صبر و گذشت ندارم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صبر و گذشت ندارم

بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت همه.
برای اینکه وقتتون نگیرم سریع میرم سر اصل مطلب.من یه مدتی هست مسئولیتام زیاد شده.میدونم که اگه برنامه ریزی دقیق تری داشته باشم درست میشه ولی همیشه یه آشفتگی همراه من هست وفکر میکنم بخاطر خطاهایی هست که انجام دادم.واینکه من تازگیا اصلا صبر رو فراموش کردم.عصبی شدم کسی جرات نداره بامن حرف بزنه نمیدونم چرا.بعد پشیمون میشم وخیلی خیلی ناراحت میشم که عزیزانم رو ناراحت کردم بعد سری بعدی که میخوام دعوا کنم یادم میاد که قبلا هم طرفو ناراحت کردم هی بیشتر عصبی میشم و....
لطفا راهنمایی ام کنید چکار کنم صبورتر بشم.بخودم میگم دختر تو بااین وضعیتت چطور میخوایی تو مشکلات عزیزات کنارشون باشی.کنارشون که نیستی بدتر مشکل ساز هم هستی.میگم چطور تو زندگی آیندت که ممکنه هزار ویک کم وزیاد باشه (که هست)زندگیتو کنترل ومدیریت کنی.
ممنون از زحمات شما.:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صابر

با سلام و احترام خدمت شما
از سئوالتان پیداست که فردی بااراده و پرتلاش و سخت کوشی هستید و نمی توانید بیکاری را تحمل کرده و دوست دارید دائما مشغول کار باشید.
کار جوهره هر انسانی است و انسان بر اثر بیکاری بعضی اوقات افسرده و بیمار می شود.
اما در بعضی مواقع بعضی آدمها اینقدر سر خود را با کار و فعالیت های جانبی شلوغ می کنند که از اصل زندگی خود غافل می شوند و از ارکان زندگی از جمله توجه به خانواده یا اگر پدر و یا مادر است از توجه به فرزندان باز می ماند که خدا را شکر شما به آن حد گرفتار نشده اید.
آنچه که حرف اول را در شما می زند این است که باید برای فعالیت های خود برنامه ریزی کنید و اجازه ندهید هر کاری را در هر وقتی انجام دهید. مدیریت زمان با اراده ای که شما دارید برایتان اسان است. با یک دقت در تنظیمک زمان کارها هم از فشار نجات می یابید و هم می توانید کارهایتان را به موقع انجام دهید. برای این کار ابتدا:
1. برای هر روز خود برنامه ریزی داشته باشید و حدود زمانی هر کار را مشخص کنید.
2. اجازه ندهید کارهای جانبی و اضافی که دیگران برای شما می تراشند ذهن شما را به خود مشغول و این به هم ریختگی را بیشتر کند.
3. حتما وقتی را برای با دیگران بودن و لذت بردن از خانواده بگذارید.
4. وقتی دیگران قصد انداختن کاری بر گردن شمنا را داشتند می توانید با گفتن یک نه مؤدبانه خودتان را جرات ورز کنید.
5. توجه داشته باشید که این برنامه ریزی کم کم رشد خواهد کرد و به یکباره نمی توانید خودتان را نظم بخشید.
6. به عوارض فشار زیاد کاری که موجب ایجاد تنش در خودتان یا موجب کاهش ارتباط با دیگران و دوری گزینی دیگران از شما می شود فکر کنید.
موفق و سربلند باشید.

صابر;593432 نوشت:
. اجازه ندهید کارهای جانبی و اضافی که دیگران برای شما می تراشند ذهن شما را به خود مشغول و این به هم ریختگی را بیشتر کند.

خدا خیرتون بده این مورد منو کشته.برنامه ریزی میکنم دقیق ولی این مساله کلا هستیمو میگیره به برنامم نمیرسم افسردگی میگیرم و گاهی اوقات از بقیه بعضا همونایی که کار بدوشم میذارن سرزنش میشنوم وبخاطر احترام فقط سکوت میکنم.ممنونم خیلی خیلی تشکر:Gol:

یامهدی مددی;592795 نوشت:
.من یه مدتی هست مسئولیتام زیاد شده.میدونم که اگه برنامه ریزی دقیق تری داشته باشم درست میشه ولی همیشه یه آشفتگی همراه من هست وفکر میکنم بخاطر خطاهایی هست که انجام دادم.واینکه من تازگیا اصلا صبر رو فراموش کردم.عصبی شدم کسی جرات نداره بامن حرف بزنه

سلام
به نظر من سعی کنید کارهای خود را دسته بندی کنید. مثلا برای هر روز باید 8 ساعت شرکت باشد، 2 ساعت با خانواده، 1 ساعت چک کردن ایمیل و...
از برخی کارها که اولویت کمتری دارند به راحتی صرف نظر کنید و به ما بقی کارها نیز اولویت دهید. مثلا بگویید هدفم این است که زندگی خوبی داشته باشم حالا اگر شغلم از دست رفت یا تغییر کرد اصلا مهم نیست چون من کار می خواهم برای ارامش و برای اینکه به هدفم برسم نه برای اینکه ارامشم ازم گرفته بشه

mousavi928;594065 نوشت:
از برخی کارها که اولویت کمتری دارند به راحتی صرف نظر کنید

