بچه ام همه چیزم رو ازم گرفته!

تب‌های اولیه

81 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بچه ام همه چیزم رو ازم گرفته!

آرامش را، استراحت را، قرآن خواندن را ، کتاب خواندن را، اینترنت، گوشی،مهمانی دادن، نماز با توجه،درس خواندن را، تفریح دلخواهم را، آشپزی با علاقه کردن را، خیاطی را،سلامتی، نظم، خواب راحت، نظافت خونه،همسرم، زندگی ام، خودم و حتی خدا را.
وقتی بیدار است فقط باید باهاش بازی کنم یا بیرون ببرمش به هیچی نمیرسم هیچی. 2 ساعتی هم که ظهر می خوابه غذا ردست کنم ظرف بشورم و لباس و نماز و... . فقط چند دقیقه ای بشینم فکر کنم و تلقینات مثبت به خودم کنم تا دوباره بیدار شد شروع کنم. از خدا غافل شدم به جز نماز دست و پا شکسته هیچ عمل عبادی دیگه انجام نمیدم. از زندگی خسته شدم 2 ساله همه چیزم بر اساس روال اون باید می بوده. وقتی هم می خواد بخوابه پروسه خوابش 2 ساعت طول می کشه. غدا دادنش 1 ساعت طول میکشه. همش نگران سلامتیش بودن. بچه میخواستم تو زندگی ام باشه نه همه زندگیم. من اصلا زندگی ندارم. یه بچه دوساله فقط دارم. فقط هی میگن خوب مادری دیگه الکی بهشت زیرپای تو نیست . مقامت بزرگه برای همین .از خدا دور شدم. از همسرم دور شدم. از دوستام دور شدم. فعالیتهامو کنار گذاشتم حتی از خودم دور شدم . همش عصبی ام چه بهشتی وقتی به وظیفم که همسر داری (نه بچه داری) نمیرسم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
دیگه واقعا خسته شدم. دوست دارم بدمش پرورشگاه. خیلی بازیگوشه وقتی جایی میرم یک لحظه نمینشینه هیچ بچه ای رو اینجوری ندیدم.
پیش هیچ کس هم نمی تونم بگذارمش چون بدون من نمیمونه.
چه کار کنم؟
با اینکه بچه دوست داشتم ولی دیگه نمیخواماگر هم کسی از زندگیش راضیه توصیه می کنم هیچ وقت بچه نیاره.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

ذوالفقار;596036 نوشت:
آرامش را، استراحت را، قرآن خواندن را ، کتاب خواندن را، اینترنت، گوشی،مهمانی دادن، نماز با توجه،درس خواندن را، تفریح دلخواهم را، آشپزی با علاقه کردن را، خیاطی را،سلامتی، نظم، خواب راحت، نظافت خونه،همسرم، زندگی ام، خودم و حتی خدا را.
وقتی بیدار است فقط باید باهاش بازی کنم یا بیرون ببرمش به هیچی نمیرسم هیچی. 2 ساعتی هم که ظهر می خوابه غذا ردست کنم ظرف بشورم و لباس و نماز و... . فقط چند دقیقه ای بشینم فکر کنم و تلقینات مثبت به خودم کنم تا دوباره بیدار شد شروع کنم. از خدا غافل شدم به جز نماز دست و پا شکسته هیچ عمل عبادی دیگه انجام نمیدم. از زندگی خسته شدم 2 ساله همه چیزم بر اساس روال اون باید می بوده. وقتی هم می خواد بخوابه پروسه خوابش 2 ساعت طول می کشه. غدا دادنش 1 ساعت طول میکشه. همش نگران سلامتیش بودن. بچه میخواستم تو زندگی ام باشه نه همه زندگیم. من اصلا زندگی ندارم. یه بچه دوساله فقط دارم. فقط هی میگن خوب مادری دیگه الکی بهشت زیرپای تو نیست . مقامت بزرگه برای همین .از خدا دور شدم. از همسرم دور شدم. از دوستام دور شدم. فعالیتهامو کنار گذاشتم حتی از خودم دور شدم . همش عصبی ام چه بهشتی وقتی به وظیفم که همسر داری (نه بچه داری) نمیرسم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
دیگه واقعا خسته شدم. دوست دارم بدمش پرورشگاه. خیلی بازیگوشه وقتی جایی میرم یک لحظه نمینشینه هیچ بچه ای رو اینجوری ندیدم.
پیش هیچ کس هم نمی تونم بگذارمش چون بدون من نمیمونه.
چه کار کنم؟
با اینکه بچه دوست داشتم ولی دیگه نمیخواماگر هم کسی از زندگیش راضیه توصیه می کنم هیچ وقت بچه نیاره.

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر شما خواهر محترم

مطالب شما گویای این است که فشار زیادی را در مسیر فرزند پروری متحمل شده اید و چه بسا این موضوع به این امر برمی گردد که فرزند شما از جمله کودکان دشوار است. طبعا تعامل با کودک دشوار سختی مضاعف دارد. اما در کنار این موضوع شاید سطح توقعات شما و یا به تعبیری عدم آمادگی یا عدم شناخت لازم در ارتباط با محدودیتهای مادری بی تاثیر نباشد! اینکه به موضوعاتی نظیر اینترنت، خیاطی و...اشاره کرده اید تاییدی است برای این فرض!
بنابراین با لحاظ این دو فرض؛ به نظر می رسد یا فرزند شما فرزندی سخت و دشوار با انرژی مضاعف است و یا اینکه شما قطع نظر از این موضوع، دارای شخصیتی مضطرب و وسواس (کمال گرا) هستید، که هر یک از این دو فرض صادق باشد نیاز به بررسی دقیق و تخصصی دارد. ( مشاوره حضوری و یا تماس با 09640)
در عین حال توجه داشته باشید که این دوره محدود ولی سرنوشت ساز است. شما می توانید با شکیبایی بیشتر و اصلاح این باور که فرزندپروری با پیشرفت و تعالی معنوی، اخلاقی و خانوادگی شما منافات دارد، نسلی از خود برجای بگذارید که مایه افتخار دنیا و آخرت شما باشد.
مشقتهای طاقت فرسای فرزند پروری را عبادت و بندگی خدا بدانید و اجازه ندهید برخی از افکار مانع اشتیاق شما به نقش مادری گردد.
طبعا لازم است از اعضای خانواده و بویژه در این مسیر کمک و یاری بگیرید تا کمتر احساس خستگی کنید.

در پناه خدای متعال موفق باشید

یک نفر میگفت: شاید بچه آوردن یک ظلم باشه به خود اون بچه یعنی یک موجودی رو بدنیا بیاری اونُ وارد این دنیا بکنی که یک پازل باشه تو طرح عظیم آقای رئیس. حالا این آقای رئیس برای اینکه طرحش جلو بره به زنی که بچه رو بدنیا میاره یه محبت عجیب، معجزه وار و کم نظیری نسبت به بچه تو دلش قرار میده که اونُ بزرگش بکنه (حالا بماند که این چقــــــدر زحمت داره) و این چرخه ادامه داشته باشه تا هروقتکه آقای رئیس بخواد بهش پایان بده

میگفت: شاید ما همه بازیچه های آقای رئیسیـــــــــم

کاملا بهت حق میدم

من خودم از بچه متنفرم ... امیدوارم شوهر آیندمم همینجوری باشه:khandeh!:

بجه یه موجود آوییزونه که یه لحظه هم نمیزاره آب خوش از گلوی مادر بدبخت پایین بره

کاش میتونستی بزاریش مهد حداقل یه نصف روز از شرش راحت میشدی

Miss Chadoriii;597919 نوشت:
کاملا بهت حق میدم

من خودم از بچه متنفرم ... امیدوارم شوهر آیندمم همینجوری باشه

بجه یه موجود آوییزونه که یه لحظه هم نمیزاره آب خوش از گلوی مادر بدبخت پایین بره

کاش میتونستی بزاریش مهد حداقل یه نصف روز از شرش راحت میشدی

وای :Moteajeb!:

من همینجا اعلام میکنم هرکی از بچه خوشش نمیاد یه پیام بده به من تا بزرگش کنم:khandeh!:

عـــــــــــــاشق بچه هام من به نظرم پاکترین بنده های خدان

از نظر من بچه ها واقعا فرشته ان، درسته که مادرا واقعا اذیت می شن ولی فقط یه لحظه فکر کنن اگه زبون لال فردا چشات رو باز کنی ببینی نیست یا اصلا از اول نبوده و هیچ وقتم قرار نیست بچه دار بشی به نظرم آدم جونشم برای بچش میده

فقط یبار بشینید پای درد و دل خانم هایی که بچه دار نمیشن یا مادرایی که خدایی نکرده بچه شون رو از دست دادن، قدر این نعمت بزرگتون رو داشته باشید چون این سالا هرچقدرم سخت می گذرن ان شاء الله

در ضمن اگه منظورتون از خدا دور شدن رسیدگی به بچتون هست که مطمئن باشید خدا بیشتر واجباتتون ازتون نمی خواد و چندین برابر اون مستحباتی که قبلا انجام میدادین برای هر لحظه نگهداری بچتون خدا بهتون پاداش میده، و شک نکنید به خدا نزدیک ترم هستین الان

رسیدگی به شوهرتونم می تونید باهاش حرف بزنید و مشکلاتتون رو بگید و از ایشون راه حل بخواین فکر نمی کنم بیشتر توانتون ازتون بخواد

به کارای دیگه هم اصلا نباید فکر کنید، وظیفه شما تربیت بچتون هست نه چیز دیگه ای، برای اینکه خودتون رو سرگرم کنید سعی کنید از بازی با بچتون لذت ببرید از اینکه بهش غذا می دید لذت ببرید، کم کم وقت برای کارای دیگم پیدا می کنید.

