جمع بندی قیام امام حسین (ع) و اختیار ایشان
تبهای اولیه
با تقدیم سلام
وتسلیت ایام شهادت سرور وسالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین.
آیا قیام امام حسین(غ) مشیت اللهی بوده وامام اختیاری از خود نداشته وحتما باید به کربلا می رفت وشهید می شدند
یا این عمل با اختیار کامل امام انجام شده است وامام می توانستند نروند
لطفا توضیح دهید.
تشکر
پرسش:
آیا قیام امام حسین (علیه السلام) مشیت الهی بوده و امام اختیاری از خود نداشته و حتما باید به کربلا میرفت و شهید می شدند؟ یا این عمل با اختیار کامل امام انجام شده است و امام میتوانستند نروند.
پاسخ:
انسان ها در کارهایی که انجام میدهند، در صورتی مستحق ثواب و عقاب و اجر اخروی و نیز کمال و نقص روحی هستند که کارهایشان از روی اختیار باشد.
پیامبران و امامان (سلام الله علیهم) نیز از این امر مستثنی نیستند و در صورتی مستحق ستایش کردن دنیوی و ثواب اخروی هستند و در صورتی به قرب الهی میرسند که اعمال و رفتار اختیاری داشته باشند.
بنا بر این امامان نیز از خود اختیار دارند و کارهایشان از روی اراده و اختیار خودشان است.
منتها یک فرق اساسی بین این اولیای الهی و انسان های دیگر وجود دارد و آن هم این است که این بزرگواران اراده خود را در راستای اراده خداوند قرار میدهند و چیزی نمیخواهند جز آن چه خدا خواسته است.
اگر خداوند از آن ها میخواهد که کاری را انجام دهند، آن ها خواست خداوند را انجام میدهند و نفس خود را به صورتی تربیت کردهاند که این کار برایشان سختی ندارد.
حال چه در مورد خواستههایی که به صورت عمومی از همگان خواسته است و به عنوان احکام شرعی شناخته میشود و خواه اموری که به صورت اختصاصی از این بزرگواران خواسته میشود مانند ابتلائاتی که حضرت ابراهیم داشت یا پیامبر اسلام داشت و یا ابتلائاتی که امامان ما با آن رو به رو بودند.
در تمام این موارد، هیچ مزاحمتی و تضادی بین خواست این پیشوایان و خواست خداوند نیست و آنها به جایی رسیدهاند که نگاهشان به خواست خداست. اگر او از آنها چیزی بخواهد حتما انجام میدهند.
چنان که در روایتی در تفسیر آیه 30 سوره انسان بیان شده که قلب ائمه (سلام الله علیهم) به این صورت است که محلی برای تحقق اراده الهی است و اگر خداوند چیزی بخواهد آنان نیز خواهند خواست.(1)
به همین جهت، هیچ کار لغو و بیهودهای انجام نمیدهند و همواره در حال عبادت و ذکر خداوند هستند و حتی کارهای عادی زندگی آن ها عبادت محسوب می شود.
اما انسان های دیگر، حتی اگر به خواست خدا عمل کنند باز هم این طور نیست که این کار را به سختی انجام دهند بلکه حداقل در برخی موارد بین خواست خود و خدای خویش تضاد میبینند و در آن مواقع تازه اگر انسان خوبی باشند، خواست او را بر خواست خود مقدم میکنند.
به همین جهت، گناه نکردن برای ما غیر معصومین سخت است. گناهی که ضررش برایمان آشکار شده است و خودمان در زندگی با ضرر و زیان های آن تا حدودی آشنا شدهایم.
از ابتدای حرکت امام حسین (علیه السلام) به سمت کوفه این امر کاملا مشهود است که امام به سرنوشت خود عمل دارد ولی با این حال، برای نجات امت اسلام و اصلاح آن، چاره ای نمی بیند که خود را فدا کند.
ایشان از همان ابتدا، هدف خروج خویش بر حکومت فاسد زمانه را اعلام میکند و میفرماید: «فَقَالَ ع إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ سِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ »(2)
همان طور که در این فراز و فرازهای مشابه دیگر که تا ظهر عاشورا بیان شده است، میبینید که ایشان این کارهای را به خود نسبت میدهد و به اراده خود میداند: خرجتُ، اطلب، ارید، آمر، انهی، اسیر، تمام اینها نشان دهنده این است که انجام دهنده این کارها و این ارادهها خود حضرت هستند و جبری در کار نیست.
_________
(1) قمی، علی، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، 1403، ج 2، ص 409.
(2) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب (عليهم السلام)، قم، علامه، 1379، ج 4، ص 89.