جمع بندی وجود نذیر در بین هر قومی

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وجود نذیر در بین هر قومی

سلام. قرآن می فرماید ان من امة الا خلا فیها نذیر. ولی در سوره یس در مورد باز اعراب جاهی می فرماید: لتنذر قوماً ما انذر آبائهم. آیا انذار نشدن پدران اعراب جاهلی با اینکه در بین هر قومی، نذیری باشد، سازگار است؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام



«إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِير»[1]بر طبق آيه فوق تمام امتها داراى انذار كننده الهى يعنى پيامبر بوده‏ اند، هر چند بعضى آن را به معنى وسيعترى گرفته‏ اند كه شامل علما و دانشمندانى كه مردم را انذار مى‏ كنند نيز مى ‏شود، ولى اين معنى بر خلاف ظاهر آيه است.



اما به هر حال معنى اين سخن آن نيست كه در هر شهر و ديار پيامبرى مبعوث شود، بلكه همين اندازه كه دعوت پيامبران و سخنان آنها به گوش جمعيتها برسد كافى است، چرا كه قرآن مى ‏گويد خَلا فِيها نَذِيرٌ (در آنها انذار كننده‏اى بود، و نمى‏گويد" منها" يعنى از ميان خود آنها).


بنا بر اين آنچه در آيه فوق مى‏ خوانيم منافاتى با آيه 44 سوره سبا ندارد كه مى‏گويد: وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ:" ما قبل از تو هيچ انذاركننده‏ اى به سوى مشركان مكه نفرستاده بوديم" در اينجا منظور انذاركننده از ميان خود آنها است، در حالى كه در آيه قبل منظور وصول دعوت پيامبران به آنها است.[2]


«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آبائهم فهم غافلون‏»[3](تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند).



مراد از قوم اگر قريش و امثال آنها باشد در اينصورت منظور از «آباء» پدران نزديك آنهاست زيرا در پدران بعيد آنها حضرت اسماعيل ذبيح بود و نيز پيامبرانى امثال هود، صالح و شعيب بر عرب مبعوث شده بودند. و اگر منظور همه مردم معاصر آن حضرت باشد ... باز پدران نزديك منظور است زيرا آخرين پيامبر قبل از آن حضرت عيسى عليه السّلام است كه ميان آن دو، زمان فترت وجود دارد.
[4]


[/HR] [1] - سوره فاطر،آیه24.

[2] - آیت الله مکارم شیرازی،تفسير نمونه، ج‏18، ص: 239

[3] - سوره یس،آیه6.

[4] - سيد على اكبر قرشى، تفسير احسن الحديث، ج‏9، ص: 60.

سلام. به چه قریبنه ای، می گویید منظور این نبوده که در بین هر قومی از بین خودشان نذیری باشد؟ از کجا می دانید که در مورد آیه سوره یس، منظور این است که کسی از بین خودشان نبوده که انذارشان کند ولی در کل جهان کسی بوده است؟

دلیل قرآنی بیاورید.

חסר משמעות;581955 نوشت:
سلام. به چه قریبنه ای، می گویید منظور این نبوده که در بین هر قومی از بین خودشان نذیری باشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

قطعا انبیا و پیامبرانی وجود داشتند که مسول هدایت مردم زمان خودشان بودند، اما از مردم خود آن قوم نبودند. این مساله در مورد انبیا اولوا العزم که دامنه تبلیغ شان وسیع بود کاملا واضح است.

علاوه بر این در مورد سایر انبیا هم این مساله وجود داشت. مثلا حضرت سلیمان(علیه السلام) پس از آنکه بلقیس نزد ایشان می اید و ایمان می آورد، هدایت مردم سرزمین بلقیس را بر عهده می گیرد در حالی که از آن قوم نبود«قَالَتْ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ ظَلَمْتُ نَفْسىِ وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِين» ((ملكه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!»). سوره نمل،آیه44.

یاسین;583543 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

قطعا انبیا و پیامبرانی وجود داشتند که مسول هدایت مردم زمان خودشان بودند، اما از مردم خود آن قوم نبودند. این مساله در مورد انبیا اولوا العزم که دامنه تبلیغ شان وسیع بود کاملا واضح است.

علاوه بر این در مورد سایر انبیا هم این مساله وجود داشت. مثلا حضرت سلیمان(علیه السلام) پس از آنکه بلقیس نزد ایشان می اید و ایمان می آورد، هدایت مردم سرزمین بلقیس را بر عهده می گیرد در حالی که از آن قوم نبود«قَالَتْ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ ظَلَمْتُ نَفْسىِ وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِين» ((ملكه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!»). سوره نمل،آیه44.

سلام. ببینید آیه می گوید پدرانشان انذار نشده اند! خب شما باید یک قرینه ای، یا دلیل موجهی داشته باشید تا عبارت "توسط کسی از قوم خودشان" را، در مقام تفسیر، به متن قرآن اضافه کنید. آیه به صورت مجرد از انذار نشدن پدران قوم سخن می گوید، و نه از اینکه نذیری از بین خودشان، در بینشان بوده یا نه.

بعلاوه، چیزی که به ذهن خود من رسید، این تعبیر قرآن است:إنما تنذر من اتبع الذكر وخشي الرحمن بالغيب. آیا بر اساس این آیه نمی توان گفت که وجود نذیر یک بحث است و انذار شدن یک بحث دیگر و منظور از انذار، فقط محدود به این نیست که کسی آنها را به سوی حق دعوت کند؟

سؤال:
قرآن می فرماید «إن من أمة إلا خلا فیها نذیر» ولی در سوره یس در مورد باز اعراب جاهی می‌فرماید: «لتنذر قوماً ما أنذر آبائهم» آیا انذار نشدن پدران اعراب جاهلی با این که در بین هر قومی، نذیری باشد، سازگار است؟

پاسخ:

شبیه آیه مورد اشاره شما که در سوره یس وجود دارد آیه دیگری در سوره فاطر داریم؛ «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَريمٍ» [1] (جز اين نيست كه تو كسى را بيم توانى داد كه قرآن پندآموز را (پذيرفته و) پيروى كرده و از خداى رحمان (كه پنهان از حواس است) در نهان ترسيده باشد؛ پس او را به آمرزش (خدا) و پاداشى پرارزش و گرامى بشارت ده.)
«إِنَّما تُنْذِرُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصير»
[2] (جز اين نيست كه تو كسانى را انذار مى‏‌كنى كه از پروردگارشان در نهان بترسند و نماز را به پا دارند. و هر كس (در عقيده و اخلاق و عمل) پاكيزگى جويد جز اين نيست كه به سود خود پاكيزگى مى‏‌جويد؛ و بازگشت همه به سوى خداست.).
در این آیات منظور این نیست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تنها عده‌ای خاص از مردم را انذار می‌کرد، آن هم کسانی که در پنهان نسبت به خداوند ترس و مراقبت دارند؛ بلکه منظور این است که این افراد بودند که انذار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در آن‌ها موثر بود و چنین افرادی متذکر می‌شدند.
اما دامنه مسؤولیت تبلیغی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بسیار وسیع بود و همه افرادی که پیام و سخن آن به آنها می رسید مشمول دعوت و انذار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بودند؛ «وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ‏ بَلَغَ‏»
[3] (اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏ رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم).

