جمع بندی اثبات دین (اثبات قرآن و نبوت بدون توقف بر یکدیگر)

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات دین (اثبات قرآن و نبوت بدون توقف بر یکدیگر)

سلام و وقت بخیر

من از هر کی سوال پرسیدم می گم از کجا معلوم حضرت محمد پیامبر الهی بوده می گه ببین قرآن چقد ایجاز داره ( همه ی ایجازه قرآنو می دونم ولی سواله من یه چیز دیگست ) می گم ثابت کن این قرآنه با ایجاز از قبل بوده و تحریف نشده می گه پیامبر گفته این قرآن تحریف نمیشه تو قرآنم گفته تحریف نمی شه پیامبرم معصومه دروغ که نمیگه پس تحریف نشده . باز می گم از کجا معلوم پیامبر معصومه ؟ می گه قرآنو ببین ایجاز ... Fool

لطفا شما پیامبرو بدونه قرآن اثبات کنید
تحریف نشدنه قرآنو هم بدونه پیامبر .
خلاصه طبق هم نباشن که گنگ میشه .

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد محسن

StonePB;587068 نوشت:
سلام و وقت بخیر

من از هر کی سوال پرسیدم می گم از کجا معلوم حضرت محمد پیامبر الهی بوده می گه ببین قرآن چقد ایجاز داره ( همه ی ایجازه قرآنو می دونم ولی سواله من یه چیز دیگست ) می گم ثابت کن این قرآنه با ایجاز از قبل بوده و تحریف نشده می گه پیامبر گفته این قرآن تحریف نمیشه تو قرآنم گفته تحریف نمی شه پیامبرم معصومه دروغ که نمیگه پس تحریف نشده . باز می گم از کجا معلوم پیامبر معصومه ؟ می گه قرآنو ببین ایجاز ... Fool

لطفا شما پیامبرو بدونه قرآن اثبات کنید
تحریف نشدنه قرآنو هم بدونه پیامبر .
خلاصه طبق هم نباشن که گنگ میشه .


بسم الله الرحمن الرحیم
با تشکر از شما پرسشگر محترم
پرسش شما در اصل به دو پرسش تقسیم می شود. یعنی پرسش دلیل تایید اعجاز قرآن و هم چنین اثبات نبوت با دلایل غیر نقلی و برون دینی می تواند از منظر عقلی قابل بررسی باشد.از همین منظر نیز می توان به کسانی که با دلیل محکم نقلی قانع نمی شوند، پاسخ داد و البته می توان برای دست یابی به اطلاعات بیشتر در باره این مباحث، به کتاب پیام قرآن آیت الله مکارم شیرازی جلد هفتم مراجعه کرد.
پاسخ به پرسش اثبات نبوت با دلیل عقلی(برون دینی)
باید گفت:
ضرورت نبوت با روی کرد های مختلف عقلانی، وحیانی و عرفانی قابل اثبات است.
انسان چون مدنی الطبع می باشد،ناگزیر از زندگی اجتماعی است تا از رهگذر آن، نیازهای گوناگون زندگی خود را تأمین کند، از طرف دیگر، آدمی در پی پذیرفتن زندگی اجتماعی با تمام وجود احساس می کند که نیازمند قانون است تا از طریق عمل به قانون و اجرای آن، سعادت همه جانبه خود را به دست آورد.
بشر به دلیل چنین احساس نیازی همواره خواهان قانون و جویای آن بوده و داشتن قانون را در سر لوحه آرزوهای خود داشته است. اگر خوب دقت شود روشن خواهد شد. قانونی که بشر پیوسته در آرزوی آن است و با فطرت خدادای، لزوم آن را برای تأمین سعادت خود درک می کند، چیزی نیست که از طریق عقل جزیی و منفعت اندیشی و یک سو نگر انسان به دست آید، بلکه مبدایی فرا بشری لازم است که با شناخت کامل از همه خواست‌های ظاهر و باطنی و دنیایی و آخرتی و نیازهای فردی و اجتماعی، قاونی را وضع نماید که سعادت بشر را در تمام عرصه‌های یاد شده، بدون کم و کاست و بر اساس عدالت برآورده کند. چنین قانونی تنها از رهگذر نبوت قابل دست یابی است.(1)
نبوت و قانون وحی برای اداره زندگی اجتماعی و تأمین سعادت در ابعاد مختلف، برای بشر ضرورت انکار ناپذیر دارد. اما این آغاز راه و یا حداکثر هدف میانه است. در حالی که هدف نبوت بسی فراتر از امور یاد شده است و آن عبارت از فراهم کردن زمینه برای دست‌ یابی بشر به مقام قرب الهی و حاکم شدن توحید بر همه شؤون آدمیان در دنیا و آخرت است.(2)
قانون لطف

