اثبات وحدانیت خدا ... توحید ذاتی

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات وحدانیت خدا ... توحید ذاتی

توحید، یعنی یگانه دانستن خدا، یكی از مهمترین محورهای تبلیغ و تعلیم پیامبران الهی بوده است، قرآن كریم آن جا كه برنامه تبلیغی پیامبرانی چون نوح، هود، صالح و شعیب را بازگو میكند یادآور میشود كه نخستین پیام آنان به امتهای خود این بود كه «اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ»[1] چنان كه یكی از اهداف بعثت پیامبران را دعوت به یكتا پرستی میداند «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی كُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»[2] اهمیت ویژه این مسئله موجب شده است كه متكلمان احیاناً آن را در فصلی جداگانه از دیگر صفات الهی مطرح كنند.بحث درباره توحید از دو جهت ذاتی و صفاتی طرح می شود كه به تبیین توحید ذاتی می پردازیم.

توحید ذاتی یعنی این كه ذات خداوند یكتا است. و یگانگی ذات دو معنا دارد:

الف: ذاتی كه در هستی خود بینیاز از علت است، فقط خداوند است. بنابراین، همه ذوات و موجودات خواه مادی باشند یا مجرد از ماده، خواه جوهر باشند یا عرض، جاندار باشند یا بی جان ـ ممكن الوجود ـ نیازمند و معلولند، پس ذات خداوند در بینیازی از علت، بیهمتا و بیشریك است.

ب: ذات خداوند مركب از اجزاء نیست، و هیچ گونه كثرت و تعدد در ذات الهی راه ندارد.[3]

در ادامه بحث ترکیب و اقسام ترکیب را ذکر می کنیم ...

پاورقی____________________________________
[1] . اعراف/59، 65، 73، 85.
[2] . نحل/ 36.
[3] . ر.ک: عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی.

در ادامۀ بحث قبلی در خصوص ترکیب باید گفت؛ تركیب اقسامی دارد:

1. تركیب از اجزاء عقلی، مانند تركیب ماهیت از جنس و فصل، و تركیب موجود ممكن از وجود و ماهیت، این گونه تركیب ناشی از محدودیت وجود است، و چون وجود خداوند نامتناهی و نامحدود است، چنین تركیبی درحق او محال است.

2. تركیب از اجزاء مادی و عنصری، مانند موجودات طبیعی كه از عناصر مختلف تركیب یافتهاند، و مانند عناصر كه از اتمها تركیب شدهاند، این گونه تركیب، از لوازم موجود مادی است، و چون خداوند مادی[1] نیست، چنین تركیبی در حق او محال است.

3. تركیب از ماده و صورت، چنان كه از نظر فلاسفه جسم مركب از ماده[2] و صورت است، این تركیب نیز در حق خداوند محال است، چون از ویژگیهای موجود جسمانی است، و خداوند جسم نیست.

چون تركیب در حق واجب الوجود بالذات محال است، وجود دو واجب الوجود نیز محال است، زیرا فرض دوگانگی، مستلزم این است كه هر یك از دو واجب الوجود، مركب از مابه الاشتراك و مابه الامتیاز باشند، زیرا وجود دو فرد از یك حقیقت در صورتی ممكن است كه آن دو فرد در عین این كه در اصل آن حقیقت مشتركند، هر یك از ویژگی خاصی برخوردار باشد، و در نتیجه هر یك از آن دو مركب از دو جهت است:

الف. جهت اشتراك
ب. جهت امتیاز

و تركیب، چنان كه گفته شد، مستلزم محدودیت و نیازمندی است كه با بینیازی مطلق واجب الوجود بالذات منافات دارد.

دو معنای یاد شده در حدیثی كه از امام علی ـ علیه السلام ـ روایت شده وارد شده است، شخصی از امام در باره یگانگی خدا سؤال كرد، امام پاسخ داد: یگانگی چهار معنا دارد كه دو معنای آن در حق خدا روا نیست، ولی دو معنای آن روا است. دو معنای ناروا عبارتند از:

1. یگانگی عددی (زیرا در مورد یگانگی عددی فرض دوم و سوم و... محال نیست).
2. یگانگی نوعی (مانند افراد انسان كه همگی وحدت نوعی دارند، چنین یگانگی نیز مانع از تعدد و كثرت نیست).

و دو معنای درست عبارتند از:

3. بیمانندی خدا در ذات و صفات.
4. تقسیم و تجزیه ناپذیری ذات خداوند.[3]؛[4]

پاورقی______________________________________

[1] . زیرا مادی بودن ملازم با نیازمندی و تغیر و زوال است، و اینها از لوازم ممكن الوجوداند، و خداوند واجب الوجود بالذات است.
[2] . این ماده، ماده فلسفی است نه ماده فیزیكی و طبیعی، و اثبات یا نفی آن فقط با برهان فلسفی ممكن است نه آزمون و تجربه حسی.
[3] . توحید صدوق، باب 3، روایت 3.
[4]. ر.ک: عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی.

موضوع قفل شده است