جمع بندی زن و مرد از لحاظ فطرت یکی هستند؛ پس چرا ... ؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زن و مرد از لحاظ فطرت یکی هستند؛ پس چرا ... ؟

سلام!
یه سوال داشتم.اُمیدوارم انجمن رو درست اومده باشم.
جدای تفاوات های جنسیتی(ظاهری و باطنی)زن و مرد یکسان آفریده شدن.یعنی از لحاظ فطرت های انسانی برابراند.بله؟!
که اگه این طور نباشه نعوذبالله به عدالت خدا شک می شه.درست؟!
خب حالا می ریم سر دغدغه ی من.
پس اگه این طوره چرا خدا میگه زن باید تابعِ شوهرش باشه؟!چرا نبایداختیارش با خودش باشه؟!مگه خدا به همه قدرت اختیار و انتخاب نداده؟!
پس چـــــــــــــــــــرا؟!
یکی منو قانع کنه لطفاً:Gol:

ارسال لینکهای مشابه: 17 آبان 93

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب

موضوعی با عناون:

یکی منو قانع کنه!

در انجمن ایجاد نموده اید که قبلا در تاپیکها و لینکهای زیر مرو دبحث و بررسی و پاسخگویی قرار گرفته است:

[h=1]ارزش زن در اسلام[/h]

[h=1]┘◄"جايگاه اجتماعي زن از منظر اسلام" ===== (دانلود كتاب)[/h]
[h=1](حقوق اضافه ی زنان، بخش اول) چرا مرد باید نفقه بدهد؟[/h]

[h=1]زن مطیع محض مرد؛ چرا؟؟؟؟؟[/h]

[h=1]آیا اينها واقعا نظريات ملا احمد نراقي اين عالم رباني در مورد زنان است؟؟[/h]

[h=1]آیا شأن انسانی زن در اسلام ، همانند مرد است؟[/h]

لطفا موضوعات فوق را به دقت مطالعه نمایید

اگر سوالی داشتید به من اطلاع دهید

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز وموفق باشید

سؤال:
اگر مرد و زن، از لحاظ فطری، یکسان هستند، پس چرا زن باید از مرد، پیروی کند؟

پاسخ:
اولاً همان طور که اشاره فرمودید، با وجود تفاوت‌های ظاهری و برخی خصوصیات جنسیتی زن و مرد، هر دو انسان هستند و از لحاظ شخصیت انسانی، ویژگی‌های فطری، شأن و منزلت انسانی، مسؤولیت‌ها و تکالیف الهی و هدف کمالی و ... یکسان آفریده شده و تفاوتی ندارند.
با این وجود، اگر خداوند بنا به مصالح و حکمت‌های بی‌انتها و تمام و کمالی که دارد در این خصوصیات و ویژگی‌هایی که برشمردیم نیز بین زن و مرد تفاوت قائل می‌شد باز هم عدالتش ثابت بود و خدشه‌ای به عدالتش وارد نمی‌گشت. زیرا:
اولاً: هیچ کس بر خدا حقی نداشته و ندارد تا بخواهد با مقایسه با دیگران، برای احقاق حق خود بپاخاسته و (العیاذ بالله) خدا را مؤاخذه کند. و این در حالی است که ما هیچ نبودیم و خدا از سر لطف، به ما لباس وجود و هستی پوشاند و اسباب برخورداری از سرمایه‌های وجودی و نعمات غیرقابل شمارش عالم هستی را در اختیارش قرار داد.
ثانیاً: وقتی به حکم عقل عظمت و بزرگی، علم بی‌انتها، بی‌نیازی مطلق و حکمت لایزال الهی را شناختیم این که هستی بخش، کار عبث و بیهوده و زشت و ناپسند نمی‌کند، یعنی افعال او، به صورت تمام، حکیمانه است با این نگاه، دیگر جایی برای ظلم و بی‌عدالتی باقی نمی‌ماند. به عبارتی، وقتی کار خداوند حکیمانه شد، عادلانه هم هست؛ زیرا ظلم و بی‌‎عدالتی؛ یا در اثر جهل و نادانی است و یا نتیجه نیاز و احتیاج، و این در حالی است که این قبیل صفات سلبی و نقصانی در ذات الهی راه ندارد.
ثالثاً: هر میزان تفاوتی که در نهاد و وجود بشر باشد چه تکویناً و چه در اثر حوادث و اتفاقات زندگی، تفاوت تکلیف و مسؤولیت‌ها را چه از لحاظ سطح و اندازه و چه از نظر شکل و هیأت، در بردارد. خدا هر کسی را به اندازه توان و طاقتش تکلیف می‌کند. (لا یکلف الله نفساً الا وسعها) از این رو، این تفاوت‌ها در وجود زن و مرد چون در سطح و شکل مسؤولیت‌هایشان تأثیر دارد منافی عدالت الهی نیست.
گفتیم که بین زن و مرد از لحاظ شخصیت و منزلت انسانی، هدف آفرینش (کمال) و موهبت‌های الهی عقل و فطرت و اختیار، تفاوتی نیست. زن همانند مرد از آزادی و اختیار در انتخابگری کار و فعالیت در همه عرصه هایی که متناسب با ساختار وجودی‌اش باشد، برخوردار است. در انتخاب همسر، انتخاب شغل، فعالیت اقتصادی و ... آزاد است. هیچ تفاوتی بین زن و مرد به جز موارد ظاهری که گفتیم نیست، مرد هیچ برتری بر زن ندارد. اگر برخی تفاوت‌ها در مسؤولیت‌های مرد، نسبت به زن دیده می‌شود به خاطر برخی تفاوت‌ها در ساختار وجودی مرد است، نظیر قدرت جسمانی بیشتر و عدم احساساتی بودن و غلبه قوه عقل بر عواطف و احساسات و ... است. از این رو، خداوند مسؤولیت حراست از کانون خانواده، تبعیت و پیروی زن از مرد در خانواده و برخی مسؤولیت‌های دیگر را به دلیل انطباق با ساختار وجودی مرد، بر عهده وی نهاده است. این به معنای تحدید اختیار و آزادی زن نیست؛ بلکه پشتوانه و تکیه‌گاهی است برای تضمین سلامت زن و نظام خانواده از آسیب‌هایی که ممکن است این کانون مقدس را نشانه بگیرند.

با نام و یاد دوست

با توجه به اینکه کاربر از پاسخهای مطرح شده در موضوعات مشابه قانع نشدند

موضوع جهت پاسخگویی به کارشناس مربوطه ارجاع داده می شود


کارشناس بحث: استاد مشکور

موضوع قفل شده است