم بعنوان پزشک عمومی باشم و مریض از همه حیطه ها ببینم نه فقط یه تخصص خاص.شاید بخوام بیرون از بیمارستان کار کنم در یه مطب و با بیماران بدحال و نیازمند بستری کاری نداشته باشم و بیماران سرپایی رو ببینم.چه اشکالی داره؟

و مورد آخری که میخوام مطرح کنم هم مربوط میشه به همین قضیه در ازدواج. در تاپیک های قبلی درباره جواب منفی دادن ها نوشته بودم، اما یه موضوعی رو تازه همین دیروز مادرم بهم گفت و تا قبلش من خبر نداشتم از این موضوع. و اونم اینکه آحرین خواستگاری که رفتیم که تقریبا حدود سه ماه پیش بود، وقتی مادرم با مادر دختر صحبت میکرده، مادر دختر بهش گفته: "پزشک عمومی که یه شغل خیلی معمولیه"... و بر طبق این حرف، مادرم میگه وقتی دیدگاه خانواده دخترها اینجوریه که حتی یه پزشک عمومی رو هم بعنوان شغل خوب قبول ندارن پس باید بری حتما تخصص رو بخونی بعد به فکر ازدواج بیفتی.و من دیگه نمیرم برای ازدواجت دنبال دختر بگردم و صحبت کنم که بعد اینجور باهامون برخورد کنن...

ممنون میشم اگه لطف کنید و درباره چند موردی که مطرح کردم راهنمایی بفرمایید.
متشکرم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

mehrant;597178 نوشت:
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت جناب طاهر و کارشناسان محترم.
همون طوری که از من شناخت دارید و در تاپیک های قبلی خودم گفتم، در حال حاضر دانشجوی سال آخر پزشکی هستم و انشالله کمتر از یک سال دیگه فارغ التحصيل میشم.
چیزی که من بعد از قبولی در این رشته و در دوران تحصیل تو اقوام و آشنايان دیدم، و همچنین حالا که تو بیمارستانها و درمانگاه ها کار میکنیم و با مردم و بیماران سروکار داریم، دید جامعه نسبت به پزشک عمومی خیلی بده.با یه مثال بیشتر توضیح میدم:
مثلا تو خیابون یا مسجد یا هر مکان عمومی، یه نفر از ما میپرسه چیکاره هستی؟ میگم دانشجو هستم.میگن چه رشته ای؟ میگیم پزشکی. میگن به به، عالیه، خوش به حالت و...
اما خیلی شنیدم میگن مثلا یکی میگه فلانی پزشکه. ازش میپرسن دکتر چیه؟ و اون میگه دکتر عمومی.اینو که میشنون با یه حالت تحقیر میپرسن دکتر عمومی؟ ؟؟؟ عمومی که چیزی نیست که.
یا مثلا در برخورد با بیماران تو بیمارستان،مثلا درباره اینکه بیماریش از کی شروع شده و برای درمانش چیکار کرده ازشون میپرسید، گاهی مثلا یه داروهایی رو میگن که برای بیماری شون تجویز شده اما استفاده اش نکردن.بعد میپرسیم اینو کی براتون تجویز کرده؟ چرا استفاده نکردید؟ میگن یه دکتر عمومی بود اینا رو نوشت منم استفادش نکردم گفتم بیام پیش متخصص.
یا تو فامیل همه میگن ادامه تحصیل که میدی دیگه؟ چه رشته ای میخوای بری؟

آخه ما در مقابل همسن و سالامون در رشته های دیگه بیشتر سخت بهمون گذشته. همسن و سال های ما لیسانس و فوق لیسانس رو تموم کردن و در حال شروع دوره دکترا هستن که نهایت ادامه تحصیل شونه اما ما این همه 7 سال درس خوندیم و تو بیمارستان زحمت کشیدیم و کار کردیم بعد مدرک مون رو اینجوری باهاش برخورد میکنن.
یا شاید اصلا دوست نداشته باشم ادامه بدم، شاید من دلم بخواد وقتی میخوام کار کنم بعنوان پزشک عمومی باشم و مریض از همه حیطه ها ببینم نه فقط یه تخصص خاص.شاید بخوام بیرون از بیمارستان کار کنم در یه مطب و با بیماران بدحال و نیازمند بستری کاری نداشته باشم و بیماران سرپایی رو ببینم.چه اشکالی داره؟

سلام

به این مسئله از چند جهت میشود نگاه کرد:

اولین جهت آن جایگاه واقعی رشته شما در بین رشته های تحصیلی دیگر است. اگر بخواهیم از این جهت رشته شما را مورد بررسی قرار دهیم طبیعی است که در واقع سطح رشته تحصیلی شما از بعضی رشته ها بالاتر و از بعضی رشته های دیگر پایین تر است. لذا برخورد منطقی با فردی مثل شما این است که هر دو طرف قضیه را ببینیم. یعنی اگر بر فرض بنده با شما برخورد کنم، از اینکه توانستی در رشته پزشکی قبول شوی و تا اینجا ادامه دهی، شما را تحسین میکنم ولی چون جایگاه شما هنوز هم قابل ارتقا است، طبیعی است که شما را به ادامه تحصیل و کسب علم و مهارت بیشتر نیز تشویق کنم؛ چنانچه اگر با یک متخصص مغز و اعصاب هم برخورد کنم، او را تشویق به کسب علم و مهارت بیشتر در راستای رشته تحصیلی اش خواهم کرد.
البته اینکه نگاه افراد به پزشک عمومی مثل نگاه آنها به پزشک متخصص نیست از جهاتی درست و از جهاتی نادرست است. درست بودن آن از این جهت است که مهارت و تخصص یک پزشک متخصص در رشته خودش با مهارت یک پزشک عمومی در مورد آن مسئله یکی نیست و نباید هم باشد چون او تمام وقت و سرمایه و همتش را برای یک مسئله خاص گذاشته و از خیر مسائل دیگر پزشکی گذشته است در حالی که یک پزشک عمومی مطابق با وظیفه اش اینگونه عمل نکرده است چون هدف او هدف یک متخصص نیست. اما نادرست بودن نگاه مردم به خاطر عدم اطلاع عوام از وظیفه و حیطه کاری یک پزشک عمومی است. لذا برای اصلاح این نگاه اولا باید نگاه آنها توسط توضیحاتی که قشر خودتان در اختیار مردم قرار میدهند اصلاح شود و ثانیا هیچ فردی نباید خارج از حیطه کاری خود اظهار تخصص و مهارت کند؛ چون شکست در آن مسئله موجب سلب اعتماد خواهد شد.

اما جهت دیگر قضیه نوع برخورد افراد با این مسئله است: طبیعی است که همه افراد برخورد یکسانی نخواهند داشت. مثلا ممکن است کسی که از شما پایین تر است فقط جنبه اول مسئله یعنی بالاتر بودن قضیه را ببیند و کسی که از شما بالاتر است یا مثلا توانایی شما را بیشتر از چیزی میبیند که در آن هستی یا ... ، جهت دوم قضیه یعنی انتظار پیشرفت را میبیند و مطابق همان توصیه یا نقدی به شما میکند. در چنین شرایطی شما باید جنبه مثبت قضیه را ببینی تا از حرف یا برخورد ایشان ناراحت و دلخور نشوی.

جهت سوم این قضیه خود شما هستی: همانطور که عرض کردم تحریک احساسات درونی شما تا حدود زیادی متأثر از نگاه شما به یک واقعه یا رویداد یا سخن است. به عبارتی انسان ها این توانایی را دارند که رویداد ها را آنگونه که میخواهند تفسیر کنند نه آنگونه که اتفاق می افتد. به عنوان مثال وقتی فردی یهودی به امام علیه السلام میرسد و شروع به فحاشی و بد و بیراه گفتن میکند، امام علیه السلام میتواند برخورد او را ناشی از بی ادبی او دانسته و او را به خاطر رفتار ناشایستش مواخده کند اما چون نگاه ایشان محدود به امور مادی و دنیوی نیست و تئوری که در ذهن دارد هدفی فراتر از اینها را دنبال میکند، او را فردی خسته که از راه دور آمده میبیند و با برخوردی ملایم از او استقبال میکند. لذا اگر شما هم میخواهی تحت تاثیر برخورد های نامناسب دیگران قرار نگیری، باید بتوانی کوچکترین نکته مثبت در هر برخوردی را دیده و رفتار خود را با آن تطبیق دهید و نقاط منفی آن را نادیده بگیری.

mehrant;597178 نوشت:
و مورد آخری که میخوام مطرح کنم هم مربوط میشه به همین قضیه در ازدواج. در تاپیک های قبلی درباره جواب منفی دادن ها نوشته بودم، اما یه موضوعی رو تازه همین دیروز مادرم بهم گفت و تا قبلش من خبر نداشتم از این موضوع. و اونم اینکه آحرین خواستگاری که رفتیم که تقریبا حدود سه ماه پیش بود، وقتی مادرم با مادر دختر صحبت میکرده، مادر دختر بهش گفته: "پزشک عمومی که یه شغل خیلی معمولیه"... و بر طبق این حرف، مادرم میگه وقتی دیدگاه خانواده دخترها اینجوریه که حتی یه پزشک عمومی رو هم بعنوان شغل خوب قبول ندارن پس باید بری حتما تخصص رو بخونی بعد به فکر ازدواج بیفتی.و من دیگه نمیرم برای ازدواجت دنبال دختر بگردم و صحبت کنم که بعد اینجور باهامون برخورد کنن...

ممنون میشم اگه لطف کنید و درباره چند موردی که مطرح کردم راهنمایی بفرمایید.
متشکرم

در مورد ازدواج هم تا حدودی موارد گفته شده مطرح میشود؛ یعنی هر فردی ممکن است نسبت به جایگاه و نگرشی که دارد رشته تحصیلی شما را همانگونه ببیند و در مورد شما قضاوت کند. یکی جایگاه شما را به خاطر پزشکی بودن رشته بالا بداند و دیگری به خاطر عمومی بودن آن، پایین! البته منظورم از بالاتر، بالا بودن حقیقی نیست که بگوییم حتما کسی که تخصص فلان چیز دارد از یک دکتر عمومی بالاتر است چون با این نگاه قطعا کسی که در رشته انسانی فعالیت میکند باید از کسی که تجربی یا ریاضی خوانده پایین تر باشد در حالی که این چنین نیست. بالا و پایین بودن واقعی را توانایی ها و مهارت ها و خصوصیات ظاهری و باطنی افراد مشخص میکند. لذا ممکن است در مواردی یک کارگر ساده به مراتب جایگاه بالاتری از یک متخصص مغز و اعصاب داشته باشد!!
با این حال چون نگاه عرف اینگونه است و از طرفی اصلاح آن به زمان نیاز دارد، در بعضی موارد شما چاره ای جز اینکه خود را با آن تطبیق دهی نداری یعنی وقتی شما میخواهی ازدواج کنی، ممکن است غالب مواردی که شما به سراغشان میروی، برتری شما را نسبت به دیگران در شغل و رشته تحصیلی شما بدانند. برای همین وقتی شما میخواهی اقدام کنی باید بین ملاک های ازدواج و شرایط خودت تناسب ایجاد کنی تا بتوانی به نتیجه برسی؛ یعنی اگر شما یک پزشک عمومی هستی باید سراغ افرادی بروی که این شغل را خوب بدانند و توقعشان از این حد بالاتر نباشد و هر زمان در هر مرحله ای از خواستگاری دیدی اینگونه نیست بهتر است ادامه ندهی. بله اگر نگاه شما به ازدواج ایده آل گرایانه است و میخواهید مثلا با فردی ازدواج کنید که شرایط ایده آل داشته باشد، در این صورت شما باید خود را با او تطبیق دهی؛ مثلا تخصص بخوانی تا مورد قبول واقع شوی!! که این نگاه، کار را برای شما دشوار خواهد کرد.

