جمع بندی نفی خواطر در عرفان اسلامی

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نفی خواطر در عرفان اسلامی

به نام خدا

با سلام

به ذهنم رسید که تو این بخش از تالار مسئله مهمی را بپرسم و خواهشم اینه که گرچه طولانیه اما با توجه بخوانید .

جوانان گذشته که یکیش من بودم و جوانان حال حاضر , با وجود هجمه رسانه ای و زندگی صنعتی امروزه دنبال چند موضوع هستند .

1- موفقیت در زندگی
2- تحصیلات بالا و شغل مناسب
3- زندگی مرفه

وقتی ریشه یابی میکنم میبینم که دنبال همه چیز هستیم الا خدا !

از اینجاست که جوان امروزی دنبال بهینه کردن ذهن و جسم خودش برمیاد . شاید فکر کنه که چطور ارامش بدست بیاره و چطور رو اهدافش متمرکز بشه !

پس به مقوله ذهن میرسه و به دام عرفانهای کاذب میافته که همه ادعای اینو دارن که آرامش میدن و زندگیو بهینه میکنند وو ....

حالا جایگاه اسلام چیه ؟ اگه به زحمت بتونید کسی رو گیر بیارید که بتونه چیزی یادتون بده ( حتی در بین مشاوران این تالار )
یا وقت نداره !
یا خیلی فروتنه و خودشو گنهکار میدونه و میگه برید فلانی رو پیدا کنید
یا اصلا قابل نمیدونه که جواب بده ! ( این یکی رو خودم کاملا تجربه کردم )

با توجه به مسائل بالا من سوالم اینه که :

مسائلی مثل نفی خواطر در عرفان اسلامی هست . مثل ارامش پیدا کردن با ذکر خدا و ....

این نفی خواطر در اسلامه که اولا در عبادات اسلامی و اذکار هم بسیار موثره و البته ذکر بدون نفی خواطر شاید فقط لقلقه زبان باشه . همین نفی خواطر به شکل دیگه ای در عرفانهای کاذب طوری بیان میشه که رهرو از خدا دور تر و دورتر بشه و مشکلات زیادی براش پیش بیاد .

میخوام به زبان ساده امروزی نفی خواطر رو توضیح بدید . یه فردگنهکار مثل من که با وجود مشغله بسیار کار روزانه نمیتونه آن مراحل سخت سیر و سلوک رو طی کنه و از طرفی میخواد همان ذکر اندک هم با توجه باشه و ضمنا این نفی خواطر در زندگی عادی روزانه هم کمکش کنه و نماز و عباداتش با توجه باشه , باید چه کنه ؟

میخوام نفی خواطر رو توضیح بدید ؟ راه جلو پام بزارید . آیا من نمیتونم تا حدودی در این راه باشم و از لذت عبادت و نماز بهره مند ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سمیع

joseffist;591319 نوشت:
به نام خدا

با سلام

به ذهنم رسید که تو این بخش از تالار مسئله مهمی را بپرسم و خواهشم اینه که گرچه طولانیه اما با توجه بخوانید .

جوانان گذشته که یکیش من بودم و جوانان حال حاضر , با وجود هجمه رسانه ای و زندگی صنعتی امروزه دنبال چند موضوع هستند .

1- موفقیت در زندگی
2- تحصیلات بالا و شغل مناسب
3- زندگی مرفه

وقتی ریشه یابی میکنم میبینم که دنبال همه چیز هستیم الا خدا !

از اینجاست که جوان امروزی دنبال بهینه کردن ذهن و جسم خودش برمیاد . شاید فکر کنه که چطور ارامش بدست بیاره و چطور رو اهدافش متمرکز بشه !

پس به مقوله ذهن میرسه و به دام عرفانهای کاذب میافته که همه ادعای اینو دارن که آرامش میدن و زندگیو بهینه میکنند وو ....

حالا جایگاه اسلام چیه ؟ اگه به زحمت بتونید کسی رو گیر بیارید که بتونه چیزی یادتون بده ( حتی در بین مشاوران این تالار )
یا وقت نداره !
یا خیلی فروتنه و خودشو گنهکار میدونه و میگه برید فلانی رو پیدا کنید
یا اصلا قابل نمیدونه که جواب بده ! ( این یکی رو خودم کاملا تجربه کردم )

با توجه به مسائل بالا من سوالم اینه که :

مسائلی مثل نفی خواطر در عرفان اسلامی هست . مثل ارامش پیدا کردن با ذکر خدا و ....