راه دیگر در اثبات نبوت،از قانون لطف به دست می آید.قانونی که متکلمان از آن استفاده کرده و می کنند.



این قانون از نظر منطقی قانونی استوار است.
یکی از محکم ترین و مهم ترین قوانین عقلی و منطقی، ضرورت وجود پیامبران از جمله خاتم انبیاء پیامبر اسلام صلوات الله علیه است.
به صورت منطقی قانون لطف توجه کنیم.
1.نصب پیامبر در جامعه لطف است.(صغرى)
2.لطف بر خدا واجب است.(كبرى)
نتیجه:پس نصب پیامبر بر خدا واجب است.
البته بزرگان شیعه به همین قاعده نسبت به وجوب استمرار هدایت و رهبری در جامعه اسلامی پس از پیامبر صلوات الله علیه توسط امامان معصوم استناد کرده اند.
علامه حلی در شرح بر کتاب شرح تجرید خواجه نصیر الدین طوسی به این قاعده اشاره کرده است "الإمام لطف فيجب نصبه على اللّه تعالى تحصيلا للغرض" (3)
غرض ( امر هدایت) برای همه افراد جامعه است،و آن وقتی تحصیل می شود که تا زمان قیامت،در هر جامعه ای امام معصوم سلام الله علیه در جامعه هر چند به طور غیر مستقیم حضور داشته باشد. مثل زمان حاضر که زمان غیبت مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
البته تفصیل مباحث مربوط به لطف در کتاب های کلامی و عقاید اسلامی آمده است.
نکته دیگر در باب اثبات نبوت این است:
به گفته برخی بزرگان چون امام خمینی(ره) نبوت و احتیاج به آن،یکی از نیاز های فطری آدمی است و بر این مسئله تاکید کردند که همه آموزه های وحیانی و قوانین مربوطه از امور فطری است و تشریع آن، پاسخ به فطرت آدمی است.مثلا توحید ،نبوت و ولایت خواست فطری بشر است. تفصیل این دیدگاه را در منبع ذیل جویا شوید.(4)
و اما عمیق ‌تر از هر دلیل عقلی و عرفانی، سخن نورانی امام صادق سلام الله علیه است که درباره ضرورت نبوت فرمود:
چون ثابت کردیم که آفریننده و سازنده‌ای داریم که برتر از ما و از همه آفریده ‌ها و این صانع، حکمت مدار و بلند مقام است و هیچ‌ یک از آفریدگان شایسته و سزاوار آن نیستند که از نزدیک با او گفت‌ وگو کنند، معلوم می شود که خداوند حکیم میان خلق خود، سفرایی دارد که میان او و بندگانش واسط‌ اند و پیام‌ های خالق را به مخلوق می رسانند و آدمیان را به مصالح و منافع و وسایل بقای آنان و موجبات فنای شان آگاهی می دهند .پس ثابت می شود که میان آفریدگان، کسانی هستند که از سوی خدای حکیم و علیم مأموریت امر و نهی دارند، و آن ها پیامبران و برگزیدگان او هستند.(5)
در این کلام نورانی که به گفتة صاحب گوهر مراد در واقع خاستگاه تحلیل‌های دلایل فلسفی، کلامی و عرفانی ضرورت نبوت است ،بر این نکته تأکید گردیده که خداوند حکیم چون برتر از مشاهده دیگران است، حکمت او ایجاب می کند که از طریق انبیا و سفیران خود راه سعادت کمال و سعادت و قرب الهی را به بندگان نشان دهد.(6)

پی ‌نوشت ‌ها:
1.صادقی محمد امین، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی،قم،انتشارات عروج،سال 1386 خورشیدی،چاپ اول، ص 224.
2. همان، ص 251.
3.علامه حلی،کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد،قم،انتشارات موسسه النشر الاسلامی،سال 1413 قمری،چاپ چهارم،ص 362
4. پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص 245.
5.شیخ کلینی، اصول کافی،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1376 خورشیدی، جلد اول،ص 168، حدیث اول
6. پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص 256.

