جمع بندی شهادت زمینی که روی آن نماز می خوانیم؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شهادت زمینی که روی آن نماز می خوانیم؟

سلام.وقتتون بخیر.
(عذر خواهی میکنم اگه تاپیک و تو جای اشتباهی زدم)
ایا زمینی که روش نماز میخونیم روز قیامت شهادت میده؟
برا گناهی هم که روش انجام دادیم شهادت میده؟
اگر میده ایا این شهادتش اصلا بدردمون میخوره؟
اگه شخصی رو یه زمینی نماز بخونه سپس بره 10 متر اونورتر نماز بخونه ایا دو تیکه از زمین براش شهادت میدن یا یه تیکه حساب میشه

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

شهادت زمين در روايات

حال بايد درِ آستانة اهل بيت (علیهم السلام) زانو بزنيم و از زبان آنها بشنويم كه معناي شهادت زمين چيست؟
روايات در اين زمينه دو دسته اند:

الف) رواياتي كه به صورت كلّی، اصل شهادت دادن زمين را تأييد مي كند:
1. از ابو سعيد خدري نقل شده كه مي گفت: هرگاه در بيابان هستي صدا را به اذان بلند كن. چرا كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مي فرمود: لَا يَسْمَعُهُ جِنَّ وَ الْاِنْسَ وَ لَا حَجَرٌ اِلَّا يَشْهَد لَهُ؛[1] هيچ جن و انس و قطعه سنگي آن را نمي شنود؛ مگر اينكه براي او (در قيامت) گواهي مي دهد.
2. علي (علیه السلام) فرمود: صَلُّوا مِنَ الْمَسَاجِدِ فِي بِقَاعٍ مُخْتَلِفَةٍ فَإِنَّ كُلَّ بُقْعَةٍ تَشْهَدُ لِلْمُصَلِّي عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛[2] در قسمتهاي مختلف مساجد نماز بخوانيد؛ زيرا هر قطعة زميني در قيامت براي كسي كه روي آن نماز خوانده گواهي مي دهد.
3. امير مؤمنان علي (علیه السلام) هنگامي كه بيت المال را تقسيم مي كرد و خالي مي شد، دو ركعت نماز بجا مي آورد و مي فرمود: اِشْهَدِي اَنِّي مَلَأتُكِ بِحَقِّ، وَ فَرَغْتُكِ بِحَقِّ؛[3] گواهي ده كه من تو را به حق پر كردم و به حق خالي كردم.
ب) رواياتي كه خبردادن زمين را معنا مي كند:
1. در حديثي از پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) مي خوانيم كه فرمود: أ تَدْرُونَ مَا اَخْبَارُهَا؛ آيا مي دانيد منظور از اخبار زمين (در اينجا) چيست؟ گفتند: خدا و پيغمبرش آگاه ترند. حضرت فرمود: أَخْبَارُهَا أَنْ تَشْهَدَ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ وَ أَمَةٍ بِمَا عَمِلَ عَلَى ظَهْرِهَا تَقُولُ عَمِلَ كَذَا وَ كَذَا يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَهَذَا أَخْبَارُهَا؛[4] منظور از خبردادن زمين، اين است كه اعمال هر مرد و زني را كه بر روي زمين انجام داده، خبر مي دهد و مي گويد: فلان شخص در فلان روز، فلان كار را انجام داد، اين است خبر دادن زمين.
2. در حديث ديگر فرمود: حَافِظُوا عَلَى الْوُضُوءِ وَ خَيْرُ أَعْمَالِكُمُ الصَّلَاةُ وَ تَحَفَّظُوا مِنَ الْأَرْضِ فَإِنَّهَا أُمُّكُمْ وَ لَيْسَ فِيهَا أَحَدٌ يَعْمَلُ خَيْراً أَوْ شَرّاً إِلَّا وَ هِيَ مُخْبِرَةٌ بِهِ؛[5] بر وضو مواظبت كنيد، و بهترين اعمال شما نماز است، و مراقب زمين كه مادر شما است [و در دامن آن رشد و بالندگي مي يابيد] هيچ انساني، كار خير يا شرّي بجا نمي آورد، مگر اينكه زمين از آن خبر مي دهد.
همين مرا كافي است
مردي خدمت پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) آمد و عرض كرد: عَلِّمْنِي مِمَّا عَلَّمَكَ الله؛ از آنچه خداوند به تو تعليم داده به من بياموز. پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) او را به مردي از يارانش سپرد تا قرآن به وي تعليم كند، و او سورة (( اِذَا زُلْزِلَتِ الْاَرْضُ ... يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبَارَهَا....)) را تا آخر به وي تعليم داد. آن مرد از جا برخاست و گفت: همين مرا كافي است.
وقتي به پيامبر (صلی الله علیه وآله) گزارش دادند، حضرت فرمود: او را به حال خود رها كنيد كه فقيه بازگشت. دليل آن هم روشن است؛ زيرا كسي كه مي داند اعمال انسان حتي به اندازه يك ذرّه، محاسبه مي شود و زمين، همة اعمال انسان را ضبط مي كند و گزارش مي دهد در اين دنيا كاملاً مراقب كردار خويش است و بزرگ ترين اثر تربيتي را بر وي دارد.[6]

