وسواس زیاد در حجاب همسر آینده

تب‌های اولیه

35 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وسواس زیاد در حجاب همسر آینده

نقل قول:

سلام به همه دوستان عزیز
سوالی داشتم خدمت شما دوستان و این سوال رو اگه خانوم ها جواب بدن بیشتر می تونه بهم کمک کنه

من 25 سالمه و برای از دواج دختر خانمی مد نظرم هست که حدود 2 سال از من کوچکتره و از لحاظ خوانواده هم به گفته همسایه ها و اهل محل ، خانواده خوب و با آبرویی هستند
من بدون اینکه ایشون متوجه بشن چند ماهی تو دانشگاه و داخل شهر رفتارهای ایشون رو زیر نظر داشتم. به جز دو تا دوست که چادری و متاهل بودن تقریبا با هیچ خانوم دیگه ای بگو بخند و برو بیا نداشتند. اما گوشه گیر و از جمع گریز هم نیستن. مادر ایشون معلم هستند و چادر دارند. پدرشون هم معلم هستند و هر دو در آستانه بازنشستگی هستند. برادر ایشون که از ایشون بزرگتره شاید ظاهر اسلامی نداشته باشن (آرایش ابروها) اما ندیدم کار خلاف شرعی از ایشون سربزنه و در ایام شهادت دیدم لباس مشکی می پوشند. در صفحه فیسبوک این خانوم و خواهر و برادرشون هم هیچ اثری از حرکت هایی مثل عکس شخصی و کشف حجاب ، فعالیت های مستمر و حرف سیاسی یا ضد دین و عرف.... دیده نمیشه و رفتاری کاملا نرمال دارن ( در طی 2 سال گذشته به شکل مستمر همین طور بودن). شکر خدا به شکل خیلی واضحی روابط خانوادگی محکم و پایداری دارند و تعامل خوبی با هم دارند. پدرشون همه جوره پشت پسرشون هستن. وابستگی عمیقی بین این خانوم و مادرشون هست به شکلی که همه ی اتفاقاتی که بین ما افتاده رو خبر دارن. من به غیر از یک بار هیج وقت ندیدم که این خانوم تنها بزنه بیرون به جز مواقعی که می خوان برن دانشگاه. تا ترم 6 و 7 دانشگاه این خانوم همون چیزی بود که من از خدا می خواستم اما با فراگیر شدن این موج بی حجابی متاسفانه به ایشون هم سرایت کرده و تا چند وقت پیش که دیدمش از لحاظ حجاب ، پوشش سروصورت خوبی نداشتن . با صحبت هایی که شد یه کم وضع بهتر شد ولی بازم نمیشه گفت ایشون حجاب مناسب دارن. خدای نکرده اینطور نمیخوام وانمود کنم که ایشون بد حجابن اما همانطور که گفتم حجاب خوبی ندارند. هر وقت صحبت از یه دختر خانم خوب برای ازدواج میشه من به هر کدوم از خصوصیات ایشون نگاه می کنم حداقل برای من یکی مناسبه.
در مکالماتی که خدا رو شکر از چهارچوب اعتقادیمون خارج نبوده، داشتیم همیشه از اینکه دوست دارم زندگی شبیه به یک مسلمان داشته باشم حرف زدم. می تونم بیشتر براتون بگم اما متن طولانی باعث میشه که خواننده کمتری داشته باشه.
.
اما تنها چیزی که واقعا گاهی با فکر کردن بهش گیج می شم اینه که نمی تونم درک کنم که چرا این خانوم حجاب خوبی ندارند. به هر حال کسی که حجابش رو رعایت نمی کنه و در عین حال رفتارهایی بر خلاف فرهنگ عفاف و حجاب نداره، یه دلیل یا طرز فکری داره دیگه؟ یه حدث هایی می زنم اما دلیل عمدش رو نمیدونم و برای همین از شما عزیزان کمک و راهنمایی می خوام. کجا از اینجا بهتر و کی از شما بهتر؟
همه چیز دست خداست ولی اگر فکر می کنید که من هم می تونم کاری انجام بدم بگید. اگر احساس می کنید من وسواس دارم می تونید بگید، اگر مورد مشابهی داشتین خوشحال می شم نجربیاتتون رو بشنوم. به هر حال متشکرم که وقت گذاشتین.


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

[=Times New Roman] [="2 Koodak"]با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم
[=Times New Roman] [="2 Koodak"]خدا را سپاس مي‌گويم كه در سرزميني زندگي مي‌كنم كه در دامانش، جواناني چنين پاك، آگاه و مومن دارد. ارتباط شما را نشانه عمق اعتمادتان به اين مرکز مي‌دانم و از اين بابت متشكرم.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]در پاسخ باید عرض کنیم فردی که قبلا حجاب کاملی داشته و بعدا تصمیم گرفته از این حجاب تا حدودی دست بردارد و بد حجاب شود دو حالت دارد. یا اینکه هنوز کلیت حجاب را قبول دارد و بد حجاب شدن او مرتبط به مسائل فرهنگی است یعنی فطرت پاک را دارد اما تا حدودی گرد و غبار روی آن را گرفته است. در این حالت با صحبت قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج می توان فرد را به حالت اولیه بازگرداند.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]اما اگرفرد واقعا اعتقادش به حجاب برگشته و کلا منکر این مطلب است که حجاب یا چادر برای زن مفید است و بهانه های امروزی که چادر دست و پاگیر است و ... را معتقد شده و حاضر نیست از این افکار واهی ذره ای کوتاه بیاید اینجا معتقد می شویم موردی که برای ازدواج به دنبال آن هستیم دارای مشکل عقیدتی است و باید آن را حذف و به دنبال مورد بهتر بگردیم.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]به هر حال آنچه مهم است اینکه در ازدواج قرار است با عقائد فرد مقابل زندگی کنیم و این عقائد است که رفتار را می سازد و ریشه آن است.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]به هر حال در جلسه خواستگاری وضعیت را تعیین کنید و بدانید این حساسیت شما وسواس نیست و بجا است.
[=Times New Roman] [="2 Koodak"]سربلند و پیروز باشید.[=Times New Roman] [="2 Koodak"][=Calibri]
[=Times New Roman]

[=arial]سلام علیکم
شما وسواس زیادی ندارید ؛ بالاخره هرکسی حجاب همسرش رو یکجوری میپسنده ولکن شما سعی کن از افراط در این موضوع پرهیز کنی..
طوری نشود که فردا روز خانم شما از شما گلایه کنه و فکر کنه که شما به ایشون بدبین هستین و بخاطر همین انقدر سخت میگیرید..!!!
هرچیزی خوبه به شرطی که افراط درش صورت نگیره حتی همون حجاب... (اگر حجابش در حد عرف باشه دیگه مسئله ای باقی نمیمونه!)
میدونید که اگه حجابش باعث شهرتش بشه ( انگشت نما بشن!!!) که به اصطلاح بهش لباس شهرت میگن شما مرتکب فعل حرام شده اید پس در امور دینی تعادل رو همیشه پیشه کنید ...

امیدوارم گوش شنوا داشته باشید
یاعلی مدد

سلام.
دوست عزیز اول این رو خواستم بگم که خیلی خوبه که حجاب همسر آینده براتون اهمیت داره.این اصلا اسمش وسواس زیاد نیست و خیلی هم جای تحسین داره.
اما در رابطه با اینکه این خانوم به درد ازدواج با شما میخوره یا نه، باید به نظر من فکرهای خودتون رو بکنید و تصمیم بگیرید که اگه یه وقت ایشون گفتن حجابشون رو همینجوری که الان هستن می پسندن و نمیخوان بیشتر از این رعایت کنن، آیا چنین شرایطی رو میتونید قبول کنید یا نه.
بر اساس جواب این سوال تون تصمیم بگیرید.اگه حجاب کامل در اولویت بالاتری براتون قرار داره،یا ایشون باید حجاب کاملش رو رعایت کنه {برای همیشه و نه فقط یه مدت موقت} یا اینکه به دنبال فرد دیگه ای باشید.
اما اگر سایر ویژگیهای ایشون براتون مهمتره و میتونید با کامل نبودن حجاب ایشون کنار بیایید و بعدا در زندگی از این موضوع ازشون گله نکنید، میتونید به خواستگاری ایشون بروید...

