جمع بندی غالیان حدیث
تبهای اولیه
با سلام
آیا کسی میدونه کتاب ابطال غلو وتقصیر شیخ صدوق که در مورد افراط و تفریط گران در حق ائمه می باشد در بازار موجوده یا نه ؟ اگه کسی میدونه لطفا بگه که به فارسی هم ترجمه شده یا نه و اینکه شما چه کتابی رو در این زمینه پیشنهاد می کنید؟
با سلام
آیا کسی میدونه کتاب ابطال غلو وتقصیر شیخ صدوق که در مورد افراط و تفریط گران در حق ائمه می باشد در بازار موجوده یا نه ؟ اگه کسی میدونه لطفا بگه که به فارسی هم ترجمه شده یا نه و اینکه شما چه کتابی رو در این زمینه پیشنهاد می کنید؟
با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی اطلاعی از چاپ این کتاب ندارم و در مورد این که به فارسی هم ترجمه شده باشد اطلاعی ندارم، ولی یک مقاله ای در سایت تبیان ملاحظه کردم که برای شما در این زمینه مفید خواهد بود لذا خدمت شما ارسال می نمایم:
موضوع: غلو و غاليان عصر حضور در آيينه منابع
چكيده
كتابشناسي يك موضوع در حقيقت آگاهي از بخش عمدهاي از مسير طي شده درباره تحقيقات انجام شده درباره آن موضوع است و به محقق اين توان را ميدهد تا با توجه به كارهاي انجام شده و بدون آنكه به تكرار و دوباره كاري بپردازد، بخش طي نشده كار رامد نظر قرار دهد.
كتابشناسي غلو و غاليان در همين زمينه به اطلاع رساني پيرامون اين موضوع ميپردازد.
از آنجا كه قسمت عمده مباحث غلو و غاليان در قرون اوليه اسلامي در كتب ملل و نحل مطرح شده است، طبيعي است كه بخش اول اين كتابشناسي را اينگونه كتب به خود اختصاص دهد.
اما در بخش دوم اين كتاب شناسي، تحقيقات مستقلي كه عمدتاً درباره اين موضوع انجام شده معرفي ميگردد.
از ويژگيهاي اين كتابشناسي اشاره به آثار چاپ نشده معاصر و نيز آگاهي از تلاشهاي دانشمندان شيعه در قرن سوم و چهارم هجري است كه دست به نگارش آثار مستقل درباره اين موضوع زدهاند و متأسفانه اين آثار هم اكنون مفقود شده است.
واژههاي كليدي:
غلو، غاليان، عصر ظهور، كتابشناسي
مقدمه
شايد بتوان گفت يكي ازتأثيرگذارترين پديدهها در تاريخ تشيع پديده غلو است. اين پديده كه ميتوان آن را به صورت يك جريان تاريخي پيگيري كرد، در زمان حضور ائمه (ع) و مشخصاً در عصر هويت بخشي به تشيع در دوره صادقين (ع) رشد خود را آغاز كرد و از دو سو ضربههاي محكمي بر جريان اصيل تشيع وارد ساخت.
اين جريان از سويي به عنوان يك انشعاب انحرافي درون تشيع مطرح شد و علاوه بر آنكه به علت پيشينه تشيع سردمداران آن، شمار بسياري از نيروهاي شيعي را در درون خود فرو برد، توانست چهره وارونه و كريهي را از شيعه در جامعه اسلامي آن روز به نمايش گذارد و دستاويز مناسبي براي مخالفان تشيع فراهم آورد تا با معرفي اينان به عنوان شيعيان و ياران ائمه (ع)، جريان ناب تشيع را مخدوش كنند و با تبليغات خود و مطرح كردن عقايد مسخره غاليان و جا زدن اين عقايد به نام كل جريان تشيع، جامعه نا آگاه آن روز را از شيعه منزجر سازند.
بدين ترتيب، مخالفان جامعه اسلامي را از درياي خروشان معارف اهل بيت (ع) بيبهره كردند و چنان پيش رفتند كه توانستند احاديث جعفر بن محمد، امام صادق (ع)، را به عنوان احاديثي ضعيف به مردمان معرفي كنند، تا جايي كه يكي از محدثان بزرگ اهل سنت به نام شريك، در صدد دفاع از امام(ع) برآمد و ضمن اعتراف به تقوا و پرهيزگاري امام (ع ( كه با جا زدن خود به عنوان صحابي امام (ع) روايتهاي دروغين غلوآميز را از قول امام (ع) منتشر ميسازند، مطرح ساخت.
در همين عرصه، گرچه نميتوانيم از خطاي عظيم شخصيتي همچون بخاري براي محروم ساختن جامعه مسلمانان از روايات امام صادق (ع) در كتاب خود كه به عنوان صحيح معرفي شده به آساني درگذريم، نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه سهمي از اين خطا را بايد بر دوش غالياني گذاشت كه با انتساب خود به آن امام بزرگوار و با مطرح ساختن عقايد غلو آميز درباره او و ديگر ائمه (ع) و نيز جعل روايات به نام آن بزرگواران، چهره آنان را در ميان جامعه آن روز مخدوش ساختند.
جريان غلو از سوي ديگر ضربهاي سهمگينتر به تشيع وارد آورد و بخش عظيمي از نيروهاي فكري وفرهنگي شيعه را كه در رأس شامل ائمه (ع) بود و در بدنه اصحاب بزرگ آنان را در بر ميگرفت، به خود مشغول ساخت و باعث شد تا ميزان بهرهبرداري آنان از جامعه نسبتاً باز آن روز براي معرفي معارف شيعه و اسلام كاستي يابد؛ چرا كه مبارزه با عقايد پوچ اينان و تلاش در راه زدودن گل و لايي كه اينان بر چهره تشيع ميپاشيدند و نيز آگاه ساختن جامعه از انحراف اينان از اسلام و تشيع، با توجه به امكانات آن زمان، بخش بزرگي از دغدغههاي ائمه(ع) و اصحاب خاص آنان شده بود؛ به گونهاي كه شايد بتوان گفت اگر چنين جرياني پديد نميآمد، ائمه (ع) ميتوانستند با توجه به تشنگي آن روز جامعه اسلامي، به خوبي مكتب خود را بسيار فراتر از مكتبهاي ديگر اسلامي فراگير سازند؛ مكاتبي كه نه رهبران آنان توان همترازي با ائمه (ع) را داشتند و نه تلاش رهروان آنان بيش از تلاش رهروان مكتب ائمه (ع) بود.
جريان ناب تشيع امامي بالاخره توانست در سايه از خودگذشتگي رهبران و رهروان آن بر جريان انحرافي غاليان پيروز شود و تا پايان قرن چهارم هجري آنان را تقريباً از ميدان به در كند. اما نبايد از نظر دور داشت كه پارهاي از افكار باقي مانده آن كه احياناً هنوز در ميان منابع شيعي يافت ميشود، توانسته است به كمك بعضي از مغرضان و معاندان شيعه آمده، آنان را در مشوّه جلوه دادن چهره تشيع امامي ياريگر باشد؛ چنان كه هم اكنون شاهديم نويسندگاني همچون ناصر الغفاري در اصول مذهب الشيعه، عبدالله القميصي در الصراع بين الاسلام و الوثنيه، احسان اللهي ظهير در الشيعه و السنه، و سيد موسي موسوي در الشيعه و التصحيح با تيراژ ميليوني كتب خود و با استفاده از همين افكار رسوبي، بهترين و كارآمدترين دستاويزهاي خود را براي حمله به شيعه و آلوده نشان دادن آن فراهم آوردهاند. از همينجاست كه لزوم مطالعه پيرامون اين پديده خطرناك و تلاش در راه شناخت ماهيت، اهداف و پيامدهاي آن به صورت مضاعف خود را نشان ميدهد.
متأسفانه در طي چنين مطالعهاي اين واقعيت براي ما روشن ميگردد كه اصلاً تناسبي ميان اهميت اين موضوع و بررسيهاي انجام شده پيرامون آن وجود ندارد و اين عدم تناسب بيشتر در جبهه شيعه اماميه به چشم ميخورد؛ زيرا در ميان منابع و آثار آنها ددر طول قرون، با تأليفات اندكي درباره شناخت اين پديده مواجه ميشويم. البته در ميان آثار پيشينيان شيعه كه در زمان حضور ائمه (ع) ميزيستند و به خوبي از خطرات اين پديده آگاه بودند، آثار بيشتري در اين زمينه وجود داشت كه عمدتاً با عناويني همچون «الرد علي الغلاه» به نگارش درآمده بود؛ نوشتههايي كه هم اكنون به صورت مستقل اثري از آنها يافت نميشود.
ناگفته پيداست كه گامهاي آغازين درباره مطالعه اين پديده را بايد از منبعشناسي شروع كرد تا هم ازكارهاي انجام شده در اين زمينه آگاهي يابيم و هم با شناخت نويسندگان اين منابع و اهداف آنان و نيز روش تحقيق و مطالعه آنان، به صورت غير مستقيم به اهميت و ارزش نوشتههاي آنان پي ببريم. اين نوشته مختصر سعي دارد تا در حد توان خود، كمكي به برداشتن اين گام نخستين بنمايد.
همان گونه كه از عنوان نوشته بر ميآيد، اين مقاله تنها در صدد معرفي منابعي است كه حداقل بخش قابل اعتنايي از آنها پيرامون پديده غلو و نيز معرفي غاليان در عصر حضور ائمه (ع) كه طبيعتاً دوره غيبت صغرا نيز به آن ملحق ميشود، نگاشته شده باشد. بنابراين، معرفي گروههاي غالي همانند شبكه اهل حق و نيز برخي ازگروههاي صوفيه كه بعدها پديد آمدند، در موضوع اين نوشته نميگنجد.
همچنين تذكر اين نكته لازم است كه تأكيد اصلي اين نوشته برمعرفي منابعي است كه غاليان منتسب به شيعه رامطرح كردهاند. اين نوشته به جهت سهولت در تنظيم مطالب در دو بخش سامان مييابد:
بخش اول، نوشتههايي است كه بخشي از آنها به غلو و غاليان اختصاص يافته است.
