***** خدا پسندانه *****

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
***** خدا پسندانه *****

مباهله چیست؟

پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سرات دولت ها و مراکز مذهبی، نامه­ای به اسقف نجران (ابوحارثه) نوشت و ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت نمود.
منطقة نجران حدود هفتاد دهکده و در نقطة مرزی حجاز و یمن قرار گرفته بود. ساکنان نجران به عللی دست از بت پرستی کشیده و به آیین مسیح گرویده بودند.
وقتی نامة پیامبر به رؤسای نجران رسید، جلسه­ای تشکیل دادند. یکی از افراد به نام شرحبیل که بسیار عاقل بود گفت: مکرّر از پیشوایان مذهبی خود شنیده­ایم که روزی منصب نبوّت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت. هیچ بعید نیست که محمد از اولاد اسماعیل، پیامبر موعود باشد.
شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیأت نمایندگی نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با حضرت محمد تماس گرفته و دلائل نبوت او را بررسی کنند. شصت تن از ارزنده­ترین و داناترین مردم نجران انتخاب شدند که در رأس آنان سه تن پیشوای مذهبی قرار داشت: ابوحارثه بن علقمه (اسقف اعظم) و عبد المسیح (رئیس هیئت نمایندگی) و "أیْهم" که فردی کهنسال و محترم بود. این هیأت طرف عصر در حالی که لباس­های فاخر بر تن داشتند به محضر پیامبر(ص) رسیدند و سلام کردند. پیامبر با احترام خاص پاسخ آنان را داد. سپس پیامبر فرمود: "من شما را به آیین توحید و پرستش خدای یگانه و تسلیم در برابر اوامر او دعوت می کنم‌". سپس آیاتی را برای آنان خواند.
گفتند: ما به خدای یگانه اعتقاد داریم. پیامبر(ص) فرمود: "چگونه می­گویید که خدای یگانه را پرستش می­کنید، در صورتی که صلیب را می پرستید و از خوردن گوشت خوک پرهیز نمی­کنید و برای خدا فرزند معتقدید؟
نمایندگان نجران گفتند: ما عیسی را خدا می­دانیم، چون او مردگان را زنده کرد و بیماران را شفا بخشید و از گِل پرنده ساخت و آن را به پرواز در آورد و این­ها علامت خدایی است.
پیامبر(ص) فرمود: "او بندة خدا و مخلوق او است که وی را در رحم مریم قرار داد و این قدرت و توانایی را خدا به او داده است".
یک نفر از نمایندگان گفت: او فرزند خدا است زیرا مادر او بدون این که با کسی ازدواج کند او را به دنیا آورد، پس پدر او خدای جهان بود.
در این حال آیه نازل شد: "عیسی مانند آدم آفریده شد که او را بدون پدر و مادر به دنیا آورد".
نمایندگان نجران گفتند: گفته­ های شما ما را قانع نمی­کند. راه این است که در وقت معیّنی با یکدیگر مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین کنیم و از خدا بخواهیم که دروغگو را هلاک کند. دراین موقع جبرئیل نازل شد و آیة مباهله را نازل کرد: ": "فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم ...؛ هر گاه بعد از دانشی که (دربارة مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیر برخیزند، به آنان بگو: بیایید فرزندان خود را دعوت کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را، شما هم زنان خویش را، ما نفوس خود و شما هم از نفوس خود دعوت کنید، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم".(1)
طرفین به فیصله دادن مسئله از طریق مباهله آماده شدند و قرار شد که فردا همگی برای مباهله حاضر شوند. پیامبر فقط چهار نفر از بستگان خود را انتخاب کرد: علی بن ابی طالب(ع) و فاطمه و حسن و حسین، زیرا میان مسلمانان افرادی پاک­تر و با ایمان­تر از آنان وجود نداشت. او فاصلة منزل تا نقطه­ای را که قرار بود در آن جا مراسم مباهله انجام بگیرد، با وضع خاصی طی نمود. در حالی که حسین را در آغوش و دست حسن را گرفته بود و فاطمه به دنبال پیامبر و علی(ع) پشت سر پیامبر حرکت می­کردند، به راه افتادند. سران نجران پیش از آن که با پیامبر رو به رو شوند، به یکدیگر گفتند: اگر دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد و شکوه مادی و قدرت ظاهری خود را نشان داد، در این صورت او فردی غیر صادق است و اعتمادی به نبوت او نخواهد بود، ولی اگر با فرزندان و جگر گوشه­های خود به میدان آمد، بدانید که او راستگو است. در این حال دیدند که پیامبر با حالت خضوع و خشوع هویدا شد.
اسقف نجران گفت: من چهره­ هایی را می­بینم که اگر دست به نفرین و دعا بردارند، بزرگترین کوه­ها را از جا می­کند. هرگز صحیح نیست ما با این قیافه­های نورانی و با این افراد با فضلیت مباهله نماییم، زیرا بعید نیست که همة ما نابود شویم. ممکن است دامنة عذاب گسترش پیدا کند و همة مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین یک مسیحی باقی نماند.
آنان تقاضای ترک مباهله نمودند و با پیامبر قرار داد صلح امضاء نمودند.(2)
پی­نوشت­ها:
1- آل عمران (3) آیة 61.
2- جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج 2، ص 812،‌با تلخیص؛ قاموس قرآن، ج 1، مادة بهل.