این نفی خواطر در اسلامه که اولا در عبادات اسلامی و اذکار هم بسیار موثره و البته ذکر بدون نفی خواطر شاید فقط لقلقه زبان باشه . همین نفی خواطر به شکل دیگه ای در عرفانهای کاذب طوری بیان میشه که رهرو از خدا دور تر و دورتر بشه و مشکلات زیادی براش پیش بیاد .

میخوام به زبان ساده امروزی نفی خواطر رو توضیح بدید . یه فردگنهکار مثل من که با وجود مشغله بسیار کار روزانه نمیتونه آن مراحل سخت سیر و سلوک رو طی کنه و از طرفی میخواد همان ذکر اندک هم با توجه باشه و ضمنا این نفی خواطر در زندگی عادی روزانه هم کمکش کنه و نماز و عباداتش با توجه باشه , باید چه کنه ؟

میخوام نفی خواطر رو توضیح بدید ؟ راه جلو پام بزارید . آیا من نمیتونم تا حدودی در این راه باشم و از لذت عبادت و نماز بهره مند ؟


باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید

با تشکر از سوالی که مطرح فرمودید:

بنده یک فرمول ساده را برای کنترل ذهن و نفی خواطر عرض می کنم:

انسان هنگامی می‌تواند بر ذهن خود تسلط یابد که در تصمیم خود سست اراده نباشد و جدیت ورزد. گاهی اوقات انسان‌دوست دارد کاری را انجام دهد، اما آن را به‌تاخیر می‌اندازد. برای مثال، نیمه‌شب برای نماز بیدار می‌شود، اما با خود می‌گوید: می‌خوابم و چند دقیقه دیگر بیدار می‌شوم و نماز شب می‌خوانم. بارها بیدار می‌شود و می‌خوابد و نماز شب را به‌تاخیر می‌اندازد تا سرانجام زمانی از خواب برمی‌خیزد که زمان خواندن
نماز شب گذشته و چه‌بسا نماز صبحش نیز قضا شده است. این مسامحه و به‌تاخیر انداختن کار، ازآن‌روست که انسان مالک اراده خود نیست و در تصمیم و اراده‌اش جدیت به خرج نمی‌دهد.

«اگر انسان بخواهد مالک اراده خود باشد، باید مالک ذهن خویش باشد. آدمی وقتی می‌تواند بر ذهنش چیره شود که چشم و گوش خود را مهار کند؛ و آسان‌ترین و عمومی‌ترین راه برای کنترل ذهن و یافتن حضور قلب و تمرکز فکر در نماز و عبادت، مهار چشم و گوش است.»[1]

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام درباره اوصاف متقین می‌فرمایند:

«غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ‏ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِع‏ لَهُم»، [2]؛

«ازآنچه خداوند حرام کرده، دیده بر هم می‌نهند و گوش‌های خود را برای شنیدن علم سودمند می‌گشایند.»

درواقع اگر انسان هر عکس، فیلم و یا منظره‌ای را ببیند و یا به هر صدایی و سخنی گوش بدهد و از آن‌طرف توقع داشته باشد که حضور قلب در نماز داشته باشد، این امر، یک توقع بی‌جا و بی‌موردی است. چون این شخص، مقدمات حضور قلب که همان حفظ چشم و گوش از امور حرام بود را، فراهم نکرده است و لذا نباید انتظار حضور قلب در نماز را هم داشته باشد.
بنابراین هنگامی‌که انسان چشم و گوش خود را کنترل کند، بر ذهن خود چیره می‌شود و خالصانه و صادقانه و با حضور قلب، خدا را عبادت می‌کند؛ اما اگر چشم و گوش انسان یله و رها باشد و به هر چه خواست، بنگرد و به هر چه خواست، اعم از موسیقی حرام، غیبت و تهمت و دیگر سخنان حرام، گوش کند، نه بر ذهن خویش چیره خواهد شد و نه مالک اراده و تصمیم خود خواهد بود و درنتیجه، هنگام عبادت و نماز، فکرش آشفته می‌شود و حضور قلب و خضوع نخواهد داشت.


پی‌نوشت:
[1]. محمدتقی مصباح، سیمای سرافرازان، ص 260-261
[2]. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه متقین، ص 303

سلام
ممنونم استاد

بهرحال فرمایش شما درسته ، اگر مالک چشم و گوش و زبان باشیم به خیلی چیزا میرسیم .

