زرتشت و جایگاه حجاب

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زرتشت و جایگاه حجاب

در حالي كه در جهان بدحجابي و بي حجابي شيوع پيدا كرده و در اثر همين كار، فساد و بي بندوباري، بسياري از كشورهاي دنيا را فراگرفته، عده اي گمان مي كنند كه حجاب مخصوص دين مقدس اسلام است، در حاليكه اين توهم صحيح نيست. زيرا آنچه به طور خلاصه مي توان گفت آن است كه: تمام ملل و مردم جهان، زنانشان داراي حجاب بوده اند اگرچه در كيفيت پوشش فرق داشته اند.

با كندوكاو در تاريخ ايران باستان و آثار بجاي مانده از آن دوران كه اغلب مردم شان كيش زرتشت داشتند، چنين بدست مي آيد كه زنان ايران از ديرباز حجاب و اخلاق نيكو و پاكدامنيشان زبانزد همه بوده است و اين حقيقت نيز روشن مي شود كه با ورود اسلام به ايران، حجاب وارد ايران نشده است، بلكه بانوان ايران از قديم الايام حجاب داشته اند. در تاريخ آمده است كه: هنگامي كه سه تن از دختران كسري (شاهنشاه ساساني) را به همراه غنائم فراوان نزد عمر آوردند وي دستور داد با آوازي بلند روي آنان فرياد كشند كه پوشش از چهره برگيرند تا مسلمانان آنها را ببينند و خريداران بيشتر با پول زيادتري پيدا شوند. دوشيزگان ايراني از برهنه كردن صورت خودداري كردند، و يك مشت بر سينة نماينده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند.[1]
همچنين در جاهاي مختلف شاهنامه سخن از زن نيكوي ايراني و حجاب او به ميان آمده است كه از اين اشعار استفاده مي شود كه زنان ايراني از ديرباز حجاب داشته اند. اكنون به برخي از اين اشعار توجه فرمائيد:
چنين گفت شيرين كه اي مهتران
جهان گشته و كار ديده سران
سه چيز باشد زنان را بهي
كه باشند زيباي گاه مهي
دگر آنكه فرّخ پسر زايد او
زشوي خجسته بيفزايد او
سه ديگر كه بالا و رويش بود
به پوشيدگي نيز مُوَيش بود
بدانگه من جفت خسرو بُدَم
به پوشيدگي در جهان نو بُدَم
بگفت اين بگشاد چادر زروي
همه روي ماه و همه پشت موي
مرا از هنر موي بُد در نهان
كه او را نديدي كس اندر جهان
نمودم همه پشت اين جادويي
نه از تنبل و مكر و ز بدخويي
نه كس سوي من پيش از اين ديده بود
نه از مهتران نيز شنيده بود[2]
سخن تهمينه همسر رستم:
به گيتي ز خوبان مرا جفت نيست
چون من زير چرخ كبود اندكيست
كس از پرده بيرون نديدي مرا
نه هرگز كسي آواز شنيدي مرا[3]
سخن منيژه:
منيژه منم دخت افراسياب
برهنه نديده رخم آفتاب[4]
ويل دورانت دربارة حجاب زنان ايران مي نويسد:
در نقشهايي كه از ايران باستان برجاي مانده هيچ صورت زن ديده نمي شود.[5] اين نقشها نشان مي دهد كه زنان داراي حجاب، مخصوصاً با چادر بوده اند.
نويسندة كتاب پوشاك باستاني ايرانيان در اين رابطه مي نويسد:
تاريخ نويسان دربارة پوشاك آن زمان اكثراً به سكوت گذرانده اند .... با اين وصف از روي برخي نقوش كه از آن زمان به جاي مانده، به زناني از اين دوره بر مي خوريم كه از پهلو بر اسب سوارند، اينان چادري مستطيل بر روي همة لباس خود افكنده اند و در زير آن يك پيراهن دامن بلند، و زير اين نيز يك پيراهن ديگر بلند تر تا به مچ پا نمايان است.[6]
با اين حال لباس مذهبي زرتشتيان در حال حاضر نشان دهندة وجود حجاب در دين زرتشت است. زرتشتيان داراي جامه ويژة مذهبي هستند كه هر فرد پسر يا دختر، پس از رسيدن به سن پانزده سالگي، بايد آن را به تن نمايد. بگونه اي كه نپوشيدن آن جامة مذهبي باعث ايجاد ديو «در وج ناسو»[7] شمرده است.
اين لباس «سدره و كُشتي» نام دارد و كيفيت آن، كه مي تواند پوشش كاملي براي زنان به حساب آيد. تمام بدن را مي پوشاند. و از نظر زرتشت بر هر يك از مرد و زن واجب است كه هنگام انجام مراسم عبادي و نيايش، سر خود را بپوشانند. بنا به گفتة مؤبد «رستم شهرزادي» پوشش زنان بايد به گونه اي باشد كه هيچ يك از موهاي سرزن از سرپوش بيرون نباشد ذرخرده اوستا به طور صريح چنين آمده است:
«همگان نامي ز تو برگوييم و همگان سر خود را مي پوشيم آنگاه به درگاه دادار اهورا مزدا نماز مي كنيم»[8]
بنابراين حجاب در كيش زرتشت مانند ساير اديان وجود داشته است و اين يك ضرورت اجتماعي است كه آيينهاي آسماني به آن توجه كرده اند و مورد تأكيد قرار داده اند، هرچند كه عده اي از تعاليم ديني خود سرپيچي مي كنند و رو به سوي بدحجابي و بي حجابي مي آورند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مسئله حجاب، استاد شهيد مطهري.
2. فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، دكتر غلامعلي حداد عادل.
3. حجاب در اديان الهي، علي محمدي آشنايي.