بخش دوم نيز نوشتههايي است كه درعنوان آنها كلمه غلو و غاليان به كار رفته و اصولاً به منظور بررسي اين پديده و يا معرفي غاليان پديد آمدهاند.
بخش اول: كتبي كه بخشي از آنها درباره غلو و غلات است
- 1ابو محمد حسن بن موسي (متوفا بين سالهاي 300 و 310 ق)، تعليق سيد محمد صادق بحرالعلوم، چاپ چهارم، نجف، مكتبه الحيدريه، 1388هـ ق.
اين كتاب قديميترين كتاب موجود درباره فرق است كه بر خلاف نام آن، اختصاصي به ذكر فرقههاي شيعه ندارد و از بعضي فرق ديگر مانند مرجئه، خوارج ومعتزله نيز سخن به ميان آورده است. نويسنده يكي از متكلمان شيعه است كه در نيمه دوم قرن سوم هجري ميزيسته و در علم ملل و نحل تحقيقات جامعي داشته است.
ترتيب كتاب به صورت تاريخي است؛ بدين معنا كه انشعابات مختلف در ميان شيعه به ترتيب تاريخ وقوع ذكر شده است. غاليان، يعني افراد يا گروههاي غلو كننده، كه در اين كتاب از آنها نام برده شده، عبارتاند از:
حمزه بن عماره بربري، صائد نهدي، بيان بن سمعان نهدي، حارثيه (پيروان عبدالله بن حارث(، راونديه، خرمدينيه، منصوريه (پيروان ابومنصور عجلي)، حسين بن ابي منصور، مغيريه (پيروان مغيره بن سعيد)، خطابيه (ياران ابوالخطاب محمد بن ابي زينب اجدع اسدي)، بزيعيه، سريه، هاشميه (از ياران ابوهاشم عبدالله بن محمد حنفيه كه درباره بني عباس غلو ميكردند)، قرامطه (كه درباره اسماعيل فرزند امام جعفر صادق (ع) غلو ميكنند و او را از پيغمبران اولوالعزم ميدانند)، بشيريه (پيروان محمد بن بشير كوفي) و مفوضه.
اين كتاب به همت دكتر محمدجواد مشكور به فارسي ترجمه شده و همراه با دو مقدمه، شامل زندگينامه نوبختي و كتابهاي فرق الشيعه و نگاهي به شيعه و ديگر فرقههاي اسلام تا پايان قرن سوم هجري، به وسيله انتشارات بنياد فرهنگ ايران در سال 1353 به چاپ رسيده است.
-2 المقالات و الفرق: سعد بن عبدالله بن ابي خلف اشعري قمي (متوفاي 301 ق)، تصحيح دكتر محمد جواد مشكور، چاپ دوم، تهران، مركز انتشارات علمي و فرهنگي، 1360.
نويسنده يكي از محدثان بزرگ شيعه و از شيوخ روايي محمد بن جعفر بن قولويه است و بعضي مانند شيخ طوسي او را از ياران امام حسن عسكري (ع) دانستهاند. سبك كتاب و فرقهها و اشخاص غالي موجود در كتاب همانند كتاب فرق الشيعه، اثر نوبختي، است و لذا به علت تشابه فراوان اين دو كتاب به يكديگر، بعضي آن دو را يك كتاب دانستهاند. اين احتمال نيز وجود دارد كه منبع بخش عظيمي از مطالب دو كتاب يكسان باشد.
-3 مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين: ابوالحسن علي بن اسماعيل اشعري ( متوفاي 324ق)، تصحيح هلموت ريتر، چاپ سوم، ويسبادن دارالنشر فراتز شتاينر، 1400 ق /1980 م.
نويسنده كه بنيانگذار مذهب كلامي اشعري است، در ابتدا فرقههاي مسلمانان را به ده فرقه تقسيم نموده است كه يكي از آن فرقهها شيعه است. وي آن گاه يكي از زير فرقههاي شيعه را غاليه ميداند و گروههاي زير را براي آن بر ميشمرد:
بيانيه (پيروان بيان بن سمعان تميمي)، پيروان عبدالله بن معاويه بن عبدالله بن جعفر ذي الجناحين كه در كتب ديگر فرقه شناسي از آنها با عنوان جناحيه ياد كردهاند، حربيه (پيروان عبدالله بن عمرو بن حرب)، مغيريه (پيروان مغيره بن سعيد)، منصوريه (پيروان ابومنصور)، شريعيه (پيروان محمد بن حسن شريعي)، نميريه (پيروان نميري(، سبائيه (پيروان عبدالله بن سبا)، خطابيه (پيروان ابي الخطاب بن ابي زينب) و انشعابات آن يعني معمريه (پيروان معمر)، بزيعيه (پيروان بزيع بن موسي)، عميريه (پيروان عميربن بيان عجلي)، ومفضليه (پيروان مفضل صيرفي).
اين كتاب به همت دكتر محسن مؤيدي همراه با مقدمه و تعليقات ترجمه شده و در سال 1362 به وسيله انتشارات اميركبير انتشار يافته است.
- 4 التنبيه و الردّ علي اهل الاهواء و البدع: ابوالحسن محمدبن عبدالرحمن ملطي شافعي (متوفاي 377 ق)، تصحيح محمد زاهد بن حسن كوثري، بغداد و بيروت، مكتبه المثني و مكتبه المعارف، 1388 ق.
نويسنده در اين كتاب، با مذهب مخالفان خود با تعصب برخورد كرده است. به عنوان مثال، هنگام ذكر فرقههاي شيعه از آنها با عنوان «اهل الضلال الرافضه» ياد ميكند و يا هنگام ذكر هشام بن حكم او را لعنت ميكند؛ علاوه بر اينكه او را به قصد نابود كردن اركان اسلامي متهم مينمايد و اتهاماتي همانند تشبيه را به او نسبت ميدهد.
نويسنده در اين كتاب، براي شيعه، هجده فرقه بر شمرده و فرقههاي ذيل متهم به غلو دانسته است:
الف) سبائيه كه چهار زير فرقه با عقايد مختلف براي آن بر ميشمرد.
ب) قرامطه.
ج) اصحاب التناسخ كه خرميه (خرمدينان) را نيز از اين دسته ميداند.
د)حلوليه.
ه ) سمعانيه (قائلان به نبوت بيان بن سمعان.(
و) جاروديه كه آنها را بين غاليه و تناسخيه معرفي ميكند.
-5 الفرق بين الفرق و بيان الفرقه الناجيه منهم: عبدالقاهر بن طاهر بن محمد بغدادي اسفرائيني تميمي (متوفاي 429 ق)، تحقيق محمد محيي الدين عبدالحميد، مصر، مطبعه المدني.
چنان كه از نام كتاب پيداست، نويسنده در صدد اثبات حقانيت يك گروه از فرقههاي مسلمان است. به نظر او، فرقه ناجيه، اهل سنت و جماعتاند و وي از آنها با عنوان گروه هفتاد و سوم ياد ميكند.
نويسنده در باب دوم، نقطه مقابل اين گروه را به هشت فرقه تقسيم كرده كه رافضيان، اولين آن گروهها هستند و پس از آنكه رافضيان را به سه دسته زيديه، كيسانيه و اماميه تقسيم نموده، فرقههاي زير را از ميان كيسانيه و اماميه جزو غلات به شمار آورده است:
بيان (پيروان بيان بن سمعان) و حربيه (پيروان عبدالله بن عمرو بن حرب) از كيسانيه، و مغيريه از اماميه.
نويسنده در فصل چهارم كتاب خود، آنجا كه سخن از فرقههايي به ميان ميآورد كه خود را به اسلام بستهاند، در حالي كه از اسلام نيستند، فرقههاي زير را از غلات ميشمرد:
سبائيه، بيانيه، حربيه، مغيريه، منصوريه، جناحيه، خطابيه، حلاجيه، عذافره (پيروان محمد بن علي شلمغاني معروف به ابن ابي العذافر)، خرمدينيه، غرابيه، مفوضه، حلوليه، اصحاب تناسخ، ذميه، شريعيه، نميريه. نويسنده زير فرقههاي معمريه، بزيعيه، عميريه و مفضليه را از انشعابات خطابيه ذكر ميكند.
اين كتاب با عنوان ترجمه الفرق بين الفرق در تاريخ مذاهب اسلامي به وسيله دكتر محمد جواد مشكور ترجمه شده و همراه با مقدمه و حواشي و تعليقات و ترجمه النكت الاعتقاديه، تأليف شيخ مفيد (ره)، براي اولين بار در سال 1333 به چاپ رسيده است. چاپ سوم كتاب نيز در سال 1358، توسط انتشارات اشراقي به بازار كتاب عرضه شده است.
6- كتاب الملل و النحل: عبدالقاهر بن محمد تميمي بغدادي (متوفاي 429 ق)، تحقيق دكتر بيرنصري نادر، چاپ سوم، بيروت، دارالمشرق، 1992 م.
نويسنده در ابتدا به گمان خود، فرقههاي ضاله و معتقدات آنان را از ميان رافضيان، خوارج، قدريه و معتزله، مرجئه، نجاريه و جهميه بيان ميكند و سپس به بيان حقانيت اهل سنت و جماعت ميپردازد. او در ضمن بيان اعتقادات فرق مختلف رافضيان، از فرقههايي همچون بيانيه، حربيه، منصوريه و خطابيه كه از غلاتاند نام ميبرد.
- الفصل في الملل و الاهواء و النحل: ابومحمد علي بن احمد معروف به ابن حزم ظاهري (متوفاي 456 ق)، تحقيق دكتر محمد ابراهيم نصر و دكتر عبدالرحمن عميره، چاپ دوم، بيروت، دارالجيل، 1416 ق.
سبائيه ( نويسنده معتقد است گروهي كه در زمان او عنوان غليانيه دارند، از بقاياي سبائيه ميباشند)، محمديه. خطابيه، محمريه، حلاجيه، حربيه و شلمغانيه. البته نويسنده در اين ميان، از كلان به خدايي افرادي همچون ابوالقاسم نجار، عبيدالله منصور عباسي، ابومسلم سراج، شياس و مقنع نيز نام ميبرد كه هيچ ربطي به شيعه ندارند.