پیروز و سربلند

جالبه !!!!
رشته من بیوتکنولوژی هست هرکس میشنوه میگه حیف کاش پزشکی میخوندی
چند روز پیش یکی بهم میگفت این همه خوندی آخرش هیچی نشدی
ولی من برام اهمیت نداره مهم اینه که دارم از رشته ام لذت میبرم و بهترین لحظات زندگیم زمانی که دارم درس میخونم
به نظر من اصلا نظر دیگران مهم نیست مهم خودتون هست و اینکه از اینی که هستید اول خدا بعد خودتون راضی باشین

diosa;598049 نوشت:
جالبه !!!!
رشته من بیوتکنولوژی هست هرکس میشنوه میگه حیف کاش پزشکی میخوندی
چند روز پیش یکی بهم میگفت این همه خوندی آخرش هیچی نشدی

آره میگم که!
تا وقتی دانشجو هستیم هرکسی میپرسه چه رشته ای میخونی و میگم پزشکی کلی تعریف و تمجید میکنن
اما وقتی بعنوان یه پزشک عمومی فارغ التحصیل نگاه میکنن از نظرشون یه رشته خیلی عادی و آسونه!

متاسفانه نظر مردم راجع به پزشک عمومی همین طوره و چون من خودم با بیمارا زیاد سرو کار دارم اکثرا ناراضی هستن.یعنی یه علت عمده هم بعضی از پزشکای عمومی هستن که بعد از تحصیل دیگه علم رو میزارن کنار و همه چی رو فراموش می کنن و گاهی اشتباهات خیلی فاحشی می کنن.

ولی من جای شما بودم حتما ادامه می دادم واسه تخصص چون واقعا حیفه.

همین اواخر با یه خانوم پزشکی صحبت میکردم که امسال دخترش قراره کنکور بده. کل خانواده شون پزشکن و متخصص، ولی خانومه می گفت دیگه عمرا بزارم دخترم پزشکی بخونه چ.ن دیگه جامعه ارزش نمیده به پزشک عمومی و نه اینجوری درآمد داره نه جایگاه اجتماعی.

برای دختر سخته تا تخصص و فوق تخصص رفتن و عمده دلیل من برای نخوندن پزشکی فرار از همین بود،چون توی رشته ما عمومی کارش خوبه! ولی من خودم اگه پسر بودم حتما حتما پزشکی میخوندم و می رفتم تخصص

*یا زهرا*;598064 نوشت:
متاسفانه نظر مردم راجع به پزشک عمومی همین طوره

آره.جالب هم هست!
یکی از استادامون که خانم بود و فوق تخصص گوارش بود، تقریبا دو سه سال پیش بود سر کلاس یه توصیه بهمون کرد که من خیلی جدی نگرفتم و گذشتیم
حرفش این بود که میگفت: پسرا اگر میخواین ازدواج کنین تا فارغ التحصیل نشدین ازدواج کنید، چون وقتی میرید خواستگاری میگن دانشجوی چه رشته ایه؟ دانشجوی پزشکیه...خیلی عالیه.اما بعد از فارغ التحصیلی اگه برید خواستگاری میگن چیکاره است؟ میگن یه پزشک عمومیه! پس تا جایگاه و عزت دارید اقدام کنید
حالا که خودم برای ازدواج اقدام کرد و مثل همون مثالی که تو پست اولم گفتم شنیدم حالا به اون حرف استاد مون رسیدم

*یا زهرا*;598064 نوشت:
یه علت عمده هم بعضی از پزشکای عمومی هستن که بعد از تحصیل دیگه علم رو میزارن کنار و همه چی رو فراموش می کنن و گاهی اشتباهات خیلی فاحشی می کنن.

آره اشتباهات رو زیاد دیدیم ما هم....
اما نباید با این وجود شغلش یه شغل معمولی و ساده در نظر گرفته بشه!

*یا زهرا*;598064 نوشت:
ولی من جای شما بودم حتما ادامه می دادم واسه تخصص چون واقعا حیفه.

بله خوب ولی من نظر شخصی ام اینه که میگم اگر مدتی بعنوان پزشک عمومی کار کنم بعدش برای تخصص اقدام کنم بهتره تا اینکه بلافاصله برای فارغ التحصیلی اقدام کنم
چون ما تو بیمارستان آموزش مون بیشتر آموزش مریضهای بستری و بیمارستانیه.مریضهای سرپایی و درمانگاهی رو اصلا نمی بینیم یا خیلی خیلی کم می بینیم....فقط دوماه از کل این 7 سال مون آموزش درمانگاهیه و بقیه همه در بیمارستانه. بنابراین چون قراره بعدا بیرون کار کنیم نه تو بیمارستان، بنظرم بهتره یه مدت کار کنم و با مریضهای بیرون سروکار داشته باشم بعد برم سراغ تخصص گرفتن...

*یا زهرا*;598064 نوشت:
عمده دلیل من برای نخوندن پزشکی فرار از همین بود،چون توی رشته ما عمومی کارش خوبه!

متوجه شدم دقیقا که چه رشته ای هستید!

دقیقا!!اکثرا پزشکا یا سر پیری ازدواج می کنن:Nishkhand: یا دوران دانشجویی

ولی با این وجود به نظرم شما خواستگاری که میرید به خود دخترخانوم بگید که همچین هدفی دارید و میخوایید یه مدت کار کنید بعد برید تخصص.
اصلا از کجا معلوم شما بری طرح و اونجا موندگار بشی و درآمد خوبی هم داشته باشی. یا بری طرح و خودت خوشت نیاد از کار پزشک عمومی و تلاش بیشتری کنی بری تخصص.

*یا زهرا*;598076 نوشت:
ولی با این وجود به نظرم شما خواستگاری که میرید به خود دخترخانوم بگید که همچین هدفی دارید و میخوایید یه مدت کار کنید بعد برید تخصص.

البته پدر و مادرم مخالفن و نمیزارن برم کار کنم و ...
میگن همین امسال امتحان تخصص رو بده

من الان به جایی رسیدم که حرف دیگران در مورد آیندم اصلا برام مهم نیست

به عنوان مشورت گوش میکنم ولی کاری انجام میدم که خودم قلبا راضی باشم

به حرف مردم باشه آدم باید چندتا کنکور بده ،مسیرای مختلفی رو طی کنه تا شاید راضی شن

من جای شما بودم دندون پزشکی میخوندم تخصص ارتودنسی

هم زود به نتیجه میرسید

هم زود به پول

:khandeh!:

[="Arial"][="DarkGreen"]من شخصاً نسبت به پزشک های عمومی خوش بین نبودم چون ادمای بیسواد زیاد توشون پیدا میشه ولی کسانی هم بودن که تشخیصشون به اندازه ی متخصص بوده اما با شرایطی که آقای مهران توضیح دادن کمی دیدم نسبت بهشون بهتر شد.[/]

امین;598027 نوشت:
اولین جهت آن جایگاه واقعی رشته شما در بین رشته های تحصیلی دیگر است. اگر بخواهیم از این جهت رشته شما را مورد بررسی قرار دهیم طبیعی است که در واقع سطح رشته تحصیلی شما از بعضی رشته ها بالاتر و از بعضی رشته های دیگر پایین تر است. لذا برخورد منطقی با فردی مثل شما این است که هر دو طرف قضیه را ببینیم. یعنی اگر بر فرض بنده با شما برخورد کنم، از اینکه توانستی در رشته پزشکی قبول شوی و تا اینجا ادامه دهی، شما را تحسین میکنم ولی چون جایگاه شما هنوز هم قابل ارتقا است، طبیعی است که شما را به ادامه تحصیل و کسب علم و مهارت بیشتر نیز تشویق کنم؛

سلام استاد.
بله این درسته
ولی آخه در اون حد هم نیست که گفته بشه یه شغل معمولی و ساده جامعه است...
مثلا کدوم رشته دانشگاهی غیر از رشته های حوزه بهداشت و پزشکی هست که در حین تحصیل وظایف و کار کردن و کشیک داشته باشه؟
انتظار اینکه بگم تقدیر و تشکر ویژه ای از ما بشه منظورم نیست، منظورم این هست که با این مدت طولانی تحصیل و حجم کاری که ما انجام میدیم بعنوان یه رشته آسون و معمولی نگاه نشه بهمون
حتی بعضیا رو شنیدم میگن که پزشک عمومی که چیزی نیست منم میتونم پزشک عمومی بشم!!

امین;598027 نوشت:
اما نادرست بودن نگاه مردم به خاطر عدم اطلاع عوام از وظیفه و حیطه کاری یک پزشک عمومی است. لذا برای اصلاح این نگاه اولا باید نگاه آنها توسط توضیحاتی که قشر خودتان در اختیار مردم قرار میدهند اصلاح شود

بله درسته خیلیها بی اطلاع هستن.خیلیها نمیدونن 7 ساله، خیلیها فکر میکنن از همون اول در رشته تخصصی درس می خونیم

امین;598027 نوشت:
ثانیا هیچ فردی نباید خارج از حیطه کاری خود اظهار تخصص و مهارت کند؛ چون شکست در آن مسئله موجب سلب اعتماد خواهد شد.

بله این هم درسته
ولی تو جمع فامیل که میشینیم...هر کسی شروع میکنه سوال پرسیدن.هرکسی مشکلات پزشکی خودش رو میاد میپرسه.گاهی بعضی چیزایی رو می پرسن که بلدیم و میتونم جواب بدم اما گاهی یه سوالاتی میپرسن واقعا فراتر از سطح یه پزشک عمومی هست و میگم مثلا باید متخصص در این مورد نظر بده.در جواب میگن پس تو چیکار میکنی این همه تو بیمارستان؟ چی یادت دادن؟ اگه قرار بود خودمون بریم پیش متخصص که نمیومدیم از تو بپرسیم!!!

امین;598027 نوشت:
طبیعی است که همه افراد برخورد یکسانی نخواهند داشت. مثلا ممکن است کسی که از شما پایین تر است فقط جنبه اول مسئله یعنی بالاتر بودن قضیه را ببیند و کسی که از شما بالاتر است یا مثلا توانایی شما را بیشتر از چیزی میبیند که در آن هستی یا ...

نه والا کسانی که بهم حرف زدن بالاتر از من نبودن...

امین;598027 نوشت:
یکی جایگاه شما را به خاطر پزشکی بودن رشته بالا بداند و دیگری به خاطر عمومی بودن آن، پایین! البته منظورم از بالاتر، بالا بودن حقیقی نیست که بگوییم حتما کسی که تخصص فلان چیز دارد از یک دکتر عمومی بالاتر است

جالبه تو خواستگاری هم از من می پرسیدن چه رشته ای میخوای بخونی؟ وقتی من هم رشته های ترجیحی خودم رو میگفتم نقدمیکردن که این رشته خوب نیست و مثلا درآمدش کمه یا جایگاهش خیلی بالا نیست...آخه این چیزا واقعا اهمیت داره در ازدواج؟؟؟ این مهمه که مثلا کسی متخصص چشم باشه یا متخصص پوست؟ جراح باشه یا متخصص داخلی؟

امین;598027 نوشت:
یعنی اگر شما یک پزشک عمومی هستی باید سراغ افرادی بروی که این شغل را خوب بدانند و توقعشان از این حد بالاتر نباشد و هر زمان در هر مرحله ای از خواستگاری دیدی اینگونه نیست بهتر است ادامه ندهی.

از این موضوع هم خیلی بدم میاد که صرفا به شغلم نگاه بشه....یعنی چون پزشک باشم یا چون متخصص باشم باهام ازدواج کنن یا بهم جواب رد بدن...میخوام من رو بخاطر شخصیت و ویژگیهای خودم بعنوان یه پسر نگاه کنن نه بعنوان یه پزشک...یعنی اینجور نگاه کنن که یه پسر با یه سری ویژگیها و خصوصیات و شخصیت اومده خواستگاری نه اینکه اینجور نگاه کنن که یه پزشک اومده...