منابع و مآخذ:

1. یس: 36/ 11.
2. فاطر: 35/ 18.
3. انعام: 6/ 19.

والسلام علیکم و علینا و علی عبادالله الصالحین.

חסר משמעות;581219 نوشت:
سلام. قرآن می فرماید ان من امة الا خلا فیها نذیر. ولی در سوره یس در مورد باز اعراب جاهی می فرماید: لتنذر قوماً ما انذر آبائهم. آیا انذار نشدن پدران اعراب جاهلی با اینکه در بین هر قومی، نذیری باشد، سازگار است؟

سلام
امه به معنای قوم نیست . موارد استعمال امت نشان می دهد که گستره امت بسیار بیشتر از قوم است بطوری که پیامبر اکرم ص با اینکه در مکه و حداکثر عربستان آن روز برانگیخته شد تمام افراد زمان وی و مابعدش جزء امت او هستند لذا حضرت را پیامبر آخر الزمان می نامند . این امت بودن به معنای هم زمانی پیامبر یا جانشین او با انسانهاست . به عبارت ساده تر این معنا از امت به معنای هم عصری است . پس معنای آیه این است که در هر عصری انذار کننده ای بوده است و این معنا مستلزم انذار بالفعل مستقیم همه اقوام نیست کما اینکه واقع هم نشده است و آیه سوره مبارکه یاسین بیانگر همین واقعیت است .
یا علیم

سلام. به بخش اصلی پرسش بنده پاسخ ندادید:
«ببینید آیه می گوید پدرانشان انذار نشده اند! خب شما باید یک قرینه ای، یا دلیل موجهی داشته باشید تا عبارت "توسط کسی از قوم خودشان" را، در مقام تفسیر، به متن قرآن اضافه کنید. آیه به صورت مجرد از انذار نشدن پدران قوم سخن می گوید، و نه از اینکه نذیری از بین خودشان، در بینشان بوده یا نه.
»

חסר משמעות;585522 نوشت:
سلام. به بخش اصلی پرسش بنده پاسخ ندادید:
«ببینید آیه می گوید پدرانشان انذار نشده اند! خب شما باید یک قرینه ای، یا دلیل موجهی داشته باشید تا عبارت "توسط کسی از قوم خودشان" را، در مقام تفسیر، به متن قرآن اضافه کنید. آیه به صورت مجرد از انذار نشدن پدران قوم سخن می گوید، و نه از اینکه نذیری از بین خودشان، در بینشان بوده یا نه.»

سلام
اگر سوال از بنده است پاسخ قبلی جوابگوی این سوال هست
چون گفتیم منظور از وجود منذر در امت به معنای انذار بالفعل همه اقوام آن عصر و زمان توسط آن پیامبر نیست
لذا ضمن اثبات وجود منذر در زمان آباء ممکن است در حوزه جغرافیایی دیگری بوده است و پیام او به ایشان نرسیده است
یا علیم

محی الدین;585725 نوشت:

سلام
اگر سوال از بنده است پاسخ قبلی جوابگوی این سوال هست
چون گفتیم منظور از وجود منذر در امت به معنای انذار بالفعل همه اقوام آن عصر و زمان توسط آن پیامبر نیست
لذا ضمن اثبات وجود منذر در زمان آباء ممکن است در حوزه جغرافیایی دیگری بوده است و پیام او به ایشان نرسیده است
یا علیم

سلام.
خیر خطابم به کارشناس بحث بود.

بسم الله الرحمن الرحیم

در اينكه مراد از" قوم" چه كسانى است، دو احتمال هست:
احتمال اول اينكه: مراد قريش و آنان كه ملحق به قريشند بوده باشد، در اين صورت مراد از" آباى قريش" پدران نزديك ايشان است كه انذار نشده بودند، چون پدران دورتر ايشان امت اسماعيل ذبيح اللَّه (ع)، و همچنين پيغمبرانى ديگر بودند كه مبعوث بر عرب شدند، مانند: هود و صالح و شعيب (ع).

احتمال دوم اينكه: منظور از" قوم" همه مردم معاصر رسول خدا (ص) بوده باشند، چون رسول اسلام (ص) تنها به قريش مبعوث نبود، بلكه رسالتش جهانى و عمومى بود. در اين صورت باز منظور از پدران بشر آن روز كه انذار نشده بودند، همان پدران نزديكشان است، چون آخرين رسولى كه معروف است قبل از پيامبر اسلام مبعوث شده عيسى (ع) است، كه او نيز مبعوث بر عامه بشر بود، ناگزير منظور از پدران انذار نشده مردم، چند پشت پدرانى است كه در فاصله زمانى بين عصر پيامبر اسلام و زمان عيسى (ع) در اين چند صد ساله فترت قرار داشته ‏اند.[1]


[/HR][1] - ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 91


یاسین;587074 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

در اينكه مراد از" قوم" چه كسانى است، دو احتمال هست:
احتمال اول اينكه: مراد قريش و آنان كه ملحق به قريشند بوده باشد، در اين صورت مراد از" آباى قريش" پدران نزديك ايشان است كه انذار نشده بودند، چون پدران دورتر ايشان امت اسماعيل ذبيح اللَّه (ع)، و همچنين پيغمبرانى ديگر بودند كه مبعوث بر عرب شدند، مانند: هود و صالح و شعيب (ع).

احتمال دوم اينكه: منظور از" قوم" همه مردم معاصر رسول خدا (ص) بوده باشند، چون رسول اسلام (ص) تنها به قريش مبعوث نبود، بلكه رسالتش جهانى و عمومى بود. در اين صورت باز منظور از پدران بشر آن روز كه انذار نشده بودند، همان پدران نزديكشان است، چون آخرين رسولى كه معروف است قبل از پيامبر اسلام مبعوث شده عيسى (ع) است، كه او نيز مبعوث بر عامه بشر بود، ناگزير منظور از پدران انذار نشده مردم، چند پشت پدرانى است كه در فاصله زمانى بين عصر پيامبر اسلام و زمان عيسى (ع) در اين چند صد ساله فترت قرار داشته ‏اند.[1]



[/HR][1] - ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 91




با عرض سلام. جناب یاسین، ضمن تشکر از شما، بنده عاجزانه خواهشمندم که با توجه به اینکه زمان بین دو پاسخگویی شما، به چهار روز می رسد، در این زمانهای کوتاهی که پرسش بنده را مورد تفقد قرار می دهید، کمی به بحث دقت بفرمایید تا سخنان پیشین خویش را که ارتباطی هم به سؤال من ندارند، تکرار نفرمایید.

مسئلۀ بنده، معنای واژۀ قوم نیست. بلکه مسئله ام، این است که چگونه وقتی در هر امتی نذیری هست، ممکن است که قومی انذار نشوند. لطفاً این مسئله را پاسخ بفرمایید.

مسئلۀ بنده، معنای واژۀ قوم نیست. بلکه مسئله ام، این است که چگونه وقتی در هر امتی نذیری هست، ممکن است که قومی انذار نشوند. لطفاً این مسئله را پاسخ بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض پوزش از تاخیری که در پاسخ پیش آمد.

اینکه امتی نذیری داشته باشد یعنی در آن زمان پیامبری وجود دارد که مسول انذار و بیان مسائلی دینی است.

