چه بهتر از شهادت ؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
چه بهتر از شهادت ؟

[h=1][/h]


[/HR]
در سال 1374 پیكری مطهر بر دستهای هزاران عاشق مشتاق، تشییع و در گلزار شهدای فردوس جهرم به خاك سپرده شد كه یادمان دیروزهای خون و حماسه بود. این یوسف شهید پس از نه سال انتظار ، در عطرافشان گلاب و آیینه ، آسمان آبی جهرم را از شمیم شهادت عطرآگین ساخت و در هلهلة اشك و شور ، در جوار دیگر همرزمان شهید خود آرام سر بر بالین دوست نهاد .


[/HR]
سردار شهید رحمانیان كه در سال 1342 در دامان مهربان جهرم متولد شد. سوم دی ماه 1365 و در سرانجامی سرخ به نام بلند شهید افتخار یافت و خاطرة رشادتهای خود، در عملیاتهای خیبر، بدر، والفجرمقدماتی، والفجر 8 و كربلای 4 را برای همیشه در دفتر هشت سال دفاع مقدس به ثبت رساند .
سردار شهید عبدالرحمان رحمانیان در شهر قهرمان پرور جهرم و در دامان پر مهر مادر و پدری مهربان پرورش یافت. دوران كودكی را تحت حمایت و توجهات این دو بزرگوار به كسب معارف دینی و مذهبی پرداخت و از سنین كودكی ، روح متعالی او در زلال نماز و نیایش تطهیر یافت. شهید رحمانیان پس از گذراندن دوران كودكی راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را در هنرستان فنی و حرفه ای تا سوم در رشتة راه و ساختمان ادامه داد . وی كه در دوران پر شكوه انقلاب در صحنه های قیام حضوری چشمگیر داشت پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی نیز با پیوستن به موج خروشان ایثار ، سرزمینهای جنوب و غرب و مناطقی چون «سرپل ذهاب » و «گیلانغرب» را عرصة حماسه ها و رشادت های خود ساخت .
سردار شهید عبدالرحمان رحمانیان در سال 1364 سنت حسنة حضرت رسول ( ص ) را به جا آورده و همسری شایسته برگزید. مراسم ازدواج آنها در نهایت سادگی انجام شد و شهید اندك زمانی بعد با زندگی ساده و بی آلایش خود بدرود گفته و قدم در راهی بی بازگشت گذاشت .
محور اروند در عملیات كربلای 4 در حالی با این دلاور مرد غیور بدرود گفت كه زمین و زمان اندوه فراق او و صدها سردار گمنام كربلای 4 را دجله دجله خون می گریست .
[h=2]
چه بهتر از شهادت؟[/h] در منطقه سرپل ذهاب، هنگام جابه جایی یکی از واحدها، عراقی‌ها تک شدیدی را آغاز کردند.
بچه ها که غافلگیر شده بودند به محاصره عراقی ها در آمدند. با تنگتر شدن حلقه محاصره، نا امیدی در بیشتر آنها پدیدار می‌شد.
از طرف دیگر، فاصله عراقی‌ها به قدری با رزمندگان کم شده بود که با بلندگوی دستی از بچه‌ها می‌خواستند که تسلیم شوند. کار، بسیار سخت شده بود و جایی برای ابتکار عمل وجود نداشت. بعضی از بچه‌ها می‌خواستند تسلیم شوند. عده ای اسلحه ها را به زمین گذاشتند. در همین لحظات آخر بود که علدالرحمن اسلحه به دست به طرف نیروها آمد و با حالتی خشمگین فریاد زد: «همه ما باید تا آخرین قطره خون خود بجنگیم، پایان راه ما شهادت است، پس چه بهتر از آن.»
این فریاد رجز گونه او بارقه امید را در دل بچه‌ها روشن کرد و آن چنان تشویقشان کرد که مردانه جنگیدند و محاصره را شکستند.
[h=2]وصیت نامه آسمانی[/h] بسم الله الرحمن الرحیم
رضیت بالله ربا و بالاسلام دینا و لمحمد صل الله علیه و آله نبیا و بعلی اماما و بالحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و الخلف الصالح علیهم السلام ائمه و ساده قاده بهم اتولی و من اهدائهم اتبرء.
هدیه به پیشگاه مقدس حضرت حق، آخرین ستاره درخشان امامت و ولایت حضرت مهدی موعود(عج).
با سلام خدمت حضرت امام روح ا... حامی مستضعفان و با سلام و درود به ارواح طیبه شهدای این انقلاب و انقلاب خونین کربلا و با سپاس و شکرگذاری از خداوند کریم که لطفش شامل همه انسانها خصوصاً مسلمین است. خدمت عزیزانم باید عرض شود که اصل و ریشه ی هر حرکت علاقه و عشق به خداست برای همین هم الهام گرفتن از چشمه های جوشان قرآن مجید لازمه ی این امر است. شما عزیزان مومن به الله از قرآن الله و با توکل به او و با الهام گرفتن از گرانبهاترین گفته های او به اسم لشکر الله از سوی خانه ی کعبه حرکت کردید. به همین سبب هیچ لشکری نمی تواند بر شما چیره شود. مگر این نیست که قرآن می فرماید: «ان تنصرالله ینصرکم و ثبت اقدامکم» (اگر به یاری دین خدا برخیزید بی شک و شبهه حق به یاری شما خواهد آمد).
در همین لحظات آخر بود که علدالرحمن اسلحه به دست به طرف نیروها آمد و با حالتی خشمگین فریاد زد: «همه ما باید تا آخرین قطره خون خود بجنگیم، پایان راه ما شهادت است، پس چه بهتر از آن.»