و یه سوال: این 7 سال یه مقدار خسته ام کرده...برای ادامه تحصیل دادن در دوره تخصص هم نظرم اینه که حداقلش یکسال بگذره که هم استراحت کنم هم فرصت بیشتری داشته باشم که درس بخونم و بنابراین نمره و رتبه بهتری در امتحان بیارم...امتحان هم اردیبهشت ماه هست یعنی فقط پنح ماه تا امتحان باقی مونده
اما پدر و مادرم مخالفن و میگن 1- اگر فاصله افتاد درسها یادت میره و سخت میشه برات و دیگه نمیتونی قبول بشی 2- اگر ازدواج کردی باید وقت بذاری برای همسرت و نمیتونی درس بخونی پس باید اول امتحان بدی 3- چون در ازدواج در گزینه های قبلی متخصص بودن مهم بوده پس باید تخصص بگیری بعد به فکر ازدواج بشی
در این مورد هم ممنون میشم توضیحات تون رو بفرمایید...

Miss Chadoriii;598133 نوشت:
من جای شما بودم دندون پزشکی میخوندم تخصص ارتودنسی

هم زود به نتیجه میرسید

هم زود به پول

:khandeh!:

موقع انتخاب رشته اصلا علاقه ای به دندونپزشکی نداشتم
اما بعد دیدم دندونپزشکی چند مزیت داره نسبت به پزشکی: درسهاشون کم حجم تر و آسون تر از درسهای ماست، مدت تحصیلشون یکسال کمتر از مدت تحصیل ماست و درآمدشون هم بیشتر ازماست
بین دوستامون بوده دانشجوهای سال اخر دندونپپزشکی، که مثل ما که ورودی 87 بودیم اونها هم ورودی 87 بودند ولی اونا در درمانگاه های سطح شهر کار میکنن و الان به گفته خودشون هفته ای نهصد هزار تومن در میارن
اون موقع ما تو بیمارستان ده کشیک 24 ساعته در ماه باید بدیم و آخر ماه 312 هزار تومن بهمون میدن

اگر تمام تخصصهای دنیا رو بگیرید ، خیلی ها خواسته ویا نا خواسته و بعضی از روی حسادت و بعضی از روی بی سوادی و .... شما رو به باد انتقاد میگیرن و یا طعنه میزنن و هزارتا حرف دیگه.

خدا به داد ما برسه با این زبونهامون. علی (ع) الکی نفرمودن که : هر چی گناه از همین زبون ما مردمه

نمیدونم ما انسانهای به ظاهر مسلمان داریم به کجا میریم. تو خیلی از کشورهای بی دین این موارد به ندرت اتفاق میوفته و خیلی بد میدونن این چیزا رو

خیلی جالبه مثلا طرف خودش به بدبختی مدرک لیسانسشو گرفته:khaneh: به شمای پزشک بگه مدرکتون مثلا ارزش نداره .

کلا با حرفای مردم زندگی نکنین، انشا الله اگه خواستن تخصص بگیرین فقط به خاطر علم باشه ، نه مردم و ازدواج و ....

انشا الله موفق تر باشید.

ولی برادر mehrant

شما که اینهمه صبر کردی واسه ازدواج

1 سالم صبر کن امتحان تخصص رو قبول شو

که دیگه دهن همه از همه نظر بسته شه... والا :khandeh!:

سلام علیکم و رحمه الله
مطلبی که عرض می کنم قصد جسارت ندارم ولی از نظر خودم واقعیت جامعه هستش.
در حال حاضر مدرک گرائی شدید و کیفیت دانشگاهها و دانشجویان خیلی پائین هستش و معمولا در مقطع ارشد و دکترا توانائی انجام کار مفیدی را ندارند.
بخش صنعت : همانطور که ملاحظه میشه کشور ما از نظر صنعت و تولید خیلی پائین هستش . و واقعا یک فارغ التحصیل رشته مهندسی حتی در مورد مطالب ساده و ابتدائی رشته اش تسلط کاربردی نداره و فقط مدرک گرفته.
تنها چیزی که در مورد پزشکی وجود داره و باعث نگرش خاص مردم به اون شده , اینه که اگر یک مهندس یا حقوق دان یا روانشناس ....سواد درست و حسابی نداشته باشه,کسی در حالت عمومی کسی از افراد معمولی متوجه نمیشه, چرا که گفته های ایشان براشون قابل آزمایش یا صحت گذاری نیست و نمیتونن قضاوت کنن ولی در مورد پزشکی مثلا مردمن انتظار دارن که وقتی دکتر یک نسخه بده ,آن را استفاده کنن و زود دردشون ساکت بشه و به عبارتی همه میتونن خیلی راحت پزشکان را تست کنن.
قصد بنده این نیست که در اینجا دلایل ناکارآمد فارغ التحصیلان را بررسی کنم و دلیل آن هر چی باشه, شامل تمام رشته ها هستش و فقط غرض پاسخ به استارتر محترم بودش.
از طرفی خود پزشکان نیز معمولا همدیگر را قبول ندارند و به ندرت پیش میاد که نسخه همدیگر را تایید کنند و این را دقیقا مردم متوجه میشن.
ولی در مورد مسائل مهندسی اینطور نیست.بنده خودم سالهاست در زمینه ساخت و ساز فعالیت دارم و موارد زیر تجربه شخصی هستش.
مثلا یک مهندس سازه (تازه فارغ التحصیل شده) وقتی یک ساختمان را طراحی میکنه,مثلا 2میلیون تومان میگیره و مثلا برآورد میکنه که برای این ساختمان 100 تن آهن لازمه حالا اگر مالک همین محاسبات را بده به یک مهندس دیگه, به احتمال قوی ایشان 80تن محاسبه میکنه و همون 2میلیون را میگیره ولی عموم مردم دوباز این پول را نمیدهند و به هر دونفر مهندس مهندس هم میگویند...مگر افرادی که تخصصی بساز بفروش هستند و فقط با مهندسین خاصی کار می کنند.
این مثال را در مورد مهندس مکانیک سیالات هم میشه زد که اولی یک موتورخانه را با تجهیزات مثلا 200 میلیونی محاسبه میکنه و دومی همان شرایط حرارتی و رطوبتی را ایجاد میکنه ولی تجهیزات مورد نیاز مثلا 150 میلیون تومان میشه.
و یا وقتی میخواهیم مهندس استخدام کنیم در بخش مصاحبه کاملا مشخص میشه که چقدر وضع سواد مهندسین تازه فارغ التحصیل شده خرابه (متاسفانه)
حالا همان عموم مردمی که شامل پیرمردان و پیرزنها و پدر و مادر های عموم د رجامعه هستند توانائی یا ابزارهای تست این مهندسین را ندارند و لذا فقط پزشکان هستند که در نوک پیکان محک مردم قرار دارند.

mehrant;598171 نوشت:
موقع انتخاب رشته اصلا علاقه ای به دندونپزشکی نداشتم
اما بعد دیدم دندونپزشکی چند مزیت داره نسبت به پزشکی: درسهاشون کم حجم تر و آسون تر از درسهای ماست، مدت تحصیلشون یکسال کمتر از مدت تحصیل ماست و درآمدشون هم بیشتر ازماست
بین دوستامون بوده دانشجوهای سال اخر دندونپپزشکی، که مثل ما که ورودی 87 بودیم اونها هم ورودی 87 بودند ولی اونا در درمانگاه های سطح شهر کار میکنن و الان به گفته خودشون هفته ای نهصد هزار تومن در میارن
اون موقع ما تو بیمارستان ده کشیک 24 ساعته در ماه باید بدیم و آخر ماه 312 هزار تومن بهمون میدن

اینو میخواستم بگم در ادامه همون پست ...اون موقه حواسم پرت شد دیگه یادم رفت

سوای همه اینا

بیمه ها ... کمترینشون ... هزینه پزشک عمومی رو میدن

ولی دندون پزشکی تحت پوشش هیچ بیمه ای نیس و به شدتم گرونه

بعد اگه یه آدم مذهبی مثه شما که خدا پیغمبر و آخرت قبول داره مثلا .... دندون پزشک میشد

چقد میتونست به طبقه کم درآمد جامعه کمک کنه از لحاظ مراعات هزینه های درمان دندون و اینا

Miss Chadoriii;598217 نوشت:
ولی برادر mehrant

شما که اینهمه صبر کردی واسه ازدواج

1 سالم صبر کن امتحان تخصص رو قبول شو

که دیگه دهن همه از همه نظر بسته شه... والا :khandeh!:

اما باید یه احتمال هم در نظر گرفت که قبول نشم
بهرحال مدت کمی تا امتحان باقی مونده و منم چیز زیادی تا به حال نخوندم...
اگر قبول نشدم و یکسال دیگه هم به تاخیر بیفته، اون موقع باید دو سال صبر کنم...و خوب همین الان فراهم نشدن ازدواج برام سخته،دوسال دیگه هم بخوام صبر کنم بازم بهم سخت میگذره...

عارف;598222 نوشت:
در حال حاضر مدرک گرائی شدید و کیفیت دانشگاهها و دانشجویان خیلی پائین هستش و معمولا در مقطع ارشد و دکترا توانائی انجام کار مفیدی را ندارند

بله این حرف تون رو قبول دارم...

سلام
من هم در یکی از رشته های علوم پزشکی، تحصیل کردم.
علت اینکه خود پزشکی را نخواندم هم شاید همین بود.

یکی از اساتید ما که پزشک نوروسرجر بود می گفت: "کسانی که پزشکی می خونن باید برن برا تخصص....عمومی چندان به کارشون نماید"
شما تخصصتونو بگیرید بیشتر به نفعتونه.

البته من منکر زحمات زیاد پزشکان عمومی نیستما...اما علت این نگاه مردم، می تونه این باشه که....
پزشک متخصص مثل چاه عمیقه!
اما پزشک عمومی مثل برکه ی وسیع!

چاه عمیق، آب بیشتری درخودش جمع می کنه و نگه می داره!
اما برکه ی وسیع، هرقدر هم آب داشته باشه با یه آفتاب، می پره

سلامت باشید

بعد هم اینکه بهتر است هدف خود را از درس خواندن مشخص کنید...

اگر هدفتان، "پز دادن جلوی مردم و بازکردن دهان آنان از شنیدن رشته ی تان" باشد، خب مسلما با این مدرک تحصیلی به چنین هدفی نخواهید رسید.

اگر هدفتان متعالی تر و غیر اینها باشد، دیگر به طرز تفکر و نگاه مردم، اهمیتی نمی دهید.

وگرنه پشت سر متخصص ها هم زیاد حرف می زنن.

لبیک یا علی النقی;598285 نوشت:
بعد هم اینکه بهتر است هدف خود را از درس خواندن مشخص کنید...

اگر هدفتان، "پز دادن جلوی مردم و بازکردن دهان آنان از شنیدن رشته ی تان" باشد، خب مسلما با این مدرک تحصیلی به چنین هدفی نخواهید رسید.

اگر هدفتان متعالی تر و غیر اینها باشد، دیگر به طرز تفکر و نگاه مردم، اهمیتی نمی دهید.

وگرنه پشت سر متخصص ها هم زیاد حرف می زنن.

خوب آره همینطوره.
فرضا من اگر بخوام تخصص بخونم یکی از رشته هایی که دوست دارم بیهوشی هست.
حالا به هر کی میگم میان میگن بیهوشی که پول نداره، بازار کار نداره، پرستیژ اجتماعی نداره، بیا برو جراح بشو که همه بگن آقای دکتر جراح هست و اینا
تو جلسه خواستگاری هم همینطور،وقتی سوال میکنن و میگم بیهوشی رو دوست دارم همین حرفا رو بهم میزنن...
خوب من این رشته رو دوست دارم نه رشته های دیگه رو...

دوستان کس دیگری هست که نظری داشته باشه یا درباره سوالاتی که مطرح کردم بخواد پاسخی بده؟

سلام ...

mehrant;598317 نوشت:
حالا به هر کی میگم میان میگن بیهوشی که پول نداره، بازار کار نداره، پرستیژ اجتماعی نداره، بیا برو جراح بشو که همه بگن آقای دکتر جراح هست و اینا

به نظر من شما اگر بخواید به حرف مردم توجه کنید :
باید قید علایقتونو بزنید ...:ok:
تا آخر عمرتون با حرف مردم زندگی کنید...:ok:

mehrant;598317 نوشت:
تو جلسه خواستگاری هم همینطور،وقتی سوال میکنن و میگم بیهوشی رو دوست دارم همین حرفا رو بهم میزنن...