سلام استاد صادق گرامی
الآن کشورهایی مثل عربستان دارند صدها میلیارد دلار صرف راه اندازی جنگهای فرقه ای می کنند. آیا میشه از سران اونها دعوت کرد که به جای جنگ بر سر عقاید، از مباهله استفاده کنند؟ آیا چنین کاری از نظر دینی ممکن است؟

اگر لازم باشه افراد شرکت کننده در مباهله دارای جایگاه دینی خاصی باشند، آیا جایگاه مرجعیت کافی است؟

سعدی شیرازی;926355 نوشت:
سلام استاد صادق گرامی
الآن کشورهایی مثل عربستان دارند صدها میلیارد دلار صرف راه اندازی جنگهای فرقه ای می کنند. آیا میشه از سران اونها دعوت کرد که به جای جنگ بر سر عقاید، از مباهله استفاده کنند؟ آیا چنین کاری از نظر دینی ممکن است؟

اگر لازم باشه افراد شرکت کننده در مباهله دارای جایگاه دینی خاصی باشند، آیا جایگاه مرجعیت کافی است؟

با سلام وتشکر .
در این باره توجه به چند نکته خالی از لطف نیست :
1- آیا در عصر معاصر، مباهله، قابل انجام است؟

آیا مباهله، باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم؟ آیا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند، به تعبیر دیگر آیا مباهله یک حکم عمومی است یا این که مخصوص زمان پیامبر صلی الله علیه و آله است؟ در چه مورد می شود مباهله کرد؟

مشروعيت عامّ «مباهله براى اثبات و روشن شدن حق، پس از اقامه برهان»، از جمله مطالبى است كه مى توان از آيه مباهله استنباط كرد، چنان كه احاديث اهل بيت نيز بر اين معنا دلالت دارند . از اين رو، بسيارى از فقها به مشروعيت مطلق مباهله براى اثبات حق، فتوا داده اند. گفتنى است كه در شمارى از احاديث، آدابى براى مباهله ذكر شده كه رعايت آنها، موجب تقويت توجّه قلبى مباهله كننده به خداوند متعال و زمينه سازِ اجابت دعاى اوست.


2- ادله عمومیت مباهله در زمان معاصر

علامه طباطبایی، در ذیل آیه مباهله می‌فرمایند مباهله منحصر به پیامبر(ص) و زمان ایشان نیست و هر شخصی می‌تواند در هر مسئله مورد نزاع با طرف مقابل خود مباهله کند.