[1] . محمدي پناه، اسدالله، بهشت جوانان، چاپ نوزدهم، 1383، ص284، به نقل از كتاب حجاب در اسلام، ص59.
[2] . شاهنامه فردوسي، انتشارات كتابفروشي فخررازي، 1361، ج4، ص515.
[3] . شاهنامه فردوسي، داستان سهراب، همان، ج1، ص84.
[4] . شاهنامه فردوسي، همان، ج2، ص195.
[5] . ويل دورانت، تاريخ تمدن، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1365، ج1، ص434.
[6] . به نقل از بهشت جوانان، همان، ص284.
[7] . در وج ناسو، نام ديو ناپاكي است كه تماس وي براي انسان بسيار خطرناك است و عواقب وخيم دارد و هنگام جداشدن روح از بدن به انسان حمله مي كند.
[8] . به نقل از: محمدي آشنايي، علي، حجاب در اديان، نشر ياقوت، چاپ دوم، 1378، ص135.

اینکه میگن چادر سیاه ایرانی بدعته درسته؟
میگن ایرانیا از دین زرتشت گرفتن و چادر مشکیو وارد دین کردن

:Gig:
مدرکی هست ثابت کنه تو اسلام چادر سیاه بوده؟
آخه چادر حضرت زهرا سیاه نبود
ساده و وصله دار بود ولی سیاه نبود

منتقد;119059 نوشت:
اینکه میگن چادر سیاه ایرانی بدعته درسته؟
میگن ایرانیا از دین زرتشت گرفتن و چادر مشکیو وارد دین کردن

:gig:
مدرکی هست ثابت کنه تو اسلام چادر سیاه بوده؟
آخه چادر حضرت زهرا سیاه نبود
ساده و وصله دار بود ولی سیاه نبود

[="darkgreen"]
بسم الله الرحمن الرحیم

منتقد عزیز

انتقاد اصولی دارد و اولین این اصول عقلانی بودن آن است.شما ساده و وصله دار بودن چادر بی بی را از کجا گفتید؟!!! از همانجا سیاه بودن آن را بخوانید.
مع السلام و رحمة الله و برکاته
[/]

نقل قول:
شما ساده و وصله دار بودن چادر بی بی را از کجا گفتید؟!!!

تو همه روایتا اینجوری اومده
اما به سیاه بودن اشاره یا نشده
سلمان روایت کرده که حضرت زهرا درحالی که چادر سرشون بود از خونه بیرون اومدن
اونجا توضیح داده که چادرشون چه شکلی بود
دو سه جاش وصله بزرگ داشت

[="green"]

منتقد;119163 نوشت:

تو همه روایتا اینجوری اومده
اما به سیاه بودن اشاره یا نشده
سلمان روایت کرده که حضرت زهرا درحالی که چادر سرشون بود از خونه بیرون اومدن
اونجا توضیح داده که چادرشون چه شکلی بود
دو سه جاش وصله بزرگ داشت

بسم الله الرحمن الرحیم

دوست عزیز

شما ظاهرا با آدرس دادن آشنایی ندارید.زمانی که از شما میپرسند خونه دوستتون کجاست و شما درباره طرح داخل منزل دوستتون توضیح میدید باید چه فکری کرد؟!!!
بنده میپرسم که سند کلام شما چیست؟بعد شما نقل قول میکنید؟!!!
آدرس کلامتان را بفرمایید در غیر اینصورت بر غلط پافشاری نکنید.

