مقایسه اوضاع فرهنگی جزیره العرب با ایران

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مقایسه اوضاع فرهنگی جزیره العرب با ایران

سلام و خسته نباشید ، می خواستم بدونم در صدر اسلام اوضاع فرهنگی جزیره العرب با ایران چه تفاوتی داشته و دلیل اینکه قدرت های اون زمان به جزیره العرب تعرض نمی کردند چه بوده ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سید محسن

پرسش:
در صدر اسلام اوضاع فرهنگی جزیره العرب با ایران چه تفاوتی داشته و دلیل این که قدرت های آن زمان به جزیره العرب تعرض نمی کردند چه بوده.؟

پاسخ:
اوضاع فرهنگی عربستان را به دو بخش می توان تقسیم نمود.
اول: دوران فرهنگی قبل از اسلام.
دوم: دوران فرهنگی پس از اسلام.
همین تقسیم بندی را می توان در مورد ایران بیان نمود.

ــ اوضاع فرهنگی اعراب
برخى اوصاف عمومى و پسنديده عرب که در ميان تمام عرب گسترش پيدا كرده بود را به طور كلى مى توان چنين خلاصه كرد:
اعراب زمان جاهلى و به خصوص فرزندان عدنان، طبعا سخى و مهمان نواز بودند، كمتر به امانت خيانت مى كردند، پيمان شكنى را گناه غيرقابل بخششى مى دانستند، در راه عقيده فداكار بودند و از صراحت لهجه كاملا برخوردار بودند، حافظه هاى نيرومندى براى حفظ اشعار و خطبه ها در ميان آنان پيدا مى شد و در فن شعر و سخنرانى سرآمد روزگار بودند، شجاعت و جرأت آنان ضرب المثل بود، در اسب دوانى و تيراندازى مهارت داشتند و فرار و پشت به دشمن را زشت و ناپسنديده مى شمردند.
(و پرنقش و نگار و تراشیده) و یا انصاب (سنگهای صاف و بی شکل).

ــ اوهام و خرافات رايج در ميان قبائل عرب
به گفته مسعودى بعضى از عرب عقيده به وجود پرنده اى به نام "هام" داشتند و مى گفتند هام روح آدمى است كه پس از مرگ يا قتل به صورت مرغى در مى آيد و پيوسته در اطراف قبر او نوحه سرائى مى كند، و اخبار دنيا را به مقتول يا متوفى مى دهد و در جلو خانه بازماندگان شخص درگذشته به سر مى برد.
بعضى ديگر "ذات انواط" را پرستش مى كردند، عبادت ذات انواط همان دخيل بستن بود. ذات انواط در وادى نخله قرار داشت و از زيارتگاه هاى مردم مکّه به شمار مى رفت. ذات انواط درخت بزرگ سبزى بود كه كفار قريش و ساير قبائل عرب هر سال به زیارت آن مى رفتند و سلاح هاى خود را بر آن مى آويختند. در آن جا قربانى مى كردند، و يك روز در آن جا مى ماندند. به ذات انواط چيزهايى به عنوان دخيل مى آويختند و حاجت و مراد مى خواستند.
جمعى ديگر از عرب معتقد به وجود "غول" بودند، و عقيده داشتند كه غول ها در شب ها و جاهاى خلوت پيدا مى شوند يا در بيابان ها سر راه ها را مى گيرند و باعث آزار آدمى مى شوند. عرب هم در صدد برمى آمد كه غول را تعقيب كند و نگذارد به او آسيبى برساند. مسعودى نقل مى كند كه بعضى از صحابه از جمله عمر بن الخطاب گفته است كه وى پيش از ظهور اسلام در يكى از سفرهايش به شام غول را ديده است كه در صدد آزار رساندن به وى بوده و عمر با شمشير او را زده است.
به خواب و جادوگرى هم اعتقاد داشتند. جادوگرى به نام كهانت در ميان قبائل مختلف رواج داشت، و جادوگر از مقام والائى برخوردار بود و راى او را هر چه بود به كار مى بستند، و سرپيچى از آن را شوم مى دانستند.

ــ موقعیت زن در زمان عرب جاهلیت:
1- دختران زنده به گور می شدند.
2- زنان موقعیت و محرومیت عجیبی نسبت به مردان داشتند.
3- هیچ رحم و عواطفی نسبت به دختران نداشتند.
4- زنان در فجیع ترین وضع زندگی می کردند.
5- شوم دانستن زنان.

ــ اوضاع فرهنگی ایران قبل از اسلام
علم و هنر و مسائل فرهنگی، به خاطر ساختار طبقاتی، در اختیار گروهی محدود بود. موبدان به عنوان حاکمان شرع، فرهنگ خرافاتی آتش پرستی را ترویج و به مردم تحمیل می نمودند و هیچ کس حق رشد و ترقی در علم و فرهنگ را بدون میل و خواسته شاه نداشت. جماعتی قلیل از تجار شهرها قرائت و کتابت حساب می دانستند و عامه مردم از حیث ادب و سواد و علم بضاعتی نداشتند و قسمتی از تعلیمات عالیه در دست مغان بود.
زنان و دختران حق خواندن و با سواد شدن را نداشتند، مگر زنان طبقات خاص از اشراف و...؛ لذا پس از اسلام آثار علمی و هنری و فرهنگی ایران اسلامی با گذشته آن هرگز قابل مقایسه نیست. آثار و بناهای اسلامی، مثلا مسجد شیخ لطف اللّه اصفهان، جهان ریاضیات را در برابر چشم انسان به نمایش می گذارد که در دوره ساسانی و پیش از آن چنین آثاری در تاریخ ایران سراغ نداریم و این اثرِ مستقیم وحی اسلامی بر روح ایرانیان است.

ايران آن زمان درست فاقد چيزهايي بود كه مزاياي مسلمين محسوب می شد زيرا آن چه در ايران آن زمان ديده مي‌شد اين بود:
1- هرج و مرج عقايد از جهت تشتت‌های مذهبی.
2- هرج و مرج سياسی و نفوذ فوق العاده نجبا و موبدان زرتشتی و آشفتگی اوضاع سلطنت و جانشينی (تغيير دوازده شاه در مدت چهارسال).
3- فرسودگی و خرابی سپاهيان از جنگ‌های بيهوده خسرو پرويز.
4- فقر و پريشاني مردم از دادن ماليات‌هاي سنگين.
5- كثرت ظلم و جور.
6- انحطاط زراعت و تجارت صنايع.

اما علت اینکه چرا حکومتها و دولت های زمان عصر جاهلیت مانند دولت روم و ایران توجهی به عربستان نداشتند خصوصا ایران، این است که دولت های ایران در پیش از هخامنشیان تا ساسانیان هرگز به کشور عربستان امروزی علاقه ای نشان نداده بودند و در صدد تصرف آن برنیامده بودند. حتی یمن امروزی که در جنوب شبه جزیره عربستان قرار دارد و همین طور مصر و سودان و لیبی ضمیمه خاک ایران بودند اما عربستان که بسیار نزدیک تر بود، به مزاج پادشاهان ایرانی خوش نمی آمد. در نگاه دولت مردان ایرانی عربستان بیش از یک صحرای خشک و بی آب و علف با یک سری اقوام عرب جاهلی که تمام زندگی آن ها را شتر تشکیل می دهد نبود از این رو هزینه لشکر کشی به عربستان برای روم و ایران منفعتی نداشت پس به تصرف آن اقدام نکردند.

موضوع قفل شده است