مسائلی که به نظر شخص، حق است و هیچ جای شک و شبهه‌ای در حقانیت آن وجود ندارد می‌تواند مصادیق مباهله باشند، اما در جایی که نسبت به حقانیت یک مسئله‌ای شک و شبهه‌ای وجود دارد و در آن تردید و ابهام وجود دارد و مسئله براساس ظن است و یقین بر آن وجود ندارد آنجا موردی برای مباهله وجود ندارد.

مباهله، مخصوص زمان پیامبر صلی الله علیه و آله نیست بلکه دیگر مؤمنان نیز می توانند مباهله کنند؛ از این رو هیچ مانعی نیست که هر کس با حفظ شرایطی که بیان شد برای اثبات حقانیت خویش در مقابل دشمنان دین بتواند مباهله کند. البته باید دانست که شرایط مباهله و اخلاص و اعتماد به نفسی که در آن لازم است به آسانی برای هر فردی قابل دست یابی نبوده و نباید عجولانه به چنین کاری اقدام نمود که شاید اثری معکوس به دنبال داشته باشد.
در ضمن باید دانست که مباهله مخصوص آن دسته از اختلافات و منازعات دینی و مذهبی است که طرف مقابل با وجود گفتگو و مباحثات منطقی و علمی، حق و حقیقت را نپذیرد.

3- شرایط مباهله در عصر معاصر

مباهله یک نوع دعا است و دارای ویژگی ها و شرایط خاصی نیز می باشد که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
مباهله شرايطي دارد و شرط نخست، اين است كه ابتدا باید مناظره صورت بگیرد، اگر مراء (لجاجت و ستیزه جویی بی جهت) رخ داد، آنگاه مباهله لازم و ممكن می شود. پیغمبر اسلام(ص) نیز در دعوت مسیحیان نجران به اسلام، ابتدا با آنان مناظره کرد و آنان صحبت های ايشان را نپذیرفتند. قرآن کریم قبل از مباهله، «مناظره و گفتگوی علمی و احسن» را به انسان‌ها معرفی می‌کند، چرا که مباهله اولین مواجهه نیست بلکه آخرین مرحله‌ای است که در یک مسیر ممکن است مورد توجه قرار گیرد.

زمان انجام مباهله، طبق فرمایش امام باقر، میان سپیده دم تا بر آمدن آفتاب، می باشد. الإمام الباقر (ع): السّاعَةُ الَّتي تُباهِلُ فيها، ما بَينَ طُلوعِ الفَجرِ إلى طُلوعِ الشَّمسِ.

و این که مباهله کننده خود را سه روز اصلاح اخلاقی کند، و روزه بگیرد، سپس غسل کند و البته در برخی روایات، غسل مباهله، واجب دانسته شده است. (حر عاملی، وسائل الشيعه، ج ،۲ ص ۹۳۷)


4- دستور اهل بیت به اصحاب برای مباهله

امام صادق (ع) به یاران خود همین دستور را میداد که مخالفان شیعه را به مباهله دعوت کنند. (كلینی الكافی، كتاب الدعاء، باب مباهلة الخصم). به عنوان مثال، یکی از یاران آن حضرت به نام ابومسروق به امام صادق، عرض کرد: من با مخالفان شیعه، با آیه «وَاُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ» نساء/59. بر فضیلت و پیشوائی شما استدلال میکنم اما آنان میگویند این آیه مربوط به فرماندهان سپاه است. و وقتی با آیه «اِنَّما وَلِیُّکُم اللهُ وَرَسُولُهُ...» مائده/55. بر امامت علی(ع) احتجاج میکنم، میگویند: این آیه مربوط به افراد با ایمان است نه شخص خاصی. و هر موقع با آیه «اِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی» شوری/23. استدلال میکنم، مخالفان میگویند: این آیه مربوط به تمام بستگان پیامبر است. امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: در چنین صورت (و بعد از استدلال)، مخالفان شیعه را به مباهله دعوت کنید. و آنگاه امام صادق(ع) نحوه انجام مباهله را بیان می فرمایند:

وصُم وَاغتَسِل وَابرُز أنتَ وهُوَ إلَى الجَبّانِ، فَشَبِّك أصابِعَكَ مِن يَدِكَ اليُمنى في أصابِعِهِ، ثُمَّ أنصِفهُ وَابدَأ بِنَفسِكَ وقُل: اللّهُمَّ رَبَّ السَّماواتِ السَّبعِ ورَبَّ الأَرَضينَ السَّبعِ، عالِمَ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحمنَ الرَّحيمَ، إن كانَ أبُومَسروقٍ جَحَدَ حَقّاً وَادَّعى باطِلاً فَأَنزِل عَلَيهِ حُسباناً مِنَ السَّماءِ أو عَذاباً أليماً.
سه روز به اصلاح خود بپردازید (روزه بگير) و آنگاه غسل كنید و با او به صحرا بروید و سپس دو طرف، انگشتان دست راست یکدیگر را بگیرند. (و دستان همدیگر را فشار دهید) سپس جهت رعايت انصاف، [نفرين و لعن را] از خودتان آغاز كنید و بگوید:
اللّهُمَّ رَبَّ السَّماواتِ السَّبعِ ورَبَّ الأَرَضينَ السَّبعِ، عالِمَ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحمنَ الرَّحيمَ، إن كانَ فلانا (اسم خود را ذکر کنید) جَحَدَ حَقّاً وَادَّعى باطِلاً فَأَنزِل عَلَيهِ حُسباناً مِنَ السَّماءِ أو عَذاباً أليماً.
بار الها! اى پروردگار هفت آسمان و هفت زمين ! اى داناى نهان و آشكار! اى مهرگستر مهربان ! اگر فلانی (اسم خود را ذکر کنید) حقّى را انكار كرده و باطلى ادّعا نموده است، از آسمان بر او عذابى دردناك فرو فرست و سپس نفرين را به او بر گردان و بگوید: و اگر فلانى حقّى را انكار و باطلى را ادّعا مى كند، بر او از آسمان، عذابى دردناك فرود آور. و آنگاه امام صادق، فرمود: چیزی نمیگذرد مگر اینکه آثار مباهله ( نزول عذاب) را در طرف باطل، مشاهده میکنید. (کلینی، الکافی، ج 2، ص 513)

سلام صادق گرامی
اگر مباهله امکان پذیره پس چرا چنین کاری انجام نمیشه؟

سعدی شیرازی;926681 نوشت:
سلام صادق گرامی
اگر مباهله امکان پذیره پس چرا چنین کاری انجام نمیشه؟

سلام
ممنون میشم پاسخ بفرمایید.

سعدی شیرازی;926681 نوشت:
سلام صادق گرامی
اگر مباهله امکان پذیره پس چرا چنین کاری انجام نمیشه؟


با سلام .
چنان که قبلا اشاره شد امکانش است واین کار اختصاص به گذشته ندارد ولی وقوعش جای پرسش است
گرچه پاسخ به این مسله کاری آسان نخواهد ولی در مجموع می توان گفت اگر بزرگان دین نیاز به این کار بیبنند و مخالفان معاند هم حاضر به
به مباهله باشند در میان علمای بزرگ کسانی هستند که به این کار اقدام نماید .

صادق;928705 نوشت:
و مخالفان معاند هم حاضر به به مباهله باشند

ممنون
نمیشه یک طرفه نفرین کرد؟

سعدی شیرازی;928706 نوشت:
ممنون
نمیشه یک طرفه نفرین کرد؟

با سلام .
مباهله به معنای اصطلاحی آن، که دو نفر یا دو گروه علیه همدیگر نفرین نمایند مانند مباهله پیامبر (ص) با یهودیان بنی نجران
شرایط خاص خود را دارد از جمله حاضر شدن طرف مقابل به میدان مباهله .
وبعید است کسی از مخالفان معاند در این زمان جرات چنین کاری داشته باشد .

