جمع بندی ورود به شرایط خودکشی برای چه هدف هایی جایز است؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ورود به شرایط خودکشی برای چه هدف هایی جایز است؟

با عرض سلام

نکته ظریفی در رابطه با خودکشی ذهن مرا مشغول کرده است .
شرایطی را تصور کنید که فردی در حال جنگ است، مغلوب شده است و دو راه پیش رو دارد یا تسلیم شود و سرنوشت خود را به دشمن بسپارد ویا به طریقی دشمن را وادار کند تا او را به قتل برساند .

آیا راه دوم نوعی خودکشی نیست؟
در مورد نحوه شهادت شهید نواب صفوی حتی شنیده ام که ایشان در ماه رمضان شهید شدند و روزه بودند ، نه تنها حرکتی کردند که دشمن تحریک شود و ایشان را بکشد بلکه کاغذهایی که همراه داشتند را خوردند و عملا عمدا روزه خود را شکستند!!!
یعنی روزه خواری برای حفظ اطلاعات و خودکشی برای جلوگیری از اسارت !

یا نوجوانی که نارنجک به خود می بنند تا یک تانک از چندین تانک دشمن را متوقف کند!

در مورد ماجرای یاران امام حسین (ع) نیز همین سوال مطرح می شود ، خود امام را به هر حال می کشتند اما یاران ایشان می توانستند زنده بمانند ، آن ها می دانستند که نمی توانند جلوی کشته شدن امام را بگیرند ، عملا فقط پیش مرگ ایشان شدند !

آیا عبارت مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت ، مجوزی برای خودکشی در شرایط خاص نیست؟
در چه حدی می توان این مفهوم را بسط داد؟
آیا معیار این است که عمل قتل به دست کسی جز خود فرد اتفاق بیافتد؟
مثلا زنی که برای حفظ عفت خود دست به خودکشی می زند یا مردی که برای ترس از شکنجه این کار را می کند در این دسته قرار نمی گیرند؟
انواع عملیات انتحاری بر چه اساسی توجیه می شوند؟

متشکرم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سعید

vazzoha;595816 نوشت:
با عرض سلام

نکته ظریفی در رابطه با خودکشی ذهن مرا مشغول کرده است .
شرایطی را تصور کنید که فردی در حال جنگ است، مغلوب شده است و دو راه پیش رو دارد یا تسلیم شود و سرنوشت خود را به دشمن بسپارد ویا به طریقی دشمن را وادار کند تا او را به قتل برساند .

آیا راه دوم نوعی خودکشی نیست؟
در مورد نحوه شهادت شهید نواب صفوی حتی شنیده ام که ایشان در ماه رمضان شهید شدند و روزه بودند ، نه تنها حرکتی کردند که دشمن تحریک شود و ایشان را بکشد بلکه کاغذهایی که همراه داشتند را خوردند و عملا عمدا روزه خود را شکستند!!!
یعنی روزه خواری برای حفظ اطلاعات و خودکشی برای جلوگیری از اسارت !

یا نوجوانی که نارنجک به خود می بنند تا یک تانک از چندین تانک دشمن را متوقف کند!

در مورد ماجرای یاران امام حسین (ع) نیز همین سوال مطرح می شود ، خود امام را به هر حال می کشتند اما یاران ایشان می توانستند زنده بمانند ، آن ها می دانستند که نمی توانند جلوی کشته شدن امام را بگیرند ، عملا فقط پیش مرگ ایشان شدند !

آیا عبارت مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت ، مجوزی برای خودکشی در شرایط خاص نیست؟
در چه حدی می توان این مفهوم را بسط داد؟
آیا معیار این است که عمل قتل به دست کسی جز خود فرد اتفاق بیافتد؟
مثلا زنی که برای حفظ عفت خود دست به خودکشی می زند یا مردی که برای ترس از شکنجه این کار را می کند در این دسته قرار نمی گیرند؟
انواع عملیات انتحاری بر چه اساسی توجیه می شوند؟

متشکرم

سلام علیکم
در سؤال شما، چندین سؤال ذکر شده است که هر کدام، احتیاج به توضیح و بحث مبسوط دارد. از آن جایی که سؤال شما، جنبه فقهی هم دارد، برای ذکر ادله آن باید به آثار فقهی رجوع نمود.
در ابتدا باید گفته شود که کسی که در عصر 19 ماه مبارک رمضان شهید شد و با دهان روزه، کاغذهایی که در آن اطلاعات سری بود را خورد، سید علی اندرزگو بود، نه سید مجتبی نواب صفوی.
سخن دیگر این که، به عملیات شهادت طلبانه، یا دفاع از خود، در اصطلاح دینی، خودکشی نمی گویند. نکته دیگر این که
در اسلام، خودکشی حرام است و بحث آن در فقه، به صورت مبسوط مطرح شده است؛ ولی برای دفاع از خود و بستگان و هم وطنان و ارزش های اخلاقی و دینی می توان روی در روی دشمن ایستاد و خود را در برابر آماج حملات دشمن قرار داد و به شهادت رسید که این دیگر خودکشی نیست.

مفهوم شناسی خودکشی یا انتحار

در کتاب لغت آمده است: «انْتَحَرَ الرجُلُ: أی نَحَر نفسه؛ آن مرد خودکشى کرد». [۱] به طور کلی به انجام فعلی اختیاری و آگاهانه و عامدانه که به مرگ انسان منتهی شود، خودکشی می گویند. البته لازم به ذکر است که خودکشی با شهادت در راه خدا و عملیات استشهادی متفاوت است که در جای خود به آن اشاره می شود.

خودکشی و انتحار در گذر تاریخ
حمله انتحاری در اصطلاح نوعی خودکشی به قصد دیگرکشی و صدمه زدن به غیر است. در این نوع از خودکشی فرد دست به طراحی و اجرای یک برنامه تخریبی می‌زند که طی آن خود را وسیله آسیب زدن به دیگران قرار دهد و از بین ببرد. حمله انتحاری از دیگر انواع خودکشی بسیار متفاوت است. اگر خودکشی را اقدامی برای گریز از پوچی یا فرار از استمرار روزمرگی و بی‌هدفی بدانیم، عامل حمله انتحاری دارای هدفی است. وی برای هدفش دست به طراحی برنامه‌ای می‌زند که منجر به مرگ خودش و دیگران می‌شود. اگر مستقل از ارزش‌گذاری و برداشت‌های طرفین ماجرا به این حرکت نگاه کنیم هدف فرد پیش از این‌ که بخواهد خود را از بین ببرد و یا به پوچی رسیده باشد، هدفی بزرگ‌تر است که حاضر است خود را برای آن فدا کند.
حمله انتحاری در گذشته بسیار کم به وقوع پیوسته که به عنوان نمونه می‌توان از حادثه «پرل هاربر» [۲] نام برد. امروزه این اقدام بسیار شایع شده و بیشتر رخ می‌دهد. حمله انتحاری مترو لندن، حملات سازمان مجاهدین (منافقین) خلق علیه اهداف دولتی و شهروندان ایرانی و عملیات انتحاری علیه زائرین امام حسین (علیه السلام) در محرم سال ۱۳۸۲ ه.ش در شهر کربلا را می‌توان به عنوان نمونه‌های دیگر حملات انتحاری نام برد. [۳]