[1]. مجمع البيان، فضل بن حسن طبرسي، ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم، ج10، ص799.
[2]. وسائل الشيعه، ج5، ص188؛ بحار الانوار، ج8، ص384؛ لئالي الاخبار، ج5، ص79؛ الميزان، ج6، ص337.
[3]. لئالي الاخبار، ج5، ص79؛ تفسير نمونه، ج27، ص225.
[4]. تفسير نور الثقلين، عروسي حويزي، اسماعيليان، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج5، ص649.
[5]. مجمع البيان، ج10، ص799.
[6]. تفسير نمونه، ج27، ص232، با تغييرات مختصر.

علي (علیه السلام) فرمود: صَلُّوا مِنَ الْمَسَاجِدِ فِي بِقَاعٍ مُخْتَلِفَةٍ فَإِنَّ كُلَّ بُقْعَةٍ تَشْهَدُ لِلْمُصَلِّي عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ در قسمتهاي مختلف مساجد نماز بخوانيد؛ زيرا هر قطعة زميني در قيامت براي كسي كه روي آن نماز خوانده گواهي مي دهد.
وسائل الشيعه، ج5، ص188

به نام خدا
چه فرقی میکند که چند قسمت شهادت بدهد یا یک قسمت چند نماز رو شهادت بدهد ؟؟

kzero1;583058 نوشت:
چه فرقی میکند که چند قسمت شهادت بدهد یا یک قسمت چند نماز رو شهادت بدهد ؟؟

شما به یک نفر احسان کنین بهتره یا به چندین نفر؟
خب حکایت همینه.... نماز گزاردن تو مکان ها و زمین های مختلف بهتر از یک جا و یک مکان هست... چه بهتر که اون مکان ها و زمین ها مساجد و حرم معصومین (ع) باشن...

داشتن گواهان بیشتر، و دل نبستن به جایی خاص در مسجد برای توی چشم بودن همیشگی، ودر آستانه ریاکاری قرار نگرفتن.

تحفّظوا من الأرض فإنّها أمّکم و إنّه لیس من أحد عامل علیها خیرا أو شرّا إلّا و هی مخبره به.
حرمت زمین را بدارید که بمنزله مادر شماست و هر که روى زمین کار بد یا خوبى کند، از آن خبر میدهد.