لطفا کسی رو پیدا کنید که اخلاقیات و روحیاتتون براش مهم باشه :ok:
به نظر من اگر شرایط ادامه تحصیل دارید حتما ادامه بدید چون واقعا به نفعتونه ...
و همون طور که خودتون هم می گید:

mehrant;598281 نوشت:
اما باید یه احتمال هم در نظر گرفت که قبول نشم

خب در این صورت اگر به قول خودتون قبول هم نشید بالاخره سعی تونو کردید :Cheshmak:
mehrant;598281 نوشت:
هرحال مدت کمی تا امتحان باقی مونده و منم چیز زیادی تا به حال نخوندم...

از الان بخونید :khaneh:
موفق و پیروز باشید
:Rose::Rose::Rose:

به نظر من نظر مردم برا این اینجوریه که از فوق تخصصش خیری ندیدن میگن پس از عمومی چه انتظاری میشه داشت
همین چند وقت پیش یه خانومی رفته بود چشمشو عمل کنه اشتباه زدن اون یکی چشم سالمشو عمل کردن بعد این اشتباه تصمیم گرفتن از این به بعد تو بیمارستان یه چسب بچسبونن بالای چشمی که قراره عمل شه
یکی رفته بود دندون بکشه اون یکی دندون سالمش رو کشیدن
انقدددددددددددددددددر موارد اینجوری چه در مورد تشخیص پزشک عمومی و تخصصی وجود داره که دیگه هیچی
من حالم از اکثر قشر دکترا به میخوره چون جز پول چیزی نمیبینن بعضیاشون یه مشت نامردن الکی برای پول آزمایش بیخودی که خودشونم میدونن الکیه تجویز میکنن و داروی بیخود میدن و هزار تا نامردی دیگه اینا رو مردم میبینن دیگه

mehrant;598170 نوشت:
تو جمع فامیل که میشینیم...هر کسی شروع میکنه سوال پرسیدن.هرکسی مشکلات پزشکی خودش رو میاد میپرسه.گاهی بعضی چیزایی رو می پرسن که بلدیم و میتونم جواب بدم اما گاهی یه سوالاتی میپرسن واقعا فراتر از سطح یه پزشک عمومی هست و میگم مثلا باید متخصص در این مورد نظر بده.در جواب میگن پس تو چیکار میکنی این همه تو بیمارستان؟ چی یادت دادن؟ اگه قرار بود خودمون بریم پیش متخصص که نمیومدیم از تو بپرسیم!!!

شما به عنوان یک فردی که در زمینه علمی فعال هستی و مراجعه کننده داری، باید توان اینکه در مواردی بگویی من فلان مسئله را بلد نیستم داشته باشی و از برخورد طرف هم هراس نداشته باشی. اگر سوال کرد پس چی یاد گرفتی؟! آن موقع میتوانی حیطه کاری خودت را برای او روشن کنی تا متوجه شود سوالش خارج از تخصص شماست.

mehrant;598170 نوشت:
جالبه تو خواستگاری هم از من می پرسیدن چه رشته ای میخوای بخونی؟ وقتی من هم رشته های ترجیحی خودم رو میگفتم نقدمیکردن که این رشته خوب نیست و مثلا درآمدش کمه یا جایگاهش خیلی بالا نیست...آخه این چیزا واقعا اهمیت داره در ازدواج؟؟؟ این مهمه که مثلا کسی متخصص چشم باشه یا متخصص پوست؟ جراح باشه یا متخصص داخلی؟

افراد با هم یکی نیستند و هر کسی برای خودش ملاک هایی دارد. ممکن است ملاک ایشان نادرست باشد اما چیزی که شما با آن مواجه هستی همان چیزی است که طرف در ذهن دارد و امکان تغییر آن هم در جلسه خواستگاری وجود ندارد. وظیفه شما این است که خودت را آنگونه که طرف میخواهد معرفی کنی. حالا یا او چنین چیزی را قبول میکند یا نمیکند.

mehrant;598170 نوشت:
از این موضوع هم خیلی بدم میاد که صرفا به شغلم نگاه بشه....یعنی چون پزشک باشم یا چون متخصص باشم باهام ازدواج کنن یا بهم جواب رد بدن...میخوام من رو بخاطر شخصیت و ویژگیهای خودم بعنوان یه پسر نگاه کنن نه بعنوان یه پزشک...یعنی اینجور نگاه کنن که یه پسر با یه سری ویژگیها و خصوصیات و شخصیت اومده خواستگاری نه اینکه اینجور نگاه کنن که یه پزشک اومده...

نمی شود اینها را از هم جدا کرد چون شما مجموعه ای از خصوصیات اخلاقی و خانوادگی و فرهنگی و شغلی و ... هست و کسی که میخواهد با شما زندگی کند باید همه این جوانب را در نظر بگیرد. بله اینکه فقط به خاطر شغل باشد و موارد دیگر را نادیده بگیرد اشتباه است. لذا دختر باید قبل از پاسخ دادن ببیند آیا شرایط طرف مقابل با او سازگار است یا خیر و بعد جواب دهد. لازمه این کار بررسی تمام جوانب شما از جمله شغل شماست.

mehrant;598170 نوشت:
و یه سوال: این 7 سال یه مقدار خسته ام کرده...برای ادامه تحصیل دادن در دوره تخصص هم نظرم اینه که حداقلش یکسال بگذره که هم استراحت کنم هم فرصت بیشتری داشته باشم که درس بخونم و بنابراین نمره و رتبه بهتری در امتحان بیارم...امتحان هم اردیبهشت ماه هست یعنی فقط پنح ماه تا امتحان باقی مونده
اما پدر و مادرم مخالفن و میگن 1- اگر فاصله افتاد درسها یادت میره و سخت میشه برات و دیگه نمیتونی قبول بشی 2- اگر ازدواج کردی باید وقت بذاری برای همسرت و نمیتونی درس بخونی پس باید اول امتحان بدی 3- چون در ازدواج در گزینه های قبلی متخصص بودن مهم بوده پس باید تخصص بگیری بعد به فکر ازدواج بشی
در این مورد هم ممنون میشم توضیحات تون رو بفرمایید...

این مسئله تا حدود زیادی به خود شما بستگی دارد. با این حال در مورد سوالات شما باید عرض کنم:

1- اینکه با فاصله افتادن بین درس و آزمون، کار شما برای مطالعه سخت تر میشود طبیعی است اما این مسئله به تنهایی تعیین کننده موفقیت شما در آزمون نیست. لذا شما باید شرایط دیگرت را هم مثل انگیزه، توان روحی و فکری و ... را هم در نظر بگیری. اگر فکر میکنی این شرایط فراهم است بهتر است همین امسال شرکت کنی اما اگر فراهم نیست باید علت فراهم نبودن شرایط را پیدا کرده و بعد از رفع آن به آزمون فکر کنی.

2- بله با ازدواج مسلما وقت شما محدود تر خواهد شد ولی همانطور که در مورد قبلی عرض کردم موفقیت در ازمون نیار به فراهم بودن شرایطی روحی و فکری هم دارد. مثلا اگر احساس نیاز به ازدواج در شما شدید باشد و بخش زیادی از فکر شما را به خودش مشغول کرده باشد، طبیعی است که اگر شب تا صبح هم بیکار باشی و بخواهی به مطالعه بپردازی، بازدهی لازم را نخواهی داشت. بنابراین اگر مشغله فکری شما به حدی نیست که مانع از مطالعه شود این چند ماه را هم صبر کن و بعد از آزمون ازدواج کن اما اگر چنین چیزی ممکن نبود میتوانی ازدواج و ازمون را در کنار هم پی بگیری.

3- این مورد را قبلا توضیح دادم

sarahh;598527 نوشت:
من حالم از اکثر قشر دکترا به میخوره چون جز پول چیزی نمیبینن بعضیاشون یه مشت نامردن

نظر لطف تونه...خیلی ممنونم از این نظرتون

sarahh;598527 نوشت:
الکی برای پول آزمایش بیخودی که خودشونم میدونن الکیه تجویز میکنن

مگر پول گیر خودشون میاد یا گیر آزمایشگاه؟ بیمار که هر آزمایشگاهی دلش میخواد میتونه بره آزمایش انجام بده میتونه بره اصلا در یه شهر دیگه آزمایش بده و بیاد
پولش که به اون پزشک نمیرسه
و اینکه از کجا مطمئنید که الکیه آزمایشها؟

mehrant;598568 نوشت:
نظر لطف تونه...خیلی ممنونم از این نظرتون

مگر پول گیر خودشون میاد یا گیر آزمایشگاه؟ بیمار که هر آزمایشگاهی دلش میخواد میتونه بره آزمایش انجام بده میتونه بره اصلا در یه شهر دیگه آزمایش بده و بیاد
پولش که به اون پزشک نمیرسه
و اینکه از کجا مطمئنید که الکیه آزمایشها؟


منظورم همه نبودن منظورم دکترایی هستن که کارای غیر انسانی میکنن و کم هم نیستن نه تنها من همه ازشون بدشون میاد
بله به خودش نمیرسه برا هم مشتری جمع میکنن الکی
من پزشکی دیدم که خودش میگفت بعضی از دکترا همچین کارایی میکنن مثلا میرین تو یه بیمارستان خصوصی از اینور میفرستن اونور بیخودی سر یه مساله ای که نیاز به سونوگرافی نداره سونوگرافی مینویسن و کلی خرج یا داروهای بیخود مینویسن به خاطر اینکه کارشون رو خوب بلد نیستن
البته عرض کردم که منظورم همه نیستن
من خودم به چشم خودم ندیدم که پزشکی این کارا رو بکنه واسه پول ولی زیاد شنیدم اما به چشم خودم دیدم که دکتر متخصصی کلی بلا سر بیمارش آورده یعنی کارشو درست بلد نبوده

sarahh;598579 نوشت:
منظورم همه نبودن منظورم دکترایی هستن که کارای غیر انسانی میکنن و کم هم نیستن نه تنها من همه ازشون بدشون میاد
بله به خودش نمیرسه برا هم مشتری جمع میکنن الکی
من پزشکی دیدم که خودش میگفت بعضی از دکترا همچین کارایی میکنن مثلا میرین تو یه بیمارستان خصوصی از اینور میفرستن اونور بیخودی سر یه مساله ای که نیاز به سونوگرافی نداره سونوگرافی مینویسن و کلی خرج یا داروهای بیخود مینویسن به خاطر اینکه کارشون رو خوب بلد نیستن
البته عرض کردم که منظورم همه نیستن
من خودم به چشم خودم ندیدم که پزشکی این کارا رو بکنه واسه پول ولی زیاد شنیدم اما به چشم خودم دیدم که دکتر متخصصی کلی بلا سر بیمارش آورده یعنی کارشو درست بلد نبوده

خوب دیگه در هر گروه و در هر صنفی هم آدم خوب پیدا میشه هم بد
مثلا بین راننده تاکسی ها، بین مغازه دارها، بین بازیگرها،....
دلیل نمیشه چون در یه گروهی آدم بد هست از همه شون بدتون بیاد
مثلا بین راننده تاکسی ها هم آدم بد هست چرا از راننده تاکسی ها بدتون نمیاد؟

من که همینجا واسه اونایی که همچین طرز فکری دارن متاسفم!! به نظرم رشته ی شما از خیلی از رشته های مهندسی سخت تره و تلاش بیشتری میخاد. و کارتون هم جوریه که مستقیم با زندگی انسان ها سروکار دارین و خیلی هم مفیده. پس اون هایی که همچین عقیده ای دارن که پزشک عمومی که چیزی نیس، نشان از سطح درک پایینشونه(حتی همون دختری که همچین حرفی زده!!) و شما سعی کن حرف بقیه مهم نباشه برات... جاهای ما که هرکی دکتر باشه چه عمومی چه تخصص کلی احترام داره...

mehrant;597178 نوشت:
همون طوری که از من شناخت دارید و در تاپیک های قبلی خودم گفتم، در حال حاضر دانشجوی سال آخر پزشکی هستم و انشالله کمتر از یک سال دیگه فارغ التحصيل میشم.