راستی اگه بچتون هم فکر می کنید پیش فعال هست می تونید ببرینش دکتر، بچه های زیادی اینجوری هستن

تسنیم.;597910 نوشت:
میگفت: شاید ما همه بازیچه های آقای رئیسیـــــــــم

یا من منظورتون رو متوجه نشدم، یا اونی که من فهمیدم اصلا جالب نبود

Miss Chadoriii;597919 نوشت:
بجه یه موجود آوییزونه که یه لحظه هم نمیزاره آب خوش از گلوی مادر بدبخت پایین بره

اگه آدم با این دید نگاه کنه که داره شیعه امام زمان رو تربیت می کنه فکر نمی کنم دیگه به چشم یه موجود آویزون بهش نگاه کنیم

مادرای ایرانی و مخصوصا شیعه باید خیلی قدر خودشون رو داشته باشن چون لیاقت بزرگی خدا بهشون داده

Miss Chadoriii;597919 نوشت:
کاملا بهت حق میدم

من خودم از بچه متنفرم ... امیدوارم شوهر آیندمم همینجوری باشه:khandeh!:

بجه یه موجود آوییزونه که یه لحظه هم نمیزاره آب خوش از گلوی مادر بدبخت پایین بره

کاش میتونستی بزاریش مهد حداقل یه نصف روز از شرش راحت میشدی



من بین پسرا در این مورد استثنا هستم...زیاد از بچه خوشم نمیاد...ولی باز یه بچه ای شیرین باشه باهاش بازی میکنم...فک نکنم مردی رو پیدا کنید که از بچه کوچیک بدش بیاد...و پیدا نخواهید کرد...اینو من با قطعیت 100% میگم که حتی اگر به احتمال 1در1000 کسی پیدا شد که بگه خوشم نمیاد بازم بعد یه مدت به هوس میفته...
به قول یه سایتی!: پیدا کردن مارمولک شاخدار پرنده گرده افشان! بیشتر از اینیه که شما گفتی....

ذوالفقار;596036 نوشت:
آرامش را، استراحت را، قرآن خواندن را ، کتاب خواندن را، اینترنت، گوشی،مهمانی دادن، نماز با توجه،درس خواندن را، تفریح دلخواهم را، آشپزی با علاقه کردن را، خیاطی را،سلامتی، نظم، خواب راحت، نظافت خونه،همسرم، زندگی ام، خودم و حتی خدا را.
وقتی بیدار است فقط باید باهاش بازی کنم یا بیرون ببرمش به هیچی نمیرسم هیچی. 2 ساعتی هم که ظهر می خوابه غذا ردست کنم ظرف بشورم و لباس و نماز و... . فقط چند دقیقه ای بشینم فکر کنم و تلقینات مثبت به خودم کنم تا دوباره بیدار شد شروع کنم. از خدا غافل شدم به جز نماز دست و پا شکسته هیچ عمل عبادی دیگه انجام نمیدم. از زندگی خسته شدم 2 ساله همه چیزم بر اساس روال اون باید می بوده. وقتی هم می خواد بخوابه پروسه خوابش 2 ساعت طول می کشه. غدا دادنش 1 ساعت طول میکشه. همش نگران سلامتیش بودن. بچه میخواستم تو زندگی ام باشه نه همه زندگیم. من اصلا زندگی ندارم. یه بچه دوساله فقط دارم. فقط هی میگن خوب مادری دیگه الکی بهشت زیرپای تو نیست . مقامت بزرگه برای همین .از خدا دور شدم. از همسرم دور شدم. از دوستام دور شدم. فعالیتهامو کنار گذاشتم حتی از خودم دور شدم . همش عصبی ام چه بهشتی وقتی به وظیفم که همسر داری (نه بچه داری) نمیرسم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
دیگه واقعا خسته شدم. دوست دارم بدمش پرورشگاه. خیلی بازیگوشه وقتی جایی میرم یک لحظه نمینشینه هیچ بچه ای رو اینجوری ندیدم.
پیش هیچ کس هم نمی تونم بگذارمش چون بدون من نمیمونه.
چه کار کنم؟
با اینکه بچه دوست داشتم ولی دیگه نمیخواماگر هم کسی از زندگیش راضیه توصیه می کنم هیچ وقت بچه نیاره.

سلام علیکم
در صحبتهای کارشناس محترم نکات ریزی نهفته است که شاید توضیحات زیر آنرا واضح کند:

1- امام علی علیه السلام می فرمایند: «كن مشغول بما انت عنه مسئول» [=Times New Roman]عمرت را صرف يك چيزي كن كه روز قيامت از تو مي‌پرسند.
موبایل، اینترنت، و ... را از ما نمی پرسند بلکه آنچه را که مسئول آن هستیم می پرسند.
بچه‌ها سریع بزرگ می شوند و این ما هستیم که باید افسوس کارهای نکرده را بخوریم. کارهایی که شما اشاره کردید به مرور زمان به اهم آنرا می توانید برسید

2- پیامبر صلی الله علیه و علی آله می فرمایند: بچه‌ها هفت سال اول امیر، هفت سال دوم عبد و هفت سال سوم وزیر هستند

بنابراین باید در هفت سال اول از ده تا خواسته‌ی بچه، با هفت تای آنها مخالفت نکنید، برای دوتای آنها جایگزین بگذارید و با یکی مخالفت کنید.این یکی آن کاری است که
برای او ضرر دارد و جایگزینی هم برای آن فعلاٌ ندارید. بدین ترتیب بچه در هفت سال دوم عبد می شود و لجبازی نمی کند و تربیت صحیح را یاد می گیرد. و در هفت سال
سوم با ید در کارهای او و خانه با او مشورت می کنید و به او مسئولیت می دهید تا شخصیت پیدا کند و برای یک زندگی مسئولیت پذیر آماده شود.

3- از راهکارهای عملی و مفید و خداپسند زیر برای کاهش فشار کاری خود بهره بگیرید:

- برای خواباندن او وقت نگذارید زیرا او بدنبال همین وقت گذاشتن شما برای خودش است. چگونه عمل کنید بهتر است؟
- برای غذا دادن به دنبال او راه نیافتید زیرا او [=Times New Roman]بدنبال همین وقت گذاشتن شما برای خودش است. چگونه عمل کنید بهتر است؟
- گریه کودک ذکر خدا محسوب می شود خیلی حساس نباشید که او را سریع ساکت کنید مگر اینکه ناشی از یک بیماری یا درد باشد
- اگر زمین خورد سریع او را بلند نکنید. اصلا به او نگاه نکنید تا خودش مستقل شود مگر اینکه دچار صدمات سخت شده باشد
- نماز خود را اول وقت بخوانید و اگر سریع هم باشد مقبول خداوند است. اینکار به شما توسعه وقت می دهد.
- از همسر خود مشورت و کمک بگیرید. باید با کمک ایشان به چهار وقت کاری که در روایت آمده است برسید: ارتباط با خدا، معاشرت دوستان خیرخواه، امرار معاش(کارخانه
برای زن)، و تفریح سالم که برای موفقیت در سه مورد قبلی واجب است!
[=Times New Roman][=Times New Roman]- کار و کمک مرد در خانه کفاره گناهان او محسوب می‌شود. همچنین در افزایش شیر مادر و معرفت النفس و سیر و سلوک مرد بسیار مجرب است. البته اگر مرد شما با این
توصیه‌های دینی آشنا نیست با زکاوت این مطالب یا کتابهای مربوطه را در معرض مطالعه ایشان قرار دهید.

- فرزند دوم برای فرزند دیگر شما سرگرمی و کار ایجاد می کند. از آن غافل نشوید. مزایای زیادی دارد!
- مطالعه و گوش دادن به مباحث تربیتی و اخلاقی، و سبک زندگی دینی را حتما در برنامه قرار دهید. حتی می توانید در حین انجام مسئولیتهای خانه داری آنها را بشنوید
- به غیر از تلویزیون و کامپیوتر چگونه می توان بچه ها را مدتها سرگرم کرد؟( البته نباید از بازی با آنها که جزو لذتهای آنها و بهترین روش تربیت محسوب می شود، غافل شد)
- سعی کنید شبها زودتر بخوابید تا از انرژی آن در روز بهره‌مند شوید. اگر کودک را هم روزها نخوابانید بهتر است.

اگرعمل به موارد بالا نیاز به توضیح بیشتر داشت با کارشناس و کاربران تجربه دار مونث در این سایت مشورت کنید

موفق باشید

[=Lucida Sans Unicode]بسم رب المهدی
سلام بانو:Gol: خداوند به شما صبر و پاداش بده در برابر این زحمات و مشقاتی که متحمل میشین. گاهی وقتا تو زندگی ما آدم ها شرایطی پیش میاد که تحملش واقعا برامون سخت میشه... اینجاست که اگر انسان از ایمان خوبی برخوردار باشه کلام خداوند و بزرگان و توصیه هاشون براش مثل یه داروی آرامبخش و معجزه میمونه! من به شما حق میدم که از بچه داری خسته شده باشین. واقعا توی تربیت فرزند نقش مادر بسیار مهمتر و بیشتر و سخت تر از پدر هستش چون مادر وقت بیشتری رو برای بچه میذاره و دردسرهاشو میکشه. پدر شب میاد، چون روز هم بچه رو ندیده دلش براش تنگ شده با بچه بازی میکنه بچه هم شاید پدر رو بیشتر از مادر دوست داشته باشه چون بیشتر باهاش بازی میکنه.
خودتون رو بذارید جای بچتون... فکر کنید کودکی بیش نیستید و عقلتون هنوز قد نمیده که درست و غلط رو از هم تشخیص بدید، در موقعیتی که بیشترین نیاز رو به مادرتون و محبت مادری و مراقبت دارین، مادرتون ترکتون کنه و بذاره بره... دوست داشتید با خودتون اینجوری رفتار میشد؟؟
حالا بریم سراغ داروی آرامبخش انشالله که موثر واقع بشه:

رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله :

مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ عَلَّمَهُ الْقُرْآنَ دُعِيَ بِالْأَبَوَيْنِ فَيُكْسَيَانِ حُلَّتَيْنِ يُضِي‏ءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ الْجَنَّةِ.