نهج الفصاحه ح1130

در دادگاه عدالت الهی شاهدانی هستند که بر اعمال انسانها گواهی می­دهند و داوری عادلانه الهی با استناد به شهادت این شهود انجام می­پذیرد. این گواهی تفاوتی بنیادین با شهادت شهود در دنیا دارد و دارای ویژگیهایی است، از جمله: الف) شاهدان اعمال در روز قیامت، باید اعمال را در ظرف تحقق آن یعنی دنیا ملاحظه کرده باشند. اگر شاهد الف صرفاً به استناد گفته ب بر عمل شخص ج شهادت دهد، هر چند ب بر حق باشد، شهادت او کامل نیست؛ زیرا الف بر گفته ب شاهد است نه بر عمل ج.
ب)شاهدان روز قیامت، هم بر ظاهر عمل شهادت می­دهند و هم بر باطن آن، زیرا شاهد کامل شاهدی است که از پوسته ظاهر بگذرد و به درون عمل نفوذ کند. بر ظاهر هیچ عملی نمی­توان حکم قطعی و کامل کرد. ممیز واقعی بسیاری از اعمال، ظاهر آنها نیست بلکه انگیزه و نیتی است که عمل بر پایه آن انجام شده است.
ج) شاهدان اعمال باید از هر گونه خطا در مقام تحمل اعمال و سپس گواهی به آن مصون باشند، تا شهادت آنها کاملا درست و واقعی باشد.[1]

شاهدان روز قیامت
شاهدان روز قیامت در یک تقسیم بندی به شهود بیرونی و درونی تقسیم می­شوند؛ شهود بیرونی که بیرون از وجود خود انسانند، عبارتند از: خداوند متعال، پیامبران، اولیای الهی، فرشتگان الهی، نامه اعمال، زمین و زمان و شهود درونی که در وجود خود انسان هستند، اعضا و جوارح انسانند.البته شاهد دیگری بر اعمال انسان وجود دارد که از سنخ دو قسم مذکور نیست و آن تجسم یافتن حقیقت اعمال انسان است.[2] که در ادامه توضیح هر کدام بیان می­شود:
1. خداوند متعال
در روز رستاخیز خداوند خود در راس گواهان قرار دارد، زیرا تمامی ویژگیهای لازم برای شهادت در ئات پاک الهی به صورت کامل و بدون نقص وجود دارد:

«َ فَإِلَینا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلی‏ ما یفْعَلُون‏ » (یونس46)


«بازگشتشان به سوی ماست سپس خداوند گواه است بر آنچه آنها انجام می‏دادند.»



چگونگی گواهی خداوند یا بدین صورت است که گواهی خود را از طریق الهام به فرشتگان مامور حساب بیان می­کند و یا اینکه اعضای پیکر انسان را به سخن درمی­آورد تا آنچه را انجام داده­اند، بازگو کنند.[3]

2. پیامبران
یکی دیگر از شاهدان اعمال در روز قیامت، پیامبران نسبت به امتهای خود، و پیامبر اسلام(ص) نسبت به سایر پیامبران است:

« وَ یوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِیداً عَلی‏ هؤُلاء » (نحل89)


«بیاد آورید روزی را كه از هر امتی گواهی از خودشان بر آنها معبوث می‏كنیم، و تو را گواه آنها قرار می‏دهیم‏.»



البته در این آیه این نکته با صراحت ذکر نشده که گواهی هر امتی پیامبر آنها است، ولی از این رو که شاهدان روز قیامت باید بر ظاهر و باطن اعمال و آنچه در دل انسان خطور می­کند، بطور کامل آگاه باشند و نیز از هر گونه خطا و اشتباه هنگام تحمل اعمال و دروغ و خیانت هنگام ادای شهادت، به دور باشند، مصداق «شهید»در آیه فوق پیامبر هر امتی خواهد بود، زیرا اوست که این دو ویژگی را داراست.[4] همچنین در این آیه، پیامبر اکرم(ص) به عنوان شاهد انبیای گذشته معرفی شده است.
در اینکه شهادت انبیا بر امتها یا شهادت پیامبر اکرم بر انبیا چگونه خواهد بود با اینکه معنای شهود، آگاهی توام با حضور است، و هر یک از انبیا و همچنین شخص پیامبر اسلام در یک محدوده خاص زمانی امت خود بوده­اند، ممکن است از این جهت باشد که روح آنها در عالم برزخ نیز ناظر احوال امتهاست، و در مورد پیامبر اکرم نیز ممکن است حضور روح مقدسش در طول تاریخ بشریت سبب این آگاهی و حضور بوده باشد، چنانچه در روایات آمده است که اولین مخلوق خدا نور پیامیر اسلام(ص) بود.[5]

3. اولیای الهی
علاوه بر شهود یاد شده، در میان امت اسلامی امامان معصوم(ع) نیز گواه بر اعمال­اند:

« وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس »‏ (بقره143)


«و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید.»



