چندتا چیز که اصلا و ابدا درک نمیکنم!!!

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چندتا چیز که اصلا و ابدا درک نمیکنم!!!

خسته نباشید
من به شخصه سعی میکنم خیلی دین دار باشم
یه زمانی همینجوری چون پدر و مادرم میگفتن خوبه سعی میکردم دین ددار باشم
ولی از یه جایی به بعد و بعد از یه ماجراهایی که باعث شد تقریبا از دین خارج بشم نشونه هایی رو دیدم و بعد از اون سعی کردم جبران کنم:ok:
من با تحقیق هایی (که شایدم خیلی زیاد و کامل نباشه) به این نتیجه رسیدم که:help:

"""" اگرم اسلام بهترین دین نباشه ولی دین خوبیه""""

به عبارت دیگه فکر مکینم

"""" اگه مسلمون هم نبودم و انقدر که الان اطلاع داشتم از اسلام میدونستم بازم میگفتم یه دین خوبه"

به عبارت دیگه کلا اسلام رو قبول دارم ولی با بعضی چیزاش یه مقدار درگیرم
مثلا نماز
من اگه از ترس خدا و ناراحتیش و عذاب جهنمش نبود نماز نمیخوندم
یه وقتایی میشستم و با خدای خودم خلوت میکردم
یا مثلا یه وقتایی هم مشروب میخوردم تا اعصابم اروم بشه
یا فرضا به هر اهنگی که دوست داشتم گوش میدادم...

گناه چیه اخه؟؟
جالب ترش اینه که این کارا گناه
بعد اینه بری چندتا زن بگیری گناه نیست
یا مثلا حکم هایی تو اسلام هست که نهایتا باعث شده یه عده به خودشون اجازه بدن دست رو زنشون بلند کنن
اگه اسلام انقدددددددددر ریز بینه ...
نمیدونم والا :Gig:
نه به ریز بینیش توی حکم یه قطره مشروب
نه به احکام تعدد زوجات و تنبیه زنان و ...

نمیخوام خیلی مته به خشخاش بذارم
خودم هم اسلام رو در کل قبول دارم
ولی این فکرا اذیتم میکنه

کسی اگه تونست کمکی بکنه ممنونش میشم
فقط یه خواهش
کسی اگه میخواد " حرف های صد من یه غاز بزنه"
چیزی نگه لطفا
مثل یه نظر گخ تو همین انجمن میخوندم یکی گفته بود تو فرانسه درصد افرادی که زناشون رو میزنن خیلی بالاست(امار داده بودن ایشون!!) پس اسلام که میگه میتونید بزنید به خاطر اینه که خوب اخر سر همه زناشون رو میزنن حالا اسلام کمش کرده :khab: (یه همچین چیزایی گفته بود نه دقیقا این)
هم خنده ام گرفته بود هم گریه ام
واعا مغز بعضی ها اکبنده:Moteajeb!:
به هر حال
ممنون بابت وقتی که گذاشتید و خوندید:Gol:
و پیشاپیش ممنون بابت وقتی که میذارید و جواب میدید:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناسان بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
از این که در خدمت شما هستم بسیار خرسندم.
الحمد لله شما در تحقیق درباره عقاید دینی موفق هستید و همین که توانسته اید بعد از جستجو برای دین داری خودتان از تقلید رها شده و با اندیشه راه صحیح را انتخاب کرده اید جای شکر دارد چرا که بسیاری از مردمی که امروزه دین دارد هستند به تقلید از نیای خود دین داری می کنند و متاسفانه همت تحقیق درباره داشته های خود را ندارند و از این جا که اسلام دینی است که مومنین را ملزم بر تحقیق در این راستا کرده (تحقیق درباره باور ها) هر گاه به کسانی که در این راه می کوشند و راهشان را تحقیقی بر می گزینند بسیار مسرور می شوم .
انشا الله که در این راه همیشه پر ثمر تر از قبل و پر انرژی تر از قبل باشید.

اما در باره مواردی که از دین اسلام سوال فرمودید مانند وجوب نماز و ترک گناهان و برخی از مسایل خانوادگی اسلام ، ابتدا توجه شما را به چند مقدمه جلب می کنم و در ادامه به تک تک این موضوعات می پردازم
البته قبل از ورود جزئی به مسایل باید بگویم که رسیدن به ابعاد دقیق هر کدام از این مسایل جلسه ها وقت می طلبد و حداقل تاپیکی جداگانه می خواهد. بدین روی مختیری از هر کدام بیشتر نمی آوریم:

ورود به هر فرقه و ديني مثل پذيرفتن شرايط سرباز در حال جنگ هست و مجبور به پذيرش احكام حضور در آن دين هستيد ( اسلام و غير اسلام هم نداره ) و بنيانگذار اون فرقه با اختياراتي كه داره ميتونه هيچ توضيحي به شما در اين رابطه نده

دوست عزیز smehr با معنای خوف و رجا چقدر اشنایی دارید ؟؟؟

smahr;586557 نوشت:
خسته نباشید
من به شخصه سعی میکنم خیلی دین دار باشم
یه زمانی همینجوری چون پدر و مادرم میگفتن خوبه سعی میکردم دین ددار باشم
ولی از یه جایی به بعد و بعد از یه ماجراهایی که باعث شد تقریبا از دین خارج بشم نشونه هایی رو دیدم و بعد از اون سعی کردم جبران کنم:ok:
من با تحقیق هایی (که شایدم خیلی زیاد و کامل نباشه) به این نتیجه رسیدم که:help:

"""" اگرم اسلام بهترین دین نباشه ولی دین خوبیه""""

به عبارت دیگه فکر مکینم

"""" اگه مسلمون هم نبودم و انقدر که الان اطلاع داشتم از اسلام میدونستم بازم میگفتم یه دین خوبه"

به عبارت دیگه کلا اسلام رو قبول دارم ولی با بعضی چیزاش یه مقدار درگیرم
مثلا نماز
من اگه از ترس خدا و ناراحتیش و عذاب جهنمش نبود نماز نمیخوندم
یه وقتایی میشستم و با خدای خودم خلوت میکردم
یا مثلا یه وقتایی هم مشروب میخوردم تا اعصابم اروم بشه
یا فرضا به هر اهنگی که دوست داشتم گوش میدادم...

گناه چیه اخه؟؟
جالب ترش اینه که این کارا گناه
بعد اینه بری چندتا زن بگیری گناه نیست
یا مثلا حکم هایی تو اسلام هست که نهایتا باعث شده یه عده به خودشون اجازه بدن دست رو زنشون بلند کنن
اگه اسلام انقدددددددددر ریز بینه ...
نمیدونم والا :Gig:
نه به ریز بینیش توی حکم یه قطره مشروب
نه به احکام تعدد زوجات و تنبیه زنان و ...

نمیخوام خیلی مته به خشخاش بذارم
خودم هم اسلام رو در کل قبول دارم
ولی این فکرا اذیتم میکنه

کسی اگه تونست کمکی بکنه ممنونش میشم
فقط یه خواهش
کسی اگه میخواد " حرف های صد من یه غاز بزنه"
چیزی نگه لطفا
مثل یه نظر گخ تو همین انجمن میخوندم یکی گفته بود تو فرانسه درصد افرادی که زناشون رو میزنن خیلی بالاست(امار داده بودن ایشون!!) پس اسلام که میگه میتونید بزنید به خاطر اینه که خوب اخر سر همه زناشون رو میزنن حالا اسلام کمش کرده :khab: (یه همچین چیزایی گفته بود نه دقیقا این)
هم خنده ام گرفته بود هم گریه ام
واعا مغز بعضی ها اکبنده:Moteajeb!:
به هر حال
ممنون بابت وقتی که گذاشتید و خوندید:Gol:
و پیشاپیش ممنون بابت وقتی که میذارید و جواب میدید:Gol:


درود بر شما.
در کل شما دوست دار دین هستید و دوست دار اهل بیت.از متنتون پیداست.
به نظر من شما آدم خوبی هستید و دلت میخاد خوب باشی و دین دار باشی فقط دنبال یکی هستی که راحت حرفتو بفهمه و خوب راهنمایت کنه.آره بعضی از مساعل درکش واسه ما سخته ولی اگه بشینید مطالعه کنید و ذره‌بینی بهش نگاه کنید به نتیجه ی خوبی میرسید.
یه پیشنهاد دارم براتونِ
کتاب بخونید.کتابهای مذهبی با منبع موثق.
موفق باشید.
البته ما منتظر استاد هستیم که مطالبشونو بنویسن.
یا علی.

خسته نباشید
عروس مقدس و BABY ممنون از نظراتتون
من چیزی در مورد رجا و خوف که گفتید نمیدونم
من بیشتر کتابهایی که میخونم علمی و تخصصی هستش
و غیر اونا هم کتابهای روانشناسی میخونم
کتاب مذهبی کمتر میخونم ولی نه اینکه صفر باشه
ولی خوب
مثلا به تفسیر قران گوش میدم یا پای سخنرانی های مذهبی میشینم مخصوصا اگه طرفش درست و حسابی باشه و از همه مهمتر با ادمای با اطلاعات بحث میکنم و حرف میزنم که خودش کلی اطلاعات منتقل میکنه
در اخر ممنون بابت وقتی که میذارید

smahr;586557 نوشت:
"""" اگه مسلمون هم نبودم و انقدر که الان اطلاع داشتم از اسلام میدونستم بازم میگفتم یه دین خوبه"

به عبارت دیگه کلا اسلام رو قبول دارم ولی با بعضی چیزاش یه مقدار درگیرم
مثلا نماز
من اگه از ترس خدا و ناراحتیش و عذاب جهنمش نبود نماز نمیخوندم
یه وقتایی میشستم و با خدای خودم خلوت میکردم
یا مثلا یه وقتایی هم مشروب میخوردم تا اعصابم اروم بشه
یا فرضا به هر اهنگی که دوست داشتم گوش میدادم...

گناه چیه اخه؟؟
جالب ترش اینه که این کارا گناه
بعد اینه بری چندتا زن بگیری گناه نیست
یا مثلا حکم هایی تو اسلام هست که نهایتا باعث شده یه عده به خودشون اجازه بدن دست رو زنشون بلند کنن
اگه اسلام انقدددددددددر ریز بینه ...
نمیدونم والا
نه به ریز بینیش توی حکم یه قطره مشروب
نه به احکام تعدد زوجات و تنبیه زنان و ...

نمیخوام خیلی مته به خشخاش بذارم
خودم هم اسلام رو در کل قبول دارم
ولی این فکرا اذیتم میکنه

کسی اگه تونست کمکی بکنه ممنونش میشم
فقط یه خواهش
کسی اگه میخواد " حرف های صد من یه غاز بزنه"
چیزی نگه لطفا
مثل یه نظر گخ تو همین انجمن میخوندم یکی گفته بود تو فرانسه درصد افرادی که زناشون رو میزنن خیلی بالاست(امار داده بودن ایشون!!) پس اسلام که میگه میتونید بزنید به خاطر اینه که خوب اخر سر همه زناشون رو میزنن حالا اسلام کمش کرده (یه همچین چیزایی گفته بود نه دقیقا این)
هم خنده ام گرفته بود هم گریه ام
واعا مغز بعضی ها اکبنده
به هر حال
ممنون بابت وقتی که گذاشتید و خوندید
و پیشاپیش ممنون بابت وقتی که میذارید و جواب میدید


سلام
اینکه گفته اید بعضی مطالب رو نمی فهمم خیلی خوبه یعنی نقص رو به خودت ابتدائا نسبت دادی نه به دین
به نظر ما انسان به اندازه عقل و دانایی اش دین رو تایید می کنه لذا اگر عقل و دانش کسی کامل باشه تمام دین رو تایید می کنه . البته منظور از دین همان تعالیم واقعی با معانی و مفاهیم و مصادیق صحیحشه نه هر فهم و برداشتی از دین که به نام دین مطرح میشه
حالا این چیزهایی که که بعنوان ایراد مطرح کرده ایداگر بدنبال فهم کاملش باشید دلایل عقلی و نقلی هم براش پیدا میشه
ما وقتی درک درستی از دین میتونیم داشته باشیم که مقاصد دین و اfعاد وجودی انسان را خوب بشناسیم پس باید در این دو زمینه بیشتر کار کرد
موفق باشید

smahr;588991 نوشت:
خسته نباشید
عروس مقدس و BABY ممنون از نظراتتون
من چیزی در مورد رجا و خوف که گفتید نمیدونم
من بیشتر کتابهایی که میخونم علمی و تخصصی هستش
و غیر اونا هم کتابهای روانشناسی میخونم
کتاب مذهبی کمتر میخونم ولی نه اینکه صفر باشه
ولی خوب
مثلا به تفسیر قران گوش میدم یا پای سخنرانی های مذهبی میشینم مخصوصا اگه طرفش درست و حسابی باشه و از همه مهمتر با ادمای با اطلاعات بحث میکنم و حرف میزنم که خودش کلی اطلاعات منتقل میکنه
در اخر ممنون بابت وقتی که میذارید

رییس حتما در این باره بخونید که خوف و رجا داستانش چیه.

خیلیا در مسیر ایمان یابی یا زهدشان از میانه راه میکشن کنار زیرا خوب نسبت بین خوف و رجا را رعایت نمیکنند
بنا به صحبت امام صادق این دو باید در ما به صورت برابر باشند و هر کدوم نصف احساس و اشتیاق عبادی را تشکیل دهد.

.........

میدانم شما مثلی صحبت کردید و من هم در مورد یک مثل شما بگویم
قران نگفته که هر روز زنتون را بزنید یا تا تقی به توقی خورد زنتون را با چوب بزنید که
بحث قران اخرین راه برخوردی است.
و خوب است بدانید که پیامبر بسیار توصیه به همسرداری کرده که مثلا اگر مردی در کار خونه به همسرش کمک دهد به ازای هر تار موی بدنش یک ساعت عبادت برایش ثبت میشود و و و
یا پیامبر توصیه به ابراز علاقه زبانی به همسر کردن را بارها نموده اند.
یا همین الان ایه الله بهجت خودمون همیشه به مسیولین و طلاب میگفت در سفرهای کاریتان همسرانتان را هم باخود ببرید.

من هم مثل شما مخالف بسیاری امارهای ضدغربیمان هستم و میدانم کاملا من دراوردی است و فقط باعث رونق تلویزیونهای ماهواره ای میشود و باعث گرایش حتی یک مسیحی در اروپا به اسلام نمیشود برخی صحبتها ولی ما باید یادمان باشد که خداوند فرموده قران نور است به قران چنگ بزنید
نگفته به صحبتهای صد من یک غاز چنگ بزنید و اینها نور هستند.

و حالا صحبت شما با یک مثال جواب دهم.
بنظر شما یک نفر یک قرص برنج بخورد میمیرد یا 10 تا قرص سرماخوردگی؟؟؟
خوب بعضی چیزها کمش هم تخریب بسیار بوجود میاورد و برای همین باید جلویش محکم ایستاد.
شما فکر کنید اگر اسلام دست و پا را برای مشروب خوردن باز میگذاشت چه میشد!!!
همین الانش خیلی میان مسجد نماز میخونند میروند انگار نه انگار جماعت برگزار میشود خوب به ان نمازگزاران خیلی برمیخورد
شما فکر کنید وسط این نماز گزاران یک چند مست بیایند و نماز بخونند بروند خیلی صحنه زننده میشود و ابزار تبلیغی ضد اسلام خواهد شد.

مگر خود شما نیستید که اگر فرضا در مراسم عروسی یک پسر غریبه بیاد شام بخوره بره بهتون برمیخوره پس به ان نمازگزاران پایه ثابت مسجد حق دهید به ان نماز فراداخوانها چپ چپ نگاه کنند و از ان بالاتر از نماز خواندن مستها ناراحت شوند.
پس لابد خداوند خیلی چیزها را ان موقع دیده که ما همین الان هم نمیبینیم که ان حکم را بر علیه مشروب داده.

در مورد تعدد زوجات من خودم به شخصه شاید یک روزی چند زن بگیرم شاید نگیرم که بستگی به رضایت همسر دارد.
ولی اگاه باشید که همین الان هم جمعیت مسلمان کمتر از باقی ادیان است
و ان زمان را در نظر بگیرید که سالها نسل کشی و دختر کشی رخ میداده و برای همین جهت زاد و ولد بیشتر تعدد زوجات در قران بهش اشاره شد.
هرچند تا قبل از اسلام هم این مسیله تعدد زوجات در بیان اقوام بوده و الان است که بخاطر پیشرفتهای بشری به خیلی ها برمیخوره مردی را با چند زن ببینند.
(همین الانش در اروپا بما گیر میدن که چرا تعدد زوجات داریم در حالی که در اکثر شوهاشون میبینید که یک مرد وسط 100 زن میرقصد این خودش نشان میدهد که حرفشان از نیت دیگری است)

و چرا این تعدد زوج برای زن نباید باشد.
جواب ساده است
همیشه در جنگ نیاز به مردان است.
چه مردی
مردی غیرتی
خوب مردی که قرار باشد شوهر 3 همزمان زنی باشد این دیگر غیرتی برایش نمی ماند که جلوی دشمن بیایستد و از همان لحظه کری خوانی سپاه طرفین به باد تمسخر گرفته میشود.
و حتی به تمسخر گرفته نشود ان رزم یک مرد غیرتی را نخواهد داشت.

..............
اما بهرحال ذهن شما الان شبهه ساز شده و خیلی دوران سختی را طی میکنید که ممکن است سر از گمراهی مطلق در بیاورد.و این ذهن را فقط با صحبت عقلانی از ان حالت خارج کرد وگرنه با ایات قران و احادیث نمیشود ذهن شبهه ساز را اصلاح کرد.
از من میشنوید به دنبال نور بروید که خداوند کاملا مشخص کرده نور چیست
و در این مسیر میزان خوف و رجا را برابر قرار دهید
مبادا خوف بیشتر از رجا شود یا بلعکس

زیرا مثل این می ماند که تلویزیونی داشته باشید یک بار صدایش را کم کنید هنگام دیدن فیلم و یک بار صدایش را زیاد کنید یا یک بار دور بشینید و یک بار نزدیک
در این مثال قران تشبیه شده به تلویزیون و خوف و رجا همین صدای کم و زیاد و یا فاصله تا تلویزیون است.

از وجود مقدس امام صادق علیه السلام نقل شده است : مردم عاجزند از اینکه به کنه صفات حضرت حق راه پیدا کنند. همانگونه که راه رسیدن به کنه صفات حضرت حق برای خلایق بسته است. رسیدن به کنه صفات رسول خدا (ص) هم که حامل اسرار الهی است. برای انها ممکن نیست. همین طور که رسیدن به صفات نبی اکرم ( ص) ممکن نیست . رسیدن به کنه صفات امام ( ع) هم برای خلایق ممکن نیست. همان طور که رسیدن به کنه صفات امام ممکن نیست. رسیدن به کنه صفت مومن هم ممکن نیست. علتش این است که مومن جلوه ای از جلوات امام و سری از اسرار وجود مقدس امام است . ( ان روح المومن لا شد اتصالا بروح الله من اتصال شعاع الشمس بها.) اتصال مومن به وجود مقدس و حقیقت روح امام از اتصال شعاع خورشید به خورشید نزدیک تر و بیشتر است.
از سخنان امام صادق علیه السلام. یا حق.

smahr;586557 نوشت:
خسته نباشید
به عبارت دیگه کلا اسلام رو قبول دارم ولی با بعضی چیزاش یه مقدار درگیرم
مثلا نماز من اگه از ترس خدا و ناراحتیش و عذاب جهنمش نبود نماز نمیخوندم
گناه چیه اخه؟؟
جالب ترش اینه که این کارا گناه
بعد اینه بری چندتا زن بگیری گناه نیست
یا مثلا حکم هایی تو اسلام هست که نهایتا باعث شده یه عده به خودشون اجازه بدن دست رو زنشون بلند کنن
احکام تعدد زوجات و تنبیه زنان و ...
:Gol:

با سلام خدمت شما

تنبیه همسر توسط شوهر در قرآن آمده اما در مرحله سوم! و تازه "زدن زن" را باید درست معنی کرد که در لینک زیر معنای صحیح آن طبق احادیث گفته شده!

وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً (سوره نساء آیه34)؛
و آن زنان را که از نافرمانیشان (در رابطة زناشویی) بیم دارید، اندرز دهید، و از خوابگاهشان دوری کنید و (سپس) آنان را بزنید. اگر فرمانبرداری کردند، پس دیگر راه بیداد پیش مگیرید

تنبیه همسر در قرآن
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=175602

شما نباید یک طرف قضیه رو ببینید. در احادیث و روایات زیادی در مورد محبت و عشق به همسر و مهربانی با وی مطالبی هست حتی در مورد محبت حین عشقبازی با وی و.... در خود قرآن هم آرامِ دل بودن زن برای شوهر و... آمده!

http://www.askdin.com/thread22494-3.html

نماز و کلا واجبات یکی از وسایل تهذیب نفس و اظهار عبودیت خداوند هست که در قرآن هم به آن اشاره شده.
در اثر تهذیب نفس شخص بجایی میرسد که بعد از آن نیازی به نماز خواندن و روزه و... ندارد چون پاک پاک و صاحب نفس مطمئنه شده و حتی بهشتی محض شده! اما مومن بعد از کسب این پاکی هم باز نماز میخواند و روزه میگیرد اما نه برای تهذیب نفس بلکه از شدّت شکر و سپاس خداوند و اظهار عبودیت وی که به وی توفیق این درجه و مقام و رزق کریم را داده!

صیغه موقت هم بحثش مفصله اما در کل بنظر بنده تعدد زوجات بدون رضایت همسر اول، مرد را به گرداب گناهان زیادی می اندازد که بیشتر از دروغ به همسر شروع میشود. همسرش میگوید شب کجا بودی؟ میگه سر کار بودم و... اینجا دروغ میگه، دفعه بعد هم دروغ تا ...

الحمد لله شما در تحقیق درباره عقاید دینی موفق هستید و همین که توانسته اید بعد از جستجو برای دین داری خودتان از تقلید رها شده و با اندیشه راه صحیح را انتخاب کرده اید جای شکر دارد چرا که بسیاری از مردمی که امروزه دین دارد هستند به تقلید از نیای خود دین داری می کنند و متاسفانه همت تحقیق درباره داشته های خود را ندارند و از این جا که اسلام دینی است که مومنین را ملزم بر تحقیق در این راستا کرده (تحقیق درباره باور ها) هر گاه به کسانی که در این راه می کوشند و راهشان را تحقیقی بر می گزینند بسیار مسرور می شوم .
انشا الله که در این راه همیشه پر ثمر تر از قبل و پر انرژی تر از قبل باشید.

اما در باره مواردی که از دین اسلام سوال فرمودید مانند وجوب نماز و ترک گناهان و برخی از مسایل خانوادگی اسلام ، ابتدا توجه شما را به چند مقدمه جلب می کنم و در ادامه به تک تک این موضوعات می پردازم
البته قبل از ورود جزئی به مسایل باید بگویم که رسیدن به ابعاد دقیق هر کدام از این مسایل جلسه ها وقت می طلبد و حداقل تاپیکی جداگانه می خواهد. بدین روی مختیری از هر کدام بیشتر نمی آوریم:

مقدمه اول:
خداوند تبارک و تعالی به عنوان خالق انسانها برای آنها برنامه هایی جهت رسیدن به کمال انسانی توسط پیامبرانی نازل کرده است
خداوند که خالق انسان هاست عالم به مصالح -خوب و بد ها- انسان ها می باشد و از هدایت انسانها هیچ دریغی نمی ورزد چرا که او غنی مطلق عالم مطلق و قادر مطلق می باشد.
مقدمه دوم:
پیامبر اسلام به عنوان آآخرین پیامبر الهی دارای کتابی است به نام قرآن که کلام خدا بوده و از هرگونه تحریفی مصون می باشد و هر آموزه ای از آن که توسط پیامبر و ائمه بعد از او گفته می شود و آنچه که پیامبر خدا به عنوان دین برای امت خود مطرح فرموده است عین صلاح و رستگاری برای بشر است چرا که او پیام آور خدایی است که جز خیر و صلاح بندگان را نمی خواهد .
مقدمه سوم:
انسان موجودی مختار است که در برخی از موارد صلاح و مصلحت خود را می داند و به آن عمل می کند مثل این که باید عادل باشد و ظلم نکند و خدای خد را عبادت کند و برخی از عوامل سعادت خود را نمی داند و یا توانایی رسیدن به علم بر آن را ندارد مثل این که چگونه بایدخدای خود را عبادت کند یا برخی از تعالیم روحی اجتماعی مثل قوانین ازدواج و ...
این انسان از آنجا که دارای دو بعد روح و جسم است و از روح خود و نیازات آن و چگونگی ارتباط آن دو کمتر اطلاع دارد نیاز به راهنمایی کسی دارد که عالم به روح و جسم او باشد و نیازات آن دو را بهتر بداند و در این میان چه کسی بهتر از خدا که خالق اوست رازق اوست پس اوئ بهترین مربی اوست
از همین جا دستورات الهی شروع می شود واجب و حرام هاغ رخ می نمایاند اگر یک چیز را خدا واجب کرده به این معنا است که این ار برای روح و جسم او لازم و حیاتی است و اگر ترک شود ضربه جبران نا پذیری می خورد و آن چه را که حرام کرده به این معنا است که نفس انسان به آن کشش دارد ولی این کار برای او چون سم مهلک است که یا روح یا جسم او را ضربه می زند یه به هر دو یا از آن مهم تر هدف خلقت او را که همان رسیدن به کمال الهی است را ختل می کند. اما آنچه را که مکروه یا مستحب کرده درجه اهمیت یاضررش آنقدر نیست که راه سعادت او را سد کند.

اگر می فرماید نماز بخوان چون شاهرگ حیاتی روح او در این نحوه از ارتباط با ملکوت است و ما چون ابعاد روح خود را نمی شناسیم در انجام آن کاهلی می کنیم چه این که هر نمازی برای فرد یک گام برای رسیدن به کمال است .
اگر می کوید که شراب نخور چون جسم او و رو او را می شناسد و می داند که شراب چه بلایی سر این دو می آورد او را از زمره عبودیت و حتی بالاتر از زمره انسان بودن خارج می کند چرا وجه امتیاز انسان از حیوان عقل اوست که با شراب این وجه هم زایل می شود

ادامه دارد..

شعیب;589587 نوشت:
اگر می فرماید نماز بخوان چون شاهرگ حیاتی روح او در این نحوه از ارتباط با ملکوت است و ما چون ابعاد روح خود را نمی شناسیم در انجام آن کاهلی می کنیم چه این که هر نمازی برای فرد یک گام برای رسیدن به کمال است .
اگر می کوید که شراب نخور چون جسم او و رو او را می شناسد و می داند که شراب چه بلایی سر این دو می آورد او را از زمره عبودیت و حتی بالاتر از زمره انسان بودن خارج می کند چرا وجه امتیاز انسان از حیوان عقل اوست که با شراب این وجه هم زایل می شود

سلام
خوب همین نماز رو که شکا اینجوری توصیف میکنین و خدا اینقدر روش تاکید کرده رو خانوما تو دوران عادت ماهیانه نباید بخونن(فکر کنم حرامه اصا و البته دلیلشم نمیدونم!). بعد همین چن دور نخوندن باعث میشه وقتی که نماز براش واجبه حداقل همون چنتا نماز اولش رو با رضایت قلبی بخونه.
چی میشد خدا یه گناهانی مثل شراب خوردن هم یکم ازاد میذاشت تا هرکس خودش به پیامدای این شراب خوردنا پی ببره ؟

شعیب;589587 نوشت:

مقدمه اول:
خداوند تبارک و تعالی به عنوان خالق انسانها برای آنها برنامه هایی جهت رسیدن به کمال انسانی توسط پیامبرانی نازل کرده است
خداوند که خالق انسان هاست عالم به مصالح -خوب و بد ها- انسان ها می باشد و از هدایت انسانها هیچ دریغی نمی ورزد چرا که او غنی مطلق عالم مطلق و قادر مطلق می باشد.

با سلام خدمت کارشناس محترم!
این مورد سنت استدراج(افزایش عمر و امکانان گناه برای گناهکاران توسط خدا!) رو نفی میکنه! فقط میخواستم این نکته رو متذکر بشم!

فریده بنده مفلس;589415 نوشت:
از وجود مقدس امام صادق علیه السلام نقل شده است : مردم عاجزند از اینکه به کنه صفات حضرت حق راه پیدا کنند. همانگونه که راه رسیدن به کنه صفات حضرت حق برای خلایق بسته است. رسیدن به کنه صفات رسول خدا (ص) هم که حامل اسرار الهی است. برای انها ممکن نیست. همین طور که رسیدن به صفات نبی اکرم ( ص) ممکن نیست . رسیدن به کنه صفات امام ( ع) هم برای خلایق ممکن نیست. همان طور که رسیدن به کنه صفات امام ممکن نیست. رسیدن به کنه صفت مومن هم ممکن نیست. علتش این است که مومن جلوه ای از جلوات امام و سری از اسرار وجود مقدس امام است . ( ان روح المومن لا شد اتصالا بروح الله من اتصال شعاع الشمس بها.) اتصال مومن به وجود مقدس و حقیقت روح امام از اتصال شعاع خورشید به خورشید نزدیک تر و بیشتر است.
از سخنان امام صادق علیه السلام. یا حق.

بزرگترین صفت خداوند(به نظر من) اینه که به هر چیزی که میگه باش میشود! که در این مورد تو یه دعایی میگه اگه به سمت خدا بریم به هر چه بگوییم باش میشود! پس میشه گفت ما هم میتونیم به صفاتی که به خدا نسبت میدیم برسیم!(البته در صورتی که اون صفاتو در خداوندم مثل آدمیان در نظر بگیریم که اینطور نیست!)
پیامبر و امامانم که یه دفعه از آسمون ظاهر نشدن! خودشون از خلق خدان و با تفکر و راهنمایی به خداپرستی رسیدن که یعنی ما هم اگه به اندازه اونا تلاش کنیم ممکنه صفات اونا درمون ظهور کنه!

خسته نباشید دوستان
اولا خیلی ممنون بابت این اهمیتی که دادید و وقتی که گذاشتید

اقای Baby :
جوابتون رو کامل خوندم
با بعضی بخش ها هم مشکل داشتم
مثل ماجرا مرد بی غیرت
یعنی چی اخه؟ حالا زنا خیل راحت هستن مرداشون با چند تا زن دیگه هم باشه؟ فقط جنگ مهمه؟ بقیه عرصه های زندگی که زنها توش نقش مهمی دارن و این ضربه روجی که از تعدد زوجات میخورن روش تاثیر میذاره حساب نیست؟
یا مثلا :

نقل قول:
شما فکر کنید اگر اسلام دست و پا را برای مشروب خوردن باز میگذاشت چه میشد!!!

همون میشد که الان دست و پای مردم رو برای زدن زناشون یا ... بازگذاشته
چطور در مورد زدن میگید که برای مرحله اخر گذاشته
ولی برای مشروب یه قطره!!! هم حروم کرده؟

در آخر ممنون از وقتی که گذاشتید و نصیحت برادرانه ای که کردید
چشم سعی میکنم رعایت کنم و دنبال معنیش هم برم

جاب قلب سلیم شما فرمودید :

نقل قول:
شما نباید یک طرف قضیه رو ببینید. در احادیث و روایات زیادی در مورد محبت و عشق به همسر و مهربانی با وی مطالبی هست حتی در مورد محبت حین عشقبازی با وی و.... در خود قرآن هم آرامِ دل بودن زن برای شوهر و... آمده!

و بعد گفتید

نقل قول:
صیغه موقت هم بحثش مفصله اما در کل بنظر بنده تعدد زوجات بدون رضایت همسر اول، مرد را به گرداب گناهان زیادی می اندازد که بیشتر از دروغ به همسر شروع میشود. همسرش میگوید شب کجا بودی؟ میگه سر کار بودم و... اینجا دروغ میگه، دفعه بعد هم دروغ تا ...

حرف منم دقیقا همینه
یه جاهایی مثل این دو قضیه انقدر بی دقت عمل میشه (حداقل در ظاهر) و دست رو برای اشتباه کردن باز میذاره
بعد یه جایی هم مثل ماجرای مشروب خوردن !!!
من اگه مشروب حلال هم بود اتمالا نمیخوردم
همونطور که الان قلیون حلاله ظاهرا ولی من نمیکشم
بحثم سر اینه که نمیفهمم چی به چیه
با عقل من جور در نمیاد
در حالی که من همیشه تصورم به اینه که انبیا و قران و ائمه و ... از ما همین رو میخوان که کاری بکنیم که عقلانی باشه و تویه همه چیز از عقل کمک بگیریم
اصلا برتری انسان به همینه

مریم خانوم :
من با این حرف شما مخالفم
اصلا اصل دین به اینه که ادم رو هدایت کنه
حالا اومدیم و یه کم راب خوردیم و نخواستیم ول کنش بشیم
اومدیم و خوش گذشت و یه ذره یه ذره هی خواستیم بخوریم
اصل دین به همینه که ادم رو از مسائل خطرناک دور کنه
منتهی من نمیفهمم چطور یه جا مثل مشروب انقدر قوی عمل میکنه
یه جا مثل زدن زن ها یا صیغه یا ... انقددددددر شل

جناب محی الدین :

نقل قول:
ما وقتی درک درستی از دین میتونیم داشته باشیم که مقاصد دین و اfعاد وجودی انسان را خوب بشناسیم پس باید در این دو زمینه بیشتر کار کرد

من همین الان هم دارم همین کار رو میکنم دیگه :ok:

smahr;586557 نوشت:
خسته نباشید
من به شخصه سعی میکنم خیلی دین دار باشم
یه زمانی همینجوری چون پدر و مادرم میگفتن خوبه سعی میکردم دین ددار باشم
ولی از یه جایی به بعد و بعد از یه ماجراهایی که باعث شد تقریبا از دین خارج بشم نشونه هایی رو دیدم و بعد از اون سعی کردم جبران کنم:ok:
من با تحقیق هایی (که شایدم خیلی زیاد و کامل نباشه) به این نتیجه رسیدم که:help:

"""" اگرم اسلام بهترین دین نباشه ولی دین خوبیه""""

به عبارت دیگه فکر مکینم

"""" اگه مسلمون هم نبودم و انقدر که الان اطلاع داشتم از اسلام میدونستم بازم میگفتم یه دین خوبه"

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
أحسن الله لکم العزاپ فی مصیبة مولانا المظلوم علیه‌السلام ... الذی قتلوه عظشاناً
برادر شما که این همه تحقیق کردید، مقداری بیشتر تحقیق کنید ان شاء الله بهترین دین بودن و در واقع تنها دین درست بودنش را هم تشخیص خواهید دید، البته همین الآن هم دارید همین کار را می‌کنید، ان شاء الله جوینده یابنده باشد بحول و قوه‌ی الهی ...

smahr;586557 نوشت:
به عبارت دیگه کلا اسلام رو قبول دارم ولی با بعضی چیزاش یه مقدار درگیرم

الحمد لله، ان شاء الله کم‌کم رفع می‌شود، فقط در کسب حسن ظن به خداوند هم کمی باید تلاش کرد، از خود خداوند هم کمک بخواهید که دلتان را نسبت به دینش نرم‌تر گرداند ان شاء الله ... کم‌کم که حکمت‌های احکام دین خداوند را متوجه شوید شیرینی اعتمادی که به خداوند کرده بودید را بهتر زیر زبانتان احساس خواهید کرد، ان شاء الله ...

smahr;586557 نوشت:
مثلا نماز
من اگه از ترس خدا و ناراحتیش و عذاب جهنمش نبود نماز نمیخوندم
یه وقتایی میشستم و با خدای خودم خلوت میکردم

نماز ما نماز نیست، ما نماز نمی‌خوانیم که با خداوند خلوت کرده باشیم، به قول آن راننده‌ی ماشین سنگین ما نماز می‌خوانیم که به خداوند گفته باشیم که خدایا ما یاغی نیستیم!
اما کم‌کم که محبت خداوند در دلتان بیفتد و خداوند را مخاطب خودتان یافتید و حضورش را احساس کردید دیگر از نمازتان لذت هم می‌برید، ان شاء الله ... نماز معراج مؤمنه، وجه باید رو به کعبه باشد که حرم خدا بر زمین است و توجه باید به قلب باشد که حرم خدا در وجود خودمان است ...
کسب محبت خداوند هم راه‌های زیادی دارد، اینکه دوست دارید یه وقتایی بنشینید و با خدای خودتان خلوت کنید راه خیلی خوبیه ... ارتباطه که درست بشه دیگه آقا التماس دعا ....

smahr;586557 نوشت:
یا مثلا یه وقتایی هم مشروب میخوردم تا اعصابم اروم بشه

خوب آدم عاقل چیزی که به عقلش ضرر بزنه رو می‌خوره؟ جالبه که بدانید هر نجاستی را میشود مزه‌مزه کرد و فقط فرو دادنش پایین از حلق است که حرام است، اگر اشتباه نکنم :Gig:، اما فقط شراب هست که حتی گرداندنش در دهان هم اشکال دارد، بزرگی می‌فرمود که چون از طریق همان زبان جذبش شروع می‌شود ... اگرچه در روایتی دیدم که امام صادق علیه‌السلام می‌فرمودند که من حتی حاضر نیستم به شراب نگاه کنم، یعنی شراب حتی از طریق نور هم ضررهایی دارد، این مقدارش حرام نیست، حتی جالب است که بوییدن آن هم تا بویش خیلی غلیظ نباشد حرام نیست، اگر اشتباه نکنم :Gig:، با آنکه بوی شراب هم کمی از خاصیت شراب را دارد، می‌دانید که بو مقداری از ذرات سطحی ماده‌ی بودار است، مثلاً اتر را بو کردنش کافی است تا انسان را بی‌هوش کند، اگر اشتباه نکنم شراب بو کردنش هم اگر بویش غلیظ باشد می‌تواند کسانی که بدنشان به شراب عادت ندارد را کمی منگ کند و سرشان سنگین شود یا چیزی شبیه به این، در واقع این را کسی تعریف می‌کرد که یک بار در اروپا برای خوردن غذا رفته بود به یک بار و واردش که شده بود بوی شراب آنقدر زیاد بود که حال بدی بهش دست داده بود. دیدن شراب و بوییدن آن مقداری است که حلال است ولی تا بشود باید از آن هم پرهیز کرد، خوردنش اما دیگر حتی به اندازه‌ی یک قطره حرام شده است.
حالا دوست دارید روی حرمت حتی یک قطره‌اش بحث کنیم؟ مثلاً فکر کنید بگویند آن چیزی که حرام است مست کردن با شراب است، اینکه مست کردن بد است را دیگر ما شاء الله حتی غربیها هم فهمیده‌اند!
اول اینکه میزان لازم برای مست شدن برای افراد متفاوت یکسان نیست،
دوم اینکه افراد ممکن است در مواقع معمولی کنترلی روی خوردن خود داشته باشند ولی در بسیاری از اوقات، از ناراحتی و عصبانیت گرفته تا جلوی تلویزیون نشستن تا سر رفتن حوصله و غیره، این کنترل از دست می‌رود،
سوم اینکه این خوردن شراب و مست کردن آثار اجتماعی هم دارد، یک نفر می‌تواند خودش را کنترل کند و در شرایط معمول هم می‌کند اما یک نفر دیگر هست که نمی‌تواند یا نمی‌خواهد خودش را کنترل کند، مست می‌کند و می‌آید بیرون و فاجعه به بار می‌آورد، بعد می‌پرسند چرا این کار را کردی؟ می‌گوید معمولاً با آن مقدار خوردن مست نمی‌کرد یا اینکه از دستم در رفت و خلاصه عمدی نبوده است! اگر دقت کنید در همان غرب هم نمی‌گویند اگر یک قطره شراب بخوری می‌توانی رانندگی کنی بلکه دستگاه‌هایی دارند که در دهان راننده می‌گذارند و اگر اثری از مشروب را نشان دهد او مجرم به حساب می‌آید. یعنی برای رانندگی کردن و برخی کارهای دیگر می‌گویند مثلاً فلان مدت قبل از رانندگی حق نداری شراب بخوری! اسلام می‌گوید انسان برای ظاهر شدن در جامعه باید نخورد، سپس به مسأله‌ی دیگری انسان را توجه می‌دهد، آن هم اینکه هر گناهی عقل انسان را زایل نمی‌کند اما خوردن شراب وقتی به حدّ مستی برسد عقل را زایل می‌کند، شخص لایعقل هم که کنترلی روی رفتار خودش ندارد که بگوییم در خانه‌ی خودش است، هم ممکن است در همان خانه‌اش مشکلی برای خودش یا خانواده‌اش یا همسایگانش به وجود آورد و هم ممکن است با همان حال در حالیکه چیزی حالیش نیست به بیرون بیاید و شر به پا کند یا هر گناهی کند، از زنا با محارم گرفته تا قتل و غیره،‌بنابراین همان حکم غربیها برای رانندگی را اسلام برای تمام شؤن زندگی داده است، بنابراین شراب نباید خورد حتی یک قطره ... اگرچه حکمت‌های پشت احکام اسلام یکی دو تا نیست، اینها به ذهن حقیر رسید ان شاء الله چند برابرش را شما متوجه شوید و برای ما بیان کنید تا از شما یاد بگیریم ...

smahr;586557 نوشت:
یا فرضا به هر اهنگی که دوست داشتم گوش میدادم...

آهنگ چرا به نظرتان اینقدر جذاب است؟ موسیقی چرا کلاً بد شمرده شده است، یا کلاً حرام است و یا بعضی حرام و بعضی مکروه است یا شبیه آن؟ چرا با این حال شعر گفتن برای مسائل دینی خوب است؟ چرا شعر گفتن برای اهل بیت علیهم‌السلام خوب است؟ چرا قرآن را با صدای خوش خواندن خوب است؟ چرا اهل بیت علیهم‌السلام خودشان هم شعر می‌گفتند؟ چرا در سوره‌ی شعراء قرآن نهی اطاعت از شعرا کرده است؟ بالأخره شعر خوب است یا بد است؟ آهنگ خوب است یا بد است؟ موسیقی خوب است یا بد؟
پاسخی که حقیر به آن رسیدم این است که موسیقی کلاً بد است اگر با آلات مختصه‌ی موسیقی باشد، اما آهنگین خواندن و آهنگین بودن نوشته (شعر) می‌تواند خوب باشد یا بد باشد ...
اما چرا؟ جایی در پست‌هایتان نوشته بودید که بیشتر کتب علمی و تخصصی خودتان را می‌خوانید،‌ نمی‌دانم رشته‌اتان چیه، ولی اگر با مکانیک ارتعاشات آشنا باشید می‌توانم توضیح خامی از آن طریق بهتان بدهم. دو نوع ارتعاشات داریم، ارتعاشات آزاد و ارتعاشات اجباری، در ارتعاشات آزاد یک سیستم اگر یک لحظه تحریک شود دیگر با فرکانس طبیعی خودش ارتعاشاتی خواهد داشت تا نهایتاً حرکتش مستهلک شده و متوقف گردد. در ارتعاشات اجباری یک نیرویی با یک فرکانس خاصی به شیء وارد می‌شود و این اعمال نیرو ادامه دار است، در این حالت می‌توان برای مسائل ساده‌ای مثل جرم و فنر یا آونگ ساده نشان داد که فرکانس ارتعاشات شیء از فرکانس نیروی اعمال شده تبعیت خواهد کرد یا به بیان دیگر آن نیرو فرکانس خودش را به آن شیء مرتعش تحمیل می‌کند. حال یک سؤال از شما دارم، آیا شما هم از آن آدمهایی هستید که وقتی در فکر عمیق فرو می‌روید با یک فرکانس خاص خودتان حرکاتی با دامنه‌ی کوچک انجام می‌دهید؟ برخی افراد با موهایشان بازی می‌کنند، یکی دست بر ریش خودش می‌کشد، یکی سرش را تکان می‌دهد، یکی نیم‌تنه‌ی بالایی‌اش را تکان میدهد ... این برای وقتی است که او در حال فکر کردن است ... آیا دیده‌اید که این حرکات با آهنگ تفکراتشان تغییر می‌کند؟ مثلاً انسانی که آرامش دارد فرکانس حرکاتش کم است که یعنی حرکاتش آرام‌تر است، وقتی در حال هیجان باشد فرکانس حرکاتش بیشتر است و حرکاتش سریع‌تر است ... حالا این چند عبارت را با هم ببینید:
۱. عجله کار شیطان است ... از ویژگی‌های داشتن عجله چیست؟ انسانی که عجله دارد آرام و قرار ندارد، یک کار ساده را باید چند بار انجام دهد تا شاید دست و پا شکسته درست انجامش دهد، ساعت را ده بار ظرف یک دقیقه نگاه می‌کند ولی اگر از او ساعت را بپرسید باز باید به ساعت نگاه کند و ...، او حضور ذهن ندارد، او در خودش قرار ندارد، در خودش نیست ....

۲. رقص! موسیقی حرام که غنا باشد موسیقی مناسب برای مجالس لهو و لعب است، با این موسیقی‌ها معمولاً می‌رقصند، رقص اما چیست؟ آیا جز این است که رقص حرکاتی موزون است که عکس‌العمل انسان به شنیدن یک موسیقی است؟ بحث ارتعاش اجباری را به خاطر دارید؟ شخص از خودش بیخود می‌شود (در موسیقی‌های مِتال و رَپ و شیطان‌پرستی این مسائل بهتر دیده می‌شود)، سرشان را تکان می‌دهند، حرکات تند از خودشان نشان می‌دهند، گیتارشان را پرت می‌کنند و خلاصه دیوانه می‌شوند، آرام و قرار ندارند، رانندگی‌اشان خطرناک می‌شود و غیره و غیره ... عقل زایل شده است، مثل شراب، حالتی از مستی و از خود بیخود شدن را دارد ...


اینها همه به هم مرتبط هستند ... انسان را از انسانیتش دور می‌کنند ... روی این هم فکر کنید که چرا بسیاری از عرفا شاعر هم بوده‌اند، حافظ، مولوی ... حتی از علمای معاصر مثل آشیخ‌علی‌آقای‌صافی، مثل خود مرحوم امام رحمه الله ... بعضاً ایشان شعر از اعماق وجودشان جوشیده است و اینطور نبوده که خودشان شعر بگویند ... چرا شعر اگر معنایش فهمیده شود اثرگذاری بیشتر دارد؟ چرا روضه‌ها به جای خواندن از روی کتاب به صورت شعرخوانی است؟ ... اینها همه همان بحث فرکانس اجباری را در دل خود دارند ... بحث تشدید در ارتعاشات نقطه‌ی بهینه برای القاپ مطالب توسط موسیقی و آهنگ شعر است ... اینکه برخی یک نوع شعر و آهنگ و موسیقی را دوست دارند و برخی نوع دیگری را دوست دارند نشان می‌دهد که با کدام موسیقی و آهنگ‌ها Synch می‌شوند، با کدام بیشتر در حال فرو می‌روند که یعنی تشدید برایشان رخ داده است ... وقتی در حال فرو روند دیگر یک مجرا از طرف منبع صوت به وجود ایشان زده شده است که می‌توان القائاتی را ازاین طریق به آن شخص کرد، در این حالت‌هایی که شخص روی هواست و خیلی در حال خودش نیست تأثیرپذیری شخص خیلی زیاد است، هر چیزی می‌توان در ذهن او انداخت، هم حرف خدا را و هم حرف شیطان را ... خیلی باید مراقب گوشمان باشیم ... در روایت آمده که شیطان از طریق گوش به قلب انسان دسترسی مستقیمی دارد و به همین خاطر هم هست که وسوسه‌ی شیطان به صورت القاء شدن یا الهام شدن در گوش او خوانده شده است ...

فقط سر نخ را بهتان دادم، خودتان بیشتر می‌توانید فکر کنید ...
حقیر اگر جای شما باشم به هیچ وجه به سراغ موسیقی‌های بیخود نمی‌روم ... می‌خواهید اهنگ گوش بدهید به موسیقی طبیعت خدا گوش بدهید ... به صدای پرندگان، به صدای موج دریا که یک نویز سفید و آرامش بخش است، به مداحی‌های برای اهل بیت علیهم‌السلام گوش دهید، کتاب‌های شعر درباره‌ی خدا و دین خدا و معارف دین خدا را بخوانید یا به شعرخوانی‌هایشان گوش کنید، وجودتان را پر از نور خدا کنید، اشعار حافظ و سعدی و مولانا و شیخ بهایی و مرحوم امام و غیره را بخوانید ... اینها خوب هستند و ضرر هم ندارند ... در اسلام شعری که نصیحت درش نباشد خودش مکروه است اگر درست خاطرم باشد، باید خیلی مراقب خودمان باشیم که راحت با متأثر کردن ما با یک آهنگ حال خراب سوار وجودمان نکنند و از خداوند دورمان نسازند ...

smahr;586557 نوشت:
گناه چیه اخه؟؟

چیزی که انسان را از محبوبش دور می‌کند ...

smahr;586557 نوشت:
جالب ترش اینه که این کارا گناه
بعد اینه بری چندتا زن بگیری گناه نیست
یا مثلا حکم هایی تو اسلام هست که نهایتا باعث شده یه عده به خودشون اجازه بدن دست رو زنشون بلند کنن
اگه اسلام انقدددددددددر ریز بینه ...
نمیدونم والا :Gig:

چند تا زن گرفتن گناه نیست، بشرطها و شروطها ...، اسلام دین بی‌قیدوبندی نیست برای هر عبادتی کلی احکام داریم که اگر اینطور شد چه و اگر آنطور شد چه، در مورد ازدواج هم کلیتش اشکالی ندارد ولی قیود دیگری هست که از مورد به مورد باید جداگانه مدّ نظر قرار بگیرند ... خداوند مخالف لذتی که میان زن و مرد هست نمی‌باشد، فقط به آن سازمان می‌دهد که از مفسده‌های احتمالی آن جلوگیری نماید و در هر حال هم انسان را به تقوا دستور داده است ... جلوی سوء استفاده‌ها را هم تا حدودی گرفته است، اگرچه محل برقرار شدن عدالت خداوند قیامت است و نه دنیا ... ظخص ظالم آن طرف با خداوند مواجه خواهد شد ...