[=ROY]
هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى‏ نويسد و هر كسى كه او را شاد كند ، خداوند روز قيامت او را شاد خواهد كرد و هر كس قرآن به او بياموزد ، پدر و مادرش دعوت مى‏ شوند و دو لباس بر آنان پوشيده مى‏ شود كه از نور آنها ، چهره‏ هاى بهشتيان نورانى مى ‏گردد .

كافى(ط-الاسلامیه) ج6، ص49، ح1

امام صادق عليه ‏السلام :
اِنَّ اللّه‏َ لَيَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ ؛

بدون ترديد ، خداوند بر بنده خود به خاطر شدّت محبّت به فرزندش ، رحم مى ‏كند.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص50، ح 5

امام خمینی در مورد تربیت فرزندحساسیت و دقت فراوانی داشتند.
ایشان به یکی از فرزندان خود که از شیطنت بچه خود گله می کرد می گفتند: من حاضرم ثوابی را که از تحمل شیطنت او می بری باثواب تمام عبادات خودم عوض کنم و عقیده داشتند که بچه باید آزاد باشد، تا وقتی که بزرگ شد آن وقت باید برایش حدی تعیین کنند. همچنین فرمودند: با بچه ها رو راست باشید تا آنها هم رو راست باشند، الگوی بچه پدرو مادر هستند. اگر بابچه درست رفتار کنید بچه ها درست بار می آیند. هر حرفی را که با بچه ها زدید به آن عمل کنید.

منبع


سلام.
من عقیده شخصی ام در ازدواج خودم {یعنی اگر قرار باشه ازدواج کنم این مورد رو با دختر خانم مطرح خواهم کرد و در این مساله به توافق باید برسیم} اینه که در چند سال اول زندگی مشترک بچه دار نشیم، حداقل 3-4 سال.
چون طبعا به همدیگه و عواطف و احساسات هم نیاز داریم، اما اگر بچه یعنی نفر سومی وارد زندگی بشه خانم مجبوره وقت و انرژی خودش رو برای بچه بگذاره.از اون طرف بچه دردسرهای زیادی هم داره،مثل رسیدگی به وضعیت سلامتی،درس و مدرسه و امتحان و خرجش و لوازم تحصیلی و...
بنابراین بهتره زمانی بچه دار شدن اتفاق بیفته که از اون لحاظ عواطف و احساسات هر دو نفر تامین شده باشن و به یه حالت ثابت و پایدار رسیده باشن

در مورد خانم استارتر محترم تاپیک نمیدونم،ولی فکر میکنم با فاصله کمتر از چیزی که من گفتم بچه دار شدن

در مورد چیزایی که گفتید از دست دادید، بجز اینترنت و گوشی و مهمونی دادن، بقیه واقعا سخت هستن

راستی سن بچه رو نگفتید؟؟چند سالشه؟؟؟

چون دوستان در مورد بیش فعالی گفتن،از دیدگاه پزشکی این رو باید بگم که اگر خیلی جنب و جوش میکنه و به قول معروف یکجا جاش نمیگیره، یه کاری که میخواد انجام بده کامل توجه نداره بهش، حالت پرخاشگری و زود رنجی داره، اینا میتونه علائمی از بیش فعالی باشه و نیاز داره بچه توسط یه روانپزشک دیده بشه که تعیین بشه آیا بیش فعال هست یا خیر و آیا نیاز به درمان رفتاری و مشاوره ای و احیانا درمان دارویی هست یا خیر.در غیر اینصورت بچه بیش فعال نیست

در مورد عبادت، زمانهایی که لازم نیست باهاش صحبت کنید میتونید زیر لب ذکر بگید یا دعایی بخونید

از خدا کمک بخواین

وقتهایی که بچه خوابه اگر کاری ندارید شما هم از فرصت استفاده کنید و استراحت کنید یا بخوابید

از تجربه مادرتون و خانمهایی که چند بچه دارند هم استفاده کنید

Ṃᾄʀẓἷἔ;598008 نوشت:

اگه آدم با این دید نگاه کنه که داره شیعه امام زمان رو تربیت می کنه فکر نمی کنم دیگه به چشم یه موجود آویزون بهش نگاه کنیم

مادرای ایرانی و مخصوصا شیعه باید خیلی قدر خودشون رو داشته باشن چون لیاقت بزرگی خدا بهشون داده


roya8;597923 نوشت:
وای

من همینجا اعلام میکنم هرکی از بچه خوشش نمیاد یه پیام بده به من تا بزرگش کنم:khandeh!:

عـــــــــــــاشق بچه هام من به نظرم پاکترین بنده های خدان

techies;598025 نوشت:

من بین پسرا در این مورد استثنا هستم...زیاد از بچه خوشم نمیاد...ولی باز یه بچه ای شیرین باشه باهاش بازی میکنم...فک نکنم مردی رو پیدا کنید که از بچه کوچیک بدش بیاد...و پیدا نخواهید کرد...اینو من با قطعیت 100% میگم که حتی اگر به احتمال 1در1000 کسی پیدا شد که بگه خوشم نمیاد بازم بعد یه مدت به هوس میفته...
به قول یه سایتی!: پیدا کردن مارمولک شاخدار پرنده گرده افشان! بیشتر از اینیه که شما گفتی....

چه همه جبهه گرفتن نسبت به تنفر از بچه:khandeh!:

اینکه دیگه قضیه اعتقادی نیس امر به معروف واجب باشه:khandeh!:

سلیقه شخصی ... انگار که مثلا یکی فسنجون دوس نداشته باشه ... آدم بگه الا و بلا باید بمیری واسه فسنجون:khandeh!:

من راستش از رو هوا نگفتم بچه دوس ندارم

تجربه بچه داری رو هر چند وقت یه بار دارم

یه پسر شیطون 3 ساله یکی از بستگان رو بعضی وقتا میرم پیشش

ینی از 6 صبح که مامانش میره تا ظهر که برگرده من یه میلیون تا آیه کرسی میخونم فوت میکنم بهش که بلایی سر خودش نیاره سالم تحویل مامانش بدم

اون سری دستشو کرد تو خاک گلدون ... خاک گلدون خورد Fool ... داشتم میمردم از استرس ... یه ثانیه حواسم بهش نبود فقط

وقتیم خوابه آرامش ندارم

همش میرم چک میکنم ببینم نفس میکشه ... استفراغ نکرده باشه ( اون موقه ها که نوزاد بود ) بپره تو گلوش خفه شه ... اصن یه وضی

خب من یه همچین فشار عصبی رو عمرن نمیتونم تاب بیارم

Miss Chadoriii;598128 نوشت:
خب من یه همچین فشار عصبی رو عمرن نمیتونم تاب بیارم

من به شخصه حرف راستو زدم...به نظرم شما هنوز ازدواج نکردید (جسارت نباشه!) ولی اگه تو جلسه خواستگاری این موضوع رو مطرح کنید خواستگار به احتمال زیاد فرار رو به قرار ترجیح بده...
میشه برای بچه پرستار بچه گرفت...اکثریت اطافیان من این کارو میکنن و از بودن با بچشون لذت تمام رو میبرن...

میدونم چقدر براتون سخته تحمل کردن این وضع . خدا کمکتون کنه.

خواهر محترم فقط همینو بهتون میگم که مواظب شیطان باشید. زبونم لال یه موقع دست از پا خطا نکنید(( بلا نسبت شما ،بودن مادرا و پدرایی که تو شرایط خیلی سخت، نتونستن خودشونو کنترل کنن وبچه خودشونو کشتن))
بدونید به هر دلیلی که ما و حتی خودتون هم نمیدونید دارید امتحان میشید.

به این جمله ایمان داشته باشید:
((گذشت زمان همه چیز رو درست میکنه)):Sham:

صبر صبر صبر ، به خداوندی خدا هیچ مشکلی نیست که حل نشه:ok:
و البته استفاده از مشاور و خوندن کتابهایی در باب تربیت و نحوه برخورد با فرزندان

بچه نعمت خداس شیطونی میکنه اما اگه یه لحظه به نبودش فکر کنی دیوونه میشی .مادر عزیز چشماتو ببند و به نبودش فک کن اگه اشک از چشمت اومد بدون که نبودش واست غیر ممکنه.بخدا تووکل کن.کتاب کودک زیبای من و بازی باکودکان رو بگیر مطمین باش نتیجه میگیری:ok:

techies;598145 نوشت:
من به شخصه حرف راستو زدم...به نظرم شما هنوز ازدواج نکردید (جسارت نباشه!) ولی اگه تو جلسه خواستگاری این موضوع رو مطرح کنید خواستگار به احتمال زیاد فرار رو به قرار ترجیح بده...
میشه برای بچه پرستار بچه گرفت...اکثریت اطافیان من این کارو میکنن و از بودن با بچشون لذت تمام رو میبرن...