راستش من خودم هم همین نظرو دارم...
پزشکای عمومی واقعا تعدادشون زیاده, سواد خیلی بالایی ندارن, من به شخصه یه مشکلی داشته باشم میرم پیش تخصص یا فوق تخصص نه عمومی...(متاسفانه سطح پزشکی ایران تو دنیا خیلی پایینه)
کسی هم که پزشکی میخونه (حالا به خصوص پسرا) میره برای تخصص...مگر اینکه تواناییشو نداشته باشه که قبول شه و حتی اگه قبول شد نتونه ادامه تحصیل بده...

techies;598749 نوشت:
پزشکای عمومی واقعا تعدادشون زیاده

نتیجه ی مستقیم افزایش ظرفیت ورودی دانشگاه هاست بدون در نظر گرفتن تبعاتش

techies;598749 نوشت:
سواد خیلی بالایی ندارن

بازم نتیجه ی افزایش ظرفیت هست + پزشکان عمومی تا یه حدی رو باید بدونن و بیشتر از اون وظیفه متخصص و بالاتره

techies;598749 نوشت:
من به شخصه یه مشکلی داشته باشم میرم پیش تخصص یا فوق تخصص نه عمومی

اگر در شهر ما بودید به این راحتی ها ممکن نبود!

techies;598749 نوشت:
کسی هم که پزشکی میخونه (حالا به خصوص پسرا) میره برای تخصص...مگر اینکه

بین دوستام هستن کسانیکه میگن فعلا نمیخوان ادامه بدن و یا حتی دوستی دارم میخواد بره یکی از رشته های phd رو بخونه به جای تخصص

mehrant;598751 نوشت:
نتیجه ی مستقیم افزایش ظرفیت ورودی دانشگاه هاست بدون در نظر گرفتن تبعاتش

حرف دل منو زدی برادر...ورودی زیاد, انواع سهمیه ها(منظورم جانبازی نیستا, مثلا سهمیه فرزندان نمایندگان مجلس!), سطح علمی پایین, هیچ کدومشون منطقی نیست...

mehrant;598751 نوشت:
بازم نتیجه ی افزایش ظرفیت هست + پزشکان عمومی تا یه حدی رو باید بدونن و بیشتر از اون وظیفه متخصص و بالاتره

پزشک عمومی باید بتونه بیماری فرد رو تشخیص بده, اگه نیازی به اطلاعات بیشتر داره یا در حوضه اطلاعاتیش نیست معرفی کنه به بیمارستان یا متخصص مربوطه, وگرنه پروسه درمانیو آغاز کنه...(تو فامیل ما پزشک خیلی زیاده)

mehrant;598751 نوشت:
اگر در شهر ما بودید به این راحتی ها ممکن نبود!

؟!
اگر در شهر شما هم متخصص و فوق تخصص بود مردم میرفتن سراغ اونا...(الان منظورو رسوندم؟)

mehrant;598751 نوشت:
بین دوستام هستن کسانیکه میگن فعلا نمیخوان ادامه بدن و یا حتی دوستی دارم میخواد بره یکی از رشته های phd رو بخونه به جای تخصص

چند درصد از دوستاتون نمیخوان ادامه بدن..؟
من 8تا از دوستام پزشکی میخونن هر 8تاشون میخوان برن برا تخصص...

چه درست چه غلط پزشکی عمومی متاسفانه خیلی رو بورس نیست (که به نظر من این روال خیلی روال درستیه...)

techies;598769 نوشت:
ورودی زیاد, انواع سهمیه ها(منظورم جانبازی نیستا, مثلا سهمیه فرزندان نمایندگان مجلس!), سطح علمی پایین, هیچ کدومشون منطقی نیست...

دقیقا...اونم مخصوصا برای دانشگاهی مثل ما که هم ترم مهر ورودی داره هم ترم بهمن...

techies;598769 نوشت:
پزشک عمومی باید بتونه بیماری فرد رو تشخیص بده, اگه نیازی به اطلاعات بیشتر داره یا در حوضه اطلاعاتیش نیست معرفی کنه به بیمارستان یا متخصص مربوطه, وگرنه پروسه درمانیو آغاز کنه...

تشخیص بله باید بده اینجا حرفتون کاملا درسته

techies;598769 نوشت:
گر در شهر شما هم متخصص و فوق تخصص بود مردم میرفتن سراغ اونا...(الان منظورو رسوندم؟)

حیف نمیخوام اسم شهرمون رو بیارم وگرنه واقعا خنده دار بود این جمله تون! اینکه یکی از کلان شهر های کشور متخصص نداشته باشه!!!!
منظورم از اینکه به این راحتی ها ممکن نبود اینه که در استان ما سیستم پزشک خانواده و نظام ارجاع اجرا میشه
اگه کسی بخواد بره پیش پزشک متخصص باید برگ نامه ارجاع رو از پزشک عمومی داشته باشه.یعنی باید پزشک عمومی مریض رو ببینه و اگر نیاز بود ارجاع میده و برگه ارجاع میده به بیمار که بره پیش متخصص
اگه کسی بدون برگه ارجاع بخواد بره یا نوبت زود گیرش نمیاد و یا اینکه هزینه بیشتری لازمه بنوان ویزیت بده چون کاملا آزاد حساب میشه حتی اگه دفترچه بیمه داشته باشه

{پ.ن: فکر کنم دیگه بتونید حدس بزنید تو کدوم استان هستم آخه فقط در سه چهار استان کشور این سیستم در حال اجراست!!}

techies;598769 نوشت:
چند درصد از دوستاتون نمیخوان ادامه بدن..؟

حدود سی چهل درصد...البته گفتم فعلا نمیخوان ادامه بدن...میگن فعلا کار کنیم ببینیم چی پیش میاد

mehrant;597178 نوشت:
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت جناب طاهر و کارشناسان محترم.
همون طوری که از من شناخت دارید و در تاپیک های قبلی خودم گفتم، در حال حاضر دانشجوی سال آخر پزشکی هستم و انشالله کمتر از یک سال دیگه فارغ التحصيل میشم.
چیزی که من بعد از قبولی در این رشته و در دوران تحصیل تو اقوام و آشنايان دیدم، و همچنین حالا که تو بیمارستانها و درمانگاه ها کار میکنیم و با مردم و بیماران سروکار داریم، دید جامعه نسبت به پزشک عمومی خیلی بده.با یه مثال بیشتر توضیح میدم:
مثلا تو خیابون یا مسجد یا هر مکان عمومی، یه نفر از ما میپرسه چیکاره هستی؟ میگم دانشجو هستم.میگن چه رشته ای؟ میگیم پزشکی. میگن به به، عالیه، خوش به حالت و...
اما خیلی شنیدم میگن مثلا یکی میگه فلانی پزشکه. ازش میپرسن دکتر چیه؟ و اون میگه دکتر عمومی.اینو که میشنون با یه حالت تحقیر میپرسن دکتر عمومی؟ ؟؟؟ عمومی که چیزی نیست که.
یا مثلا در برخورد با بیماران تو بیمارستان،مثلا درباره اینکه بیماریش از کی شروع شده و برای درمانش چیکار کرده ازشون میپرسید، گاهی مثلا یه داروهایی رو میگن که برای بیماری شون تجویز شده اما استفاده اش نکردن.بعد میپرسیم اینو کی براتون تجویز کرده؟ چرا استفاده نکردید؟ میگن یه دکتر عمومی بود اینا رو نوشت منم استفادش نکردم گفتم بیام پیش متخصص.
یا تو فامیل همه میگن ادامه تحصیل که میدی دیگه؟ چه رشته ای میخوای بری؟

آخه ما در مقابل همسن و سالامون در رشته های دیگه بیشتر سخت بهمون گذشته. همسن و سال های ما لیسانس و فوق لیسانس رو تموم کردن و در حال شروع دوره دکترا هستن که نهایت ادامه تحصیل شونه اما ما این همه 7 سال درس خوندیم و تو بیمارستان زحمت کشیدیم و کار کردیم بعد مدرک مون رو اینجوری باهاش برخورد میکنن.
یا شاید اصلا دوست نداشته باشم ادامه بدم، شاید من دلم بخواد وقتی میخوام کار کنم بعنوان پزشک عمومی باشم و مریض از همه حیطه ها ببینم نه فقط یه تخصص خاص.شاید بخوام بیرون از بیمارستان کار کنم در یه مطب و با بیماران بدحال و نیازمند بستری کاری نداشته باشم و بیماران سرپایی رو ببینم.چه اشکالی داره؟

و مورد آخری که میخوام مطرح کنم هم مربوط میشه به همین قضیه در ازدواج. در تاپیک های قبلی درباره جواب منفی دادن ها نوشته بودم، اما یه موضوعی رو تازه همین دیروز مادرم بهم گفت و تا قبلش من خبر نداشتم از این موضوع. و اونم اینکه آحرین خواستگاری که رفتیم که تقریبا حدود سه ماه پیش بود، وقتی مادرم با مادر دختر صحبت میکرده، مادر دختر بهش گفته: "پزشک عمومی که یه شغل خیلی معمولیه"... و بر طبق این حرف، مادرم میگه وقتی دیدگاه خانواده دخترها اینجوریه که حتی یه پزشک عمومی رو هم بعنوان شغل خوب قبول ندارن پس باید بری حتما تخصص رو بخونی بعد به فکر ازدواج بیفتی.و من دیگه نمیرم برای ازدواجت دنبال دختر بگردم و صحبت کنم که بعد اینجور باهامون برخورد کنن...

ممنون میشم اگه لطف کنید و درباره چند موردی که مطرح کردم راهنمایی بفرمایید.
متشکرم


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
چه موضوع جالبی!
اتفاقابنده هم دریکی اررشته های علوم پزشکی تحصیل کردم،اتفاقایکی ازدوستان هم دانشگاهیم که ازرشته ی پرستاری بود،بایکی ازهم دانشگاهی هامون که ترم2پزشکی ومتولد70بودودرهمکاری های مشترک دریکی ازتشکل های دانشگاه باهم آشناشدن وازطریق خانواده ی پسرازهمون اول به صورت جدی پیگیری شدوبه راحتی ازدواج کردند!!!حدود2-3سال پیش!!!هردوکشیک داشتندو..زندگی دانشجویی وجالب تراینکه فقط چندماه نامزدموندن وبعدرفتن سرخونه زندگیشون!!!وخداروشکرخوشبخت هم هستند،من بااین دیدتازه ای که مادرتون پیداکردن مخالفم،شماداریدزن میگیریدیاتخصصتون؟؟؟؟شمابایددنبال دخترفهمیده بگردین،واگرخانوادتون هم حمایتتون کنن،فکرنمی کنم به مشکل خاصی بربخورید،وفکرمی کنم شماهم سراغ خانواده هایی باعقایدخاص رفتید،ویاشایددخترخانم هایی ازرشته های خاصی رومدنظرقراردادیدکه غرورکاذب گرفتتشون!!!وگرنه هرخانواده ای به رشته ی پزشکی نمیگه یه شغل معمولی،مگه اینکه خودشون پرفسوروپرفسورزاده باشن!!!به دنبال خانواده های هم سطح خودتون،باشیدکه در توهم به سرنبرند!!!وگرنه خانواده ای که تقیدات مذهبی قوی تری داشته باشه،به دنبال شعورواخلاق وایمانه طرفشون هستند،حالاچه اون طرف لیسانسه باشه فوق باشه دکتری یاهرچیزدیگه ای،فقط نون حلال براش مهمه ازهرراهی که میخواددربیاد...


ان شاءالله که شماوهمه ی جوونهای کشورم،هرچی خیروصلاحتون هست براتون پیش بیادوازاین سردرگمی دربیاییدوزندگیتون مسیرمستحکمی روبه خودش بگیره...