مثلا پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) که انذار دهنده امت آخر الزمان بودند برای همه افراد بشر فرستاده شده بودند یعنی هر کسی که ندای دعوت و انذار ایشان را شنید باید از دستوراتی که خداوند بر ایشان نازل می کند پیروی کند«وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ‏ بَلَغ‏»

در عین حال در همان زمان اقوام مختلفی در زمین زندگی می کردند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) جز آن اقوام نبودند. بنابراین می شود که در زمانی انذار کننده ای برای عموم مردم وجود داشته باشد ولی در عین حال قومی باشند که مستقیما برای آن( از میان خودشان) انذار دهنده ای نیامده باشد یه مستقیما با آن انذار دهنده مواجه نشده باشند و مورد ارشاد او قرار نگرفته باشند بلکه توسط واسطه هایی این انذار را دریافت کرده باشند.

انشاالله بعد از ایام عاشورا در خدمت شما هستم.

پیشاپیش ایام حزن و عزای سید الشهداء(علیه السلام) را تسلیت عرض میکنم. التماس دعا

یاسین;587589 نوشت:
مسئلۀ بنده، معنای واژۀ قوم نیست. بلکه مسئله ام، این است که چگونه وقتی در هر امتی نذیری هست، ممکن است که قومی انذار نشوند. لطفاً این مسئله را پاسخ بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض پوزش از تاخیری که در پاسخ پیش آمد.

اینکه امتی نذیری داشته باشد یعنی در آن زمان پیامبری وجود دارد که مسول انذار و بیان مسائلی دینی است.

مثلا پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) که انذار دهنده امت آخر الزمان بودند برای همه افراد بشر فرستاده شده بودند یعنی هر کسی که ندای دعوت و انذار ایشان را شنید باید از دستوراتی که خداوند بر ایشان نازل می کند پیروی کند«وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ‏ بَلَغ‏»

در عین حال در همان زمان اقوام مختلفی در زمین زندگی می کردند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) جز آن اقوام نبودند. بنابراین می شود که در زمانی انذار کننده ای برای عموم مردم وجود داشته باشد ولی در عین حال قومی باشند که مستقیما برای آن( از میان خودشان) انذار دهنده ای نیامده باشد یه مستقیما با آن انذار دهنده مواجه نشده باشند و مورد ارشاد او قرار نگرفته باشند بلکه توسط واسطه هایی این انذار را دریافت کرده باشند.

انشاالله بعد از ایام عاشورا در خدمت شما هستم.

پیشاپیش ایام حزن و عزای سید الشهداء(علیه السلام) را تسلیت عرض میکنم. التماس دعا

با سلام. این را پیشتر نیز فرموده بودید، و ما هم پرسیده بودیم که به چه قرینه ای می فرمایید که منظور آیۀ مورد شبهه، انذار نشدن توسط کسی از قوم خودشان است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام مجدد و آرزوی قبولی عزاداریها.

درمورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) یک تعبیر این است که «لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ ءَابَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُون»[1]. تعبیر دیگر که بیانگر وسعت دامنه تبلیغی آن حضرت هم از جهت مکانی و هم گستره زمانی می باشد، آیه شریفه« أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»[2] (اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏رسد، بيم دهم).

بنابراین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) هم برای قوم خودشان فرستاده شدند و اگر هم سابقا برای این قوم انذار کننده ای فرستاده نشده باشد، این پیامبر برای انذار قوم خود مبعوث شده است و به این ترتیب تناقضی میان آیه ششم سوره یس و آیه« َ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ»[3].

علاوه بر این، پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تنها برای قوم خود مبعوث نشده بودند بلکه سایر انسانهایی که پیام آن حضرت به آنها می رسد، آن حضرت انذار کننده برایشان محسوب می شود.


[/HR][1] - سوره یس،آِیه6.

[2] - سوره انعام،آیه19.

[3] - سوره فاطر،آیه24.

یاسین;593859 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام مجدد و آرزوی قبولی عزاداریها.

درمورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) یک تعبیر این است که «لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ ءَابَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُون»[1]. تعبیر دیگر که بیانگر وسعت دامنه تبلیغی آن حضرت هم از جهت مکانی و هم گستره زمانی می باشد، آیه شریفه« أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»[2] (اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏رسد، بيم دهم).

بنابراین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) هم برای قوم خودشان فرستاده شدند و اگر هم سابقا برای این قوم انذار کننده ای فرستاده نشده باشد، این پیامبر برای انذار قوم خود مبعوث شده است و به این ترتیب تناقضی میان آیه ششم سوره یس و آیه« َ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ»[3].

علاوه بر این، پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تنها برای قوم خود مبعوث نشده بودند بلکه سایر انسانهایی که پیام آن حضرت به آنها می رسد، آن حضرت انذار کننده برایشان محسوب می شود.


[/HR][1] - سوره یس،آِیه6.

[2] - سوره انعام،آیه19.

[3] - سوره فاطر،آیه24.

سلام. این فرمایشات چه ارتباطی به سؤال من دارد؟ شما فرموده اید که این قوم منذری از بین خودشان نداشته اند قرآن می فرماید ما انذر آبائهم. سؤال این بود که چگونه ثابت می کنید که منظور آیه، انذار دهنده ای از بین خودشان، است؟

http://www.askquran.ir/thread27841-2.html باسلام این بحث بصورت مفصل قبلا دراین آدرس پیرامون وجود پیامبر در همه اقوام آمده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

«يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشيرٍ وَ لا نَذيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشيرٌ وَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ »[1] (اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد؛ در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى ‏كند؛ تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏ اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم ‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست.)


از این آیه استفاده می شود که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) برای اهل کتاب و یهودیان و مسیحیان نیز فرستاده شدند تا آنها بهانه نیاورند که برای ما نذیری فرستاده نشد.

با توجه به اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اهل مکه بودند و یهودیان و اندک مسیحیانی که در شبه جزیره زندگی می کرند بیشتر در مدینه ساکن بودند، نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) علاوه بر اینکه بنسبت به قوم خودشان و مردم مکه نذیر بوند،برای اهل کتاب نیز بشیر و نذیر محسوب می شدند و نیازی ندارد که بشیر و نذیر حتما از افراد خود قوم باشد بلکه همین مقدار که پیام خود را به اهالی سایر مناطق برساند به مسولیت انذار خویش عمل کرده است.


با توجه به آیه«ان من امة الا خلا فیها نذیر»[2] که می فرماید و هيچ امتى نبوده مگر آنكه ميان آنها بيم‏ دهنده ‏اى گذشته است‏، معلوم می شود که لزوم وجود انذار کننده در میان یک قوم به این معنی نیست که حتما آن انذار کننده اهل آن قوم نیز باشد.



[/HR] [1] - سوره مائده،آیه19.

[2] - سوره فاطر،آیه19.

پیام;596578 نوشت:
http://www.askquran.ir/thread27841-2.html باسلام این بحث بصورت مفصل قبلا دراین آدرس پیرامون وجود پیامبر در همه اقوام آمده است.

سلام. بفرمایید در کدام پست این تاپیک به اصل سؤال بنده پاسخی داده شده است؟

یاسین;596606 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

«يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشيرٍ وَ لا نَذيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشيرٌ وَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ »[1] (اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد؛ در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى ‏كند؛ تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏ اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم ‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست.)