StonePB;587068 نوشت:
سلام و وقت بخیر

من از هر کی سوال پرسیدم می گم از کجا معلوم حضرت محمد پیامبر الهی بوده می گه ببین قرآن چقد ایجاز داره ( همه ی ایجازه قرآنو می دونم ولی سواله من یه چیز دیگست ) می گم ثابت کن این قرآنه با ایجاز از قبل بوده و تحریف نشده می گه پیامبر گفته این قرآن تحریف نمیشه تو قرآنم گفته تحریف نمی شه پیامبرم معصومه دروغ که نمیگه پس تحریف نشده . باز می گم از کجا معلوم پیامبر معصومه ؟ می گه قرآنو ببین ایجاز ... Fool

لطفا شما پیامبرو بدونه قرآن اثبات کنید
تحریف نشدنه قرآنو هم بدونه پیامبر .
خلاصه طبق هم نباشن که گنگ میشه .


بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ به پرسش اثبات عدم تحریف قرآن از نگاه عقلی
عدم تحریف قرآن
برای اثبات عدم تحريف قرآن، بدون استفاده و استناد به خود قرآن، دلایل و براهين فراواني وجود دارد که البته با توجه به اعتقاد مخاطب متفاوت می باشند. بهترین دلیلی که می توان در این زمینه برای فردی که اعتقادی به حقانیت اسلام و پیامبر و کتاب آسمانی ندارد، بیان کرد، دلیل تواتر تاریخی در عدم تحریف و تغییر قرآن در طول تاریخ می باشد. اين برهان، مبتني بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحي و آیات قرآن می باشد. مسلمانان معتقدند وحي در واقع تكلم و گفتار لفظي خداوند است كه توسط جبرئيل به پيامبر مي رسد و پيامبر موظف است عين همان الفاظ را بر مردم برساند. روشن است كه مسلمانان، طبق این نگرش، در طول تاریخ با حساسیت خاصی خود را موظف به حفظ عین عبارات و کلمات قرآن می دانسته اند و تمام آيات و سور كنوني قرآن مجيد همانند قرآنِ گذشته دست به دست و سينه به سينه به طور همگاني توسط مسلمانان نقل گرديده است. اين تواتر منطقي، دلالت مي كند بر اين كه هيچ كلمه و آيه يا سوره اي، نه از قرآن كاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراين، قرآن كنوني با توجه بر واجد بودن به صفت تواتر، از هرگونه تحريفي سالم مي باشد. (1)
به بیان دیگر، در طول تاریخ، قرآن برای مسلمانان كتابي بوده است كه با تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي آن ها مرتبط بوده و مسلمانان سياست، اقتصاد و قوانين اخلاقي و حتي آداب و رسوم معاشرتي خود را از آن مي گرفته اند و در مسائل خود به آن مراجعه مي كردند. كتابي كه تا اين اندازه با زندگي مردم در آميخته و مورد استفاده و مراجعه آن ها بوده، چگونه ممكن است كاهش در آن پيدا شود و مسلمانان متوجه آن نشوند. اين احتمال، به منزله اين است كه احتمال دهيم در قانون اساسي يك ملت بزرگ، تغيير و حذف واقع شود و كسي متوجه آن نگردد؛ در حالي كه نقش قرآن در زندگي مسلمانان بيش از نقش يك قانون اساسي در زندگي ملت هاي امروز بوده است. بنابراین، اگر كوچك ترين حذفي و كاهشي در آن مي خواست صورت بگيرد، با واکنش شديدي مواجه مي گشت. حال با اين تفصيل، چگونه ممكن است كج انديشان بتوانند چيزي از قرآن كم كنند و یا اضافه نمایند. (2)