- التبصير في الدين و تمييز الفرقه الناجيه عن الفرق الهالكين: طاهر بن محمد ابوالمظفر اسفرائيني شافعي (متوفاي 471 ق)، تحقيق كمال يوسف الحوت، چاپ اول، بيروت، عالم الكتب، 1403 ق.
- بيان الاديان در شرح اديان و مذاهب جاهلي و اسلامي: ابوالمعالي محمد حسيني علوي، تصحيح عباس اقبال، تهران، انتشارات سينا.
وي مذهب شيعه را به پنج گروه زيديه، كيسانيه، غاليه، اسماعيليه و اماميه اثنا عشريه تقسيم ميكند و غاليه را كافر محض ميداند و داراي زير فرقههاي كامليه (پيروان ابي كامل)، سبائيه، منصوريه، غرابيه، بزيعيه (پيروان بزبع بن يونس)، يعقوبيه (پيروان محمد بن يعقوب)، اسماعيليه (پيروان اسماعيل بن علي) و ازدريه ميشمارد.
- الملل و النحل: ابوالفتح محمد بن عبدالكريم بن ابي بكر احمد شهرستاني (479ـ548ق)، تحقيق محمد سيد گيلاني، بيروت، دارالمعرفه 1402 ق.
اين كتاب كه يكي از مراجع ومنابع معروف در باب فرقه شناسي اسلامي است، در دو بخش مذاهب اسلامي و مذاهب غير اسلامي سامان يافته است. كتاب در بخش اول اختلاف مسلمانان را در دو بخش اصول و فروع بحث ميكند و در بخش اصول فرقههايي همچون معتزله، جبريه، خوارج، مرجئه و شيعه را بررسي مينمايد و آن گاه شيعه رابه زير گروههاي كيسانيه، زيديه، اماميه و غاليه تقسيم ميكند و در بخش چهارم (غاليه) فرقههاي سبائيه، كامليه، علياييه، مغيريه، منصوريه، خطابيه، كياليه، هشاميه، نعمانيه، نصيريه و اسحاقيه را مورد بررسي قرار ميدهد.
ترجمه فارسي اين كتاب در سال 843 ق به همت افضل الدين صدر تركه اصفهاني انجام يافته و در ابتدا نام تنقيح الادله والعلل في ترجمه الملل و نحل و سپس پس از تحريري نو عنوان توضيحالملل را به خود گرفته است. چاپ دوم اين كتاب، همراه با تصحيح و تحشيه سيد رضا جلالي ناييني در سال 1335 توسط چاپخانه تابان منتشر شده است.
- تلبيس ابليس: جمال الدين ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزي بغدادي (متوفاي 597 ق)، تحقيق سيد جميلي. چاپ دوم، بيروت، دارالكتاب العربي.
نويسنده باب پنجم كتاب خود را به تلبيس ابليس در عقايد و ديانات اختصاص داده و يكي از فصول اين باب را درباره تلبيس ابليس در مورد رافضيان، منعقد كرده است و در ضمن اين فصل از گروههاي مختلف غلات همانند ذماميه، جناحيه، غرابيه، اسحاقيه و مفوضه سخن به ميان آورده و عقايد آنها را بررسي كرده است.
- اعتقادات فرق المسلمين و المشركين: فخر الدين رازي (542 ـ 606 ق)، تحقيق دكتر محمد زينهم محمد عزب، چاپ اول، قاهره، مكتبه مدبولي، 1413 ق.
در باب سوم، مؤلف روافض را در سه بخش زيديه، اماميه، و كيسانيه بررسي ميكند و در ضمن بخش اماميه، به بحث غلات ميپردازد و فرقههاي زير را همراه با عقايد آنان ذكر ميكند:
سبائيه، بنانيه، خطابيه، مغيريه منصوريه، جناحيه، مفوضه، غرابيه، كامليه، نصيريه، اسحاقيه، ازليه و كماليه.
13- تبصره العوام في معرفه مقالات الانام: سيد مرتضي بن داعي حسني رازي، تصحيح عباس اقبال آشتياني، چاپ دوم، تهران، شركت انتشارات اساطير، 1364.
مؤلف اين كتاب شيعي بوده و در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم هجري ميزيسته است. وي كتاب خود را به زبان فارسي و بين سالهاي 600 و 653 ق درباره اديان مختلف و مذاهب اسلامي و عقايد آنان نگاشته است.
باب نوزدهم اين كتاب، اختصاص به شيعه دارد و مؤلف اين فرقه را به چهار گروه اماميان، زيديان، اسماعيليان و نصيريان تقسيم ميكند و نصريان را همان سبائيه ميداند. وي آن گاه وارد بحث غلات ميشود و به بيان فرقههايي همچون بيانيه، خطابيه، مغيريه، غرابيه، شريعيه و منصوريه ميپردازد. و درضمن بيان فرقههايي ساخته شده از سوي مخالفان شيعه، مانند هشاميه، مفضليه، زراريه و يونسيه، اتهامات منسوب به آنان را رد ميكند.
- 14 الاعتصام: ابواسحاق ابراهيم بن موسي بن محمد لخمي شاطبي غرناطي (متوفاي 790 ق)، تحقيق محمود طعمه حلبي، چاپ اول، بيروت، دارالمعرفه، 1418 ق.
اين كتاب در موضوع ملل و نحل نگاشته نشده، بلكه هدف اصلي مؤلف، تحليل همه جانبه بدعت و بيان علل بروز اختلاف ميان مسلمانان است.
مؤلف در باب نهم اين كتاب كه به بررسي حديث پيامبر (ص) در مورد انشعاب مسلمانان به هفتاد و سه فرقه ميپردازد، در مسئله هفتم در صدد تعيين اين فرقهها برآمده است. وي در اين مورد ابتدا فرقههاي اسلامي را به هشت گروه معتزله،شيعه، خوارج، مرجئه، نجاريه،جبريه، مشبهه و ناجيه تقسيم نموده، در هنگام بحث از شيعه، آن را به سه زير گروه غلات، زيديه و اماميه تقسيم ميكند و هيجده فرقه براي غلات بدين قرار بر ميشمرد: سبائيه، بيانيه، مغيره، جناحيه، منصوريه، خطابيه، غرابيه، ذميه، هشاميه، زراريه، يونسيه، شيطانيه، رزاميه، مفوضه، برائيه، نصيريه و اسماعيليه.
15 الخطط المقريزيه المسماه بالمواعظ و الاعتبار بذكر الخطط و الاثار: تقي الدين احمد بن علي بن عبدالقادر بن محمد معروف به مقريزي (746 ـ 845 ق)، بيروت، داراحياء العلوم و دار العرفان.
اين كتاب در حقيقت كتابي تاريخي، جغرافيايي است. مؤلف در جلد سوم اين كتاب، در ضمن بحث از تاريخ و جغرافياي مصر، به مناسبتي وارد بحث ديانات شده و آنها را به دو بخش ديانات مخالف اسلام و فرق اهل اسلام تقسيم نموده است.
وي آنگاه فرق اسلامي را به پنج گروه اهل سنت، مرجئه، معتزله، شيعه و خوارج تقسيم ميكند و درباره فرقههاي روافض(شيعه) ميگويد: تعداد آنها به سيصد فرقه ميرسد كه بيست فرقه آنها مشهورند. او هنگام ذكر غاليان به ذكر فرقههايي همچون سبائيه، بيانيه، مغيريه، مفضليه، غرابيه، ذميه، منصوريه، جناحيه، عليانيه، ميميه، يونسيه، شريكيه، تناسخيه و خطابيه ميپردازد و زير فرقههاي خطابيه را پنجاه فرقه ميداند و از جمله مفضليه، بزيعيه و عميريه را ذكر مينمايد.
-16 التحفه الاثني عشريه: غلام حليم دهلوي، لكنهو، قرن سيزدهم هجري.
اين كتاب در رد مذهب شيعه و به مناسبت پايان قرن دوازدهم تأسيس اين مذهب به نام التحفه الاثني عشريه، نگاشته شده است.
نگارنده از اشاعره متعصب است و كتاب خود را در دوازده باب سامان داده است. وي در باب اول به كيفيت حدوث مذهب تشيع و انشعاب آن به فرق مختلفه ميپردازد و پس از تقسيم شيعه به غلات، روافض، زيديان و كيسانيه، 24 فرقه زير را ذيل غلات ذكر ميكند:
سبائيه، مفضليه، سريغيه (سريعيه)، بزيعيه، كامليه، مغيريه، جناحيه، بيانيه، منصوريه، غماميه (ربيعيه)، امريه، خمسيه، تفويضيه، نصيريه، اسحاقيه، غلبائيه (عليائيه)، رزاميه، مقنعيه، ذبابيه، ذميه، اثنينيه، غرابيه، خطابيه، معمريه.
نويسنده در بخش اماميه نيز هفت گروه، حكميه (هشاميه)، سالميه، شيطانيه، زراريه، يونسيه، بدائيه ومفوضه را از غلات اماميه ميداند. با وجود تعصب نگارنده و بي سند بودن بسياري از نوشتههاي او، اين كتاب در بعضي از موارد از سوي بعضي از فرقهنويسان معاصر مورد استفاده قرار ميگيرد.
-17 فرهنگ فرق اسلامي: دكتر محمدجواد مشكور، با مقدمه كاظم مدير شانهچي، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1368.
نويسنده در اين كتاب همه فرقههاي اسلامي را به ترتيب الفبا تنظيم كرده است. با مراجعه تفصيلي به كتاب معلوم شد كه نويسنده بيش از صد فرقه را به عنوان غلات معرفي ميكند. در اينجا از ذكر تفصيلي اين فرقهها خودداري ميشود.
-18 معجم الفرق الاسلاميه: دكتر عارف ثامر، چاپ اول، بيروت، دارالمسيره، 1990 م.
نگارنده دركتاب خود، فرقههاي بزرگ را همانند خوارج، شيعه، معتزله و ... ذكر ميكند و سپس زير فرقههاي آنها را ميآورد.