صادق;928709 نوشت:
وبعید است کسی از مخالفان معاند در این زمان جرات چنین کاری داشته باشد

دعوتی از طرف مقابل صورت گرفته برای این کار؟

سعدی شیرازی;928713 نوشت:
دعوتی از طرف مقابل صورت گرفته برای این کار؟
[/quote

سلام بر سعدی شیراز ی .
نشنیدم .
اما اگر آنها حاضر باشند در میان بزرگان هستند کسانی که در این مصاف حضور پیدانموده
وبرای اثبات حقانیت اسلام وشیعه مباهله نمایند .

[h=1][=&quot] [/h]

[=&quot]قرآن کريم :

وَ لْيَعْفوا وَ لْيَصْفَحوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَكُمْ وَ اللّهُ غَفورٌ رَحيمٌ؛[سوره نور ، آيه ۲۲]

... [=&quot]بايد عفو كنيد و لغزش هاى ديگران را ناديده بگيريد. آيا دوست نمى داريد خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است.

۱ پيامبر صلي الله عليه و آله :إنَّ أَوْلَى النّاسِ بِاللّه ِ وَبِرَسولِهِ مَنْ بَدا بِالسَّلامِ؛

نزديك ترين مردم به خدا و رسول او كسى است كه آغازگر سلام باشد.[بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۱۲، ح ۵۰]

أَبْلَغُ ماتَسْتَدِرُّ بِهِ الرَّحْمَةَ أَنْ تُضْمِرَ لِجَميعِ النّاسِ الرَّحْمَةَ؛
مؤثّرترين وسيله جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشى
.[غررالحكم، ح ۳۳۵۳]

امام على عليه السلام :
پيامبر صلي الله عليه و آله :إِذا اوقِفَ الْعِبادُ نادى مُنادٍ: لِيَقُمْ مَنْ أَجْرُهُ عَلَى اللّه ِ وَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ قيلَ:مَنْ ذَا الَّذى أَجْرُهُ عَلَى اللّه ِ؟ قالَ: الْعافُونَ عَنِ النّاسِ؛
هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى ايستند، آواز دهنده اى ندا دهد: آن كس كهمزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه كسى مزدش با خداست؟مى گويد: گذشت كنندگان از مردم .
.
[كنزالعمال، ح ۷۰۰۹]

[h=1][/h]رضایت و شفاعت
3- امام باقر علیه السلام می فرمایند: لا شفیع للمراة انجح عند ربها من رضا زوجها
[1].
برای زن هیچ شفیعی نزد پروردگارش به اندازه رضایت شوهرش سودمندتر نیست.
1-سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۶۱

پيامبر صلي الله عليه و آله :يَروى عَنْ رَبِّهِ تَبارَكَ وَتَعالى ـ حُقَّتْ مَحَبَّتى عَلَى الْمُتَزاوِرَيْنِ فىَّوَحُقَّتْ مَحَبَّتى عَلَى الْمُتَباذِلينَ فىَّ وَهُمْ عَلى مَنابِرَ مِنْ نورٍ يَغْبِطُهُمُ النَّبيّونَوَالصِّدّيقونَ بِمَكانِهِمْ؛
خداوند متعال مى فرمايد: بر خود واجب كرده ام دوست داشتن كسانى را كه به خاطرمن به ديدار يكديگر مى روند و كسانى كه در راه من به يكديگر بخشش مى نمايند، چنينكسانى (روز قيامت) بر منابرى از نورند به گونه اى كه پيامبران و صديقين به جايگاه آنانغبطه مى خورند.
[صحيح ابن حبّان، ج ۲، ص ۳۳۸]

حق الناس همیشه پول نیست.

گاهی دل است.

دلی که باید بدست می اوردیم.

و نیاوردیم.

دلی را که شکستیم

و رها کردیم.

دل های غمگینی که

بی تفاوت از کنارشان گذشتیم.

خدا از هر چه بگذرد از حق الناس نمی گذرد.

یا حق.


