جمع بندی مصداق فقها در این احادیث کیست؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مصداق فقها در این احادیث کیست؟

در این احادیثی که برای ولایت فقیه اورده شده :
قال امير المؤمنين (ع) قال رَسول اللَّه (ص): اللّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفائى (ثلاثَ مرّاتٍ) قيل: يا رسول اللَّهِ، و مَن خلفاؤك؟ قالَ: الّذينَ يَأتُونَ مِنْ بَعْدى، يَروُونَ حَدِيثى وَ سُنّتي فَيُعلِّمُونَها الْنّاسَ مِنْ بَعْدي‏.
امير المؤمنين (ع) مى‏ فرمايد كه رسول اللَّه (ص) فرمود: «خدايا، جانشينان مرا رحمت كن.» و اين سخن را سه بار تكرار فرمود. پرسيده شد كه اى پيغمبر خدا، جانشينانت چه كسانى هستند. فرمود: «كسانى كه بعد از من مى‏ آيند، حديث و سنت مرا نقل مى‏ كنند، و آن را پس از من به مردم مى‏ آموزند».
«محمد بنُ يحيى، عن احمد بن محمد، عن ابنِ محبوبٍ، عن علىّ بنِ ابى حمزةَ، قال سمعت أبا الْحسن موسى بنَ جعفر، عليهما السلام، يقول: إذا ماتَ الْمُؤْمِنُ، بَكَتْ عَلَيْهِ الْملَائِكَةُ وَ بِقاعُ الْارْضِ الّتي كانَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَيْها، و أبْوابُ السّماءِ الّتي كانَ يصْعَدُ فيها بِأعْمالِهِ؛ وَ ثُلِمَ فى الْاسلامِ ثُلْمَةً لا يَسُدّها شَيْ‏ءٌ، لأَنّ الْمُؤْمِنينَ الْفُقَهاءَ حُصُونُ الْاسْلامِ كَحِصْنِ سُورِ الْمَدِينَةِ لَها.
علی بن حمزه مى‏ گويد از امام موسى بن جعفر الصادق (ع) شنيدم كه مى‏ فرمود: «هرگاه مؤمن (يا فقيه مؤمن) بميرد، فرشتگان بر او مى‏ گريند و قطعات زمينى كه بر آن به پرستش خدا برمى‏ خاسته و درهاى آسمان كه با اعمالش بدان فرامى‏رفته است. و در (دژ) اسلام شكافى پديدار خواهد شد كه هيچ چيز آن را ترميم نمى‏ كند، زيرا فقهاى مؤمن دژهاى اسلامند، و براى اسلام نقش حصار مدينه را براى مدينه دارند.»
على عن ابيه، عن النّوفلي، عن السكونى، عن ابى عبد اللَّه، عَلَيْهِ السّلام، قال قال رَسُولُ اللَّهِ (ص) الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُلِ ما لَمْ يَدْخُلوُا فى الدّنيا. قِيلَ يا رَسول اللَّه وَ ما دُخولهم فى الدّنيا؟ قالَ: اتّباعُ السّلْطَانِ. فَاذا فَعَلوُا ذلِكَ، فَاحذَرُوهُمْ عَلى ديِنِكُمْ‏
رسول اكرم (ص) مى‏فرمايد: «فقها امين و مورد اعتماد پيامبرانند تا هنگامى كه وارد (مطامع و لذايذ و ثروتهاى نارواى) دنيا نشده باشند. گفته شد: اى پيغمبر خدا، وارد شدنشان به دنيا چيست؟ مى‏فرمايد: پيروى كردن قدرت حاكمه. بنا بر اين اگر چنان كردند، بايستى از آنها بر دينتان بترسيد و پرهيز كنيد».
عن محمد بن يحيى، عن محمد بن احمد، عن يعقوب بْنِ يزيدَ، عن يحيى بن مبارك، عن عبد اللَّه بْنِ جِبلّة، عن ابى جميلة، عن اسحاقِ ابن عمارِ، عنْ أبِي عَبْد اللَّه ع قال قالَ اميرُ المُؤمنين، صَلَواتُ اللَّه عَلَيْهِ، لِشُرَيْحٍ: يا شُرَيْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً لا يَجْلِسُهُ (ما جلسه) الّا نَبىّ أَوْ وَصِىُّ نَبِىٍّ أوْ شَقىّ‏.
حضرت امير المؤمنين ع خطاب به شريح قاضی مى ‏فرمايد: «تو بر مقام و منصبى قرار گرفته ‏اى كه جز نبى يا وصى نبى و يا شقى كسى بر آن قرار نمى‏گيرد».
و عن عدة من اصحابنا، عَنْ سهْلِ بْن زياد، عن محمد بن عيسى عن ابى عبد اللَّه المؤمن، عن ابن مسْكانَ، عن سليمانَ بْنِ خالد، عن ابى عبد اللَّه (ع) قال: اتّقوا الْحْكُومَةَ، فَإنّ الْحُكُومَةَ إنّما هِيَ للإِمامِ الْعالِمِ بِالْقَضاءِ العادِلِ فِي الْمُسْلِمينَ، لِنَبىّ (كَنَبِىّ)، اوْ وَصِى نَبىٍ‏.
امام مى‏فرمايد: از حكم كردن (دادرسى) بپرهيزيد، زيرا حكومت (دادرسى) فقط براى امامى است كه عالم به قضاوت (و آيين دادرسى و قوانين) و عادل در ميان مسلمانان باشد، براى پيغمبر است يا وصى پيغمبر.
یا احادیث دیگه اگه ادعا کنیم که اینها منحصر به امام معصوم است چون صفات ذکر شده nر انها به طور کامل فقط در امام معصوم وجود دارد نه فقها پاسخ چیست؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