بله

به هر حال بچه مصیبتیه که اجتناب ناپذیره:khandeh!: ... به قول شما آدم باید یه نانی مورد اعتماد پیدا کنه بچه رو بسپره بهش خودش یکم نفس بکشه

ولی دوستان

از دور میگید سخته و چهار تا حدیث میگیدو این بنده خدا رو تشویق میکنین

ولی توی بطن ماجرا نیستین .. از سخت خیلی سختتره

من هر موقه خودم میرم پیش اون بچه فامیلمون حالا مثلا ماهیی 1 باره ...انقد بهم سخت میگذره نگهداری ازش ... برمیگردم خونه تا دو ساعت سر تا پای مامانمو نبوسم دلم آروم نمیگیره

بسکه مادرا عذاب میکشن

صاحب تاپیک جان

یا یه نانی مورد اعتماد واسه بچت پیدا کن

یا بفرستش بره مهد

الان ازش دلزده شدی ... خستت کرده ... حقم داری

یکم ازش دور باشی ... خستگیت در میره... مطمئنم دلتم واسش تنگ میشه

ایشالا که خدا صبر و حوصله ی زیادتر هم بهت بده

موفق باشی مامان خانوم

سلام....
اونایی که میگن "ما بچه نمی خوایم" و نمی دونم چی چی....
چند سال، بیشتر نمی تونن همدیگرو تحمل کنن
چون همه چیز زندگی براشون تکرای میشه و دیگه هیچ جذابیتی برای همدیگه نخواهند داشت

وقتی که بچه وارد زندگی میشه "امید" هم به زندگیشون میاد...
یه روز بچه می غلته...یه روز می خزه...یه روز راه میره...یه روز حرف می زنه.....
همه ی اینها موجب دمیده شدن امید و شادی به زندگی والدین میشه

وگرنه بدون بچه زندگی کردن، هیچ انگیزه و امیدی برای زوج نخواهد داشت

اونایی که میگن "بفرستش مهدکودک تا از شرش راحت بشی!!" فردا هم بچه هاش میگن "بفرستش خونه سالمندان تا از شرش راحت بشی!"

هرقدر که امروز هزینه برای مهد کودک و پرستاربچه و این چیزها میشه چندین برابرش درآینده خرج خانه سالمندان خواهد شد.

لبیک یا علی النقی;598229 نوشت:
سلام....
اونایی که میگن "ما بچه نمی خوایم" و نمی دونم چی چی....
چند سال، بیشتر نمی تونن همدیگرو تحمل کنن
چون همه چیز زندگی براشون تکرای میشه و دیگه هیچ جذابیتی برای همدیگه نخواهند داشت

وقتی که بچه وارد زندگی میشه "امید" هم به زندگیشون میاد...
یه روز بچه می غلته...یه روز می خزه...یه روز راه میره...یه روز حرف می زنه.....
همه ی اینها موجب دمیده شدن امید و شادی به زندگی والدین میشه

وگرنه بدون بچه زندگی کردن، هیچ انگیزه و امیدی برای زوج نخواهد داشت

اونایی که میگن "بفرستش مهدکودک تا از شرش راحت بشی!!" فردا هم بچه هاش میگن "بفرستش خونه سالمندان تا از شرش راحت بشی!"

هرقدر که امروز هزینه برای مهد کودک و پرستاربچه و این چیزها میشه چندین برابرش درآینده خرج خانه سالمندان خواهد شد.

درست میگید

ولی یه نیم ثانیه پای درد و دل زن و شوهرای تازه والدین شده بشینید

یه گوشه از مشکلاتشون رو هم بشوید احتمالا نظرتون یکم منعطف تر میشه

بچه مثه بمب میخوره وسط زندگی زناشویی این بنده خدا ها:khandeh!:

آمار خیانت و از هم دور شدن زن و شوهر هم خیلی جالبه توی دوران بچه داری و نوزاد داری

بخدا از خودم نمیگم

Miss Chadoriii;598128 نوشت:
اینکه دیگه قضیه اعتقادی نیس امر به معروف واجب باشه

نه عزیزم حداقل من قصدم امر به معروف نبود، خواستم ارزش کار یه مادر رو بگم حس می کنم شما بخاطر اذیتا و استرسایی که تا الان داشتی یکم بدبین شدی، اصلا این حسی که شما نسبت به اون بچه هایی که نگه می دارید دارین با مادر شدن قابل قیاس نیست،من بچه خواهرم بعضی وقتا بهم میگه مامان می خوام همون لحظه براش جون بدم چه برسه بچه خودم باشه:Nishkhand:

البته اینم هست که بعضی وقتا که خیلی اذیت می کنه دیگه حوصلم بهش نمی رسه:khandeh!:

Miss Chadoriii;598128 نوشت:
سلیقه شخصی ... انگار که مثلا یکی فسنجون دوس نداشته باشه ... آدم بگه الا و بلا باید بمیری واسه فسنجون

البته خب شاید بگردید یه تفاوتایی بین بچه و فسنجونم پیدا بشه:khaneh:

شوخی کردم آبجی ناراحت نشو:Gol:

فقط من همینو میگم تربیت فرزند صالح از سالها عبادت برتر است و صبر وتربیت او باعث آمرزش پدرومادر هم میشود

لبیک یا علی النقی;598229 نوشت:

اونایی که میگن "بفرستش مهدکودک تا از شرش راحت بشی!!" فردا هم بچه هاش میگن "بفرستش خونه سالمندان تا از شرش راحت بشی!"

هرقدر که امروز هزینه برای مهد کودک و پرستاربچه و این چیزها میشه چندین برابرش درآینده خرج خانه سالمندان خواهد شد.

این یه تیکه از حرفتون که بعدا ویرایش کردین اضافه کردین دیگه نهایت بی انصافی بود

برادر محترم

مادری که خستس

روحش خسیته اش

احتیاج داره از بچش فاصله بگیره تا بتونه خودشو جمع و جور کنه

این چه قیاس غلطیه شما میگی هر کی بچشو فرستاد مهد ... بچه هم والدینو میفرسته خانه سالمندان؟؟؟؟؟

مهد رفتن واسه بچه هزار تا حسن داره

اجتماعی میشه

با همسناش بازی میکنه

نشست و برخاست بیرون از خونه رو یاد میگیره

در آخر دس گل شما بابت پیش بینی آینده من در خانه سالمندان درد نکنه

Miss Chadoriii;598236 نوشت:
مهد رفتن واسه بچه هزار تا حسن داره

اجتماعی میشه

با همسناش بازی میکنه

نشست و برخاست بیرون از خونه رو یاد میگیره

شما صراحتا فرمودید که بفرستش مهد تا از ""شرش"" راحت بشید!!!
نگفتید بفرست تا اجتماعی بشه!!!
بچه ها هم برای راحت شدن از ""شر"" والدین، اونکارو می کنن، یعنی می فرستنشون سالمندان...."چیزی که عوض داره گله نداره"

Miss Chadoriii;598232 نوشت:
بچه مثه بمب میخوره وسط زندگی زناشویی این بنده خدا ها

دقیقا این عبارت، وقتی درسته که آمادگی ها و الزامات لازم قبل از "ازدواج" یا قبل از "فرزند دار شدن" کسب نشده باشد.
هم ازدواج و هم بچه دار شدن، الزامات مهمی دارد که می توانید در کتاب های مختلف، مطالعه بفرمایید....تا کسی اینها را کسب نکرده بهتر است اقدام نکند زیرا مسلماً دچار مشکلات عدیده ی شدید خواهد شد.

بعد هم اینکه انسان باید هدف مثبتی از بچه دار شدن داشته باشد. کسانی که هدف درستی ندارند دچار مشکلات این چنینی می شوند.
به این لینک توجه کنید....
http://www.aparat.com/v/zHylw

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

لبیک یا علی النقی;598241 نوشت:
شما صراحتا فرمودید که بفرستش مهد تا از ""شرش"" راحت بشید!!!
نگفتید بفرست تا اجتماعی بشه!!!
بچه ها هم برای راحت شدن از ""شر"" والدین، اونکارو می کنن، یعنی می فرستنشون سالمندان...."چیزی که عوض داره گله نداره"

بله

هنوزم میگم

گفتم از شرش ... چون این خانوم رسما دیوانه شده از دست بچه اش

ببینید مامانش چی نوشته :

ذوالفقار;596036 نوشت:
آ
دیگه واقعا خسته شدم. دوست دارم بدمش پرورشگاه..