وي در ذيل غلات فرقههاي زير را ذكر ميكند: حربيه، غرابيه، مفوضيه، ذميه، شريعيه، نميريه، جناحيه، ابوسلميه، فاطميه، مشبهه، حلوليه، سبائيه، مغيريه، منصوريه، خطابيه. نويسنده در ذيل خطابيه، زير فرقههاي معمريه، يزيعيه، عجليه و كياليه را ذكر كرده است.
-19 جامع الفرق و المذاهب الاسلاميه: ع. اميرمهنا و علي خريس، چاپ دوم، بيروت، المركز الثقافي العربي، 1994 م.
اين كتاب به ترتيب الفبا به بيان فرقههاي اسلامي ميپردازد. از اين رو، براي پيداكردن فرقههاي غلات بايد به بررسي همه كتاب پرداخت.
-20 الفرق الاسلاميه: اسحاق بن عقيل عزوز مكي (1330 ـ 1415 ق)، چاپ اول، بيروت، دار ابن حزم، 1416ق/ 1995 م.
در اين كتاب ابتدا فرقههاي اصلي اسلامي ذكر ميشود و سپس تحت هر عنوان زير فرقههاي آنها بيان ميگردد. مؤلف پس ازتقسيم شيعه به زيديه، اماميه، اثنا عشريه، اسماعيليه، كيسانيه و غلات، فرقههاي زير را براي غلات بر ميشمرد:سبائيه، كامليه، عليائيه، مغيريه، منصوريه، خطابيه، كياليه، هشاميه، نعمانيه، يونسيه، نصيريه (نميريه)، اسحاقيه، جناحيه، حربيه، شريعيه، غرابيه، محمديه، حسينيه، مباركيه، عماريه و رزاميه.
مؤلف در بخش ديگر كتاب خود به بيان تفصيلي بعضي از عقايد فرق بزرگ ميپردازد.
-21 تاريخ شيعه و فرقههاي اسلامي تا قرن چهارم: دكتر محمد جواد مشكور، چاپ پنجم، تهران، انتشارات اشراقي، 1372.
نويسنده در اين كتاب به ذكر تاريخ تفصيلي شيعه و فرقههاي بزرگ آن و عقايد آنها ميپردازد. وي در ذيل فرق غلات 131 فرقه براي آنها بر ميشمرد.
22- بحار الانوار: علامه محمدباقر مجلسي، در جلد 25، ص 261 ـ 364 اين كتاب، پس از آنكه ابواب متعددي را پيرامون فضايل، مناقب و ويژگيهاي ائمه (ع) تحت عنوان «كتاب الامامه» ميگشايد، باب نهم اين عنوان را با گشودن زير عنوان «باب نفي الغلو في النبي و الائمه صلوات الله عليه و عليهم و بيان معاني التفويض و ما لا ينبغيان ينسب اليهم منها و ما ينبغي» به مبحث غلو اختصاص ميدهد.
ايشان پس از ذكر آيات درباره نهي از غلو و اشارهاي به تفسير آنها، به تفصيل وارد مبحث غلو ميشود و در قالب 93 روايت به ذكر جريانات تاريخي غاليان در زمان ائمه (ع) برخورد ائمه(ع) با آنها، عقايد آنها و نيز برخورد اصحاب با آنها ميپردازد. بخش عمدهاي از اين روايات به نهي شديد ائمه (ع) از غلو و بيان نتايج و پيامدهاي آن اختصاص دارد.
مجلسي در ادامه اين باب، فصلي با عنوان «فصل في بيان التفويض و معانيه» ميگشايد و طي 23 روايت و گزارش به بيان معاني مختلف اين واژه و نيز ديدگاه ائمه در مورد آن ميپردازد و سپس به معرفي مفوضه اقدام ميكند. بخش پاياني اين فصل به نقل ديدگاههاي شيخ صدوق و شيخ مفيد و اختلاف آن دو در مورد معناي غلو اختصاص دارد. مجلسي در ادامه تحت عنوان «فذلكه» به بيان ديدگاه نهايي خود درباره غلو و تفويض ميپردازد.
-23 الصله بين التصوف و التشيع: دكتر كامل مصطفي شيبي، چاپ سوم، دارالاندلس للطباعه و النشر و التوزيع، 1982م.
اصل اين كتاب دو جلدي، پايان نامه دكتري مؤلف بوده كه بعدها گسترش پيدا كرده است و به منظور بررسي رابطه ميان تشيع و تصوف تا پايان عصر صفوي نگاشته شده است.
جلد اول اين كتاب به بررسي عناصر شيعي در تصوف ميپردازد. نويسنده در فصل سوم جلد دوم كه با زير عنوان «النزعات الصوفيه في التشيع» منتشر شده است، طي سي صفحه (131 ـ 161)، تحت عنوان «الغلو و الغلاه» به بررسي اين پديده در ميان تشيع ميپردازد. او در آغاز تاريخ غلو را به زمان رحلت پيامبر اكرم (ص) و گفته عمر كه «پيامبر نمرده است» بر ميگرداند. و پس از آن از غلو ياران عايشه درباره وي و شتر او كه حتي فضولات شتر او را تقديس ميكردند، ياد ميكند. آن گاه آغاز غلو در شيعه را از سبائيه ميداند و آنها را پيروان حجر بن عدي انصاري معرفي ميكند و سپس ضمن بررسي و معرفي گروههاي مختلف غاليان تحت عناوين كيسانيه، پيروان مغيره بن سعيد، ابوالخطاب، ابومنصور عجلي و…، سعي در برقراري رابطه ميان آنها و عقايد تشيع و نيز شيعيان دارد.
نويسنده پس از آن به بررسي علل مختلف رواني، سياسي و اجتماعي ظهور اين پديده در ميان شيعه ميپردازد و ديدگاههاي شخصيتهايي همچون احمدامين، طه حسين و دكتر وردي را در اين زمينه ذكر ميكند.
24- بين التصوف و التشيع: هاشم معروف الحسني، چاپ اول، بيروت، دارالقلم، 1979 م.
اين كتاب كه در سال 1369 تحت عنوان تصوف و تشيع به وسيله سيد محمدصادق عارف ترجمه شده و توسط بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي به چاپ رسيده است، ناظر به مطالب كتاب الصلّه بين التصوف و التشيع بوده و در رد بعضي از مطالب آن و به خصوص رد نظريه ارتباط ميان تصوف و تشيع نگاشته شده است. مؤلف در اين كتاب حدود سي صفحه از مطالب خود را به بحث غلات اختصاص داده است و در آنجا ضمن بررسي تاريخي پديده غلو به معرفي گروههاي مختلف غاليان و رهبران آنها همچون ابوالخطاب پرداخته و سعي بليغي در رد نظريه شيبي در الصله مبني بر ارتباط ميان شيعه و غاليان نموده است.
25- تاريخ الاماميه و اسلافهم من الشيعه منذ نشأه التشيع حتي مطلع القرن الرابع الهجري: دكتر عبدالله فياض، چاپ سوم، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1406 ق.
اين كتاب كه به منظور معرفي تاريخ تشيع امامي تا قرن چهارم هجري نگاشته شده است، صفحات 86 تا 129 خود را به مبحث غلو و غاليان و موضع شيعه اماميه در مقابل اين پديده اختصاص داده است.
مؤلف در اين بخش در آغاز به بررسي علل مختلف ظهور اين پديده پرداخته و پيدايش اوليه آن را در ميان كوفيان، دليل بر پيشرفت فكري و درك عميق اجتماعي آنان دانسته است. نويسنده علاوه بر ذكر نقطه منفي غلو كه همان انحراف از خط اصيل اسلامي است، غلو را داراي نقطه مثبتي نيز ميداند و آن را درك اجتماعي بالاتر معتقدان به آن از ظلمي كه انسان به برادر خود روا ميدارد، معرفي ميكند. وي غلو را وسيلهاي ميداند كه گروههاي مختلف براي تحريك طبقات گوناگون مردم، به منظور قيام عليه تبعيض طبقاتي روا داشته شده توسط حاكمان ظلم، به آن توسل ميجستند.
مؤلف همچنين عقايد ملل و اديان ديگر همچون ايرانيها و مسيحيها را در پديد آمدن اين جريان مؤثر ميداند. از نكات جالب توجهي كه مؤلف مطرح ميكند آن است كه كار غلات بعد از شهادت امام حسين (ع) آسانتر شد، زيرا ائمه بعدي مبارزه مسلحانه را كنار گذاشتند و به كار فرهنگي روي آوردند و غاليان توانستند با خلا به وجود آمده در فضاي سياسي و مبارزاتي خود، رهبري مردم را براي قيام عليه حاكمان جور به عهده گيرند. نويسنده در پايان به بيان برخورد ائمه(ع) و شيعه با اين پديده خطرناك ميپردازد. آيت الله شهيد سيدمحمد باقر صدر مقدمهاي عالمانه بر اين كتاب نگاشته است.
26 - هويه التشيع: دكتر شيخ احمد وائلي، چاپ سوم، بيروت، دار الصفوف، 1414 ق.
اين كتاب كه به منظور معرفي شيعه و رد شبهات مطرح شده درباره خاستگاه و عقايد شيعه نگاشته شده است، بخشي از مباحث مربوط به غلو را از ابن سبا گرفته تا بررسي علل مختلف و نيز انواع متفاوت غلو آورده است. نويسنده همچنين بخشي از مطالب خود را به ذكر مظاهر مختلف در نزد اهل سنت اختصاص داده است.
-27 نشأه الفكر الفلسفي في الاسلام: دكتر علي سامي النشار، چاپ هفتم، قاهره، دارالمعارف، 1977م.
اين كتاب در دو جلد سامان يافته و جلد دوم با عنوان «نشأه التشيع و تطوره» به بررسي تاريخ تشيع و تحولات آن پرداخته است. دو باب از ابواب هفتگانه اين جلد، يعني باب دوم و ششم، به مطالعه پيرامون غلو اختصاص يافته است.