از این آیه استفاده می شود که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) برای اهل کتاب و یهودیان و مسیحیان نیز فرستاده شدند تا آنها بهانه نیاورند که برای ما نذیری فرستاده نشد.

با توجه به اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اهل مکه بودند و یهودیان و اندک مسیحیانی که در شبه جزیره زندگی می کرند بیشتر در مدینه ساکن بودند، نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) علاوه بر اینکه بنسبت به قوم خودشان و مردم مکه نذیر بوند،برای اهل کتاب نیز بشیر و نذیر محسوب می شدند و نیازی ندارد که بشیر و نذیر حتما از افراد خود قوم باشد بلکه همین مقدار که پیام خود را به اهالی سایر مناطق برساند به مسولیت انذار خویش عمل کرده است.


با توجه به آیه«ان من امة الا خلا فیها نذیر»[2] که می فرماید و هيچ امتى نبوده مگر آنكه ميان آنها بيم‏ دهنده ‏اى گذشته است‏، معلوم می شود که لزوم وجود انذار کننده در میان یک قوم به این معنی نیست که حتما آن انذار کننده اهل آن قوم نیز باشد.



[/HR] [1] - سوره مائده،آیه19.

[2] - سوره فاطر،آیه19.

بزرگوار لطفاً خواهشاً، اصل سؤال را دقیق بخوانید و بعد جواب بدهید. من نمی دانم چرا شما به جای سؤال من، به چیزی که خودتان می خواهید جواب می دهید. ما پرسیده ایم که انذار نشدن پدران یک قوم، چگونه با وجود نذیر در هر امتی سازگار است، و شما فرموده اید منظور آیه این است که نذیری از قوم خودشان نداشته اند! ما هم پرسیده ایم به چه قرینه ای چنین برداشتی می کنید؟

این پاسخهایی که در پستهای اخیرتان ارسال می کنید، چه ارتباطی به اصل سؤال بنده دارند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشنهاد میکنم شما به لینکی که دوست بزرگوارمان جناب پیام معرفی کردند مراجعه بفرمایید. انشاالله برایتان مفید باشد.

التماس دعا

سلام علیکم
با تمام احترامی که برای کارشناسان محترم سایت قائلم ، اگر اجازه نقد داشته باشم ، عرض می کنم که به نظر حقیر نیز پاسخ های کارشناسان محترم ، ربطی به اصل سئوال این کاربر محترم نداشت.

سوالی که در آدرس داده شده بدان پرداخته شده:
سوال:قران ادعا دارد که برای همه امتها پیامبر فرستاده شده است برای نمونه این دو ایه:و لکل امه رسول فاذا جا,رسولهم قضی بینهم. و برای هر امتی رسولی است که وقتی امد داوری میکند بین انها. (یونس-47) ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوالله.. و در حقیقت بر انگیختیم در هر امتی رسولی که عبادت کنند خدا را.(نحل-36) ایا این گزاره فرستادن رسول برای همه امتها میتواند درست باشد؟
فکرمیکنم بهتره وقت بگذارین و همه 14صفحه مطالب اون مباحثه علمی را بادقت بخونید.

پیام;596817 نوشت:
سوالی که در آدرس داده شده بدان پرداخته شده:
سوال:قران ادعا دارد که برای همه امتها پیامبر فرستاده شده است برای نمونه این دو ایه:و لکل امه رسول فاذا جا,رسولهم قضی بینهم. و برای هر امتی رسولی است که وقتی امد داوری میکند بین انها. (یونس-47) ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوالله.. و در حقیقت بر انگیختیم در هر امتی رسولی که عبادت کنند خدا را.(نحل-36) ایا این گزاره فرستادن رسول برای همه امتها میتواند درست باشد؟
فکرمیکنم بهتره وقت بگذارین و همه 14صفحه مطالب اون مباحثه علمی را بادقت بخونید.

چشم من وقت می ذارم 14 صفحه رو میخونم، ولی میشه بفرمایید چرا شما وقت نمیگذارید و دو سه جمله از من رو بخونید و ببینید اصل سؤال من راجع به چیه؟

چشم چندبار خوندم که مشابه انرا برای اطلاع بیشتر شمابزرگوار آدرس دادم ولی به فرمایش شما چشم بازهم خوندم واین آدرس را هم پیشنهاد مکینم بخونید چون مطالب مرتبطی باسوال شما داره. http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1481

پیام;597233 نوشت:
چشم چندبار خوندم که مشابه انرا برای اطلاع بیشتر شمابزرگوار آدرس دادم ولی به فرمایش شما چشم بازهم خوندم واین آدرس را هم پیشنهاد مکینم بخونید چون مطالب مرتبطی باسوال شما داره. http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1481

با سلام. جناب پیام، بسیار ناراحت کننده است که بعد از بیش از یک ماه که من این سؤال را مطرح کرده ام، حتی صورت سؤال من خوانده نمی شود. من هم لینکی که دادید را خواندم و هم آن لینک را تا چند صفحه چک کردم. هیچیک حتی اشاره ای هم به سؤال من ندارند. آیا مطالعۀ دقیق پرسش یک پرسشگر، کلید پاسخگویی نیست.

سؤال من در مورد آیه ای سورۀ یاسین است که می گوید پدران یک قوم انذار نشده اند، و پرسیده ام که این چگونه با بدون نذیر در بین امتی، سازگار است؟

من نمی دانم چرا صورت سؤال من درست خوانده نمی شود؟ فقط یک بار سؤال من درست خوانده شد و آن هم همان جواب اول بود که گفتند منظور آیه این است که کسی از قوم خودشان انذارشان نکرده است! ما هم پرسیدیم که به چه قرینه ای می گویید منظور آیه این است؟ و از آن به بعد، دیگر گویی سؤال من قابل خواندن نیست یا بدخط است یا سروران فرصت ندارند که سؤال را آنگونه بنده سراپا تقصیر نوشته ام بخوانند.

سلام "دوآدرس داده شده حاوی مطالبی مفید وخواندنی برای سوال شما بود ،ضمن اینکه کارشناس محترم مطالب خوبی را در پاسخ سوال شما داده اند ، وشما می توانید هرگونه ابهام موجود را از ایشان بپرسید .فکر می کنم تلاش کارشناس محترم پاسخگویی وچند مطلبی که بنده برای کمک به پاسخ نوشتم دلیل خوبی بر ارزشمندی سوال شما واهتمام به پاسخ اون هستش بنابراین دقیقا نکات ابهام خودتون واون موضوعی که ذهن شمارا مشغول کرده دوباره برای کارشناس توضییح بدین چون بنده توضیحی از طرف شما برای سوالتون ندیدم وفقط می فرمایید سوال من را نفهمیده خوب توضیح بیشتری برای سوالتون ونکته ی ابهامش بدین، مثل همین توضیح آخری که دادید وبحث را تا رسیدن به پاسخ مطلوب خودتون ادامه بدید. از اینکه برای دانایی خود ارزش قائلید ازشما ممنونم.

