وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ
تبهای اولیه
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۴۶﴾
حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿۴۷﴾
وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿۹۹﴾
معنی یقین، مرگ هست؟ یا دست یافتن به حقیقت؟
چرا بعد از مرگ به یقین می رسند؟
فرق کلمه اتانا و یاتیک در چیست؟
آیا ما باید پروردگار را بدون یقین عبادت کنیم بعد به یقین برسیم؟
آیا خاتم النبین (ص) به پروردگار خود یقین نداشت؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیموَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۴۶﴾
حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿۴۷﴾وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿۹۹﴾
معنی یقین، مرگ هست؟ یا دست یافتن به حقیقت؟
چرا بعد از مرگ به یقین می رسند؟فرق کلمه اتانا و یاتیک در چیست؟
آیا ما باید پروردگار را بدون یقین عبادت کنیم بعد به یقین برسیم؟
آیا خاتم النبین (ص) به پروردگار خود یقین نداشت؟
اگر ابتدا معنی دقیق ومراد از الیقین در این آیات روشن شود ، بخش عمده ای از سؤالات شما حل می شود.معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از" يقين"در هر دو سوره ای که مطرح کردید (مدثر -حجر) در اينجا همان مرگ است . وچنانچه در تفسیر نمونه آمده؛
جهت اینکه مرگ، يقين ناميده شده چرا كه مرگ يك امر مسلم است، و انسان در هر چيز شك كند در مرگ نمىتواند ترديد به خود راه دهد.و يا اينكه به هنگام مرگ پردهها كنار مىرود و حقايق در برابر چشم انسان آشكار مىشود، و حالت يقين براى او پيدا مىگردد.
اگر یقین در این آیات مرگ معنی شود ،دیگر این ایراد وارد نیست که آیا ما باید بدون یقین عبادت کنیم وبعدها یقین پیدا کنیم ویااینکه پیامبر یقین داشته یا نه؟؟؟؟؟؟؟چون معنی آیه این است که : خدا را تا لحظه آخر وتادم مرگ عبادت کنید .
با تشکر از پاسخ جامع جناب استاد عسگری بنده نیز توضیحی دراین خصوص در تفسیر ارزشمند المیزان دیدم که فکرکردم مطالعه اش خالی از لطف نباشد:
تو بر عبوديت خود ادامه بده و هم چنان بر اطاعتت و اجتنابت از معصيت صبر كن، و نيز هم چنان بر آنچه كه ايشان مىگويند تحمل كن تا مرگت فرا رسد و به عالم يقين منتقل شوى، آن وقت مشاهده كنى كه خدا با آنان چه معاملهاى مىكند.
و از اينكه فرا رسيدن مرگ را به عبارت" تا يقين برايت بيايد" تعبير كرده نيز اشعار بر اين معنا هست، براى اينكه در اين جمله عنايت بر اين است كه مرگ در دنبال تو و طالب تو است، و به زودى به تو مىرسد، پس بايد هم چنان پروردگارت را عبادت بكنى تا او به تو برسد، و اين يقين همان عالم آخرت است كه عالم يقين عمومى ما وراء حجاب است، نه اينكه مراد از يقين آن يقينى باشد كه با تفكر، و يا رياضت و عبادت به دست مىآيد.