تثلیث یا شرك گرایی در ذات خدا

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تثلیث یا شرك گرایی در ذات خدا

یكی از عقاید مشهور در آئین مسیحیت، ‌عقیده تثلیث (سه خدایی) است، آنان در عین این كه خود را موحد و یكتا پرست میدانند به اقانیم ثلاثه (ذوات سه گانه) عقیده دارند، كه عبارتند از:

1. اقنوم ذات (خدای پدر)
2. اقنوم كلمه (خدای پسر)
3. اقنوم حیات (روح القدس)

به اعتقاد آنان هر یك از آنها به صورت كامل از حقیقت الوهیت برخوردار است و همگی در حقیقت الوهیت یكسانند، پس حقیقت الوهیت یك چیز است، بدین جهت خدا در عین این كه یكی است، سه تا است.

به عبارت دیگر، ذات خداوند (خدای پدر) توسط اقنوم حیات (روح القدس) در اقنوم كلمه (مسیح) حلول كرده و به صورت او نمایان شده است، چنان كه انجیل یوحنا با این عبارت شروع میشود:

در ابتدا كلمه بود، و كلمه نزد خدا بود، و كلمه خدا بود، و كلمه جسم گردید و میان ما ساكن شد.[1]

و در رساله پولس حواری، كه حدود ده سال قبل از انجیل یوحنا نگارش یافته آمده است:

خدا، كه در زمان گذشته با اقسام متعدد و طرق مختلف توسط پیامبران با پدران ما تكلم میكرد، در این ایام به وساطت پسر خود با ما تكلم نمود، او را وارث جمیع موجودات قرار داد، به واسطه او عالمها را آفرید.[2]

بنابراین، مسیحیان در این باره سه عقیده دارند:

1. مسیح فرزند خدا است.
2. مسیح خدا است (خدای مجسم).
3. سه ذات الهی وجود دارد، و خدا سومی آنها است.

اینها عقایدی است كه قرآن كریم نیز آنها را یادآور شده، و همگی را به عنوان عقاید كفر آمیز تخطئه نموده است، چنان كه میفرماید:

1. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ؛[3] آنان كه گفتند خدا همان مسیح فرزند مریم است كافر، شدهاند».

2. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَهٍ؛[4] آنان كه گفتند خدا سومی سه تا است، كافر شدهاند، جز خدای یكتا، خدایی نیست.

3. «وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ یُضاهئونَ قَوْلَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ؛[5] نصاری گفتند مسیح فرزند خداست، این عقیده آنان همانند عقیده كافران پیشین است.
از این آیه استفاده میشود كه اعتقاد به الوهیت مسیح و اینكه او فرزند خداست، از عقاید كافران پیشین وارد دیانت مسیحی شده، و هرگز از عقایدی نیست كه حضرت مسیح آنها را به پیروان خود آموزش داده است. چنان كه گوستاولوبون فرانسوی (1841ـ1931) كه خود پیرو آئین مسیحیت است گفته است:

«مسیحیت در طول پنج قرن نخست از حیات خود، با جذب افكار فلسفی و مذهبی یونانی، رومی، و شرقی تطوراتی یافت، و آمیزهای از عقاید دینی گردید، تثلیث جدید (اب، ابن، روح القدس) جایگزین تثلیث قبلی (نروبیتر، وزنون، نرو) گردید، و پرستش خدایان سه گانه جایگزین خدایان قدیم شد.» [6]

پاورقی______________________________
[1] . كتاب مقدس، عهد جدید، انجیل یوحنا.
[2] . همان، رساله پولس.
[3] . مائده/ 17و 72.
[4] . مائده/73.
[5] . توبه/30.
[6]. ر.ک: عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی.

با سلام به صدیق بزرگوار
ممنون از مطلب .