تفاوت عملیات استشهادی و خودکشی
عملیات استشهادی یا شهادت طلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق می شود که شخصی با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن به انجام آن مبادرت می ورزد و در این راه کشته می شود. در تاریخ اسلام و سیره اولیای الهی بالأخص سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) و یارانش نمونه این اقدام به چشم می خورد. [۴] به سخن دیگر «روش جدیدی برای مقاومت و رویارویی با دشمن که با وسایل و ابزار جدید کشنده، که در گذشته معمول و معروف نبوده، انجام می شود، و مجری آن یقین یا ظن غالب دارد که خودش نیز در جریان عملیات به شهادت می رسد». [۵]
از آنجا که عملیات استشهادی از نظر شکلی به انتحار و خودکشی شباهت دارد، عده ای آن را همان انتحار و خودکشی می دانند، لکن دقّت در عملیات شهادت طلبانه نشان می دهد که این رفتار، هم از جهت «قصد و انگیزه»، هم از جهت «هدف و غایت» و هم از نظر «آثار و پیامدها» با انتحار تفاوت اساسی دارد. غفلت از شکاف عمیقی که میان این دو گونه رفتار و عاملان آن وجود دارد، سبب شده که عده ای آن را با «انتحار و خودکشی» اشتباه کنند.
در عملیات استشهادی:

اوّلاً: قصد و انگیزه اقدام کننده، اعتلای کلمه الله و دفاع از ایمان و اعتقاد و مقدّسات دین و سرزمین اسلامی است؛ به همین دلیل به شرف شهادت نایل می شود.
ثانیاً: هدفش از جنبه شخصی نیل به فوز عظیم شهادت و سعادت ابدی است و از جنبه اجتماعی کشتن یا مجروح ساختن دشمن و ضربه زدن به او، ایجاد رعب و وحشت در جبهه دشمن و روحیه بخشیدن به مسلمانان است.
ثالثاً: چنین شخصی از جنبه فردی دارای قدرت و قوت روحی، شجاعت و شهامت و ایمان و اعتقادی راسخ است که با آگاهی کامل قدم در این میدان می گذارد.
در حالی که شخصی که خودکشی می کند، در هیچ یک از ابعاد سه گانه یاد شده کمترین شباهتی به مجاهد فی سبیل الله ندارد، نه قصد و انگیزه اش الهی است، نه در مقام دفاع از ایمان و اعتقاد دینی است بلکه عمل او نشانه بی ایمانی یا ضعف ایمان است که با ارتکاب عمل خودکشی و گناه کبیره گرفتار عذاب الهی می شود، هدفی نیز جز نفله کردن خود و راحت شدن از گرفتاری های روحی خود ندارد. از جنبه اجتماعی نیز کمترین تأثیری در رشد اجتماع یا مقابله با دشمن ندارد. اساساً چنین فردی با خود مشکل دارد. شخص ضعیف النفسی است که برای گریز از مشکلات و گرفتاری ها و واقعیات زندگی به حیات خود خاتمه می دهد. [۶]
عملیات استشهادی یک شیوه و ابزار دفاعی است که در زمان های اخیر، مجاهدین مسلمان علیه دشمنان متجاوز و اشغال گر به کار گرفته اند. عده ای از فقهای معاصر شیعه و اهل سنت این نوع عملیات را مصداقی از جهاد دفاعی دانسته و آن را جایز و مشروع می دانند. [۷] عملیات استشهادی با توجه به اهمیت حفظ نفس زمانی انجام می شود که با دیگر ابزار دفاعی متعارف دفع تجاوز ممکن نباشد. اطلاق آیات و روایات جهاد دفاعی و ترجیح دفاع بر حفظ نفس، دلیل جواز این نوع عملیات است. عملیات استشهادی ملاک جهاد و دفاع را دارد و با انتحار و اعمال انتحاری علیه انسان های بی گناه، یا به عبارت دیگر خودکشی بدون جهت شرعی، متفاوت است؛ لذا ادله حرمت قتل نفس منصرف از آن است.با این وصف، «عملیات انتحاری» که عبارت است از «اقدام به کشتن دیگران همزمان با قتل خویشتن» و در ظاهر و بعضی اوصاف شباهت به عملیات استشهادی دارد، اگر دارای ملاک جهاد دفاعی باشد؛ یعنی برای دفاع از اسلام و مسلمانان و دفع تجاوز از بلاد اسلامی و علیه متجاوزان و اشغال گران انجام شود و دیگر شرایط عملیات استشهادی را داشته باشد، همان عملیات استشهادی است، منتهی از آن تعبیر به عملیات انتحاری می شود، ولی اگر فاقد ملاک و شرایط مذکور باشد و علیه انسان های بی گناه و کسانی که نقشی در تجاوز و اشغال گری ندارند انجام شود نوعی انتحار و خودکشی است و از نظر اسلام گناه کبیره و حرام است و ادله حرمت قتل نفس شامل آن می شود؛ مثل آنچه سازمان مجاهدین (منافقین) خلق علیه اهداف دولتی و شهروندان ایرانی انجام داده یا می دهند، و آنچه بعضی از دشمنان، علیه برادران مسلمان اهل سنت و شیعه انجام داده اند؛ مانند عملیات انتحاری علیه احمد شاه مسعود فرمانده مجاهدین مسلمان افغانی و عملیات انتحاری علیه آیت الله حکیم و زائرین امام حسین (علیه السلام) در محرم سال ۱۳۸۲ شمسی در شهر کربلا و بعضی شهرهای دیگر عراق و عملیات انتحاری علیه شیعیان در پاکستان و دیگر موارد که به هیچ عنوان نمی توان این گونه عملیات را، استشهادی نامید و چیزی جز انتحار و خودکشی و کشتن انسان های بی گناه نمی باشد.
البته از نظر غربی ها و استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی فرقی بین عملیات استشهادی و عملیات انتحاری وجود ندارد، و آنها هر دو نوع عملیات را اعمال تروریستی می دانند و آن را محکوم می کنند، در حالی که تفاوت اساسی بین این دو نوع عملیات وجود دارد. [۸]

جمع بندی
جهاد دفاعی که فرعی از فروع دین اسلام است، با توجه به مقتضیات زمان و مکان و امکانات دفاعی هر ملتی با وسایل و روش های گوناگون انجام می شود. عملیات استشهادی نیز یک روش و تاکتیک دفاعی است که مجاهدین مسلمان علیه متجاوزین به بلاد اسلامی در شرایط خاصی به کار می گیرند.
اکثر فقهایی که درباره عملیات استشهادی اظهار نظر کرده اند، این نوع عملیات را علیه دشمنان متجاوز و اشغال گر جایز و مشروع دانسته، آن را مصداقی از مصادیق جهاد دفاعی می دانند. فقهاء دلیل جواز این نوع عملیات را مطلقات آیات و روایات جهاد دفاعی و اهمیت و ارجحیت دفاع بر حفظ نفس در مقام تزاحم می دانند. عملیات استشهادی زمانی انجام می شود که با وسایل و شیوه های دفاعی معمول و متعارف دفع تجاوز ممکن نباشد و مرجع تشخیص انجام این نوع عملیات رهبر شرعی است، که بعد از کارشناسی لازم توسط اهل خبره حکم به انجام این نوع عملیات می کند. این نوع عملیات علیه انسان های بی گناه و کسانی که در تجاوز و اشغال گری هیچ نقشی ندارند جایز نیست.عملیات استشهادی ملاک جهاد و دفاع را دارد و با انتحار و عملیات انتحاری علیه انسان های بی گناه که خودکشی بدون جهت شرعی است تفاوت اساسی دارد، لذا ادله حرمت قتل نفس منصرف از آن است. مجری عملیات استشهادی مجاهد فی سبیل اللّه و شهید در راه خدا است، ولی فردی که دست به انتحار و عملیات انتحاری علیه انسان های بی گناه می زند مرتکب گناه کبیره شده و مستحق عذاب دوزخ می باشد.