[="Times New Roman"][="Black"]

mehrant;597178 نوشت:
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت جناب طاهر و کارشناسان محترم.
همون طوری که از من شناخت دارید و در تاپیک های قبلی خودم گفتم، در حال حاضر دانشجوی سال آخر پزشکی هستم و انشالله کمتر از یک سال دیگه فارغ التحصيل میشم.
چیزی که من بعد از قبولی در این رشته و در دوران تحصیل تو اقوام و آشنايان دیدم، و همچنین حالا که تو بیمارستانها و درمانگاه ها کار میکنیم و با مردم و بیماران سروکار داریم، دید جامعه نسبت به پزشک عمومی خیلی بده.با یه مثال بیشتر توضیح میدم:
مثلا تو خیابون یا مسجد یا هر مکان عمومی، یه نفر از ما میپرسه چیکاره هستی؟ میگم دانشجو هستم.میگن چه رشته ای؟ میگیم پزشکی. میگن به به، عالیه، خوش به حالت و...
اما خیلی شنیدم میگن مثلا یکی میگه فلانی پزشکه. ازش میپرسن دکتر چیه؟ و اون میگه دکتر عمومی.اینو که میشنون با یه حالت تحقیر میپرسن دکتر عمومی؟ ؟؟؟ عمومی که چیزی نیست که.
یا مثلا در برخورد با بیماران تو بیمارستان،مثلا درباره اینکه بیماریش از کی شروع شده و برای درمانش چیکار کرده ازشون میپرسید، گاهی مثلا یه داروهایی رو میگن که برای بیماری شون تجویز شده اما استفاده اش نکردن.بعد میپرسیم اینو کی براتون تجویز کرده؟ چرا استفاده نکردید؟ میگن یه دکتر عمومی بود اینا رو نوشت منم استفادش نکردم گفتم بیام پیش متخصص.
یا تو فامیل همه میگن ادامه تحصیل که میدی دیگه؟ چه رشته ای میخوای بری؟

آخه ما در مقابل همسن و سالامون در رشته های دیگه بیشتر سخت بهمون گذشته. همسن و سال های ما لیسانس و فوق لیسانس رو تموم کردن و در حال شروع دوره دکترا هستن که نهایت ادامه تحصیل شونه اما ما این همه 7 سال درس خوندیم و تو بیمارستان زحمت کشیدیم و کار کردیم بعد مدرک مون رو اینجوری باهاش برخورد میکنن.
یا شاید اصلا دوست نداشته باشم ادامه بدم، شاید من دلم بخواد وقتی میخوام کار کنم بعنوان پزشک عمومی باشم و مریض از همه حیطه ها ببینم نه فقط یه تخصص خاص.شاید بخوام بیرون از بیمارستان کار کنم در یه مطب و با بیماران بدحال و نیازمند بستری کاری نداشته باشم و بیماران سرپایی رو ببینم.چه اشکالی داره؟

و مورد آخری که میخوام مطرح کنم هم مربوط میشه به همین قضیه در ازدواج. در تاپیک های قبلی درباره جواب منفی دادن ها نوشته بودم، اما یه موضوعی رو تازه همین دیروز مادرم بهم گفت و تا قبلش من خبر نداشتم از این موضوع. و اونم اینکه آحرین خواستگاری که رفتیم که تقریبا حدود سه ماه پیش بود، وقتی مادرم با مادر دختر صحبت میکرده، مادر دختر بهش گفته: "پزشک عمومی که یه شغل خیلی معمولیه"... و بر طبق این حرف، مادرم میگه وقتی دیدگاه خانواده دخترها اینجوریه که حتی یه پزشک عمومی رو هم بعنوان شغل خوب قبول ندارن پس باید بری حتما تخصص رو بخونی بعد به فکر ازدواج بیفتی.و من دیگه نمیرم برای ازدواجت دنبال دختر بگردم و صحبت کنم که بعد اینجور باهامون برخورد کنن...

ممنون میشم اگه لطف کنید و درباره چند موردی که مطرح کردم راهنمایی بفرمایید.
متشکرم

mehrant;597178 نوشت:

میگن به به، عالیه، خوش به حالت و...

راست میگن خوب:shad::shad:
.
نمی دونی بعضی پزشک های عمومی توی بیمارستان چه کارهایی میکنن :shad::shad:
.
همین چند وقت پیش برای هزارمین بار یه صحنه ای توی اتاق دکتر دیدم..:shad::shad:
.
اصن ولش کن..:shad::shad:
mehrant;597178 نوشت:

میگن یه دکتر عمومی بود اینا رو نوشت منم استفادش نکردم گفتم بیام پیش متخصص.

حق دارند..واقعا بعضی دکترهای عمومی خل و چل هستن..خودشونم نمی دونن چی میگن و چی می نویسن..خیلی اوقاتم پیش میاد طرفو تا پای مرگ می برند..

mehrant;597178 نوشت:

بهش گفته: "پزشک عمومی که یه شغل خیلی معمولیه"

والا مردم خیلی رو دارن..:Gig:
.
اصن همون بهتر نگرفتیش..:Gig:
.
آدم اینقدر پر توقع..:Gig:
.
راست میگن به پشه رو بدی فرودگاه می خواد..:Gig:
.
خلاصه ی کلام اینکه دنبال کسی باش که تورو با تمام خوبی ها و بدی هات بخواد و قصدش واقعا زندگی کردن باشه..
.
این ایراد های بنی اسرائیلی زندگیتو نابود میکنه ، خداروشکر کن که تا الان ازدواج نکردی اونم با این کسایی که خودت توضیح دادی..[/]

خوب طرف دیوونه نیست با جونش بازی کنه بره پیش یه دکتر عمومی که

mehrant;598317 نوشت:
خوب آره همینطوره.
فرضا من اگر بخوام تخصص بخونم یکی از رشته هایی که دوست دارم بیهوشی هست.
حالا به هر کی میگم میان میگن بیهوشی که پول نداره، بازار کار نداره، پرستیژ اجتماعی نداره، بیا برو جراح بشو که همه بگن آقای دکتر جراح هست و اینا
تو جلسه خواستگاری هم همینطور،وقتی سوال میکنن و میگم بیهوشی رو دوست دارم همین حرفا رو بهم میزنن...
خوب من این رشته رو دوست دارم نه رشته های دیگه رو...

-----
دوست من من فکر میکنم مشکل شما نگاه جامعه نسبت به رشته تون نیست ببخشید اما رک میگم. 1 - شما اعتماد بنفس فوق العاده پایینی داری 2 - هدف مشخص و یا درستی !!!! در زندگی از انتخاب رشته نداشتی و نداری چرا که اگر هدفت واقعا مشخص بود هیچوقت حرف کسی برات مهم نبود 3- اون دختری که رشته شما رو و کار شما رو قبول نداره لقمه دهنت نیست !... اگر هم بزور چنین کاری کنی این لقمه ها توی گلوت گیر میکنه دوست من... دختری که برای پزشکی ارزش قایل نیست و پزشکی رو شغل ندونه از جنس و طبقه ی مرفه بی دردی هست که در آینده درد تو رو هم نمیفهمه درد اجتماعش پیشکش ... ببخش چون دیدم موضوع سه صفحه ادامه پیدا کرده و همه باهات تعارف دارن رک گفتم امیدوارم ناراحت نشده باشی...

[="Arial"][="DarkGreen"]

matein77;599008 نوشت:
-----
دوست من من فکر میکنم مشکل شما نگاه جامعه نسبت به رشته تون نیست ببخشید اما رک میگم. 1 - شما اعتماد بنفس فوق العاده پایینی داری 2 - هدف مشخص و یا درستی !!!! در زندگی از انتخاب رشته نداشتی و نداری چرا که اگر هدفت واقعا مشخص بود هیچوقت حرف کسی برات مهم نبود 3- اون دختری که رشته شما رو و کار شما رو قبول نداره لقمه دهنت نیست !... اگر هم بزور چنین کاری کنی این لقمه ها توی گلوت گیر میکنه دوست من... دختری که برای پزشکی ارزش قایل نیست و پزشکی رو شغل ندونه از جنس و طبقه ی مرفه بی دردی هست که در آینده درد تو رو هم نمیفهمه درد اجتماعش پیشکش ... ببخش چون دیدم موضوع سه صفحه ادامه پیدا کرده و همه باهات تعارف دارن رک گفتم امیدوارم ناراحت نشده باشی...

کاملاً درسته!
ببخشید ولی حیف شماست که با این شرایط بخواین دنبال ی همچین دخترایی بیفتین.کسی که به خاطر شغل شما باهاتون ازدواج کنه و یا برعکس به درد شما نمیخوره.دنبال کسی باشین که شما رو برای خودتون بخواد فقط برای خودتون.[/]

mehrant;598317 نوشت:
خوب آره همینطوره.
فرضا من اگر بخوام تخصص بخونم یکی از رشته هایی که دوست دارم بیهوشی هست.
حالا به هر کی میگم میان میگن بیهوشی که پول نداره، بازار کار نداره، پرستیژ اجتماعی نداره، بیا برو جراح بشو که همه بگن آقای دکتر جراح هست و اینا
تو جلسه خواستگاری هم همینطور،وقتی سوال میکنن و میگم بیهوشی رو دوست دارم همین حرفا رو بهم میزنن...
خوب من این رشته رو دوست دارم نه رشته های دیگه رو...

سلام
پزشک عمومی بودن بد نیست چرا که مثلا من بین همه پزشکان عمومی که میشناسم پیش یک دکتر میرم چون به علمش اعتماد دارم . خیلی از پزشک ها حتی متخصص ها هستن که سواد ندارند.
دوما شما احساسی هم نباید برخورد کنید. وقتی تخصصی را بخونید و سالها سر خوندنش اذیت بشوید و بعد کار به سختی گیر بیاورید هم مشکل را دوچندان میکند.
مثلا کسایی که ژنتیک خوندن ! همه میگن به به ، چه رشته ای و.... ولی وقتی در جامعه کار نیست و یا بیکارند یا رشته دیگه ای را دوباره شروع به خوندن میکنن هم فقط ی عمر از دست رفته دارند.( الان ارشد ژنتیک می شناسم که دندانپزشکی میخونه)
پس احسای هم تصمیم نگیرید عاقلانه انتخاب کردن هم به حرف بقیه گوش دادن نیست . راهی را شروع کنید که امید به موفقیتش دارید.
موفق باشید.

ღ✿ღ Parisa ღ✿ღ;598891 نوشت:
خوب طرف دیوونه نیست با جونش بازی کنه بره پیش یه دکتر عمومی که

این چه حرفی بود آخه؟
همه پزشکان متخصص که از اول متخصص بدنیا نیومدن
هر کدوم باید بهرحال دوره پزشکی عمومی رو بگذرونن، حداقل دوسال بعنوان طرح کار کنن

saharandishe;598876 نوشت:
درهمکاری های مشترک دریکی ازتشکل های دانشگاه باهم آشناشدن وازطریق خانواده ی پسرازهمون اول به صورت جدی پیگیری شدوبه راحتی ازدواج کردند!!!

ما هم نمونه همین رو توی دانشگاه مون داشتیم،یکی از دانشجوهای داروسازی با یکی از دخترهای کلاس ما در بسیج دانشجویی همکار بوده و آشنا شدن و ترم 4 بود که ازدواج کردن
نمونه دیگه هم داریم باز به همین شکل فقط در یه تشکل دیگه بودن و الان به تازگی یکماهی هم هست که بچه دار شدن
اون موقع ما نشستیم بحث میکنیم که الان ازدواج کنیم مناسبه یا زوده!!!

saharandishe;598876 نوشت:
شمابا یددنبال دخترفهمیده بگردین،واگرخانوادتون هم حمایتتون کنن،فکرنمی کنم به مشکل خاصی بربخورید

خانواده ام بعد از جواب منفی گرفتن از خانواده ها خیلی جالب میشن!
یه بار از من حمایت میکنن و میگن پسر به خوبی باید اون دختر از خداش هم باشه، اما یه دفعه دیگه میان میگن دیدی فلان اشتباه رو کردی و جواب رد دادن؟ اگر اینکار رو نکرده بودی جوابشون مثبت بود

الان هم مادرم میگه من تا نری تخصص بگیری دیگه نمیرم برات دنبال دختر

saharandishe;598876 نوشت:
شایددخترخانم هایی ازرشته های خاصی رومدنظرقراردادیدکه غرورکاذب گرفتتشون!!!وگرنه هرخانواده ای به رشته ی پزشکی نمیگه یه شغل معمولی،مگه اینکه خودشون پرفسوروپرفسورزاده باشن!!!به دنبال خانواده های هم سطح خودتون،باشیدکه در توهم به سرنبرند!!!