دوست عزیز کارشناس محترم که جواب دادند گفتند افرادی که نسبت به حجاب آنهم چادر گرایش ندارند دچار مشکل عقیدتی هستند

صابر;578310 نوشت:
اما اگرفرد واقعا اعتقادش به حجاب برگشته و کلا منکر این مطلب است که حجاب یا چادر برای زن مفید است و بهانه های امروزی که چادر دست و پاگیر است و ... را معتقد شده و حاضر نیست از این افکار واهی ذره ای کوتاه بیاید اینجا معتقد می شویم موردی که برای ازدواج به دنبال آن هستیم دارای مشکل عقیدتی است و باید آن را حذف و به دنبال مورد بهتر بگردیم.

جناب صابر یکی از دوستان منم خواستگاری دارند که دارای وسواس زیادی است با وجود اینکه خواستگارش فردی دین دار است ضمن اینکه کلیه محاسن یک خواستگار خوب را داراست ولی دوستم به خاطر اینکه این شخص ریشش را میتراشد دچار شک شده حالا به نظر شما این شخص دارای مشکل عقیدتی است و باید دنبال مورد بهتری بگردد؟

سلام دوستان. ب نظر من این دوست مون خیلی باید دقت کنن. حتما باید باهاشون در این مورد صحبت کنین ببینین نظرشون در مورد حجاب و مخصوصا پوشش قبلی شون چ جوریه اگه گفتن از پوشش قبلی شون پشیمونن و این حرفا ک دیگه فکر نکنم با شما سازگار در بیان ولی یه مطلب ک میخواستم بگم این بود ک خانوما شاید حتی بعد ازدواج یه کم ب خودشون کمتر سخت بگیرن چون استدلال شون اینه که همسرشون مواظبت میکنه ازشون دیگه سختی های دوران مجردی رو ب خودشون ندن بعد اگه این بنده خدا جزو این دسته خانوما باشه دقیقا بعد ازدواج دیگه میخواد چ بکنه ؟؟؟ حتما این رو در نظر بگیرین و در مورد اش صحبت کنین ...موفق باشین ...

سلام

سوال: این خانم چادری بودن و الان نیستن؟ یا کلاً مانتویی بودن؟ (چون در جایی از متن ندیدم اشاره ای به چادر پوشیدن ِ ایشون بشه)

دوستان سلام

برادر محترم
1- حساسیت شما به جاست
2- بهتر است مسائل مهمی چون حجاب را قبل از رسمی شدن و در جلسات خواستگاری به صحبت بنشینید و بر سر آن به توافق برسید. بعد از ازدواج چندان جای تغییر نیست. مگر آنکه شخصی خود به دنبال تغییر باشد

علی علی


با نام و یاد دوست

سلام

کاربر محترم از من خواستند تا این مطالب را از طرف ایشان در تاپیک قرار دهم:

نقل قول:

n@rcis;580302 نوشت:

سلام

سوال: این خانم چادری بودن و الان نیستن؟ یا کلاً مانتویی بودن؟ (چون در جایی از متن ندیدم اشاره ای به چادر پوشیدن ِ ایشون بشه)

سلام مجدد. خیر ایشون چادری نبودن. ما هر دو در دانشگا کرمان محصل بودیم.
اما لباس شهرت، آرایش، جلب توجه رو هیچ گاه در ایشون ندیدم.
اول شرایط رو براتون باز می کنم بعد از شما درخواست کمک دارم تا انشا.. تصمیم بهتری بگیرم .
بر خلاف تمام خوبی هایی که از خانواده ایشون سراغ دارم یه چیزی که از این خانواده فهمیدم اینه که متاسفانه به ظاهر خیلی اهمیت میدن و تاوانش که همرنگ شدن با جامعه هست رو هم براش حاضرن پرداخت کنن. پدر خانواده به دلیل اینکه سنشون از مادر خانواده به شکل واضحی خیلی بالاتر میزنه از این قاعده مستثنی است. در همین سایت دختر خانومی گفته بودن مادر محجبه و نمازخونشون از ایشون می خواد که با مانتو و موهای بیرون، در انظار ظاهر بشن چون معتقد هستن که خوشگلی دختر به موهاشه. به گفته در و همسایه مادر ایشون در حد نامتعارفی اختیاردار خونست و فکر کنم که علاقه به همرنگ شدن با بیرون، تجویز ایشون باشه. چه از ظاهر برادرشون که در پست اولی گفتم و چه از ایشون. وقتی توی کوچه و خیابون و فامیل خیلی کم دختر محجبه ساده پوش پیدا میشه، باید همرنگ جماعت بدحجاب بود.این تاوان ظاهربینیه که من و امثال من باید بدن.
از خودشوم بگم که ایشون به شکل خیلی خوبی با من و تفکراتم آشناست .ولی باز هم داریم ادامه می دیم در حالی که اگه قرار بود از نظر ایشون به هم نخوریم با گذشت زمان که علاقه جاشو به عقل میده ، ایشون قطع رابطه می کردن. منظورم از رابطه ، رابطه ی عاطفیه که خدا رو شکر، خداوند عالم هیج گاه نزاشته از حدودش عبور کنیم. در جایی من دربارشون نظرم رو گفتم و کمی هم از خودم گفتم. بهشون گفتم که به نطر من ایشون نماد یه خانوم با حیا هستندو تمام جوانب رو رعایت می کنن البته به شکل نامحسوس از حجابشون هم انتقاد کردم. گفتم که خودم هم فقط می خوام مسلمان باشم و بس. ایشون در پاسخ جواب عجیبی دادند

" در دنیایی که ارزش زن به زیبایی او و ارزش مرد به دارایی اوست ، دنبال انسانیت نگرد"
اینجا اون نقطه ایه که من به تناقض رسیدم که مشکلی مثل حجاب بد از تفکرات خودشونه یا براشون تجویز شده.
در هر صورت از شما می خوام اگه راه حلی دارین ارائه بدین، چه در بحث رفع تناقضی که بهش اشاره کردم، چه در بحث رفع این مشکل
متشکرم
تا دیدار بعدی یگانه هستی بخش نگهدارتان

در پناه قرآن و عترت موفق باشید

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ایمان واقعی، وقتی مشخص می شود که به ناچار در بین افراد بی ایمان، گیر افتادی اما ایمانت حفظ شد و هرگز سعی نکردی همرنگ جماعت بشی!

الان که بدحجابی، انقدر رواج پیدا کرده اگر دختری، حجاب خود را سبک نشمارد دارای ایمان واقعی، -در این زمینه- است.
---------------------------
پیگیری شما به هیچ عنوان، وسواس نیست.
قبل از اینکه در مورد حجابش به توافق صحیح و کامل، نرسیدید به هیچ عنوان باهاش ازدواج نکنید. نه با این نه با هیچکس دیگه!
چون واقعاً برای مردان باغیرتی مثل شما هرگز قابل تحمل نیست که همسر، حجابش را سبک بشمارد.
------------------------
فعلاً کاری ندارم که طرف مورد نظر شما فرد خوبی هست یا نه.
اما به این نکته توجه فرمایید که
شما گفتید "به جز دانشگاه، هیچ جا تنهایی نمیره"!
این زیاد ملاک "خوب بودن" نیست.
چون بیشتر اتفاق های عجیب زندگی در همون دانشگاه و راه رفت و برگشتش میفته!
دانشگاه و کلاس و فلان، بهترین بهانه برای خیلی از کارهاست.

موفق و سلامت باشید

سلام. اون چیزی که به ذهنم میرسه رو خدمتون میگم.

ببینید دختری که محجّبه ست، برای اینکه حجابش همیشه پابرجا بمونه باید دو تا ویژگی داشته باشه:

1. اولی اینه که با تمام وجودش به این حجاب ایمان داشته باشه. یعنی از روی اعتقاد قلبی و با آگاهی انتخابش کرده باشه.

2. دومی اینه که اعتماد به نفسش بالا باشه. دلیلشم اینه که وقتی دختری حجابشو کامل رعایت میکنه یا مثلا آرایش نمیکنه، ممکنه بخاطر جوّی که توی جامعه هست از طرف بعضی ها طرد بشه.
اگر این دختر اعتماد به نفس نداشته باشه، حتی با وجود اعتقاد زیادی که به حجاب داره، ممکنه ازش فاصله بگیره.