خب این ینی شر دیگه .... حالا الان میایید میگید بچه شر نیس رحمته

ولی وقتی این بچه باعث شده همجین حسی در مادرش به وجود بیاد ...تبدیل شده به شر

در مورد این خانوم ... مهد رفتن واسه احتماعی شدن و بازی با همسن و اینا نیس

فقط واسه اینه که 4 ساعت از دست بچش خلاص شه بتونه نفس راحت بکشه

لبیک یا علی النقی;598244 نوشت:
دقیقا این عبارت، وقتی درسته که آمادگی ها و الزامات لازم قبل از "ازدواج" یا قبل از "فرزند دار شدن" کسب نشده باشد.
ا

شرمنده که خیلی رک میگم

ولی آقایون از این آمادگی ها به کارشون نمیاد ... من زیاد شنیدم خانوما از خیانت های ریز و درشت شوهرشون ....توی سالای اول بچه داری و نوزاد داری حرف زدن

این یعنی نیاز جنسی آقایون حرف حساب حالیش نمیشه

همه ی مادر و پدرا ... بهترین و عاشق ترین و محکم ترین زندگی رو هم داشته باشن ... با وجود بچه رابطه دو نفرشون تحت تاثیر قرار میگیره

درسته که بعده یه مدت میوفته دوباره روی روال

ولی خواهشن منکر خراب شدن رابطه ... حتی مقطعی و موقتی نشید که مثه روز روشنه

اینم بگمو برم سره نوشتن پایان نامم:khandeh!:

الان پست بعدیو یکی میاد میزاره میگه :

والا ما که از وقتی بچه دار شدیم زندگیمون کلا شونصد درجه گرمتر شده و اصلا تحت تاثیر قرار نگرفتیم :khandeh!::khandeh!::khandeh!:

عزیزان گرامیان

ایشالا خدا هر روز کانون خانوادتون رو گرمتر از قبل کنه و بهم عشق و محبتتونو چند برابر

ولی منکر واقعیاتی که اطرافمون خیلی خیلی اتفاق میوفته نشیم فقط:Gol:

Miss Chadoriii;598252 نوشت:
شرمنده که خیلی رک میگم

ولی آقایون از این آمادگی ها به کارشون نمیاد ... من زیاد شنیدم خانوما از خیانت های ریز و درشت شوهرشون ....توی سالای اول بچه داری و نوزاد داری حرف زدن

این یعنی نیاز جنسی آقایون حرف حساب حالیش نمیشه

همه ی مادر و پدرا ... بهترین و عاشق ترین و محکم ترین زندگی رو هم داشته باشن ... با وجود بچه رابطه دو نفرشون تحت تاثیر قرار میگیره

درسته که بعده یه مدت میوفته دوباره روی روال

ولی خواهشن منکر خراب شدن رابطه ... حتی مقطعی و موقتی نشید که مثه روز روشنه

تقریبا موافقم
واسه همین اون نظرم توی پست قبلی خودم تو این تاپیک رو گفتم، که گفتم چندسال بگذره و رابطه به حد ثابتی برسه و هر دو طرف زن و شوهر تا حدودی نسبی تامین بشن بعد به فکر بچه آوردن بیفتن،نه همون سال اول که تازه ازدواج کردن...
البته اینقدر هم که مردها به خیانت میفتن هم نه...مثل همون دوره مجردی و قبل ازدواج می مونه دیگه یه عده که محکمترن به گناه نمیفتن ولی یه عده ممکنه به گناه بیفتن...در دوران بارداری و بچه داری هم همینطوره
بازم یه نکته پزشکی رو بگم: اینکه در دوران بارداری برقراری رابطه جنسی مشکلی رو ایجاد نمیکنه...اما خوب به دلیل میزان هورمونها در خون مادر، معمولا خانمها تمایلی ندارن به برقراری رابطه

خدارا شکر که حق را روشن کردیم!
خوشبختانه هر بازدیدکننده ای با دیدن جواب های غیرمنطقی و هیجانی برخی کاربران به حق، پی خواهد برد.
والسلام علی من اتبع الهدی

Miss Chadoriii;598232 نوشت:
ولی یه نیم ثانیه پای درد و دل زن و شوهرای تازه والدین شده بشینید

یه گوشه از مشکلاتشون رو هم بشوید احتمالا نظرتون یکم منعطف تر میشه


بعضي از پدر و مادرا و خواهر وبرادرا كه نسبت به بچه هاشون احساس خوبي ندارن،حسودي ميكنن بهش و...
گاهي مسئوليت ناپذيرند و ميخوان فقط برا خودشون زندگي كنن.
گاهي بچه ها بيش فعال هستن.
اما كساني كه خارج از اين دو حالت باشن و مهارت هاي فرزند پروري را فرا گرفته باشند.از فرزندشون متنفر نميشن.
شما بهتره به جاي نشر افكار و سليقه تون كه ممكنه رو خيلي ها تاثير منفي بذاره مهارت هاي بچه داري رو ياد بگيرين تا سختي كمتري براتون پيش بياد.

اين مادر تنها هستن،ولي در بسياري از خانواده ها مادر بزرگها خاله ها عمه ها به كمك مادر ميان و كمكش ميكنن.

يعني چي باب شده ميگن از بچه متنفريم؟
عمده كساني هم كه من ديدم ميگن از بچه داري متنفرم يا يك سري افكار فمينيستي دارن يا افسرده و پريشان حال هستن.
البته منظورم استارتر تاپيك و سركار Miss Chdoriii نيست.


Miss Chadoriii;598252 نوشت:

ولی آقایون از این آمادگی ها به کارشون نمیاد ... من زیاد شنیدم خانوما از خیانت های ریز و درشت شوهرشون ....توی سالای اول بچه داری و نوزاد داری حرف زدن

این یعنی نیاز جنسی آقایون حرف حساب حالیش نمیشه

همه ی مادر و پدرا ... بهترین و عاشق ترین و محکم ترین زندگی رو هم داشته باشن ... با وجود بچه رابطه دو نفرشون تحت تاثیر قرار میگیره

درسته که بعده یه مدت میوفته دوباره روی روال

ولی خواهشن منکر خراب شدن رابطه ... حتی مقطعی و موقتی نشید که مثه روز روشنه

مهارت فرزند پروري يعني اينكه مرد محبتش در اين دوران به همسرش بيشتر ميشه بعد از به دنيا اومدن بچه به خاطر زحماتي كه ميكشه سختي هايي كه تحمل ميكنه بيشتر از قبل عاشق همسرش ميشه و بهش محبت ميكنه تا خستگي بچه داري از تنش بيرون بره.
يه سري مسائل جانبي هم نميتونه رو عشق و محبت تاثير بزاره.

سلام علیکم
با تشکر از شما خواهرگرامی و تبریک به خاطر اینکه خداوند توفیق مادر بودن را به شما عطا کرده است
ما وقتی میخواهیم یک غذای خوشمزه و سالم بپزیم وقت زیادی را صرف میکنیم گاهی ممکن است از صبح برویم در آشپزخانه و تا ظهر پخت غذا ادامه پیدا کند! اما نهایتش ظهر غذا آمده است و وقتی غذای خوشمزه ما خورده میشود و همه به به چه چه میکنند خستگی از تنمان در میرود
تا حالا دیدید کسی بگوید یک هفته است دارم غذا میپذم تمام نمیشود؟! قطعا نه!

حکایت فرزند دلبند شما هم همین است ،خداوند نعمتی به شما عطا کرده و الان شما به عنوان مادر وظیفه اتان تربیت صحیح و اسلامی این کودک است،این کودک قرار نیست همیشه اینگونه بماند کم کم بزرگتر که شد وقت شما هم آزاد تر میشود اما وقتی بعدها که کودک بزرگ شد و یک فرد خوبی برای خانه و خانواه شد،وقتی یک فرد صالحی تربیت شد آنوقت تمام خستگی شما در میرود!! یادتان باشد تمام این روزها میگذرد پس باعشق و صبوری کودکتان را بزرگ کنید،و کلا دیدتان را نسبت به تربیت کودک عوض کنید! چرا ؟ چون با این دیدی که دارید کودک را مانع میبینید اما اگر دیدتان را عوض کنید کودک را باعث پیشرفت و رشد خود میبینید،نه مانع!
اگر جایی آتش گرفته باشد و به فردی بگویند برو در این آتش قطعا طرف دلش نمیخواهد برود و حتی تصورش هم برایش وحشتناک است اما اگر بگویند کسی دارد در آتش میسوزد برو نجاتش بده دیگر به سوختن فکر نمیکند به نجات طرف مقابل فکر میکند و با عشق میرود!! پس دیدگاه شما نسبت به فرزند و تربیت آن در مسیری که پیش رو دارید خیلی مهم است

ذوالفقار;596036 نوشت:
آرامش را، استراحت را، قرآن خواندن را ، کتاب خواندن را، اینترنت، گوشی،مهمانی دادن، نماز با توجه،درس خواندن را، تفریح دلخواهم را، آشپزی با علاقه کردن را، خیاطی را،سلامتی، نظم، خواب راحت، نظافت خونه،همسرم، زندگی ام، خودم و حتی خدا را.


اشتباه ما این است که نمیدانیم خیلی چیزها دارد به اشتباه جای چیزهای دیگر را میگیرد!!
اگر کودکان میتوانستند صحبت کنند خیلی هایشان معترض میشدند که در خانه ما کتاب،اینترنت،خیاطی ،و...جای ما را گرفته است!! خواهر خوبم همه اینها که گفتید در برابر کودک در مرحله دوم است

چرا فکر میکنید قرآن خواندن و نماز با توجه و خدا را از شما گرفته است؟! میدانید چرا؟چون فکر میکنیم خداوند همه جا و در همه موقعیت ها یک انتظار از ماها دارد در حالی که اینگونه نیست!
قرآن برای چه میخواندید؟برای رضای خدا؟برای نزدیکی به خدا؟ مطمئن باشید الان که دارید به جایش به فرزندتان میرسید همان برکات را دارد!! اگر هدف رضای خداست الان خداوند اینگونه از شما راضی است ! پس دیگر دنبال چه هستید؟! هرچند میتوانید در کنارش قرآن هم بخوانید اگر با برنامه باشید

این همه انسانها به دنیا آمدند وبزرگ شدند،با این حساب باید همه زن و شوهرها از هم جدا میشدند!! نه ،تربیت کودک منافاتی با همسر داری ندارد اگر دیدمان درست باشد و شیوه زندگی و سیاست های زنانه را خوب بلد باشیم

به شما توصیه میکنم حتما هدف از خلت انسانها،تولد کودک،نقش مادر در تربیت و غیره را بروید دنبالش و مطالعه کنید آنوقت میفهمید لحظه لحظه ای که شما از آن به سختی یاد میکنید عین عشق بازی با خدا بوده و لذت بخش است!