مؤلف در باب دوم (ص 65 تا 100) به بررسي غاليان اوليه پرداخته و ضمن معرفي شهر كوفه به عنوان زادگاه غلو، غاليان را در ابي هاشميه، اماميه، جعفريه و عباسيه طبقهبندي كرده است. وي منشأ غلو ابي هاشميه را همان فرقه كيسانيه دانسته و آغازگران آن را دو زن از تيره ناعطيه با نامهاي هند بنت المتكلفه و ليلي بنت قمامه شمرده است. به اعتقاد نويسنده، اين جريان بعدها به وسيله ابوهاشم، فرزند محمد حنفيه، به رشد سازماني خود ادامه ميدهد و شخصيتهايي همچون بيان بن سمعان و صائد نهدي را عرضه ميدارد.
سپس در معرفي غاليان اماميه به وصف غالياني همچون مغيره بن سعيد و ابومنصور عجلي كه در آغاز از اصحاب ائمه (ع) بودند، ميپردازد. وي غاليان جعفريه را پيروان عبدالله بن معايه كه از نوادگان جعفربن ابي طالب معروف به جعفر طيار بود، ميداند و غاليان عباسيه را همان پيروان نوادگان عباس بن عبدالمطلب كه قيام خود را عليه امويان سامان دادند، معرفي ميكند.
مؤلف در باب ششم تحت عنوان «تطور الغلو» به بررسي گروههاي مختلف غالياني كه در زمان عباسيان با عنوانهايي همچون خطابيه، ميميه، عينيه، سينيه و راونديه پديده آمدند، ميپردازد. از نكات جالب توجه در اين بخش، تلاشي است كه مؤلف پيرامون بازسازي چهره ابوالخطاب ميكند. او سعي دارد با آوردن سه شاهد تاريخي، اين مطلب را كه ابوالخطاب براي خود يا امام ادعاي الوهيت و نبوت كرده بود رد كند و اين ادعا را به گروههاي هوادار او كه بعدها پديد آمدند، منتسب سازد.
او در اين زمينه به توجيه لعنهاي وارد شده از سوي امام صادق (ع) عليه ابوالخطاب ميپردازد و آنها را ادامه خط مشي امام صادق (ع) در مورد ياران مخلص خود همچون زراره ميداند تا بدين وسيله اين اصحاب خاص را از شر حكومتهاي جاير محفوظ بدارد. مؤلف در اين كتاب تنها تنش ميان امام جعفر صادق (ع) و ابوالخطاب را آن ميداند كه ابوالخطاب از دوستداران پروپا قرص اسماعيل فرزند امام(ع) بود و با آنكه امام (ع) بعد از وفات اسماعيل، امامت او را منتفي دانست، او همچنان بر اين امر اصرار ميورزيد.
28- مكتب در فرايند تكامل: دكتر سيدحسين مدرسي، ترجمه هاشم ايزدپناه، نيوجرسي، انتشارات داروين، 1374.
اصل اين كتاب با عنوان crisis and consolidation in the formative period of shieislam به زبان انگليسي نگاشته شده و در آمريكا به چاپ رسيده است. نويسنده در اين كتاب سعي در نشان دادن چگونگي تاريخ تحول فكري كلامي شيعه در سه قرن اول هجري دارد. اين كتاب كه در چهار بخش سامان يافته است، در بخش دوم خود به بررسي پديده غلو با عنوان «غلو، تقصير و راه ميانه: تكامل مفهوم امامت در بعد علمي و معنوي» ميپردازد.
مؤلف ضمن بررسي تاريخچه غلو و غاليان، آنها را به دو بخش غلات ملحد و غلات درون گروهي تقسيم ميكند و غلات ملحد را كساني معرفي ميكند كه ائمه (ع) را در عرض خدا و در درجه او ميدانستند و از آنها در كتب شيعي با عناويني همچون غلات طياره، فاسد المذهب، فاسد الاعتقاد و اهل تخليط ياد ميشود. غلات درون گروهي كه از آنها با عناويني همچون مفوضه و اهل الارتفاع ياد ميشود، كساني بودند كه با نسبت دادن علم و قدرت نامحدود و معجزات و نظاير آن، ائمه (ع) راموجوداتي فوق بشري و غير طبيعي معرفي ميكردند نويسنده شخصيتهايي همچون مفضل جعفر و محمد بن سنان زاهري را از نخستين سخنگويان اين طرز فكر در جامعه شيعه معرفي ميكند. مؤلف همچنين به وجود جرياني معتدل در درون تشيع امامي اشاره ميكند كه به شدت با نسبت دادن هر گونه صفات فوق بشري به ائمه مخالف بودند و براين نكته تأكيد ميكردند كه ائمه تنها دانشمنداني پرهيزكار (علماي ابرار) بودهاند و اين مانع از آن نبود كه آنها از نظر اطاعت و تبعيت از امام، در بالاترين سطح قرار داشته باشند. مؤلف مهمترين شخصيت اين گرايش را در قرن دوم ابومحمد عبدالله بن ابي يعقور عبدي (متوفاي 131 ق) معرفي ميكند كه بيسابقهترين تأييدات را از امام صادق (ع) داراست. در نقطه مقابل او شخصيت معلي بن خنيس قرار دارد كه امام(ع) را همرديف نبي ميشمرد.
مؤلف سپس به برخورد اين دو طرز فكر در درون جامعه شيعي ميپردازد و فراز و فرودهاي هر يك از دو جريان را در دورههاي مختلف با ذكر شواهد نشان ميدهد و تذكار ميدهد كه بعدها اين دو جريان، خود را در قالب مفوضه و مقصره به نمايش ميگذارند.
مؤلف سپس به وجود خط مشي ويژهاي اشاره ميكند كه اكثريت افراد عادي جامعه شيعه و بسياري از راويان حديث از آن پيروي ميكردند. اين گرايش ائمه (ع) را انسانهاي والايي ميدانست كه به طور اخص مشمول فيض و بركت و نظر و عنايت الهي بودند و همين دليل در طبيعت خود با انسانهاي عادي فرق ميكردند. آنها معتقد بودند كه ائمه (ع) از آن نظر كه پاكترين افراد بشر و نزديكترين آنان به پروردگارند، منشأ بركاتاند و وجود آنان واسطه بسياري از فيوضات حق است، اما اين هرگز به آن معنا نيست كه آنان در كارهاي خداوند، مانند خلق و رزق و حيات و ممات، تصرفي داشته باشند.
نويسنده معتقد است كه جريان مقابل مفوضه كه از سوي آنان با عنوان مقصره ياد ميشد تا اواخر قرن چهارم قوي و پرقدرت باقي ماند كه علت عمده آن صدور رواياتي از ائمه (ع) بود كه در رد حركتهاي مفوضه صادر ميشد. اما مفوضه از اواخر قرن چهارم توانستند با نفوذ در مجاميع حديثي شيعه كه از قبل زمينههاي آن فراهم شده بود و با تلاش گسترده خود و بهرهبرداري هر چه بيشتر از زمينههاي به وجود آمده، خود را به جريان غالب درون شيعه تبديل سازند.
بخش دوم: تك نگاريهايي درباره غلو و غلات
چنان كه قبلاً اشاره شد، در عصر حضور ائمه (ع) و نيز در عصر غيبت صغرا علل مختلفي همچون فعاليت چشمگير غاليان، رو در رو شدن آشكار آنها با خط شيعه امامي، آلوده ساختن ديدگاه فضاي جامعه اسلامي درباره شيعه، تأكيدات فراوان ائمه (ع) مبني بر لزوم مبارزه با افكار آنها و به طور كلي احساس خطري كه خط تشيع امامي از ناحيه آنها مينمود، باعث شد تا نوشتههاي فراواني در رد اين گروهها از سوي اصحاب ائمه (ع) به نگارش در آيد كه گرچه هيچ يك از آنها هم اكنون موجود نيست، با توجه به نوع مباحث رايج در آن زمان، ميتوان اين نكته را به دست آورد كه اين كتب عمدتاً حاوي روايات ائمه (ع) درباره روشنگري شيعيان در مورد به خطر اين گروهها، بيان عقايد صحيح شيعه و نيز لزوم مبارزه با اين گروهها بوده است و در آنها از مباحث كلامي كه بعدها در ميان كتب شيعه رواج يافت، كمتر اثري يافت ميشده است.
اگر چنين احتمالي را بپذيريم، ميتوانيم با كمال اطمينان بگوييم كه گرچه اصل اين كتب از بين رفته است، عمده روايات مربوط به غلو كه در اين كتابها موجود بوده بعدها به مجاميع حديثي و ديگر كتب شيعه منتقل شده است كه بخش عمدهاي ازاين روايات را نيز علامه مجلسي (ره) دركتاب بحار الانوار آورده است.
به هر حال در اينجا مناسب است به منظور نشان دادن گوشهاي از تلاش اصحاب ائمه (ع) در اين زمينه، به تعدادي از اين نوشتهها كه تا قرن چهارم نگاشته شده است اشاره كنيم:
- الرد علي الغاليه المحمديه، فضل بن شاذان نيشابوري، از اصحاب امام جواد (ع)
3- لرد علي الغاليه و ابي الخطاب، ابراهيم بن ابي حفص، معروف به ابواسحاق كاتب، از اصحاب امام حسن عسكري (ع(
4- الرد علي الغلاه، ابوالحسن علي بن مهزيار اهوازي، از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادي(ع(
5- الردعلي الغلاه، ابوجعفر محمد بن اورمه قمي، از اصحاب امام علي النقي (ع(
6- الرد علي الغلاه، يونس بن عبدالرحمن، از بزرگترين اصحاب امام رضا (ع(
7- الرد علي الغلاه، ابوجعفر محمد بن حسن بن فروخ، معروف به صفار (م 290 ق(
8- الرد علي الغلاه، ابوالقاسم سعد بن عبدا... بن ابي خلف اشعري قمي (م 301 يا 299 ق)، صاحب كتاب المقالات و الفرق.
9 و 10- كتاب الرد علي اصحاب التناسخ و الغلاه و كتاب الرد علي فرق الشيعه ما خلا الاماميه منهم ، اثر ابو محمد حسن بن موسي نوبختي (م 300 تا 310 ق)، مؤلف كتاب فرق الشيعه كه از متكلمان معروف شيعه نيز به حساب ميآمده است.