mona690;590224 نوشت:
یا احادیث دیگه اگه ادعا کنیم که اینها منحصر به امام معصوم است چون صفات ذکر شده nر انها به طور کامل فقط در امام معصوم وجود دارد نه فقها پاسخ چیست؟

سلام علیکم
قضاوت وفتوا دادن در احکام دین واداره جامعه اسلامی از شوون امام معصوم است وکسی که بدون اذن امام معصوم بر این مسندها قرار بگیرد خلاف عمل کرده ومصداق طاغوت وظالم است. اما با توجه به اینکه ائمه علیهم السلام در دوران غیبت ولایت خود را به فقهاء تنفیذ کرده اند وفرموده اند:
[=Noor_Nazli]أَمَّا [=Noor_Nazli]الْحَوَادِثُ‏[=Noor_Nazli] [=Noor_Nazli]الْوَاقِعَةُ[=Noor_Nazli] فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا[=Noor_Nazli] [=Noor_Nazli] فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏ (کمال الدین، ج2، ص482)
در حوادث پیش آمده به روات احادی ثما مراجعه کنید که آنها حجت خدا بر شما ومن حجت خدا بر آنها هستم.
روات احادیث ما در حال حاضر فقهاء ومراجع تقلید هستند فلذا مرجع امور ما آنها خواهند بود.
واینکه ما به این فقهاء مراجعه می کنیم با توصیه خود امام زمان(ع) ودر غیبت امام معصوم می باشد.

[="Indigo"]

کریم;592831 نوشت:
قضاوت وفتوا دادن در احکام دین واداره جامعه اسلامی از شوون امام معصوم است وکسی که بدون اذن امام معصوم بر این مسندها قرار بگیرد خلاف عمل کرده ومصداق طاغوت وظالم است. اما با توجه به اینکه ائمه علیهم السلام در دوران غیبت ولایت خود را به فقهاء تنفیذ کرده اند وفرموده اند:
أَمَّا الْحَوَادِثُ‏الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏ (کمال الدین، ج2، ص482)
در حوادث پیش آمده به روات احادی ثما مراجعه کنید که آنها حجت خدا بر شما ومن حجت خدا بر آنها هستم.
روات احادیث ما در حال حاضر فقهاء ومراجع تقلید هستند فلذا مرجع امور ما آنها خواهند بود.
واینکه ما به این فقهاء مراجعه می کنیم با توصیه خود امام زمان(ع) ودر غیبت امام معصوم می باشد.