از طرف دیگر، اهتمام به نگهداري و حفظ قرآن كريم در ميان مسلمانان، به اندازه اي بود كه پس از نبي اكرم و در زمان خلافت ابوبكر، وقتي در جنگ يمامه تعدادي از حافظان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصميم گرفتند توجه بيش تري در حفظ قرآن به خرج دهند و به اين منظور، همه نسخه هاي قرآن را در يك جا جمع آوري كرده و از اين كه نقصاني در آن ها واقع شود، جلوگيري نمودند. حفظ اين نسخه ها، به شدت مورد توجه قرار گرفت و همين طور نسل بعد از نسل، قرآن را سينه به سينه حفظ مي كردند و به نسل بعد انتقال مي دادند. (3)
البته ادله دیگری نیز جهت اثبات مصونیت قرآن از تحریف می توان به چنین افرادی ارائه نمود که برخی از آن ها در ذیل اشاره می شود:
الف) برهان اعجاز قرآن: اين دليل، به تعبير علامه طباطبايي، بهترين و متقن ترين دليل براي صيانت قرآن در زمان كنوني به شمار مي رود. تقريرش اين است كه همان وجوه اعجازي كه براي قرآن زمان رسول الله وجود داشت، مثل: تحدي، فصاحت و بلاغت و زيبايي الفاظ آن، روحاني و معنوي بودن آن، هدايت انسان به سوي حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خيلي از اوصاف ديگر، بر همين قرآن كنوني ما منطبق و يافت مي شود. بي ترديد، در صورتي كه بين اين فاصله زماني، كم ترين نقصان و يا اضافه اي در آن به وقوع مي پيوست، به طور يقين، ديگر از آن اوصاف خبري نمي ماند و حال آن كه همه آن ها در قرآن كنوني باز هم يافت مي شود. (4)
ب) برهان تحدي دائمي: قرآن در همه زمان ها و مكان ها و حتي در زمان حاضر، توان و قدرت فكري و ذهني بشر را براي همانندسازي به مبارزه فرا مي خواند. اما بشر حاضر مثل انسان هاي گذشته عاجزانه در مقابل آن شكست را پذيرا مي شود. از اين ناتواني موجود، به راحتي مي توان پي برد كه حتي قرآن كنوني به تحريف مبتلي نگرديده است.
ج) برهان جامعيت: قرآن به منظور هدايت و راهنمايي بشر، از بيان چيزي كه لازمه بشر در امر سعادت باشد، فروگذار نكرده است. قرآن حاضر، همانند قرآن موجود در گذشته ها اين صفت را دارا است. حال اگر قرآن در زمان حاضر دارای چنين صفتي مي باشد، چگونه مي توان احتمال نقصان يا زيادت را در آن داد. بنابراين، قرآن كنوني از هر گونه تغييري مصون است. (5)
جهت مطالعه بیش تر، به منابع زیر مراجعه نمایید:
- خرمشاهي، بهاء الدين، قرآن پژوهي، ج 1، واژه تحريف ناپذيري.
- معرفت، محمدهادي، مصونيت قرآن از تحريف، ص 22 - 26.
- سبحاني، جعفر، اعجاز قرآن، نشر موئسسه تحقيقاتي امام صادق.
- مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 2، ص 155، انتشارات صدرا.
- علامه طباطبايي، محمدحسين، قرآن در اسلام، ص 151، نشر دار الكتب الاسلاميه و تفسير الميزان، ج 18، ص 75.
- كيهان انديشه، شماره 28، مقاله تحريف ناپذيري قرآن، اثر علامه مرتضي عسكري.
- ابو عبدالله زنجاني، تاريخ القرآن، ص 42، مؤسسه الاعلمي، بيروت.
- مصباح يزدي، محمدتقي، قرآن شناسي، ج 1، ص 215، نشر موئسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).
- سعيدي روشن، محمدباقر، تحليل وحي از ديدگاه اسلام و مسيحيت، ص 96، نشر موئسسه فرهنگي انديشه.