اما پیرامون وصله دار بودن بحثی نیست چرا که مولای متقیان علیه السلام نیز کفشها و لباسهای وصله دار داشتند .
بحث ما پیرامون رنگ و چچگونگی بود و وصله دار بودن یا نبودن دخلی به موضوع بحث ما ندارد.

مع السلام علی من التبع الهدی
[/]

نقل قول:
بنده میپرسم که سند کلام شما چیست؟بعد شما نقل قول میکنید؟!!!


نقل قول:
آورده‌اند که چون آیه: « ان جهنم لموعدهم اجمعین. لها سبعه ابواب لکل باب منهم جز مقسوم{2] نازل شد پیامبر سخت گریست و اصحاب با گریستن او به گریه افتادند و نمی‌دانستند که جبرئیل چه چیز بر او نازل کرده است و هیچ یک از اصحاب در چنین حالتی نمی‌توانست با پیامبر سخن بگوید. فقط ایشان چون فاطمه (س) را می‌دید شادمان می‌شد. این بود که یکی از اصحاب (سلمان فارسی) به در خانه فاطمه (س) رفت و او را دید که مشغول آسیاب کردن جو است و می‌گوید: «وما عند الله خیر و ابقی» پس بر او سلام کرد و خبر گریستن پیامبر را به او رسانید. فاطمه (س) برخواست و با چادر کهنه‌ای که داشت خود را به پوشاند که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود. چون بیرون رفت سلمان فارسی به چادر نگاه کرد و گریست و گفت: وا مصیبتا دختران قیصر و کسری سندس و حریر برتن دارند و دختر محمد(ص) روپوشی کهنه دارد که دوازده جای آن وصله شده است... .

http://porseman.org/q/show.aspx?id=135510


نقل قول:
محدث نورى ضمن بیان یک رخداد تاریخى، شیوه پوشش حضرت فاطمه را این گونه نقل کرده است: «لبست فاطمة شملةً مِن صوف، قد خیطتْ اثنى عشر مکانا بسعف النخل؛ حضرت زهرا چادرى از پشم پوشیده بود که دوازده قسمت آن با لیف خرما دوخته شده بود.»



تازه اون موقع مگه لباس سیاه بود میتونستن چادر سیاه درست کنن؟
همه لباسای مردم بیشترشون رنگ الیاف اولیه مث پشم بود
یعنی کرم بود رنگش

[="DarkGreen"]

منتقد;119294 نوشت:

تازه اون موقع مگه لباس سیاه بود میتونستن چادر سیاه درست کنن؟
همه لباسای مردم بیشترشون رنگ الیاف اولیه مث پشم بود
یعنی کرم بود رنگش

سلام

مگه پشم بز مشکی یا گوسفند مشکی نبود؟

پس لباس های سبز و .... از کجا می اومد؟:Gig:[/]

[="green"]

منتقد;119294 نوشت:
تازه اون موقع مگه لباس سیاه بود میتونستن چادر سیاه درست کنن؟
همه لباسای مردم بیشترشون رنگ الیاف اولیه مث پشم بود
یعنی کرم بود رنگش

بسم الله الرحمن الرحیم

دوست عزیز

شما کلامی فرمودید و بنده در عجب ماندم .حرف شما مرا بیاد نابغه ای انداخت که میگفت مگر زمان حضرت زهرا (س) دربوده که میخ باشد تا پهلوی او را پاره کند!!!

اما پاسخ به شما:

احکام پیرامون لباس مشکی و چادر مشکی:

بدلیل اینکه حجم روایات بسیار زیاد است بنده تنها به بیان اسناد آن اکتفا مینمایم

فضائل پنج تن عليهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏1، ص: 176
نخستين كسى را در آنجا ملاقات كرديم، «شماء» دختر «بقيله» بود كه بر قاطر سفيد و سياه رنگى سوار بود. چادر سياه رنگى بر سرش افكنده بود.
ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى/ ج‏2 /252
ارشاد-ترجمه ساعدى خراسانى/ 483 فصل - 4 اطلاع مردم مدينه از شهادت آن سرور ..... ص : 481
زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام متن 446 (حضرت رضا عليه السلام و مأمون) ..... ص : 445
احتجاجات-ترجمه جلد چهارم بحار الانوار ج‏2 89 بخش هفتم تعليماتى است كه امير المؤمنين عليه السلام در چهار صد بخش از مصالح دين و دنياى مسلمان آموخته ..... ص : 85
ايمان و كفر-ترجمه الإيمان و الكفر بحار الانوار ج‏2 384 101 كفر مخالفان و ناصبيان ..... ص : 377
بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68 ج‏1 116 اخبار ..... ص : 114
زندگانى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام 315 بخش سى و چهارم در باره ثواب گريه بر مصيبت امام حسين و ساير امامان عليهم السلام: ..... ص : 299
زندگانى حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام 25 بخش سوم معجزات و كردار شگفت انگيز امام عليه السلام‏
زندگانى حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام 120 بخش سيزدهم ولايت عهد و علت قبول كردن آن جناب با اينكه راضى نبود
زندگانى حضرت امام جعفر صادق عليه السلام 221 باب هشتم شرح زندگى همسران و فرزندان امام و رد امامت اسماعيل و عبد الله

زندگانى حضرت جواد و عسكريين عليهم السلام 143 بخش سوم معجزات و اخلاق و رفتار شايسته امام عليه السلام ..... ص : 105
مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار متن 711 محمد بن على شلمغانى ..... ص : 704
مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار متن 785 كامل بن ابراهيم مدنى ..... ص : 784
تحف العقول-ترجمه حسن زاده 169 آدابى كه أمير المؤمنين على عليه السلام به اصحاب خود آموخت ..... ص : 161
ثواب الاعمال-ترجمه غفارى 61 (ثواب پوشيدن نعلين زرد) ..... ص : 61
خصال-ترجمه جعفرى ج‏1 223 لباس سياه مكروه است مگر در سه مورد ..... ص : 223
خصال-ترجمه جعفرى ج‏2 449 امير مؤمنان(ع) در يك مجلس به ياران خود چهار صد درس از مواردى كه كار دين و دنياى يك مسلمان را اصلاح مى‏كند، آموخت ..... ص : 441
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى ج‏2 131 باب پنجاه و ششم سر اين كه خواندن نماز در لباس سياه جايز نيست ..... ص : 131
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى ج‏2 133 باب پنجاه و ششم سر اين كه خواندن نماز در لباس سياه جايز نيست ..... ص : 131
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى ج‏2 135 باب پنجاه و ششم سر اين كه خواندن نماز در لباس سياه جايز نيست ..... ص : 131
عيون أخبار الرضا ع-ترجمه آقا نجفى ج‏1 261 و اما اخبار متفرقه ..... ص : 242
عيون أخبار الرضا ع-ترجمه آقا نجفى ج‏2 387 «باب سى و نهم»«در ذكر سبب قبول كردن آن جناب وليعهدى را از مأمون و ذكر وقايعى كه بدين سبب جريان يافت و ذكر كسانى كه از اين مطلب كراهت داشتند و ذكر كسانى كه باين مطلب خشنود شدند و غير از اينها» ..... ص : 378
عيون أخبار الرضا ع-ترجمه آقا نجفى ج‏2 456 «باب چهل و ششم»«در ذكر اخبارى كه دلالت دارد بر امامت آن جناب» ..... ص : 453
عيون أخبار الرضا ع-ترجمه غفارى و مستفيد ج‏1 694 باب 30 اخبار درربار پراكنده‏اى كه از آن جناب رسيده است ..... ص : 645
عيون أخبار الرضا ع-ترجمه غفارى و مستفيد ج‏2 331 باب 40 در سبب پذيرش ولايتعهدى مأمون از سوى حضرت رضا عليه السلام و آنچه رخ داد و كسانى كه ناخوش داشتند آن را يا راضى بودند ..... ص : 308
گزيده كافى ج‏3 348 لباس احرام ..... ص : 346
برنامه سعادت 93 فصل هشتاد و نهم ..... ص : 90
كشف الغمة-ترجمه و شرح زواره‏اى ج‏3 134 ذكر ولادته و مدة عمره و وفاته(ع) ..... ص : 129
كمال الدين-ترجمه پهلوان ج‏1 260 باب 1 در غيبت ادريس پيامبر عليه السلام ..... ص : 254
لهوف-ترجمه مير ابو طالبى 30 65 - ..... ص : 30
اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام 167 باب پنجم در وقايع بين حضرت رضا(ع) و مأمون‏
اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام 172 باب پنجم در وقايع بين حضرت رضا(ع) و مأمون‏
اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام 174 باب پنجم در وقايع بين حضرت رضا(ع) و مأمون‏
اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام 175 باب پنجم در وقايع بين حضرت رضا(ع) و مأمون‏
اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام 183 باب پنجم در وقايع بين حضرت رضا(ع) و مأمون‏
اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام 385 دلالات و خوارق عادات حضرت رضا عليه السلام ..... ص : 369
مشكاة الانوار-ترجمه عطاردى 38 در فضيلت تقيه‏
مشكاة الانوار-ترجمه عطاردى 192 در مصافحه و بوسيدن‏
مكارم الأخلاق-ترجمه مير باقرى ج‏1 197 در لباس سياه ..... ص : 197
فتنه و آشوبهاى آخر الزمان متن 16 مذمت پيغمبر ص از بنى عباس و لباس سياه آنها ..... ص : 16
فتنه و آشوبهاى آخر الزمان متن 17 مذمت پيغمبر ص از بنى عباس و لباس سياه آنها ..... ص : 16
من لا يحضره الفقيه-ترجمه غفارى ج‏1 378 *(در بيان لباسهايى كه با آن ميتوان نماز خواند و لباسهائى كه) * *(با آن نميتوان نماز خواند و انواع جامه‏ها) * ..... ص : 371
من لا يحضره الفقيه-ترجمه غفارى ج‏1 379 *(در بيان لباسهايى كه با آن ميتوان نماز خواند و لباسهائى كه) * *(با آن نميتوان نماز خواند و انواع جامه‏ها) * ..... ص : 371
من لا يحضره الفقيه-ترجمه غفارى ج‏1 380 *(در بيان لباسهايى كه با آن ميتوان نماز خواند و لباسهائى كه) * *(با آن نميتوان نماز خواند و انواع جامه‏ها) * ..... ص : 371