پس درست است که بگیم این احادیثی که اینجا اوردم و در تاپیکهای دیگه امده بود هیچ ربطی به فقها ندارد و مراجع ندارد و نمیشه باهاش ولایت فقیه رو اثبات کرد؟

این حدیثی رو که اوردید اینجا من جایی خوندم سندش مشکل داره...؟؟[/]

mona690;593961 نوشت:
پس درست است که بگیم این احادیثی که اینجا اوردم و در تاپیکهای دیگه امده بود هیچ ربطی به فقها ندارد و مراجع ندارد و نمیشه باهاش ولایت فقیه رو اثبات کرد؟

این حدیثی رو که اوردید اینجا من جایی خوندم سندش مشکل داره...؟؟


البته بخش اول سخنتان را درست متوجه نشدم ودر صورت امکان بیشتر توضیح دهید که منظورتان از اینکه هیچ ربطی به فقهاء ندارد چیست؟
اما در مورد اینکه این روایت ضعیف است باید محضرتان عرض کنم مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب عوائد الایام که یک بخش از آن در باب اثبات ولایت مطلقه فقیه است بعد از نقل19 روایت در اثبات ولایت مطلقه فقیه می فرمایند: همه این روایات ضعیف است اما عمل اصحاب یعنی علماء وفقهاء شیعه به آنها جبران کننده ضعف آنهاست.

[="Indigo"]

کریم;594650 نوشت:
البته بخش اول سخنتان را درست متوجه نشدم ودر صورت امکان بیشتر توضیح دهید که منظورتان از اینکه هیچ ربطی به فقهاء ندارد چیست؟

من این احادیثو از این تایپک کپی پیست کرده بودم. http://www.askdin.com/thread27627.html
البته تو جاهای دیگه هم در پاسخ به اثبات ولایت فقیه در احادیث اینا رو دیده بودم که این سوال برام ایجاد شد که منظور این احادیث اصلا فقها نیستند چون این ویژگی ها که توش گفته شده به صورت 100% فقط در امام معصوم هست.پس ربطی به مسئله ولایت فقیه ندارد

کریم;594650 نوشت:
اما در مورد اینکه این روایت ضعیف است باید محضرتان عرض کنم مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب عوائد الایام که یک بخش از آن در باب اثبات ولایت مطلقه فقیه است بعد از نقل19 روایت در اثبات ولایت مطلقه فقیه می فرمایند: همه این روایات ضعیف است اما عمل اصحاب یعنی علماء وفقهاء شیعه به آنها جبران کننده ضعف آنهاست.
چه طور عمل اصحاب باعث میشه ضعفش جبران بشه؟
مگه نمیشه اونها اشتباه کرده باشن؟ممکنه توضیح بدید بیشتر(اگه ممکنه با مثال)[/]

mona690;596470 نوشت:
من این احادیثو از این تایپک کپی پیست کرده بودم. ولایت مطلقه (!) فقیه از منظر روایت!!!
البته تو جاهای دیگه هم در پاسخ به اثبات ولایت فقیه در احادیث اینا رو دیده بودم که این سوال برام ایجاد شد که منظور این احادیث اصلا فقها نیستند چون این ویژگی ها که توش گفته شده به صورت 100% فقط در امام معصوم هست.پس ربطی به مسئله ولایت فقیه ندارد