در مورد زدن همسر هم مرد همانقدر می‌تواند زنش را بزند که زن می‌تواند شوهرش را بزند، اگر به هم صدمه بزنند ضامن بوده و باید دیه بدهند یا موارد دیگر، آن زدنی که گفته‌اند به آن متوسل شوید زدنی است که شخص را متنبه کند، یک چیزی شبیه همان موسیقی که در بالا رویش بحث کردیم، دو تا آرام بزنی به شانه‌اش تا گفته باشید که با تو هستم گوش کن و گیرنده‌هایت را باز کن تا بشنوی، یا سفارش شده با چوب سواک که همان مسواک است او را بزنید، در این زدن درد داشتن نیست که مطرح است بلکه شخص که خیلی در دنیای درونی خودش فرو رفته است گاهی با یک تکان یا ضربه از عالم خارج به بیرون می‌آید و گیرنده‌هایش فعال می‌شوند که ببیند چه خبر است همانطور که کسی که خواب است را اگر تکان دهیی باضربه‌ی خفیفی بزنید از خواب غفلت (خوابی که وضو را باطل می‌کند،خوابی که چشم نبیند و گوش نشوند) بیدار می‌شود ... حتماً هر کسی این تجربه را دارد که وقتی خیلی ناراحت است یا خیلی عصبانی است و خلاصه به هیچ راهی مستقیم نیست و آنقدر درگیر خودش است که درکی از صحبت‌های مخاطبش ندارد اگر یک لحظه دو شانه‌اش را بگیرند و در چشمش نگاه کنند و تکانش دهند و بگویند توجه کن ناگهان از آن عالم درونی خودش بیرون آمده و سرتاپا گوش می‌شود ... این زدن هر چه که هست آن زدن از روی عصبانیت به قصد صدمه زدن به زن یا خالی کردن عصبانیت خود و غیره نیست

smahr;586557 نوشت:
نه به ریز بینیش توی حکم یه قطره مشروب
نه به احکام تعدد زوجات و تنبیه زنان و ...

اسلام در همه چیز ریزبین است، گاهی در حرامش متوجه ریزبینی‌اش نمی‌شویم و گاهی در حلالش، یکی می‌گوید چرا این کار حرام شد و دیگری می‌پرسد چرا این کار حلال شد ... حال آنکه در تمام احکامش باید به او و علم او و اینکه بی‌نیاز است (و حکم نکرده است تا سودی کند) اعتماد داشت ... باید به خداوند حسن ظن داشت ...

smahr;586557 نوشت:
نمیخوام خیلی مته به خشخاش بذارم
خودم هم اسلام رو در کل قبول دارم
ولی این فکرا اذیتم میکنه

أحسنت ... ان شاء الله این اذیت‌ها را برای خداوند تحمل کنید و گام برای برطرف کردنش بردارید خداوند هم ان شاء الله به تلاشتان برکت بدهد

smahr;586557 نوشت:
کسی اگه تونست کمکی بکنه ممنونش میشم
فقط یه خواهش
کسی اگه میخواد " حرف های صد من یه غاز بزنه"
چیزی نگه لطفا

[SPOILER]برادر عزیزم «واحد پول» خیلی وقت است که عوض شده است، یادش بخیر وقتی کلی حرف می‌زدیم و یک غاز هم بهمان نمی‌دادند، ولی الآن پول خرد اختراع شده است و با کارت‌خوان حتی تا مرتبه‌ی چند ریال را هم می‌شود پرداخت کرد ... :Nishkhand:
شوخی کردم، دلایلی که شما می‌فرمایید صد منش یک غاز هم نمی‌شود فکر کنم احتمالاً برای برخی آورندگان آنها از جمله این بنده‌ی حقیر خدا دلیل بوده است که سپس آن را برای شما هم بیان کرده‌اند، چه بسا برخی مطالبی که شما فرمودید هم از دید برخی از ما بهتران مطالب سطح پایین به حساب بیایند، به هر حال دست بالای دست بسیار است :ok:
[/SPOILER]

آآآه ... فیا لیتنی کنت معهم فأفوز معهم فوزاً عظیماً
یا علی

smahr;589970 نوشت:
مریم خانوم :
من با این حرف شما مخالفم
اصلا اصل دین به اینه که ادم رو هدایت کنه
حالا اومدیم و یه کم راب خوردیم و نخواستیم ول کنش بشیم
اومدیم و خوش گذشت و یه ذره یه ذره هی خواستیم بخوریم
اصل دین به همینه که ادم رو از مسائل خطرناک دور کنه
منتهی من نمیفهمم چطور یه جا مثل مشروب انقدر قوی عمل میکنه
یه جا مثل زدن زن ها یا صیغه یا ... انقددددددر شل

خوب من نمیگم کلا ازاد میذاشت در حدی که حس کنجکاویمون ارضا میشد!
کلا اسلام تو خیلی زمینه ها به نفع مردان(البته از دیدگاه ما)نظر داده ولی خوب تو اون دوران که قران نازل شد دستوراتش واقعا تم فمنیستی داشت!

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اقای باء خیلی خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید و جوابی که دادید
خیل کامل بود

اما چندتا جواب کوچیک :

نقل قول:
مقداری بیشتر تحقیق کنید ان شاء الله بهترین دین بودن و در واقع تنها دین درست بودنش را هم تشخیص خواهید دید

اینرو که من اصلا نمیشه به همین راحتی ها دنبالش رفت
شما وقتی فقط اسلام رو بررسی کنی
اسلام میشه بهترین دینت
به نظر من , برای اینکه بگیم اسلام بهترین دینه باید توی شرایط برابر و رعایت عدالت به معنای واقعی کلمه توی تمام دین ها تحقیق کنیم تا بتونیم بگیم کدوم بهترینه
نه اینکه اگه یه چیزی توی اسلام به نظرمون مشکل اومد صدتا دلیل بیام براش که بگیم اشتباه از اسلام نیست و از ماست
و وقتی تو دین دیگه مشکلی دیدیم سریع جبهه بگیریم که این دین ها کامل نیستند و ...

نقل قول:
به قول آن راننده‌ی ماشین سنگین ما نماز می‌خوانیم که به خداوند گفته باشیم که خدایا ما یاغی نیستیم!

کامل قبول دارم
من خودم هم چندبار اقرار کردم به این قضیه که من نمازم همینجوریه

خوووووووب حالا یه چندتا بخش مهم قضیه

نقل قول:
خوب آدم عاقل چیزی که به عقلش ضرر بزنه رو می‌خوره؟

شما در رابطه بابحث مشروب صحبت مفصلی کردید
ولی حرف من دقیقا با بخش اول صحبت شماست
ببینید شما میگید مگه ادم چیزی رو میخوره که برای عقلش ضرر داره؟
خیلی چیزها برای خیلی جاهای ما ضرر داره ولی حروم نیست از قلیون و سیگار بگیر تا چیپس و پفک و ...
حالا شاید بعضی مراحع هم بگن مثلا سیگار حرومه (تا اونجا که من میدونم اقای مکارم شیرازی همچین حکمی دارن ) ولی اون حرم سیگار و قلیون و ... کجا و حروم مشروب کجا؟؟؟
با ایــــــــن همه داد و قالی که برای مشروب شده
دقیقا این همون بخشی هستش که من میگم اسلام یه سری جاها خیلی ریزبینه ولی یه سری جاها نه
البته اینم میشه گفت که زمان نزول قران مثلا سیگار در کار نبوده یا اگر چیزهایی مثل قلیون بوده هم گیاهی و کم ضرر یا حتی بعضا مفید بودن
ولی خوب بحث من اینه که مراحع که اسلام شناس و دین شناس و قران شناس هستن هم روی مشروب همین قدر گیر دادن ولی روی اون های دیگه نه

نقل قول:
آهنگ چرا به نظرتان اینقدر جذاب است؟

برادر من به صورت کلی گفتم
نمیتونم خیلی چیزهای دیگه رو اینجا بگم
درست نیست مثلا بیام بگم اگه بحث اسلام نبود من حتما میرفتم دختر بازی میکردم که
خانوم هم میاد و میره من یه نمونه مودبانه اش رو گفتم
وگرنه حالا اهنگ اونقدرا هم چیز مهمی نیست
هرچند در جواب این متنی که گذاشتید باید بگم که شما فقط از نقطه نظر منفی بهش نگاه کردید
من متخصص نیستم
ولی تا اونجا که میدونم متخصصینی هستن که ازز موسیق حتی به عنوان درمان استفاده میکنن و شدیدا موسیقی های شاد رو برای تقویت روحیه توصیه میکنن

نقل قول:
در مورد زدن همسر هم مرد همانقدر می‌تواند زنش را بزند که زن می‌تواند شوهرش را بزند،

والا من میتونم ایه صریح قران از اینکه ما میتونیم زنمون ر بزنیم بیارم ولی نمیدونم شما هم میتونی ایه صریح بیاری که زنا هم میتونن شوهرشون رو بزنن؟؟؟
یه توضیح مهم :
فرق مرد و زن در افرینش چیست؟ تا اونجا که من میدونم صرفا یک کروموزوم x و y
همین باعث شده که مرد بتونه زن رو بزنه
یعنی شما اقایی که الان نشستی نظر میدی هم این رو مد نظر داشته باش اگه خدایی نکرده زبونم لال یه کروموزوم که دست خودتم نیست ازت اینور و اونور میشد الان کتک خور بودی

نقل قول:
در این زدن درد داشتن نیست که مطرح است بلکه ...

برارد من بدتر شد که
اول نصیحتشون کنیم بعد فلان کارو بکنیم و بعد و بعد و بعد و ...
و در نهایت کسی که با رف و قهر و تنبیه اخلاقی و محروم کردن درست نشده
یا ضربه مسواک درسته میشه و به راه راست هدایت میشه
الله اکبر

نقل قول:
این زدن هر چه که هست آن زدن از روی عصبانیت به قصد صدمه زدن به زن یا خالی کردن عصبانیت خود و غیره نیست

اگه دو طرفه باشه بله حرف شما درسته
در غیر این صورت فک نمیکنم برداشت درستی باشه

در نهایت
بازم ممنون بابت لططفتون و وقتی که گذاشتید
خوشحال میشم بازم جواب هاتون روبشنوم
موفق باشید
یا علی

مریم خانوم :

نقل قول:
خوب من نمیگم کلا ازاد میذاشت در حدی که حس کنجکاویمون ارضا میشد!

حس کنجکاوی اخه تموم نمیشه که به این مفتی ها!
هرچی رو ادم تجربه میکنه بازم برای تجربه جدید چیزهایی وجود داره
شما یه تحقیق درباره هیپی ها بکنید
اونا تاهش رفتن دیگه
فک نمیکنم بشه به این راحتی ها حس کنجکاوی رو سیر کرد
بلکه فک میکنم هری بیشتر بها بدی بیشتر تشنه میشه

نقل قول:
کلا اسلام تو خیلی زمینه ها به نفع مردان(البته از دیدگاه ما)نظر داده ولی خوب تو اون دوران که قران نازل شد دستوراتش واقعا تم فمنیستی داشت!

