بهانه هاي مومنان و منافقان و كفار در قران

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بهانه هاي مومنان و منافقان و كفار در قران

سلام و خداقوت
سركار خانم رضوان لطف كردن در مورد سوال من:(بهانه هاي مومنان و منافقان و كفار در قران ) پاسخ دادن اما قسمتي از اون باقي موند
از اساتيد و كارشناسان ميخوام هرچه سريعتر ادامه جواب رو بفرمايند من منتظرم
باتشكر

بسمه تعالی
با سلام

ظاهرا جنابعالی مطالبی که در این موضوع آوردم مطالعه نفرمودید لذا بنده دوباره مطالب را در اینجا ذکر می کنم:
بهانه های منافقان و مشرکان در برابر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

بهانه های منافقان

- بهانه قرار دادن گرمی هوا برای عدم شرکت در نماز ظهر:حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِين‏(238 بقره)

- بهانه قرار دادن دیوار نداشتن خانه هایشان برای عدم حضور در جنگ:إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَة(13 احزاب)

- اظهار بی اطلاعی کردن از وقوع جنگ برای باز گشت به مدینه:قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعْناكُم‏(167 آل عمران)/أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِير(162 آل عمران)

-بهانه قرار دادن ناخوشی هوای مدینه برای پیوستن به کفار:فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْن(88 نساء)

- بهانه قرار دادن ناتوانى ، گرفتارى ، عدم قدرت و دوری و سنگلاخ بودن مسیر برای عدم حضور در جهاد: لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سَفَراً قاصِداً لَاتَّبَعُوكَ وَ لكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُون‏ (42 توبه)

- بهانه قرار دادن خونریزی و فساد در زمین جهت فرار از جنگ:فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُم‏(22 محمد)
‏‏
- بهانه قرار دادن سوگند جهت کسب رضایت: يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كانُوا مُؤْمِنِين‏(62 توبه)

بهانه های مشرکان و کفار( برای ایمان نیاوردن به خدا و رسولش)

- بهانه قرار دادن اینکه چرا قرآن یکجا بر پیامبر نازل نشد:وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَة(32 فرقان)



- درخواست بیرون آوردن چشمه از زمین مکه: وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعا(90 اسراء)

- درخواست احداث باغی از خرما و انگور: أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ عِنَب‏(91 اسراء)



- درخواست تکه تکه کردن قسمتى از آسمان که بر سر آنان فرو ريزد:أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفا(92 اسراء)

- گفتند، در صورتى به تو ايمان مى‏آوريم كه خدا و فرشتگان را با يكديگر بياورى و آنانرا در مقابل ما قرار دهى، تا پيامبر بودن تو را گواهى دهند:أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ قَبِيلًا(92 اسراء)

- گفتند در صورتى به پيامبر بودن تو ايمان مى‏آوريم كه داراى خانه‏اى پر از طلا باشى‏ : أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُف‏(93 اسراء)

- گفتند در صورتى به تو ايمان مى‏آوريم كه به سوی آسمان صعود کنی:أَوْ تَرْقى‏ فِي السَّماء(93 اسراء)



- گفتند تنها اينكه به سوى آسمان صعود كنى كافى نيست، و ما فقط به وسيله به آسمان رفتن تو ايمان نخواهيم آورد، مگر اينكه كتابى از آسمان براى ما نازل كنى كه ما آنرا بخوانیم:وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُه‏(93 اسراء)

- می گفتند آيا مى‏شود كه خدا بشرى را (يعنى حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله را) به عنوان رسول برانگيزد!؟ :إِلَّا أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولا(94 اسراء)

- می گفتند پس چرا آن معجزاتى كه به موسى عطا شده به حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عطا نشده است: فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا لَوْ لا أُوتِيَ مِثْلَ ما أُوتِيَ مُوسى‏(48 قصص)

- می گفتند چرا بايد قرآن در ميان همه ما قريشيان فقط به محمد صلی الله علیه و آله نازل گردد، و بر يكى از ماها نازل نشود: أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا(8 ص)


- ترس از هجوم عرب بر آنها كه ایشان را از سرزمینشان بربايند، و آنها قدرت مقابله با آنها را ندارند:وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا
(57 قصص)

- اين قرآن چگونه وحى آسمانى است كه سخن از «عنكبوت» و «مگس» مى‏گويد؟:إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها(26 بقره)
- چرا خدا با ما سخن نمى‏گويد؟! و چرا آيه و نشانه‏اى بر خود ما نازل نمى‏شود»؟:وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَة(118 بقره)

- چرا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به تنهايى به اين مأموريت بزرگ دست زده است؟ «چرا موجودى از غير جنس بشر و از جنس فرشتگان او را در اين مأموريت همراهى نمى‏كند»؟:وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَك‏(8 انعام)

- جمعى از رؤساى قريش هنگامى كه از معارضه و مقابله با قرآن عاجز ماندند به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گفتند: اينها فايده ندارد اگر راست مى‏گويى معجزاتى همانند عصاى موسى، و ناقه صالح، براى ما بياور:و قالوا لولا نزل علیه آیه من ربه (37 انعام)

- اگر خداوند مى‏خواست نه ما مشرك مى‏شديم و نه نياكان ما بت‏پرست بودند، و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم»، پس آنچه ما كرده‏ايم و مى‏گوييم همه خواست اوست :سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْ‏ءٍ(148 انعام)

- چرا معجزه‏اى از ناحيه خداوند بر پيامبر نازل نشده است؟:وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه‏(7 رعد)

- ما بحثى نداريم ايمان بياوريم، اما به اين شرط كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله هر معجزه‏اى را كه ما پيشنهاد مى‏كنيم انجام دهد:و ما منعنا ان نرسل بالایات الا ان کذب بها الاولون (59 اسراء)

- آيا خدا انسانى را به عنوان پيامبر برانگيخته‏؟:وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى‏ إِلَّا أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا(94 اسراء)

-تو چگونه فرستاده خدا هستى با اين كه غذا مى‏خورى و در بازارها توقف مى‏كنى؟! و گفتند: او مى‏خواهد حكمران ما شود، در حالى كه روش او مخالف سيره پادشاهان است:وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ(7 فرقان)

موضوع قفل شده است