پی نوشت ها:
1. آیت الله معرفت محمد هادی، تاريخ قرآن،تهران، انتشارات سمت،ص 159
2. آیت الله معرفت محمد هادی، مصونيت قرآن از تحريف، ترجمه محمد شهرابي،قم،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص 29
3. آیت الله محمد هادی معرفت، ترجمه الميزان،تهران، انتشارا ت فرهنگي رجا، ج 12، ص 161 - 167
4. علامه طباطبايي محمد حسین، قرآن در اسلام، ص 117
5.شهید مطهری مرتضی،مجموعه آثار،تهران،انتشارات صدرا،سال 1375 خورشیدی، ج 2، ص 241 و ج 3، ص 164

اللهم صل علی محمد و آل محمد

StonePB;587068 نوشت:
سلام و وقت بخیر

من از هر کی سوال پرسیدم می گم از کجا معلوم حضرت محمد پیامبر الهی بوده می گه ببین قرآن چقد ایجاز داره ( همه ی ایجازه قرآنو می دونم ولی سواله من یه چیز دیگست ) می گم ثابت کن این قرآنه با ایجاز از قبل بوده و تحریف نشده می گه پیامبر گفته این قرآن تحریف نمیشه تو قرآنم گفته تحریف نمی شه پیامبرم معصومه دروغ که نمیگه پس تحریف نشده . باز می گم از کجا معلوم پیامبر معصومه ؟ می گه قرآنو ببین ایجاز ... Fool

لطفا شما پیامبرو بدونه قرآن اثبات کنید
تحریف نشدنه قرآنو هم بدونه پیامبر .
خلاصه طبق هم نباشن که گنگ میشه .

سلام علیکم و رحمة الله،
اثبات لزوم وجود نبوت به صورت عقلی است، یافتن مصداق نبی در زمان حضور نبی در میان امت از چند راه قابل بررسی است ولی گاهی از آوردن معجزه به عنوان اتمام حجت یاد می‌شود، تمام معجزات پیشین تاریخ انقضاء داشته‌اند و اگر هم نداشته باشند لااقل در زمان ما در دسترس نیستند و تنها معجزه‌ی ادعایی که اکنون هم در دسترس است قرآن است، قرآن اگر درش تدبر شود و متشابهاتش به راسخان در علم رجوع داده شود (این دو شرط را خود قرآن برای فهمیدن پیامش لازم دانسته است) ادعا این است که اعجاز بودنش باید فهمیده شود، پس شما بروید سراغ قرآن و با رعایت آن دو شرط قرآن را مطالعه نمایید اگر دانستید که از طرف خداوند است این اثبات هم قرآن خواهد بود و هم اثبات مصداق خاص نبوت که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هستند. اگر معجزه بودن قرآن برایتان با خود قرآن اثبات شد دیگر بحث تحریف شدن قرآن هم خودبخود منتفی می‌گردد.
یا علی

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[="Tahoma"][="Navy"]

StonePB;587068 نوشت:
سلام و وقت بخیر

من از هر کی سوال پرسیدم می گم از کجا معلوم حضرت محمد پیامبر الهی بوده می گه ببین قرآن چقد ایجاز داره ( همه ی ایجازه قرآنو می دونم ولی سواله من یه چیز دیگست ) می گم ثابت کن این قرآنه با ایجاز از قبل بوده و تحریف نشده می گه پیامبر گفته این قرآن تحریف نمیشه تو قرآنم گفته تحریف نمی شه پیامبرم معصومه دروغ که نمیگه پس تحریف نشده . باز می گم از کجا معلوم پیامبر معصومه ؟ می گه قرآنو ببین ایجاز ... Fool

لطفا شما پیامبرو بدونه قرآن اثبات کنید
تحریف نشدنه قرآنو هم بدونه پیامبر .
خلاصه طبق هم نباشن که گنگ میشه


سلام
مساله نبی اکرم اسلام یک مساله تاریخی است . در تاریخ وجود و ادعای نبوت و رسالتشان روشن است و جای تردید نیست
اما صحت قرآن بعنوان اعجاز نبوت ایشان دارای ابعادی است که نیاز به مقداری از علم و آگاهی دارد لذا خوب است یک نگاهی به نظرات بزرگان و دانشمندان در مورد قرآن بیندازید
یا علیم[/]