سلام ممنون از راهنماییتون.من تقریبا همین کارو کردم.مثلا تلوزیون نمیبینم یاخیلی کم اونم اگر فیلم یا برنامه اموزنده ای باشه.یا کلا تفریح مفریح قیدشو زدم ولی ناگفته نماند کارایی که میکنم برام مث تفریحه ونیاز روحیمو برطرف میکنه مثل تو اسک دین بودن بابچه های گروهایی که توش هستم تبادل اطلاعات میکنم هم همدیگرو هدایت میکنیم هم لذت میبرم زندگیم تقریبا کاملا از این نظر فیلتر شده اس ولی چیزی که هست مثلا درست وقتی یکار حساس دارم یه نفر که احترامش هم خیلی برام واجبه وواقعا احتیاج به کمکم داره(مادر پدر و...)ازم کمک میخوان ومن قید کار خودمو میزنم.مثلا تو انجام کارای خونه.تک فرزندم دوست دارم هم کمک مامانم باشم هم بقیه کارام برسم ولی کم میارم.شاید برنامه ریزیم ضعیفه ممنون میشم بازهم راهنماییم کنید.اساسا خیلی افکارم آشفته است دوست دارم نظمش بدم ومیدم ولی باز...:Ghamgin:

یامهدی مددی;594085 نوشت:
درست وقتی یکار حساس دارم یه نفر که احترامش هم خیلی برام واجبه وواقعا احتیاج به کمکم داره(مادر پدر و...)ازم کمک میخوان ومن قید کار خودمو میزنم.مثلا تو انجام کارای خونه

یک راه کار خوب اینه: شما وقتی که فرضاً روز چهارشنبه کار مهمی دارید، بسته به اهمیت کار و اینکه چقدر وقتتون رو میگیره، از روز سه شنبه یا حتی دوشنبه بگید مامان بابا اقای ایکس خانم وای من چهارشنبه باید فلام کار رو انجام بدم...
یا میتونید مستقیم بگید
یا غیر مستقیم، میتونید بگید من چهارشنبه فلان کار رو باید انجام بدم و بنظر شما اینجاش رو چجوری کار کنم (مشورت بخوایین) وای اگه نتونم درست انجامش بدم خیلی بد میشه، استرس دارم، کاش درست بشه....
اینجوری اطرافیان متوجه می شوند که در روز چهارشنبه شما حسابی کار دارد و حتی در تماس تلفنی هم زیاد وقت شما رو نمیگرن، حتی اگر اواخر روز چهارشنبه دیدند شما بد اخلاق شده اید متوجه می شوند که کارتان درست انجام نشده و حوصله ندارید و زیاد با شما سوال و جواب نمیکنند، چون از موضوع با خبر هستند شما را به حال خودتان می گذارد تا به وقت مناسب

یامهدی مددی;592795 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت همه.
برای اینکه وقتتون نگیرم سریع میرم سر اصل مطلب.من یه مدتی هست مسئولیتام زیاد شده.میدونم که اگه برنامه ریزی دقیق تری داشته باشم درست میشه ولی همیشه یه آشفتگی همراه من هست وفکر میکنم بخاطر خطاهایی هست که انجام دادم.واینکه من تازگیا اصلا صبر رو فراموش کردم.عصبی شدم کسی جرات نداره بامن حرف بزنه نمیدونم چرا.بعد پشیمون میشم وخیلی خیلی ناراحت میشم که عزیزانم رو ناراحت کردم بعد سری بعدی که میخوام دعوا کنم یادم میاد که قبلا هم طرفو ناراحت کردم هی بیشتر عصبی میشم و....
لطفا راهنمایی ام کنید چکار کنم صبورتر بشم.بخودم میگم دختر تو بااین وضعیتت چطور میخوایی تو مشکلات عزیزات کنارشون باشی.کنارشون که نیستی بدتر مشکل ساز هم هستی.میگم چطور تو زندگی آیندت که ممکنه هزار ویک کم وزیاد باشه (که هست)زندگیتو کنترل ومدیریت کنی.
ممنون از زحمات شما.:Gol:

سلام

از صحبت های شما اینطور برداشت میشود که قبلا صبور بودید و فقط چند وقتی است که بی صبری و عصبانیت به سراغ شما آمده. لذا در چنین شرایطی بهترین گزینه، بررسی اتفاقات و تغییراتی است که در این مدت افتاده. شلوغی کار میتواند یکی از همین ها باشد. با این حال ممکن است موارد دیگری هم وجود داشته باشد که برای پیدا کردن آن یا خودتان باید فکر کنید و بیابید و یا اینکه با مشاوره حضوری علت ها را کشف و سپس درمان کرد.

پیروز و سربلند

موضوع قفل شده است