جمع بندی معنی «نتخطف» در آیه 57 سوره قصص چیست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنی «نتخطف» در آیه 57 سوره قصص چیست؟

سلام. معنی کلمه "نتخطف" در آیه 57 سوره قصص چیست؟ آیا به معنای رانده شدن است؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیقین

חסר משמעות;581223 نوشت:
سلام. معنی کلمه "نتخطف" در آیه 57 سوره قصص چیست؟ آیا به معنای رانده شدن است؟

سلام به شما پرسشگر گرامی


وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى‏ إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(قصص/57)
آنها گفتند: «ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم، ما را از سرزمينمان مى‏ ربايند!» آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه ثمرات هر چيزى (از هر شهر و ديارى) بسوى آن آورده مى‏ شود؟! رزقى است از جانب ما ولى بيشتر آنان نمى‏ دانند!

نُتَخَطَّفْ از ماده خَطف، به معنى ربودن با سرعت است.

گروهى از مشركان مكّه به پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله اظهار داشتند كه اگر ما هدايت را به همراه تو پذيرا شويم، به سرعت از خانه و كاشانه خود رانده و آواره، و از زندگى و هستى خويش ساقط و درمانده مى‏ گرديم. خداوند در این آیه و آیات بعدی پاسخ هایی می دهد که حاصلش اینست همان خدايى كه مكّه را پايگاه أمن و محل سرازير شدن روزى فراوان براى شما قرار داد، باز مى‏ تواند آن امنیت و رزق را تداوم بخشد. بر فرض که به خاطر حفظ رفاه و منافع خود ايمان نياوريد، قهر خدا را چه خواهيد كرد؟ مگر مال و متاع دنيا چقدر ارزش دارد كه به واسطه آن ايمان نمى‏ آوريد؟! بدانيد آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است، پس ايمان نیاوردن شما توجيهى ندارد. (تفسير نور، ج‏ 9، ص 76 و 77)

صدیقین;582327 نوشت:
سلام به شما پرسشگر گرامی

وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى‏ إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(قصص/57)
آنها گفتند: «ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم، ما را از سرزمينمان مى‏ ربايند!» آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه ثمرات هر چيزى (از هر شهر و ديارى) بسوى آن آورده مى‏ شود؟! رزقى است از جانب ما ولى بيشتر آنان نمى‏ دانند!

نُتَخَطَّفْ از ماده خَطف، به معنى ربودن با سرعت است.

گروهى از مشركان مكّه به پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله اظهار داشتند كه اگر ما هدايت را به همراه تو پذيرا شويم، به سرعت از خانه و كاشانه خود رانده و آواره، و از زندگى و هستى خويش ساقط و درمانده مى‏ گرديم. خداوند در این آیه و آیات بعدی پاسخ هایی می دهد که حاصلش اینست همان خدايى كه مكّه را پايگاه أمن و محل سرازير شدن روزى فراوان براى شما قرار داد، باز مى‏ تواند آن امنیت و رزق را تداوم بخشد. بر فرض که به خاطر حفظ رفاه و منافع خود ايمان نياوريد، قهر خدا را چه خواهيد كرد؟ مگر مال و متاع دنيا چقدر ارزش دارد كه به واسطه آن ايمان نمى‏ آوريد؟! بدانيد آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است، پس ايمان نیاوردن شما توجيهى ندارد. (تفسير نور، ج‏ 9، ص 76 و 77)

با سلام. آیا این مسئله که این آیه نشان می دهد که خدا حضور آنها را، در صورت ایمان، در مکه تداوم خواهد بخشید، با اینکه مهاجرین برای چندین سال از مکه رانده شدند، سازگار است؟

חסר משמעות;582723 نوشت:
با سلام. آیا این مسئله که این آیه نشان می دهد که خدا حضور آنها را، در صورت ایمان، در مکه تداوم خواهد بخشید، با اینکه مهاجرین برای چندین سال از مکه رانده شدند، سازگار است؟

سلام

اتفاقاً در ایه صحبت از رانده شدن نیست بلکه ربوده شدن است و دیدیم که ربوده نشدند بلکه با هجرت قوی گشته و با قدرت بازگشتند .