پیام;597610 نوشت:
سلام "دوآدرس داده شده حاوی مطالبی مفید وخواندنی برای سوال شما بود ،ضمن اینکه کارشناس محترم مطالب خوبی را در پاسخ سوال شما داده اند ، وشما می توانید هرگونه ابهام موجود را از ایشان بپرسید .فکر می کنم تلاش کارشناس محترم پاسخگویی وچند مطلبی که بنده برای کمک به پاسخ نوشتم دلیل خوبی بر ارزشمندی سوال شما واهتمام به پاسخ اون هستش بنابراین دقیقا نکات ابهام خودتون واون موضوعی که ذهن شمارا مشغول کرده دوباره برای کارشناس توضییح بدین چون بنده توضیحی از طرف شما برای سوالتون ندیدم وفقط می فرمایید سوال من را نفهمیده خوب توضیح بیشتری برای سوالتون ونکته ی ابهامش بدین، مثل همین توضیح آخری که دادید وبحث را تا رسیدن به پاسخ مطلوب خودتون ادامه بدید. از اینکه برای دانایی خود ارزش قائلید ازشما ممنونم.

سلام.

1.مطالب مفید و خواندنی دو آدرس داده شده، حاوی جواب سؤال من نبودند.

2.ابهام موجود در پاسخ را بارها و بارها بیان کردم: پستهای 4، 6، 9، 13، 15، 17، 20 و 26، جمعاً هشت مرتبه اصل مسئله ام را تکرار کرده ام و هر مرتبه کارشناس محترم شما، و جدیداً خود شما، حاضر نیستید بخوانید که من چه می گویم. من سخنم در همان پست 4 را تکرار میکنم:

به چه قرینه ای، می گویید منظور این نبوده که در بین هر قومی از بین خودشان نذیری باشد؟ از کجا می دانید که در مورد آیه سوره یس، منظور این است که کسی از بین خودشان نبوده که انذارشان کند ولی در کل جهان کسی بوده است؟

دلیل قرآنی بیاورید.

فقط بد نیست برای اینکه متوجه منظور سؤال من بشوید، پست 1 از من و پست 3 از کارشناس محترم را نیز بخوانید.

امیدوارم اینبار دیگر اصل سؤال من را جواب بدهید.

ممنون از پیگیری سوالتون" اگر با آدرسها وپستهای گذاشته شده فکر میکنید به پاسخ نرسیدید حتما پاسخهای خود را ازکارشناس محترم بحث مطالبه نمایید.

پیام;598271 نوشت:
ممنون از پیگیری سوالتون" اگر با آدرسها وپستهای گذاشته شده فکر میکنید به پاسخ نرسیدید حتما پاسخهای خود را ازکارشناس محترم بحث مطالبه نمایید.

از پست چهارم تا الان دارم همینکار رو می کنم. ولی دریغ از جواب. من فقط خواهشم اینه، که شما یا کارشناس محترم، به من بگید که سؤال من دقیقاً چیه. راستش رو بخواید من می خواستم تاپیک دیگری بزنم تا به کارشناس دیگری ارجاع بشه، ولی وقتی شما پست زدید و پاسخهای این بزرگوار رو تأیید فرمودید، عملاً قدرت این کار از من سلب شد.

חסר משמעות;581219 نوشت:
سلام. قرآن می فرماید ان من امة الا خلا فیها نذیر. ولی در سوره یس در مورد باز اعراب جاهی می فرماید: لتنذر قوماً ما انذر آبائهم. آیا انذار نشدن پدران اعراب جاهلی با اینکه در بین هر قومی، نذیری باشد، سازگار است؟

نقل قول:
ارفع
6 تا مردمى را بيم دهى كه پدرانشان نترسيدند و در غفلت به سر مى‏برند.
پاينده
تا گروهى را بيم‏رسانى كه پدرانشان بيم نيافته‏اند، پس آنها بيخبرند.
پورجوادى
تا مردمى را هشدار دهى كه نياكانشان هشدار را درنيافتند و غافل ماندند. (6)
ترجمه بيان السعاده
تا قومى را كه پدرانشان هشدار نيافته بودند و خود غافلند، هشدار دهى.
سراج
تا بترسانى (از عذاب) گروهى را كه بيم نيافته‏اند پدرانشان و ايشان بى‏خبرند (از خدا) (6)
طاهرى
6- تا گروهى را كه پدرانشان هشدار نيافته‏اند و خود غافلند، هشدار دهى.
صفار زاده
6. تا قومى را كه پدرانشان به نعمت هدايت واصل نشدند و غافل بودند، به راه راست هدايت كنى ..

سلام

اشکال شما در برداشت از معنی لغت است ترساندن با ترسیدن فرق میکند معنی ایه این نیست که ترسانده نشدند بلکه معنی ان اینست که نترسیدند چون غافل بودند !

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید مرور مجدد بحث خالی از فائده نباشد.

سوال ابتدایی شما این بود؛ آیا بین آیه «ان من امة الا خلا فیها نذیر» با آیه « لتنذر قوماً ما انذر آبائهم» ساز گار است یا بین شان تناقض وجود دارد.

در جواب این سوال باید عرض کرد کلمه « نذیر» لزوما به معنی پیامبر نیست، یعنی لازم نیست که حتما در میان همه امت ها پیامبری وجود داشته باشد بلکه انذار دهنده می تواند پیامبر، اصحاب پیامبر، یا یکی از هدایت یافتگان مکتب انبیاء(علیهم السلام) باشد.


در سوره یس می خوانیم«وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ‏ يَسْعى‏ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ »[1](و مردى (با ايمان) از دورترين نقطه شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پيروى كنيد).


این فرد پیامبر نبود، بلکه فرد با ایمانی بود که مردم را به تبعیت از پیامبران فرا خواند و خودش یک انذار دهنده محسوب می شود.



نکته دیگر توجه به کلمه «فیها» در آیه شریفه
«ان من امة الا خلا فیها نذیر» است. خداوند می فرماید ما تو را فرستاديم، تا بشير و نذير باشى، و اين كار ما كارى نوظهور و غريب نيست، براى اينكه هيچ امتى از امم گذشته نيست، مگر آنكه نذيرى در(میان) آنها بوده و گذشته، و اين فرستادن بشير و نذير از سنت‏هاى جارى خدا است، كه همواره در خلقتش جريان دارد.[2]


توجه می فرماید که در میان آن امت ها انذار کننده ای بود، خواه این منذر از اهالی خود آن امت باشد یا از جای دیگری آمده باشد و در میان آنها حضور یافته و آنها را انذار کند. اگر بجای کلمه«فیها» کلمه «منها» وجود داشت، آن وقت معنی آیه این می شد که انذار کننده هر امتی حتما می بایست از خود آن امت باشد.(توجه شود)


در پاسخ به این سوال شما که فرمودید:


از کجا می دانید که در مورد آیه سوره یس، منظور این است که کسی از بین خودشان نبوده که انذارشان کند ولی در کل جهان کسی بوده است؟


توجه به این آیه شریفه لازم است که خداوند می فرماید«وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ»[3]( ما قبل از تو هيچ انذاركننده‏ اى به سوى مشركان مكه نفرستاده بوديم).

در حالی می دانیم که پیامبرانی قبلا پیامبرانی در این منطقه حضور یافته بودند، از جمله حضرت ابراهیم(علیه السلام) و حضرت اسماعیل(علیه السلام).