دلیل عقلی نبوّت
عصمت انبیاء لازمه ی نبوّت آنهاست ؛ یعنی نسبت عصمت به نبوّت مثل نسبت زوجیّت به عدد چهار و مثل نسبت چهار گوش بودن به مربع و سه گوش بودن به مثلث است. لذا پیامبر غیر معصوم تعبیری متناقض بوده شبیه تعابیری چون عدد چهار فرد ، مربع سه گوش یا مثلث متوازی الاضلاع می باشد.
توضیح مطلب اینکه:
غرض خداوند متعال از ارسال انبیاء(ع) آن است که اوّلاً آن بزرگواران سخن خدا را بی هیچ اشتباهی دریافت و عیناً و بدون هیچ تغییری به مردم برسانند
ثانیاً سخن خدا را به درستی تبیین نمایند
ثالثاً با عمل خود ، حکم خدا را به نحو ملموس و عینی به بشر تعلیم دهند. لذا هم علمای شیعه و هم علمای اهل سنّت ، سخن و رفتار انبیاء(ع) را حجّت می شمارند.
بنا بر این ، خداوند متعال باید کسانی را به نبوّت مبعوث نماید که مورد اعتماد کامل مردم باشند و مردم عقلاً نتوانند در درستی گفتار و رفتار آنها حتّی ذرّه ای شک کنند ؛ در غیر این صورت مردم در عدم اطاعت از او عقلاً معذور خواهند بود.
حال اگر نبی معصوم نباشد ، در آن صورت احتمال معصیت ، خطا و سهو در مورد او وجود خواهد داشت ؛ و با وجود چنین احتمالی عقلاً نمی توان یقین داشت که هر چه نبی می گوید یا عمل می کند ، درست بوده سخن و حکم خداست.
چون با فرض عدم عصمت وی ، در هر سخن و رفتار او احتمال سهو و خطا و دروغگویی وجود خواهد داشت ؛ و اگر برای انسان یقین حاصل نشود که سخن و فعل نبی سخن و حکم خداست ، اطاعت از امر و نهی او عقلاً واجب نخواهد بود.
بنا بر این ، پیامبر غیر معصوم یعنی پیامبری که سخن و فعل او حجّت نبوده و اطاعت و تبعیّت او واجب نیست ؛ که این هم نقض غرض است ؛ چون خدا انبیاء را مبعوث کرده که مردم مطیع آنها باشند.
این استدلال در مورد عصمت امام نیز صادق است ؛
چون غرض از جعل امام از جانب خداوند متعال این است که مورد اطاعت بی چون و چرای مردم قرار گیرد ؛
و اگر کسی معصوم نباشد اطاعت بی چون و چرا از او عقلاً جایز نیست.
خداوند متعال در قرآن کریم اطاعت از پیامبر و امام را در ردیف اطاعت خود قرار داده ؛ و روشن است که اطاعت از خدا ، اطاعت بی قید و شرط است.
خداوند متعال می فرماید:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْر. ـــــــ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر را»(النساء:59)
بنا بر این ، بر اساس حکم عقل ، « نبی و امام غیر معصوم» یک تعبیر متناقض و مغلطه است.
پس بنا به حکم عقل ، نبی و امام باید معصوم باشند و الّا نقض غرض بر خدای حکیم لازم می آید که امری است باطل


جمع بندی:
بسم الله الرحمن الرحیم

این پرسش در اصل به دو پرسش یا دو بخش تقسیم می شود.
1. دلیل تایید اعجاز قرآن 2. اثبات نبوت از منظر عقلی(غیر نقلی)


پاسخ به پرسش اثبات عدم تحریف قرآن از نگاه عقلی
برای اثبات عدم تحريف قرآن بدون استفاده و استناد به خود قرآن،دلایل فراواني وجود دارد.


