به مناسبت بزرگداشت سعدی : تجلي آيات و روايات در اشعار سعدي
تبهای اولیه
[="] [/]
[="] [/]
[="]چو کنعان را طبيعت بي هنر بود [/][="]
[/][="]پيمبر زادگي قدرش نيفزود [/][="]
[/][="]هنر بنماي اگر داري نه گوهر [/][="]
[/][="]گل از خار است و ابراهيم از آزر[/][="][/]
[="]
[/]
[="]اين ابيات، به آيات 47- 46 از سوره ي هود اشاره دارد که در آن ماجراي کنعان، فرزند کافر حضرت نوح (ع) مطرح شده است، وقتي پدرش به او گفت: «با ما درکشتي نشين و با کافران مباش»[/][="]
[/][="]کنعان گفت: به سرکوه مي روم و بدينسان آب به من نمي رسد. ولي آب آمد و او را غرق کرد و نوح گفت: «خدايا، اين پسر من است. و تو وعده فرموده بودي که دودمان مرا هلاک نکني!» خداي تعالي فرمود: «اي نوح، اين پسر از دودمان تو نيست؛ چرا که او کارهاي ناشايست انجام داد» . همچنين، به آيه ي 74 از سوره ي انعام اشاره مي کند، آنجا که ابراهيم به «آزر» مي گويد: آيا بتان را خدا مي گيري؟ ولي پدر پس از بحثي طولاني، به پسر مي گويد: اگر از بدگويي از بتان معبود من دست برنداري، ترا سنگسار کنم[/][="].[/]
[="] [/]
[="]اول دفتر به نام ايزد دانا [/][="]
[/][="]صناع پروردگار حي دانا [/][="]
[/][="]از درخشندگي و بنده نوازي [/][="]
[/][="]مرغ هوا را نصيب ماهي دريا [/][="]
[/][="]از همگان بي نياز و بر همه مشفق [/][="]
[/][="]از همه عالم نهان و بر همه پيدا [/][="][/]
[="]
[/]
[="]که اشاره به آيات زيادي از جمله «صنع الله الذي اتقن کل شي ء....؛ قدرت الهي را [بنگريد] که هر چه را محکم و استوار پديد آورد» . (سوره نمل، آيه ي[/][="] 88
[/][="]پروردگار، ترجمه ي «رب»، از صفات الهي مي باشد و بيش از 697 بار در قرآن مجيد آمده است. «حي» نيز، از صفات خداوند، به معني «زنده»که نوزده بار در قرآن مجيد آمده و «توانا» ترجمه ي «قادر و قدير» مي باشد که هر دو از صفات الهي هستند، اولي (10) بار و دومي (39) بار در قرآن مجيد ياد شده است[/][="].
[/][="]بخشندگي ترجمه ي «عفو» ، بنده نوازي ترجمه ي «رحمت» ، بي نياز ترجمه ي «غني» ، نهان به معني «باطن» و پيدا ترجمه ي «ظاهر» است که همگي، در قرآن از صفات خدا هستند. «هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن[/][="] ....» . ([/][="]سوره ي حديد، آيه ي 3[/][="][/]
[="]مرا شکيب نمي باشد اي مسلمانان [/][="]
[/][="]ز روي خوب «لکم دينکم ولي دين[/][="]»[/]
[="]که برگرفته از آيه ي6، سوره کافرون است که مي فرمايد: « [بگو: اي کافران] دين شما براي خودتان و دين من هم براي خود من» . معمولاً، در اصطلاح شاعران و عموم مردم، «دين» به معني «آيين» و «راه رسم و عبادت» به کار مي رود، ولي مفسران زيادي «دين» را، در اين آيه به معني «عقوبت»گرفته اند[/][="]. [/]
[="]شکر و سپاس و منت عزت خداي را [/][="]
[/][="]پروردگار خلق و خداوند کبريا [/][="]
[/][="]دادار غيب دادن و نگهدارآسمان [/][="]
[/][="]رزاق بنده پرور و خلاق و رهنما [/][="]
[/][="]سبحان من يميت و يحيي و لا اله [/][="]
[/][="]الا هو الذي خلق الارض و السما[/][="]
[/][="]گرچه جمله را عذاب کني يا عطا دهي [/][="]
[/][="]کس را مجال آن نه که آن چون و اين چرا [/][="]
[/][="]در کمترين صنع تو مدهوش مانده ايم[/][="].
[/][="]ما خود کجا و وصف خداوند آن کجا [/][="][/]
[="]
[/]
[="]بيت هاي فوق برگرفته از آيات زير است[/][="]:
«[/][="]لا الله الا هو يحي و يميت فآمنوا بالله و رسوله...؛ معبودي جز او نيست، زنده مي کند و مي ميراند. پس، به خدا و فرستاده ي او ايمان آوريد» . (سوره ي اعراف، آيه ي 158[/][="])
«[/][="]خلق السموات و الارض بالحق تعالي عما يشرکون؛ آسمان ها و زمين را به حق آفريده است، او بالاتر از آن است که چيزي را شريک او سازند» . (سوره ي نحل، آيه ي3[/][="])
[/][="]و آيه هاي «سبحانه و تعالي عما يصفون؛ خداوند منزه از آنچه که او را بدان وصف مي کنند، مي باشد[/][="]» . ([/][="]سوره ي انعام، آيه ي 100) «فسبحان الله ر ب العرش عما يصفون؛ پس خدا، فرمانرواي جهان هستي، ازآنچه او را به ناروا وصف مي کنند [و براي او شريک مي پندارند] پاک و منزه است» . (سوره ي انبياء، آيه ي 22[/][="]) [/]
[="]چه نيک بخت کساني که اهل شيرازند [/][="]
[/][="]که زير بال هماي بلند و پروازند [/][="]
[/][="]بلاغت يد بيضاي موسي عمران [/][="]
[/][="]به کيد سحر چه ماند که ساحران سازند؟ [/][="][/]
[="]
[/]
[="]بيت هاي فوق اشاره اي به 5 آيه از قسمت هاي گوناگون قرآن مجيد در رابطه با معجزه ي موسي (ع) دارد. از جمله: «و نزع يده فاذا هي بيضاء للناظرين؛ و [/][="][[/][="]حضرت موسي (ع)] دستش را [از گريبان] بيرون کشيد پس، ناگهان، آن براي بينندگان سفيد و نوراني گرديد» . (سوره ي اعراف، آيه ي 108) و نيز داستان ساحري سامري و گوساله ساختن او در غيبت موسي (ع) که سه بار در قرآن مجيد [/][="]([/][="]سوره ي طه، آيات 85 و87 و 95) ذکر آن آمده است[/][="]. [/]
[="]عيب آنان مکن که پيش ملوک [/][="]
[/][="]پشت خم مي کنند و بالا راست[/][="].
[/][="]هر که را بر سماط بنشستي [/][="]
[/][="]واجب آمد به خدمتش برخاست [/][="]
[/][="]چون مکافات فضل نتوان کرد [/][="]
[/][="]عذر بيچارگان بيايد خواست [/][="][/]
[="]
[/]
[="]که اشاره به سخن معروف حضرت امير المؤمنين، علي (ع) دارد: «لاتجتمع وليمه و عزيمه؛ وليمه خوردن و داوري درست کردن، با هم جمع نمي شوند[/][="]» .
[/][="][/]
[="]منبع:کتاب بشارت
[/]
سایت راسخون
[="][/][="][/]