توجیه و جمع بین این دو مطلب(وجود انبیایی مانند حضرت ابراهیم واسماعیل(علیهما السلام) و آیه عدم ارسال پیامبری قبل از پیامبر اسلام) را می توان چنین بیان کرد: پیامبران سابقی که برای این قوم فرستاده شده بودند از اهالی خود این قوم نبودند و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) اولین پیامبری است که اهل منطقه شبه جزیزه بود.


اگر سوال دیگری هست بفرمایید.


[/HR] [1] - سوره یس،آیه20.

[2] - ترجمه تفسير الميزان، ج‏17، ص: 51

[3] - سوره سبا،آیه44.

یاسین;599252 نوشت:
در پاسخ به این سوال شما که فرمودید:

از کجا می دانید که در مورد آیه سوره یس، منظور این است که کسی از بین خودشان نبوده که انذارشان کند ولی در کل جهان کسی بوده است؟


توجه به این آیه شریفه لازم است که خداوند می فرماید«وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ»[3]( ما قبل از تو هيچ انذاركننده‏ اى به سوى مشركان مكه نفرستاده بوديم).

در حالی می دانیم که پیامبرانی قبلا پیامبرانی در این منطقه حضور یافته بودند، از جمله حضرت ابراهیم(علیه السلام) و حضرت اسماعیل(علیه السلام).


توجیه و جمع بین این دو مطلب(وجود انبیایی مانند حضرت ابراهیم واسماعیل(علیهما السلام) و آیه عدم ارسال پیامبری قبل از پیامبر اسلام) را می توان چنین بیان کرد: پیامبران سابقی که برای این قوم فرستاده شده بودند از اهالی خود این قوم نبودند و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) اولین پیامبری است که اهل منطقه شبه جزیزه بود.


اگر سوال دیگری هست بفرمایید.


[/HR] [1] - سوره یس،آیه20.

[2] - ترجمه تفسير الميزان، ج‏17، ص: 51

[3] - سوره سبا،آیه44.

با سلام. البته باعث خوشحالی است که بلأخره، اصل سؤال ما مورد توجه قرار گرفت. اما فرمایش شما را بررسی می کنیم. پرسیده ایم چگونه هر امتی نذیر دارد ولی قومی انذار نشده است، به صورت اوّلیه ادعا می فرمایید که "منظور این است که نذیری از بین خودشان بینشان نبوده است." اینجا چند مسئله مطرح است:

الف)ابتدا مهم است بدانیم که به چه قرینه ای "توسط نذیری از بین خودشان" به آیه اضافه فرموده اید؟ خب شما به آیه 44 سورۀ سباء استناد می کنید که ابداً منظور شما را نمی رساند، زیرا این آیه نیز می گوید که قبل از تو هیچ نذیری به سوی آنها نفرستادیم، باز هم صحبت از قومیت نیست، بلکه از نذیر آمدن است. پس باز هم قرینه ای برای ادعای شما نیست و بحث حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل که اجداد دور اباء قوم بودند، هیچ کمکی به ادعای شما نمی کند، بلکه اگر آنها را نذیر اعراب بدانیم، برعکس باید بگوییم که منظور آیه 44 سورۀ سباء این است که نذیر از غیر خودشان برایشان فرستاده نشده است.

ب)ما با سه جمله طرف هستیم، اولی می گوید هر امتی، نذیری داشته، دومی از انذار نشدن گروهی صحبت می کند و سومی از نرفتن هیچ نذیری به سی آنها. در واقع آیه سوم که شما اضافه کردید، مسئله را پیچیده تر کرده است.

ج)اصل مسئله اینجاست که عدم انذار برای گروهی رخ داده است و سؤال پیش می آورد که چگونه با وجود نذیر، چه از قوم باشد و چه نباشد، انذار برای گروهی رخ نداده است.

***


پاسخ پیشنهادی:

من خودم ابتدای بحث یک امر پیشنهادی را برای جواب ذکر کردم که قبول نکردید، ولی هنوز فکر می کنم که اگر دقت شود، صورت مسئله را حل می کند و هم توسط آیه ای از سورۀ یس مطرح شده است(انّما تنذر من اتبع الذکر...) و هم در بحث امامت مطرح می شود که چگونه کسانی که هرگز امام را نمی بینند، نذیر برای آنها هم هست. در واقع می توان گفت: «نذیر در بین امّت هست، ولی انذار در صورت حقجویی فرد رخ می دهد در واقع اگر کسی خود حقجو باشد، نذیر به شکلی او را هدایت می کند و لو اینکه هرگز به بین قوم او نرود و هدایت به صورت باطنی باشد.» و لذا اگر نذیری به سوی این قوم نرفت و آباء مشرکین انذار نشدند، نه به دلیل این بود که نذیر نبود، بلکه امّت نذیر و رسول داشت، ولی این قوم به دلیل عدم روحیه حقجوئی انذار نشدند.

.

חסר משמעות;599310 نوشت:
الف)ابتدا مهم است بدانیم که به چه قرینه ای "توسط نذیری از بین خودشان" به آیه اضافه فرموده اید؟ خب شما به آیه 44 سورۀ سباء استناد می کنید که ابداً منظور شما را نمی رساند، زیرا این آیه نیز می گوید که قبل از تو هیچ نذیری به سوی آنها نفرستادیم، باز هم صحبت از قومیت نیست، بلکه از نذیر آمدن است. پس باز هم قرینه ای برای ادعای شما نیست و بحث حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل که اجداد دور اباء قوم بودند، هیچ کمکی به ادعای شما نمی کند، بلکه اگر آنها را نذیر اعراب بدانیم، برعکس باید بگوییم که منظور آیه 44 سورۀ سباء این است که نذیر از غیر خودشان برایشان فرستاده نشده است.

سلام

قرینه اش ایه بعد از انست که میفرماید پیشینیان انان نیز پیامبران را تکذیب کردند .

مكارم
ما (قبلا) چيزى از كتابهاى آسمانى را به آنان نداده‏ايم كه آن را بخوانند (و به اتّكاي آن سخنان تو را تكذيب كنند)، و پيش از تو هيچ بيم‏دهنده [پيامبرى‏] براى آنان نفرستاديم! (44)
كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز آيات الهى را) تكذيب كردند، در حالى كه اينها به يك دهم آنچه به آنان داديم نمى‏رسند! (آرى) آنها رسولان مرا تكذيب كردند پس ببين مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود! (45)

بهرام‏ پور
44 و ما هيچ كتابى به آنها نداده بوديم كه آن را بخوانند، و پيش از تو هشدار دهنده‏اى به سويشان نفرستاده بوديم. [كه به موجب آن تو را تكذيب كنند]
45 و كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] تكذيب كردند، در حالى كه اينان (اهل مكّه) به ده يك آنچه [از قدرت‏] به آنها داده بوديم نمى‏رسند، [با اين حال‏] فرستادگان مرا تكذيب كردند پس [بنگر] چگونه بود عقوبت من؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده از ابتدا متوجه سوال شما بودم و سعی کردم پاسخ آن را عرض کنم، ولی ظاهرا یا شما به عرائض بنده به درستی توجه نکردین یا مطالب بنده رسا نبود. به هر حال اگر شما خودتان پاسخ سوالتان را یافتید موجب خوشحالی است.