هر چند آیه بالا بر حسب ظاهر، تمام افراد امت را مخاطب قرار داده است، ولی با توجه به اینکه شاهدان اعمال در آخرت، باید بر باطن و حقیقت اعمال مانند ایمان، کفر، نفاق، اخلاص، ریا و ...شهادت دهند و این خصوصیت در انسانهای عادی یافت نمی­شود، لذا منظور از «امت» برترین افراد امت­اند که همان امامان معصوم می­باشند و اطلاق «امت»بر آنان از آن روست که از میان امت اسلامی برخاسته­اند.[6]روایات متعددی در تایید این سخن وجود دارد که برای نمونه در روایتی امام باقر (ع) در تفسیر آیه یاد شده فرمودند:


«و لا یكون شهداء علی الناس الا الائمة علیهم السلام و الرسل، فاما الامة فانه غیر جایز أن یستشهدها الله، و فیهم من لا تجوز شهادته فی الدنیا علی حزمة بقل»[7]


«و تنها امامان و پیامبران بر مردم شهادت می­دهند و ممکن نیست خود امت از سوی خداوند به شهادت گرفته شوند، در حالی که در میان امت کسانی هستند که شهادت آنها در دنیا حتی بر (امور بی­ارزشی مانند) دسته­ای سبزی پذیرفته و معتبر نیست.»



4. فرشتگان الهی
گروهی از فرشتگان الهی نیز، در رستاخیز در زمره گواهان اعمال خواهند بود:

« وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ »(ق21)


«و هر انسانی وارد محشر می‏گردد در حالی كه همراه او سوق دهنده و گواهی­دهنده­ای است.»



مقصود از «سائق» و «شهید» دو فرشته­ای هستند که هنگام حضور هر انسانی در رستاخیز، او را همراهی می­کنند؛ یکی او را به سوی محشر می­راند و دیگری بر اعمال او گواهی می­دهد، شبیه حال مجرمانی است که در دنیا آنها را به سوی دادگاه می­برند، ماموری از پشت سر برای سوق آنها به دادگاه و ماموری از پیش­رو با پرونده­ای درباره اعمال آنها. از امیرالمومنین علی(ع) روایت شده است که پس از تلاوت این آیه فرمود:

«سائق یسوقها الی محشرها و شاهد یشهد علیها بعملها»[8]


«سوق­دهنده­ای او را به سوی محشر می­راند و شاهدی بر اعمال او گواهی می­دهد.»



5. نامه اعمال
آیات و روایات متعددی دلالت دارند بر اینکه کتابهایی وجود دارد که خوب و بد کارهای مردم در آن نوشته شده، و نویسندگانی هستند که آن کتابها را می­نگارند.در روز حساب این کتابها بر انسان عرصه می­گردد و آن را می­خواند و مجرمان از آن کتاب هراسان شده و از اینکه در آن ریز و درشت اعمال آنان نوشته شده، شگفت­زده می­شوند:

« إِنَّا نَحْنُ نُحْی الْمَوْتی‏ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُم‏ » (یس12)


«ما مردگان را زنده می‏كنیم، و آنچه را از پیش فرستاده‏اند و تمام آثار آنها را می‏نویسیم.»



« وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ » (کهف49)


«و كتاب (كتابی كه نامه اعمال همه انسانها است) در آنجا گذارده می‏شود، اما گنهكاران را می‏بینی كه از آنچه در آن است ترسان و متوحش‏اند»




6. زمین
زمین نیز از جمله شهود قیامت است و درباره اعمالی که بر پهنه آن انجام گرفته، گواهی می­دهد:

« یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحی‏ لَها » (زلزال4-5)


«در آن روز زمین تمام خبرهای خود را بازگو می‏كند. چرا كه پروردگارت به او وحی كرده است.»