اما قطعا ابزارهای کمکی برای این کنترل هست ، نردبان پله پله ،
اون ابزار کمکی چیه ؟

ذکره ؟ دعاست ؟

ما تو اجتماع هستیم ، کوچه خیابان دانشگاه و حتی تلوزیون خودمون !
سینماو غیره !

چطور همه اینا رو کنترل کنیم ؟ چه ابزار کمکی هست ؟

joseffist;594757 نوشت:
سلام
ممنونم استاد

بهرحال فرمایش شما درسته ، اگر مالک چشم و گوش و زبان باشیم به خیلی چیزا میرسیم .

اما قطعا ابزارهای کمکی برای این کنترل هست ، نردبان پله پله ،
اون ابزار کمکی چیه ؟

ذکره ؟ دعاست ؟

ما تو اجتماع هستیم ، کوچه خیابان دانشگاه و حتی تلوزیون خودمون !
سینماو غیره !

چطور همه اینا رو کنترل کنیم ؟ چه ابزار کمکی هست ؟

باسمه تعالی
قطعا برای اینکه در میدان عمل موفق باشیم باید معرفت و بینش توحیدی خود را تقویت کنیم و بدانیم که هر جا قدم می گذاریم، در آشکارا و نهان، در محضر حق تعالی هستیم، نه اینکه تصور عامیانه از خدا داشته باشیم که او در بالاست و خدایی می کند و جدای از ماست. حق تعالی در سراسر زندگی ما وجود دارد . چون او یک موجود نامتناهی و غیر محدود است و در همه جا وجود دارد و بدانیم که خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است. «نحن اقرب الیکم من حبل الورید» به قول سعدی:
یار نزدیک تر از من به من است/وین عجب تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست/در کنار من و من مهجورم
وقتی به این مطلب علم و یقین پیدا کنیم، مالک چشم و گوش خود خواهیم بود

فرمایش شما صحیح استاد ،
اما اگه بدست آوردن این نسخه هایی که شما میفرمایید ، با همین چند جمله و راحت بود ، الان همه عارف بودیم .

ببینید ، احساس میکنم میدونید من دنبال چی هستم اما ظاهرا صلاح نیست که بهم بگید .

توجه شما را جلب میکنم به کتابهای
لب الباب علامه تهرانی
هزارو یک نکته علامه حسن زاده
نامه ها و برنامه های علامه حسن زاده
سیر و سلوک بحرالعلوم
غم عشق آقا سید علی قاضی
و ....

بهرحال از آقایانی که ذکر شد ، مطالبی در باب مراقبه و تفکر هست ، یا اذکار و یا روش و ....

من بیشتر دنبال این هستم که بدانم به جای مطالب کذبی که عارفانهای کاذب در اختیار جوانان قرار میده ، اسلام چه میکنه و چه کمکی داره ، تا کسی مثل من با وجود گنه کار بودنش ، بتونه قدمی برداره !

اینکه میفرمایید زبان و گوش کنترل کن و خدا را بشناس واقعا راه حله ، اما گنگه .

joseffist;595508 نوشت:
فرمایش شما صحیح استاد ،
اما اگه بدست آوردن این نسخه هایی که شما میفرمایید ، با همین چند جمله و راحت بود ، الان همه عارف بودیم .

ببینید ، احساس میکنم میدونید من دنبال چی هستم اما ظاهرا صلاح نیست که بهم بگید .

توجه شما را جلب میکنم به کتابهای
لب الباب علامه تهرانی
هزارو یک نکته علامه حسن زاده
نامه ها و برنامه های علامه حسن زاده
سیر و سلوک بحرالعلوم
غم عشق آقا سید علی قاضی
و ....

بهرحال از آقایانی که ذکر شد ، مطالبی در باب مراقبه و تفکر هست ، یا اذکار و یا روش و ....

من بیشتر دنبال این هستم که بدانم به جای مطالب کذبی که عارفانهای کاذب در اختیار جوانان قرار میده ، اسلام چه میکنه و چه کمکی داره ، تا کسی مثل من با وجود گنه کار بودنش ، بتونه قدمی برداره !

اینکه میفرمایید زبان و گوش کنترل کن و خدا را بشناس واقعا راه حله ، اما گنگه .

باسمه تعالی
به نظر نمی رسد مطلب گنگ باشه
اتفاقا مطلب خیلی ساده و روشن است. منتها عمل کردن به این دستورالعمل ها که برگرفته از آیات و روایات است سخت است . و لازمه آن اینست که انسان مراقبه دائمی داشته باشد.