ان شاءالله در مسیری که پیش رو دارید موفق و پیروز باشید و قدر نعمات الهی را بدانید

التماس دعا
یازهرا(س)

ذوالفقار;596036 نوشت:
آرامش را، استراحت را، قرآن خواندن را ، کتاب خواندن را، اینترنت، گوشی،مهمانی دادن، نماز با توجه،درس خواندن را، تفریح دلخواهم را، آشپزی با علاقه کردن را، خیاطی را،سلامتی، نظم، خواب راحت، نظافت خونه،همسرم، زندگی ام، خودم و حتی خدا را.
وقتی بیدار است فقط باید باهاش بازی کنم یا بیرون ببرمش به هیچی نمیرسم هیچی. 2 ساعتی هم که ظهر می خوابه غذا ردست کنم ظرف بشورم و لباس و نماز و... . فقط چند دقیقه ای بشینم فکر کنم و تلقینات مثبت به خودم کنم تا دوباره بیدار شد شروع کنم. از خدا غافل شدم به جز نماز دست و پا شکسته هیچ عمل عبادی دیگه انجام نمیدم. از زندگی خسته شدم 2 ساله همه چیزم بر اساس روال اون باید می بوده. وقتی هم می خواد بخوابه پروسه خوابش 2 ساعت طول می کشه. غدا دادنش 1 ساعت طول میکشه. همش نگران سلامتیش بودن. بچه میخواستم تو زندگی ام باشه نه همه زندگیم. من اصلا زندگی ندارم. یه بچه دوساله فقط دارم. فقط هی میگن خوب مادری دیگه الکی بهشت زیرپای تو نیست . مقامت بزرگه برای همین .از خدا دور شدم. از همسرم دور شدم. از دوستام دور شدم. فعالیتهامو کنار گذاشتم حتی از خودم دور شدم . همش عصبی ام چه بهشتی وقتی به وظیفم که همسر داری (نه بچه داری) نمیرسم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
دیگه واقعا خسته شدم. دوست دارم بدمش پرورشگاه. خیلی بازیگوشه وقتی جایی میرم یک لحظه نمینشینه هیچ بچه ای رو اینجوری ندیدم.
پیش هیچ کس هم نمی تونم بگذارمش چون بدون من نمیمونه.
چه کار کنم؟
با اینکه بچه دوست داشتم ولی دیگه نمیخواماگر هم کسی از زندگیش راضیه توصیه می کنم هیچ وقت بچه نیاره.

سلام

خانم هم ، خانم های قدیم !!

الان همشون شده اند پاکتی !!

بچه رو توی خونه به دنیا می اوردن !! روز بعدش میرفتن اسب سواری !!
نان می پختن !!
الان خانم اومده نمیتونه یه بچه رو سرپرستی کنه !
طرف 12 تا بچه رو پرورش میداد اف نمی گفت !

یارب;598330 نوشت:
سلام علیکم
با تشکر از شما خواهرگرامی و تبریک به خاطر اینکه خداوند توفیق مادر بودن را به شما عطا کرده است
ما وقتی میخواهیم یک غذای خوشمزه و سالم بپزیم وقت زیادی را صرف میکنیم گاهی ممکن است از صبح برویم در آشپزخانه و تا ظهر پخت غذا ادامه پیدا کند! اما نهایتش ظهر غذا آمده است و وقتی غذای خوشمزه ما خورده میشود و همه به به چه چه میکنند خستگی از تنمان در میرود
تا حالا دیدید کسی بگوید یک هفته است دارم غذا میپذم تمام نمیشود؟! قطعا نه!

حکایت فرزند دلبند شما هم همین است ،خداوند نعمتی به شما عطا کرده و الان شما به عنوان مادر وظیفه اتان تربیت صحیح و اسلامی این کودک است،این کودک قرار نیست همیشه اینگونه بماند کم کم بزرگتر که شد وقت شما هم آزاد تر میشود اما وقتی بعدها که کودک بزرگ شد و یک فرد خوبی برای خانه و خانواه شد،وقتی یک فرد صالحی تربیت شد آنوقت تمام خستگی شما در میرود!! یادتان باشد تمام این روزها میگذرد پس باعشق و صبوری کودکتان را بزرگ کنید،و کلا دیدتان را نسبت به تربیت کودک عوض کنید! چرا ؟ چون با این دیدی که دارید کودک را مانع میبینید اما اگر دیدتان را عوض کنید کودک را باعث پیشرفت و رشد خود میبینید،نه مانع!
اگر جایی آتش گرفته باشد و به فردی بگویند برو در این آتش قطعا طرف دلش نمیخواهد برود و حتی تصورش هم برایش وحشتناک است اما اگر بگویند کسی دارد در آتش میسوزد برو نجاتش بده دیگر به سوختن فکر نمیکند به نجات طرف مقابل فکر میکند و با عشق میرود!! پس دیدگاه شما نسبت به فرزند و تربیت آن در مسیری که پیش رو دارید خیلی مهم است


اشتباه ما این است که نمیدانیم خیلی چیزها دارد به اشتباه جای چیزهای دیگر را میگیرد!!
اگر کودکان میتوانستند صحبت کنند خیلی هایشان معترض میشدند که در خانه ما کتاب،اینترنت،خیاطی ،و...جای ما را گرفته است!! خواهر خوبم همه اینها که گفتید در برابر کودک در مرحله دوم است

چرا فکر میکنید قرآن خواندن و نماز با توجه و خدا را از شما گرفته است؟! میدانید چرا؟چون فکر میکنیم خداوند همه جا و در همه موقعیت ها یک انتظار از ماها دارد در حالی که اینگونه نیست!
قرآن برای چه میخواندید؟برای رضای خدا؟برای نزدیکی به خدا؟ مطمئن باشید الان که دارید به جایش به فرزندتان میرسید همان برکات را دارد!! اگر هدف رضای خداست الان خداوند اینگونه از شما راضی است ! پس دیگر دنبال چه هستید؟! هرچند میتوانید در کنارش قرآن هم بخوانید اگر با برنامه باشید

این همه انسانها به دنیا آمدند وبزرگ شدند،با این حساب باید همه زن و شوهرها از هم جدا میشدند!! نه ،تربیت کودک منافاتی با همسر داری ندارد اگر دیدمان درست باشد و شیوه زندگی و سیاست های زنانه را خوب بلد باشیم

به شما توصیه میکنم حتما هدف از خلت انسانها،تولد کودک،نقش مادر در تربیت و غیره را بروید دنبالش و مطالعه کنید آنوقت میفهمید لحظه لحظه ای که شما از آن به سختی یاد میکنید عین عشق بازی با خدا بوده و لذت بخش است!

ان شاءالله در مسیری که پیش رو دارید موفق و پیروز باشید و قدر نعمات الهی را بدانید

التماس دعا
یازهرا(س)

درود بر شما
واقعا زیبا و به جا نوشته اید.

ناگفته هاي ناب;598295 نوشت:

بعضي از پدر و مادرا و خواهر وبرادرا كه نسبت به بچه هاشون احساس خوبي ندارن،حسودي ميكنن بهش و...
گاهي مسئوليت ناپذيرند و ميخوان فقط برا خودشون زندگي كنن.
گاهي بچه ها بيش فعال هستن.
اما كساني كه خارج از اين دو حالت باشن و مهارت هاي فرزند پروري را فرا گرفته باشند.از فرزندشون متنفر نميشن.
شما بهتره به جاي نشر افكار و سليقه تون كه ممكنه رو خيلي ها تاثير منفي بذاره مهارت هاي بچه داري رو ياد بگيرين تا سختي كمتري براتون پيش بياد.

اين مادر تنها هستن،ولي در بسياري از خانواده ها مادر بزرگها خاله ها عمه ها به كمك مادر ميان و كمكش ميكنن.

يعني چي باب شده ميگن از بچه متنفريم؟
عمده كساني هم كه من ديدم ميگن از بچه داري متنفرم يا يك سري افكار فمينيستي دارن يا افسرده و پريشان حال هستن.
البته منظورم استارتر تاپيك و سركار miss chdoriii نيست

افسرده و پریشان حال ؟؟

منظورتون بعد اگه ما نیستیم کیه اونوخ ؟؟؟.

نقل قول:
مهارت فرزند پروري يعني اينكه مرد محبتش در اين دوران به همسرش بيشتر ميشه بعد از به دنيا اومدن بچه به خاطر زحماتي كه ميكشه سختي هايي كه تحمل ميكنه بيشتر از قبل عاشق همسرش ميشه و بهش محبت ميكنه تا خستگي بچه داري از تنش بيرون بره.
يه سري مسائل جانبي هم نميتونه رو عشق و محبت تاثير بزاره.