رسول خدا(ص) در بیان اخباری که از سوی زمین بازگو می­شود، فرمود:

«اخبارها ان تشهد علی کل عبد و امة بما عملوا علی ظهرها تقول عمل کذا یوم کذا فهذا اخبارها»[9]


«خبرهای زمین آن است که بر هر مرد و زنی از آنچه که بر روی زمین انجام داده­اند، خبر می­دهد و می­گوید: در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است اخبار زمین.»



منظور از تکلم و سخن گفتن زمین، ظاهر شدن آثار اعمالی است که انسان بر صفحه زمین انجام داده، زیرا هر عملی که او انجام می­دهد در پیرامون خود آثاری بجا می­گذارد. چنانچه در دنیا نیز با آثاری که مجرم از خود به جا می­گذارد، کیفیت جرم و نوع آن بدست می­آید.[10]

7. زمان
در برخی روایات، زمان نیز در زمره شاهدان رستاخیز قرار دارد.از امام صادق(ع) روایت شده است که درباره گواهی روز و شب فرمود:

« إِنَّ النَّهَارَ إِذَا جَاءَ قَالَ یا ابْنَ آدَمَ اعْمَلْ فِی یوْمِكَ هَذَا خَیراً أَشْهَدْ لَكَ بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ یوْمَ الْقِیامَةِ فَإِنِّی لَمْ آتِكَ فِیمَا مَضَی وَ لَا آتِیكَ فِیمَا بَقِی وَ إِذَا جَاءَ اللَّیلُ قَالَ مِثْلَ ذَلِكَ »[11]


«هنگامی که روز فرا رسد(به انسان) می­گوید: ای فرزند آدم در این روز خود، کار نیک انجام بده تا در روز قیامت به نفع تو نزد پروردگارت شهادت دهم. من نه در گذشته نزد تو آمده­ام و نه در آینده خواهم بود و هنگامی که شب فرا می­رسد، او نیز چنین سخنی می­گوید.»



8. اعضا و جوارح آدمی
یکی دیگر از شهود در رور قیامت، اعضا و جوارح انسانها است که بر اعمال گذشته آنها گواهی می­دهند:

« یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا یعْمَلُون‏ »(نور24)


«در آن روز كه زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی كه مرتكب می‏شدند گواهی می‏دهد.»



« حَتَّی إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا یعْمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَینا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ كُلَّ شَی‏ءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُون‏ » (فصلت20-21)


«وقتی به آن(آتش دوزخ) می‏رسند گوشها و چشمها و پوستهای تنشان به اعمال آنها گواهی می‏دهد! آنها به پوستهای تن خود می‏گویند: چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ آنها جواب می‏دهند: همان خدایی كه هر موجودی را به نطق در آورده ما را گویا ساخته، و او شما را در آغاز آفرید و بازگشتتان به سوی او است.»



از این آیات افزون بر اصل شهادت اعضا و جوارح انسان در قیامت، این نکته مهم فهمیده می­شود که همه موجودات عالم طبیعت، حتی موجودات مادی از مرتبه­ای از ادراک و حیات برخوردارند، هر چند چشم ظاهر­بین انسان از درک این حقیقت در دنیا ناتوان است.دلیل این مدعا آن است که اگر اعضا و جوارح انسان، در دنیا فاقد درک و شعور باشند قادر به دریافت اعمال انسان نخواهند بود و در این صورت، سخن گفتن آنها در قیامت مصداق حقیقی شهادت نخواهد شد.زیرا شهادت واقعی آن است که شاهد، در هنگام وقوع عمل، آن را درک کرده باشد.[12]