اگر ادامه بحث لازم نیست بفرمایید تا تاپیک بسته شود. موفق و موید باشید.
التماس دعا

یاسین;599447 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

بنده از ابتدا متوجه سوال شما بودم و سعی کردم پاسخ آن را عرض کنم، ولی ظاهرا یا شما به عرائض بنده به درستی توجه نکردین یا مطالب بنده رسا نبود. به هر حال اگر شما خودتان پاسخ سوالتان را یافتید موجب خوشحالی است.

اگر ادامه بحث لازم نیست بفرمایید تا تاپیک بسته شود. موفق و موید باشید.
التماس دعا

سلام. خب می بینید که من علیه پاسخ شما سؤالی را طرح می کنم و جوابی نمی دهید. بنده خواهان پاسخی هستم که شما هم قبولش داشته باشید و لذا پاسخ پیشنهادی خودم را الزاماً صحیح نمی دانم.

به هر حال اگر دیگر پاسخی ندارید، خواهشمندم اجازه دهید برای این بحث کارشناس دیگری معرفی شود و شاید یکی از دوستان از زاویه دیگری به من پاسخ بدهند و مسئله بنده نیز حل شود.

חסר משמעות;599699 نوشت:
به هر حال اگر دیگر پاسخی ندارید، خواهشمندم اجازه دهید برای این بحث کارشناس دیگری معرفی شود و شاید یکی از دوستان از زاویه دیگری به من پاسخ بدهند و مسئله بنده نیز حل شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده پاسخی که بنظرم صحیح بود عرض کردم اگر شما قانع نشدین و یا فکر میکنین اشتباه است میتونین در تاپیک جداگانه ای سوالات را دوباره مطرح کنید.

موفق و موید باشید. التماس دعا

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب


طاهر;600682 نوشت:
با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب



سلام. برادر، می بینید که ایشان پاسخهایی فرموده اند و در آخر که ما اشکال کرده ایم، فرموده اند که جوابشان را داده اند. بله بنده هنوز خواهان جوابی برای پست 33 هستم.

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

علیرغم اینکه قرار بود تاپیک بسته، به احترام سوال مجدد شما دوباره مطالبی را عرض می کنم.

قبل از اینکه پاسخ را تکرار کنیم توجه شما را به یک مساله جلب می کنم.

در علم اصول فقه(که به عنوان ابزاری برای استنباط حکم شرعی می باشد؛ شبیه علم ریاضی برای محاسبه مسائل فیزیکی) می گویند اگر دو دلیل به ظاهر با هم تنافی داشت حدالقمدور باید به گونه ای بین شان جمع کرد و به تعبیری طوری با آن دو دلیل برخورد کرد که هر دویشان قابل استفاده باشند و نخواهیم یکی را کنار بگذاریم.

یکی از مسائل علم اصول «تقیید است»؛ تقیید عبارت است از جمع بین دو دلیل مطلق و مقید، از طریق حمل مطلق بر مقید و این حالت در صورتی است که بین دلیل مطلق و مقید تنافی وجود داشته باشد. تنافی نیزوقتی محقّق می شود که حکم، در یکی از آن دو دلیل، مطلق و در دیگری مقید باشد.

علت تقیید و حملِ دلیل مطلق بر مقید نیز همانند تخصیص، این است که دلیل مقید قرینه ی صارفه(برگرداننده) محسوب می شود. مثل این که دلیل مطلق بگوید، بنده ای را آزاد کن و دلیل مقید بگوید بنده ی مؤمنی را آزاد کن، در اینجا دلیل مطلق بر دلیل مقید حمل می شود و نتیجه گرفته می شود که مراد از بنده در دلیل مطلق، بنده ی مؤمن بوده است.

حال به سوال شما بر می گردیم؛ آیه ای می فرماید:« و هيچ امتى نبوده مگر آنكه ميان آنها بيم‏ دهنده‏اى گذشته است(وجود داشته است)»[1].

آیه دیگر می فرماید:«تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند»‏
[2].

جمع بین این دو آیه چگونه ممکن؟!

یا باید گفت یکی درست و صحیح و دیگری نا صحیح است، که این مطلب با توجه به اینکه هر دو جمله کلام خداوند و قرآن است، صحیح نمی باشد. بنابراین باید به گونه ی دیگری بین شان جمع برقرار کرد.

یک وجه جمع این است که بگوییم: منظور از اینکه « قومی را بیم دهی که پدرانشان انذار نشدند» منظور پدران و اجداد نزدیک شان می باشد، نه آباء و اجداد بسیار دورشان.

وجه جمع دیگر این است که بگوییم: برای این قوم هم انذار کننده ای آمده بود، اما آن انذار کننده از میان خودشان نبود، یعنی فردی از منطقه ی دیگر آمده و آنها را انذار داد، اما اکنون خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را که از خود این قوم است انتخاب کرد تا آنها را انذار دهد.

امیدوارم متوجه عرض و منظور بنده شده باشید. اگر باز هم ابهامی هست بفرمایید.


[/HR] [1] - سوره فاطر،آیه24.

[2] - سوره یس،آیه6.

یاسین;601190 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

علیرغم اینکه قرار بود تاپیک بسته، به احترام سوال مجدد شما دوباره مطالبی را عرض می کنم.

قبل از اینکه پاسخ را تکرار کنیم توجه شما را به یک مساله جلب می کنم.

در علم اصول فقه(که به عنوان ابزاری برای استنباط حکم شرعی می باشد؛ شبیه علم ریاضی برای محاسبه مسائل فیزیکی) می گویند اگر دو دلیل به ظاهر با هم تنافی داشت حدالقمدور باید به گونه ای بین شان جمع کرد و به تعبیری طوری با آن دو دلیل برخورد کرد که هر دویشان قابل استفاده باشند و نخواهیم یکی را کنار بگذاریم.

یکی از مسائل علم اصول «تقیید است»؛ تقیید عبارت است از جمع بین دو دلیل مطلق و مقید، از طریق حمل مطلق بر مقید و این حالت در صورتی است که بین دلیل مطلق و مقید تنافی وجود داشته باشد. تنافی نیزوقتی محقّق می شود که حکم، در یکی از آن دو دلیل، مطلق و در دیگری مقید باشد.

علت تقیید و حملِ دلیل مطلق بر مقید نیز همانند تخصیص، این است که دلیل مقید قرینه ی صارفه(برگرداننده) محسوب می شود. مثل این که دلیل مطلق بگوید، بنده ای را آزاد کن و دلیل مقید بگوید بنده ی مؤمنی را آزاد کن، در اینجا دلیل مطلق بر دلیل مقید حمل می شود و نتیجه گرفته می شود که مراد از بنده در دلیل مطلق، بنده ی مؤمن بوده است.

حال به سوال شما بر می گردیم؛ آیه ای می فرماید:« و هيچ امتى نبوده مگر آنكه ميان آنها بيم‏ دهنده‏اى گذشته است(وجود داشته است)»[1].


آیه دیگر می فرماید:«تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند»‏
[2].

جمع بین این دو آیه چگونه ممکن؟!

یا باید گفت یکی درست و صحیح و دیگری نا صحیح است، که این مطلب با توجه به اینکه هر دو جمله کلام خداوند و قرآن است، صحیح نمی باشد. بنابراین باید به گونه ی دیگری بین شان جمع برقرار کرد.