این حرف تون رو در کامنت های بعدی دوستان دیگه هم گفتن، به این شکل...
Im_Masoud.Freeman;598890 نوشت:
والا مردم خیلی رو دارن..
.
اصن همون بهتر نگرفتیش..
.
آدم اینقدر پر توقع..
.
راست میگن به پشه رو بدی فرودگاه می خواد..

matein77;599008 نوشت:
ون دختری که رشته شما رو و کار شما رو قبول نداره لقمه دهنت نیست !... اگر هم بزور چنین کاری کنی این لقمه ها توی گلوت گیر میکنه دوست من... دختری که برای پزشکی ارزش قایل نیست و پزشکی رو شغل ندونه از جنس و طبقه ی مرفه بی دردی هست که در آینده درد تو رو هم نمیفهمه درد اجتماعش پیشکش

عاشق ریاضی;599016 نوشت:
حیف شماست که با این شرایط بخواین دنبال ی همچین دخترایی بیفتین.کسی که به خاطر شغل شما باهاتون ازدواج کنه و یا برعکس به درد شما نمیخوره.دنبال کسی باشین که شما رو برای خودتون بخواد فقط برای خودتون.

پس دید اکثر دوستان اینه که دنبال کسی که میگه پزشکی یه شغل معمولیه نباشم بهتره

saharandishe;598876 نوشت:
خانواده ای که تقیدات مذهبی قوی تری داشته باشه،به دنبال شعورواخلاق وایمانه طرفشون هستند،حالاچه اون طرف لیسانسه باشه فوق باشه دکتری یاهرچیزدیگه ای،فقط نون حلال براش مهمه ازهرراهی که میخواددربیاد...

خودشون هم اول همین رو میگن، دختر هم همین رو میگه
بعد دلیل جواب منفی رو یه چیز دیگه عنوان میکنن
اونم در حالیکه میگن ما از ایمان و معتقد بودن پسرتون کاملا مطمئن و راضی هستیم

Im_Masoud.Freeman;598890 نوشت:
واقعا بعضی دکترهای عمومی خل و چل هستن..خودشونم نمی دونن چی میگن و چی می نویسن..خیلی اوقاتم پیش میاد طرفو تا پای مرگ می برند..

تقصیر خود ما پزشکان هم هست که باعث شدیم قبول مون نداشته باشن...
وقتی برای یه سرماخوردگی ساده میان دگزامتازون تجویز میکنن مشخصه دیگه

Im_Masoud.Freeman;598890 نوشت:
دنبال کسی باش که تورو با تمام خوبی ها و بدی هات بخواد و قصدش واقعا زندگی کردن باشه..

منم همچین کسی رو میخوام، ولی خوب ظاهرا در گزینه های قبلی اینطور موردی نبوده

lili66;599027 نوشت:
پزشک عمومی بودن بد نیست چرا که مثلا من بین همه پزشکان عمومی که میشناسم پیش یک دکتر میرم چون به علمش اعتماد دارم . خیلی از پزشک ها حتی متخصص ها هستن که سواد ندارند.

بله خوب گاهی هم یه پزشک عمومی در مورد بعضی بیماریها یا علائم بیماریها اظهار نظر کنه بهتر از متخصصه چون دیدش عمومیه و محدود به یه تخصص نیست
بعنوان مثال میگم، مثلا یه بیمار با سرفه مراجعه کرده باشه، پزشک متخصص ریه علت رو بیماری ریه ممکنه بدونه و به دنبال تشخیص و درمان اون بره، پزشک متخصص قلب علتش رو نارسایی قلبی و مشکلات قلبی، پزشک متخصص گوش و حلق و بینی علت رو مثلا سینوزیت یا بیماریهای بینی... اما یه پزشک عمومی دیدش کلی تره و محدود نیست مثل این چند مثالی که گفتم

lili66;599027 نوشت:
شما احساسی هم نباید برخورد کنید. وقتی تخصصی را بخونید و سالها سر خوندنش اذیت بشوید و بعد کار به سختی گیر بیاورید هم مشکل را دوچندان میکند.

مثلا یکی از رشته هایی که دوست دارم رشته توانبخشی هست.رشته ای هست که در طول تحصیلش سختی کمی داره، از نظر درآمدی هم رشته خوبی هست، و چون متخصص این رشته در کشور کمه جا برای کار داره و رقیب در این شغل کمتر داریم و رشته خوبیه بنظرم.البته قبول شدن در این رشته هم به این آسونیا نیست و بین رتبه های امتحان، رتبه چهارمه{در صدر رشته های تخصص پزشکی اول چشم هست بعد رادیولوژی بعد پوست بعد توانبخشی بعد قلب بعد ارتوپدی}
اما خوب به هر کی میگم میگن چی؟؟توانبخشی؟؟نری یه وقت ها!! آخه کی میره پیش دکتر توانبخشی؟ اصلا اسمش زشته این رشته!
حتی پدر و مادرم بهم یه بار گفتن تو جلسه خواستگاری یه وقت اگه دختر ازت بپرسه چه رشته ای میخوای بری نگی میخوام برم توانبخشی! زشته!!!

امین;598536 نوشت:
ین مسئله تا حدود زیادی به خود شما بستگی دارد. با این حال در مورد سوالات شما باید عرض کنم:

1- اینکه با فاصله افتادن بین درس و آزمون، کار شما برای مطالعه سخت تر میشود طبیعی است اما این مسئله به تنهایی تعیین کننده موفقیت شما در آزمون نیست. لذا شما باید شرایط دیگرت را هم مثل انگیزه، توان روحی و فکری و ... را هم در نظر بگیری. اگر فکر میکنی این شرایط فراهم است بهتر است همین امسال شرکت کنی اما اگر فراهم نیست باید علت فراهم نبودن شرایط را پیدا کرده و بعد از رفع آن به آزمون فکر کنی.

2- بله با ازدواج مسلما وقت شما محدود تر خواهد شد ولی همانطور که در مورد قبلی عرض کردم موفقیت در ازمون نیار به فراهم بودن شرایطی روحی و فکری هم دارد. مثلا اگر احساس نیاز به ازدواج در شما شدید باشد و بخش زیادی از فکر شما را به خودش مشغول کرده باشد، طبیعی است که اگر شب تا صبح هم بیکار باشی و بخواهی به مطالعه بپردازی، بازدهی لازم را نخواهی داشت. بنابراین اگر مشغله فکری شما به حدی نیست که مانع از مطالعه شود این چند ماه را هم صبر کن و بعد از آزمون ازدواج کن اما اگر چنین چیزی ممکن نبود میتوانی ازدواج و ازمون را در کنار هم پی بگیری.

3- این مورد را قبلا توضیح دادم


راستش آره یه مقدار انگیزه ام رو از دست دادم...
و اینکه خیلی فکرم به قضیه ازدواج مشغول هست...
در خصوص اون مورد سوم که مطرح کردم {عقیده خانواده در مورد تخصص گرفتن بعد ازدواج} شما فرمودید به خواستگاری دخترانی برم که شرایطم رو قبول کنن.اما سوالی که در سوال دومم ازتون پرسیدم منظورم این بود که با این دیدگاه خانواده چه کنم؟ چطور با خانواده ام برخورد کنم؟

mehrant;599231 نوشت:

اما خوب به هر کی میگم میگن چی؟؟توانبخشی؟؟نری یه وقت ها!! آخه کی میره پیش دکتر توانبخشی؟ اصلا اسمش زشته این رشته!
حتی پدر و مادرم بهم یه بار گفتن تو جلسه خواستگاری یه وقت اگه دختر ازت بپرسه چه رشته ای میخوای بری نگی میخوام برم توانبخشی! زشته!!!

این رفتارغیرمنطقی اطرافیان اصلاقابل توجیه نیست،به خدابرای جامعهی منتظرزشته،وقتی ماتومملکت امام زمان هنوزدربنداین مسائل پیش پاافتاده ایم ،دیگه چه انتظاری بایدازجامعه ی جهانی داشته باشیم!!!یعنی یک انسان به خودی خودهیچ هویت مستقلی نداره !پس الان یک کسی که جزءقشرکارگرمحسوب میشه که بااین اوضابره بمیره بهتره!!توهمچین جامعه ای برای همچین آدمی یه قرون ارزش قائل نمیشن؟درحالی که معیارسنجش خداتقواست،چرامعیارسنجش ماآدمهااینقدرپیش پاافتادست؟خدای من،یعنی چی که زشته!!!الان مثلامایک کیسی داریم که نیازبه توانبخشی داره،بالاخره بایدیکی پیدابشه بهش کمک کنه یانه؟این برخوردروخودمن هم به نحوی تجربه کردم،مثلارشته ی کارشناسی من رشته ای تقریبامردونه هست واصلاباروحیه من سازگاری نداره،هرچندخیلی ازهمکلاسی هام باافتخاردارن این فشارمضاعف روبه خودشون تحمیل می کنن،تازه من هم کلی پیشنهادکاری دارم،ولی قبول نکردم،بااینکه به پولش هم احتیاج داشتم،خانوادم هم باهام مخالفت کردندراجع به تغیررشتم،همه تعجب می کنن،وبهم می گن مگه خلی!،خیلی اشتباه می کنی ازاین حرفا!!رشته ای که کارش برات جوره میتونی ازهمین ماه پول دربیاری روول کردی،چسبیدی به یه رشته ای که تازه اگه ارشدشوقبول بشی،بعدش حتمابایددکتری هم بگیری که بتونی تویه دانشگاهی باحقوق حق التدریس 300-400تومن دربهترین حالت کارگیربیاری؟؟؟درحالی که بارشته ی کارشناسی من درمرکزبهداشت میتونم راحت1/5-2تومن دربیارم!
ولی من باخدای خودم دارم معامله می کنم،می گم خدایامن نون کاری روکه بهش علاقه ندارمونمیخورم،حرامه وخیانت به کشورم،وقتی من دوره ی کارآموزیموباهزاراکراه طی کردم وهزاربارجون دادموزنده شدم تااون1سال تموم شه،چطورمیتونم بااین روحیه که هیچ علاقه ای نسبت به رشتم ندارم مسئولیتی درجامعه ازاین باب قبول کنم؟،جامعه من درحالی داره این حرف روبه من میزنه،که اصلاتوجهی نداره من یک خانوم هستم ورسالتم چیزدیگری هست!!!اصلاقرارنیست من نان آورخانواده باشم،طوری برخوردمی کنن که اگه خانم تحصیل کرده نره سرکارانگارجرم مرتکب شده!!!