اكنون پس از اين مقدمه به معرفي آثار موجود، اعم از چاپ شده و چاپ نشده، ميپردازيم و در بخش آثار چاپ شده به معرفي مقالات نيز اقدام ميكنيم. ترتيب در هر دو بخش، ترتيب تاريخي نگارش يا چاپ اثر است.
الف ـ آثار چاپ شده:
1 - الغلو و الفرق الغاليه في الحضاره الاسلاميه: دكتر عبدالله سلوم سامرائي، بغداد، دارالحريه للطباعه، 1392 ق/ 1972م.
نويسنده كتاب خود را در چهار فصل سامان داده است. وي در فصل اول به علل ظهور غلو ميپردازد و در فصل دوم كه اختصاص به فرقههاي غاليان دارد، مباحثي همچون معناي غلو، حكم غلات و فرقههاي مختلف غاليان در ميان شيعه، خوارج، معتزله مرجئه و اهل سنت را مطرح ميكند.
در فصل سوم كتاب، پنج عنصر حلول، تناسخ، بداء، تشبيه و تأويل به عنوان اعتقادات فرقههاي غالي ذكر شده است. در فصل چهارم نيز طرز عمل غلات و اهداف آنان و سپس عكس العمل عربها در مقابل آن بيان شده است. بخشي از كتاب الزينه، نوشته شيخ ابن حاتم احمد بن حمدان رازي، به عنوان پيوست اين كتاب همراه با تحقيق نويسنده آورده شده است.
2 - آراء ائمه الشيعه في الغلاه: ميرزا خليل كمرهاي، تهران، چاپ افست، حيدري، 1351.
نويسنده در اين كتاب در صدد رفع اتهام غلو از شيعه است و بدين منظور، روايات نهي از غلو و لعن غاليان را كه از سوي معصومان (ع) وارد شده، به ترتيب تاريخي از پيامبر اكرم (ص) تا حضرت حجت (عج) ذكر ميكند.
3 - الغلو في الدين في حياه المسلمين المعاصره: عبدالرحمن بن معلا اللويحق، چاپ دوم، بيروت، مؤسسه الرساله، 1413 ق/ 1992 م.
اين كتاب به بررسي پديده غلو در عقايد و اعمال مسلمانان معاصر در نقاط مختلف بلاد اسلامي پرداخته است. مباحث و بررسيهاي اين كتاب بسيار فراتر از بررسي پديده غلو در ميان شيعه است.
- 4 پژوهشي درباره طوايف غلاه تا پايان غيبت صغري و موضع ائمه (ع) دراين باب: اسكندر اسفندياري، چاپ اول، تهران، مركز چاپ ونشر سازمان تبليغات اسلامي، 1374.
اين كتاب كه پايان نامه كارشناسي ارشد نويسنده ميباشد، در چهارده فصل تنظيم شده است. نويسنده در فصل اول به تعريف واژهها پرداخته و واژه غلو را از ديدگاه علماي اهل سنت، دانشمندان شيعه و قرآن مورد بررسي قرار داده است. وي در فصل دوم به بررسي اجمالي اوضاع اجتماعي، سياسي و اعتقادي جامعه مسلمانان، از قرن اول هجري تا آغاز غيبت كبرا و بدون هيچ اشارهاي به مبحث غلو، پرداخته است تا خواننده را براي درك هر چه بهتر بستر پديده غلو آماده سازد. فصل سوم كتاب به بررسي عقايد فرقههاي غالي اختصاص دارد كه در آغاز در دو بخش «تأثيرحركت التقاطي غاليگري از فرق ديگر» و «تأثير انديشه غاليگري در فرق ديگر پس از غيبت كبري تا عصر حاضر» مباحث خود را مطرح ميكند. در بخش اول تأثير پذيري اين حركت از فرقههاي معاصر، همانند معتزله، خوارج و … مطرح شده، و در بخش دوم تأثير اين حركت بر فرقههاي ديگر همچون فرقههاي مختلف صوفيه، بابيه، شبك، اهل حق بررسي شده است. در همين فصل نيز بخش سومي به معرفي مهمترين فرق غالي پس از غيبت كبرا تا عصر حاضر اختصاص يافته است.
فصل چهارم كتاب به بررسي رجال غالي شيعه از قرن اول تا غيبت كبرا ميپردازد و مطالب خود را در سه بخش مطرح ميكند. در بخش اول، ذكر رجال غالي مشهور كه از ديدگاه نويسنده غلو آنها قطعي بوده، آمده است. نويسنده در بخش دوم به ذكر شخصيتهايي همچون محمد بن سنان پرداخته است كه دانشمندان رجالي شيعه درباره انتساب غلو به آنها دچار اختلاف شديدي شدهاند. و بالاخره در بخش سوم به بررسي موضع ائمه (ع) در برابر غلات پرداخته و مراحل مختلف و انواع برخوردهاي ائمه (ع) را در برابر اين پديده بيان كرده است.
-5 شبهه الغلو عند الشيعه: دكتر عبدالرسول غفغر، چاپ اول، بيروت، دار المحجه البيضاء، 1415ق / 1995 م.
نويسنده از شيعيان است و كتاب خود را به نفي اتهام غلو از شيعه اختصاص داده است. كتاب در سه فصل، و يك مدخل و يك خاتمه سامان يافته است.
نويسنده در بخش مدخل به ذكر كلياتي همچون تعريف لغات مذهب، فرقه، دين، ملت و حزب پرداخته است. وي در فصل اول شبهه غلو در احاديث كافي را مطرح كرده است و در همين فصل به طور ضمني به تاريخ غلات در زمان امامان معصوم (ع) پرداخته است.
فصل دوم كتاب به بررسي غلو در عقايد اختصاص دارد و درآن عقايدي همچون تشبيه و تفيض ذكر شده است. نويسنده در فصل سوم مسئله سهو و نسيان را به عنوان مسئلهاي بيرون از حد غلو بررسي كرده و درخاتمه نيز به بحث اخراج بعضي از راويان از سوي قميها به اتهام غلو پرداخته است.
6- «جريان شناسي غلو»: نعمت الله صفري،فصلنامه علمي تخصصي علوم حديث، شماره 1،پاييز 1375، ص 108 ـ 126.
در اين مقاله به بررسي مباحثي همچون غلو در لغت، غلو در نگاه قرآن و روايات، تأثير غلو بر علوم اسلامي همانند علم تاريخ اسلام، ملل و نحل، كلام، درايه، رجال، حديث و فقه و تفسير و نيز تقسيم غلو به غو در ذات و غلو در صفات و تبيين هر دو و بالاخره بررسي روايات«قولوا فينا ماشئتم»، پرداخته شده است.
7- «ابن غضائري و متهمان به غلو دركتاب الضعفاء»: نعمت الله صفري، فصلنامه تخصصي علوم حديث، شماره 2، زمستان 1375، ص 121 ـ 175.
در اين مقاله ابتدا به معرفي شخصيت ابن غضائري، تأليفات او و كتاب الضعفاء و اعتبار اقوال آن پرداخته شده است. سپس اسامي 57 نفر از متهمان به غلو در اين كتاب، ذكر شده و همراه با جدولي مقايسهاي بين نظر ابن غضائري درباره آنها و نظر قميها، كشي نجاشي و شيخ طوسي، به بررسي علل اين اتهام در نظر ابن غضائري پرداخته شده است. مقاله در پايان به نتيجهگيري درباره وثاقت و عدم وثاقت اين متهمان ميپردازد.
8- غاليان جريانها و برآيندها )تا قرن چهارم هجري): نعمت الله صفري فروشاني، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1378.
كتاب داراي يك مقدمه و چهار فصل است. در مقدمه كتاب به مباحثي همچون هدف تحقيق، پيشينه و محدوديتهاي آن پرداخته شده است.
در فصل اول كلياتي همچون تعريف غلو، غلو در قرآن، غلو در روايات، غلو در اديان پيشين و علل پديد آمدن غلات منتسب به شيعه آمده است.
فصل دوم عهدهدار بررسي غلات در تاريخ است كه ضمن بررسي مباحثي همچون علل كثرت فرقههاي غلات در كتب ملل و نحل، به ارزيابي سطح اعتبار اين كتب پرداخته است. در پايان اين فصل نيز چگونگي موضعگيري امامان شيعه در برابر غلات آمده است.
فصل سوم بررسي عقايد و اعمال غلات را بر عهده ميگيرد. اين فصل عقايد غلات را به دو قسم عقايد مختص به غلات و عقايد مشترك بين غلات و شيعه تقسيم كرده است.
در بخش اول عقايدي همچون تناسخ، حلول، اعتقاد به الوهيت و اعتقاد به نبوت ائمه (ع) آمده است كه اين بخش ثابت ميكند. شيعه و امامانش به شدت با اين عقايد مبارزه كردهاند و لذا هيچ اثري از اين عقايد دركتب شيعه يافت نميشود.
در بخش دوم عقايدي همچون وصايت علي (ع)، مهدويت، بداء و رجعت مطرح شده است. اين عقايد اصيل، تنها اشتراك لفظي ونه محتوايي و معنايي بين غلات و شيعه دارد و اين دليلي است بر اينكه مستند شيعه در اين عقايد، قرآن و سنت بوده است، نه تأثير پذيري ازغلات بدان گونه كه برخي از مخالفان گفتهاند. در پايان اين فصل اباحيگري و بيبند و باري به عنوان مشخصه اصلي غلات در عمل مورد بررسي قرار ميگيرد و تفاوتهاي اباحيگري با شفاعت بيان ميشود.
فصل چهارم سعي در نشان دادن تأثيرات غلات بر تاريخ و افكار وعقايد شيعه دارد. آلوده جلوه دادن چهره ائمه(ع) واصحاب آنها، لوث كردن بعضي ازقيامهاي شيعي و همچنين هدر دادن نيروهاي شيعه، به عنوان تأثيرات مستقيم، و حديث سازي آنان به عنوان تأثير غلات بر بعضي از عقايد جزئي شيعه مطرح شده است. نويسنده در اين فصل ضمن بر شمردن اسامي بيش از صد تن از متهمان به غلو در علم رجال، به بررسي تأثيرات غلات در علم رجال ميپردازد. در اين فصل همچنين استفاده مخالفان شيعه و مستشرقان از غلات به عنوان حربهاي براي كوبيدن شيعه، بيان و بررسي شده است.