در روایات،برای نفی خواطر، در کنار مراقبت دائمی از اعضاء و جوارح خودمان، به خواندن آیه سخره(70 بار) نیز توصیه شده.

[=Traditional Arabic] «قرائت آيه سخره به نصّ معصوم كه در حديث اول باب «ما يفصل به بين دعوى المحقّ و المبطل في أمر الامامة» از كتاب حجّت «اصول كافى» (ج 1 ص 279 معرب) روايت شده است موجب صفاى نفس و اطمينان آن بر اسلام و ايمان، و تنوّر قلب به يقين، و دفع شرّ شياطين، و نفى‏ خواطر است‏

[1]

«إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِين*ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ *وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ )




پی‌نوشت:
1-منبع: نور علي نور،
ص18

پرسش:
برای نفی خواطر چه باید کرد؟
پاسخ:
بنده یک فرمول ساده را برای کنترل ذهن و نفی خواطر عرض می کنم:
انسان هنگامی می‌تواند بر ذهن خود تسلط یابد که در تصمیم خود سست اراده نباشد و جدیت ورزد. گاهی اوقات انسان‌دوست دارد کاری را انجام دهد، اما آن را به‌تاخیر می‌اندازد. برای مثال، نیمه‌شب برای نماز بیدار می‌شود، اما با خود می‌گوید: می‌خوابم و چند دقیقه دیگر بیدار می‌شوم و نماز شب می‌خوانم. بارها بیدار می‌شود و می‌خوابد و نماز شب را به‌تاخیر می‌اندازد تا سرانجام زمانی از خواب برمی‌خیزد که زمان خواندن نماز شب گذشته و چه‌بسا نماز صبحش نیز قضا شده است. این مسامحه و به‌تاخیر انداختن کار، ازآن‌روست که انسان مالک اراده خود نیست و در تصمیم و اراده‌اش جدیت به خرج نمی‌دهد.

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) درباره اوصاف متقین می‌فرمایند:
«غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ‏ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِع‏ لَهُم (1) ازآنچه خداوند حرام کرده، دیده بر هم می‌نهند و گوش‌های خود را برای شنیدن علم سودمند می‌گشایند.»

درواقع اگر انسان هر عکس، فیلم و یا منظره‌ای را ببیند و یا به هر صدایی و سخنی گوش بدهد و از آن‌طرف توقع داشته باشد که حضور قلب در نماز داشته باشد، این امر، یک توقع بی‌جا و بی‌موردی است. چون این شخص، مقدمات حضور قلب که همان حفظ چشم و گوش از امور حرام بود را، فراهم نکرده است و لذا نباید انتظار حضور قلب در نماز را هم داشته باشد.
بنابراین هنگامی‌که انسان چشم و گوش خود را کنترل کند، بر ذهن خود چیره می‌شود و خالصانه و صادقانه و با حضور قلب، خدا را عبادت می‌کند؛ اما اگر چشم و گوش انسان یله و رها باشد و به هر چه خواست، بنگرد و به هر چه خواست، اعم از موسیقی حرام، غیبت و تهمت و دیگر سخنان حرام، گوش کند، نه بر ذهن خویش چیره خواهد شد و نه مالک اراده و تصمیم خود خواهد بود و درنتیجه، هنگام عبادت و نماز، فکرش آشفته می‌شود و حضور قلب و خضوع نخواهد داشت.
در روایات،برای نفی خواطر، در کنار مراقبت دائمی از اعضاء و جوارح خودمان، به خواندن آیات سخره [=Traditional Arabic](اعراف/55-57) نیز توصیه شده.
[=Traditional Arabic] علامه حسن زاده آملی در این زمینه می فرمایند:
«قرائت آيه سخره به نصّ معصوم كه در حديث اول باب «ما يفصل به بين دعوى المحقّ و المبطل في أمر الامامة» از كتاب حجّت «اصول كافى» (ج 1 ص 279 معرب) روايت شده است موجب صفاى نفس و اطمينان آن بر اسلام و ايمان، و تنوّر قلب به يقين، و دفع شرّ شياطين، و نفى‏ خواطر است‏.(2)

پی نوشت:
1.شريف الرضي، محمد بن حسين‏،
نهج البلاغة(للصبحي صالح)،ص303،هجرت،قم،1414.
2.حسن زاده آملی، حسن، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ص 18، تشیع.

موضوع قفل شده است