اعتماد به نفس یا اعتماد به خدا؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اعتماد به نفس یا اعتماد به خدا؟

علامه طهرانی : من نمی‌دانم این لفظ اعتماد به نفس از کجا آمده؟!

چرا اعتماد انسان به نفس باشد؟



قرآن می‌گوید :اعتماد به خدا کن! نفس را زیر پا بگذار! این نفس را فدای پروردگار کن!


آن نفسی که نورانی و آیت خدا باشد اگر به او اعتماد کنید اعتماد به خداست...


با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سینا

[=verdana]نکته ای که در پاسخ به این سوال لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که واژه ی اعتماد به نفس را در دو معنای متفاوت بکار می برند که یکی از این دو معنا امری مطلوب و ممدوح است و دیگری مذموم .بنابراین هر جا اعتماد به نفس مورد مدح قرار گرفته و سفارش شده است منظور معنای اول و هر جا مورد مذمت قرار گرفته منظور معنای دوم آن بوده است.اما معنای اول اعتماد به نفس این است که انسان توانایی ها و ظرفیت وجودی خویش را به خوبی بشناسد وبا شناخت قابلیتهای خود قدم در مسیر کمال بگذارد.در واقع انسان اعتماد به توانایی های خود دارد و این نوع طرز تفکر باعث می شود که ناامیدی و عدم تواناییی از انسان دور شده و هرگز واژه ی نمی توانم را بکار نبرد چرا که در این حالت نسبت به آنچه که خداوند به او عنایت کرده واقف می شود وبا تکیه بر آنها، انگیزه ی انجام کار را پیدا می کند.هرجا اعتماد به نفس مورد سفارش قرار گرفته منظور همین معنا می باشد.چنانچه این حالت در انسان ایجاد شود انسان خود را خلیفه ی خداوند در روی زمین می داند و به برتری خود نسبت به سایر موجودات پی برده و همین امر مسئولیت پذیری او را بالا می برد علاوه بر این خود کم بینی ها را محو می کند و در جهت اعتلای عزت نفس بسیار موثر است. اما معنا ی مذموم اعتماد به نفس این است که انسان وجود خودش را مملو از توانایی ها ببیند اما در عین حال به توانایی های خود نگاه استقلالی داشته باشد به گونه ای که آنقدر به این توانایی ها یقین دارد که منشا اصلی این توانایی ها یعنی خداوند را فراموش می کند.این حالت نفس پروری را در انسان تقویت می کند و نقطه ی مقابل توکل قرار می گیرد وخودبینی و عجب را در انسان زنده می کند و حتی توحید افعالی را زیر سوال می برد.