سقایی که با لب تشنه به شهادت رسید

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
سقایی که با لب تشنه به شهادت رسید

بسم الله الرحمن الرحیم


سقایی که لب تشنه به شهادت رسید

به گزارش سرویس فرهنگی آفتاب ری، به نقل از ره به ری؛ شهید على ماهى در سال ۱۳۴۷ در خانواده اى مذهبى و باتقوا در شهررى متولد شد او که در جبهه های جنگ حق علیه باطل مسئولیت آب رسانی را بر عهده داشت در منطقه شلمچه و در سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید.
او از همان اوان کودکى عاشق و دوست دار خاندان عصمت و طهارت و زحمتکش مجالس سوگوارى اهل بیت(علیهم السلام) و سقاى محله هاى محروم بود. پدر ایشان راننده ى تانکر آب بود و در زمانى که على در کلاس چهارم ابتدایى درس مى خواند چشمش را از دست داد و على مجبور شد براى درآوردن مخارج خانواده جاى پدر را بگیرد.
همواره در انجام کارهاى بسیار مشکل پیش قدم بود. از افراد فعال پایگاه بسیج به شمار مى رفت و دو بار جهت کمک رسانى به رزمندگان اسلام به جبهه اعزام شد که هر دو دفعه در ایام عید نوروز بود که ایام استراحت و گردش خود را در جبهه گذراند. بار آخر که به جبهه اعزام شد دیگر تاب و توان ماندن در عالم خاکى را نداشت و به قدرى در دیار نور الهى غوطه ور شده بود که حتى براى مرخصى آمدن هم چندان میلى نداشت و در طول این مدت آب رسانى به رزمندگان را به عهده داشت و در طول ماه مبارک رمضان در گرماى سوزان خوزستان تمام روزه هاى خود را گرفت. از جوانى شب ها جهت اقامه ى نماز شب برمى خواست.
یک بار پدرش از او پرسید چرا درس نمى خوانى؟ او در جواب گفت: پدر جان من صلاح مى دانم که کمک شما باشم؛ با بى سوادى هم مى توان به خلق اللّه خدمت کرد، مثل «اویس قرنى» که بى سواد بود. زمانى که مشغول کار بود به جهت حیا و شرم، از روبرو شدن با افراد بد حجاب امتناع مى ورزید و زمانى که مشتریان به او عیدى یا پاداش مى دادند از گرفتن آن خوددارى مى کرد.
على رضا، قربانى اى بود که در روز عید قربان به لقاء اللّه پیوست اگر اسماعیل براى قربانى شدن بدست پدرش آماده بود، وى نه تنها براى قربانى شدن آماده بود بلکه عاشق شهادت در راه حق بود و عاقبت در جمعه در حالى که به امر مستحبى غسل جمعه عمل کرد و غسل شهادت را هم انجام داده بود هم چون سالار دشت کربلا با لب تشنه به فیض شهادت نایل آمد.