اساسا وقتی ما با مسیحیان بحث میکنیم، همیشه با چنین اظهار نظراتی روبرو هستیم. مسیحیان همیشه سعی میکنند بگویند که ما درک درستی از ادعاهای آنها نداریم. مسلمانان الزاما مسیحیان را سه خدایی نمیدانند، بسته به تعریفی که مسیحیان خودشان میاورند و هر از چند گاهی هم آنرا برای ما دگرگون میکنند، خب باید دید که تعریفشان به سه خدایی میرسد یا نه.
"سوء تعبیر مسلمانان از کتاب مقدس" دیگر چه صیغه ای است؟ اصلاً سوء تعبیر از کتاب مقدس مسیحیان، چه ربطی به اشکالات ادعایی نویسنده از توحید اسلامی دارد؟ آیا غیر از این است که تمام نقدهای ما بر مسیحیت بر اساس ترجمه های خود مسیحیان از کتاب مقدسشان و تفاسیر و تعابیر خودشان بوده است؟ دیگر سوء تعبیر یعنی چه؟ اگر هم مسلمانان دچار سوءتعبیر میشوند که البته این ادعای پوچ مسیحیان برای پوشاندن ایرادهای خودشان است، باز هم مشکل از سبک ترجمۀ مسیحیان است. مسیحیان عادت دارند که یک تعریف که به خیال خودشان نقصی ندارد به ما بدهند و وقتی تعریفشان را نقد کردیم، بگویند نه ما اینرا نمیگوییم!!!
من از تمام مسلمانان میپرسم که کدام یک از شما خیال میکنید که حضرت عیسی در اثر یک رابطۀ جنسی و تولید مثل مادی به وجود آمده است؟ بدون شک تمام مسلمانان، با این نظر مخالفند و به هیچ وجه هم خیال نمیکنند که مسیحیان چنین فکری میکنند. ما میدانیم که مسیحیان منظورشان از پسر خدا بودن رابطۀ نزدیک بین فرد و خداست طوری که هر مؤمن به کیش خود را پسر خدا میدانند، ولی قرآن میفرماید که خدا هیچ فرزندی برای خود برنگزیده است(بقره:۱۱۶، کهف:۴، مریم:۸۸، انبیاء:۲۶ و...) مسلمانان هم میدانند که مسیحیان خدا را پدر مادی حضرت عیسی نمیدانند، ولی خب این نسبت را خودشان ساخته و ایجاد میکنند که حضرت عیسی پسر خداست و خدا هرگز کسی را فرزند خود ننامیده است و تحقیقات نشان میدهد که در کتاب مقدس نیز معنای اصیل کلامی که این افراد به "پسر خدا" ترجمه میکنند:«خدمتکار خدا» میباشد، که برای جلوگیری از طولانی شدن بحث به بیان دلایل این ادعا نمیپردازیم.
در مورد برخی اسامی مثل یدالله، یا اسدالله این اسامی خیلی با "ابن الله"(=پسرخدا) فرق دارند، اسدالله یعنی فرد شیر خداست و در راه خدا دلاوری میکند یا یدالله یعنی اینکه فرد عملش به خواست خداست، و این مفاهیم هیچ ایرادی به لحاظ توحیدی ندارند و اگر داشته باشند هم فقط یک اسم هستند و نه یک حقیقت خارجی که مسیحیان در مورد حضرت عیسی بدان قائل هستند، ولی مسیحیان چه توضیحی برای "پسر خدا" بودن دارند مگر اینکه بگویند این به معنای رابطۀ عمیق محبت بین خدا و انسان است، که خب اگر اینطور بود میشد عنوان "محبوب خدا" را به کار برد و از این گذشته وقتی خود خدا در کتابش میفرماید که فرزندی برای خویش قرار نداده است، بدون شک ما که پیرو فرمان خدا هستیم، این عنوان را برای هر کسی نفی میکنیم.
در ضمن تثلیث هیچ ارتباطی به بحث "پسر خدا" نامیدن حضرت عیسی ندارد، بلکه تثلیث حضرت عیسی را "خدا" فرض میکند و مشکل ما با تثلیث هم بر سر همین است. مسیحیان نباید این که تثلیث غیرقابل قبول است را تقصیر اسلام(!) بدانند زیرا کتاب مقدس خودشان، نیز برای خدا به هیچ تثلیثی قائل نیست...

با سلام شايد هيچ ديني به اندازه اسلام به اعتقادات احترام نمي گذارد حتي فحش به اله بت پرست اما اگر عقايد ديني خود دچار تحريف باشد تقصير ديگران چيه .مسيحيت انجيل را كتاب اسماني نمي دانند درمقابل عيسي ع راكتاب ونازل شده از طرف خدا ميدانند . حال اگر كسي انجيل فعلي را كتاب اسماني نداند يعني به مسيحيت اهانت كرده //

سلام رفقا:Nishkhand:
[="DarkGreen"]صدیق [/]عزیز اين ادعا که مسيحيان به وجود سه خدا معتقدند، کاملاً نادرست است :Sokhan:

صدیق;19675 نوشت:
آنان در عین این كه خود را موحد و یكتا پرست می‎دانند به اقانیم ثلاثه (ذوات سه گانه) عقیده دارند، كه عبارتند از:

1. اقنوم ذات (خدای پدر)
2. اقنوم كلمه (خدای پسر)
3. اقنوم حیات (روح القدس)

به اعتقاد آنان هر یك از آنها به صورت كامل از حقیقت الوهیت برخوردار است و همگی در حقیقت الوهیت یكسانند، پس حقیقت الوهیت یك چیز است، بدین جهت خدا در عین این كه یكی است، سه تا است.
،