بار خدایا؛ این توئی که به ما راهی را نکردی که خشنودی و رضای تو در آن است. یارانت را بدان فرا خوانده و بهای آن را بهترین پاداش و برترین فرجام قرار دادی و این بهترین راهی است که می توان رفت. در این رهگذر مال و جان مومنان را پذیرا شدی و بهشت برین را به آنان ارزانی دادی. آنها که در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند و این است وعده ی راستین تو. خداوندا؛ یاری ام ده تا از آن کسانی باشم که سرمایه وجودشان را به پیشگاه تو تقدیم داشته و ارزش خویش را باز یافته اند و بر سر بیعت خود استوار و پابرجا ایستادند و بی تزلزل ندای جهت تو را با انتخاب قرب جوارت پاسخ دادند. توفیقم عطا کن که موضعی بگیرم که موجب خشنودی تو و آمرزش گناهانم و پویای راه آن شهیدانی باشم که به عشق تو و حیات جاوید در زیر لوای حق و پرچم هدایت، قدم استوار داشته و به دشمن پشت ننموده و بی تزلزل جام گوارای شهادت را نوشیده اند.
بارالها؛ یاریم ده که در راه رسیدن به هدفم پابرجا واستوار باشم.
بارالها تو مونس تنهائیهایم بوده و هستی و امیدم به تو است و خواهد بود. مرا در راه خود ثابت قدم و استوار بدار. خدایا فقط تو را می طلبم. معبودا گویی وجودم از آتش رسیدن به عشق تو پر شده و همه اش امید پرواز دارد. گویی این قفس تنگ کفایت نگهداری این حقیر را نمی کند و باید که این میله های آهنین را بگسلم.

بار خدایا مرا در، درهم شکستن این قفس پوشالی یاری ده و توانایی عنایت کن. بارالها؛ به لطف و رحمت تو چشم دوخته ام که بی لطف و رحمت تو جان دادن برایم سخت است.
بار الها اگر مصلحت دانستی من کشته شوم، در راه خودت مرا بکش. بار خدایا اعتراف می کنم که من گناهکارم و در روز محشر از من بازخواست منمای(اغفر ذنوبی کلها بحرمه محمد و آل محمد).
در آخر از همه ی کسانی که بنده را می شناسند عاجزانه تقاضا دارم که این حقیر را حلال کنند. به خصوص پدر و مادرم، برادر و خواهرانم و همچنین همسرم. و تو ای همسرم همچون زینب ثابت قدم و استوار باش و صبر پیشه کن که ان الله مع الصابرین. و آخرین وصیتم به امت حزب الله این است که امام بزرگوار و عزیز را یاری کنند و تنها نگذارند و جنگ را همانطوری که امام فرمودند در رأس همه مسائل قرار دهند.
والسلام
به امید حاکمیت ارزشهای اسلامی در تمامی زمینه ها و نبردی همه جانبه با کفر جهانی و به امید زیارت کربلای حسینی.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار جمهوری اسلامی به دست مهدی بسپار رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما

برچسب: