جمع بندی اثبات الهی نبودن آیات قرآن با استفاده از اعداد هر آیه

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات الهی نبودن آیات قرآن با استفاده از اعداد هر آیه

اثبات الهی نبودن آیات قرآن با استفاده از اعداد هر آیه
موضوع دقیق : اثبات الهی نبودن آیات قرآن با اعداد هر آیه

روز بخیر.از آنجایی که پیامبر اسلام با بیت المال سرو کار داشته اند پس با اعداد کاملا آشنایی داشته .
من مطالعاتی برای اثبات اینکه قرآن الهی نیست و اینکه کلام خدا نیست داشته ام و نتیجه بخش است و لازم دانسته ام به شما هم بگویم.
اثبات زیر با توجه به شماره ی هر آیه و متن هر آیه صورت می گیرد .
اثبات الهی نبودن آیات قرآن با اعداد هر آیه:
-عدد7:مثلا وقتی به عدد 7 می رسد درمورد آسمان ها و زمین صحبت میکند چون شنیده 7 آسمان داریم.
مثال برای عدد 7(فعل فرو فرستادن که با تجسم آسمان در ذهنش آمده)
--سوره نساء آيه47
ای کسانی که به شما کتاب داده شده است ، به آنچه فرو فرستاديم و تصديق کننده همان چيزی است که با شماست ايمان بياوريد پيش از آنکه چهره‌هايي را محو کنيم و در نتيجه آنان را به قهقرى بر گردانيم يا همچنان که اصحاب سبت را لعنت کرديم آنان را نيز لعنت کنيم .
--سوره هود آيات 97(عبارت دنیا)
ولي از فرمان فرعون پيروي كردند ، و فرمان فرعون صواب نبود ؛ روز قيامت پيشاپيش قومش مي‌رود و آنان را به آتش در مي‌آورد ؛ و دوزخ ورودگاه بدي براي واردان است . و در اين دنيا و روز قيامت به لعنت بدرقه شدند ، و چه بد عطايي نصيب آنان مي‌شود .
--سوره أحزاب آيه57(عبارت دنیا=آسمان و زمین)

بی گمان کسانی که خدا و پيامبر او را آزار می‌رسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده و برايشان عذابی خفت آور آماده ساخته است .

-عدد 0 و 5:در اینگونه آیات فعل جملات به نفی و فعل منفی یا کلمه ی منفی کشیده می شود مثلا عدد 100 در سوره ی بقره یا کهف یا ... از کلمه ی لا (یعنی هیچ =0) استفاده می کند.چون در عدد صد، صفر دارد. یا اینکه در هر آیه ای که باشد وقتی به عدد 50 می رسد در مورد انجام ندادن کاری صحبت می کند(چون در دهنش تجسم کرده دست 5 انگشت دارد و 0 هم در ذهنش به فعل جمله علامت منفی می دهد)
مثال ها برای عدد 0:
--سوره إسراء آيه 60
و آن رويايي را که به تو نشان داديم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمايش مردم قرار نداديم
--سوره أحزاب آيه60
اگر منافقان و کسانی که در دل‌هايشان مريضی است و شايعه افکنان در مدينه باز نايستند ... * آنان لعنت شدگان‌اند
--سوره هود آيه60

و اين قوم عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و فرستادگانش را نافرماني نمودند ، و به دنبال فرمان هر زورگوي ستيزه جوي رفتند ؛ و در اين دنيا و روز قيامت ، لعنت بدرقه آنان گرديد

-مثال برای عدد5:
سوره رعد آيه 25
و کسانی که پيمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را خدا پيمان به پيوستن آن فرمان داده می‌گسلند و در زمين فساد می کنند ، بر ايشان لعنت است و بدفرجامی آن سرای ايشان را است .
سوره مائدة آيه 45
و كساني كه به موجب آنچه خداوند نازل كرده داوري نكرده‌اند ، آنان خود ستمگرانند .
عدد2: به عدد 2 می رسد درمورد ازدواج صحبت کندو خیلی عددهای دیگر....
مثال برای عدد 4(تصور حیوانات 4 پا مثل گرگ و ...تصور انگشتان پرندگان مانند بلبل و ...)
-سوره أعراف آيه44

-- پس آواز دهنده ای در ميان آنان آواز در می‌دهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد .
می ماند بخش نهایی اثبات که به عدد ها بستگی دارد اگر مشابه باشد یا نباشد که هر کدام آیه را با تصور هر عدد جلو می برد . مانند 11 و 222و ... (عبارت استفاده شده درآیه: یکی یکی و ...) یا اینکه عدد مشابه نباشد متن آیه را منطبق با اعداد غیر مشابه آیه را جلو می برد.

اینها بخش بسیار کوچکی از اثبات است . آیات بسیار زیاد دیگری است که نشان بر این است که قرآن کلام خدا نبوده و حضرت مسیح آخرین فرستاده ی خداست.

به خاطر خدا نه به خاطر خلق خدا

با نام و یاد دوست


کارشناسان بحث: استاد هدی

بنده متن شما را چند بار خواندم ،حقيقتا چيزي دستگيرم نشد .
اين متن بسيار مشوش ، پراكنده ، و حاوي مطالب بي ارتباط است و حتي متن قابل فهمي نيست تا چه رسد به اينكه بتوان اثبات يك مطلب را از آن استخراج نمود .
دلايل بيان شده در خصوص غير الهي بودن آيات قرآن كريم ، كاملا ذوقي است و مشخص است به سختي دست و پا شده است و براي خواننده متن كاملا مبهم و غير قابل پذيرش است . همچنين ادعاهاي طرح شده حتي از وراي مثال هاي متن نيز قابل دست يابي نيست .
شايد اين متن كپي برداري از متني ديگريا گزينش شده از يك شبهه ديگري است وگرنه بيان چنين مطالبي در قالب يك استدلال براي نقض الهي بودن قرآن عزيز كاملا بعيد است .
متن بگونه اي است كه استدلال براي غلط بودن آن از باب اتلاف وقت بحساب مي آيد لذا تصور مي شود يكي از گزينه هاي ذيل در مورد اين متن صادق باشد :
[=Calibri]1- متن فوق كپي برداري از مطلبي است كه بصورت نا منظم و نا مشخص و بهم ريخته انجام شده است .
[=Calibri]2- متن فوق نهايت تلاش فردي كم اطلاع درحوزه ي قرآن و مطالعات قرآني – حتي سطحي آن – است براي اثبات غير الهي بودن قران كريم .
[=Calibri]3- عدم تبيين صحيح منظور نويسنده از مطالب مد نظرش بشكلي غير مرتبط و غير واضح .
مع هذا بنده مواردي از نقض ادعاهاي فوق را در موردقرآن عزيز بيان خواهم كرد و از استارتر تاپيك خواهشمندم مطلب مورد نظرشان و براهين و استدلالهايشان در خصوص غير الهي بودن قرآن عزيز را با دقتي مضاعف و بياني رساترو ادله اي قابل فهم تر بيان نمايند .

vzaman;586470 نوشت:
.از آنجایی که پیامبر اسلام با بیت المال سرو کار داشته اند پس با اعداد کاملا آشنایی داشته

لازم نيست كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم با بيت المال سروكار داشته باشند تا با اعداد آشنايي داشته باشند – ظاهرا شما براي اثبات آشنايي ايشان با اعداد (در حاليكه نمي خواندند و نمي نوشتند) به سرو كار داشتنشان با بيت المال استدلال كرده ايد – زيرا اولا بسياري از افراد سواد ندارند اما با اعداد آشنايي دارند و در ثاني آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم ، قبل از سروكار داشتن با بيت المال به كار تجارت مشغول بودند و در جواني براي حضرت خديجه سلام الله عليها كار تجارت مي كردند .وانگهي اين مساله چه چيزي را ثابت مي كند ؟خب ايشان با اعداد آشنايي داشتند ، همه ي قرآن ، عدد است ؟ گذشته از اينها دلايل شما كاملا قابل نقض است مثلا آورده ايد :

vzaman;586470 نوشت:
عدد7:مثلا وقتی به عدد 7 می رسد درمورد آسمان ها و زمین صحبت میکند چون شنیده 7 آسمان داریم.