اين ادعا که مسيحيان به وجود سه خدا معتقدند، کاملاً نادرست است و با اعتقادات اساسی مسيحيان واقعی، هماهنگی ندارد. مسيحيان فقط به يک خدای واحد و يکتا اعتقاد دارند و تمام قسمتهای کتاب مقدس بر اين حقيقت شهادت می‌‌دهند. در حدود سه هزار و پانصد سال قبل، موسی پيامبر از طرف خدا به بنی‌اسرائيل فرمود: "ای اسرائيل بشنو يهوه خدای ما يهوه واحد است" (عهد عتيق، تثنيه ٤:٦)، و اين قسمتی از دعای روزانه يهوديان بود.
همچنين در عهد جديد می‌‌خوانيم که يکی از علمای دين يهود از عيسی پرسيد: "کدام حکم شريعت، مهمترين همه است؟ عيسی به او فرمود، مهمترين حکم اين است، بشنو ای اسرائيل، خداوند خدای ما، خداوند يکتاست" (انجيل مرقس ٢٨:١٢ و ٢٩).
کتاب مقدس به جويندگان حقيقت نشان می‌دهد که فقط يک خدا وجود دارد. در بخش ديگری از انجيل مقدس میبینیم: "زيرا تنها يک خدا هست و بين خدا و آدميان نيز تنها يک واسطه وجود دارد، يعنی آن انسان که مسيح عيسی است، او که با دادن جان خود، بهای رهايی جمله آدميان را پرداخت. بر اين حقيقت در زمان مناسب شهادت داده شد،"اول تيموتاوس ٥:٢ و6

zolamat;41909 نوشت:
سلام رفقا:Nishkhand:
صدیق عزیز اين ادعا که مسيحيان به وجود سه خدا معتقدند، کاملاً نادرست است :Sokhan:

اين ادعا که مسيحيان به وجود سه خدا معتقدند، کاملاً نادرست است و با اعتقادات اساسی مسيحيان واقعی، هماهنگی ندارد. 6


[=Century Gothic]با سلام
جناب ظلمت اولا که بزگوار صدیق گرامی کاملا مطلب درستی گذاشتند!
دوما این تاپیک را ملاحظه بفرماید تا با عقاید و واندیشه مسیحیت بیشتر آشنا شوید !

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6480

[=Century Gothic]سوما همچین چیزی که شما میگوید نیست؟ لطفا ادله خود را [=Century Gothic]بیان [=Century Gothic] کنید تا بیشتر با اندیشه و نوشتار شما آشنا شویم!

[="Navy"]رضا [/]جان:Rose: ، این سوء تفاهمی که برای شما بوجود امده دقیقا بخاطر درک نکردن معنای لفظ تثلیث هست.
در مسيحيت، تثليث مربوط به تعداد خدايان نمی‌‌‌‌شود، بلکه بيان کننده ذات و طبيعت خدای يکتا است. بطور کلی ذات خدا، جزو اسراری است که فهميدن آن برای هر کس چندان آسان نيست.
درک ذات خدا، بايد با هدايت روح خدا انجام بگيرد، وگرنه با استدلالهای انسانی و ديد دنيوی نمی‌‌توان به اين راز مهم پی‌‌‌‌برد.
:Sokhan:امور الهی را بايستی با ايمان به خدای حقيقی و اتکاء بر مکاشفات الهی درک کرد، پس صرفاً به اين دليل که نمیشه تثلیث رو درک کرد، نباید واقعيت تثليث را انکارکرد.
در گذشته اگر شخصی مدعی میشد که امکان دارد انسانها از هزاران کيلومتر فاصله، از طريق وسيله‌ای با يکديگر ارتباط ايجاد کنند، او را دیوانه می‌‌خواندند. چون اين موضوع خارج از حدود تجربيات انسانی بود، بسياری آنرا نشدنی فرض می‌‌کردند. تا اينکه دانشمندان دستگاهی ساختند که ارتباط از فاصله دور را مقدور می ساخت و امروزه يکی از ضروريات زندگی ما شده است. به قول اديسون : ما هنوز قسمت بسيار کوچکی از دانستنی‌ها را هم نمی‌دانيم! در‌واقع، آنچه خدا آفريده، پر از اسرار شگفت‌انگيز است. اگر يک اتم، که آن را کوچکترين ذره ماده می‌دانند، از لحاظ علمی اينقدر پيچيده باشد، درباره ذات و طبيعت خدای بسيار عظيمی که آفريننده تمام عالم هستی است چی بايد بگیم؟
خوب کتاب مقدس، برای ما روشن کرده که خدا، واحد و يکتا است و هيچ شريکی ندارد. اما خدا در عين وحدانيت، در ذات خود از سه شخص الهی يا سه اقنوم برخوردار می‌‌باشد که پدر و پسر و روح‌القدس ناميده شده‌‌اند. به اين صورت، که وحدت خدا، وحدتی مرکب است و ذات و طبيعت او تثليثی يا سه‌گانه هست. بايد توجه کنیم که وقتی میگیم: خدا واحد و يکتا است اما او از پدر و پسر و روح‌القدس تشکيل شده، اين اعتقاد با عقيده سه خدائی کاملاً فرق دارد. مسیحیان سه خدا را نمی‌‌پرستند، بلکه يک خدای واحد را که از پدر و پسر و روح‌القدس تشکيل شده میپرستند. اين سه شخصيت الهی، در ماهيت و ذات کاملاً با يکديگر همانند و در قدرت و جلال کاملاً با هم برابر هستند.