بنده در نرم افزارم تنها نوشتم چادر سیاه و این تعداد سند برای بنده امد.

مع السلام و رحمة الله و برکاته
[/]


نقل قول:
در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‏1، ص: 176
نخستين كسى را در آنجا ملاقات كرديم، «شماء» دختر «بقيله» بود كه بر قاطر سفيد و سياه رنگى سوار بود. چادر سياه رنگى بر سرش افكنده بود.

نقل قول:

بنده در نرم افزارم تنها نوشتم چادر سیاه و این تعداد سند برای بنده امد.
1) از حضرت زهرا و ائمه سند چادر مشکی نیست
2)روایت اولی تو کتاب اهل سنت اومده و خانومی که تو روایت توصیف میکنه سوار قاطره! زنی که سوار زین باشه، ملعونه!:
http://www.askdin.com/showthread.php?p=97592
3) همه مدارکی که اومد اکثرا بی ربط به چادر سیاهن مثلا درباره فضیلت گریه بر امام حسین چه ربطی به چادر سیاه داره؟ لباس سیاه واسه عزاداری چادر سیاه نیست!:
نقل قول:
خش سى و چهارم در باره ثواب گريه بر مصيبت امام حسين و ساير امامان عليهم السلام: ..... ص : 299
تو این مدارک هیچ اشاره به چادر سیاه از زبان ائمه یا سیره ائمه نشده
منم میتونم یه کلمه ایو بگردم هر تعداد نتیجه اومد حتی اگه نقضش کرد بیارم واسه سند حرفام!
مثلا چادر سیاه واسه نماز مکروهه ،شما اونم آوردین واسه اینکه بگین چادر حضرت زهرا سیاه بود؟؟

خود چادر واجبه؟؟:
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27015&p=443046

با سلام
دوستان اگر موافق باشند مطلب سیاه پوشی شیعیان را در این تاپیک دنبال کنند

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9768
..

رضا;119372 نوشت:
با سلام
دوستان اگر موافق باشند مطلب سیاه پوشی شیعیان را در این تاپیک دنبال کنند

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9768
..

بسم الله الرحمن الرحیم

دوست خوبم خانم منتقد

بنا به پیشنهاد کارشناس عزیز بنده پاسخ شما را در این تاپیک ارسال کردم

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9768

مع السلام

موضوع قفل شده است