9. تجسم اعمال
تجسم اعمال به این معنا است که اعمال نیک و بد انسان صورتی دنیوی دارد که ما آن را مشاهده می­کنیم و نیز صورتی اخروی که هم اکنون در دل و نهاد عمل نهفته است. که این صورت در آخرت جلوه می­کند و موجب لذت و فرح یا آزار و اندوه انسان می­گردد. حتی نیتها و ملکات نفسانی انسان نیز در جهان آخرت تجسم می­یابد. کسانی که دارای اعمال و نیات ناپسند بودند، این اعمال به صورتهی زشت و کریه تجسم می­یابند و اعمال و نیات پسندیده به صورتهای زیبای بهشتی تمثل می­یابند. با توجه به ویژگیهای گفته شده معلوم می­شود که تجسم اعمال بهترین گواه بر عمل است، زیرا حقیقت عمل، گویای واقعی عمل خواهد بود.[13] قرآن کریم به روشنی از تجسم اعمال یاد می­کند:

« فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَهُ وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ »(زلزله7-8)


«پس هر كس به اندازه سنگینی ذره‏ای كار خیر انجام داده آن را می‏بیند. و هر كس به اندازه ذره‏ای كار بد كرده آن را می‏بیند.»



از این دو آیه به خوبی برمی­آید که خود عمل در قیامت حاضر می­شود و انسان از آن آٰگاه می­گردد و همان عمل را می­بیند نه پاداش و کیفر آن را.[14]


حقیقت شهادت اخروی
با توجه با اینکه آخرت، سرای کنار رفتن همه حجابها و ظهور همه حقایقی است که در دنیا مکنون بوده است، اشراف و آگاهی شهود در دنیا، نیز دارای حقیقتی است که این حقیقت در آخرت نمایان می­گردد و در قالب شهادت اخروی تجلی می­یابد.[15]

فلسفه شهادت اخروی
این نکته مسلم است که گواهی اخروی، بر خلاف شهادتهای دنیوی، به منظور وقوف حاکم بر ماوقع نیست؛ زیرا خداوند سبحان که قاضی محکمه روز قیامت است، عالم مطلق بوده، هیچ امری از حوزه علم بیکران او خارج نیست.بنابراین نباید فلسفه این شهادت را آگاه ساختن قاضی و کمک به او برای صدور حکم دانست؛ زیرا گواهی خداوند بر اعمال انسان، از این جهت کفایت می­کند.
بنابراین شهادت شهود در رستاخیز می­تواند به خاطر علل زیر باشد:
الف) اتمام حجت بر انسانها: شاهدان اخروی به گونه­ای هستند که هیچ مجالی برای متهم ساختن آنان به کذب یا خطا و اشتباه وجود ندارد، بویژه آنکه آنان از ظواهر اعمال گذر کرده، با نظر به باطن آن شهادت می­دهند، بر این اساس این نوع شهادت جای هر گونه انکار را از انسان سلب می­کند.[16]
ب) اثر تربیتی: وجود گواهان از لحاظ تربیتی بسیار سودمندند، اگر انسان بداند گواهان بسیاری شاهد اعمال اویند و در روز قیامت شهادت می­دهند، چه بسا از کارهای زشت خودداری کند.برای مثال اگر کسی بداند که دوربین­های فراوانی تمام اعمال او را ثبت می­کنند، بیش­تر مراقب خود است.[17]







[/HR]
[1] . ديواني، امير، حيات جاودانه، قم، معارف، چاپ اول، 1376، ص316-317

[2] . سبحاني، جعفر، الالهيات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، 1384، ج4، ص255

[3] . مکارم شيرازي، ناصر و همکاران، پيام قرآن، قم، مدرسه امام علي بن ابيطالب(ع)، چاپ چهارم، 1374، ج6، ص150

[4] . الالهيات، همان، ص256

[5] . پيام قرآن، همان، ص151

[6] . سعيدي مهر، محمد، آموزش کلام اسلامي، قم، طه، چاپ سوم، 1383، ج1، ص292 و الاهيات، همان، ص257-258

[7] . عروسي حويزي، عبد علي بن جمعه، تفسير نورالثقلين، قم، انتشارات اسماعيليان، 1415ق، ج1، ص135، ح411

[8] . نهج­البلاغه صبحي صالح، خطبه85

[9] . طبرسي، فضل­بن­حسن، مجمع البيان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372، ج10، ص799