چقدر آقایون رو پروانه ای و لطیف توصیف کردین توی این دو خط Fool

متاسفم که توی 80 درصد موارد توصیفاتتون واقعیت نداره

آقا خیلی شیک جاشو جدا میکنه که از گریه بچه خدایی نکرده نظم خوابش بهم نریزه ... بعد کجای این محبت اضافه اس؟

Miss Chadoriii;598252 نوشت:
شرمنده که خیلی رک میگم

ولی آقایون از این آمادگی ها به کارشون نمیاد ... من زیاد شنیدم خانوما از خیانت های ریز و درشت شوهرشون ....توی سالای اول بچه داری و نوزاد داری حرف زدن

این یعنی نیاز جنسی آقایون حرف حساب حالیش نمیشه

همه ی مادر و پدرا ... بهترین و عاشق ترین و محکم ترین زندگی رو هم داشته باشن ... با وجود بچه رابطه دو نفرشون تحت تاثیر قرار میگیره

اینکه خیلی وحشتناکه :Ghamgin:

واقعا آقایون از این کارا می کنن؟

یعنی زن بدبخت اون همه درد و اذیت رو تحمل می کنه بعد آقاشون مشغول ارضا خودش هست؟

من باورم نمیشه

آقایون واقعا اینجوری هستین؟

mehrant;598276 نوشت:
البته اینقدر هم که مردها به خیانت میفتن هم نه...مثل همون دوره مجردی و قبل ازدواج می مونه

ببخشید اونوقت قبل ازدواج چیکار می کنن که اون موقع همون کار رو می کنن؟

الان ذهن من خیلی داغون شده توروخدا یکی بگه اینا دارن اشتباه می گن:geryeh:

Ṃᾄʀẓἷἔ;598410 نوشت:
اینکه خیلی وحشتناکه :Ghamgin:

واقعا آقایون از این کارا می کنن؟

یعنی زن بدبخت اون همه درد و اذیت رو تحمل می کنه بعد آقاشون مشغول ارضا خودش هست؟

من باورم نمیشه

آقایون واقعا اینجوری هستین؟

ببخشید اونوقت قبل ازدواج چیکار می کنن که اون موقع همون کار رو می کنن؟

الان ذهن من خیلی داغون شده توروخدا یکی بگه اینا دارن اشتباه می گن:geryeh:

معذرت میخوام ، اون کسایی این کار رو بکنن مرد نیستن، خیلی نامردن، از حیون هم پست ترن
البته خانوم هم باید حواسش به شوهرش باشه، در کل اگه میخوایم زندگیمون از هم نپاشه باید به جزئی ترین مسائل اهمیت بدیم.

البته اگر خدا از زندگیمون بره بیرون ، به جاش خیلی چیزای دیگه میاد تو زندگیمون، یکیش خیانته. فرقی هم نمیکنه چه مرد باشی چه زن

خدایا دوست دارم;598434 نوشت:
البته اگر خدا از زندگیمون بره بیرون ، به جاش خیلی چیزای دیگه میاد تو زندگیمون

دقیقا زدین به مرکز ...

اگه تو زندگی ایمان جاری باشه از این اتفاق ها هرگز نمی افته

Miss Chadoriii;598354 نوشت:
متاسفم که توی 80 درصد موارد توصیفاتتون واقعیت نداره

آقا خیلی شیک جاشو جدا میکنه که از گریه بچه خدایی نکرده نظم خوابش بهم نریزه ... بعد کجای این محبت اضافه اس؟

دختر آخه چرا اینارو میگی، من اصلا نمی تونم هضم کنم مخم داره منفجر میشه، بابا مردام آدمن :Ghamgin:

خدایا دوست دارم;598434 نوشت:
البته خانوم هم باید حواسش به شوهرش باشه، در کل اگه میخوایم زندگیمون از هم نپاشه باید به جزئی ترین مسائل اهمیت بدیم.

درسته ولی بعضی وقتا ماهای آخر دکتر اجازه این کار رو نمیده، یعنی یه آقا نمی تونه چند ماه(1-2 ماه) تحمل کنه؟

بابا خانم داره 9 ماه در بدترین شرایط بچه ی شما رو تو وجودش نگه می داره، بخدا که خیلی بی انصافی هست، هر دلیلی آقایون بیارن برای این کارشون که ال میشیم بل میشیم من هرگز قانع نمیشم

به قول شما فقط از یه آدم بی ایمان و پست همچین چیزی بر میاد

[="Tahoma"][="Black"]به نام خدا
سلام

Miss Chadoriii;598354 نوشت:
منظورتون بعد اگه ما نیستیم کیه اونوخ ؟

جواب سوال شما:

ناگفته هاي ناب;598295 نوشت:
عمده كساني هم كه من ديدم ميگن از بچه داري متنفرم يا يك سري افكار فمينيستي دارن يا افسرده و پريشان حال هستن.
البته منظورم استارتر تاپيك و سركار Miss Chadoriii نيست.

Miss Chadoriii;598354 نوشت:
متاسفم که توی 80 درصد موارد توصیفاتتون واقعیت نداره

منبع آمار؟[/]

Ṃᾄʀẓἷἔ;598410 نوشت:
اینکه خیلی وحشتناکه :Ghamgin:

واقعا آقایون از این کارا می کنن؟

یعنی زن بدبخت اون همه درد و اذیت رو تحمل می کنه بعد آقاشون مشغول ارضا خودش هست؟

من باورم نمیشه

آقایون واقعا اینجوری هستین؟

ببخشید اونوقت قبل ازدواج چیکار می کنن که اون موقع همون کار رو می کنن؟

الان ذهن من خیلی داغون شده توروخدا یکی بگه اینا دارن اشتباه می گن:geryeh:

خانم مرضیه
منظور من خیانت نبوده
منظورم از تایید حرفهای خانوم چادری این بود که بله سخته برای آقایون تحمل نداشتن رابطه جنسی در مدت طولانی بارداری و شیردهی و...
اما من نگفتم خیانت میکنن، نوشتم که مثل قبل ازدواج که پسرای جوون همه تمایلات جنسی دارن ولی یه عده پاکدامنی میکنن و تا وقت ازدواج به گناهی نمیفتن، در اون دوران بچه داری هم همینطورن.اون عده ای هم که به گناه میفتن اون موقع هم ممکنه به گناه بیفتن

mehrant;598458 نوشت:
خانم مرضیه
منظور من خیانت نبوده
منظورم از تایید حرفهای خانوم چادری این بود که بله سخته برای آقایون تحمل نداشتن رابطه جنسی در مدت طولانی بارداری و شیردهی و...
اما من نگفتم خیانت میکنن، نوشتم که مثل قبل ازدواج که پسرای جوون همه تمایلات جنسی دارن ولی یه عده پاکدامنی میکنن و تا وقت ازدواج به گناهی نمیفتن، در اون دوران بچه داری هم همینطورن.اون عده ای هم که به گناه میفتن اون موقع هم ممکنه به گناه بیفتن

خب خودتون گفتید تقریبا موافقین،یعنی موافقید که خیلی از آقایون این کار رو می کنن

Ṃᾄʀẓἷἔ;598460 نوشت:
خب خودتون گفتید تقریبا موافقین،یعنی موافقید که خیلی از آقایون این کار رو می کنن

گفتم که،از موافقت منظورم این بود که آقایون رابطه جنسی براشون مهمه و اینکه سعی میکنن در دوران بارداری هم رابطه برقرار کنن ولی خانم تمایلاتش کمه و ممکنه قبول نکنه
و چیز دیگه ای که باهاش موافق بودم اینکه بچه داری رابطه دو نفره رو تحت تاثیر قرار میده چون بخش زیادی از وقت و انرژی طرفین باید صرف بچه بشه
ولی در مورد خیانت نظرم اونی بود که بالای این کامنت آخرتون گفتم

Ṃᾄʀẓἷἔ;598008 نوشت:

اگه آدم با این دید نگاه کنه که داره شیعه امام زمان رو تربیت می کنه فکر نمی کنم دیگه به چشم یه موجود آویزون بهش نگاه کنیم

مادرای ایرانی و مخصوصا شیعه باید خیلی قدر خودشون رو داشته باشن چون لیاقت بزرگی خدا بهشون داده


از كجا مطمئنين كه شيعه امام زمان ميشه. آيا اين لياقت فقط مال مادرهاي شيعه هست چون فقط شيعه هستن؟

مادر خوب بودن که شامل اون الطاف خداوندی بشه خیلییییییییییی سخته شامل هر مادری نمیشه.
وظیفه من بچه داری نیست اما همسرداری هست. طبق حدیث پیامبر. ولی به خاطر بچه من از وظیفه ام باز ماندم. و جالبه که من از فشار بچه داری و مشکلاتم میگن اونوقت اینجا بعضی آقایون اومدن از حقشون دفاع کنند

روزنه;598476 نوشت:
از كجا مطمئنين كه شيعه امام زمان ميشه. آيا اين لياقت فقط مال مادرهاي شيعه هست چون فقط شيعه هستن؟

شما وظیفتون رو انجام بدین نتیجه اش دست خداست، نمی دونم ولی قاعدتا مادران شیعه فرزندان شیعه به دنیا میارن و می تونن جوری تربیتشون کنن که شیعه امام زمان بشن

حالا اگه مادرای دیگم می تونن این کار رو بکنن خیلیم عالی هست

شما یه روضه اما حسین میرین چقدر حالتون عوض میشه. یه زیارت میرین یه کلاس دینی میرین. دوستتون میبینید. چقدر روحیه میگیرین حالا این فرق ندادره با کسی که اصلا اینارو نداره. بچه من 5 دقیقه یه جا نمیشینه.

ذوالفقار;598479 نوشت:
مادر خوب بودن که شامل اون الطاف خداوندی بشه خیلییییییییییی سخته شامل هر مادری نمیشه.
وظیفه من بچه داری نیست اما همسرداری هست. طبق حدیث پیامبر. ولی به خاطر بچه من از وظیفه ام باز ماندم. و جالبه که من از فشار بچه داری و مشکلاتم میگن اونوقت اینجا بعضی آقایون اومدن از حقشون دفاع کنند

منظور من از حرفایی که زدم دفاع از حق آقایون و اینا نبود

وا!!!
خواهر من چرا حرص میخورید
خب اگه میگید اینقدر شیطنت داره و یه جا نمیشینه ببریدش پیش یه دکتر
چیزی ازش کم که نمیشه!!!
فقط چک کنه بیش فعال هست یا نه!
تازشم اگر شرایطشو دارید براش پرستار بگیرید
یا ببریدش مهد
باشگاه ثبت نام کنید تا انرژیش تخلیه شه
الان خیلی ها هستن بچشونو از وقتی راه میفته میفرستن باشگاه
مشکل لا ینحل که نیست!!!!
بچه تون بازیگوشه و وقت شما رو خیلی میگیره
خب واسش راه حل پیدا کنید

من اگه جای شما بودم اول اول اول مینشستم و با همسرم در این باره صحبت میکردم و تمام حرفای اینجا رو پیش اون میگفتم تا حداقل بدونه که چقدر دوست دارم بیشتر بهش برسم اما بچه مانع میشه
حداقلش اینه که پای بی محبتی و کم توجهی نمیذاره و درکتون میکنه و حق رو میده بهتون
اونوقت طبق طبیعت مردانه میشینه و دنبال یه راه حل میگرده
و کم کم ان شاءلله مشکل حل میشه

چرا اینقدر شرایط سخت رو به خودتون تلقین می کنید؟؟!!
زبونم لال افسرده میشیدا!!!!!!!!!!!!