اما آيات بسياري در قرآن كريم موجود است كه در مورد آسمانها و زمين است اما در آن عدد 7 بكار نرفته است ، شماره آياتشان هم 7 نيست. مانند :
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ (انعام/1)
ستايش خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنايى را پديد آورد با اين همه كسانى كه كفر ورزيده‏اند [غير او را] با پروردگار خود برابر مى‏كنند

وَهُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ(انعام/3)
و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مى‏داند و آنچه را به دست مى‏آوريد [نيز] مى‏داند

انَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ(يونس/3)
پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد سپس بر عرش استيلا يافت كار [آفرينش] را تدبير مى‏كند شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست اين است‏خدا پروردگار شما پس او را بپرستيد آيا پند نمى‏گيري

إِنَّ فِي اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ(يونس/6)
به راستى در آمد و رفت‏شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمين آفريده براى مردمى كه پروا دارند دلايلى [آشكار] است

يا گفته ايد :

vzaman;586470 نوشت:
مثال برای عدد 7(فعل فرو فرستادن که با تجسم آسمان در ذهنش آمده)
--سوره نساء آيه47
ای کسانی که به شما کتاب داده شده است ، به آنچه فرو فرستاديم و تصديق کننده همان چيزی است که با شماست ايمان بياوريد پيش از آنکه چهره‌هايي را محو کنيم و در نتيجه آنان را به قهقرى بر گردانيم يا همچنان که اصحاب سبت را لعنت کرديم آنان را نيز لعنت کنيم .
--سوره هود آيات 97(عبارت دنیا)
ولي از فرمان فرعون پيروي كردند ، و فرمان فرعون صواب نبود ؛ روز قيامت پيشاپيش قومش مي‌رود و آنان را به آتش در مي‌آورد ؛ و دوزخ ورودگاه بدي براي واردان است . و در اين دنيا و روز قيامت به لعنت بدرقه شدند ، و چه بد عطايي نصيب آنان مي‌شود .
--سوره أحزاب آيه57(عبارت دنیا=آسمان و زمین)
بی گمان کسانی که خدا و پيامبر او را آزار می‌رسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده و برايشان عذابی خفت آور آماده ساخته است .

شما بر چه مبنايي چنين مطالبي را بيان مي كنيد ؟ نزول كتب آسماني چه ربطي دارد به تجسم آسمان در ذهن؟ مگر نزول كتب آسماني از داخل آسمان است ؟ شما از يك مرتبه اي پايين بياييد يعني از آسمان پايين آمده ايد ؟!!
آنوقت با آياتي از اين دست كه شماره آيات آنها عدد 7 ندارد چه مي كنيد ؟ توجيه شما براي آن آيات كه عبارت آسمان و زمين رادارند – مانند مثالهايي از آيات كه در پست قبل عرض كردم – يا فعل فرود آمدن و نزول دارند اما عدد آيات آنها 7 نيست چه مي باشد ؟
يا آورده ايد :