بله منم قبول دارم
حداقل از کشته شدنشون تو بچگی جلوگیری کرد
یا کاری کرد تو ازدواج اون ها هم به حساب بیان (با بحث هایی مثل مهریه یا نیاز بودن به رضایت زن برای ازدواج و ...)
و خیلی چیز های دیگه

smahr;591670 نوشت:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
...
شما در رابطه بابحث مشروب صحبت مفصلی کردید
ولی حرف من دقیقا با بخش اول صحبت شماست
ببینید شما میگید مگه ادم چیزی رو میخوره که برای عقلش ضرر داره؟
خیلی چیزها برای خیلی جاهای ما ضرر داره ولی حروم نیست از قلیون و سیگار بگیر تا چیپس و پفک و ...
حالا شاید بعضی مراحع هم بگن مثلا سیگار حرومه (تا اونجا که من میدونم اقای مکارم شیرازی همچین حکمی دارن ) ولی اون حرم سیگار و قلیون و ... کجا و حروم مشروب کجا؟؟؟
با ایــــــــن همه داد و قالی که برای مشروب شده
دقیقا این همون بخشی هستش که من میگم اسلام یه سری جاها خیلی ریزبینه ولی یه سری جاها نه
البته اینم میشه گفت که زمان نزول قران مثلا سیگار در کار نبوده یا اگر چیزهایی مثل قلیون بوده هم گیاهی و کم ضرر یا حتی بعضا مفید بودن
ولی خوب بحث من اینه که مراحع که اسلام شناس و دین شناس و قران شناس هستن هم روی مشروب همین قدر گیر دادن ولی روی اون های دیگه نه

سلام علیکم برادر عزیزم و رحمة الله و برکاته،
اینکه می‌فرمایید اگر مشروب به عقل ضرر وارد می‌کند موارد دیگری هم هستند که به چیزهای دیگری ضرر بزنند ولی در اسلام به طور عام حرام نشده‌اند و اگر هم شده باشند حرمتشان به شدت مشروبات الکلی نیست درست هست ولی کامل نیست.
اصل شرافت انسان به عقل اوست نه به بدنش، اینکه عقل انسان و دل انسان و روان انسان اصل وجودی او را تشکیل می‌دهند و بدن جسمانی تنها وسیله‌ و مرکبی در اختیار این ارکان وجودی و برای استفاده در جهت مقاصد آنهاست را اگر پذیرفته باشید دیگر درکش سخت نخواهد بود اگر گاهی بشنوید که لازم است کمی از این بدن برای مقاصد عالی‌تری سرمایه‌گذاری شود، یعنی از این بدن حتی خرج شود برای مقاصد عالی‌تری برای جان! توجه داشته باشید که مراقبت کردن از بدن در حالت عادی لازم است، حکم عقل است، ولی گاهی مثلاً جهاد واجب می‌شود و برای حفظ واجب‌تری لازم می‌شود همین بدن در مقابل شمشیر و تیر و نیزه و در زمان ما موشک و خمپاره و غیره قرار بگیرد.
سیگار و بسیاری مخدرها و حتی چیپس و پفک و نوشابه و اینهایی که سودی ندارند و فقط ضرر هستند برای بدن، تا وقتی که تأثیرشان بر روی روان انسان زیاد نباشد دادن حکم حرمت برایشان سنگین است، البته به قول شما برخی علما مثلاً با استناد به این آیه‌ی شریفه که «... وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ...» از آنجایی که مثلاً سیگار هیچ سود عقلایی ندارد حکم به حرمت آن داده‌اند چه آنکه خطر ابتلا به بیماری‌هایی را افزایش می‌دهد که در نهایت ممکن است سبب کاهش عمر انسان بشوند. برخی دیگر ممکن است از دلایل مشابه تنها کراهت را برداشت کنند و نتوانند حکم به حرمت بدهند. اما وقتی صحبت از شراب و روان‌گردان‌ها به میان می‌آید که عقل را زایل می‌کنند و انسان را در مقابل شیاطین بی‌دفاع می‌کنند (به نظر حقیر توهماتی که معتادان می‌بینند همیشه توسط شیاطین جنی ایجاد می‌شود، نوعی شدیدتر از توهماتی که بیمارهای اسکیزوفرنی تجربه می‌کنند، ولی خوب شاید هم اشتباه کنم :Gig:) دیگر هویت انسانی انسان به خطر می‌افتد علاوه بر اینکه اثرات آنها فقط هم محدود در اثرات فردی نمی‌شود و می‌تواند به معضلات حادّ اجتماعی هم منجر گردد، از اجتماعات کوچکی مانند خانواده گرفته تا مدرسه و دانشگاه و محل کار و میهمانی و کوچه و خیابان ...
عجله داشتن و رقصیدن و گوش کردن موسیقی را هم حقیر در کنار همین مصرف مشروب و مواد مخدر توهم‌زا برایتان شمردم تا بین آنها به مشابهتشان در تضعیف یا زایل کردن موقتی یا دائمی عقل توجهتان داده باشم. اینها به ضعف اراده و غیره در شخص هم منجر می‌گردند و البته به هیجانات غیرضروری و بی‌نظمی، هیجانات در مقابل آرامش درونی است که با یاد خداوند به دست می‌اید و دومی در مقابل نظم است که از نظر مولا امیر مؤمنان علیه‌السلام هم‌نشین تقواست، آنجا که فرمودند اوصیکم بتقوی الله و نظم فی الأمور، تقوی به نوعی شاید بتوان گفت همان نظم باطنی است ...

smahr;591670 نوشت:
برادر من به صورت کلی گفتم
نمیتونم خیلی چیزهای دیگه رو اینجا بگم
درست نیست مثلا بیام بگم اگه بحث اسلام نبود من حتما میرفتم دختر بازی میکردم که
خانوم هم میاد و میره من یه نمونه مودبانه اش رو گفتم
وگرنه حالا اهنگ اونقدرا هم چیز مهمی نیست
هرچند در جواب این متنی که گذاشتید باید بگم که شما فقط از نقطه نظر منفی بهش نگاه کردید
من متخصص نیستم
ولی تا اونجا که میدونم متخصصینی هستن که ازز موسیق حتی به عنوان درمان استفاده میکنن و شدیدا موسیقی های شاد رو برای تقویت روحیه توصیه میکنن

البته داشتن حیاء خوب است ولی وقتی بحثمان علمی است اشکالی ندارد هر چه اشکال داریم مطرح کنیم، اگرچه به لحن جملات مطرح شده بستگی خواهد داشت، حالا شرم و حیائتان مانع می‌شود می‌توانید از کارشناسان به صورت خصوصی بپرسید
در هر صورت در مورد روابط زن و مرد برداشت حقیر این است که اسلام به هیچ وجه با لذت بین زن و مرد مخالف نیست و موافق هم هست و تنها می‌خواهد این کامجویی‌ها یا به آرامش رسیدن‌ها بی‌قید‌وبند نباشد و نظام‌مند باشد تا برخی مفسده‌های محتمل بر آن مترتب نشوند، معادل دختربازی که متأسفانه در جامعه‌ی ما عرف شده است متعه یا ازدواج موقت را داریم که همان کارایی را دارد با این تفاوت که آسیب‌های ان را تا حدودی زیادی ندارد (اگرچه این به معنای عدم نیاز به دقت و احتیاط عقلایی در آن نیست)، اگرچه اسم این ارتباط عقد موقت یا ازدواج موقت است و از لفظ عقد و ازدواج در آن وارد شده است ولی دختر یا پدرش می‌توانند روی این عقد شروط ضمن عقدی بگذارند مبنی بر اینکه حدّ ارتباط چقدر باشد، می‌تواند مثل دوستی‌های معمولی باشد تا روابط زناشویی کامل. پس اسلام مخالف ارتباط بین دخترها و پسرها نیست و فقط می‌خواهد این ارتباط‌ها افسارگسیخته نباشد، مسلمانانه باشد و نه یاغی‌مَآبانه، عاقلانه باشد و نه احساسی صرف و به قول امروزی‌ها خیابانی و ...
این هم که فرمودید برخی متخصصین از موسیقی به عنوان درمان استفاده می‌کنند درست است، البته درست نیست ولی اینکه آنها می‌گویند ما این کار را می‌کنیم درست است، ادعا وجود دارد ولی ادعای درستی نیست، در اسلام حتی آن فقهایی که تمام موسیقی‌ها را حرام اعلام نکرده‌اند هم نمی‌آیند هیچ نوع موسیقی را توصیه کنند، به قول بزرگواری اگر موسیقی خوب بود و برای حال معنوی و اینها هم اثری داشت ما عاشق‌تر از امام سجاد علیه‌آلسلام که نداریم با آن صحیفه‌ی سجادیه که پر از عاشقانه‌های خلیفه‌ی خدا با خداست، چرا امام سجاد علیه‌آلسلام یک تار نگرفتند دستشان مناجات‌هایشان را با سوز عشق بیشتری بخوانند؟
موسیقی می‌تواند نقش مسکن را برای دردهای روحی داشته باشد ولی درمان نیست ... مثلاً فرض کنید یک نفر خدای ناکرده یک گناهی را مرتکب شده باشد، پیش خود ناراحت است و غصه می‌خورد، یا اصلاً عذاب وجدان دارد خیلی اذیتش می‌کند، بعد یک موسیقی شاد می‌گذارد و در موسیقی‌اش فرو می‌رود و در وجودش وزن و آهنگ آن را احساس می‌کند و خلاصه کم‌کم غم و غصه‌اش را از یاد می‌برد و شاد می‌شود. آیا این شخص درمان شد یا صرفاً آرام شد؟ غم و غصه‌ها و دردهای روانی نشانه هستند برای صدمات روحی و روانی که انسان از رفتار خودش یا دیگران یا عوامل دیگر خورده است، باید به سراغ دردها رفت و درمانشان کرد، باید جبران کرد، باید متذکر شد و نصب‌العین قرار داد تا تکرار نشود، نه اینکه سریع یک مسکن بخورم و انگار نه انگار که دردی بوده است. درد که درمان نشده ست پس فقط فراموش شده است و می‌رود تا زمانی که دوباره با اشتباهی مشابه تازه شده و سرباز کند و البته در این مدت انسان همواره حامل این درد روحی بوده است و ما در این دنیا هستیم که اصلاً از نظر روح و روان رشد کنیم و پیشرفت نماییم مگرنه بدن را که همه می‌دانند از این دنیا با خود نمی‌بریم و می‌ماند و در قبر به خزندگان و حشرات و باکتری‌ها سپرده می‌شود تا غذای عده‌ای از ایشان باشد. باید دردها را بشناسیم و دست به درمانشان بزنیم نه اینکه از یاد ببریمشان تا در این دو روزه‌ی دنیا خوش باشیم. خلاصه سرتان را درد نیاورم، از مرحوم آیت‌الله بهجت همین مطلب را پرسیدند، ایشان گفتند که خیر موسیقی مجاز نیست (ایشان غیر غناء را هم احتیاط واجب می‌دانستند که گوش ندهیم) و بعد یک نفر پرسیده بود که ولی موسیقی‌درمانی چه می‌شود؟ ایشان فرموده بودند که برای هر کاری باید به متخصص آن کار رجوع شود و در این امر هم مرجع تشخیص مراجع هستند و نه پزشکان و موسیقی‌دان‌ها و غیره. البته متن فتوایشان یادم نیست ولی چیزی به همین مضمون بود.

smahr;591670 نوشت:
والا من میتونم ایه صریح قران از اینکه ما میتونیم زنمون ر بزنیم بیارم ولی نمیدونم شما هم میتونی ایه صریح بیاری که زنا هم میتونن شوهرشون رو بزنن؟؟؟

برادر منظورم را بد توضیح دادم، وقتی گفتم «مرد همانقدر می‌تواند زنش را بزند که زن می‌تواند شوهرش را بزند» منظورم این نبود که هر دو بتوانند همدیگر را بزنند بلکه منظورم این بود که مرد هم نمی‌تواند زنش را بزند و اگر بزند و آسیبی به آن زن برسد باید دیه بدهد و غیره، اگر مجاز بود همسرش را بزند که دیگر دیه لازم نبود بدهد، می‌گفت حقمه که بزنم ولی در حقیقت این حق به او داده نشده است. آن زدنی که مجاز است برای تنبه و به خود آوردن است و تاه هر جایی هم مجاز نیست و فقط در مورد زن ناشزه است اگر اشتباه نکنم آن هم به عنوان آخرین راه ... هدف برگرداندن زن به روابط معمول است و طبیعی است که اگر زدن به آن معنای معمولی باشد که به ذهن می‌رسد بیشتر سبب دوری می‌شود و جنبه‌ی اصلاحی‌اش را از دست می‌دهد، پس شما هم هر وقت دیدید که یکی همسرش را زد و آنها از هم دورتر شدند بدانید که مطابق امر خداوند عمل نکرده‌اند، یا مرد پا را از حدّش فراتر گذاشته و یا مرد این تنبیه را طوری انجام داده‌ است که در هر صورت بجای بیداری و تنبه ایجاد انزجار کرده است و یا اینکه زن خیلی لجوج بوده است که به جای بازگشت تازه جریح‌تر شده است ...، در همه‌ی این صورت‌ها مشکل خانوادگی برای اولین بار به بیرون از چهارچوب خانه راه پیدا می‌کند تا بروند پیش مثلاً یک حکم از میان اهل خانواده یا به هر حال معتمدین و ان شاء الله که کار به طلاق نکشد ...
حالا اگر اشتباه نگفته باشم ...

smahr;591670 نوشت:
یه توضیح مهم :
فرق مرد و زن در افرینش چیست؟ تا اونجا که من میدونم صرفا یک کروموزوم x و y
همین باعث شده که مرد بتونه زن رو بزنه
یعنی شما اقایی که الان نشستی نظر میدی هم این رو مد نظر داشته باش اگه خدایی نکرده زبونم لال یه کروموزوم که دست خودتم نیست ازت اینور و اونور میشد الان کتک خور بودی

فرق بین زن و مرد که خیلی زیاده، حالا اینکه فقط از اختلاف در یک کروموزوم شروع شده باشد یک بحث است ولی به هر حال در این موجود پر سلولی که نامش یک انسان کامل است تفاوت‌ها خیلی زیاد است، هم جسمی و هم روانی، تا مرتبه‌ی نفس و از ان بالاتر باز هر دو مشابه هم می‌باشند و در اصل انسانیت یکسان هستند ...
اگر منظورتان از «همین باعث شده که مرد بتونه زن رو بزنه» از نظر قدرت بدنی و توانایی جسمانی باشد (که نیست) یک بحث است و اگر منظورتان از نظر قوانین اسلامی باشد در این صورت ارجاعتان می‌دهم باز به همان توضیحات بالایی. البته در خانواده مرد وظیفه‌ی کنترل نظام خانواده را هم دارد و بعید نیست بهتر باشد به این مسأله از این منظر هم نگاه بشود و البته شاید بشود ریشه‌های این مسأله را هم تا حدودی در همان کروموزوم‌ها دنبال کرد.

الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ... [النساء، ۳۴]
مردان بر زنان سرپرستند (و در جامعه‌ی کوچک خانواده، حق رهبری دارند و صیانت و رعایت زنان بر عهده ایشان است) بدان خاطر که خداوند (برای نظام اجتماع، مردان را بر زنان در برخی از صفات برتریهائی بخشیده است و) بعضی را بر بعضی فضیلت داده است، و نیز بدان خاطر که از اموال خود (برای خانواده) خرج می‌کنند

مگر الآن حقیر دارم همسرم را کتک می‌زنم که اگر کروموزم برعکس بود بخواهم کتک‌خور بشوم؟

smahr;591670 نوشت:
برارد من بدتر شد که
اول نصیحتشون کنیم بعد فلان کارو بکنیم و بعد و بعد و بعد و ...
و در نهایت کسی که با رف و قهر و تنبیه اخلاقی و محروم کردن درست نشده
یا ضربه مسواک درسته میشه و به راه راست هدایت میشه
الله اکبر

کسی که بداند که با ضربه‌ی خفیفی که ایجاد کبودی و سرخی و جراحت و غیره هم نمی‌کند اگر همسرش را به قصد اصلاح و هدایت شدن بزند در او تأثیری نخواهد داشت گمان نمی‌کنم مجاز به این زدن باشد. البته این گمان فکر کنم باید مسبوق به سابقه باشد مگرنه کسی که تا بحال در چنین موقعیتی نبوده از کجا می‌داند که اثرگذار خواهد بود یا نخواهد بود؟ بنده که بلانسبت شما مرد هستم هم گاهی که خیلی از حقیقت دور می‌شوم یک تلنگوری بخورم بدم نمی‌آید ... البته برخی بزرگواران در چنین موقعیتی می‌فرمایند که البته ما که زمین خورده‌ی روزگار هستیم :Nishkhand:

smahr;591670 نوشت:
اگه دو طرفه باشه بله حرف شما درسته
در غیر این صورت فک نمیکنم برداشت درستی باشه

اگر کلاً از هر دو طرف ورود ممنوع باشد بهتر است ولی اگر ضرورت ایجاب کرد به شخصه مانعی نمی‌بینم که دوطرفه هم بشود! به شرط آنکه خانم مشغول آشپزی نباشد! خانم‌ها در آشپزخانه نیمه‌مسلح هستند :Nishkhand:
الآن یادم افتاد که در کارتون‌ها و برخی فیلم‌ها دیده‌ام که مثلاً گاهی که خانمی خیلی ناراحت هست در حال گریه مثلاً پشت سر هم می‌زند به سینه‌ی شوهرش ولی شوهرش نه دردش می‌اید نه عصبانی می‌شود و فقط از دیدن ناراحتی همسرش اشک در چشمانش حدقه می‌زند، شاید این هم طرف دومش باشد که شما دنبالش بودید. زدن خانم‌ها (یعنی زدن مردها توسط خانم‌ها) خیلی وقت‌ها مثل زدن بچه‌هاست (یعنی زدن توسط بچه‌ها) و برای مردها در حکم بازی را دارد، به هر حال آقایان بازی‌هایشان کمی خشن‌تر است گاهی و شاید. البته اگر کسی خانمش کلاس‌های دفاع شخصی و اینها می‌رود باید کمی احتیاط کند، برای او فکر کنم «ورود ممنوع» بهترین راه باشد چون اگر خودش هم بخواهد به قصد اصلاح روابط همسرش را متنبه کند شاید خانمش پاسخی بدهد که او تحملش را نداشته باشد، خانم‌ها عادت ندارند در این گونه موارد خیلی مراعات مردها را بکنند! خدا نصیب نکنه :Gig:

یا علی

سلام علیکم برادر عزیزم و رحمة الله و برکاته،

در مورد بحث مشروب :

نقل قول:
اصل شرافت انسان به عقل اوست نه به بدنش

به نظر من که درست میگید
حق با شماست
بحثشش با سیگار و اینا فرق داره

در مورد اهنگ با اینکه گفتید درست نیست و فقط مسکنه و ... خیلی موافق نیستم
و البته خالفت هم نمیکنم چون تخصصی ندارم اما

نقل قول:
چرا امام سجاد علیه‌آلسلام یک تار نگرفتند دستشان مناجات‌هایشان را با سوز عشق بیشتری بخوانند؟

خوب این دلیل ارام بخش بودن اهنگ نمیشه
ایشون شاید مثلا سال به سال هم لباس نو نمیخریده
حالا ما بیاییم بگیم لباس نو خریدن باعث شاد ششدن روحیه نمیشه پس ؟
البته منم ته ته دلم خیلی با اهنک موافق نیستما
بعضا حال خودم رو هم به هم ریخته
و البته بعضا هم حالم رو خوب کرده
منتهی به خاطر فاصله زیاد دانشگاه و سرکار تا خونه و شلوغی اتبوس و مترو که اجازه کتاب خوندن رو از ادم میگیره بیشتر اهنگ گوش میدم

در مورد بحث بعدی

نقل قول:
وقتی گفتم «مرد همانقدر می‌تواند زنش را بزند که زن می‌تواند شوهرش را بزند» منظورم این نبود که هر دو بتوانند همدیگر را بزنند بلکه منظورم این بود که مرد هم نمی‌تواند زنش را بزند و اگر بزند و آسیبی به آن زن برسد باید دیه بدهد و غیره

نه دیگه
میتونه بزنه ایه اش هم هست
حالا من خودم بهترین جوابی که تاحالا براش شنیدم این بوده که میگن
ما شیعه هستیم و مرجع ما فقط قران نیست و سیره اهل بیت هم هستش
و من به شخصه جایی نخوندم که ائمه زنشون رو بزنن

منتهی حرف من یه چیزه که دیگه اصلا باید جوابش رو بیخیال بشم فک کنم
چون یا افراد منظور من رو متوجه نمیشن
یا به خاطر علاقه اشو نبه اسلام حاضر ربه اعتراف نمیشن (البته این نظر شخصیمه)
شما یکی از بهترین افرادی بودید که تاحالا ازشون در این موارد جواب گرفتم
ولی شما هم به نظرم داری با این قضیه یه جوره دیگه برخورد میکنی
بحث من اینه که اجازه زدن رو داده
تموم شد و رفت
و این اجازه هم یه طرفه است
نه دو طرفه
ایه صریح قران هم هست
شاید یکی از دلایل اینکه بعضا توی خانواده هها هم دیدیم که مردهایی زن هاشون رو میزنن همین ایه باشه
چون حق خودشون میدونن
قرانم گفته دیگه
چرا اخه
چرا یه حرفی با اییییییییین همه شبهه توسط خدا باید زده بشه؟؟؟؟
یه حرفی که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز عده ای (فرضا به خاطر برداشت غلط ازش) باید عذاب بکشن

نقل قول:
مگر الآن حقیر دارم همسرم را کتک می‌زنم که اگر کروموزم برعکس بود بخواهم کتک‌خور بشوم؟

:khaneh:
نه اقا من همچین چیزی نگفتمفقط میگم اگه زن بودی باید همینقدر منطقی قبول میکردی که اگه (به قول شما) تو زندگیتون راه رو کج رفتید شوهر محترمتون حق داره برای کمک بهتون بزندتون ولی اگه مرد زندگیتون داشت راه رو کج میرفت شما همچین حقی نداری
حداقل من که تو قران نخوندم
بعدم من یه چیزی هم گفتم که خوشحال میشم اگه کسی جوابی داره بگه درباره اش بدونم :
نقل قول:
اول نصیحتشون کنیم بعد فلان کارو بکنیم و بعد و بعد و بعد و ...
و در نهایت کسی که با رف و قهر و تنبیه اخلاقی و محروم کردن درست نشده
یا ضربه مسواک درسته میشه و به راه راست هدایت میشه
الله اکبر

یعنی چی اخه؟ وقتی با راه های قبل درست نمیشه با مسواک درست میشه؟؟؟ عقلانیه اخه

در نهایت
خیلی ممنون از لطفی که دارید و وقتی که میذارید

smahr;592470 نوشت:
سلام علیکم برادر عزیزم و رحمة الله و برکاته،
...
البته منم ته ته دلم خیلی با اهنک موافق نیستما
بعضا حال خودم رو هم به هم ریخته
و البته بعضا هم حالم رو خوب کرده
منتهی به خاطر فاصله زیاد دانشگاه و سرکار تا خونه و شلوغی اتبوس و مترو که اجازه کتاب خوندن رو از ادم میگیره بیشتر اهنگ گوش میدم



سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
خوب دور از جان شما مشروب هم یک مزایایی دارد ولی روی هم رفته آنقدر بد است که حرام شده است:

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ‌ وَالْمَيْسِرِ‌ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ‌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ‌ مِن نَّفْعِهِمَا ... [البقرة، ۲۱۹]
درباره‌ی باده و قمار از تو سؤال می‌کنند. بگو: در آنها گناه بزرگی است و منافعی هم برای مردم دربر دارند، ولی گناه آنها بیش از نفع آنها است. ...

بله مسکن هم به خودی خود چیز بدی نیست و حداقل برای دو وضعیت می‌تواند خوب باشد:

  • یکی اینکه علت درد به درستی تشخیص داده شود و حالا برای از بین بردن درد از مسکن استفاده شود
  • دیگری هم اینکه درد آنقدر زیاد است که اگر از مسکن استفاده نشود شخص تحمل درد را نداشته و خلاصه بهش آسیب بزرگتری وارد می‌شود، به همین دلیل از مسکن به میزانی که دردش را قابل تحمل کند استفاده می‌شود تا بشود علت درد و بیماری را به دست آورد و درمانش کرد، به هر حال اول باید طرف زنده بماند تا بشود درمانش کرد :ok:

مشکل اینجاست که به جای تشخیص بیماری بخواهیم با مسکن فقط عوارض بیماری که درد است را بپوشانیم و برای هر بیماری تنها مسکن تجویز نماییم. جالب است توجه کنیم که تا بیماری تشخیص داده نشود در بسیاری از دردها استفاده از مسکن ممنوع است.
با این حساب حقیر هم منکر وجود اثر در موسیقی نیستم، مطمئن باشید مرحوم آیت‌الله‌بهجت رحمه‌الله هم منکر وجود اثر نبوده‌اند، بحث سر این است که تا ضرورتی در کار نباشد و بشود، نباید یا بهتر است که سراغ موسیقی‌درمانی نرویم، موسیقی ملایم یا شاد حتی اگر اثر درمانی برای رفع افسردگی و غیره هم برایشان قائل باشند باز باید مراقب بود که چیزی که خداوند شفا را در آن قرار نداده است اگر به عنوان دارو به کار برده شود حتماً side effect خواهد داشت، گاهی این اثرات جانبی مهم هستند و گاهی نیستند، حقیر هم فکر می‌کنم که موسیقی اثرات جانبی منفی زیادی دارد ولی به قول شما بگذریم ...

smahr;592470 نوشت:

نه دیگه
میتونه بزنه ایه اش هم هست
حالا من خودم بهترین جوابی که تاحالا براش شنیدم این بوده که میگن
ما شیعه هستیم و مرجع ما فقط قران نیست و سیره اهل بیت هم هستش
و من به شخصه جایی نخوندم که ائمه زنشون رو بزنن

برادر عزیزم، حقیر هم آن آیه‌ی مدّ نظر شما را می‌دانم، ولی باز می‌گویم که مرد نمی‌تواند زنش را بزند، اینکه در قرآن آنطور بیان شده است نیاز به توضیح دارد، همانطور که خودتان هم اشاره داشتید قرآن یک کتاب است و نیاز به مبیّن دارد، مبیّن قرآن هم اهل بیت علیهم‌السلام هستند، در مجموع به کمک ثقلین (قرآن+عترت) اینطور فهمیده می‌شود که مرد حق ندارد زنش را بزند، زدنی که برای مرد مجاز است آن زدن مصطلحی که در دعوا مطرح می‌شود نیست، باید هم کنترل شده باشد و نباید و باز هم نباید به زن آسیبی بزند، حتی در حدّ سرخ یا کبود شدن پوست او، این نشان می‌دهد که این زدن نمی‌تواند آن زدنی باشد که بعضاً در مورد مردانی که همسرانشان را می‌زنند و با کمربند به جان او می‌افتند و غیره به کار می‌رود، این زدن را می‌توان گفت اصلاً زدن نیست، زدنی که قصدش بیدار کردن مخاطب است و نه خدای ناکرده ایجاد رعب و وحشت و نفرت و انزجار و دوری بیشتر میان زن و شوهر.
یکی از کاربران خانم در همین سایت یک بار در یک تاپیک خاطره‌ای تعریف کردند از خودشان که هر چه سعی کردم پیدایش کنم نتوانستم، ولی خلاصه‌اش آنطور که در ذهنم مانده است اینطور بود که ایشان در صف بانک بودند که پیرمردی همینطوری بدون اینکه حواسشان باشد می‌آیند در صف و جلوی ایشان می‌ایستند و خوب ایشان هم بهشان برمی‌خورد یا به هر تقدیر ناراحت می‌شوند و می‌خواهند برگردند سر جای خودشان و در این تقلا کردن هم شاید کمی زیاده‌روی می‌کنند و مثلاً کاری می‌کنند که آن پیرمرد هول داده می‌شوند یا چیز دیگر، درست خاطرم نیست، آن پیرمرد هم برمی‌گردد با عصا می‌زند مثلاً به شانه‌ی ایشان و صدایشان را بالا می‌برند که «اُهوی چه می‌کنی دختر؟» ایشان تعریف می‌کردند که با این عکس‌العمل آن پیرمرد که اصلاً حواسشان هم نبوده که در صف زده‌اند ناگهان به خودشان می‌آیند و در درون خود یک احساس آرامش درونی پیدا می‌کنند و از استرسی که مثلاً پنج دقیقه بود به جانشان افتاده بود که چطور بروند جلوی آن پیرمرد و از عصبانیتی که از وجود ایشان احساس می‌کردند خلاص می‌شوند، وقتی هم که جمعیت می‌خواهند برای دفاع از ایشان بیایند و به آن پیرمرد چیزی بگویند که با عصا ایشان را زده است ای خانم خودشان مانع می‌شوند و می‌گویند که با او کاری نداشته باشید. حالا شاید کمی پس و پیش یا مقداری هم اشتباه خاطره‌اشان را تعریف کرده باشم، ولی چنین مطلبی درکش برای حقیر اصلاً سخت نیست، مثل پدری که وقتی پسرش خیلی خیره‌سری می‌کند یک سیلی در صورت پسرش می‌زند و پسر ناگهان از آن همه التهاب فروکش می‌کند و اشک در چشمش حدقه می‌زند، در واقع این پسر از محبت پدرش به خودش مطمئن بوده است ولی مثلاً سر یک مسأله‌ی پیش پا افتاده ملتهب می‌شود و فضا را متشنج می‌کند و با صدای بلند مسائل زیادی را پیش می‌کشد و حرمت پدری و پسری را می‌شکند و منتظر پاسخی است که هر چند به او داده می‌شود باز هم او را قانع نمی‌کند و گمان می‌کند پاسخ سؤال‌هایش حتماً باید چیز دیگری باشد، مدام می‌گوید گوش من از این حرفها پر است، آن وقت پدر به او یک سیلی می‌زند، چیزی که آن پسر اصلاً انتظارش را نداشته است، ناگهان پسر به خودش فرو می‌رود ... این اسمش تنّبه است ... زدن می‌تواند یک وسیله‌ی تنبه باشد ...

البته زدن تنها راه بیدار کردن وجدان طرف مقابل نیست، یک بیدار کردن وجدان را به خوبی می‌توانید در این آیه ببینید:

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ / فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ / ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ [الأنبیاء، ۶۳ و ۶۴ و ۶۵]
[ابراهیم علیه‌السلام] گفت: نه، بلكه اين كار را بزرگ آنها كرده است، از خودشان بپرسيد اگر حرف مى‌زنند / پس [بت‌پرستان] به خويشتن خویش بازگشتند و [با خود] گفتند: در حقيقت شما خودتان ستمكاريد / سپس سر افكنده شدند [و گفتند:] تو خوب مى‌دانى كه اينها سخن نمى‌گويند

این بازگشت به خویشتن خویش همان تنبه و بیداری است و زدن می‌تواند یک راه آن باشد، نمی‌دانم چرا به نظر شما عجیب است، ما که صحبت از دعوای مسلحانه یا دعوای همراه با خشونت و ضربات سنگین و غیره نداریم، صحبت از تنبیه است به معنای تنبّه.
اینکه چرا خداوند به مردها فرموده است که اینطور رفتار کنید ولی به خانم‌ها چنین چیزی سفارش نکرده است خودش یک کلاس روا‌ن‌شناسی است برای کسی که اسلام را پذیرفته است، یعنی باید برویم ببینیم که چه تفاوتی میان جایگاه زن و مرد در خانواده وجود دارد و در این جایگاه‌ها ایشان از نظر بعد روحی و روانی در چه وضعیتی دارند که عملکردشان باید متفاوت باشد. مثال پدر و فرزند خیلی خوب می‌تواند گویای این نقش باشد، چه آنکه پدر بر فرزندش ولایت دارد و در اسلام صحبت از ولایت شوهر بر زنش نیز هست، اگرچه این ولایت مانند ولایت پدر بر فرزند نیست و محدود به تنها چند جهت است ... اما باز زن ناشزه که بحث زدن هم
درباره‌ی او مطرح شده است در همان جنبه‌هایی که مرد بر همسرش ولایت دارد کوتاهی کرده است و مرد هم این روش تنّبه را حق ندارد به عنوان اولین روش امتحان کند، اگر بکند کارکرد روش را خراب کرده است، این روش وقتی کارایی دارد که زن مطمئن باشد شوهرش دست بِزَن ندارد و او را هم دوست دارد و اگر یک وقت دست بلند کرد این یعنی خود آن زن از حدّ گذرانده است ... مگرنه مردی که دست بزن داشته باشد درباره‌اش گفته می‌شود که مثلاً عقده یا چیزی شبیه به آن دارد و اگر زنش را بزند هیچ دلیلی هم ندارد که زن با چنان ضربه‌ای بیدار شود و از اشتباهش برگردد، او این ضربه را حمل بر ضعف روحی مردش می‌کند نه بر اشتباه رفتاری خودش.

smahr;592470 نوشت:
منتهی حرف من یه چیزه که دیگه اصلا باید جوابش رو بیخیال بشم فک کنم
چون یا افراد منظور من رو متوجه نمیشن
یا به خاطر علاقه اشون به اسلام حاضر به اعتراف نمیشن (البته این نظر شخصیمه)
...
بحث من اینه که اجازه زدن رو داده
تموم شد و رفت
و این اجازه هم یه طرفه است
نه دو طرفه
ایه صریح قران هم هست
شاید یکی از دلایل اینکه بعضا توی خانواده هها هم دیدیم که مردهایی زن هاشون رو میزنن همین ایه باشه
چون حق خودشون میدونن
قرانم گفته دیگه
چرا اخه
چرا یه حرفی با اییییییییین همه شبهه توسط خدا باید زده بشه؟؟؟؟
یه حرفی که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز عده ای (فرضا به خاطر برداشت غلط ازش) باید عذاب بکشن



اگر در بالا هم پاسختان نبود دیگر قاعدتاً حرفتان را متوجه نمی‌شوم چون خودم در این زمینه شبهه‌ای ندارم که بخواهم بخاطر علاقه‌ام به اسلام حاضر به اعتراف به نقایص آن نباشم، حقیر حقیقتاً نقصی در اسلام نمی‌بینم، الحمد لله.

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند بعد از من به ثقلین رجوع کنید تا منحرف نشوید، حالا اگر کسی فقط به قران بسنده کرد و بر اساس این آیه زنش را به باد کتک گرفت و گفت این حق هر مردی است که زنش را بزند دیگر ربطی به اسلام ندارد، برخی هم گفتند حسبنا کتاب الله و از دور حضرت علی علیه‌السلام پراکنده شدند، کلاً هر جا اهل بیت علیهم‌السلام دور زده شوند همین می‌شود، این ویژگی دنیاست که انسان‌ها نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام امتحان می‌شوند، این ویژگی دنیاست که انسان همیشه راه توجیهش باز باشد تا عقل و فطرتش هم وارد میدان شوند، کسی که عقل و فطرتش به او می‌گوید که «زدن زن بعید است که حکم خدا باشد برو و ببین اهل بیت علیهم‌السلام چطور این آیه را معنا کرده‌اند» ولی گفت که «نه به هر حال می‌خواهم او را بزنم» و بعد قرآن را شاهد بر حقانیت خودش به عنوان سند آورد چنین کسی در آزمایش الهی شکست خورده است و در آخرت هم عذری نخواهد داشت، مگرآنکه قاصر باشد ...

smahr;592470 نوشت:

نه اقا من همچین چیزی نگفتمفقط میگم اگه زن بودی باید همینقدر منطقی قبول میکردی که اگه (به قول شما) تو زندگیتون راه رو کج رفتید شوهر محترمتون حق داره برای کمک بهتون بزندتون ولی اگه مرد زندگیتون داشت راه رو کج میرفت شما همچین حقی نداری
حداقل من که تو قران نخوندم
بعدم من یه چیزی هم گفتم که خوشحال میشم اگه کسی جوابی داره بگه درباره اش بدونم :

یعنی چی اخه؟ وقتی با راه های قبل درست نمیشه با مسواک درست میشه؟؟؟ عقلانیه اخه

اینکه اگر حقیر زن بودم هم باز می‌توانستم تسلیم امر خداوند باشم یا نه را نمی‌دانم، فقط می‌توانم امید داشته باشم که بوده باشم.
اما اینکه می‌فرمایید آیا عقلانی هست بله به نظر حقیر که هست. شما اگر به نظرتان غیرعقلانی است بفرمایید تا بحث کنیم. :ok:

در پناه خداوند باشید :Gol:
یا علی

maryam27;589615 نوشت:
سلام
خوب همین نماز رو که شکا اینجوری توصیف میکنین و خدا اینقدر روش تاکید کرده رو خانوما تو دوران عادت ماهیانه نباید بخونن(فکر کنم حرامه اصا و البته دلیلشم نمیدونم!). بعد همین چن دور نخوندن باعث میشه وقتی که نماز براش واجبه حداقل همون چنتا نماز اولش رو با رضایت قلبی بخونه.
چی میشد خدا یه گناهانی مثل شراب خوردن هم یکم ازاد میذاشت تا هرکس خودش به پیامدای این شراب خوردنا پی ببره ؟

با سلام
خدای تبارک و تعالی که علم به خیر و صلاح بندگان خودش است می داند که هر قشر از این بندگان چه مقدار و چه وقت باید عبادت کنند و هر کس را بنا بر طاقتش امر به تکلیف می کند و این که خدا به زن ها اجازه داده که در ایام عادتشان نماز نخوانند این گونه نیست که بر آنها واجب باشد و خدا بگوید این واجب را انجام ندهید بلکه اصلا بر آنها واجب نیست.
اما در شراب کلا حرام است و ضرر دارد حتی یک دفعه آن حال انتظار دارید خدا با این که ضرر دارد آن را اجازه دهد حاشا و کلا.

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
اقا دست شما درد نکنه
مفید بود حرفاتون
خیلی رو راست بخوام بگم
من جواب یه سری سوال هام رو گرفتم
و امیدوارم بتونم به کسای دیگه هم منتقل کنم

موضوع قفل شده است