امام على عليه السلام :مَنْ أَصْلَحَ فيما بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللّه ِ أَصْلَحَ اللّه ُ فيما بَيْنَهُ وَبَيْنَ النّاسِ؛

هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.[بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۶۶، ح ۱۲]

پيامبر صلي الله عليه و آله :أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الْفَرائِضِ؛
پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيزفرمان داده است.
[كافى، ج ۲، ص ۱۱۷، ح ۴]

پيامبر صلي الله عليه و آله :
اَلسَّخىُّ قَريبٌ مِنَ اللّه ِ ، قَريبٌ مِنَ النّاسِ ، قَريبٌ مِنَ الجَنَّةِ؛

سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزديك است.
[بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۳۰۸، ح ۳۷]

اگر ذهن خود را بر نعماتی که دارید متمرکز کنید و از

بابت آنچه به شما اعطا شده مانند آبی که می نوشید.

هوایی که تنفس می کنید و هرموهبت دیگری که هدیه

خداوند است .سپاسگزار باشید.

در این صورت افکار خود و در واقع تمامی هستی و

ذات معنوی خویش را غرق در وفور و برکت و جوهر

آدمیت خود کرده اید.

اگر واقعا خواهان موفقیت های بزرگ در زندگی

هستید.ناچار باید خود را برای شنیدن پاسخ رد و

گرفتن جواب منفی آماده کنید.

هفت کلمه را در صدر ذهن خود جای دهید و به منطق

و هوشیاری که در ژرفای آن نهفته است توجه کنید

و آن هفت کلمه را که فرشته صلح به شما ندا می دهد

بشنوید.شما همان چیزی خواهید بود که فکر می کنید.

یا حق.

اگر ذهن خود را بر نعماتی که دارید متمرکز کنید و از

بابت آنچه به شما اعطا شده مانند آبی که می نوشید.

هوایی که تنفس می کنید و هرموهبت دیگری که هدیه

خداوند است .سپاسگزار باشید.

در این صورت افکار خود و در واقع تمامی هستی و

ذات معنوی خویش را غرق در وفور و برکت و جوهر

آدمیت خود کرده اید.

اگر واقعا خواهان موفقیت های بزرگ در زندگی

هستید.ناچار باید خود را برای شنیدن پاسخ رد و

گرفتن جواب منفی آماده کنید.

هفت کلمه را در صدر ذهن خود جای دهید و به منطق

و هوشیاری که در ژرفای آن نهفته است توجه کنید

و آن هفت کلمه را که فرشته صلح به شما ندا می دهد

بشنوید.شما همان چیزی خواهید بود که فکر می کنید.

یا حق.

امام صادق عليه السلام :صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه ُ: إِصْلاحٌ بَيْنَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَيْنَهُمْ إِذاتَباعَدوا؛
صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاهرابطه شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.

[كافى، ج ۲، ص ۲۰۹، ح ۱]

پيامبر صلي الله عليه و آله :إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ يُحِبَّكُمُ اللّه ُ وَرَسولُهُ فَأَدّوا إِذَا ائْتُمِنْتُمْ وَاصْدُقوا إِذا حَدَّثْتُمْوَأَحْسِنوا جِوارَ مَنْ جاوَرَكُمْ؛
اگر مى خواهيد كه خدا و پيغمبر شما را دوست بدارند وقتى امانتى به شما سپردند بهسلامت برگردانيد و چون سخن گوييد راست گوييد و با همسايگان خود به نيكى رفتار نماييد.

[نهج الفصاحه، ح ۵۵۴]

امام سجاد عليه السلام :أمّا حَقُّ ذِى المَعروفِ عَلَيكَ فَأن تَشكُرَهُ وتَذكُرَ مَعروفَهُ، وَ تُكْسِبَهُالمَقالَةَ الحَسَنَةَ وَتُخلِصَ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ وَ بَينَ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، فَإذا فَعَلتَ ذلِكَ كُنتَ قَدشَكَرتَهُ سِرّا وَ عَلانيَةً ، ثُمَّ إن قَدَرْتَ عَلى مُكافاتِهِ يَوما كافَيْتَهُ؛
حق كسى كه به تو نيكى كرده ، اين است كه از او تشكر كنى و نيكيش را به زبان آورىو از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عزّوجلّ برايش خالصانه دعا كنى ، هرگاهچنين كردى بى گمان پنهانى و آشكارا از او تشكر كرده اى . سپس اگر روزى توانستىنيكى او را جبران كنى ، جبران كن .