لطفا پاسخ تان مختصر و مفید باشه نه یه مقاله طولانی:Gol:

zolamat;41920 نوشت:
رضا جان:rose: ، این سوء تفاهمی که برای شما بوجود امده دقیقا بخاطر درک نکردن معنای لفظ تثلیث هست.
در مسيحيت، تثليث مربوط به تعداد خدايان نمی‌‌‌‌شود، بلکه بيان کننده ذات و طبيعت خدای يکتا است. بطور کلی ذات خدا، جزو اسراری است که فهميدن آن برای هر کس چندان آسان نيست.
درک ذات خدا، بايد با هدايت روح خدا انجام بگيرد، وگرنه با استدلالهای انسانی و ديد دنيوی نمی‌‌توان به اين راز مهم پی‌‌‌‌برد.
:sokhan:امور الهی را بايستی با ايمان به خدای حقيقی و اتکاء بر مکاشفات الهی درک کرد، پس صرفاً به اين دليل که نمیشه تثلیث رو درک کرد، نباید واقعيت تثليث را انکارکرد.

[=century gothic]
با سلام جناب ظلمت
شما چه زود لینکی را که گذاشتم خواندید و جواب دادید!!؟:Gig:
جای بسی تعجب میباشد!!
[=Century Gothic]چون جواب شما کاملا با ادله محکم آنجا داده شده است!!:Sham:
[=Century Gothic]ظلمت گرامی [=Century Gothic]لطفا [=Century Gothic] لینکی را که گذاشتم ملاحظه بفرماید !که بیهوده مطلب را دنبال نکنیم!!:Gol:

[=century gothic] جناب ظلمت مسيحيت در مواجهه با آياتي از عهد عتيق که بر يگانگي خدا تأکيد مي کند چنين موضع گرفت که خدا در ذات و جوهر يکي است اما از نظر شخص سه تاست.:Sokhan:

براي درک بهتر تثليث بهتر است به فقراتي از اعتقاد نامه آتاناسيوس توجه کنيم::Sokhan:
«... ما در تثليث يک خدا را عبادت مي کنيم و تثليث در وحدت... نه به معناي تقسيم ذات... الوهيت پدر، پسر و روح القدس همه يکي است يعني در حال هم شأن و در عظمت مثل هم جاودانه اند...پدر، پسر و روح القدس مخلوق نيستند... همان طور که پدر قادر مطلق است، پسر و روح القدس نيز قادر مطلقند... در اين تثليث هيچ کدام از اشخاص قبل يا بعد از ديگيري و بزرگتر يا کوچکتر از ديگري نيست بلکه هر سه شخص با هم و مثل هم جاودانه و هم شأنند...»
(آيين کاتوليک / جورج برانتل / فصل چهارم / ص 84):Kaf:

[=Century Gothic]فقراتي از کتاب مقدس بر الوهيت حضرت مسيح به صراحت و يا به اشاره تأکيد مي کند از جمله:

[=Century Gothic] در جاي جاي انجيلها بر حضرت مسيح کلمه پسر خدا اطلاق شده است از جمله در انجيل يوحنا 1 : 34 «و من ديده شهادت مي دهم
[=Century Gothic]

[=Century Gothic]که اين است پسر خدا» حضرت مسيح نيز بارها خداوند را با نام پدر خوانده است از جمله انجيل يوحنا 14 : 2 در خانه پدر من منزل بسيار است.

نقد و بررسي:

[=Century Gothic]استفاده از کلمه پدر براي خداوند يا استفاده از واژه پسر براي بندگان خاص خداوند در ادبيات کتاب مقدس امري عادي و مرسوم است و به حضرت عيسي اختصاص ندارد از جمله:

[=Century Gothic]پيدايش 6 : 2 « پسران خدا دختران آدميان را ديدند»

[=Century Gothic]خروج 4 : 22: «و به فرعون بگو خداوند چنين مي گويد: اسرائيل پسر من و نخست زاده من است»
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]مزامير 68 :5 « پدر يتيمان وداور بيوه زنان خداست »

[=Century Gothic]اول تواريخ 28 : 6 «و به من گفت: پسر تو سليمان او است که خانه مرا و صحن هاي مرا بنا خواهد نمود. زيرا که او را برگزيده ام تا پسر من باشد و من پدر او خواهم بود

[=Century Gothic]از ذکر ساير موارد خودداري مي کنيم و به ذکر چند آدرس اکتفا مي کنيم:

[=Century Gothic]خروج 4 : 23 ، مزامير 2 :7، اول تواريخ 17 : 13، هوشع 1 : 10، ارميا 31 :9، اشعيا 63 : 16، انجيل متي 5 : 45 و 6 : 6، 23 : 9، انجيل لوقا 20 :36 و 3: 38، انجيل يوحنا 1 : 12 و 20 : 17، رساله اول يوحنا 3 : 10 و 2 :29 و 4 : 7 رساله پولس به روميان 8 : 14 رساله پولس به فيليپیان 2 :

[=Century Gothic]2- حضرت مسيح در مورد خويش مي فرمايد: «من و پدر يک هستيم. »انجيل يوحنا 10 : 30بدون شک اين عبارت بر اتحاد مسيح با خدا دلالت دارد.

نقد و بررسي:

[=Century Gothic]اين عبارت به معني حقيقي آن نيست بلکه به معني همسويي و يک رنگ بودن با خداست.
[=Century Gothic]دليل ما بر اين مدعا آن است که اين عبارت در مورد ديگران نيز به کار رفته است در انجيل يوحنا 17 : 21 حضرت عيسي در مورد شاگردان خويش به خداوند چنين مي گويد: « تا همه يک گردند چنانکه تو اي پدر در من هستي و من در تو تا ايشان نيز در ما يک باشند»

[=Century Gothic]ادامه دارد ...!

[="tahoma"]عزیزم اون لینکی که گذاشتی ، فقط یه روز طول میکشه تا پستاشو بخونم .
بعدش هم، بعضی از استدلالهایی که فیلیپ کرده بود علیه مسیحیت بود. مسیحی ها هم اینطور استدلال نمیکنن.
من مدتی با چند مسیحی زندگی کردم و هنوز هم رابطه دارم. مسئله ی تثلیث برام حل شده بود حالا هم از روی کنجکاوی اومدم توی این بحث.[/]

zolamat;41925 نوشت:
عزیزم اون لینکی که گذاشتی ، فقط یه روز طول میکشه تا پستاشو بخونم .
بعدش هم، بعضی از استدلالهایی که فیلیپ کرده بود علیه مسیحیت بود. مسیحی ها هم اینطور استدلال نمیکنن.
من مدتی با چند مسیحی زندگی کردم و هنوز هم رابطه دارم. مسئله ی تثلیث برام حل شده بود حالا هم از روی کنجکاوی اومدم توی این بحث.

[=Century Gothic]
با سلام
جناب ظلمت گرامی !
اگر به دنبال حقانیت هستید و جویاگراینکه قضیه برایتان روشن شود!!
که ان لینک ارزش نگاه کردن را دارد!!و جواب شما منطقی و کامل داده شده!!

ولی اگر از روی کنجکاوی مطلب گذاشتید!!؟
چرا نوشتار صدیق گرامی را مطلق رد کردید!!!و بنده را محکوم به درک نادرست تثلیث کردید !!؟:Gig:

اگر شما با دوستان مسیحی زندگی کردید بنده با آنها سر و کار دارم از پاستورها گرفته و ...!!!...!!!اینکه چند مسیحی حرفی بزنند !تا اینکه مسیحیت چه برداشتی از تثلیث دارد!!خیلی تفاوت دارد!!
ظلمت گرامی در این سایت بزرگواران بدون تحقیق و مطالعه دقیق مطلب نمیگذارند!!سالها به صورت تخصصی تحصیل و کار کردند!!:Sham:
اینجا سایت ملی پاسخگو (اسک دین )میباشد و سروران تخصصی مطالب را دنبال میکنند!!:Sham:
یا حق

zolamat;41909 نوشت:
سلام رفقا:Nishkhand:
صدیق عزیز اين ادعا که مسيحيان به وجود سه خدا معتقدند، کاملاً نادرست است :Sokhan:

اين ادعا که مسيحيان به وجود سه خدا معتقدند، کاملاً نادرست است و با اعتقادات اساسی مسيحيان واقعی، هماهنگی ندارد. مسيحيان فقط به يک خدای واحد و يکتا اعتقاد دارند و تمام قسمتهای کتاب مقدس بر اين حقيقت شهادت می‌‌دهند. در حدود سه هزار و پانصد سال قبل، موسی پيامبر از طرف خدا به بنی‌اسرائيل فرمود: "ای اسرائيل بشنو يهوه خدای ما يهوه واحد است" (عهد عتيق، تثنيه ٤:٦)، و اين قسمتی از دعای روزانه يهوديان بود.
همچنين در عهد جديد می‌‌خوانيم که يکی از علمای دين يهود از عيسی پرسيد: "کدام حکم شريعت، مهمترين همه است؟ عيسی به او فرمود، مهمترين حکم اين است، بشنو ای اسرائيل، خداوند خدای ما، خداوند يکتاست" (انجيل مرقس ٢٨:١٢ و ٢٩).
کتاب مقدس به جويندگان حقيقت نشان می‌دهد که فقط يک خدا وجود دارد. در بخش ديگری از انجيل مقدس میبینیم: "زيرا تنها يک خدا هست و بين خدا و آدميان نيز تنها يک واسطه وجود دارد، يعنی آن انسان که مسيح عيسی است، او که با دادن جان خود، بهای رهايی جمله آدميان را پرداخت. بر اين حقيقت در زمان مناسب شهادت داده شد،"اول تيموتاوس ٥:٢ و6