חסר משמעות;582723 نوشت:
با سلام. آیا این مسئله که این آیه نشان می دهد که خدا حضور آنها را، در صورت ایمان، در مکه تداوم خواهد بخشید، با اینکه مهاجرین برای چندین سال از مکه رانده شدند، سازگار است؟

اینها بهانه های برخی مشرکان برای ایمان نیاوردن بود. آیه کریمه دارد بهانه جویی های اینها را بیان می کند که چه حق را بشناسند و چه نشناسند، اینها تنها به دنبال منافع مادی شان می روند و حاضر نیستند هیچ رقمی ایمان بیاورند! در چند آیه قبل اینجور بهانه آوردند که:


فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا لَوْ لا أُوتِيَ مِثْلَ ما أُوتِيَ مُوسى‏ أَ وَ لَمْ يَكْفُرُوا بِما أُوتِيَ مُوسى‏ مِنْ قَبْلُ قالُوا سِحْرانِ تَظاهَرا وَ قالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كافِرُونَ (قصص/48)
هنگامى كه حقّ از نزد ما براى آنها آمد گفتند: «چرا مثل همان چيزى كه به موسى داده شد به اين پيامبر داده نشده است؟!» مگر بهانه‏ جويانى همانند آنان، معجزاتى را كه در گذشته به موسى داده شد، انكار نكردند و گفتند: «اين دو نفر [موسى و هارون‏] دو ساحرند كه دست به دست هم داده ‏اند (تا ما را گمراه كنند) و ما به هر دو كافريم»؟!

حالا اینجور بهانه آورده اند که:

وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى‏ إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(قصص/57)
آنها گفتند: «ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم، ما را از سرزمينمان مى‏ ربايند!» آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه ثمرات هر چيزى (از هر شهر و ديارى) به سوى آن آورده مى‏ شود؟! رزقى است از جانب ما ولى بيشتر آنان نمى‏ دانند!

بهانه اخیرشان نکته ای دارد و آن اینکه، نگفتند: ان نتبع دینک أو کتابک (اگر دین تو یا کتاب تو را پیروی کنیم...)، بلکه گفتند: إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ (ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم...)؛ یعنی فهمیده اند و قبول دارند که پیامبر اکرم بر حق است و برایشان هدایت آورده، اما می خواهند هر جوری هست برای ایمان نیاوردنشان توجیهی پیدا کنند و از زیر بار فشار وجدانشان در بروند! توجیه قبلی شان آن بود، توجیه فعلی شان این است!

بهانه آوردند که: لازمه پذیرش هدایت، ربوده شدن است و منظورشان کشته شدن و آزار دیدن از مشرکان بود، خداوند فرمود: از چه می ترسید! من مکه را حرم امن قرار داده ام!

در عين ناامنى هایی که وجود داشت، حرم مكه از امنيت نسبى برخوردار بود، و اين امنيت نسبی، از سوی اعراب بيرون مكه بيشتر رعايت مى‏ شد و مشرکان هر کاری را علنی انجام نمی دادند! در واقع بعد از خوردن عهدنامه توسط موریانه و شکست حصر اقتصادی، اوضاع کمی بهتر شد اما بعد از اینکه مسلمانان هجرت کردند، مشرکان جری تر شدند و اموالشان را ضبط کردند و لشکرکشی ها کردند!

نکته دیگر اینکه مشکل از این بود که آنها همانند سایر مشرکین، امنیت و رزق را به دست بت ها می دانستند! خدا فرمود: آن کسی که اینها را به شما می دهد، من هستم! من بودم که مکه را حرم امن قرار دادم! من بودم که در این سرزمین خشک و بی آب و علف، این همه رزق و روزی سرازیر کردم! هر چه می خواهید از من بخواهید! *

--------------------
* برخی نکته ها را با استفاده از توضیحاتی که در المیزان ذیل آیه مورد بحث آمده، نوشتم.

پرسش:
معنی کلمه "نتخطف" در آیه 57 سوره قصص چیست؟ آیا به معنای رانده شدن است؟ درباره متن آیه کریمه هم توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ:

«وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى‏ إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»؛ آن ها گفتند: «ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم، ما را از سرزمين مان مى‏ ربايند!» آيا ما حرم امنى در اختيار آن ها قرار نداديم كه ثمرات هر چيزى (از هر شهر و ديارى) به سوى آن آورده مى‏ شود؟! رزقى است از جانب ما ولى بيشتر آنان نمى‏ دانند!.(1)