پایین بودن اعتماد به نفس به این معنیه که یه نفر خودشو اونطوری که هست باور نداره. خودشو اونطوری که هست دوست نداره.
همه ی آدما تمایل دارن که همه دوسشون داشته باشن، همه ی آدما دلشون میخواد بین مردم محبوب باشن. مسلما کسی نمیتونه اینو انکار کنه.
اما مشکل از اونجا شروع میشه که یه دختری که با حجابه و بهش اعتقاد هم داره، اگر ببینه خواهان زیادی نداره و بهش کم توجه میشه، بخاطر پایین بودن اعتماد به نفسش و باور نداشتن خودش سعی میکنه همرنگ جماعت بشه تا از این طریق اون حس دوست داشته شدن و مورد قبول واقع شدنِ خودش رو ارضاء کنه.
وقتی کسی اعتماد به نفسش پایین باشه، خیلی زود تحت تأثیر حرف اطرافیان قرار میگیره. و این خیلی خطرناکه.


در مورد اون دختر خانوم :

1. اول باید ببینین ایشون حجاب و ساده بودن رو آیا خودشون و با اعتقاد قلبی انتخاب کردن یا اینکه تحت تأثیر محیط خانواده و ..... ؟؟؟
دونستن این موضوع خیلی مهمه.

2. دومین مورد اینه که باید ببینین اعتماد به نفس شون چقدره؟ اگر مشکلی که گفتین به خاطر پایین بودن اعتماد به نفسش باشه، باید روی خودش کار کنه.

3. سومین مورد اینه که با توجه به حرفاتون متوجه شدم تو خونه شون زن سالاری حاکمه. باید ببینین ایشون همه ی کارها رو تحت تأثیر حرف مادر انجام میدن؟ اگر اینطور باشه خیلی باید دقت کنین. چون شما در این صورت با عقاید مادرشون ازدواج خواهید کرد. بخاطر اینکه همیشه سعی میکنه تو تک تک مسائل زندگی دخترش دخالت کنه (عذر میخوام که از این لفظ استفاده کردم. کلمه ی مناسب دیگه ای به ذهنم نرسید). شما باید آماده باشین تا توی همه ی مسائل زندگی تون، نظرات مادر زن رو با گوش جان بشنوین !!!
و در این صورت اون دختر خانوم احتمالا تو هر چیزی از مادرش نظرخواهی میکنه و احتمال اینکه اسرار زندگی شما به گوش خانواده ی همسرتون برسه زیاده. چون تو همه چی باید نظر اونو بدونه. تو هر موضوعی.

شما باید ببینین خود دختر خانوم، صاحبِ نظر و عقیده هستن؟ یا همیشه تابعِ نظر مادرن؟

4. مورد چهارم اینکه با توجه به زن سالار بودن خانواده اونها، باید ببینین این دختر خانوم دوست داره زندگی آینده تون چطوری باشه؟ یعنی اونم زن سالاری میخواد؟

جناب لبیک یا علی النقی به مورد خوبی اشاره کردن.

ایشون چرا تا حالا تنهایی بیرون نرفتن؟ روی این قضیه زوم کنین. ببینین چرا تا حالا این اتفاق نیفتاده؟

آیا مادرشون نمیذاره؟ یا خودش از تنهایی بیرون رفتن میترسه؟ یا مادرش فکر میکنه دخترش هنوز اون قدری بزرگ نشده که تنهایی بره بیرون؟ یا دلیل دیگه ای داره؟

فقط یه سوال. منظورتون اینه که اگه یه کاری بیرون داشته باشه، مثلا بخواد واسه خونه یه خریدی بکنه، یا مثلا کار بانکی یا هر کار دیگه ای، حتما باید همراهش
کسی باشه؟

من یه دوستی دارم که الان 24 سالشه. مادرش هیچوقت نمیذاره تنهایی بره بیرون !!!!! الان دوستم به این سن که رسیده واقعا نمیتونه از پسِ خودش بربیاد. همین روی اعتماد به نفسشم تاثیر بدی گذاشته. البته تو خونه ی اونا هم زن سالاریه. همینو بگم که دوستم تو خونه شون حرفش اعتباری نداره و این خیلی بده. یعنی هیچکس رو حرفش حساب نمیکنه. مادرش به خودش این اجازه رو میده که تو همه ی مسائل دخترش دخالت کنه. حتی تو sms هاش !!!!!

حتما دلیل این موضوع رو پیدا کنین.

pariii;580450 نوشت:
جناب لبیک یا علی النقی به مورد خوبی اشاره کردن

سلام
نکته ای که شما فرمودید هم جای تأمل داره
ولی منظور من در کل چیزدیگه ای بود.
منظور من این است که "بیرون نرفتن از خونه به جز دانشگاه" الزاماً به معنی این نیست که مثلاً "تا حالا ارتباط بیجا با جنس مخالف نداشته"
چرا که بیشتر این ارتباطها در دانشگاه و راه رفت و برگشت به دانشگاه و مدرسه شکل می گیرد.

سلامت باشید

لبیک یا علی النقی;580457 نوشت:
منظور من این است که "بیرون نرفتن از خونه به جز دانشگاه" الزاماً به معنی این نیست که مثلاً "تا حالا ارتباط بیجا با جنس مخالف نداشته"
چرا که بیشتر این ارتباطها در دانشگاه و راه رفت و برگشت به دانشگاه و مدرسه شکل می گیرد.

سلام. بله کاملا درسته.
البته منظورم از اینکه نوشته بودم به مورد خوبی اشاره کردین، تأیید حرف شما بود.
در ادامه هم موضوع بیرون رفتن رو از یه جنبه ی دیگه ش نوشته بودم.

ممنونم. موفق باشد.

ادامه مطالب ارسالی کاربر:

نقل قول:

در پاسخ باید بگم که اولا از مشارکت همتون متشکرم و ثانیا همونطور که گفتم ایشون رو بسیار با حیا می دونم چه در داخل و چه در بیرون دانشگاه، به هر حال به عنوان یه مرد به هیچی جز حیای ایشون دل نبستم. اما سوالی دارم
اگه ایشون رو به خوندن این تاپیک دعوت کنم کار اشتباهی کردم یا درست؟
از طرفی حقیقت های محض رو که باورمه رو نوشتم از طرفی از مادر و رفتار ایشون انتقاد کردم در حالی که دانسته هام بر اساس اطلاعات محلیه و شاید غلط باشه( خدا می دونه)
آیا این می شه یه شمشیر دولبه؟
ممنون

:Gol:

طاهر نوشت:
اگه ایشون رو به خوندن این تاپیک دعوت کنم کار اشتباهی کردم یا درست؟

به نظر من بهتر است پس از مشورت با افراد امین و متخصص، راه دیگر و مناسب تری برای متوجه کردن او و گفتن حرفهایتان پیدا کنید.
با روش های خاصی می توان از فرد، سوال معکوس کرد و حقیقت را فهمید.

یک مثال عرض کنم:
من می خوام نظر طرف مقابلو در مورد حجاب بدونم.

می پرسم:
با توجه به اینکه رعایت نکردن حجاب، دیگه تو جامعه عادی شده و شاید لزومی به سخت گرفتن تو این زمینه نباشه و همچنین کسی که حجابشو کامل رعایت کنه ممکنه غیرعادی به نظربیاد و از طرف دیگر هم رعایت حجاب ممکنه دست و پاگیر باشه و مانع حضور فعال در جامعه، نظرتون درباره ی حجاب چیه؟

اینجا کسی که قرار است پاسخ دهد متوجه عقاید من نمی شود و باور واقعی خود را می گوید.

ولی مثلاً اگر بگم
"با توجه به اینکه حجاب، دستور خداست و واجب است و.............نظرتون راجع به حجاب چیست؟"

اینجا متوجه عقاید من می شود و ممکن است عقیده ی خود را وارونه بیان کند و خود را سازگار با من نشان دهد.

از طریق پرسشهای معکوس به به جوابتان برسید.
اگر بیاید و این تاپیک را بخواند متوجه عقاید شما می شود و ممکن است گارد بگیرد یا خود را برعکس نشان دهد یا .....

موفق باشید.

طاهر نوشت:

اگه ایشون رو به خوندن این تاپیک دعوت کنم کار اشتباهی کردم یا درست؟

نظر من اینه که شما اول جواب اون مواردی که تو کامنت ها نوشته بودم رو پیدا کنین. چون اگر ایشون اینجا رو بخونه ممکنه خیلی چیزا رو انکار کنه.
اینجور مسائل رو باید خیلی زیرکانه بهش پی برد.