سلام دوست عزیز:Gol:

با تشکر از شما و همکار عزیزم جناب رضا که با مطالب دقیق شان به غنای مطالب افزودند:

اگر در نوشتار بنده دقت می کردید متوجه می شدید که بیان بنده روشن است، مقصود بنده و هیچ یک از محققان اسلامی و حتی آیات شریف قرآن این نبوده و نیست که حضرت مسیح (ع) چنین ادعائی کرده و انجیل واقعی که امروز بدلیل تحریف، وجود خارجی ندارد بر چنین عقیده ای (تثلیث) بوده و هستند.

بلکه بوضوح ذکر کرده بودم، که: "

یكی از عقاید مشهور در آئین (تحریف شده) مسیحیت، ‌عقیده تثلیث (سه خدایی) است، آنان در عین این كه خود را موحد و یكتا پرست می‎دانند به اقانیم ثلاثه (ذوات سه گانه) عقیده دارند."

متأسفانه شما هم بدون آوردن هیچ دلیل و استناد روشن؛ بر همان عقیده ای که در حقیقت، در ادامۀ مسیحیت و در اثر انحراف و دستبرد برخی جاهلان و سوء استفاده گران، بعدها وارد اعتقادات مسیحی شد پافشاری می کنید.

برای اطلاع شما گف

تنی است: :در کتاب عهد جدید نصی که بر تثلیث دلالت کند، وجود ندارد و عباراتی نظیر "پدر، پسر و روح القدس" که در انجیل متی آمده است(1) نیز دلالت روشنی بر آن ندارد.

در حقیقت به نظر برخی از محققان، مسیحیان قرن اول و دوم .م. خدای یگانه را می پرستیدند و از قرن سوم به بعد انگارۀ تثلیث و الوهیت حضرت عیسی (ع) در مسیحیت راه یافت.(2)

یافت نشدن نصی بر تثلیث در عهد جدید، برخی جاهلان را تحریک کرد تا آن کتاب بشر ساخته را تحریف کنند(دقت کنید) و تثلیث را در آن جا دهند. آنان نتوانستند برای اناجیلی که محتویات معروفی داشتند، دستبرد بزنند؛ از اینرو، به سراغ رسالۀ اول یوحنا (5: 7-8) رفتند و متنی را مبنی بر وحدت "پدر"، "کلمه" و "روح القدس"(همان تثلیث) به آنجا افزودند.

با بررسی نسخه های خطی واجد و فاقد این عبارت، معلوم می شود که عبارت مذکور تنها در برخی از نسخه های خطی متأخر یافت می شود.(3)

یافت نشدن نص صریحی بر "تثلیث" و محدودیت و ابهام عبارات مربوط به الوهیت عیسی (ع)، مسیحیان را بر آن داشت که اصطلاح پسر خدا را در مورد آن حضرت توسعه دهند و این اصطلاح را از معنای تشریفی به معنای حقیقی متحول کنند.

لازم است بدانید؛ در اوایل قرن چهارم اسقفی برجسته به نام آریوس، بر ضد اعتقاد الوهیت عیسی قیام کرد، و پرستش عیسی (ع) را بر مبنای الوهیت وی پرستش یک انسان و مقدمۀ بت پرستی برشمرد، بدنبال این مسأله مجادلات بالا گرفت و شورائی به دعوت قسطنطنین،(نخستین قیصر مسیحی)، متشکل از 300 اسقف تشکیل شد، این شورا با اکثریت آراء قول به الوهیت عیسی را پذیرفت و نظر اسقف "آریوس" را مردود دانسته وی را تکفیر نمود.

با این رأی خواسته و عالمانه، عقیدۀ تثلیث، اقنوم بودن، الوهیت عیسی و پرستش وی توسط این شورا به تصویب رسید.

بدلیل پرهیز از طولانی شدن مطلب و در صورت تمایل به کسب اطلاع بیشتر از مفاد این قطعنامه که توسط شورای مزبور به نام "قانون نیقاوی" به تصویب رسید می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:

- تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، "میلر، و، م"، ترجمه علی نخستین، انتشارات حیات ابدی.

- پرسشها و پاسخهای دانشجویان، حمید رضا شاکرین، ادیان و مذاهب، نشر معارف، صص 116- 120.