البته در برخی از این احادیث مثل احادیث زیر اسم فقهاء که به صراحت آمده است:
«محمد بنُ يحيى، عن احمد بن محمد، عن ابنِ محبوبٍ، عن علىّ بنِ ابى حمزةَ، قال سمعت أبا الْحسن موسى بنَ جعفر، عليهما السلام، يقول: إذا ماتَ الْمُؤْمِنُ، بَكَتْ عَلَيْهِ الْملَائِكَةُ وَ بِقاعُ الْارْضِ الّتي كانَ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَيْها، و أبْوابُ السّماءِ الّتي كانَ يصْعَدُ فيها بِأعْمالِهِ؛ وَ ثُلِمَ فى الْاسلامِ ثُلْمَةً لا يَسُدّها شَيْ‏ءٌ، لأَنّ الْمُؤْمِنينَ الْفُقَهاءَ حُصُونُ الْاسْلامِ كَحِصْنِ سُورِ الْمَدِينَةِ لَها.
على عن ابيه، عن النّوفلي، عن السكونى، عن ابى عبد اللَّه، عَلَيْهِ السّلام، قال قال رَسُولُ اللَّهِ (ص) الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُلِ ما لَمْ يَدْخُلوُا فى الدّنيا. قِيلَ يا رَسول اللَّه وَ ما دُخولهم فى الدّنيا؟ قالَ: اتّباعُ السّلْطَانِ. فَاذا فَعَلوُا ذلِكَ، فَاحذَرُوهُمْ عَلى ديِنِكُمْ‏.

این احادیث به صراحت اسم فقهاء را به عنوان امناء انبیاء بیان کرده است. از طرف دیگر در احادیث ما نسبت به ائمه علیهم السلام تعبیر فقهاء یا فقیه نداریم پس مراد حضرت از فقهاء در اینجا غیر از ائمه هستند.

mona690;596470 نوشت:
چه طور عمل اصحاب باعث میشه ضعفش جبران بشه؟
مگه نمیشه اونها اشتباه کرده باشن؟ممکنه توضیح بدید بیشتر(اگه ممکنه با مثال)

عمل اصحاب به این شکل موجب انجبار سند می شود وقتی ما می بینیم که از قدیم محدثان وفقهاء ما حدیثی را نقل کرده وبه مضمون آن عمل کرده اند، این نشان می دهد که آنها به این حدیث اعتماد کرده اند وچه یسا سند صحیحی به دست علماء متقدم رسیده بود که به دست ما نرسیده است. لذا وقتی ما نوزده روایت داریم که بیانگر ولایت مطلقه فقیه هستند وعلماء ما با توجه به ضعف سند آنها ردشان نکرده اند نشان می دهد که این احادیث با این اوصاف معتبر است ومضمون آن مورد عمل می باشد.

جمع بندی: مصداق فقهاء د راحادیث
سوال: آیا مراد از فقهاء در احادیث زیر معصومین هستند یا شامل دیگران هم می شود؟
عن علىّ بنِ ابى حمزةَ، قال سمعت أبا الْحسن موسى بنَ جعفر، عليهما السلام، يقول: إذا ماتَ الْمُؤْمِنُ...ثُلِمَ فى الْاسلامِ ثُلْمَةً لا يَسُدّها شَيْ‏ءٌ، لأَنّ الْمُؤْمِنينَ الْفُقَهاءَ حُصُونُ الْاسْلامِ كَحِصْنِ سُورِ الْمَدِينَةِ لَها(کلینی، اصول کافی، ج1، ص38، ناشر: دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1407ه ق، چ چهارم)