vzaman;586470 نوشت:
-عدد 0 و 5:در اینگونه آیات فعل جملات به نفی و فعل منفی یا کلمه ی منفی کشیده می شود مثلا عدد 100 در سوره ی بقره یا کهف یا ... از کلمه ی لا (یعنی هیچ =0) استفاده می کند.چون در عدد صد، صفر دارد. یا اینکه در هر آیه ای که باشد وقتی به عدد 50 می رسد در مورد انجام ندادن کاری صحبت می کند(چون در دهنش تجسم کرده دست 5 انگشت دارد و 0 هم در ذهنش به فعل جمله علامت منفی می دهد)
مثال ها برای عدد 0:
--سوره إسراء آيه 60
و آن رويايي را که به تو نشان داديم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمايش مردم قرار نداديم
--سوره أحزاب آيه60
اگر منافقان و کسانی که در دل‌هايشان مريضی است و شايعه افکنان در مدينه باز نايستند ... * آنان لعنت شدگان‌اند
--سوره هود آيه60
و اين قوم عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و فرستادگانش را نافرماني نمودند ، و به دنبال فرمان هر زورگوي ستيزه جوي رفتند ؛ و در اين دنيا و روز قيامت ، لعنت بدرقه آنان گرديد
-مثال برای عدد5:
سوره رعد آيه 25
و کسانی که پيمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را خدا پيمان به پيوستن آن فرمان داده می‌گسلند و در زمين فساد می کنند ، بر ايشان لعنت است و بدفرجامی آن سرای ايشان را است .
سوره مائدة آيه 45
و كساني كه به موجب آنچه خداوند نازل كرده داوري نكرده‌اند ، آنان خود ستمگرانند .
عدد2: به عدد 2 می رسد درمورد ازدواج صحبت کندو خیلی عددهای دیگر....
مثال برای عدد 4(تصور حیوانات 4 پا مثل گرگ و ...تصور انگشتان پرندگان مانند بلبل و ...)
-سوره أعراف آيه44
-- پس آواز دهنده ای در ميان آنان آواز در می‌دهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد .
می ماند بخش نهایی اثبات که به عدد ها بستگی دارد اگر مشابه باشد یا نباشد که هر کدام آیه را با تصور هر عدد جلو می برد . مانند 11 و 222و ... (عبارت استفاده شده درآیه: یکی یکی و ...) یا اینکه عدد مشابه نباشد متن آیه را منطبق با اعداد غیر مشابه آیه را جلو می برد.

حقيقتا شما نام اين مطالب را استدلال مي گذاريد ؟ من تصور مي كنم يك خواننده خالي الذهن كوچكترين ارتباطي ميان مدعاي شما و مثالهايي كه بيان كرده ايد نمي يابد . درمثال عدد 4 ، آيه 44 اعراف ، آيا از ديدگاه شما آن آواز دهنده يك چهار پاست ؟!!!

vzaman;586470 نوشت:
اینها بخش بسیار کوچکی از اثبات است . آیات بسیار زیاد دیگری است که نشان بر این است که قرآن کلام خدا نبوده و حضرت مسیح آخرین فرستاده ی خداست.

من به شما پيشنهاد مي كنم اگر مايليد در يك بحث علمي مشاركت بفرماييد خوب است الفباي ابتدايي آن علم را بياموزيد و سپس در مقام نقد بر آن فقره بر آييد .اين مطالب هيچ يك قابليت طرح در يك بحث علمي را ندارند .
حضرت مسيح علي نبينا و آله و عليه السلام نيز پيامبر گرانقدر الهي هستند كه ما به آن حضرت و ساير انبياي الهي ايمان داريم هم ايشان بشارت بعثت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم را به پيروان راستين خويش دادند (1) بنابراين پيروان راستين آن حضرت بايد رسول گرامي اسلام را به عنوان اخرين پيامبر الهي بپذيرند اگر مايلند از حضرت مسيح تبعيت نمايند .

vzaman;586470 نوشت:
این اثبات نشان میدهد پیامبر اسلام بیماری اسکیزوفرنی داشته است

بيماري اسكيزوفرني داراي نشانه هاي مشخصي است كه هيچ يك از آنها در رفتارهاي نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در تاريخ ، گزارش نشده است اما برخي نقد نوشته ها و مطالبي كه عليه قرآن عزيز نوشته مي شود بايد از اين زاويه مورد بررسي قرار گيرند .
ضمن اينكه پيشنهاد مي كنم در خصوص انبياء الهي مودبانه صحبت كنيد در غير اينصورت با محدوديتهاي دسترسي مواجه خواهيد شد .

(1)- انجيل يوحنا ،بابهاي 14 و 15 و 16

موضوع قفل شده است