مورد بعد اینکه، اونطوری که از گفته هاتون متوجه شدم، ایشون هم شما رو پسندیدن. الان اگر شما، قبل از اینکه جواب سوالات تون رو پیدا کنین، موضع خودتون رو مشخص کنین، ممکنه از اونا استفاده کنه و برای اینکه شما رو از دست نده یه مدت خودش رو مطابق میل شما نشون بده. اینجا کار شما سخت میشه. چون دیگه نمیتونین به راحتی بشناسینش. تناقض ها زیاد میشه.
شما باید اول جواب سوال هاتون رو پیدا کنین.

پیشنهادم به شما اینه که سمینار ازدواج موفق دکتر فرهنگ رو گوش کنین. خیلی خیلی میتونه به شما کمک کنه.
دکتر فرهنگ راه هایی رو یاد میده که خیلی راحت میتونین شخصیت واقعی طرف مقابل تون رو بشناسین. اینکه چطوری سوال بپرسین تا طرف مقابل واقعیت رو بگه.
حتی در مورد تحقیق هم توضیحات مفصلی میده تا بتونین از تحقیقات، جواب های قابل اعتماد و درستی به دست بیارین.
در مورد مسائل خیلی زیادی حرف میزنه. میتونین با کمک اون، به جواب همه ی سوالات تون برسین.
پست بعدی براتون لینک های دانلودشو میذارم.


اینم لینک های سمینار ازدواج موفق دکتر فرهنگ.

سمینارش 23 ساعت هست و 40 تا تراک داره که البته باید به ترتیب شماره ها گوش داده بشه.

لینک های دانلود رو در تاپیک زیر قرار داده ام:

http://www.askdin.com/thread53910.html

سلام من با گفته های pariii عزیز و جناب لبیک یا علی النقی موافقم ...با این وجود درسته که محیط هم تاثیر داره اما اگه شخصی عقاید محکمی داشته باشه حتی با حرف اطرافیان و خانواده حاضر نیست از اون عقیده دست بکشه.... به نظرم باید بیشتر درمورد این خانوم تحقیق کنین
امیدوارم موفق باشید
یا علی

به نام خدا

طاهر نوشت:
" در دنیایی که ارزش زن به زیبایی او و ارزش مرد به دارایی اوست ، دنبال انسانیت نگرد"

عجب جواب ِ {تا حد زیادی} درستی!

خب البته این "دنبال انسانیت نگرد" یکم توی ذوق میزنه! ما انسانیم و باید باشیم تا بتونیم به اون هدف موردنظر از خلقتمون برسیم

و دنیا هنوز زیبایی هایی داره: هستند کسانی که نام انسان برازندشونه!

ببینید اول 1واقعیت رو بگم:

هرفرد چه دختر چه پسر با هراعتقاد و دین و طرز فکری 1سری معیار و اولویت هایی برای ازدواج داره

این اولویت ها به ترتیب ِ اهمیت و حساسیت باید لیست بشن و بعد هرفرد اینها رو با شخص مورد نظر مطابقت بده و بسنجه...

شما وسواس ندارید، معیارتون اینه.

اما من همیشه میگم :

آقا پسری که حجاب {و حیای} دخترمقابل براش در اولین اولویت ها هست، طبیعتاً باید دختری رو برگزینه که محجبه باشه!

این تصور که : دختر بعدش درست میشه/ به خاطر من کوتاه میاد و راهشو عوض میکنه/ بهش بگم قبول میکنه و غیــره

اینها تصورات ِ زیباییه و در برخی موارد شُدنی...

>> اما نباید فراموش کرد که یک دختر بیست و خورده ای سال با یک سری رفتارها و باورهای خانوادگی رشد کرده

همونطور که یک پسر رو نمیشه در جریان زندگی زیاد تغییرش داد و باید همونطور پذیرفتش... دختر رو هم نمیشه زیاد تغییر داد...

بله بودن کسایی که همین ازدواج براشون شده یک سعادت و راهشون مستقیم شده و خیلی چیزهای خوب رو درک کردن،

اما واقعیت همونه...

بنده به عنوان ِ یک دختر: خوب میدونم که چقدر دوست میتونه تاثیر مثبت یا منفی روی انسان بذاره...

حالا هرچقدر باورهای انسان و اون تعلیم های خانوادگی و دینی قوی تر باشه تاثیر منفی کمتره

پس یه جورایی طبیعیه که ایشون در محیط دانشگاه تغییر کنن...

این وسط یه دوست خوب میتونه به ایشون یادآوری کنه که راهشو کج نکنه... {فرمودید دو دوست محجبه دارن}

و شما هم میتونید بسیار موثر باشید

باید با صحبت های منطقی {نه اون حرفایی که همیشه راجع به رعایت حجاب شنیدیم و حتی خود ِ من ِ چادری هم قبولشون ندارم!} ایشون رو آگاه کرد

و در اینصورت معمولاً در دو حال قانع میشه:

1. بخاطر عشق و علاقه
2. با تحت تاثیر قرار گرفتن، آگاهی و درک ِ درست ِ فلسفه حجاب

+ هیچ فردی 100 درصد کامل نیست

+ اگر مطمئنید که ایشون مناسب ِ ازدواج با شما هستن پس تلاش کنید ان شاء الله خدا هم بقیه مسائل رو حل میکنه...

ان شاء الله بهترینها نصیبتون بشه. در دعاهاتون از خدا "بهترین" رو طلب کنید.

ادامه مطالب ارسالی کاربر :

نقل قول:

ماشا.. اونقدر دوستان قشنگ جواب میدن که دوست دارم همه مشکلات رو بگم و جواب بشنوم
اما بریم سر اصل مطلب، راستیتش چیزی رو که خیلی وقته بهش فکر می کنم رو امروز از شما هم شنیدم
" نداشتن اعتماد به نفس".
شاید فکر می کنن چادر بهشون نمیاد و ممکنه چهرشون رو زیبا جلوه نده، اما نمیدونن که مردها (مردها) اول به چادرش نگاه میکنن بعد به چهرشون
شاید نمی تونه طرد شدن توسط چند آدم معلوم الحال رو تحمل کنه
اما ریشه اش بر میگرده به اعتماد به نفس. خوب اگه مشکل واقعی این باشه ( انشا...) الان چه کاری از دست من برمیاد
کارهایی که تا الان کردم تعریف و تمجید از رفتارشون بوده و بهشون گفتم که بسیار بهشون اعتماد دارم. اما متاسفانه بعد از گفتن این حرفها دیگه ایشون رو ندیدم. باور کنید خدا قسمت نکرد وگرنه خیلی تلاش کردم حداقل یه بار هم شده ببینمشون. خودم بر این باورم که اول و آخر خدا باید بخواد، حالا چون ما هم مترسک نباشیم می تونیم یه حرکتی بکنیم
خوشحال میشم نظرتون رو بگین، چی کار کنم که ایشون اعتماد به نفسشون بره بالا
بازم ممنون

با تشکر

طاهر نوشت:
چی کار کنم که ایشون اعتماد به نفسشون بره بالا

دوست عزیز! شما باید فرد مطابق با معیارهایت را پیدا کنید و باهاش ازدواج کنید.
نه اینکه یه نفرو پیدا کنید و اونو با معیارهاتون مطابق کنید و بعد بگیریدش!

زندگی کردن با فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد بسیار نفرت انگیز است.
حتی خودکسانی که اعتمادبه نفس پایین دارند هم حاضر نیستن با افراد مثل خودشون زندگی کنن!

افزایش اعتماد به نفس، بیشتر از هرچیزی به تلاش خود فرد بستگی داره.
یک فرد از بیرون می تواند با تعریف و تمجید صادقانه از توانایی های او و پررنگ کردن نکات مثبت زندگی او(بدون اغراق و دروغ) اعتماد به نفسش را افزایش دهد.
اما شما با او نامحرم هستید و این کار از جانب شما مشروع نیست. و این کار شما بیشتر باعث وابستگی عاطفی او به شما می شود، نه افزایش اعتماد به نفسش!

همانطوری که یکی از کاربران محترم گفتند من هم توصیه می کنم که سمینار ازدواج دکترفرهنگ را گوش دهید. بسیار مفید است.