بهترین دلیل،تواتر تاریخی در عدم تحریف قرآن در طول تاریخ است.مسلمانان معتقدند وحي گفتار لفظي خداوند است كه توسط جبرئيل به پيامبر مي رسد و پيامبر موظف است عين همان الفاظ را بر مردم برساند. روشن است كه مسلمانان، طبق این نگرش، در طول تاریخ با حساسیت خاصی خود را موظف به حفظ عین عبارات و کلمات قرآن می دانسته تمام آيات قرآن امروزی همانند قرآنِ گذشته سينه به سينه توسط مسلمانان نقل گرديده است.اين تواتر منطقي دلالت دارد که نه از قرآن چیزی کاسته و نه بر آن چیزی افزوده شده است. مي كند بر اين كه هيچ كلمه و آيه يا سوره اي، نه از قرآن كاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراين، قرآن كنوني از هرگونه تحريفي سالم است.(1)
به بیان دیگر،كتابي كه تا اين اندازه با زندگي مردم در آميخته و مورد استفاده و مراجعه آن ها بوده، چگونه ممكن است با کاهش یا افزایش مواجه شود و مسلمانان متوجه آن نشوند.(2)
از طرف دیگر، اهتمام به حفظ قرآن در ميان مسلمانان،به اندازه اي بود كه پس از نبي اكرم و در زمان خلافت ابوبكر، وقتي در جنگ يمامه تعدادي از حافظان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصميم گرفتند توجه بيش تري در حفظ قرآن داشته باشند. پس همه نسخه هاي قرآن را در يك جا جمع آوري كرده و از اين كه نقصاني در آن ها واقع شود، جلوگيري نمودند. حفظ اين نسخه ها، به شدت مورد توجه قرار گرفت و همين طور نسل بعد از نسل، قرآن را سينه به سينه حفظ مي كردند و به نسل بعد انتقال مي دادند. (3)
البته ادله دیگری نیز جهت اثبات مصونیت قرآن از تحریف وجود دارد که در جمع بندی فقط به منابع آن اشاره می شود.

الف) برهان اعجاز قرآن(4)

ب) برهان تحدي دائمي

ج) برهان جامعيت(5)
جهت دست یابی به مطالب بیشتر در باره موضوع مورد پرسش،به منابع زیر مراجعه شود
-
خرم شاهي، بهاء الدين، قرآن پژوهي، ج 1، واژه تحريف ناپذيري.
-
معرفت، محمدهادي، مصونيت قرآن از تحريف، ص 22 - 26.
-
سبحاني، جعفر، اعجاز قرآن، نشر موئسسه تحقيقاتي امام صادق.
-
مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 2، ص 155، انتشارات صدرا.
-
علامه طباطبايي، محمدحسين، قرآن در اسلام، ص 151، نشر دار الكتب الاسلاميه و تفسير الميزان، ج 18، ص 75.
-
كيهان انديشه، شماره 28، مقاله تحريف ناپذيري قرآن، اثر علامه مرتضي عسكري.
-
ابو عبدالله زنجاني، تاريخ القرآن، ص 42، مؤسسه الاعلمي، بيروت.
-
مصباح يزدي، محمدتقي، قرآن شناسي، ج 1، ص 215، نشر موئسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).
-
سعيدي روشن، محمدباقر، تحليل وحي از ديدگاه اسلام و مسيحيت، ص 96، نشر موئسسه فرهنگي انديشه.
پی نوشت ها:
1.آیت الله معرفت محمد هادی، تاريخ قرآن،تهران، انتشارات سمت،ص 159
2.آیت الله معرفت محمد هادی، مصونيت قرآن از تحريف، ترجمه محمد شهرابي،قم،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص 29
3.آیت الله محمد هادی معرفت، ترجمه الميزان،تهران، انتشارا ت فرهنگي رجا، ج 12، ص 161 - 167
4.علامه طباطبايي محمد حسین، قرآن در اسلام، ص 117
5.شهید مطهری مرتضی،مجموعه آثار،تهران،انتشارات صدرا،سال 1375 خورشیدی، ج 2، ص 241 و ج 3، ص 164

بسم الله الرحمن الرحیم

و اما جمع بندی پرسش اثبات ضرورت پیامبر با دلایل عقلی:
باید گفت ضرورت نبوت از دیدگاه های مختلف عقلانی، وحیانی و عرفانی قابل اثبات است.
انسان مدنی الطبع و نیاز مند قانون است تا زیر چتر آن، هم به زندگی خود سامان بخشد و هم از قانون مندی دیگران بهره مند شود.اجرای قانونی همه جانبه و سالم،ضامن سعادت یک جامعه است.