اگر انشاء الله مجال و ضرورتی باشد، البته به کمک دیگر دوستان و کارشناسان، به ذکر مطالب دیگری در همین خصوص، یعنی خاستگاه ورود اندیشۀ تثلیث در مسیحیت و آلوده شدن این دین الهی به برخی افکار شرک آلود یونانی و آیین های غیر الهی در آینده خواهیم پرداخت.

موفق باشید ...:Gol::Gol::Gol:

پاورقی_____________________________________
1) متی، 28:19.
2) ر.ک: بررسی تطبیقی اسمای الهی، مرضیه شنکایی، صص 248-263، نشر سروش.
3) ر.ک: آشنایی با ادیان بزرگ، صص 176 و 177، بنقل از پرسشها و پاسخ های دانشجویان، ادیان و مذاهب، ص 116.

zolamat;41920 نوشت:
رضا جان ، این سوء تفاهمی که برای شما بوجود امده دقیقا بخاطر درک نکردن معنای لفظ تثلیث هست.
در مسيحيت، تثليث مربوط به تعداد خدايان نمی‌‌‌‌شود، بلکه بيان کننده ذات و طبيعت خدای يکتا است. بطور کلی ذات خدا، جزو اسراری است که فهميدن آن برای هر کس چندان آسان نيست.
درک ذات خدا، بايد با هدايت روح خدا انجام بگيرد، وگرنه با استدلالهای انسانی و ديد دنيوی نمی‌‌توان به اين راز مهم پی‌‌‌‌برد.
]امور الهی را بايستی با ايمان به خدای حقيقی و اتکاء بر مکاشفات الهی درک کرد، پس صرفاً به اين دليل که نمیشه تثلیث رو درک کرد، نباید واقعيت تثليث را انکارکرد.
در گذشته اگر شخصی مدعی میشد که امکان دارد انسانها از هزاران کيلومتر فاصله، از طريق وسيله‌ای با يکديگر ارتباط ايجاد کنند، او را دیوانه می‌‌خواندند. چون اين موضوع خارج از حدود تجربيات انسانی بود، بسياری آنرا نشدنی فرض می‌‌کردند. تا اينکه دانشمندان دستگاهی ساختند که ارتباط از فاصله دور را مقدور می ساخت و امروزه يکی از ضروريات زندگی ما شده است. به قول اديسون : ما هنوز قسمت بسيار کوچکی از دانستنی‌ها را هم نمی‌دانيم! در‌واقع، آنچه خدا آفريده، پر از اسرار شگفت‌انگيز است. اگر يک اتم، که آن را کوچکترين ذره ماده می‌دانند، از لحاظ علمی اينقدر پيچيده باشد، درباره ذات و طبيعت خدای بسيار عظيمی که آفريننده تمام عالم هستی است چی بايد بگیم؟

با سلام مجدد

جناب ظلمات (طالب نورانیت)

شاید بهتر بود بنده پیش از طرح بحث "تثلیث و شرک گرایی آیین مسیحیت، بحث زیر؛ در (حقیقت یگانگی توحید و عدم راهیابی ترکیب) در آن را تقدیم حضورتان می کردم.

تا بلکه گرفتار این ابهام و اشتباه نشوید و خواسته یا ناخواسته و بدون اطلاع دقیق از مبانی غلط عقیدۀ مشهور آیین تحریف شدۀ مسیحیت (در باب تثلیث)، از آن دفاع نکنید.

امیدوارم با مطالعۀ این متن (که در ادامه می آید) ابهام شما و اشکالی که آیین مسیحیت در دفاع از توحید و وحدت اقانیم 3 گانه "پدر، پسر و روح القدس" گرفتار آن شده اند برای شما حل شود:

مستحضرید که توحید، یعنی یگانه دانستن خدا، که بحث درباره آن، از دو جهت ذاتی و صفاتی طرح می شود كه در این مجال، بدلیل ارتباط با بحث ما، به تبیین توحید ذاتی می پردازیم:

توحید ذاتی یعنی این كه ذات خداوند یكتا است. و یگانگی ذات دو معنا دارد:

الف: ذاتی كه در هستی خود بی‎نیاز از علت است، فقط خداوند است. بنابراین، همه ذوات و موجودات خواه مادی باشند یا مجرد از ماده، خواه جوهر باشند یا عرض، جاندار باشند یا بی جان ـ ممكن الوجود ـ نیازمند و معلولند، پس ذات خداوند در بی‎نیازی از علت، بی‎همتا و بی‎شریك است.

ب: ذات خداوند مركب از اجزاء نیست، و هیچ گونه كثرت و تعدد در ذات الهی راه ندارد.