درمورد تقویت اعتماد به نفس هم یک کتاب معرفی می کنم.
البته اگرچه نویسنده اش فرد مذهبی و مؤمنی است اما در این کتاب، زیاد به مسائل مذهبی نپرداخته.
کتاب "اعتماد به نفس در ده روز" نوشته ی استاد سید مجتبی حورایی
چاپ های گذشته اش را به صورت ناقص می توان دانلود کرد. اما کاملش باید خریداری شود.

البته همانطور که اول گفتم افزایش اعتماد به نفس، به تلاش مداوم و طولانی خود فرد بستگی داره و چیزی نیست که بشه تزریق کرد.
سلامت باشید.

n@rcis;580510 نوشت:
باید با صحبت های منطقی {نه اون حرفایی که همیشه راجع به رعایت حجاب شنیدیم و حتی خود ِ من ِ چادری هم قبولشون ندارم!} ایشون رو آگاه کرد

سلام
میشه مثال بزنید!
هم از اونایی که قبول ندارید و هم از اونایی که انگیزه ی حجاب را بیشتر می کند.

طاهر نوشت:
چی کار کنم که ایشون اعتماد به نفسشون بره بالا


برای بالا رفتن اعتماد به نفس شون، کار خاصی از دست شما ساخته نیست. ایشون در وهله ی اول باید خودشون بخوان تا تغییر کنن و در وهله ی دوم هم، باز خودشون باید تلاش کنن. اگر هم نیاز به تعریف از ایشون باشه، بازم از دست شما کاری برنمیاد. چون نامحرم هستین.

یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی که موقع انتخاب همسر می کنیم، توجه به این موضوعه که: اون چقدر مــــن رو دوست داره و چه رفتاری با مــــن داره. به جای اینکه دقت کنیم با خــــودش چه رفتاری داره.

همسرتون تنها به اون میزان که خودش رو دوست داره، میتونه شما رو دوست داشته باشه.

علاوه بر این، اونایی که اعتماد به نفس پایینی دارن، تو زندگی مشترک وقتی همسرش بهش ابراز علاقه میکنه نمیتونه این محبت ها رو باور کنه. چون اون شخص خودش رو دوست نداره و در نتیجه خودش رو لایق اون محبت ها نمیدونه.

کسی که اعتماد به نفسش پایین باشه، برای رسیدن به احساس خوب عشق می ورزه. در حالی که یه شخص با اعتماد به نفس بالا، عشق می ورزه چون احساس خوبی نسبت به خودش داره.

هر چقدر اعتماد به نفس همسرتون بهتر باشه، رابطه تون قوی تر خواهد بود. (منظورم بعد از ازدواج)
بنابراین مهمه که به دنبال نشانه هایی باشیم که حاکی از اعتماد به نفس بالای یه شخصه:

1. نشانه ی اول اینه که آیا اون شخص به آنچه که هست، افتخار میکنه؟

اگه مدام برای اتفاقات زندگیش عذر و بهانه میاره و از آنچه که هست احساس خوبی نداره یا اینکه مدام خودش رو تحقیر میکنه، نشون دهنده ی اینه که اعتماد به نفس نداره. شما باید به دنبال کسی باشین که از آنچه هست و آنچه خواهد شد، راضی باشه. اینجا منظورم تکبر و خودپسندی و تظاهر به شجاعت، که ملقب به اعتماد به نفس شده باشه، نیست. عزت نفس حقیقی به آدم احساس قدرت درونی میده.

2. اون شخص به خودش آسیبی نمی رسونه. بلکه به خوبی از خودش مراقبت میکنه:

هر چقدر که آدم خودش رو بیشتر دوست داشته باشه، مشکل خواهد بود تا بتونه از لحاظ جسمانی و یا عاطفی به خودش آسیب برسونه.
یه راه پی بردن به اینکه یه شخص چه احساسی به خودش داره، اینه که به رفتاری دقت کنین که با خودش داره: غذایی که میخوره، محیطی که در اون زندگی میکنه، چطوری از خودش و متعلقاتش مواظبت میکنه. تمامی اینا انعکاس هایی از اعتماد به نفس اون شخصه. کسی که با خودش بد رفتار میکنه، براش اهمیتی نداره، با شما هم بد رفتار خواهد کرد.

3. اون شخص به دیگران اجازه نمیده باهاش بد رفتار کنند:

هر چقدر شخصی خودش رو بیشتر دوست داشته باشه، کمتر اجازه میده باهاش بدرفتاری بشه.

4. اون شخص اعتماد به نفس خودش رو با عمل کردن اثبات میکنه:

اعتماد به نفس واقعی، خودش رو در عمــل آشکار میکنه و به ما انگیزه میده که ریسک کنیم، رؤیاهامون رو تعقیب کنیم و فراتر از منطقه ی امن خودمون قدم برداریم.
به راحتی میشه اعتماد به نفس بالای یه نفرو تشخیص داد. چون دیده میشه که اون شخص کاری انجام میده.
اینها نقطه ی مقابل آدم های مسامحه کار هستند. این قبیل افراد از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند و از دست به عمل زدن، اجتناب می کنند. چرا که تا سر حد مرگ از شکست می ترسند و به مراتب احساس بدتری نسبت به خودشون دارند. دنبال همسری باشین که بجای فقــط صحبت کردن درباره ی هدف هاش تو زندگی، در راستای هدفش اقدامی هم انجام بده.

مطالبی که نوشتم شاید در مورد ایشون صدق نکنه. اما چون من درباره شون چیز زیادی نمی دونستم، ترجیح دادم در مورد اعتماد به نفس، یه مقدمه ی کلی بنویسم.

شما تو یکی از پست ها نوشته بودین که ایشون هیچوقت تنهایی بیرون نمیرن. بنظرم باید دلیلش رو حتما پیدا کنین. چون ممکنه این موضوع ارتباط زیادی به نجابت ایشون نداشته باشه. یعنی منظورم اینه که به هر حال یه دختر 23 ساله باید بتونه از پسِ کارهاش بربیاد. مثلا اگر بخواد خریدی واسه خونه بکنه، یا بخواد بره واسه خودش کتاب بخره، چرا باید همیشه همراهش کسی باشه؟ دلیلش چیه؟ از تنهایی بیرون رفتن میترسه؟ اعتماد به نفس اینکه بتونه این قبیل کارا رو خودش تنهایی انجام بده، نداره؟ مادرش نمیذاره؟ یا دلیل دیگه ای داره؟ یا مثلا احتمالا تو خونه همیشه تحت نظارت شدید مادرشون هستن و ایشون عملا اجازه ی انجام هیچ کاری رو بهش نمیدن؟ (چون یادمه گفتین احتمال داره قضیه ی حجابش رو مادر ازش خواسته باشه. این موضوع علاوه بر پایین بودن اعتماد به نفس، شاید نشون دهنده ی این باشه که مادرش زیاد اونو تحت سلطه قرار داده و به قول معروف بدون اجازه ی مادرش آب هم نمیخوره. هرچی اون میگه رو قبول میکنه. حتی اگر مخالف حرف خدا باشه ! البته این فقط یه احتماله. و یه نقطه ی شروع برای اینکه تو این مورد بیشتر تحقیق کنین تا به جواب برسین. بعد از تحقیق، یا این احتمال رد میشه و می بینین این یه فرضِ اشتباه بوده. یا این احتمال تأیید میشه و به موردی بر میخورین که باید بهش حساس باشین.)

بخاطر همینم بود که نوشته بودم باید ببینین خود دختر خانوم، صاحبِ نظر و عقیده هستن؟ یا همیشه تابع نظر مادرن؟

همه ی ما اینو قبول داریم که هیچ آدمی کامل نیست. هرکس یه نقطه ضعفی داره و ما هیچوقت نباید دنبال کسی باشیم که از هر نظر عالی باشه.
چون همچین آدمی اصلا پیدا نمیشه. امــــــــــــــــا یه نکته ی خیلی مهم اینجا هست. اون شخصی که انتخاب میکنیم باید یه ویژگی خـــیلی مهم داشته باشه
و اون اینه که متعهد به رشد شخصیتی باشه. چرا این موضوع اینقدر مهمه؟ در ادامه توضیح میدم.