نوشته اند:

قانونی که می تواند تضمین کننده زندگی سالم برای تک تک افراد جامعه باشد،چیزی نیست که از راه عقل جزیی، منفعت اندیش و یک سو نگر انسان به دست آید.بلکه مبدایی فرا بشری لازم است که با شناخت کامل از همه خواست‌های ظاهر و باطنی و دنیایی و آخرتی و نیازهای فردی و اجتماعی، قاونی را وضع کند که سعادت بشر را در تمام عرصه‌های یاد شده، بدون کم و کاست و بر اساس عدالت برآورده کند. چنین قانونی تنها از رهگذر نبوت قابل دست یابی است.(1)
هدف نبوت عبارت از فراهم کردن زمینه برای دست‌ یابی بشر به مقام قرب الهی و حاکم شدن توحید بر همه شؤون آدمیان در دنیا و آخرت است.(2)
قانون لطف

راه دیگر در اثبات نبوت،از قانون لطف به دست می آید.

به صورت منطقی قانون لطف توجه کنیم.
1.نصب پیامبر در جامعه لطف است.(صغرى)
2.لطف بر خدا واجب است.(كبرى)
نتیجه:پس نصب پیامبر بر خدا واجب است.

این یک قیاس منطقی پذیرفته شده در قالب شکل اول است.
بزرگان شیعه به همین قاعده نسبت به وجوب استمرار هدایت و رهبری در جامعه اسلامی پس از پیامبر صلوات الله علیه توسط امامان معصوم استناد کرده اند.(3)
برخی از بزرگان گفته اند:


همه آموزه های وحیانی و قوانین مربوطه از امور فطری است و تشریع آن، پاسخ به فطرت آدمی است.مثلا توحید،نبوت و ولایت،خواست فطری بشر است.(4)
کلام امام صادق سلام الله علیه در ضرورت وجود نبوت:

عمیق ‌تر از هر دلیل عقلی و عرفانی، سخن نورانی امام صادق سلام الله علیه است که درباره ضرورت نبوت فرمود:
چون ثابت کردیم که آفریننده و سازنده‌ای داریم که برتر از ما و از همه آفریده ‌ها و این صانع، حکمت مدار و بلند مقام است و هیچ‌ یک از آفریدگان شایسته و سزاوار آن نیستند که از نزدیک با او گفت‌ وگو کنند، معلوم می شود که خداوند حکیم میان خلق خود، سفرایی دارد که میان او و بندگانش واسط‌ اند و پیام‌ های خالق را به مخلوق می رسانند و آدمیان را به مصالح و منافع و وسایل بقای آنان و موجبات فنای شان آگاهی می دهند. پس ثابت می شود که میان آفریدگان، کسانی هستند که از سوی خدای حکیم و علیم مأموریت امر و نهی دارند، و آن ها پیامبران و برگزیدگان او هستند.(5)

علاوه بر مطالب گذشته و جدای از دلایل عقلی، می توان از نگاه تاریخی به وجود پیامبر و اثبات نبوتش نگریست که

مساله نبی اکرم صلوات الله علیه و موضوع اسلام می تواند از این زاویه(نگاه تاریخی) حایز اهمیت باشد.قابل انکار نیست که برهه ای از تاریخ به حضور پیامبر گرامی و ادعای ایشان مبنی بر داشتن رسالت الهی و معرفی اسلام به عنوان آخرین دین مربوط است. و در این باره جایی برای بحث و تردید وجود ندارد.
پی ‌نوشت ‌ها:
1.صادقی محمد امین، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی،قم،انتشارات عروج،سال 1386 خورشیدی،چاپ اول، ص 224.
2. همان،ص 251.
3.علامه حلی،کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد،قم،انتشارات موسسه النشر الاسلامی،سال 1413 قمری،چاپ چهارم،ص 362
4. پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص 245.
5.شیخ کلینی، اصول کافی،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1376 خورشیدی، جلد اول،ص 168
موضوع قفل شده است