یک وجه جمع این است که بگوییم: منظور از اینکه « قومی را بیم دهی که پدرانشان انذار نشدند» منظور پدران و اجداد نزدیک شان می باشد، نه آباء و اجداد بسیار دورشان.

وجه جمع دیگر این است که بگوییم: برای این قوم هم انذار کننده ای آمده بود، اما آن انذار کننده از میان خودشان نبود، یعنی فردی از منطقه ی دیگر آمده و آنها را انذار داد، اما اکنون خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را که از خود این قوم است انتخاب کرد تا آنها را انذار دهد.

امیدوارم متوجه عرض و منظور بنده شده باشید. اگر باز هم ابهامی هست بفرمایید.


[/HR][1] - سوره فاطر،آیه24.

[2] - سوره یس،آیه6.

با سلام. تشکر از مطلبی که ارائه کردید، شما دو وجه جمع برای این مسئله ارائه می کنید. مسئله قرینه یک مسئلۀ حاشیه ای هست که اگر هم نباشد، یک احتمال است، مسئلۀ مهمتر این است که ببینیم آیا با این توضیحات مسئله حل شده است یا خیر.

الف)می فرمایید: «یک وجه جمع این است که بگوییم: منظور از اینکه « قومی را بیم دهی که پدرانشان انذار نشدند» منظور پدران و اجداد نزدیک شان می باشد، نه آباء و اجداد بسیار دورشان.»

خب این وجه جمع ارتباطی به سؤال ندارد، زیرا مسئله بر سر دور و نزدیکی آباء و اجداد مورد نظر نیست. همین پدران نزدیکشان هم انذار نشده اند.

ب) می فرمایید: « وجه جمع دیگر این است که بگوییم: برای این قوم هم انذار کننده ای آمده بود، اما آن انذار کننده از میان خودشان نبود، یعنی فردی از منطقه ی دیگر آمده و آنها را انذار داد، اما اکنون خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را که از خود این قوم است انتخاب کرد تا آنها را انذار دهد.»

این وجه هم به طور کامل با متن آیه تناقض دارد. از ابتدای بحث تا اینجا دارم به شما یادآوری می کنم که آیه از انذار حرف می زند و نه از نذیر. حال ببینیم آیا تناقض رفع می شود:

وحدت‌هاي هشت/نه‌گانه[1]

1/1. موضوع: از یک طرف آیه می گوید «پدرانشان انذار نشدند» از طرف دیگر وجه شما می گوید: «پدرانشان انذار شدند»(ولی توسط فردی از قوم دیگر!)

2/1. محمول: آیه از عدم وقوع انذار صحبت می کند و وجه شما از وقوع آن.

3/1. زمان: زمان هر دو مسئله یکی است، زیرا شما هم در حال تبیین همین مسئله هستید که آیه می گوید.

4/1. مکان: مکان نیز واحد است.

5/1. قوه و فعل: هر دو به صورت بالفعل است.

6/1. کل و جزء: هم آیه و هم وجه شما، از کل سخن می گویند.

7/1. شرط: هیچ شرطی در بین نیست، بدون هیچ امّا و اگری، آیه می گوید انذار نشدند و وجه شما می گوید انذار شدند.

8/1. اضافه: موضوع يا محمول دو قضيه از امور اضافي و نسبي نمی باشد.

9/1. حمل: هر دو قضيه از جهت حمل نيز يکي هستند.

پس روشن است که بین متن آیه و وجهی که شما ارائه می دهید، تناقض وجود دارد.

موفق باشید

חסר משמעות;601947 نوشت:
از ابتدای بحث تا اینجا دارم به شما یادآوری می کنم که آیه از انذار حرف می زند و نه از نذیر.

بسم الله الرحمن الرحیم

این متن سوال اولی شماست:« سلام. قرآن می فرماید ان من امة الا خلا فیها نذیر. ولی در سوره یس در مورد باز اعراب جاهی می فرماید: لتنذر قوماً ما انذر آبائهم. آیا انذار نشدن پدران اعراب جاهلی با اینکه در بین هر قومی، نذیری باشد، سازگار است؟»

آنچه در متن آیه اول وجود دارد عبارت«نذیر» است.

به هر حال به نظر می رسد به اندازه کافی در مورد این موضوع بحث شد و اگر قرار بود به نتیجه ای برسیم تاکنون می بایست نتیجه تحصیل می شد.
لذا ادامه بحث ضروری به نظر نمی رسد و با اجازه همه کاربران محترمی که در این موضوع مشارکت داشتند تاپیک را می بندیم.

و من الله التوفیق

جمع بندی

بسم الله الرحمن الرحیم


آیه ای می فرماید:« َ إِنْ‏ مِنْ‏ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ »[1](و هيچ امتى نبوده مگر آنكه ميان آنها بيم‏دهنده‏اى گذشته است‏) و آیه ی دیگری می فرماید:« لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُون‏»[2]( تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند)، این دو آیه تناقض ندارند؟!



در هر شهر و ديار پيامبرى مبعوث شود، بلكه همين اندازه كه دعوت پيامبران و سخنان آنها به گوش جمعيتها برسد كافى است، چرا كه قرآن مى ‏گويد خَلا فِيها نَذِيرٌ (در آنها انذار كننده‏ اى بود، و نمى‏گويد" منها" يعنى از ميان خود آنها
)


«
لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آبائهم فهم غافلون‏»[3](تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند)

مراد از قوم اگر قريش و امثال آنها باشد در اينصورت منظور از «آباء» پدران نزديك آنهاست زيرا در پدران بعيد آنها حضرت اسماعيل ذبيح بود و نيز پيامبرانى امثال هود، صالح و شعيب بر عرب مبعوث شده بودند. و اگر منظور همه مردم معاصر آن حضرت باشد ... باز پدران نزديك منظور است زيرا آخرين پيامبر قبل از آن حضرت عيسى عليه السّلام است كه ميان آن دو، زمان فترت وجود دارد.



به تعبیر دیگر:
در اينكه مراد از" قوم" چه كسانى است، دو احتمال هست:

احتمال اول اينكه: مراد قريش و آنان كه ملحق به قريشند بوده باشد، در اين صورت مراد از" آباى قريش" پدران نزديك ايشان است كه انذار نشده بودند، چون پدران دورتر ايشان امت اسماعيل ذبيح اللَّه (ع)، و همچنين پيغمبرانى ديگر بودند كه مبعوث بر عرب شدند، مانند: هود و صالح و شعيب (ع
).

احتمال دوم اينكه: منظور از" قوم" همه مردم معاصر رسول خدا (ص) بوده باشند، چون رسول اسلام (ص) تنها به قريش مبعوث نبود، بلكه رسالتش جهانى و عمومى بود. در اين صورت باز منظور از پدران بشر آن روز كه انذار نشده بودند، همان پدران نزديكشان است، چون آخرين رسولى كه معروف است قبل از پيامبر اسلام مبعوث شده عيسى (ع) است، كه او نيز مبعوث بر عامه بشر بود، ناگزير منظور از پدران انذار نشده مردم، چند پشت پدرانى است كه در فاصله زمانى بين عصر پيامبر اسلام و زمان عيسى (ع) در اين چند صد ساله فترت قرار داشته ‏اند.[3]


[/HR] [1] - سوره فاطر،آیه24.

[2] - سوره یس،آیه6.

[3] - ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 91

موضوع قفل شده است