اگه شما بتونین کسی رو پیدا کنین که به رشد شخصیتی، متعهد و پایبند باشه از همون اول بسیاری از مشکلاتی که عده ی زیادی از زوج ها با اون رو به رو هستن، نخواهید داشت.
یکی از طرفین مایل هست تا روی رابطه کار کنه، اما اون یکی علاقه ی چندانی به این کار نداره. یکی از طرفین سعی میکنه درباره ی مسائل شون صحبت و گفتگو کنه، اما اون یکی از این کار سرباز میزنه. یکی از طرفین مایل هست تا در زمینه هایی که به اصلاحات نیاز دارن کار کنه، اما اون یکی در انکار به سر میبره.

تعهد به رشد شخصی به این معنیه که:

1. همسرتون متعهد میشه تا سرحد ممکن برای اینکه همسر بهتری باشه، بیاموزه :

وقتی کسی رو دوست دارین که برای رشد، شکوفایی و تحول شخصی ارزش و بهای زیادی قائله، در نتیجه به راحتی رابطه تون از همون اول تضمین شده ست.
صرف نظر از اینکه بگو مگوی کوچکی هست یا یه بحران بزرگ، باید همسرتون مایل باشه با استفاده از تمامی منابع موجود، برای اینکه چطوری همسر مهربان تر و دلسوزتری باشه، بیاموزه. تنها وقتی که همسرتون متعهد به آموختن باشه ( البته به موازات شما ! ) رابطه تون به سفری مهیج در جهت آموختن و رشد شخصی تبدیل خواهد شد؛ بجای اینکه به یک نبرد قدرت تبدیل بشه که در اون هر یک از طرفین سعی داره ثابت کنه خودش حق به جانب هست و اون یکی در اشتباه.

2.همسرتون باید مایل باشه به اشکال مختلف از قبیل: کتاب، نوار، سخنرانی، سمینار و در صورت لزوم مشاوره و روانکاوی، کمک و راهنمایی دریافت کنه:

بسیاری از روابط وقتی دچار بحران میشن که یکی از طرفین نیاز به اصلاحات رو تشخیص داده ولی اون یکی از همکاری سرباز میزنه.
اگر یکی از طرفین از دریافت راهنمایی و کمک حرفه ای در مواقع لزوم خودداری کنه، غیر ممکنه که اون رابطه موفق باشه.
این چیزیه که باید در ابتدای رابطه به اون توجه داشته باشین. از رو به رو شدن با این موضوع طفره نرین. چون یه روزی چشم باز می کنین و می بینین تو یه بحران خانوادگی گیر افتادین که در اون همسرتون اعتقادی به مشاوره نداره و یا لجبازتر از اونه که یه کتاب دستش بگیره و در این باره که چطوری میشه یه رابطه رو نجات داد، چیزهایی یاد بگیره.

3. همسرتون باید به اینکه چطوری کوله باری از احساسات رو با خودش به رابطه آورده، واقف باشه. این احساساتِ حل و فصل نشده ی ما نیست که باعث شکست روابط میشه. بلکه انکار و نادیده گرفتن اونهاست که منجر به تخریب روابط میشه. درگیر شدن با کسی که به نقاط ضعف و مسائل و مشکلات خودش
بی اعتناست، خطرناکه.

اینجا منظورم این نیست که همسرتون باید در مواجهه با نقاط ضعف و مسائلش مثل یک متخصص و روانکاو عمل کنه. بلکه منظورم اینه که باید دست کم بپذیره که چرا اینطوریه و اون هم مثل شما با نقص هایی وارد رابطه شده. اونوقت می بینین که این خضوع و عدم غرور، واقعا رابطه ی شما رو از اینکه به یه میدان نبرد تبدیل
بشه، باز میداره.

4. همسرتون در جهت رشد شخصی باید اهدافی رو قرار داده باشه و شما هم با گذشت زمان شاهد تغییرات به خصوص و مثبتی در اون باشین:

مهمه کسی رو پیدا کنین که نه تنها به بزرگ شدن و رشد شخصی علاقه منده، بلکه در این راستا کاری هم انجام میده. خیلی از مردم در حد صحبت کردن به ارتقاء شخصی می پردازن و موقعی که پای عمل به میون میاد، جا می زنند. موقعی که همسرتون با هدف گذاری تو زندگی خودش و همچنین رسیدن به اونها، از ترک سیگار گرفته تا صبورتر شدن در برابر شما و یا اعتماد به نفس خودش رو بالا بردن و ... ، به خودش انگیزه میده و اراده شو تقویت میکنه، به اون احترام خواهید گذاشت و بهش اعتماد خواهید کرد و نیازی نخواهید دید که مدام اونو به رشد شخصی وادار کنین.

نویسنده: باربارا دی آنجلیس (روانشناس)

یه قسمت از پست قبلی که مقدمه ی کلی در مورد اعتماد به نفس بود هم، نوشته ی همین روانشناس بود. من فقط جمله بندی هاشو از حالت کتابی درآوردم تا خسته کننده نباشه.

چند نمونه از سوال هایی که با کمک اونا میشه پی برد این آدم اهل رشد هست یا نه:

1. شما با چند سال قبل تون چه فرق هایی کردین؟

( یه موقع هست تا اینو می پرسین میگه: هیچی، همونیم که بودم -----> این نشون میده که اهل رشد نیست )

2. از کدوم رفتارتون بدتون میاد؟

(یه موقع هست مثلا میگه من رفتار بدی ندارم !!!!!!!!! )

اون رفتارایی که بَدن، آیا تاحالا کاری برای برطرف کردن شون کردین؟ تونستی اون رفتار بدت رو ریشه کن کنی؟

3. چه صفاتی رو، چه رفتارایی رو میخوای تو خودت تقویت کنی؟

( ممکنه در جواب این سوال دروغ بگه. مثلا ممکنه بگه میخوام مهربون تر بشم. باید بپرسی چطوری؟
کسی که میخواد یه ویژگی رو تو خودش تقویت کنه، بِلاشک برای تقویتش فکر کرده. پس وقتی از طرف مقابل می پرسین چطوری؟ کاملا متوجه میشین داره
شعار میده یا براش برنامه و راهکار داره؟)

4. بزرگ ترین نقطه ضعف تون رو، تو چی میدونین؟

5. تا حالا فکر کردین چطوری میتونین از دست این نقطه ضعف رها بشین؟

6. از روابط گذشته تون چی یاد گرفتین؟ در روابط فعلی تون تا چه حد متفاوت عمل می کنین؟

7. اگه از اطرافیان، دوستان و خانواده ی شما پرسیده بشه بزرگ ترین شکایت هاشون رو از شما بگن، چی میگن؟

دوستان همه جوابهاب زیبا و کاملی دادند ولی منم دوست دارم چندتا نکته براتون بگم:
1- در حدیثی از حضرت امیرالمومنین علی (ع) که کامل و اصل اون تو ذهنم نیست خوندم که ایشون نزدیک به این مضامین فرموده بودند که در زمانه ای که اکثریت انسانها درست کار هستند، اگر به کسی اعتماد نکنی ضرر میکنی ولی در زمانه ای که اکثریت انسانها ناپاک و دو رو هستند اگر به کسی ندانسته اعتماد کنی متضرر می شوی.
2- اگر کسی حرمت یک گناه پیش او از بین برود حتی اگر گناه صغیره ای باشد (چه برسد به کبیره ی بدحجابی) و بر آن اصرار کند، بدانید به سمت گناه های بزرگتر و خطرناکتر هم آرام آرام روی خواهد آورد (مثلا روال بدحجابی و عفاف در اجتماع را از بیست سال پیش تاکنون بررسی کنید) و آینده خطرناک خواهد بود. بیخود نیست که در قرآن کریم آمده از خطوات شیطان پیروی نکنید! (خطوه: راه رفتن با گامهای آرام و بی صدا)
3- هیچ گاه به این فکر نکنید که اگر شخص مورد نظرتان فلان مشکل را هم دارد میتوانم در آینده و سر صبر و با صحبت و منطق آن را حل کنم (گاهاً دیده ام افرادی از شدت علاقه به طرف چنین توجیهی برای خود می آورند) و بدانید این ادعایی بسیار عظیم است و پیامبران الهی هم از هدایت تمام اطرافیان و مردم زمانشان عاجز بودند چه برسد به ما!
4- یک داستانی که خودم شاهد آن بودم را برایتان ذکر میکنم:
در دانشگاه، در کلاسمان دختر عفیفه و چادری بود که هیچ عمل خلافی تا چند ترم از او ندیدم، ولی در یک ترم سروکله چند دانشجوی جدید انتقالی یافته در کلاسمان پیدا شد که دختر قصه ما از یکی از آقا پسرهای جدیدخوشش اومد و همه روزه در پی جلب توجه وی به خود بود و در این مسیر هر روز سبکی جدید به کار می بست، و کم کم به سمت آرایشات مختلف رفت و سپس حذف چادر و ... . چند وقت پیش اتفاقی ایشان را بعد از چند سال در خیابان دیدم، وضع حجابش را نگویم بهتر است فقط همانقدر بگویم نمیتوانم برای پوشش او اسم حجاب بگذارم
این داستان را در تاکید نکته دومی که گفتم ذکر کردم
موفق و پیروز، در پناه حق

طاهر نوشت:
ولی باز هم داریم ادامه می دیم در حالی که اگه قرار بود از نظر ایشون به هم نخوریم با گذشت زمان که علاقه جاشو به عقل میده ، ایشون قطع رابطه می کردن.