-9 براءه اهل البيت (ع) وابتاعهم من الغلو والغلاه: سامي الغزيري.
نويسنده در آغاز به تعريف لغوي و اصطلاحي غلو در ميان فرقه نويسان و نيز از ديدگاه غربيها و به ويژه روان شناسان پرداخته است.
بررسي تاريخ غلو قبل از اسلام، بعد از آن و به ويژه درزمان ائمه (ع)، بخش ديگري از مطالب كتاب را به خود اختصاص داده است. در همين بخش نويسنده به تفصيل عقايد غلو آميز در ميان ديگر فرق مسلمانان همچون اهل سنت، اعم از صحابه و نسلهاي بعدي، را مطرح كرده است. عقايد و باورهاي غاليان و تحليل آنها بخش ديگر كتاب است همچنين بررسي موضعگيري ائمه در برابر پديده غلو و نيز غاليان از بخشهاي مهم اين كتاب به شمار ميرود.
10- « غلو»: نعمت الله صفري فروشاني، دانشنامه امام علي (ع)، چاپ اول، تهران، پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامي، 1380، جلد سوم، ص 375 ـ 424.
در اين مقاله پس از مباحث مقدماتي تعريف غلو و غلو در دين، به بررسي درباره حد غلو پرداخته شده است. در يك تقسيم بندي، غلو به سه نوع غلو در ذات، غلو در صفات و غلو در فضايل تقسيم شده است. منظور از غلو درذات، خارج كردن ائمه (ع) از حد خود در رسانيدن آنها به مقام نبوت والوهيت است. غلو در صفات نيز به اختصاص دادن صفات مخصوص خداوند، همانند خلق و رزق، به ائمه (ع) تعريف شده است. غلو در فضايل، غلو درمورد صفاتي همانند علم و معجزه است كه اختصاصي به خداوند ندارد.
در همين بخش ديدگاه دكتر سيدحسين مدرسي در مورد تقسيم بندي غاليان و تعريف آن به چالش كشيده شده است. در بخش ديگر، به بازكاوي واژههايي همچون تفويض، علم غيب و تشريع و رابطه آنها با غلو پرداخته شده است.
در قسمت ديگر مقاله به مطالعه پيرامون تعيين مقياسهايي براي تشخيص غلو پرداخته شده است كه اين مقياسها در دو بخش عقل و نقل مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش نقل، قرآن كريم و روايات معتبر به عنوان مقياس معرفي شده است و مظاهر مختلف غلو با اين مقياسها مورد سنجش قرار گرفته است.
بخش ديگر مقاله به بررسي مسئله غلو درباره حضرت علي (ع) پرداخته است و آن را از جهت تاريخي بررسي كرده و به جست جو درباره علت عدم غلو درباره آن حضرت(ع) در مدينه و پيدا شدن ريشههاي غلو دركوفه پرداخته است. در همين بخش و به مناسبت بحث، به بررسي تفصيلي مسئله ابن سبا و بيان ديدگاههاي رايج در مورد اين شخصيت اقدام شده است.
پايان مقاله به بررسي علل و زمينههاي غلو در باره حضرت علي (ع) اختصاص يافته است كه اين علل در بخشهاي مختلف همچون علل رواني، علل اجتماعي و علل ديني مورد بررسي قرار گرفتهاند.
ب. آثار چاپ نشده:
-1مرغم الغلاه: ملا محمد شريف بن رضا شيرواني تبريزي (قرن سيزدهم)، كتابخانه آيت الله العظمي نجفي مرعشي، كتاب خطي، شماره 4714.
در اين كتاب شبهات غلات و فلاسفه جداگانه مطرح شده و به آنها پاسخ داده شده است.
-2 غلو و غلات: رساله دكتري عبدالحميد گلشني ابراهيمي، دانشگاه تهران، پاياننامههاي قديمي، شماره 1549، استاد راهنما: علي اصغر حكمت.
خیلی ممنون مطالبتون خیلی مفید بود بازم تشکر.
با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وتشکر از محبت شما
کاربر گرامی در آثار شیخ صدوق که به همت مرکز نور جمع آوری شده نیز این کتاب «ابطال الغلو والتقصیر» نیامده است.
پست جمع بندی موضوع
پرسش:
با سلام
آیا کسی میدونه کتاب ابطال غلو وتقصیر شیخ صدوق که در مورد افراط و تفریط گران در حق ائمه می باشد در بازار موجوده یا نه ؟ اگه کسی میدونه لطفا بگه که به فارسی هم ترجمه شده یا نه و اینکه شما چه کتابی رو در این زمینه پیشنهاد می کنید؟
پاسخ:
عرض سلام و ادب خدمت شما
پرسشگر گرامی اطلاعی از چاپ این کتاب در دست نیست و در مورد این که به فارسی هم ترجمه شده باشد اطلاعی ندارم، در ضمن کتاب «ابطال الغلو والتقصیر» در آثار شیخ صدوق که به همت مرکز نور جمع آوری شده نیز نیامده است.
قابل ذکر است که: ابن بابویه از جهت کلامی بر دو جریان عمده مؤثر بوده است ، یکی در برخورد با برخی از مکاتب امامی ، معروف به اهل غلّو یا اهل تقصیر ( به معنای کوتاهی در حق ائمه) که وی را بر آن داشت تا در ردّ این گروه کتابی با عنوان ' ابطال الغلو و التقصیر' تألیف کند. بخش دیگری که عمده ی اندیشه های کلامی وی را شامل می شد مسأله ی مهدویت است. او در تبیین مسأله ی مهدویت از دیدگاه امامیه به نگارش کتاب “کمال الدین و اتمام النعمه” ، همت گماشت و در آن به ردّ ایرادات معتزله ، زیدیه و دیگر مخالفان پرداخت.(1)
در ادامه به معرفي آثار موجود، اعم از چاپ شده و چاپ نشده، ميپردازيم و در بخش آثار چاپ شده به معرفي مقالات نيز اقدام ميكنيم.
الف ـ آثار چاپ شده:
1 ـ الغلو و الفرق الغاليه في الحضاره الاسلاميه: دكتر عبدالله سلوم سامرائي، بغداد، دارالحريه للطباعه، 1392 ق/ 1972م.
نويسنده كتاب خود را در چهار فصل سامان داده است. وي در فصل اول به علل ظهور غلو ميپردازد و در فصل دوم كه اختصاص به فرقههاي غاليان دارد، مباحثي همچون معناي غلو، حكم غلات و فرقههاي مختلف غاليان در ميان شيعه، خوارج، معتزله مرجئه و اهل سنت را مطرح ميكند.
در فصل سوم كتاب، پنج عنصر حلول، تناسخ، بداء، تشبيه و تأويل به عنوان اعتقادات فرقههاي غالي ذكر شده است. در فصل چهارم نيز طرز عمل غلات و اهداف آنان و سپس عكس العمل عربها در مقابل آن بيان شده است. بخشي از كتاب الزينه، نوشته شيخ ابن حاتم احمد بن حمدان رازي، به عنوان پيوست اين كتاب همراه با تحقيق نويسنده آورده شده است.
2 ـ آراء ائمه الشيعه في الغلاه: ميرزا خليل كمرهاي، تهران، چاپ افست، حيدري، 1351.
نويسنده در اين كتاب در صدد رفع اتهام غلو از شيعه است و بدين منظور، روايات نهي از غلو و لعن غاليان را كه از سوي معصومان (ع) وارد شده، به ترتيب تاريخي از پيامبر اكرم (ص) تا حضرت حجت (عج) ذكر ميكند.
3 ـ الغلو في الدين في حياه المسلمين المعاصره: عبدالرحمن بن معلا اللويحق، چاپ دوم، بيروت، مؤسسه الرساله، 1413 ق/ 1992 م.
اين كتاب به بررسي پديده غلو در عقايد و اعمال مسلمانان معاصر در نقاط مختلف بلاد اسلامي پرداخته است. مباحث و بررسيهاي اين كتاب بسيار فراتر از بررسي پديده غلو در ميان شيعه است.
- 4 پژوهشي درباره طوايف غلاه تا پايان غيبت صغري و موضع ائمه (ع) دراين باب: اسكندر اسفندياري، چاپ اول، تهران، مركز چاپ ونشر سازمان تبليغات اسلامي، 1374.
اين كتاب كه پايان نامه كارشناسي ارشد نويسنده ميباشد، در چهارده فصل تنظيم شده است. نويسنده در فصل اول به تعريف واژهها پرداخته و واژه غلو را از ديدگاه علماي اهل سنت، دانشمندان شيعه و قرآن مورد بررسي قرار داده است. وي در فصل دوم به بررسي اجمالي اوضاع اجتماعي، سياسي و اعتقادي جامعه مسلمانان، از قرن اول هجري تا آغاز غيبت كبرا و بدون هيچ اشارهاي به مبحث غلو، پرداخته است تا خواننده را براي درك هر چه بهتر بستر پديده غلو آماده سازد. فصل سوم كتاب به بررسي عقايد فرقههاي غالي اختصاص دارد كه در آغاز در دو بخش «تأثيرحركت التقاطي غاليگري از فرق ديگر» و «تأثير انديشه غاليگري در فرق ديگر پس از غيبت كبري تا عصر حاضر» مباحث خود را مطرح ميكند. در بخش اول تأثير پذيري اين حركت از فرقههاي معاصر، همانند معتزله، خوارج و … مطرح شده، و در بخش دوم تأثير اين حركت بر فرقههاي ديگر همچون فرقههاي مختلف صوفيه، بابيه، شبك، اهل حق بررسي شده است. در همين فصل نيز بخش سومي به معرفي مهمترين فرق غالي پس از غيبت كبرا تا عصر حاضر اختصاص يافته است.