2- عن ابى عبد اللَّه، عَلَيْهِ السّلام، قال قال رَسُولُ اللَّهِ (ص) الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُلِ ما لَمْ يَدْخُلوُا فى الدّنيا. قِيلَ يا رَسول اللَّه وَ ما دُخولهم فى الدّنيا؟ قالَ: اتّباعُ السّلْطَانِ. فَاذا فَعَلوُا ذلِكَ، فَاحذَرُوهُمْ عَلى ديِنِكُمْ‏(همان، ص46)
3-
عن ابى عبد اللَّه (ع) قال: اتّقوا الْحْكُومَةَ، فَإنّ الْحُكُومَةَ إنّما هِيَ للإِمامِ الْعالِمِ بِالْقَضاءِ العادِلِ فِي الْمُسْلِمينَ، لِنَبىّ (كَنَبِىّ)، اوْ وَصِى نَبىٍ‏(همان، ج7، ص406)

جواب: برخی از این احادیث اسم فقهاء را به صراحت برده اند ودر احادیث ما نسبت به ائمه علیهم السلام فقیه اطلاق نشده است بلکه این لفظ نسبت به شاگردان آنها به کار می رفت. لذا مسلم این روایات در مورد فقهاء علماء است که غیر معصوم هستند. بیان برخی از ویژگی ها مثل اینکه فقهاء امین رسولان ا زمانی که دنیا طلب نشوند که با پیروی سلطان جائر است امین انبیاء هستند نشان می دهد این حدیث در مورد غیر معصوم است چون امام وشخص معصوم از این امور مبرا است.

سوال: اینکه در روایت آخر حکومت را تنها حق وشان نبی ووصی او دانشته است نشانگر اشتباه وغلط بودن حکومت فقهاء وولایت فقیه نیست؟
جواب:

قضاوت وفتوا دادن در احکام دین واداره جامعه اسلامی از شوون امام معصوم است وکسی که بدون اذن امام معصوم بر این مسندها قرار بگیرد خلاف عمل کرده ومصداق طاغوت وظالم است. اما با توجه به اینکه ائمه علیهم السلام در دوران غیبت ولایت خود را به فقهاء تنفیذ کرده اند وفرموده اند:
أَمَّاالْحَوَادِثُ‏الْوَاقِعَةُفَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَافَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم.
(کمال الدین، ج2، ص482، ابن بابويه،محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: اسلاميه‏، تهران‏، 1395 ق‏، چاپ: دوم)

در حوادث پیش آمده به روات احادی ثما مراجعه کنید که آنها حجت خدا بر شما ومن حجت خدا بر آنها هستم.
روات احادیث ما در حال حاضر فقهاء ومراجع تقلید هستند فلذا مرجع امور ما آنها خواهند بود.
واینکه ما به این فقهاء مراجعه می کنیم با توصیه خود امام زمان(ع) ودر غیبت امام معصوم می باشد.


سوال: آیا با احادیث موجود مثل حدیث واما الحوادث الواقعة... که سند قوی دارند می توان ولایت فقیه را اثبات کرد؟

جواب: اما در مورد اینکه این روایت ضعیف است باید محضرتان عرض کنم مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب عوائد الایام که یک بخش از آن در باب اثبات ولایت مطلقه فقیه است بعد از نقل19 روایت در اثبات ولایت مطلقه فقیه می فرمایند: همه این روایات ضعیف است اما عمل اصحاب یعنی علماء وفقهاء شیعه به آنها جبران کننده ضعف آنهاست.
عمل اصحاب هم به این شکل موجب انجبار سند می شود وقتی ما می بینیم که از قدیم محدثان وفقهاء ما حدیثی را نقل کرده وبه مضمون آن عمل کرده اند، این نشان می دهد که آنها به این حدیث اعتماد کرده اند وچه یسا سند صحیحی به دست علماء متقدم رسیده بود که به دست ما نرسیده است. لذا وقتی ما نوزده روایت داریم که بیانگر ولایت مطلقه فقیه هستند وعلماء ما با توجه به ضعف سند آنها ردشان نکرده اند نشان می دهد که این احادیث با این اوصاف معتبر است ومضمون آن مورد عمل می باشد.

موضوع قفل شده است