حکم فقهی انواع خودکشی
خودکشی به هر نحو، حرام و از گناهان کبیره است.
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده: “شخص مؤمن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی ممکن است بمیرد ولی خودکشی نخواهد کرد”. [۹]
پس، اگر کسی به هر انگیزه ای خودکشی کند، هر چند در قالب حملۀ انتحاری باشد که به حسب ظاهر برای هدفی این کار را انجام می دهد، گناه بزرگی انجام داده و در عالم آخرت استحقاق عذاب الهی را خواهد داشت.

حکم فقهی عملیات استشهادی
دفاع در مقابل دشمن یک امر فطری و عقلی است و خداوند به هر موجود زنده ای ابزار دفاعی خاصی داده است، ولی این ابزار دفاعی در انسان ها به دلیل داشتن قوه تعقل متنوع و گوناگون است و هر قوم و ملتی با توجه به توانایی هایی که دارد از شیوه ها و ابزار دفاعی مناسب حال خود استفاده می کند. یکی از روش های دفاعی که اخیراً مجاهدین مسلمان در سرزمین های اشغال شده مسلمانان به خصوص سرزمین فلسطین علیه نیروهای متجاوز و اشغال گر به کار گرفته اند، عملیات استشهادی است. بسیاری از مردم مسلمان درباره حکم شرعی این نوع عملیات از مراجع تقلید و فقهاء اسلام سؤال و استفتاء کرده اند که در ذیل به آنها اشاره می شود:
۱. امام خمینی (ره):امام خمینی (ره) در پاسخ به این سؤال که: اگر دشمن کافر صهیونیستی منطقه ای از کشور اسلامی را اشغال نظامی کند، و مسلمانان ساکن آن منطقه با علم بر این که اگر مقاومت کنند زیان هایی برای آنان از قبیل زندان و بازرسی خانه ها و امثال آنها را خواهد داشت، آیا بر آنان واجب است که به دفاع از خود قیام کنند؟ و حتی در صورتی که یقین داشته باشند که دفاعشان منجر به شهادت خواهد شد، آیا بر آنان واجب است که مجاهدین اسلامی را که عملیات نظامی انجام می دهند، از جهت مادی و معنوی کمک کنند یا خیر؟ می فرماید: «دفاع واجب است، و بر مسلمانان لازم است آنها را کمک کنند». [۱۰]
همان طور که از سؤال و جواب پیداست، حضرت امام (ره)، در صورت یقین به شهادت هم، دفاع در مقابل اشغال گران را واجب می داند.همچنین امام خمینی (ره) درباره شهید «محمد حسین فهمیده» مطلبی فرمودند که می تواند بیانگر جواز عملیات استشهادی باشد: «رهبر ما، آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ تر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت، و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید». [۱۱]
تحلیل و ستایش امام خمینی (ره) از شهید فهمیده و از او با این عظمت و بزرگی یاد کردن، نشان دهنده تأیید عمل او می باشد، و عمل آن شهید عزیز هم یک عمل استشهادی بود.
2. رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
«اوج این ایستادگی (ایستادگی مردم فلسطین) همین عملیات استشهادی است. این‏که یک مرد، یک جوان، یک پسر و یک دختر، حاضر می‏شود برای منافع و مصالح ملت و دینش جان خود را فدا کند اوج افتخار و شجاعت و شهامت است. این همان چیزی است که دشمن از آن می‏ ترسد؛ لذا شما ملاحظه کردید از رئیس جمهور امریکا گرفته تا همه کسانی که در سراسر دنیا در خطّ امریکا کار می‏کنند و حرف می‏زنند سعی کردند با شماتت و ملامت و فلسفه‏ بافی عملیات استشهادی را متوقّف کنند. نه، عملیات استشهادی اوج عظمت یک ملت و اوج حماسه است. آن‏جایی که یک نیروی نظامی با کمال فداکاری از میهن خود دفاع می‏کند مگر عملیات استشهادی نیست؟» [۱۲]
این فرمایش رهبر معظم، در تأیید عملیات استشهادی و جواز آن گویا است.
3. آیت اللّه العظمی فاضل لنکرانی (ره):
ایشان در پاسخ به استفتایی که در آن مشروعیت عملیات استشهادی فلسطینی ها مورد سؤال قرار گرفته بود، طی پیامی در فروردین ۱۳۷۵شمسی اقدام به اعمال شهادت طلبانه و دست زدن به هر نوع مقاومت و جهاد و آمادگی در مقابل اسرائیل را بدون حد و مرز واجب دانستند، متن پیام ایشان که همان روز در جراید کشور منعکس گردید چنین است:
«بسمه تعالی، تجاوزات صهیونیست های غاصب و دشمن کیان اسلام و مسلمین به خصوص عملیات در جنوب لبنان و سایر مناطق آن از اهداف و انگیزه های توسعه طلبانه آنان بر اراضی اسلامی از نیل تا فرات، پرده بر می دارد، و بر فرزندان اسلام در فلسطین اشغالی و سرزمین های لبنان بلکه بر همه فرزندان اسلام، جهاد و مقاومت و آمادگی در مقابل آنان به نحوی که می توانند، واجب است و حد و مرزی ندارد».[۱۳]ایشان در جای دیگر در پاسخ به استفتای فوق، چنین گفته اند: «مسئله فلسطین مسئله دفاع است، و دفاع از خود و حریم و ناموس و کیان اسلام به هر نحوی که باشد جایز است». [۱۴]
بدیهی است که عملیات استشهادی نیز یک نحو دفاع است.

4. آیت اللّه العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
ایشان عملیات استشهادی را یک نوع جهاد دانسته و مانند کار شهید محمدحسین فهمیده (ره) می دانند، و می فرمایند: «ادله جهاد شامل این نوع عملیات می شود». [۱۵]
۵. دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): «اگر دفع خطر از اسلام متوقف به عمل استشهادی باشد به طور کفایی واجب است، ولی عنوان شهید بر حسب روایات اعم از شهیدی است که نیاز به غسل و کفن ندارد». [۱۶]
6. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): عملیات انتحاری جایز نیست مگر در جایی که خطر متوجه اسلام باشد و راهی برای دفع خطر جز عملیات شهادت طلبانه وجود نداشته باشد و آن هم باید با اجازه حاکم شرع باشد». [۱۷]

شرایط عملیات استشهادی:
فقهای اسلام در فتاوا و نظریاتی که در مورد عملیات شهادت طلبانه بیان کرده اند، شرط یا شرایطی را مطرح کرده اند. اینک تعدادی از شرایط مهم و عمده را که از مجموع آراء آنها به دست می آید بیان می کنیم:
1. دفاع از اسلام و مسلمین متوقف بر انجام این نوع عملیات باشد، پس اگر می توان با روش های دفاعی معمول و متعارف دفع تجاوز نمود و سرزمین های اسلامی را از چنگال متجاوزان و اشغال گران بیرون آورد، دیگر نیازی به انجام عملیات استشهادی نمی باشد.