فصل چهارم كتاب به بررسي رجال غالي شيعه از قرن اول تا غيبت كبرا ميپردازد و مطالب خود را در سه بخش مطرح ميكند. در بخش اول، ذكر رجال غالي مشهور كه از ديدگاه نويسنده غلو آنها قطعي بوده، آمده است. نويسنده در بخش دوم به ذكر شخصيتهايي همچون محمد بن سنان پرداخته است كه دانشمندان رجالي شيعه درباره انتساب غلو به آنها دچار اختلاف شديدي شدهاند. و بالاخره در بخش سوم به بررسي موضع ائمه (ع) در برابر غلات پرداخته و مراحل مختلف و انواع برخوردهاي ائمه (ع) را در برابر اين پديده بيان كرده است.
-5 شبهه الغلو عند الشيعه: دكتر عبدالرسول غفغر، چاپ اول، بيروت، دار المحجه البيضاء، 1415ق / 1995 م.
نويسنده از شيعيان است و كتاب خود را به نفي اتهام غلو از شيعه اختصاص داده است. كتاب در سه فصل، و يك مدخل و يك خاتمه سامان يافته است.
نويسنده در بخش مدخل به ذكر كلياتي هم چون تعريف لغات مذهب، فرقه، دين، ملت و حزب پرداخته است. وي در فصل اول شبهه غلو در احاديث كافي را مطرح كرده است و در همين فصل به طور ضمني به تاريخ غلات در زمان امامان معصوم (ع) پرداخته است.
فصل دوم كتاب به بررسي غلو در عقايد اختصاص دارد و در آن عقايدي هم چون تشبيه و تفيض ذكر شده است. نويسنده در فصل سوم مسئله سهو و نسيان را به عنوان مسئلهاي بيرون از حد غلو بررسي كرده و درخاتمه نيز به بحث اخراج بعضي از راويان از سوي قميها به اتهام غلو پرداخته است.
6ـ جريان شناسي غلو: نعمت الله صفري،فصلنامه علمي تخصصي علوم حديث، شماره 1،پاييز 1375، ص 108 ـ 126.
وی در اين مقاله به بررسي مباحثي هم چون غلو در لغت، غلو در نگاه قرآن و روايات، تأثير غلو بر علوم اسلامي همانند علم تاريخ اسلام، ملل و نحل، كلام، درايه، رجال، حديث و فقه و تفسير و نيز تقسيم غلو به غو در ذات و غلو در صفات و تبيين هر دو و بالاخره بررسي روايات«قولوا فينا ماشئتم«، پرداخته شده است.
7ـ ابن غضائري و متهمان به غلو دركتاب الضعفاء: نعمت الله صفري، فصلنامه تخصصي علوم حديث، شماره 2، زمستان 1375، ص 121 ـ 175.
در اين مقاله ابتدا به معرفي شخصيت ابن غضائري، تأليفات او و كتاب الضعفاء و اعتبار اقوال آن پرداخته شده است. سپس اسامي 57 نفر از متهمان به غلو در اين كتاب، ذكر شده و همراه با جدولي مقايسهاي بين نظر ابن غضائري درباره آنها و نظر قميها، كشي نجاشي و شيخ طوسي، به بررسي علل اين اتهام در نظر ابن غضائري پرداخته شده است. مقاله در پايان به نتيجهگيري درباره وثاقت و عدم وثاقت اين متهمان ميپردازد.
8 ـ غاليان جريانها و برآيندها (تا قرن چهارم هجري): نعمت الله صفري فروشاني، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1378.
كتاب داراي يك مقدمه و چهار فصل است. در مقدمه كتاب به مباحثي همچون هدف تحقيق، پيشينه و محدوديتهاي آن پرداخته شده است.
در فصل اول كلياتي همچون تعريف غلو، غلو در قرآن، غلو در روايات، غلو در اديان پيشين و علل پديد آمدن غلات منتسب به شيعه آمده است.
فصل دوم عهدهدار بررسي غلات در تاريخ است كه ضمن بررسي مباحثي همچون علل كثرت فرقههاي غلات در كتب ملل و نحل، به ارزيابي سطح اعتبار اين كتب پرداخته است. در پايان اين فصل نيز چگونگي موضعگيري امامان شيعه در برابر غلات آمده است.
فصل سوم بررسي عقايد و اعمال غلات را بر عهده ميگيرد. اين فصل عقايد غلات را به دو قسم عقايد مختص به غلات و عقايد مشترك بين غلات و شيعه تقسيم كرده است.
در بخش اول عقايدي همچون تناسخ، حلول، اعتقاد به الوهيت و اعتقاد به نبوت ائمه (ع) آمده است كه اين بخش ثابت ميكند. شيعه و امامانش به شدت با اين عقايد مبارزه كردهاند و لذا هيچ اثري از اين عقايد دركتب شيعه يافت نميشود.
در بخش دوم عقايدي همچون وصايت علي (ع)، مهدويت، بداء و رجعت مطرح شده است. اين عقايد اصيل، تنها اشتراك لفظي ونه محتوايي و معنايي بين غلات و شيعه دارد و اين دليلي است بر اينكه مستند شيعه در اين عقايد، قرآن و سنت بوده است، نه تأثير پذيري ازغلات بدان گونه كه برخي از مخالفان گفتهاند. در پايان اين فصل اباحيگري و بيبند و باري به عنوان مشخصه اصلي غلات در عمل مورد بررسي قرار ميگيرد و تفاوتهاي اباحيگري با شفاعت بيان ميشود.
فصل چهارم سعي در نشان دادن تأثيرات غلات بر تاريخ و افكار وعقايد شيعه دارد. آلوده جلوه دادن چهره ائمه(ع) واصحاب آنها، لوث كردن بعضي ازقيامهاي شيعي و همچنين هدر دادن نيروهاي شيعه، به عنوان تأثيرات مستقيم، و حديث سازي آنان به عنوان تأثير غلات بر بعضي از عقايد جزئي شيعه مطرح شده است. نويسنده در اين فصل ضمن بر شمردن اسامي بيش از صد تن از متهمان به غلو در علم رجال، به بررسي تأثيرات غلات در علم رجال ميپردازد. در اين فصل همچنين استفاده مخالفان شيعه و مستشرقان از غلات به عنوان حربهاي براي كوبيدن شيعه، بيان و بررسي شده است.
-9 براءه اهل البيت (ع) وابتاعهم من الغلو والغلاه: سامي الغزيري.
نويسنده در آغاز به تعريف لغوي و اصطلاحي غلو در ميان فرقه نويسان و نيز از ديدگاه غربيها و به ويژه روان شناسان پرداخته است.
بررسي تاريخ غلو قبل از اسلام، بعد از آن و به ويژه درزمان ائمه (ع)، بخش ديگري از مطالب كتاب را به خود اختصاص داده است. در همين بخش نويسنده به تفصيل عقايد غلو آميز در ميان ديگر فرق مسلمانان همچون اهل سنت، اعم از صحابه و نسلهاي بعدي، را مطرح كرده است. عقايد و باورهاي غاليان و تحليل آنها بخش ديگر كتاب است همچنين بررسي موضعگيري ائمه در برابر پديده غلو و نيز غاليان از بخشهاي مهم اين كتاب به شمار ميرود.
10ـ غلو: نعمت الله صفري فروشاني، دانشنامه امام علي (ع)، چاپ اول، تهران، پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامي، 1380، جلد سوم، ص 375 ـ 424.
در اين مقاله پس از مباحث مقدماتي تعريف غلو و غلو در دين، به بررسي درباره حد غلو پرداخته شده است. در يك تقسيم بندي، غلو به سه نوع غلو در ذات، غلو در صفات و غلو در فضايل تقسيم شده است. منظور از غلو درذات، خارج كردن ائمه (ع) از حد خود در رسانيدن آنها به مقام نبوت والوهيت است. غلو در صفات نيز به اختصاص دادن صفات مخصوص خداوند، همانند خلق و رزق، به ائمه (ع) تعريف شده است. غلو در فضايل، غلو درمورد صفاتي همانند علم و معجزه است كه اختصاصي به خداوند ندارد.
در همين بخش ديدگاه دكتر سيدحسين مدرسي در مورد تقسيم بندي غاليان و تعريف آن به چالش كشيده شده است. در بخش ديگر، به بازكاوي واژههايي همچون تفويض، علم غيب و تشريع و رابطه آنها با غلو پرداخته شده است.
در قسمت ديگر مقاله به مطالعه پيرامون تعيين مقياسهايي براي تشخيص غلو پرداخته شده است كه اين مقياسها در دو بخش عقل و نقل مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش نقل، قرآن كريم و روايات معتبر به عنوان مقياس معرفي شده است و مظاهر مختلف غلو با اين مقياسها مورد سنجش قرار گرفته است.
بخش ديگر مقاله به بررسي مسئله غلو درباره حضرت علي (ع) پرداخته است و آن را از جهت تاريخي بررسي كرده و به جست جو درباره علت عدم غلو درباره آن حضرت(ع) در مدينه و پيدا شدن ريشههاي غلو دركوفه پرداخته است. در همين بخش و به مناسبت بحث، به بررسي تفصيلي مسئله ابن سبا و بيان ديدگاههاي رايج در مورد اين شخصيت اقدام شده است.
پايان مقاله به بررسي علل و زمينههاي غلو در باره حضرت علي (ع) اختصاص يافته است كه اين علل در بخشهاي مختلف همچون علل رواني، علل اجتماعي و علل ديني مورد بررسي قرار گرفتهاند.
ب. آثار چاپ نشده:
-1مرغم الغلاه: ملا محمد شريف بن رضا شيرواني تبريزي (قرن سيزدهم)، كتابخانه آيت الله العظمي نجفي مرعشي، كتاب خطي، شماره 4714.
در اين كتاب شبهات غلات و فلاسفه جداگانه مطرح شده و به آنها پاسخ داده شده است.
-2 غلو و غلات: رساله دكتري عبدالحميد گلشني ابراهيمي، دانشگاه تهران، پاياننامههاي قديمي، شماره 1549، استاد راهنما: علي اصغر حكمت.
پی نوشت:
1) احمد پاکتچی ،مقاله ی ابن بابویه، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج3.