به نظرمن نهایتااین شماهستیدکه قراره بارشتتون یک عمرزندگی کنید،پس درست انتخاب کنید،حرف اطرافیان دیریازودتموم میشه،رشته ای روانتخاب کنیدکه میدونیدباکارکردن دراون رشته ازلحظه لحظه هاتون لذت خواهیدبرد،رضایت شغلی ارتباط مستقیمی بارضایت اززندگی وارتباطتون باافرادخانواده خواهدداشت،به نظرمیرسه شماهم کمی تحت تاثیرصحبت های اطرافیانتون قرارگرفتید؟به خداتوکل کنید،دل ازهمه بکنید،وبه خودخدابگیدراهوبهتون نشون بده،اگه به خاطرخدااین طعنه های اطرافیانوتحمل کنیدمطمئن باشیدبزرگترین خوشبختی ،ان شاءالله نصیبتون خواهدشد،ببخشیدبرام جالب شدیه سوال روازتون بپرسم،این دخترخانومهایی که می گیدرفتی خواستگاریشون چه شرایطی روداشتن دقیقا ؟1)ازنظررشته ومقطع تحصیلی2)سطح فرهنگی ومالی خانواده3بالاتریاپایین ترازشمابودن؟)ازنظرزیبایی به همدیگه میومدید؟ یااونهازیباتربودن4)سن وسالشون خیلی کوچیک بوده که ازسربی تجربگیبخوان این حرفاروزده باشن؟
درمرحله ی اول شمابایدخانوادتون رومتقاعدکنید،که ارزش انسان به این چیزهانیست اگربرای اون خانواده هایی که تاحالاشمااقدام کردین این مسائل مهم بوده دلیل براین نیست که برای بقیه هم مهم باشه،روانتخابهاتون بیشتردقت کنید...

حقته:khandeh!: تو دوران دانشجویی اینقدر کلاس گذاشتید و عشق و حال کردید که این مسائل در برابرش چیزی نیست:Cheshmak:
مثلا چرا تو دانشگاه ما پزشکی ها خوابگاهشون جدا و با امکانات بیشتره.......چرا به تیپ و ارایش و مدل موهاشون چیزی نمیگن ولی پدر بقیه رو در میارن........چرا دانشکده شون شیکتره.......چرا فکر میکنن از دماغ فیل افتادن.....چرا اساتید دوستشون دارن......چرا نمیفهمن ما خودمون علاقه به پزشکی نداشتیم......چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا:Narahat:

My God;599321 نوشت:
حقته:khandeh!: تو دوران دانشجویی اینقدر کلاس گذاشتید و عشق و حال کردید که این مسائل در برابرش چیزی نیست:Cheshmak:
مثلا چرا تو دانشگاه ما پزشکی ها خوابگاهشون جدا و با امکانات بیشتره.......چرا به تیپ و ارایش و مدل موهاشون چیزی نمیگن ولی پدر بقیه رو در میارن........چرا دانشکده شون شیکتره.......چرا فکر میکنن از دماغ فیل افتادن.....چرا اساتید دوستشون دارن......چرا نمیفهمن ما خودمون علاقه به پزشکی نداشتیم......چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا:Narahat:

چرااینقدرعصبانی هستیدخواهربزرگوار؟؟؟همچین خبرایی هم که میفرماییدنیست!!!ترمای اول شایداون هم به خاطرتلقین اطرافیانی که خودشون آرزوشون بوده پزشک بشن ولی نشدن،حالاهمه ی پزشکاروالهه میبینن!البته تجربه ی شخصی من که همچین چیزی رونشون نداده نه تورفتاراساتیدپزشکم همچین چیزی رودیدم نه تورفتاردوستام،شایداشکال ازدوستای من بوده!!!که اونقدخاکی ومهربون ودلسوزبودن.،اگه بانزدیک بااونهازندگی کرده باشیدوپای دغدغه هاودردودل هاشون بشینیدخیلی دیدتون عوض میشه..ارزش انسان رورشته وظاهرتعین نمی کنه...درخت هرچه پربارترسربه زیرتر،مطمئن باشیدکسی که پزرشته یاپولشومیده،ازنظرشخصیتی اونقدرکمبودداره که مجبوره بااین رفتارهاپوشش بده...

با سلام و عرض ادب

فقط میتونم بگم اف از دست حرف مردم اف !!!

پزشکی عمومی خیلی خوبه شما به این فکر کنید که خیلیا تو حسرتش موندن ..................خیلیا خود کشی کردن برا قبول شدن از پزشکی یکیش خودم

تو خونواده ما هم اگه من مثلا خاستگار پزشکی داشته باشم از نظر خانواده و خودم باعث افتخاره البته اگه طرف واقعا پسر خوبی باشه ها

مردم وقتی به دل هم نمیشینن الکی بهونه میگیرن این رو همیشه یادتون باشه:Cheshmak:

در پناه حق

techies;598769 نوشت:
سهمیه فرزندان نمایندگان مجلس!

وای خدا
مگه اونام سهمیه دارن؟؟؟؟؟؟:Moteajeb!:

[="Tahoma"][="Black"]به نام خدا
سلام

mehrant;598468 نوشت:
دوستان کس دیگری هست که نظری داشته باشه یا درباره سوالاتی که مطرح کردم بخواد پاسخی بده؟

يه مطلبي به ذهنم رسيد گفتم شايد بد نباشه بگم.
پزشك عمومي يه مقداري درآمدش پايينتر از متخصص هاست،درآمد نجومي نداره و زير ميزي هم نميتونه بگيره و خلاصه بلد نيست يا نميتونه خون مردمو تو شيشه كنه برا همين بهت جواب مثبت نميدن!!!:Cheshmak::Cheshmak::Cheshmak:
(امروز داشتم در مورد طرح تحول سلامت مطلبي مي خوندم تازه فهميدم چه كلاه گشادي سر مردم ميره.وچه خوشبحال پزشك ها ميشه.به بهانه زير ميزي نگرفتن حقوقتونو افزايش دادن بعضا حقوقتون چند برابر ميشه.:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:)[/]

saharandishe;599308 نوشت:
خدای من،یعنی چی که زشته!!!الان مثلامایک کیسی داریم که نیازبه توانبخشی داره،بالاخره بایدیکی پیدابشه بهش کمک کنه یانه؟

بله،این رشته اتفاقا رشته ای هست که تو حوزه های مختلفی بدرد میخوره.مثلا تمام بیماران ارتوپدی بجز شکستگیها میتونن به جای ارتوپد پیش متخصص توانبخشی برن.یعنی دردها و مشکلات عضلانی و استخوانی و...به این متخصص مربوط میشن. بیماران قلبی عروقی، بیماران سوختگی هم میتونن مریض توانبخشی باشن.تست "نوار عصب و عضله" هم که در بعضی بیماریها انجامش لازمه هم متخصص توانبخشی انجام میده.

saharandishe;599308 نوشت:
قتی من دوره ی کارآموزیموباهزاراکراه طی کردم وهزاربارجون دادموزنده شدم تااون1سال تموم شه،چطورمیتونم بااین روحیه که هیچ علاقه ای نسبت به رشتم ندارم مسئولیتی درجامعه ازاین باب قبول کنم؟

با این حرف موافقم

saharandishe;599308 نوشت:
خواستگاریشون چه شرایطی روداشتن دقیقا ؟1)ازنظررشته ومقطع تحصیلی

گزینه های قبلی همه متولدین 74 بودند.یعنی تازه کنکور داده بودند یا قبل از کنکورشون رفتم خواستگاری شون یا سال اول دانشگاهشون بود.رشته های مهندسی،رشته ژنتیک بین رشته های اونایی بود که دانشجو بودن،بقیه هم که نتیجه قبولی شون در کنکور هنوز معلوم نبود

saharandishe;599308 نوشت:
)سطح فرهنگی ومالی خانواده3بالاتریاپایین ترازشمابودن

یکیشون بالاتر از ما بودن بقیه تقریبا هم سطح

saharandishe;599308 نوشت:
ازنظرزیبایی به همدیگه میومدید؟ یااونهازیباتربودن

از نظر ظاهر و قیافه خوب بودن ولی خیلی زیبا هم نبودن

saharandishe;599308 نوشت:
4)سن وسالشون خیلی کوچیک بوده که ازسربی تجربگیبخوان این حرفاروزده باشن؟

اینو هم که جواب دادم
البته اون صحبتها درباره رشته توانبخشی رو سایرین گفتن نه فقط دخترخانمها.مثلا افراد فامیل خودم همچین حرفایی رو زدن.
دختر خانمها درباره توانبخشی می پرسیدن اصلا توانبخشی مگه جزو تخصصهای پزشکیه؟؟؟

My God;599321 نوشت:
تو دوران دانشجویی اینقدر کلاس گذاشتید و عشق و حال کردید که این مسائل در برابرش چیزی نیست

همه مون؟؟؟؟؟

My God;599321 نوشت:
چرا تو دانشگاه ما پزشکی ها خوابگاهشون جدا و با امکانات بیشتره......

تو دانشگاه ما اینطوری نیست و خوابگاه پزشکی ها و غیر پزشکی ها یکجا و یه شکله
چه پسرونه اش چه دخترونه اش

My God;599321 نوشت:
به تیپ و ارایش و مدل موهاشون چیزی نمیگن ولی پدر بقیه رو در میارن....

کی گفته پدر بقیه رو درمیارن اما به پزشکیها کاری ندارن؟

My God;599321 نوشت:
را دانشکده شون شیکتره..

میخوام صد سال سیاه نباشه!!! مگه چقدر از دوران تحصیلمون تو دانشکده ایم؟ نصفش که تو بیمارستانیم

My God;599321 نوشت:
چرا اساتید دوستشون دارن......

حتما همینطوره!
بعضی اساتید که ماهمش کشیک 24 ساعته هستیم و بیماران بدحال بعضی بخشها که چندین مشکل دارن و چند بیمار هم هستن باید صحیح و سالم فردا تحویلشون بدیم اون موقع استاد محترم شب تو خونه خودش راحت گرفته خوابیده و کشیک نیست ، بعد فردا صبحش میاد به ما گیر میده که مثلا فلان مریض که ساعت 3 نصف شب فلان مشکل رو داشت چرا فلان دارو رو دادی؟ از نمره ات کم میکنم برات تکرار بخش میزنم و از این حرفا...اینا هم جلوی بیماران و همراهانشون میگن و خرد میشیم جلوی اونها....این واقعا حالا اسمش دوست داشتنه؟؟؟

saharandishe;599328 نوشت:
ارزش انسان رورشته وظاهرتعین نمی کنه...درخت هرچه پربارترسربه زیرتر،مطمئن باشیدکسی که پزرشته یاپولشومیده،ازنظرشخصیتی اونقدرکمبودداره که مجبوره بااین رفتارهاپوشش بده...

بله همه که یکجور نیستن...ما اساتیدی داریم که حتی اساتید رشته های دیگه رو هم قبول ندارن و احترامی براشون قائل نیستن، از طرف دیگه یه سری اساتید هم مثل استاد این ماهمون به دانشجوهای پرستاری هم بسیار احترام میذارن و مثلا اونا نشستن تو اتاق کنفرانس ما، استاد میاد بهشون میگه عذر میخوام اجازه هست ما بیایم داخل؟؟؟!!!!!

ناگفته هاي ناب;599338 نوشت:
(امروز داشتم در مورد طرح تحول سلامت مطلبي مي خوندم تازه فهميدم چه كلاه گشادي سر مردم ميره.وچه خوشبحال پزشك ها ميشه.

در دانشگاه شهر ما {نمیدونم شهرهای دیگه هم هست یانه} قانونی وجود داره که اون پزشکانی که عضو هیات علمی دانشگاه میشن و بعنوان استاد فعالیت میکنن،حق مطب زدن بیرون رو ندارن و باید تا ده سال برای دانشگاه در درمانگاه های دانشگاه کار کنن.و حالا حق ویزیت شون بعد از طرح تحول نظام سلامت،اگر بدون هیچگونه بیمه و کاملا آزاد مراجعه کنید 12 هزار تومنه فقط! {با برگه ارجاع و دفترچه بیمه هزارودویست تومن!}
توجه به این هم بکنید بعد از اجرای طرح تحول حجم مراجعین به بیمارستانهای دولتی خیلی بیشتر شده{بنظر ما که بیشتر از اون 9 درصد که وزارت بهداشت آمار میگه} طوری که تخت خالی در بیمارستان برای خیلی از بیمارها که نیاز به بستری دارن گیر نمیاد...حالا ما این همه بیشتر کار میکنیم اون موقع حقوق مون همون 312 هزار تومن که از قبل بود هست! رفتیم گفتیم قرار نیست اضافه بشه؟ گفتن دانشگاه کلی بدهی داره فعلا!
موضوع قفل شده است