نقاط ضعف جمهوری اسلامی به نقل از امام خامنه ای
تبهای اولیه
دوستان سلام
بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران 1390/05/16
اما نقاط ضعف هم داريم. اگر نقاط منفى را نبينيم، ضعفهاى خودمان را نشناسيم، يقيناً ضربه خواهيم خورد. نقاط ضعف ما، هم در زمينههاى اقتصادى است، هم در زمينههاى فرهنگى است. ما خطاها داشتيم، ضعفها داشتيم، بر بعضى از چالشها نتوانستيم غلبه كنيم؛ اين واقعيتى است. حتّى در همان تهديدهائى كه مستقيماً از طرف دشمن هست، اگر ما ضربهاى خورديم، تقصير خود ماست، كوتاهىهاى خود ماست. قرآن كريم در قضيهى جنگ احد ميفرمايد: «ا و لمّا اصابتكم مصيبة قد اصبتم مثليها قلتم انّى هذا قل هو من عند انفسكم». در قضيهى احد، آن حادثهى تلخ اتفاق افتاد: مسلمانها اول پيروز شدند، بعد يك عدهاى مأموريتها را فراموش كردند، تنگه را رها كردند، رفتند سراغ غنيمت جمع كردن؛ دشمن هم توانست نيروهاى اسلام را دور بزند، بيفتد به جانشان، تعدادى از آنها را بكشد، آنها را منهزم كند؛ به طورى كه مسلمانها از ترسشان مجبور شدند به كوه پناه ببرند. جان مبارك پيغمبر به خطر افتاد، به پيغمبر ضربه وارد آمد. بعد مسلمانها گفتند: خب، چرا اينجورى شد؟ خدا به ما وعدهى پيروزى داده بود. خداى متعال ميفرمايد كه ما شما را پيروز كرديم، وعدهى خدا عملى شد، اما شما خودتان هستيد كه كار را خراب كرديد. اولاً اگر دشمن به شما ضربه زد، شما هم متقابلاً به دشمن ضربهها زديد - «قد اصبتم مثليها» - تعجب نكنيد؛ بالاخره در ميدان جنگ، زدن و خوردن، هر دو هست. در عرصهى جنگ بزرگِ ميدان سياست و اقتصاد جهانى، آدم، هم ميزند، هم ميخورد؛ نبايد خلاف انتظار باشد. اما «قلتم انّى هذا»؛ ميگوئيد ما از كجا اين ضربه را خورديم. بعد قرآن ميفرمايد: «قل هو من عند انفسكم»؛ از خود شما بود، خودتان خطا كرديد. ما يك جاهائى خطا كرديم - «انّ الله على كلّ شىء قدير» - يك جاهائى طبق وظيفه عمل نكرديم؛ يك جاهائى مراقبتهائى كه بايد انجام بدهيم، انجام نداديم؛ يك جاهائى دلبستگىهاى خودمان را زير پا نگذاشتيم؛ اينها منجر شده به اشكالاتى - اين را هم بايد در نظر داشته باشيم - به چيزهائى كه بايد از آن پرهيز كرد و برحذر بود، سرگرم شديم؛ به منازعات سياسى، به مشاجرات سرگرم شديم؛ به رفاهطلبى سرگرم شديم، به منشهاى اشرافى سرگرم شديم؛ اينها نقاط ضعف است. وقتى من و شما زندگىمان را زندگى رفاهطلبانه و اشرافى قرار بدهيم، مردم از ما ياد ميگيرند. يك عدهاى منتظر بهانهاند؛ به ما نگاه ميكنند، ميگويند آقا ببينيد اينها چه جورى زندگى ميكنند، ما هم ميخواهيم همين جور زندگى كنيم. اينها كسانى هستند كه دستشان ميرسد. يك عدهاى معتقدند كه بايد در زندگى مقتصد بود، نبايد اسراف كرد، نبايد افراط كرد؛ اينها وقتى نگاه ميكنند مىبينند من و شما اسراف ميكنيم، ميگويند خب، ما از اينها كه بالاتر نيستيم؛ اينها كه رؤساى ما هستند. اين كارها خطر دارد. روش انقلاب و انقلابيون به تبع آموزش اسلام، اعراض از زندگى رفاهطلبانه براى خود بود. براى مردم هرچه ميتوانيد، رفاه ايجاد كنيد؛ هرچه ميتوانيد، درآمد ملى را زياد كنيد؛ هرچه ميتوانيد، در كشور ثروت توليد كنيد؛ اما خودتان نه. مسئولين لااقل تا وقتى مسئولند، به زندگى رفاهطلبى رو نكنند.غفلت از روحيهى جهادى و ايثار، غفلت از تهاجم فرهنگى دشمن، غفلت از در كمين بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضاى رسانهاى كشور، بىمبالاتى نسبت به حفظ بيتالمال؛ اينها گناهان ماست، اينها نقاط ضعف ماست.
ميل به رفتارهاى قبيلهاى در ميدان سياست، در ميدان اقتصاد، از ديگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبيلهاى معنايش اين است كه تخطئه يا تأييدى كه نسبت به كار كسى ميكنم، ناشى نباشد از ماهيت عمل او؛ ناشى باشد از نحوهى ارتباط او با من. اگر از قبيلهى ما كسى كار خطائى انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبيلهى مقابل اگر همان كار را انجام داد، اين قابل پيگيرى و تعقيب ميشود. كار خوب اگر از كسى كه مربوط به قبيلهى ماست، انجام گرفت، قابل تحسين و تشويق باشد؛ اگر از قبيلهى ديگر بود، نه. رفتار قبيلهاى اين است. اين رفتار، اسلامى نيست، انقلابى نيست. ما متأسفانه اينگونه رفتار را در ميان خودمان داريم. نميگويم همهگير است، فراگير است؛ اما وجود دارد...
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=16889
علی علی