۲. با اجازه حاکم شرع انجام شود؛ یعنی کسی به طور خودسرانه و بدون برنامه ریزی قبلی و اخذ مجوز شرعی حق ندارد دست به چنین عملیاتی بزند. بعضی از فقها می گویند ضرورت تشخیص انجام چنین عملیاتی باید با اذن ولی فقیه، حاکم شرع، مجتهد جامع الشرایط و یا رهبری شرعی باشد. در جهان امروز مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی خیلی پیچیده است و انجام چنین عملیاتی باید بسیار حساب شده و با توجه به مقتضیات زمان و مکان و با کارشناسی اهل خبره و متخصّصین امر، تحت اشراف رهبری شرعی انجام شود. در غیر این صورت ممکن است آثار نامطلوبی به دنبال داشته باشد و مورد سوء استفاده دشمنان اسلام قرار گیرد.
علامه سید محمد حسین فضل اللّه درباره این شرط می گوید:«مسئول تشخیص ضرورت انجام عملیات استشهادی به طور قطع دستگاه رهبری شرعی است. این نهاد است که ضرورت چنین کاری را تشخیص می دهد و مجاهدان را به انجام آن توجه می دهد و یا به استفاده از هر ابزار جهادی دیگر فرا می خواند. دستگاه رهبری شرعی هم برای تشخیص این وضع باید به اهل خبره رجوع کند. زمانی که برنامه روشن شد و ابعاد موضوع بررسی شد و رهبری به این نتیجه رسید که عملیات استشهادی ضرورت دارد، دستور اقدام به آن را صادر می کند». [۱۸]
۳. افراد بی گناه کشته نشوند. البته منظور از افراد بی گناه کودکان، زنان، سالخوردگان و کسانی هستند که در تجاوز و اشغال گری و مساعدت به متجاوزین و اشغال گران هیچ نقشی نداشته باشند. اگر این افراد به نحوی از انحاء، دشمن متجاوز و اشغال گر را یاری و کمک نمایند در حکم دشمن هستند و کشتن آنها جایز است. [۱۹]
نتیجه آن که عملیات استشهادی در مواردی که اسلام عزیز را خطرات بسیار مهمی تهدید کند و همۀ راه ها برای زدودن این تهدیدات به بن بست برسد، به طوری که حفظ اسلام در گرو این عمل باشد، و با انجام آن، افراد بی گناه به خاک و خون کشیده نشوند، به طور واجب کفایی و با اجازۀ حاکم شرع جایز است.

منابع و مآخذ:
[۱]. اندلسی، محمد بن مکرم (ابن منظور)‏، لسان العرب، ج ‏۵، ص ۱۹۵، دار صادر، چاپ3، بیروت‏، ۱۴۱۴ ق‏؛ مهیار، رضا، فرهنگ أبجدی عربی-فارسی، ص۱۳۸، بی نا، بی جا، بی تا.
[۲]. پرل هاربر (به انگلیسی: Pearl Harbor) بندری در مجمع‌الجزایر هاوایی است. معروفیت این بندر به خاطر حمله ارتش ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در این بندر در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ است. در پی این حمله آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد. در حمله هوایی ژاپنی‌ها ناوگان اقیانوس آرام آمریکا از جمله هفت رزمناو نابود شدند.
[۳]. سایت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد با اندکی تصرف.

[۴]. سایت حوزه نت، به نقل از مجله حکومت اسلامی، ش ۲۷، ورعی، سید جواد، مبانی فقهی عملیات شهادت طلبانه.
[۵]. همان، به نقل از مجله حصون، پاییز ۱۳۸۴، ش ۵، ملا محمدعلی، امیر، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، ص ۵۹٫.
[۶]. همان.

[۷]. همان به نقل از فصلنامه فقه، ش ۱۷، نواف هایل تکروری، العملیات الاستشهادیه فی المیزان الفقهی، دارالفکر، چاپ دوم، شق،۱۴۱۸ق، «نویسنده در این اثر کوشیده ثابت کند: عملیات استشهادی، نه تنها حکم خودکشی را ندارد، بلکه گاه تحت شرایطی واجب می شود. این کتاب، براساس مذهب اهل سنت نگاشته شده و در آن از آرای علمای اهل سنت در این موضوع، استفاده شده است».

[۸] همان، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، ص ۵۹
.
[۹]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۳، ص ۱۱۲، دار الکتب الأسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش.

[۱۰]. سایت حوزه نت. به نقل از مجله حصون، پاییز ۱۳۸۴، ش ۵، ملا محمدعلی، امیر، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، ص۵۹
[۱۱]. همان.
[۱۲]. سایت رهبر معظم انقلاب، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرهنگیان و کارگران سراسر
کشور ۱۱/۲/ ۱۳۸۱ش.
[۱۳]. سایت حوزه نت. به نقل از مجله حصون.
[۱۴]. همان.
[۱۵]. همان.
[۱۶]. اقتباس از سؤال ۲۹۰۷ (سایت اسلام کوئست: ۳۱۲۰).

[۱۷]. همان.

[۱۸]. سایت حوزه نت. به نقل از مجله حصون.

[۱۹]. همان.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

از سوال خوبتون متشکرم

سلام
منم همیشه این سوالو داشتم
دختری که خدای نکرده قراره مورد تجاوز قرار بگیره میتونه خودشو بکشه؟

یکی جواب کارشناسو بخونه، بگه اون قسمتی که مربوط به آقایون می شه کدوم قسمته. خیلی زیاده حال ندارم بخونم!

این قید در قرآن هست: هر کس از روی تجاوز و ستم چنین کند

ترجمه های آیه رو اینجا بخونید
http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=4&AYID=29,30,31

حالا یکی میگه از روی تجاوز و ستم یعنی حتما همینطوره نه این که قیدش باشه. ولی منطقا حرفش اشکال داره چون شرایط خاص برای هر چیزی وجود داره مثلا اینجا نوشته گاهی مرجع ممکنه اجازه بده:
خودکشی مطلقاً تجویز نمی‌شود. البته این یک بحث فقهی است، ممکن است یک مورد خاصی، فردی نیاز داشته باشد و مرجع تقلیدش با شرایط خاصی که در نظر دارد تجویز بکند.

ولی تشخیص مصداق با مرجع نیست. (مثلا مرجع میگه هر چیزی ضرر دارد حرام است اما متخصص پزشکی نیست که مصداق های پزشکی رو هم معین کنه و اگه تعیین کنه مثلا گفت فلان کار ضرر شدید برای بدن داره یا نداره ملاک نیست)

sara72;597185 نوشت:
سلام
منم همیشه این سوالو داشتم
دختری که خدای نکرده قراره مورد تجاوز قرار بگیره میتونه خودشو بکشه؟

عمل خودکشی در هر شرایط و صورتی حرام است و قرار گرفتن شخص در معرض تجاوز جنسی موجب جواز خودکشی نمی گردد.
در روایت صحیح السند از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِيهَا.» (1)
یعنی: هر کسی عمدا خودکشی نماید، او جاودانه در عذاب دوزخ خواهد بود.
بنابراین، شخص باید از خودش دفاع کند. حال یا در حین دفاع می میرد یا زنده می ماند و اگر در این راه بمیرد، اجر و ثواب شهید را دارد؛ چراکه
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام رضا (علیه السلام) نقل شده : هرمظلومي که در راه دفاع از خود کشته شود، شهيد است. (2)
در هر حال، او اجازه ندارد که به بهانه این که در شرف تجاوز توسط شخصی دیگر قرار می گیرد، خودش را بکشد. در همه مسائل این گونه است. هیچ شخصی حق ندارد خودش را بکشد.
منابع و مآخذ:
1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج7، ص45.
2. صدوق قمی، محمد بن علی، کتاب من لايحضره الفقيه ، ج4 ، ص380؛ حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه ،ج15،ص49.

**تبسم**;597205 نوشت:
این قید در قرآن هست: هر کس از روی تجاوز و ستم چنین کند

ترجمه های آیه رو اینجا بخونید
http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=4&AYID=29,30,31

حالا یکی میگه از روی تجاوز و ستم یعنی حتما همینطوره نه این که قیدش باشه. ولی منطقا حرفش اشکال داره چون شرایط خاص برای هر چیزی وجود داره مثلا اینجا نوشته گاهی مرجع ممکنه اجازه بده:
خودکشی مطلقاً تجویز نمی‌شود. البته این یک بحث فقهی است، ممکن است یک مورد خاصی، فردی نیاز داشته باشد و مرجع تقلیدش با شرایط خاصی که در نظر دارد تجویز بکند.

ولی تشخیص مصداق با مرجع نیست. (مثلا مرجع میگه هر چیزی ضرر دارد حرام است اما متخصص پزشکی نیست که مصداق های پزشکی رو هم معین کنه و اگه تعیین کنه مثلا گفت فلان کار ضرر شدید برای بدن داره یا نداره ملاک نیست)


سلام علیکم
چیزی که در هر صورت و شرایط حرام است، مانند خودکشی (نه عملیات استشهادی) دیگر حتی مرجع هم نمی تواند، آن را توصیه و تجویز کند.
البته خودکشی را با عملیات استشهادی اشتباه نگیردید و به نگاشته بنده توجه کامل نمایید.
والسلام

[="Tahoma"][="Black"]

yaHosseinDS;597193 نوشت:
یکی جواب کارشناسو بخونه، بگه اون قسمتی که مربوط به آقایون می شه کدوم قسمته. خیلی زیاده حال ندارم بخونم!

سلام علیکم
عبارت «مربوط به آقایان» نامفهوم است.
والسلام [/]

سعید;598321 نوشت:

سلام علیکم
عبارت «مربوط به آقایان» نامفهوم است.
والسلام


سلام
مردها هم در اسارت مورد تجاوز و شکنجه تا سر حد مرگ و اکثر مواقع هم برای کشته شدن فجیع مانند سربریدن و شکستن دست و پا و یا پرت شدن از ارتفاع و ... اسیر می شوند. گفتم حداقل برای رهایی از اسارت یک کمربند نارنجکی به خودشون ببندند یا به هر طریق دیگه انتحاری وارد دشمن بشوند . خلاصه زنده نمونن. اینکه اشکالی نداره؟ داره؟

قرآن می فرماید: فلان کار را نکنید و کسی که آن کار را از روی ستم انجام دهد در آتش خواهد بود.
فهم منطقی و اولیه این میشه که اگه از روی ستم نباشه اشکال نداره

حالا اگه بخوایم تفسیر کنیم و بریم سراغ فهم غیر اولیه؛ بگیم معنی جمله کسی که کاری را از روی ستم انجام دهد یعنی حتما همینطوره و امکان نداره از روی ستم نباشه.
اولا چرا اینطور تفسیر کردیم؟
دوما چرا خدا باید جمله ای بگه که معنی دورتر ازش برداشت بشه یا بلکه حتی دو برداشت داشته باشه، جمله میشد کسی که خودکشی کند در آتش خواهد بود.

[="Tahoma"][="Black"]

yaHosseinDS;598347 نوشت:
سلام
مردها هم در اسارت مورد تجاوز و شکنجه تا سر حد مرگ و اکثر مواقع هم برای کشته شدن فجیع مانند سربریدن و شکستن دست و پا و یا پرت شدن از ارتفاع و ... اسیر می شوند. گفتم حداقل برای رهایی از اسارت یک کمربند نارنجکی به خودشون ببندند یا به هر طریق دیگه انتحاری وارد دشمن بشوند . خلاصه زنده نمونن. اینکه اشکالی نداره؟ داره؟

سلام علیکم
در این مسأله، دیگر فرقی میان زن و مرد ندارد و همان حکمی که برای زنان است، برای مردان هم وجود دارد.
آیا می شود گفت که خودکشی برای زنان حرام بوده و جایز نیست؛ ولی برای مردان جایز و حلال است.
به چه دلیل این فرق گذاشته شود.
گذشته از این که هیچ یک از فقهاء، قائل به فرق نشدند.
والسلام[/]

**تبسم**;598422 نوشت:
قرآن می فرماید: فلان کار را نکنید و کسی که آن کار را از روی ستم انجام دهد در آتش خواهد بود.
فهم منطقی و اولیه این میشه که اگه از روی ستم نباشه اشکال نداره

حالا اگه بخوایم تفسیر کنیم و بریم سراغ فهم غیر اولیه؛ بگیم معنی جمله کسی که کاری را از روی ستم انجام دهد یعنی حتما همینطوره و امکان نداره از روی ستم نباشه.
اولا چرا اینطور تفسیر کردیم؟
دوما چرا خدا باید جمله ای بگه که معنی دورتر ازش برداشت بشه یا بلکه حتی دو برداشت داشته باشه، جمله میشد کسی که خودکشی کند در آتش خواهد بود.

سلام علیکم
خداوند در آیه های
«یا أیها الذین آمنوا لاتأکلوا أموالکم بینکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم و لاتقتلوا أنفسکم إن الله کان بکم رحمیاً* و من یفعل ذلک عدواناً و ظلماً فسوف نصلیه ناراً و کان ذلک علی الله یسیراً» (1) به مؤمنین می فرماید که اموال خودتان را در میان خودتا به شکل باطل نخورید، مگر این که به وسیله تجارت با رضایت دو طرف باشد و همچنین مؤمنین را نهی می کند که همدیگر را بکشند و در ادامه، می فرماید که کسی که این کار را از روی دشمنی و ظلم انجام دهد، ما او را به آتش جهنم می فرستیم و این برای خداوند، خیلی راحت است.
همچنین خداوند در آیه
«إن الذین یأکلون أموال الیتامی ظلماً إنما یأکلون فی بطونهم ناراً و سیصلون سعیراً» (2) کسانی را که اموال یتیمان را از روی ظلم می خوردند، تهدید می کند و وعده عذاب می دهد و می فرماید که آنان در شکم خودشان، آتش می خورند و به دوزخ خواهند رفت.
ذکر این نکته ضروری است که برخی از افراد، گناه می کنند؛ ولی متوجه نیستند که این گناه است و به دیگران ظلم و ستم می کنند و حق دیگران را پایمال می کنند و می خورند؛ ولی متوجه نیستند که حق خوری کرده اند و به حقوق دیگران تجاوز کرده اند، این دست از انسان ها، افراد قاصر هستند که اگر می دانستند که فلان عمل، گناه است و خداوند بدان راضی نیست، آن عمل را انجام نمی دادند. پس آنان جهل به حکم یا جهل به موضوع دارند و در نزد خداند، معذور هستند.
عذاب و آتش جهنم برای کسی است که علم به حکم و موضوع دارد و با وجود این، باز هم از روی لجاجت و عمد، دست به گناه می زند که خداوند در این صورت، چنین اشخاصی را نمی بخشد.
بنابراین، کسی که از روی جهل و یا نسیان و از روی سهو، مرتکب گناه و اشتباهی می شود، ظالم به نفس خود و دیگران نیست و دشمن خداوند (تبارک و تعالی) و پیشوایان دینی (علیهم السلام) به حساب نمی آید.
در نتیجه، کلام خداوند دقیق و حساب شده است و این ما هستیم که باید برداشت خودمان را از کلام الهی درست بکنیم. همه عقلاء عالم، در کلام خودشان از شکل شرطی استفاده می کنند و می توان از مفهوم شرط آن، استفاده نمود و هیچ ایرادی به این گونه از جمله سازی وجود ندارد. برای فهم بهتر این مسائل باید به بحث مفهوم شرط در اصول فقه مراجعه کرد.

منبع مراجعه:
کتاب الموجز فی اصول الفقه، جعفر سبحانی، ترجمه فارسی.

منابع و مآخذ:
1. نساء: 4/ 29 ـ 30.
2. نساء: 4/ 10.