[خصال، ص ۵۶۸]

امام صادق عليه السلام :إذا أرادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُسْتَجابَ لَهُ فَلْيُطَيِّبْ كَسْبَهُ وَلْيَخْرُجْ مِنْ مَظالِمِالنّاسِ ، وَ إِنَّ اللّه َ لا يَرْفَعُ إِلَيْهِ دُعاء عَبْدٍ وَ فى بَطْنِهِ حَرامٌ أَوْ عِنْدَهُ مَظْلَمَةٌ لأِحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ؛

هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم رابپردازد. دعاى هيچ بنده اى كه مال حرام در شكمش باشد يا حق كسى بر گردنش باشد،به درگاه خدا بالا نمى رود.[بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۱، ح ۳۱]

[=&quot][=&quot] امام على عليه السلام وَإيّاكَ ... اَنْ تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَكَ بِخُلفِكَ... فَاِنَّ الخُلفَ يوجبُ المَقتَعِندَ اللّه ِ وَ النّاسِ؛
بپرهيز از خلف وعده كه آن موجب نفرت خدا و مردم از تو مى شود.[نهج البلاغه، از نامه ۵۳]
پيامبر صلي الله عليه و آله :أمَّا الحَياءُ فَيَتَشَعَّبُ مِنهُ اللِّينُ ، والرّأفَةُ، والمُراقَبَةُ للّه ِِ فِى السِّرِّ والعَلانيَةِ،والسَّلامَةُ، واجْتِنابُ الشَّرِّ، والبَشاشَةُ، والسَّماحَةُ ، والظَّفَرُ، وحُسْنُ الثَّناءِ عَلَى المَرءِ فِى النّاسِ، فَهذا ما أصابَ العاقِلَ بِالحَياءِ، فَطُوبى لِمَن قَبِلَ نَصيحَةَ اللّه ِ وخافَفَضيحَتَهُ؛
اما شاخه هاى حيا عبارتند از: نرمش، مهربانى، در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان،سلامت، دورى از بدى، خوشرويى، گذشت، بخشندگى ، پيروزى و خوشنامى در ميانمردم، اينها فوايدى است كه خردمند از حيا مى برد. خوشا به حال كسى كه نصيحت خدارا بپذيرد و از رسوايى خودش بترسد.[تحف العقول، ص ۱۷]


پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله :أَنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِكَ وَانْصَحِ الأُمَّةَ وَارْحَمْهُمْ فَإِذا كُنْتَ كَذلِكَ وَغَضِبَ اللّه ُ عَلى أَهْلِ بَلْدَةٍ أَنْتَ فيها وَأَرادَ أَنْ يُنْزِلَ عَلَيْهِمُ الْعَذابَ نَظَرَ إِلَيْكَ فَرَحِمَهُمْ بِكَ،يَقولُ اللّه ُ تَعالى: (وَما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَأَهْلُها مُصْلِحونَ)؛
با مردم منصفانه رفتار كن و نسبت به آنان خيرخواه و مهربان باش، زيرا اگر چنينبودى و خداوند بر مردم آباديى كه تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنانعذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى كند و به خاطر تو به آن مردم رحم مى كند. خداى متعالمى فرمايد «و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمشدرستكارند، به ستمى هلاك كند».
[مكارم الاخلاق، ص ۴۵۷]

پيامبر صلي الله عليه و آله :
مَنْ أرادَ اللّه ُ بِهِ خَيْرا رَزَقَهُ اللّه ُ خَليلاً صالِحا؛
هر كس كه خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود.
[نهج الفصاحه، ح ۳۰۶۴]