اصلا همین که اینقدر به شما وابسته ست یک ایراده
قبول دارید که این طرز تربیت شماست که ایشون رو وابسته کرده؟؟!!!!
پس تغییرش بدید
و کم کم کاری کنید که وابستگی اش کم بشه

در این صورت میتونستید گاهی اوقات بذاریدش پیش پدر و مادرتون
یا مهد رفتنش راحت تر میشد

ذوالفقار;598481 نوشت:
شما یه روضه اما حسین میرین چقدر حالتون عوض میشه. یه زیارت میرین یه کلاس دینی میرین. دوستتون میبینید. چقدر روحیه میگیرین حالا این فرق ندادره با کسی که اصلا اینارو نداره. بچه من 5 دقیقه یه جا نمیشینه.


سلام علیکم

خواهرخوبم، شما با همین نیت قشنگ الهی که دارید فرزند دلبندتان را تربیت کنید باورکنید خداوند خودش گشایش امور را برایت حاصل میکند

اگر میدانید خیلی فعالیت فرزندتان غیر طبیعی است (بیش فعال است) در صدد درمانش هم باشید ،اما در کل این طبیعت کودک است که فعال است ،بازی کردن کاملا برای یک کودک طبیعی است ،دارد در دنیای زیبای خودش زندگی میکند

در نگهداری کودکتان از همسرتان هم کمک بگیرید،یک خانم اگر روش زندگی را بداند ،روش همسرداری را بداند، میتواند همسر را با خود همراه کند وهمسرش در این زمینه ها با او همکاری میکند

خواهر بزرگوارم،ما برای چه در روضه شرکت میکنیم؟برای چه اشک میریزیم؟ برای خشنودی قلب امام حسین(ع)؟برای رضایت خدا؟ مطمئن باشید در کنار اینها اهل بیت (ع) از ما عمل کننده به دستورات دین را میخواهند،ادامه دهنده دین را میخواهند، شما کودکتان نمیگذارد در مجلس بنشینید دستش را بگیری و راهش ببرید در دلتان هم با امام حسین(ع)خلوت کنید ،نمیشود؟! بگید یا حسین جان کمکم کنید فرزندی تربیت کنم که اگر در زمان ظهور فرزندتان مهدی (ع) بود ایشان را مانند زمان شما تنها نگذارد و...این همان برکاتی که از روضه قرار بود به دست آورید،همان حال معنوی را برایتان خواهدداشت و حتی بالاتر!

مشکل ما خانمها اینجاست که نمیدانیم شاید چند ساعت از سر اخلاص با کودک بودند به اندازه همان مجلس روضه و کلاسهای دینی ارزش دارد!
یه خانمی مدتی پیش میگفتند از وقتی ازدواج کردم ایمانم کم شده،گفتم چرا؟گفتند چونکه مثل مجردی نمیتوانم نماز شب بخوانم،و مجبورم آن ساعات را صرف همسرم کنم!
گفتم پس مجردی هم نماز شبها را برای دلتان میخواندید نه خدا!! گفتن چرا؟ گفتم اگر برای رضای خدا بوده الان رضای خدا به این است که در این ساعت به همسرتان برسید،پس چه فرقی با نماز شب دارد؟ چه بسا ثوابش خیلی بیشتر باشد!! اینکه چه کاری انجام دهیم مهم نیست !این مهم است که آنچه را مطابق رضای خدا هست انجام دهیم ،حال گاهی رضای خدا در نماز شب است،گاهی در بازی با کوک،گاهی در روضه ،گاهی در برآوردن نیازهای همسرو...

خواهرم،شما در حد توانتان تکلیف دارید نه بیشتر،پس در حد توانتان به همسر و کودک رسیدگی کنید آن هم بااخلاص و از سر عشق الهی ،قول میدهم خداوند ظرفیتتان را بیشتر میکند

قدر تمام این لحظاتتان را بدانید !!چون خیلی چیزها هستند که ما فکر میکنیم شر است در حالی که خیر ما در آن است

التماس دعا
یازهرا(س)

[="Olive"]

maedeh-r;598495 نوشت:
وا!!!
خواهر من چرا حرص میخورید
خب اگه میگید اینقدر شیطنت داره و یه جا نمیشینه ببریدش پیش یه دکتر
چیزی ازش کم که نمیشه!!!
فقط چک کنه بیش فعال هست یا نه!
تازشم اگر شرایطشو دارید براش پرستار بگیرید
یا ببریدش مهد
باشگاه ثبت نام کنید تا انرژیش تخلیه شه
الان خیلی ها هستن بچشونو از وقتی راه میفته میفرستن باشگاه
مشکل لا ینحل که نیست!!!!
بچه تون بازیگوشه و وقت شما رو خیلی میگیره
خب واسش راه حل پیدا کنید

من اگه جای شما بودم اول اول اول مینشستم و با همسرم در این باره صحبت میکردم و تمام حرفای اینجا رو پیش اون میگفتم تا حداقل بدونه که چقدر دوست دارم بیشتر بهش برسم اما بچه مانع میشه
حداقلش اینه که پای بی محبتی و کم توجهی نمیذاره و درکتون میکنه و حق رو میده بهتون
اونوقت طبق طبیعت مردانه میشینه و دنبال یه راه حل میگرده
و کم کم ان شاءلله مشکل حل میشه

چرا اینقدر شرایط سخت رو به خودتون تلقین می کنید؟؟!!
زبونم لال افسرده میشیدا!!!!!!!!!!!!


منم موافقم[/]

Ṃᾄʀẓἷἔ;598410 نوشت:
اینکه خیلی وحشتناکه :Ghamgin:
واقعا آقایون از این کارا می کنن؟
یعنی زن بدبخت اون همه درد و اذیت رو تحمل می کنه بعد آقاشون مشغول ارضا خودش هست؟
من باورم نمیشه
آقایون واقعا اینجوری هستین؟
ببخشید اونوقت قبل ازدواج چیکار می کنن که اون موقع همون کار رو می کنن؟
الان ذهن من خیلی داغون شده توروخدا یکی بگه اینا دارن اشتباه می گن:geryeh:

شیر سفیده
کره غیرمستقیم از شیر گرفته میشه
پس کره سفیده!

قضاوت وقتی عجولانه باشه همین میشه

مردها نیاز جنسی دارن
زن ها موقع بارداری یا اوایل زایمان نمیتونن این نیاز رو برآورده کنن
پس آقایون تو این دوره خیانت میکنن!

درست شبیه به مثال کره و شیر ، درمورد بالا هم موارد اول و دوم درسته ، اما دلیل برای صحت مورد سوم نمیشه. بحثش خیلی مفصله و اصل تاپیک هم موضوع دیگه ای رو دنبال میکنه ، اما بطور خلاصه ، اتفاقاً دورهء بارداریِ خانم هیچ ارتباطی به خیانت مرد نداره. به افزوده شدن جنسی مرد چرا ، ربط داره ، ولی به خیانت خیر. دقیقاً سؤالی که خانم "مرضیه" آخر این پستشون پرسیدن ، خودش جواب این سواله. یعنی اینکه آقا چکار کنه ، برمیگرده به سوابق ایشون. نه الزاماً سوابق در جوانی ، کلاً سوابق جنسی. مردی که بخواد روابط نامشروع داشته باشه ، خیلی به این کار نداره که همسرش بارداره یا نه ، بیماره یا نه ، بچه داری میکنه یا نه ، بلکه در تمام حالت ها ممکنه خیانت کنه. و برعکس مردی که وفادار باشه ، اون هم شرایط خیلی براش تفاوتی نمیکنه و در تمام حالت ها وفادار خواهد بود. شاید استثناء هم وجود داشته باشه ، ولی کلیت موضوع همینه

البته خانمها هم باید توجه داشته باشن که این یه موضوع دوطرفه است. یعنی هم برای مرد زیباست که توی این دوران ، کمی جلوی خودش رو بگیره و به همسرش کمک کنه ، هم برای خانم زیباست که نیازهای همسرش رو فراموش نکنه و گوشه چشمی هم به این نیازها داشته باشه (در حد شرایط). خانمهای عزیز یه نکته رو هم از بنده به عنوان یه مرد متاهل داشته باشن. برعکس چیزی که اکثر زن ها فکر میکنن ، برای خیلی از مردها نیاز عاطفی خیلی مهمتره تا نیاز جنسی

یه نکته هم خدمت خانمها. آیا میپسندین که مردها اینطوری بگن:
مردهایی که کارهاشون دور از خونست و مدت زیادی دور از خونه هستن ، کمتر میتونن نیازهای زنشون رو برآورده کنن. پس احتمالاً زنهای این نوع مردها همه خائن هستن!!!

به نظرتون این نوع قضاوت ، عجولانه و دور از انصاف نیست؟
اگر هست ، پس درمورد مردها هم همینطور نگاه کنید

موضوع قفل شده است