نُتَخَطَّفْ از ماده خَطف، به معنى ربودن با سرعت است.
گروهى از مشركان مكّه به پيامبر اسلام (صلى اللَّه عليه و آله) اظهار داشتند كه اگر ما هدايت را به همراه تو پذيرا شويم، به سرعت از خانه و كاشانه خود رانده و آواره، و از زندگى و هستى خويش ساقط و درمانده مى‏ گرديم. خداوند در این آیه و آیات بعدی پاسخ هایی می دهد که حاصلش این است همان خدايى كه مكّه را پايگاه أمن و محل سرازير شدن روزى فراوان براى شما قرار داد، باز مى‏ تواند آن امنیت و رزق را تداوم بخشد. بر فرض که به خاطر حفظ رفاه و منافع خود ايمان نياوريد، قهر خدا را چه خواهيد كرد؟ مگر مال و متاع دنيا چقدر ارزش دارد كه به واسطه آن ايمان نمى‏ آوريد؟! بدانيد آن چه نزد خداست بهتر و پايدارتر است، پس ايمان نیاوردن شما توجيهى ندارد.(2)

آیه کریمه بهانه های برخی مشرکان برای ایمان نیاوردن را بیان می کند که چه حق را بشناسند و چه نشناسند، این ها تنها به دنبال منافع مادی شان می روند و حاضر نیستند هیچ رقمی ایمان بیاورند! در چند آیه قبل این بهانه را آوردند که: «فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا لَوْ لا أُوتِيَ مِثْلَ ما أُوتِيَ مُوسى‏ أَ وَ لَمْ يَكْفُرُوا بِما أُوتِيَ مُوسى‏ مِنْ قَبْلُ قالُوا سِحْرانِ تَظاهَرا وَ قالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كافِرُونَ»؛ هنگامى كه حقّ از نزد ما براى آن ها آمد گفتند: «چرا مثل همان چيزى كه به موسى داده شد به اين پيامبر داده نشده است؟!» مگر بهانه‏ جويانى همانند آنان، معجزاتى را كه در گذشته به موسى داده شد، انكار نكردند و گفتند: «اين دو نفر [موسى و هارون‏] دو ساحرند كه دست به دست هم داده ‏اند (تا ما را گمراه كنند) و ما به هر دو كافريم»؟!.(3)

حالا هم این بهانه را آورده اند که: «
وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى‏ إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»؛ آن ها گفتند: «ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم، ما را از سرزمينمان مى‏ ربايند!» آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه ثمرات هر چيزى (از هر شهر و ديارى) به سوى آن آورده مى‏ شود؟! رزقى است از جانب ما ولى بيشتر آنان نمى‏ دانند!.(4)

بهانه اخیرشان نکته ای دارد و آن اینکه، نگفتند: ان نتبع دینک أو کتابک (اگر دین تو یا کتاب تو را پیروی کنیم...)، بلکه گفتند: إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى‏ مَعَكَ (ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم...)؛ یعنی فهمیده اند و قبول دارند که پیامبر اکرم بر حق است و برایشان هدایت آورده، اما می خواهند هر طوری هست برای ایمان نیاوردنشان توجیهی پیدا کنند و از زیر بار فشار وجدانشان در بروند! توجیه قبلی شان آن بود، توجیه فعلی شان این است!.

بهانه آوردند که: لازمه پذیرش هدایت، ربوده شدن است و منظورشان کشته شدن و آزار دیدن از مشرکان بود، خداوند فرمود: از چه می ترسید! من مکه را حرم امن قرار داده ام!.

در عين نا امنى هایی که وجود داشت، حرم مكه از امنيت نسبى برخوردار بود، و اين امنيت نسبی، از سوی اعراب بيرون مكه بيشتر رعايت مى‏ شد و مشرکان هر کاری را علنی انجام نمی دادند! در واقع بعد از خوردن عهدنامه توسط موریانه و شکست حصر اقتصادی، اوضاع کمی بهتر شد اما بعد از این که مسلمانان هجرت کردند، مشرکان جری تر شدند و اموالشان را ضبط کردند و لشکرکشی ها کردند!.

نکته دیگر این که مشکل از این بود که آن ها همانند سایر مشرکین، امنیت و رزق را به دست بت ها می دانستند! خدا فرمود: آن کسی که این ها را به شما می دهد، من هستم! من بودم که مکه را حرم امن قرار دادم! من بودم که در این سرزمین خشک و بی آب و علف، این همه رزق و روزی سرازیر کردم! هر چه می خواهید از من بخواهید!.(5)

_____
(1) قصص/ 57.
(2) تفسير نور، ج‏ 9، ص 76 و 77.
(3) قصص/ 48.
(4) قصص/ 57.
(5) برخی نکته ها با استفاده از توضیحات المیزان ذیل آیه مورد بحث.

موضوع قفل شده است