این حرفتون برای بعد ازدواج هست نه قبلش ، شما قبل ازدواج هرچی بیشتر پیش بری مخصوصا برای اون دختر خانم علاقه روز به روز زیاد میشه و کم کم نشان چندانی از عقل نمی بینی هرچند که هر دو طرف اینو تکذیب کنید ولی این یه واقعیت هست که شما شاید نخواید بپذیرید

من وقت نکردم پاسخ دوستان رو بخونم ، پس اگه حرفام تکراریه عذر می خوام

طاهر نوشت:
" در دنیایی که ارزش زن به زیبایی او و ارزش مرد به دارایی اوست ، دنبال انسانیت نگرد"

خب این خیلی خطرناکه ، اگه شما کسی بودید که تا این حد حجاب براتون مهم نبود ( که البته این که این امر براتون اهمیت داره ویژگی خوب شماست ) شاید می تونستید کنار بیاید با همچین چیزی ولی الان به نظرم کارتون خیلی سخته

طاهر نوشت:
به گفته در و همسایه مادر ایشون در حد نامتعارفی اختیاردار خونست و فکر کنم که علاقه به همرنگ شدن با بیرون، تجویز ایشون باشه.

خب شما خودتون چجور آدمی هستید ؟ تو خانواده شما مرد سالاری حاکم هست یا زن سالاری؟

این طور که از گفته های شما پیداست ایشون تو یه خانواده زن سالار بزرگ شده ، و طبیعیه که بخوان خودشونم سالار خونه باشن آیا تحملش رو دارید؟

لینکایی که خانم parii دادند خیلی عالیه واقعا معجزه می کنه حتما بهش گوش بدید جواب 99% سوالاتون رو می گیرید

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام
عید همگی مبارک
تشکر از پاسخ دوستان
موضوع اول اینه که شما فرمودید در خانوادشون زن سالاری هست ، قبلش هم گفتید ایشون خیلی به مادرشون علاقه مند هستن
از قدیم گفتن مادر رو ببین دختر رو بگیر ، با توجه به این موارد به نظرم رفتار ایشون هم خیلی به مادرشون شباهت داشته باشه
اینکه ایشون خیلی با حیا و با حجاب خوب بودند و فقط با دو نفر دوست هستند ی کم جالب نیست
این نشون میده که ایشون خیلی اهل معاشرت اجتماعی نیستن ، و ممکنه دلیل حجاب قبلیشون هم ارتباط کم با جامعه بوده باشه
تازه همون ارتباط کم هم با افراد چادری و محجبه بوده ، شاید اگر با کس دیگری دوست بودن شرایط طور دیگه ای می شد

موضوع خیلی مهم این هست که شاید شما باهاشون صحبت کنید و ایشون هم به دلیل علاقه به شما حرفتون رو قبول کنند و چادری هم بشند
اما مشکل اینجاست که کسی که بخاطر شما چادر سر میکنه ممکنه فردا روزی بخاطر شما هم چادرش رو برداره
به هر حال زندگی همش گل و بلبل نیست ، بگو مگو و بعضی وقتها جر و بحث هرچند کوتاه نمک زندگیه
مطمئنم شما هم قبول دارید ممکن هست روزی با همسرتون به یک سری مشکلات معمولی هم برسید
اگر همسر شما در چنین مواقعی از سر لجبازی و عصبانی کردن شما بخواد چادر سر نکنه چی ؟
میتونید کنار بیایید ؟
در کل منظورم این هست که حجاب باید به باور تبدیل بشه

ادامه مطالب ارسالی کاربر:

نقل قول:

واقعا از همه شما عزیزان و دوستانم متشکرم.
زیاد فکر کردم، زیاد. حدود 9 ماهه که فکر میکنم. اما نهایتا به این نتیجه رسیدم نمی تونم از سر عقایدم کوتاه بیام. از طرفی هم به هر حال ایشون رو دوست دارم و بهشون وابستگی دارم.
ولی حرف خدا، و وظیفه ای که به عهده ی ما گذاشته ، برام مهم و مهمتره. راستش خیلی وقته فهمیدم برای اینکه این خانوم حجابشو کامل کنه من که نه، هیچ کس جز خدا نمیتونه کاری انجام بده. حالا هم هر چه پپش آید خوش آید چون سپردمش به کسی که بدی پیش نمیاره. التماس دعا از همه کسانی که اینجا بودن رو دوست دارن


با تشکر از کاربران محترم که در این تاپیک مشارکت کردند. :Kaf:

در پناه قرآن و عترت موفق باشید :Gol:

neɠïn;580066 نوشت:
دوست عزیز کارشناس محترم که جواب دادند گفتند افرادی که نسبت به حجاب آنهم چادر گرایش ندارند دچار مشکل عقیدتی هستند نوشته اصلی توسط صابر اما اگرفرد واقعا اعتقادش به حجاب برگشته و کلا منکر این مطلب است که حجاب یا چادر برای زن مفید است و بهانه های امروزی که چادر دست و پاگیر است و ... را معتقد شده و حاضر نیست از این افکار واهی ذره ای کوتاه بیاید اینجا معتقد می شویم موردی که برای ازدواج به دنبال آن هستیم دارای مشکل عقیدتی است و باید آن را حذف و به دنبال مورد بهتر بگردیم. جناب صابر یکی از دوستان منم خواستگاری دارند که دارای وسواس زیادی است با وجود اینکه خواستگارش فردی دین دار است ضمن اینکه کلیه محاسن یک خواستگار خوب را داراست ولی دوستم به خاطر اینکه این شخص ریشش را میتراشد دچار شک شده حالا به نظر شما این شخص دارای مشکل عقیدتی است و باید دنبال مورد بهتری بگردد؟

[=Times New Roman] [="2 Koodak"]با سلام و احترام خدمت جناب نگین و عذر خواهی بابت تاخیر در پاسخ[=Times New Roman] [="2 Koodak"]باید دید دیدگاه ایشان در مورد تراشیدن ریش چیست بسیاری از آدم ها حتی حرمت آن را هم نمی دانند . بنابراین همان طور که در چادر هم همین نکته را عرض کردیم و گفتیم مهم همان عقیده ای سات که طرف مقابل دارد در اینجا هم بر همین نکته تاکید می کنیم البته خیلی از این مباحث و عقائد طرف را توسط واسطه می توان استخراج کرد.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]سربلند و پیروز باشید.[=Times New Roman]

طاهر نوشت:

سلام به همه دوستان عزیز
سوالی داشتم خدمت شما دوستان و این سوال رو اگه خانوم ها جواب بدن بیشتر می تونه بهم کمک کنه
من 25 سالمه و برای از دواج دختر خانمی مد نظرم هست که حدود 2 سال از من کوچکتره و از لحاظ خوانواده هم به گفته همسایه ها و اهل محل ، خانواده خوب و با آبرویی هستند
من بدون اینکه ایشون متوجه بشن چند ماهی تو دانشگاه و داخل شهر رفتارهای ایشون رو زیر نظر داشتم. به جز دو تا دوست که چادری و متاهل بودن تقریبا با هیچ خانوم دیگه ای بگو بخند و برو بیا نداشتند. اما گوشه گیر و از جمع گریز هم نیستن. مادر ایشون معلم هستند و چادر دارند. پدرشون هم معلم هستند و هر دو در آستانه بازنشستگی هستند. برادر ایشون که از ایشون بزرگتره شاید ظاهر اسلامی نداشته باشن (آرایش ابروها) اما ندیدم کار خلاف شرعی از ایشون سربزنه و در ایام شهادت دیدم لباس مشکی می پوشند. در صفحه فیسبوک این خانوم و خواهر و برادرشون هم هیچ اثری از حرکت هایی مثل عکس شخصی و کشف حجاب ، فعالیت های مستمر و حرف سیاسی یا ضد دین و عرف.... دیده نمیشه و رفتاری کاملا نرمال دارن ( در طی 2 سال گذشته به شکل مستمر همین طور بودن). شکر خدا به شکل خیلی واضحی روابط خانوادگی محکم و پایداری دارند و تعامل خوبی با هم دارند. پدرشون همه جوره پشت پسرشون هستن. وابستگی عمیقی بین این خانوم و مادرشون هست به شکلی که همه ی اتفاقاتی که بین ما افتاده رو خبر دارن. من به غیر از یک بار هیج وقت ندیدم که این خانوم تنها بزنه بیرون به جز مواقعی که می خوان برن دانشگاه. تا ترم 6 و 7 دانشگاه این خانوم همون چیزی بود که من از خدا می خواستم اما با فراگیر شدن این موج بی حجابی متاسفانه به ایشون هم سرایت کرده و تا چند وقت پیش که دیدمش از لحاظ حجاب ، پوشش سروصورت خوبی نداشتن . با صحبت هایی که شد یه کم وضع بهتر شد ولی بازم نمیشه گفت ایشون حجاب مناسب دارن. خدای نکرده اینطور نمیخوام وانمود کنم که ایشون بد حجابن اما همانطور که گفتم حجاب خوبی ندارند. هر وقت صحبت از یه دختر خانم خوب برای ازدواج میشه من به هر کدوم از خصوصیات ایشون نگاه می کنم حداقل برای من یکی مناسبه.
در مکالماتی که خدا رو شکر از چهارچوب اعتقادیمون خارج نبوده، داشتیم همیشه از اینکه دوست دارم زندگی شبیه به یک مسلمان داشته باشم حرف زدم. می تونم بیشتر براتون بگم اما متن طولانی باعث میشه که خواننده کمتری داشته باشه.
.
اما تنها چیزی که واقعا گاهی با فکر کردن بهش گیج می شم اینه که نمی تونم درک کنم که چرا این خانوم حجاب خوبی ندارند. به هر حال کسی که حجابش رو رعایت نمی کنه و در عین حال رفتارهایی بر خلاف فرهنگ عفاف و حجاب نداره، یه دلیل یا طرز فکری داره دیگه؟ یه حدث هایی می زنم اما دلیل عمدش رو نمیدونم و برای همین از شما عزیزان کمک و راهنمایی می خوام. کجا از اینجا بهتر و کی از شما بهتر؟
همه چیز دست خداست ولی اگر فکر می کنید که من هم می تونم کاری انجام بدم بگید. اگر احساس می کنید من وسواس دارم می تونید بگید، اگر مورد مشابهی داشتین خوشحال می شم نجربیاتتون رو بشنوم. به هر حال متشکرم که وقت گذاشتین.

سلام

در مورد اینکه آیا ازدواج شما با دختری که ملاک حجاب شما را ندارد آینده خوبی دارد یا خیر، باید عرض کنم این ازدواج ریسک دارد چون تحمل این مسئله برای شما راحت نخواهد بود و بی حجابی ایشان همیشه دغدغه شما خواهد ماند. این تشویش فکری در رفتار شما هم اثر گذاشته و کم کم نسبت به ایشان سرد خواهید شد و و ممکن است علاقه ای که الان از آن دم میزنید به نفرت تبدیل شود.

اما در مورد اینکه آیا امکان اصلاح ایشان به هر شکلی وجود دارد یا خیر، باید این مسئله توسط شما بررسی شود. برای این کار لازم است که با ایشان در این باره صحبت کنید و ملاک خود برای ازدواج را بیان کنید. اگر ایشان حجاب فعلی خود را تایید کرد و هیچ انگیزه ای برای تغییر نداشت، چاره ای جز فراموش کردن ایشان نداری اما اگر علت خاصی مانند حرف اطرافیان یا اجبار خانواده یا ... برای تغییر پوشش و ظاهر خود مطرح کرد و خود هم از آن ناراضی بود، میتوانید روی اصلاح ایشان حساب کنید.

پیروز و سربلند

اینقدر شما هم سخت نگیرید.دختر به این خوبی.با خانواده خوب.شما به خوبی باهاشون صحبت کنید چادر بپوشند

در ضمن یه موضوعی:شما خواستگاری این دختر رفتید؟ که میگید باهاشون صحبت کردم؟ و میگید از تمام اتفاقات بین ما خبر داره؟؟؟؟؟؟؟باهاشون دوست هستید؟ اگر خواستگاریشون رفتید که قضیه فرق میکنه.ولی اگر باهاشون دوست هستید و دارید همینطوری صحبت میکنید با این دختر خانم و دوسال هست دوستشون دارید ولی بخاطر اعتقاداتتون نمیتونید از نداشتن حجاب کوتاه بیاید و میخواهید فراموشش کنید دو سال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دوسال میدونی یعنی چقدر از عمر آدم؟ و تمام احساس اون دختر؟؟؟؟؟؟برام واقعا جالبه.شما که اینقدر معتقد به حجاب هستید و معتقد به دین و خدا هستید چرا با این دختر قبل اینکه برید خواستگاری حرف میزنید؟ به خدا نکنید این کارها را با دخترها...این خواستگار محترم بنده هم همین قر و اطوارها را بر سر من در آورد که نابودم کرد. اگه نمیخواهیدش تکلیف را خودتون روشن کنید سراغش نرید.اگر هم میخواهید که این حرفها بهونه هست.خب چادر میپوشن.شما یه واسطه بشید چادر بپوشن.دیگه چرا میگید چادر بخاطر خدا باید بپوشه نه بخاطر من...والا من هم چادری نبودم ولی چادر را دوست داشتم.بخاطر اینکه خاستگارم گفت بپوش چادر هم میپوشم.ولی الان کجاست ببینه؟

من کارهای این پسرها را دیگه سر در نمیارم....اون که منو نابودم کرد..هم دوستش دارید هم ا حجابش مشکل دارید.اگر حجاب براتون مهمه پس چرا دارید قضیه را کش میدید..وقتی نمیتونید با حجاب دختر کنار بیاید تمومش کنید.منطقتون یه حرفی میزنه.احساستون یه حرفی دیگه.پای احساس که وسط میاد دیگه خدا و پیغمبر نمیشناسید.پای منطقتون که وسط میاد احساس دختر را دیگه نمیشناسید و منطقتون بکار میفته........بسه دیگه.............................شما دیگه با احساسات یک گلی همجنس من بازی نکنید.........................................................................
من نابودم.هیچوقت اجازه نمیدم دیگه کسی با احساسات یکی همجنس من بازی کنه.....من درد را دارم میکشم.به خدا خیلی سخته.به خدا نابودم.شما دیگه نکنید اینکار را....................

[=arial]بسم الله و بالله
و علی ملت رسول الله
بنام نامی علی ولی الله

سلام و ادب
از نوشته هاتون مشخصه در تمام مسائل حساس هستید که عالی هم هست موقع انتخاب اما وسواس هم خوب نیست فکر نمیکنی 2 سال واسه تحقیق و زیر نظر داشتن یکم زیاده؟!
بنظرم اصل حجاب شاید چیزی نباشه که به این حد مهم باشه و ملاک واقع بشه که مثلا یه خانوم خیلی باحجابه یا زیاد با حجاب نیست
این مهمه که چرا بد حجابه
آیا تفکر ضد ارزشیش باعث شده
آیا دین و اعتقاداتش انقدر محکم نبوده که بتونه حیا و عفتش رو حفظ کنه
چون بنظرم کسی که بد حجابه حتما یه مشکل و یه کمبودی داره که میخواد از این طریق جبرانش کنه
با صحبت کردن و سوال و جواب ازشون البته بطور غیرمستقیم میتونید به جواب خودتون برسید که نمی تونه خارج از اینها باشه

[=arial]اللهم عجل لولیک الفرج
یاعلی مدد

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صابر

موضوع قفل شده است