و آخر دعوانا الحمد لله رب العالمین

پرسش:
در چه صورتی، شخص می تواند خودش را بکشد یا خودش را در معرض کشته شدن توسط دیگران قرار دهد؟

پاسخ:
در ابتدا باید گفته شود که به عملیات شهادت طلبانه، یا دفاع از خود، در اصطلاح دینی، خودکشی نمی گویند. نکته دیگر این که در اسلام، خودکشی حرام است و بحث آن، در فقه اسلامی، به صورت مبسوط توسط فقهاء معظم مطرح شده است؛ ولی برای دفاع از خود و بستگان و هم وطنان و ارزش های اخلاقی و دینی می توان روی در روی دشمن ایستاد و خود را در برابر آماج حملات دشمن قرار داد و به شهادت رسید که این دیگر خودکشی نیست.

_ مفهوم شناسی خودکشی یا انتحار:
در کتاب لغت آمده است: «انْتَحَرَ الرجُلُ: أی نَحَر نفسه»؛ آن مرد خودکشى کرد.(1) به طور کلی به انجام فعلی اختیاری و آگاهانه و عامدانه که به مرگ انسان منتهی شود، خودکشی می گویند. البته لازم به ذکر است که خودکشی با شهادت در راه خدا و عملیات استشهادی متفاوت است که در جای خود به آن اشاره می شود.

_ خودکشی و انتحار در گذر تاریخ:
حمله انتحاری در اصطلاح، نوعی خودکشی به قصد دیگرکشی و صدمه زدن به غیر است. در این نوع از خودکشی فرد دست به طراحی و اجرای یک برنامه تخریبی می‌زند که طی آن خود را وسیله آسیب زدن به دیگران قرار دهد و از بین ببرد. حمله انتحاری از دیگر انواع خودکشی بسیار متفاوت است. اگر خودکشی را اقدامی برای گریز از پوچی یا فرار از استمرار روزمرگی و بی‌هدفی بدانیم، عامل حمله انتحاری دارای هدفی است. وی برای هدفش دست به طراحی برنامه‌ای می‌زند که منجر به مرگ خودش و دیگران می‌شود.
اگر مستقل از ارزش‌گذاری و برداشت‌های طرفین ماجرا به این حرکت نگاه کنیم هدف فرد پیش از این‌ که بخواهد خود را از بین ببرد و یا به پوچی رسیده باشد، هدفی بزرگ‌تر است که حاضر است خود را برای آن فدا کند. حمله انتحاری در گذشته بسیار کم به وقوع پیوسته که به عنوان نمونه می‌توان از حادثه «پرل هاربر»(2) نام برد. امروزه این اقدام بسیار شایع شده و بیشتر رخ می‌دهد. حمله انتحاری مترو لندن، حملات سازمان مجاهدین (منافقین) خلق علیه اهداف دولتی و شهروندان ایرانی و عملیات انتحاری علیه زائرین امام حسین (علیه السلام) در محرم سال ۱۳۸۲ هجری شمسی در شهر کربلا را می‌توان به عنوان نمونه‌های دیگر حملات انتحاری نام برد.(3)

_ تفاوت عملیات استشهادی و خودکشی:
عملیات استشهادی یا شهادت طلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق می شود که شخصی با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن به انجام آن مبادرت می ورزد و در این راه کشته می شود. در تاریخ اسلام و سیره اولیای الهی بالأخص سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) و یارانش نمونه این اقدام به چشم می خورد.(4) به سخن دیگر «روش جدیدی برای مقاومت و رویارویی با دشمن که با وسایل و ابزار جدید کشنده، که در گذشته معمول و معروف نبوده، انجام می شود، و مجری آن یقین یا ظن غالب دارد که خودش نیز در جریان عملیات به شهادت می رسد».(5)
از آنجا که عملیات استشهادی از نظر شکلی به انتحار و خودکشی شباهت دارد، عده ای آن را همان انتحار و خودکشی می دانند، لکن دقّت در عملیات شهادت طلبانه نشان می دهد که این رفتار، هم از جهت «قصد و انگیزه»، هم از جهت «هدف و غایت» و هم از نظر «آثار و پیامدها» با انتحار تفاوت اساسی دارد. غفلت از شکاف عمیقی که میان این دو گونه رفتار و عاملان آن وجود دارد، سبب شده که عده ای آن را با «انتحار و خودکشی» اشتباه کنند.

_ در عملیات استشهادی:
اوّلاً: قصد و انگیزه اقدام کننده، اعتلای کلمه الله و دفاع از ایمان و اعتقاد و مقدّسات دین و سرزمین اسلامی است؛ به همین دلیل به شرف شهادت نایل می شود.

ثانیاً: هدفش از جنبه شخصی نیل به فوز عظیم شهادت و سعادت ابدی است و از جنبه اجتماعی کشتن یا مجروح ساختن دشمن و ضربه زدن به او، ایجاد رعب و وحشت در جبهه دشمن و روحیه بخشیدن به مسلمانان است.

ثالثاً: چنین شخصی از جنبه فردی دارای قدرت و قوت روحی، شجاعت و شهامت و ایمان و اعتقادی راسخ است که با آگاهی کامل قدم در این میدان می گذارد.

در حالی که شخصی که خودکشی می کند، در هیچ یک از ابعاد سه گانه یاد شده کمترین شباهتی به مجاهد در راه خدا ندارد، نه قصد و انگیزه اش، الهی است، نه در مقام دفاع از ایمان و اعتقاد دینی است بلکه عمل او نشانه بی ایمانی یا ضعف ایمان است که با ارتکاب عمل خودکشی و گناه کبیره گرفتار عذاب الهی می شود، هدفی نیز جز نفله کردن خود و راحت شدن از گرفتاری های روحی خود ندارد. از جنبه اجتماعی نیز کمترین تأثیری در رشد اجتماع یا مقابله با دشمن ندارد. به طور اساسی، چنین فردی با خود مشکل دارد. شخص ضعیف النفسی است که برای گریز از مشکلات و گرفتاری ها و واقعیات زندگی به حیات خود خاتمه می دهد.(6)
عملیات استشهادی یک شیوه و ابزار دفاعی است که در زمان های اخیر، مجاهدین مسلمان علیه دشمنان متجاوز و اشغال گر به کار گرفته اند. عده ای از فقهای معاصر شیعه و اهل سنت این نوع عملیات را مصداقی از جهاد دفاعی دانسته و آن را جایز و مشروع می دانند.(7) عملیات استشهادی با توجه به اهمیت حفظ نفس زمانی انجام می شود که با دیگر ابزار دفاعی متعارف دفع تجاوز ممکن نباشد. اطلاق آیات و روایات جهاد دفاعی و ترجیح دفاع بر حفظ نفس، دلیل جواز این نوع عملیات است. عملیات استشهادی ملاک جهاد و دفاع را دارد و با انتحار و اعمال انتحاری علیه انسان های بی گناه، یا به عبارت دیگر خودکشی بدون جهت شرعی، متفاوت است؛ لذا ادله حرمت قتل نفس منصرف از آن است.
با این وصف، «عملیات انتحاری» که عبارت است از «اقدام به کشتن دیگران همزمان با قتل خویشتن» و در ظاهر و بعضی اوصاف شباهت به عملیات استشهادی دارد، اگر دارای ملاک جهاد دفاعی باشد؛ یعنی برای دفاع از اسلام و مسلمانان و دفع تجاوز از بلاد اسلامی و علیه متجاوزان و اشغال گران انجام شود و دیگر شرایط عملیات استشهادی را داشته باشد، همان عملیات استشهادی است، منتهی از آن تعبیر به عملیات انتحاری می شود، ولی اگر فاقد ملاک و شرایط مذکور باشد و علیه انسان های بی گناه و کسانی که نقشی در تجاوز و اشغال گری ندارند انجام شود نوعی انتحار و خودکشی است و از نظر اسلام گناه کبیره و حرام است و ادله حرمت قتل نفس شامل آن می شود؛ مثل آنچه سازمان مجاهدین (منافقین) خلق علیه اهداف دولتی و شهروندان ایرانی انجام داده یا می دهند، و آنچه بعضی از دشمنان، علیه برادران مسلمان اهل سنت و شیعه انجام داده اند؛ مانند عملیات انتحاری علیه احمد شاه مسعود فرمانده مجاهدین مسلمان افغانی و عملیات انتحاری علیه آیت الله حکیم (قدس سره) و زائرین امام حسین (علیه السلام) در محرم سال ۱۳۸۲ شمسی در شهر کربلا و بعضی شهرهای دیگر عراق و عملیات انتحاری علیه شیعیان در پاکستان و دیگر موارد که به هیچ عنوان نمی توان این گونه عملیات را، استشهادی نامید و چیزی جز انتحار و خودکشی و کشتن انسان های بی گناه نمی باشد.
البته از نظر غربی ها و استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی فرقی بین عملیات استشهادی و عملیات انتحاری وجود ندارد، و آنها هر دو نوع عملیات را اعمال تروریستی می دانند و آن را محکوم می کنند، در حالی که تفاوت اساسی بین این دو نوع عملیات وجود دارد.(8)

_ حکم فقهی انواع خودکشی:
خودکشی به هر شکل و تحت هر شرایطی، حرام بوده و از گناهان کبیره است. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده: «شخص مؤمن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی ممکن است بمیرد؛ ولی خودکشی نخواهد کرد.»(9) پس، اگر کسی به هر انگیزه ای خودکشی کند، هر چند در قالب حمله انتحاری باشد که به حسب ظاهر برای هدفی این کار را انجام می دهد، گناه بزرگی انجام داده و در عالم آخرت استحقاق عذاب الهی را خواهد داشت.

_ حکم فقهی عملیات استشهادی:
دفاع در مقابل دشمن یک امر فطری و عقلی است و خداوند به هر موجود زنده ای ابزار دفاعی خاصی داده است، ولی این ابزار دفاعی در انسان ها به دلیل داشتن قوه تعقل متنوع و گوناگون است و هر قوم و ملتی با توجه به توانایی هایی که دارد از شیوه ها و ابزار دفاعی مناسب حال خود استفاده می کند. یکی از روش های دفاعی که اخیراً مجاهدین مسلمان در سرزمین های اشغال شده مسلمانان به خصوص سرزمین فلسطین علیه نیروهای متجاوز و اشغال گر به کار گرفته اند، عملیات استشهادی است.

بسیاری از مردم مسلمان درباره حکم شرعی این نوع عملیات از مراجع تقلید و فقهاء اسلام سؤال و استفتاء کرده اند که در ذیل به آنها اشاره می شود:
۱. امام خمینی (قدس سره):
امام خمینی (قدس سره) در پاسخ به این سؤال که: اگر دشمن کافر صهیونیستی منطقه ای از کشور اسلامی را اشغال نظامی کند، و مسلمانان ساکن آن منطقه با علم بر این که اگر مقاومت کنند زیان هایی برای آنان از قبیل زندان و بازرسی خانه ها و امثال آنها را خواهد داشت، آیا بر آنان واجب است که به دفاع از خود قیام کنند؟ و حتی در صورتی که یقین داشته باشند که دفاعشان منجر به شهادت خواهد شد، آیا بر آنان واجب است که مجاهدین اسلامی را که عملیات نظامی انجام می دهند، از جهت مادی و معنوی، کمک کنند یا خیر؟ می فرماید: «دفاع واجب است، و بر مسلمانان لازم است آنها را کمک کنند».(10)

همان طور که از سؤال و جواب پیداست، حضرت امام (قدس سره)، در صورت یقین به شهادت هم، دفاع در مقابل اشغال گران را واجب می داند.
همچنین امام خمینی (قدس سره) درباره شهید «محمد حسین فهمیده» مطلبی فرمود که می تواند بیانگر جواز عملیات استشهادی باشد: «رهبر ما، آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ تر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت، و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید».(11)
تحلیل و ستایش امام خمینی (قدس سره) از شهید فهمیده و از او با این عظمت و بزرگی یاد کردن، نشان دهنده تأیید عمل او می باشد، و عمل آن شهید عزیز هم یک عمل استشهادی بود.

2. رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
«اوج این ایستادگی (ایستادگی مردم فلسطین) همین عملیات استشهادی است. این‏که یک مرد، یک جوان، یک پسر و یک دختر، حاضر می‏ شود برای منافع و مصالح ملت و دینش جان خود را فدا کند اوج افتخار و شجاعت و شهامت است. این همان چیزی است که دشمن از آن می‏ ترسد؛ لذا شما ملاحظه کردید از رئیس جمهور امریکا گرفته تا همه کسانی که در سراسر دنیا در خطّ آمریکا کار می‏ کنند و حرف می‏ زنند سعی کردند با شماتت و ملامت و فلسفه‏ بافی عملیات استشهادی را متوقّف کنند. نه، عملیات استشهادی اوج عظمت یک ملت و اوج حماسه است. آن‏جایی که یک نیروی نظامی با کمال فداکاری از میهن خود دفاع می‏ کند مگر عملیات استشهادی نیست؟»(12) این فرمایش رهبر معظم، در تأیید عملیات استشهادی و جواز آن گویا است.

3. آیت اللّه العظمی محمد فاضل لنکرانی (قدس سره):
آیت الله فاضل لنکرانی (قدس سره) در پاسخ به استفتایی که در آن مشروعیت عملیات استشهادی فلسطینی ها مورد سؤال قرار گرفته بود، طی پیامی در فروردین ۱۳۷۵شمسی اقدام به اعمال شهادت طلبانه و دست زدن به هر نوع مقاومت و جهاد و آمادگی در مقابل اسرائیل را بدون حد و مرز واجب دانستند، متن پیام ایشان که همان روز در جراید کشور منعکس گردید چنین است: «بسمه تعالی، تجاوزات صهیونیست های غاصب و دشمن کیان اسلام و مسلمین به خصوص عملیات در جنوب لبنان و سایر مناطق آن از اهداف و انگیزه های توسعه طلبانه آنان بر اراضی اسلامی از نیل تا فرات، پرده بر می دارد، و بر فرزندان اسلام در فلسطین اشغالی و سرزمین های لبنان بلکه بر همه فرزندان اسلام، جهاد و مقاومت و آمادگی در مقابل آنان به نحوی که می توانند، واجب است و حد و مرزی ندارد.»(13)
ایشان در جای دیگر در پاسخ به استفتای فوق، چنین گفته اند: «مسئله فلسطین مسئله دفاع است، و دفاع از خود و حریم و ناموس و کیان اسلام به هر نحوی که باشد جایز است.»(14)؛ بدیهی است که عملیات استشهادی نیز یک نحو دفاع است.

4. آیت اللّه العظمی حسین نوری همدانی (مد ظله العالی):
آیت الله نوری همدانی (مد ظله) عملیات استشهادی را یک نوع جهاد دانسته و مانند کار شهید محمدحسین فهمیده (رفع مقامه) می دانند، و می فرمایند: «ادله جهاد شامل این نوع عملیات می شود.»(15)

۵. دفتر حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
«اگر دفع خطر از اسلام متوقف به عمل استشهادی باشد به طور کفایی واجب است، ولی عنوان شهید بر حسب روایات اعم از شهیدی است که نیاز به غسل و کفن ندارد.»(16)

6. دفتر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
عملیات انتحاری جایز نیست مگر در جایی که خطر متوجه اسلام باشد و راهی برای دفع خطر جز عملیات شهادت طلبانه وجود نداشته باشد و آن هم باید با اجازه حاکم شرع باشد.»(17)

_ شرایط عملیات استشهادی:
فقهاء اسلام در فتاوا و نظریاتی که در مورد عملیات شهادت طلبانه بیان کرده اند، شرط یا شرایطی را مطرح کرده اند. اینک تعدادی از شرایط مهم و عمده را که از مجموع آراء آنها به دست می آید بیان می کنیم:
1. دفاع از اسلام و مسلمین متوقف بر انجام این نوع عملیات باشد، پس اگر می توان با روش های دفاعی معمول و متعارف دفع تجاوز نمود و سرزمین های اسلامی را از چنگال متجاوزان و اشغال گران بیرون آورد، دیگر نیازی به انجام عملیات استشهادی نیست.

2. با اجازه حاکم شرع انجام شود؛ یعنی کسی به طور خودسرانه و بدون برنامه ریزی قبلی و اخذ مجوز شرعی حق ندارد دست به چنین عملیاتی بزند. بعضی از فقها می گویند ضرورت تشخیص انجام چنین عملیاتی باید با اذن ولی فقیه، حاکم شرع، مجتهد جامع الشرایط و یا رهبری شرعی باشد. در جهان امروز مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی خیلی پیچیده است و انجام چنین عملیاتی باید بسیار حساب شده و با توجه به مقتضیات زمان و مکان و با کارشناسی اهل خبره و متخصّصین امر، تحت اشراف رهبری شرعی انجام شود. در غیر این صورت ممکن است آثار نامطلوبی به دنبال داشته باشد و مورد سوء استفاده دشمنان اسلام قرار گیرد.

علامه سید محمد حسین فضل اللّه (قدس سره) درباره این شرط می گوید: «مسؤول تشخیص ضرورت انجام عملیات استشهادی به طور قطع دستگاه رهبری شرعی است. این نهاد است که ضرورت چنین کاری را تشخیص می دهد و مجاهدان را به انجام آن توجه می دهد و یا به استفاده از هر ابزار جهادی دیگر فرا می خواند.
دستگاه رهبری شرعی هم برای تشخیص این وضع باید به اهل خبره رجوع کند. زمانی که برنامه روشن شد و ابعاد موضوع بررسی شد و رهبری به این نتیجه رسید که عملیات استشهادی ضرورت دارد، دستور اقدام به آن را صادر می کند.»(18)

3. افراد بی گناه کشته نشوند. البته منظور از افراد بی گناه کودکان، زنان، سالخوردگان و کسانی هستند که در تجاوز و اشغال گری و مساعدت به متجاوزین و اشغال گران هیچ نقشی نداشته باشند. اگر این افراد به نحوی از انحاء، دشمن متجاوز و اشغال گر را یاری و کمک نمایند در حکم دشمن هستند و کشتن آنها جایز است.(19)
نتیجه آن که عملیات استشهادی در مواردی که اسلام عزیز را خطرات بسیار مهمی تهدید کند و همه راه ها برای زدودن این تهدیدات به بن بست برسد، به طوری که حفظ اسلام در گرو این عمل باشد، و با انجام آن، افراد بی گناه به خاک و خون کشیده نشوند، به طور واجب کفایی و با اجازه حاکم شرع، جایز است.

_ نتیجه گیری:
جهاد دفاعی که فرعی از فروع دین اسلام است، با توجه به مقتضیات زمان و مکان و امکانات دفاعی هر ملتی با وسایل و روش های گوناگون انجام می شود. عملیات استشهادی نیز یک روش و تاکتیک دفاعی است که مجاهدین مسلمان علیه متجاوزین به بلاد اسلامی در شرایط خاصی به کار می گیرند.
بیشتر فقهایی که درباره عملیات استشهادی اظهار نظر کرده اند، این نوع عملیات را بر ضد دشمنان متجاوز و اشغال گر جایز و مشروع دانسته و آن را مصداقی از مصادیق جهاد دفاعی می دانند.
فقهاء دلیل جواز این نوع عملیات را مطلقات آیات و روایات جهاد دفاعی و اهمیت و ارجحیت دفاع بر حفظ نفس در مقام تزاحم می دانند. عملیات استشهادی، زمانی انجام می شود که با وسایل و شیوه های دفاعی معمول و متعارف دفع تجاوز ممکن نباشد و مرجع تشخیص انجام این نوع عملیات رهبر شرعی است که بعد از کارشناسی لازم توسط اهل خبره، حکم به انجام این نوع عملیات می کند. این نوع عملیات بر ضد انسان های بی گناه و کسانی که در تجاوز و اشغال گری هیچ نقشی ندارند جایز نیست.
عملیات استشهادی، ملاک جهاد و دفاع را دارد و با انتحار و عملیات انتحاری علیه انسان های بی گناه که خودکشی بدون جهت شرعی است تفاوت اساسی دارد، به همین جهت، ادله حرمت قتل نفس، از آن انصراف دارد. مجری عملیات استشهادی مجاهد فی سبیل اللّه و شهید در راه خدا است؛ ولی فردی که دست به انتحار و عملیات انتحاری بر ضد انسان های بی گناه می زند مرتکب گناه کبیره شده و مستحق عذاب دوزخ است.

__________
(1) اندلسی، محمد بن مکرم (ابن منظور)‏، لسان العرب، ج ‏۵، ص ۱۹۵، دار صادر، چاپ3، بیروت‏، ۱۴۱۴ ق‏؛ مهیار، رضا، فرهنگ أبجدی عربی ـ فارسی، ص۱۳۸، بی نا، بی جا، بی تا.
(2) پرل هاربر (به انگلیسی: Pearl Harbor) بندری در مجمع‌الجزایر هاوایی است. معروفیت این بندر به خاطر حمله ارتش ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در این بندر در ۷ دسامبر ۱۹۴۱است. در پی این حمله آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد. در حمله هوایی ژاپنی‌ها ناوگان اقیانوس آرام آمریکا از جمله هفت رزم ناو نابود شدند.
(3) سایت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد با اندکی تصرف.
(4) سایت حوزه نت، به نقل از مجله حکومت اسلامی، ش ۲۷، ورعی، سید جواد، مبانی فقهی عملیات شهادت طلبانه.
(5) همان، به نقل از مجله حصون، پاییز ۱۳۸۴، ش ۵، ملا محمدعلی، امیر، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهاء معاصر شیعه و اهل سنت، ص۵۹.
(6) همان.
(7) همان به نقل از فصلنامه فقه، ش ۱۷، نواف هایل تکروری، العملیات الاستشهادیة فی المیزان الفقهی، دارالفکر، چاپ دوم، شق،۱۴۱۸ق، «نویسنده در این اثر کوشیده ثابت کند: عملیات استشهادی، نه تنها حکم خودکشی را ندارد، بلکه گاه تحت شرایطی واجب می شود. این کتاب، براساس مذهب اهل سنت نگاشته شده و در آن از آرای علمای اهل سنت در این موضوع، استفاده شده است».
(8) همان، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، ص ۵۹.
(9) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۳، ص ۱۱۲، دار الکتب الأسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش.
(10) سایت حوزه نت. به نقل از مجله حصون، پاییز ۱۳۸۴، ش ۵، ملا محمدعلی، امیر، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهاء معاصر شیعه و اهل سنت، ص۵۹.
(11) همان.
(12) سایت رهبر معظم انقلاب، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرهنگیان و کارگران سراسر کشور ۱۱/۲/ ۱۳۸۱ش.
(13) سایت حوزه نت. به نقل از مجله حصون.
(14) همان.
(15) همان.
(16) اقتباس از سؤال ۲۹۰۷ (سایت اسلام کوئست: ۳۱۲۰).
(17) همان.
(18) سایت حوزه نت. به نقل از مجله حصون.
(19) همان.

موضوع قفل شده است