تركیب اقسامی دارد:
1. تركیب از اجزاء عقلی، مانند تركیب ماهیت از جنس و فصل، و تركیب موجود ممكن از وجود و ماهیت، این گونه تركیب ناشی از محدودیت وجود است، و چون وجود خداوند نامتناهی و نامحدود است، چنین تركیبی درحق او محال است.

2. تركیب از اجزاء مادی و عنصری، مانند موجودات طبیعی كه از عناصر مختلف تركیب یافته‎اند، و مانند عناصر كه از اتم‎ها تركیب شده‎اند، این گونه تركیب، از لوازم موجود مادی است، و چون خداوند مادی[1] نیست، چنین تركیبی در حق او محال است.
3. تركیب از ماده و صورت، چنان كه از نظر فلاسفه جسم مركب از ماده[2] و صورت است، این تركیب نیز در حق خداوند محال است، چون از ویژگی‎های موجود جسمانی است، و خداوند جسم نیست.

چون تركیب در حق واجب الوجود بالذات محال است، وجود دو واجب الوجود نیز محال است، زیرا فرض دوگانگی، مستلزم این است كه هر یك از دو واجب الوجود، مركب از مابه الاشتراك و مابه الامتیاز باشند، زیرا وجود دو فرد از یك حقیقت در صورتی ممكن است كه آن دو فرد در عین این كه در اصل آن حقیقت مشتركند، هر یك از ویژگی خاصی برخوردار باشد، و در نتیجه هر یك از آن دو مركب از دو جهت است:

الف. جهت اشتراك
ب. جهت امتیاز

و تركیب، چنان كه گفته شد، مستلزم محدودیت و نیازمندی است كه با بی‎نیازی مطلق واجب الوجود بالذات منافات دارد.

دو معنای یاد شده در حدیثی كه از امام علی ـ علیه السلام ـ روایت شده وارد شده است، شخصی از امام در باره یگانگی خدا سؤال كرد، امام پاسخ داد: یگانگی چهار معنا دارد كه دو معنای آن در حق خدا روا نیست، ولی دو معنای آن روا است. دو معنای ناروا عبارتند از:

1. یگانگی عددی (زیرا در مورد یگانگی عددی فرض دوم و سوم و... محال نیست).
2. یگانگی نوعی (مانند افراد انسان كه همگی وحدت نوعی دارند، چنین یگانگی نیز مانع از تعدد و كثرت نیست).

و دو معنای درست عبارتند از:
3. بی‎مانندی خدا در ذات و صفات.
4. تقسیم و تجزیه ناپذیری ذات خداوند.[3]

پاورقی____________________________________
[1] . زیرا مادی بودن ملازم با نیازمندی و تغیر و زوال است، و این‎ها از لوازم ممكن الوجوداند، و خداوند واجب الوجود بالذات است.
[2] . این ماده، ماده فلسفی است نه ماده فیزیكی و طبیعی، و اثبات یا نفی آن فقط با برهان فلسفی ممكن است نه آزمون و تجربه حسی.
[3] . توحید صدوق، باب 3، روایت 3.

zolamat;41920 نوشت:
خوب کتاب مقدس، برای ما روشن کرده که خدا، واحد و يکتا است و هيچ شريکی ندارد. اما خدا در عين وحدانيت، در ذات خود از سه شخص الهی يا سه اقنوم برخوردار می‌‌باشد که پدر و پسر و روح‌القدس ناميده شده‌‌اند. به اين صورت، که وحدت خدا، وحدتی مرکب است و ذات و طبيعت او تثليثی يا سه‌گانه هست. بايد توجه کنیم که وقتی میگیم: خدا واحد و يکتا است اما او از پدر و پسر و روح‌القدس تشکيل شده، اين اعتقاد با عقيده سه خدائی کاملاً فرق دارد. مسیحیان سه خدا را نمی‌‌پرستند، بلکه يک خدای واحد را که از پدر و پسر و روح‌القدس تشکيل شده میپرستند. اين سه شخصيت الهی، در ماهيت و ذات کاملاً با يکديگر همانند و در قدرت و جلال کاملاً با هم برابر هستند.

با توجه به بحثی که در بالا گذشت، اگر به درستی دقت کنید، این استدلال و بیان شما و دفاع فاقد مبنای آیین مسیحیت باطل می شود.

زیرا بر اساس اصل ثابت شده "عدم راهیابی ترکیب در ذات خداوند"، آنچه شما از قول مسیحیت در دفاع از وحدت اقانیم 3 گانه گفته اید، اینکه: "مسیحیان سه خدا را نمی‌‌پرستند، بلکه يک خدای واحد را که از پدر و پسر و روح‌القدس تشکيل شده میپرستند." این استدلال، همان ترکیب بوده و عین شرک است.

اگر احیاناً باز هم مطلبی و ابهامی باقی بود بفرمایید بنده و دیگر کارشناسان و همکاران در خدمت تان هستیم.

موفق باشید ...

موضوع قفل شده است