[10] . الالهيات، همان، ص261

[11] . کليني، محمدبن يعقوب، کافي، ج2، ص455، ح12

[12] . طباطبايي، محمد حسين، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه صادق لاريجاني، قم، بوستان کتاب، 1387، ص154

[13] . سبحاني، جعفر و محمدرضايي، محمد، انديشه اسلامي، قم، معارف، 1385، ج1، ص218-219

[14] . الالهيات، همان، ص262

[15] . آموزش کلام اسلامي، همان، ص295

[16] . آموزش کلام اسلامي، همان، ص295

[17] . انديشه اسلامي، همان، ص212

یَومَئِذٍ تُحَدِّث‌ُ: ‌آن‌ روز سخن‌ گوید زمین‌. ‌یعنی‌ حق‌ ‌تعالی‌ قوه تکلّم‌ ‌در‌ ‌آن‌ ایجاد فرماید، چنانچه‌ ‌در‌ شجره حضرت‌ موسی‌ ‌علیه‌ السّلام‌، ‌تا‌ ‌در‌ سخن‌ آید و گوید أَخبارَها: خبرهای‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ آنچه‌ ‌در‌ روی‌ ‌آن‌ واقع‌ ‌شده‌.

چنانچه‌ حضرت‌ پیغمبر صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود باصحاب‌: أ تدرون‌ ‌ما اخبارها! قالوا اللّه‌ و رسوله‌ اعلم‌. ‌قال‌ اخبارها ‌ان‌ تشهد ‌علی‌ کل‌ّ ‌عبد‌ و امة ‌بما‌ عمل‌ کل‌ّ ‌علی‌ ظهرها یقول‌ عمل‌ کذا و کذا یوم کذا و کذا فهذا اخبارها. آیا می‌دانید خبرهای‌ زمین‌ چه‌ ‌باشد‌! گفتند ‌خدا‌ و پیغمبر داناترست‌. فرمود اخبار زمین‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ گواهی‌ دهد ‌بر‌ ‌هر‌ مرد و زنی‌ ‌به‌ آنچه‌ عمل‌ کرده‌ ‌باشد‌ ‌هر‌ یک‌ ‌بر‌ روی‌ ‌آن‌ و گوید فلان‌ و فلان‌ عمل‌ چنین‌ و چنان‌ کرد ‌در‌ روز چنین‌ و چنان‌، ‌پس‌ اخبار زمین‌ ‌اینکه‌ ‌باشد‌.سبحاني، جعفر، الالهيات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، 1384، ج4، ص255

[=arial]جمع بندی:

سوال:
سلام.وقتتون بخیر.
(عذر خواهی میکنم اگه تاپیک و تو جای اشتباهی زدم)
ایا زمینی که روش نماز میخونیم روز قیامت شهادت میده؟
برا گناهی هم که روش انجام دادیم شهادت میده؟
اگر میده ایا این شهادتش اصلا بدردمون میخوره؟
اگه شخصی رو یه زمینی نماز بخونه سپس بره 10 متر اونورتر نماز بخونه ایا دو تیکه از زمین براش شهادت میدن یا یه تیکه حساب میشه

پاسخ: سلام علیکم"

روايات در اين زمينه(شهادت زمين) دو دسته اند:

الف) رواياتي كه به صورت كلّی، اصل شهادت دادن زمين را تأييد مي كند:
1. از ابو سعيد خدري نقل شده كه مي گفت: هرگاه در بيابان هستي صدا را به اذان بلند كن. چرا كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مي فرمود: لَا يَسْمَعُهُ جِنَّ وَ الْاِنْسَ وَ لَا حَجَرٌ اِلَّا يَشْهَد لَهُ؛[1] هيچ جن و انس و قطعه سنگي آن را نمي شنود؛ مگر اينكه براي او (در قيامت) گواهي مي دهد.
2. علي (علیه السلام) فرمود: صَلُّوا مِنَ الْمَسَاجِدِ فِي بِقَاعٍ مُخْتَلِفَةٍ فَإِنَّ كُلَّ بُقْعَةٍ تَشْهَدُ لِلْمُصَلِّي عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛[2] در قسمتهاي مختلف مساجد نماز بخوانيد؛ زيرا هر قطعة زميني در قيامت براي كسي كه روي آن نماز خوانده گواهي مي دهد.
3. امير مؤمنان علي (علیه السلام) هنگامي كه بيت المال را تقسيم مي كرد و خالي مي شد، دو ركعت نماز بجا مي آورد و مي فرمود: اِشْهَدِي اَنِّي مَلَأتُكِ بِحَقِّ، وَ فَرَغْتُكِ بِحَقِّ؛[3] گواهي ده كه من تو را به حق پر كردم و به حق خالي كردم.
ب) رواياتي كه خبردادن زمين را معنا مي كند:
1. در حديثي از پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) مي خوانيم كه فرمود: أ تَدْرُونَ مَا اَخْبَارُهَا؛ آيا مي دانيد منظور از اخبار زمين (در اينجا) چيست؟ گفتند: خدا و پيغمبرش آگاه ترند. حضرت فرمود: أَخْبَارُهَا أَنْ تَشْهَدَ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ وَ أَمَةٍ بِمَا عَمِلَ عَلَى ظَهْرِهَا تَقُولُ عَمِلَ كَذَا وَ كَذَا يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَهَذَا أَخْبَارُهَا؛[4] منظور از خبردادن زمين، اين است كه اعمال هر مرد و زني را كه بر روي زمين انجام داده، خبر مي دهد و مي گويد: فلان شخص در فلان روز، فلان كار را انجام داد، اين است خبر دادن زمين.
2. در حديث ديگر فرمود: حَافِظُوا عَلَى الْوُضُوءِ وَ خَيْرُ أَعْمَالِكُمُ الصَّلَاةُ وَ تَحَفَّظُوا مِنَ الْأَرْضِ فَإِنَّهَا أُمُّكُمْ وَ لَيْسَ فِيهَا أَحَدٌ يَعْمَلُ خَيْراً أَوْ شَرّاً إِلَّا وَ هِيَ مُخْبِرَةٌ بِهِ؛[5] بر وضو مواظبت كنيد، و بهترين اعمال شما نماز است، و مراقب زمين كه مادر شما است [و در دامن آن رشد و بالندگي مي يابيد] هيچ انساني، كار خير يا شرّي بجا نمي آورد، مگر اينكه زمين از آن خبر مي دهد.
همين مرا كافي است
مردي خدمت پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) آمد و عرض كرد: عَلِّمْنِي مِمَّا عَلَّمَكَ الله؛ از آنچه خداوند به تو تعليم داده به من بياموز. پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله) او را به مردي از يارانش سپرد تا قرآن به وي تعليم كند، و او سورة (( اِذَا زُلْزِلَتِ الْاَرْضُ ... يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبَارَهَا....)) را تا آخر به وي تعليم داد. آن مرد از جا برخاست و گفت: همين مرا كافي است.
وقتي به پيامبر (صلی الله علیه وآله) گزارش دادند، حضرت فرمود: او را به حال خود رها كنيد كه فقيه بازگشت. دليل آن هم روشن است؛ زيرا كسي كه مي داند اعمال انسان حتي به اندازه يك ذرّه، محاسبه مي شود و زمين، همة اعمال انسان را ضبط مي كند و گزارش مي دهد در اين دنيا كاملاً مراقب كردار خويش است و بزرگ ترين اثر تربيتي را بر وي دارد.[6]

[1]. مجمع البيان، فضل بن حسن طبرسي، ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم، ج10، ص799.
[2]. وسائل الشيعه، ج5، ص188؛ بحار الانوار، ج8، ص384؛ لئالي الاخبار، ج5، ص79؛ الميزان، ج6، ص337.
[3]. لئالي الاخبار، ج5، ص79؛ تفسير نمونه، ج27، ص225.
[4]. تفسير نور الثقلين، عروسي حويزي، اسماعيليان، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج5، ص649.
[5]. مجمع البيان، ج10، ص799.
[6]. تفسير نمونه، ج27، ص232، با تغييرات مختصر.

موضوع قفل شده است